خوب بچه های عزیز امروز میخوایم درمورد حکمت 478 صحبت کنیم از حضرت علی (ع) در نهج البلاغه من همینطوری صفحه رو باز کردم تا چند تا حکمت بخونم و اولشم نفهمیدم چی شد ولی گفتم چون من نمیدانم که دلیل نمیشود که نکته نداشته باشه لذا نشستم تو خونه و فکر کردم و نکاتی رو آماده و نوشته ام ولی چیزی که میخواستم که درمورد این حدیث صحبت کرده باشند در اینترنت نبودش یا من خوب نگشتم در نت ولی خوب حالا ما از شما میخوایم که شما هم فکر کنید و چند نکته رو مثل من یادداشت کنید تا ببینیم چی هست...
حکمت 478:خدا از مردم نادان عهد نگرفت که بیاموزند تا آنکه از دانایان عهد گرفت که آموزش دهند.
1. دانایان وظیفه و حسابرسی و مسولیت دارند در قبال داشتن علم ولی جهالان به خاطر جهالتشون حسابرسی ندارند.
2.نادانی در جامعه به خاطر و به حساب سهل انگاری عالمان و دانایان است.
3.شاید مسولیت تعلیم علم توسط دانایان و عالمان به این صورته که تعلیم علم به نادان باید زورکی و با فشار باشد که هیچکس توسط ایشان جاهل نماند.
4.زکات علم نشر آن است و نباید کسی به خاطر هر دلیلی از جمله پول نادان بماند در هر زمینه ای.
5.اگر جاهل به خاطر علم نداشتن گناه کرد و کسی را منحرف کرد و به جهنم نزدیک شد این تقصیر دانایان بوده است.
6.درسته خدا از کناه عمل بودن علم و آگاهی می گذرد ولی از عالم بدون عمل که حالا عمل کردن به علم خود باشه یا تعلیم دیگران نمی گذرد به سادگی.
7.خوب است یا حتی باید در جامعه سیستم و ارگان و افرادی باشنند عالم و دانا که به ما که جاهلیم برسند و توسط آزمون مخفی حتی درد و جهالت های مردم را تشخیص و به صورت هدفمند به نشر و آموزش آن بپردازند حتی به صورت مخفیانه و غیر مستقیم.
8.ما همه جاهلیم بالاخره در زمینه هایی خاص ولی جوینده علم عاقبت یابنده است و روزی اش جای دیگر دست عالم هست و وجود داره بالاخره خواسته اش فقط دست عالمی است.
9.روزی و کلید و علم برای ما جاهلان دست خودشون نیست و نه از تفکر و علم لدنی و اندوخته های خویش بلکه باید رجوع به دانیان کنیم و مدرسه برویم و دانشگاه
10.حبس و تحریم علمی گناه است و خرید و فروش نامعقول مطالب علمی هم گناهه حنی علم سحر و جادو رو باید مردم بدانند!
تو نماز مستحبی بعد نماز واجب که دو رکعت میخونم نشسته رسیدم به اینکه اصلا حال من مانند ائمه نیست و اونا دریایی هستند که یه قطره از علم و معرفت اهل بیت رو ما نداریم بعد چه طوری احوال ما و شادی و غم و معرفت و الهامات و نمی دونم کلا هیچ چیزشون مانند ما نیست تازه اونایی که آدم هستند هم و از حیوانیت جدا شدن و انسان کامل به نحوی هستند هم حل و درک و فهم و عقل و شعور و اکتشافاتشون مثل ائمه اطهار علیهم السلام نیست دقیقا بلکه ائمه خودشون اینا رو میرسونند بالا و اهل البیت به اندازه ی عقل ما صحبت کرده اند خلاصه تو نماز خطور کرد که حال من مثل ائمه نیست مگر در خوردن و سیر شدن و گفتم در این هم نیست چون اون ها حق رو و خدا رو قبل و بعد و همراه همه حالتشون ناظر و رضایت خدا رو یاد خدا رو و همش خدا رو دارند که حتی در سیر شدن از غذا هم مانند اونا نیستم کما اینکه اون ها شاید سیر هم نمیشدند!!! و تعجب کردم که چرا این خطور شد در ذهن من بعد دقت که کردم دیدم که کتابی رو دیشب صبح خوندم که منسوب به آِیت الله قرائتی بودش یعنی نه اینکه خودشون نوشته باشندها بلکه گردآوری شده یه مقدار کم خوندم و تعجبم کردم از یه سوالش بعد فهمیدم شاید به خاطر این مطلب خطور کرد به ذهنم و قلبم.
ئام کتاب:تمثیلات نور
((سوره حمد ایه ۶
اهدناَ الصراَط المْستقیم
(خداوندا!) ما را به راه راست هدایت فرما.
سؤال: چرا هر روز حتی معصومان علیهم السلام باید ده مرتبه در نماز بگویند:
اهدنا الصراط َ الْمستقیم ؟
پاسخ: چون انسان، هم در انتخاب راه مستقیم و هم در تداوم آن باید از خدا
کمک بگیرد. مانند لامپی که روشنی خود را هر لحظه از نیروگاه می گیرد.
رسول ا لله صلی الله علیه وآله و ائمه اطهار علیهم السلام نیز ثابت ماندن در راه
مستقیم را از خداوند می خواهند.))
خوب خوبه فکر کنیم که آقا پیامبر و ائمه اطهار علیهم السلام که محض دوری که تو نماز این حرف رو نمیزنند که خودمون رو مقایسه با اونا کنیم بلکه اهدنا یعنی هدایت کن مارا یعنی جمع و این خودش دعا محسوب میشه و جمع رو شامل میشه و برای ما خوبه اصلا بعضی وقتا دارند به ما یاد میدن و استغفار می کنند مثلا در دعای صحیفه سجادیه بخونیم این دعا رو که درمورد توبه هست خیلی قشنگه من دلم میخواست سرج که کردم پیداش کنم همه ی دعا رو بذارم از بس قشنگه و اصلا از جانب و به جای گناه ما انگار ائمه این دعا رو میخونند وگریه میکنند این دعای دلنشین صحیفه ی سجادیه است
منزهى تو اى خدا از تو نومید نمىشوم زیرا تو خود در توبه را به روى من گشودهاى بلکه همچون آن بنده ذلیل به سخن مىپردازم که در باره خود ستمکار ونسبت به حرمت پروردگار خود سهل انگار شده. آن بنده که شمار گناهانش عظیم گشته تا خطرناک شده، و ایام عمرش روى برتافته تا سپرى گشته، تا چون بنگریسته که وقتکار بگذشته و دوران عمر به پایان رسیده، و یقین کرده که از عذاب تو پناهى و از انتقام تو گریزگاهى نیست، به قصد انابه بسوى تو روى آورده، و توبهاش را براى تو خالص ساخته، پس با دلى پاک و پاکیزه بسوى تو برخاسته و آنگاه ترا با نالهاى محزون و آهسته بخوانده
داشتم نماز میخوندم و رسیدم به حالت شکر و الحمدلله گفتن ینی شما توی نماز بلخره حرفی با خدا داری و میری تو فکر که در مقابل خدا چی پس... و مشکل رو پیدا می کنیم مشکل خودمونو خوب بعد اینکه شکرگزاری بهترین حالت یه مومن میتونه باشه که شرمنده باشه ینی الان من فرضا بهشتی باشم خوب بمیرم ان شا الله برم به بهشت درست؟ خوب اگه بهشتی به اون وسعت و زیبایی ورحمت رو ببینم میگم همش شکر خدا و آب میشم و این بهشت از فضل خدا هست نه از اجرما اینو هم که تفکرم غلط بود رو براتون باز میکنم حالا و سوال اینکه این چه حالتیه که من الان شکرگزار نیستم و طلبکار و اصلا انگار ظلم شده بهم ولی بهشتی هم هستم ولی اگه برم به بهشت شرمگین و همش شکر خدا میکنم خوب این حال بدیه خدا میگه در قرآن میگوید که ولی اما شکر گزاری کم می کنند خوب ینی بهشتی هست ها ولی شکر خدا نمیکنه!! پس بهترین حالت اینه که شکرگزاری کنیم در دنیا و اگه شکر گزاری کنیم اینطور نیست که خدا بگه این در ناز و نعمته حالا مثلا آزمایشش کنم مریضی ای بدم نمیدونم به فقر مبتلاش کنم نه طبق حدیث و روایت شکرگزاری از خدا باعث زیاد شدن نعمت یا رحمت میشه حالا حدیث رو یادم نیست پس شکر گزاری یکی از بهترین حالاته و حیفه که شکرگزاری نکنیم از خدا و طلبکار باشیم یا یادمون بره و فراموش کنیم و خلاصه ما اگه یه پول زیاد برسه یا یه ماشین مدل بالا یا خلاصه هرکس با روشی خوشحال میشه و قالب تهی میخواد بکنه و حالش عوض میشه ولی جای شکر باقی است در دنیا که نمی ارزه برای مال و منالش و حتی خدا میگه اگه بدونه بنده ی من که چقدر دوستش دارم میمیره مثلا برای رسیدن به لقای رب خلاصه ما بی خبر و غافلیم و شکر نمی کنیم و این چه حالتیه که در بهشت همش شکر گزاریم این میرسونه این رو که رحمت باید نازل بشه ما خودمون با پای خودمون نمیتونیم به رحمت خدا برسیم و مقامات بهشتی حتی لقای خداوند هم که در بهشت صورت میگیره دست ما نیست بلکه خدا باید نزدیک بشه به ما حالا ما نماز میخونیم ولی لقای خدا نداریم مشکل خودمونه این خلاصه باید خدا ببرتمون در بهشت تا تازه بشینیم شکر کنیم و حال و مقام و رحمت و بهشت اصلا دست خداست و این بهشت از فضل خدا هم هست نه اجر کارامون پس واگذار کن کارو و بیا پایین از خودپسندی اینکه آقا اتفاقا اتفاقا به موضوع ما ربط داره دیشب داشتیم یه سخنرانی دیگه از آیت الله میانجی گوش میدادیم ایشون گفتند که از فضل خداست بهشت نه از اجر کار ما و 4 تا دلیل آوردن و دو دلیل از آیت الله بروجردی (ره) فکر کنم که این دو دلیل رو یادم مونده میگم اینکه 1.مالک اصلی ما خداست اوست که چشم و گوش و دست داده و مالک ماست خود خدا 2. اصلا بر فرض که خودمون کار خوب کردیم اینکه برای خداوند نبوده بلکه خدا به نماز و روزه های ما احتیاجی نداره خودمون کار کردیم برای خودمون مثلا یه نوکر چی داره از خودش یا مثلا پسره درس میخونه میگه بابا اگه بیست بشم باید بهم پول بدهی خوب این اگه عاقل باشه این نمرات خوب برای خودش خوبه که فردا مدرکی چیزی بگیره و خداوند از نماز روزه ی ما که سودی نمیبره خلاصه فکر منم غلط بودا یعنی فکر میکردم مثلا دارم تو دینا زجر میکشم و کارای خیلی خوبی کردم و لیاقتم زیاده بلکه کاری نکردیم ما و تازه اگه بخواد خدا ببره بهشت از فضلش میده نه اجر کارمون و خدارو ما کوچیک نشماریم و خودمون روبالا و بزرگ و قدر دان باشیم و شکر کنیم و راضی باشیم خلاصه بیشترتر و راضی بودن خدا از ما بدتره ها که اون راضی باشه آخه هرچی بری بالاتر بازم جاهست که نزدیک بشیم به خدا محض همین شاید سخت باشه خدا راضی بشه از ما مثلا امام حسین(ع) چه مصیبتی دیدند توجه کنیم ولی خدا راضیه مرضیه هست.
طبق بعضی روایات هست که مثال زده که مثلا وجود امام مانند وجود خورشید هست در بین ما یا مثلا مثال زده روایت که نسبت دنیای ما به جهان پس از مرگ مانند نسبت جنین در شکم مادر و انسانی است که به دنیا آمده است خوب بچه های عزیز ما میخوایم که برید از مدرسه خونه و چند تا مثال بزنیم که بله این در مثال این دو روایت معلوم میشه جهان پس از مرگ و وجود امام بین ما حالا من چند تا مثاال میزنم جون دیروز داشتم سخنرانی گوش میکردم دو تاشو آیت الله میانجی گفته اند
مصداق برای وجود امام در بین ما که مانند خورشید هستند:
+نه تاب دوری و نه تاب دیدار خورشید رو ما نداریم(شعر محمد اصفهانی)
+خورشید به این بزرگی در چشم ما مردم که دور هستیم از خورشید کوچک دیده می شود
+ و مثال های دیگر در میزان تابش که باعث رشد و پاکسازی و رحمت میشه و مثال های دیگر که چی میشه اگه خورشید نباشه؟ و فواید خورشید پشت ابر پشت کردن و قائم شدن بعضی در پشت دیوار و خلاصه کلی مثال میشه زد که باید فکر کنیم.
مصداق برای مشابه بودن جنین درشکم با ما که به دنیا اومدیم مانند دنیای ما و عالم پس از مرگ:
+غذای جنین در شکم مادر که خون بوده است برای ما که زنده ایم قابل خوردن نیست مانند غذای دنیوی و پس از مرگ (مثال آیت الله میانجی(ره))
+محیط کوچک جنین در دل مادر که اصلا اگه بهش بگیم که فضایی وجود داره در بیرون شکم مادر که میلیون ها برابر اونجاست نمیفهمه(مثال مرحوم آِیت الله میانجی)
+جنین موقعیت آموزش و رشد و فهم و درک رو نداره به اون صورت اصیل و حقیقت براش پیدا نیست و نمیفهمه
+جنبن از غذای مادر تغزیه میکنه و اثراتی از عالم دنیا میگیره و بزرگ میشه مثل ما که از عالم مردگان چیز میگیریم و نمیفهمیم
و کلی مثال دیگر که باید فکر کرد و نوشت برای شناخت بیشتر بچه های عزیز...
چیزی که هست ما دشمن خودمونیم مگر نفس رو خدایان در دست گیرند ینی الهیون و چیزی که هست اینه که ما اگه خودمون مطابق با میل خودمون ینی چی؟ ینی بگیم دلم خواست اینکارو کردم طبق این عمل کنیم که مسلمون نیستیم میشیم ملت کفار هرکاری خواستیم بکنیم حالا قوانین مدنی رو رعایت نه این غلطه بلکه ما مسلمونیم و اسلام آوردن یعنی تسلیم باید وفق بدی خودمون رو به خداوند نه که نعوذ بالله هرکاری بکنیم و خدا هم هرجایی که بهتره ما رو رد کنه و بفرسته اینطوری که نمیشه لذا چیزی که هست باید خودمون رو بشناسیم که توی نماز خوندن مثلا معلوم میشه بر خودمون که چه کاره ایم یعنی میزان تسلیم بودن معلومه و تسلیم زیاد بودن یعنی تواضع و همون حدیث معروف امام علی که تواضع بود برای مردان و همچنین ترس برای زنان الان دقیقا برعکسه یعنی مردی که باید تواضع داشته باشه و زنی که باید تکبر داشته باشه در سیستم ما برعکس اعمال شده و زنان راه باز کردن شجاع تر از مردان و ترس هم همینطور پسران ما خانه نشین شدن با چارتا رفیق تمیزارند و نمیتونن بیرون برند خوش باشند یا کار درست و خوب بکنند و میترسند از در و دیوار ولی زنانی که باید بترسند و احساس ترس داشته باشند احساس امنیت و آرامش و تجسس و اینا بکنند که بیرون نروند شجاع شدند حالا و امنیت و پریشانی و چی میگن و جنگ روانی باید داشته باشند حتی خیالی که بخوان برن بیرون که همه دارند نگاهشون میکنن که جاسوسا و پلیس دنبالشونند بترسند خلاصه و آرامش و دشمن خیالی داشته باشند اینا که میگم طبق حدیث میگما که فرموده امام اول حضرت علی (ع) و ما چندین بار و برای هرصفتش تو این وبلاگ صحبت کردیم ولی باز میبینیم مشکله وجود داره و حل نشده که می فرمایند
برخی از نیکوترین خلق و خوی زنان، زشت ترین صفت اخلاقی مردان است، مانند تکبر، ترس و بخل، هرگاه زنی متکبر باشد، بیگانه رابه حریم خود راه نمی دهد، اگر بخیل باشد اموال خود و شوهرش را حفظ می کند و چونترسان باشد از هر چیزی که به آبروی او زیان رساند فاصله می گیرد.»
و گفتیم که چون گفته بهترین صفات مردان بدترین صفات زنان هست و از کلمه ی نیکوترین و بهترین استفاده شده پس هرکی تواضعش بیشتر باشه در مردان این مردتراز مردای دیگره و در زنانم همینطور هر کدومشون ترسو ترند زن ترندت ولی من در خودم میبنیم که ترسم زیاده و شیطان از این طریق رفتار میکنه با من و سیستم هم درست نمیکنه کار مارو لذا سیستم که وظیفه ش مقابله با دشمن خیالی و جاسوسایی که من میترسم نیست و وظیفه ش مقابله با شیطون نیست که بلکه حضرت علی میفرماید از چیزی که میترسی خودت رو در موقعیتش قرار ده و توش بانداز خوب گناه نه ها گتاه باید بترسیم و طرف اقدر فکرش خرابه که میگه اصلا من هرکاری دلم خواست میکنم و چرا خدا فلان گناه رو منع کرده دروغ خوبه غیبت خوبه بدزبانی و تهمت اینا هرکدوم اصلا وسیله ی و حربه ایه براش که در موقعیت مناسب حالشو میبره!!! این من باهاش کار ندارم که مشکلش با خدا اینه که گناه رو سبک میشماره و بدترین گناه اونیه که کم اهمیت تر میشماریم طبق حدیث لذا مام نباید هرکاری دلمون خواست بکنیم و این تواضع و تخاشع در نماز مشخصه که من که نماز میخوتم خودم خوب میدونم که چقدر تسلیم خدام اصلا طرف طلبکار خداست اصلا برای تسلیم بودن نیومده دنبال هوا و هوس اصلا ریا اینا بده تا اونی که حرف گوش میدهد لذا باید هرکاری دلمون خواست نکنیم و دیشب من خواب طوطی ای میدیدم که اسمشم پهلوان بود اینطوری صداش میکردن ما همه طوطیان خداییم یه مقدار پیشرفته تریم و میدونیم چی میگیم یه خورده حواسمون جمعه ولی کی بیداره و هواسش جمعه به خودش کی خودشناستره کسی که تقوا داره کسی که زنده تره و حواسش هست چی میگه و میکنه مثلا شهدا خلاصه طوطی هستیم یا حالا از طرف نفسمون صحبت میکنیم و نفس حیوانه یا از طریق وسوسه های انس و جن و شیطانه یا از طریق ملک و فرشته ها حرف میزنیم بالاخره انسان موجود خطرناکی است که روش کار میشه همین
آنگاه که دو [فرشته] دریافتکننده از راست و از چپ مراقب نشستهاند (۱۷)
[آدمى] هیچ سخنى را به لفظ درنمىآورد مگر اینکه مراقبى آماده نزد او [آن را ضبط مىکند] (۱۸)
خوب بچه های عزیز میخوام تفکر کنیم که چرا خداوند از این دو فرشته صحبت کرده در قرآن البته ما فضول نیستیم و میگیم خودش حاظره خداوند ولی ما که نمی بینیم این دو فرشته رو و اخبارش هم برای ما دنیوی ها شاید هست که خبر نداریم ولی ما که نمی بینیم و جاوی خدام هرکاری میکینم چه لزوم داره اخبارش در قرآن بیاد خوب این سوالی است که شما و ما می پرسیم و باید برید خونه و جوابشو پیدا کنید مثلا ده دلیل براش بیارید که چرا خدا درمورد این ملک ها صحبت کرده است؟درسته خدا گفته ضبط کنند کارمون رو ولی خوب یه چیزای دیگری هم باید از بودنشون سو استفاده کرد که من اصلا توجه ندارم به این دو ملک گرجه خدس میزنم که هوامو دارند و خسته و پشیمان از دستم خدا کنه لعنتمون نکنند!!!
منم چند تا دلیل برای خودم فکر کنم دارم:
یک اینکه این فرشته های معصوم باشند که ما معصومیتی پیشمون باشه به جز اونی که خودمون فکر میکینم خوبیم
دو اینکه خجالت بکشیم و هر گناهی خواستیم انجام ندهیم حتی اگر خدارو هم دور می زنیم
خوب یه چند روزی نبودیم رفتیم و هستیم فعلا جهرم پیش مادر بزرگ چون حالش خوب نیود و مریض و بستری شده بودند دیگه اینطوری شد و چیزی هم نداشتم بگم فی الواقع تا اینکه امروز اینترنت گیرم اومد و نکته ای که دیشب به ذهنم خورد این بود که ما قرآن رو با توجه به احادیث معنا می کنیم ولی بعضی موقه ها باید توجه کنیم که احادیث رو با توجه به قرآن معنا که نه بلکه پیدا کنیم یعنی در قرآن همه چیز هست دیشب من داشتم سخنرانی آِیت الله احمدی میانجی ریخنه بودم روی موبایل از روی موبایل گوش می دادم شاید گفتند که بهشت زیر پای مادران است این ما این حدیث رو میدونیم بعد توجه کردم که مشکل من هم هست آخه ایشون سخنرانی شون در راسخون . کام که لینکم دادیم اینجا بیشتر در مورد عذاب قبر و دنیای دیگر بود و جالب بود که یاد کنیم مرگ رو مشکلات حله خلاصه ترسیدم و یاد مامانم کردم که باید احترام بزارم و اینا و دم دستم مامانم نشسته و راه بهشته بر من دارم فرصت رو از دست میدم و مشکل منم هست بعد بیشتر توجه که کردم گفتم قرآن که این همه معارف داره کجاش گفته است که بهشت زیر پای مادران هست و شاید بگیم از طریق مادران هست راه عریض بهشت و راه کوتاه رسیدن بهش و بهشت خلاصه ت کنم داشتم چند دقیقه پیش به همین موضوع فکر می کردم و سرچ کردم در پارس قرآن . کام و دیدیم که مادر چند بار در قرآن اومده وو چه گفته ولی سوال این بود که این رازی رو که رسول الله باز کردند(ٌصلی الله علیه و آله وسلم) رازی رو گفتند و منم توجه نداشتم بهش که مادرم رو احترام حالا توی قرآن این راز چگونه اومده که بهشت زیر پای مادران هست؟؟؟!!! خوب سرچ کریم دیگه همه چیز توی قرآن هست ولی باید کمک بشیم ما بیشتر احادیث رو میخونیم و منطبق به قرآن میدیم ولی بعضی وقتا هم باید توی قرآن گشت و تطبیق به حدیث درست داد!!!
و چون از فرزندان اسرائیل پیمان محکم گرفتیم که جز خدا را نپرستید و به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و مستمندان احسان کنید و با مردم [به زبان] خوش سخن بگویید و نماز را به پا دارید و زکات را بدهید آنگاه جز اندکى از شما [همگى] به حالت اعراض روى برتافتید (۸۳)
خوب مادر رو که سرچ کردیم ده صفحه پیدا شد این در این آیه خدا پیمان گرفته که به پدر و مادر احسان کنید و پیمان خدا رو هرکس گوش نده جهنمی هست پس می فهیم که بهشت زیر پای مادر است و احسان به پدر و مادر باعث رفتن بهشته!!! البته جز اندکی به حالت اعراض روی برتافتند از بنی اسرائیل از پیمان خدا و شما بدونیم که اگه میخوایم پیمان با خدا ببندیم که ای خدا گناه ما رو ببخش نمیخواد در پیمانت بگی گناه نمیکنم بلکه ببین پیمان باید چه طور بست با خدا که نماز میخونم زکات میدم به پدر و مادرم احترام میزارم با زبان خوش صحبت می کنم با مردم و اینا......
بگو بیایید تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده براى شما بخوانم چیزى را با او شریک قرار مدهید و به پدر ومادر احسان کنید و فرزندان خود را از بیم تنگدستى مکشید ما شما و آنان را روزى مىرسانیم و به کارهاى زشت چه علنى آن و چه پوشیده[اش] نزدیک مشوید و نفسى را که خدا حرام گردانیده جز بحق مکشید اینهاست که [خدا] شما را به [انجام دادن] آن سفارش کرده است باشد که بیندیشد (۱۵۱)
در این آِیه که حرامیات رو گفته اصلا و گفته که احسان کنید وگرنه اگه نکنیم حرامه بر ما!!! و حرامیات مارو جهمنمی میکند پس بهشت زیر پای مادر است!!
و انسان را در باره پدر و مادرش سفارش کردیم مادرش به او باردار شد سستى بر روى سستى و از شیر باز گرفتنش در دو سال است [آرى به او سفارش کردیم] که شکرگزار من و پدر و مادرت باش که بازگشت [همه] به سوى من است (۱۴)
در این آیه می فرماید که سختی کشید مادر و حالا شکر گزار مادر و پدر و بخصوص مادری که شیر داد دو سال کامل به خصوص مادر باش که بهشت زیر پای مادره و بدانیم که بازگشت همه به سوی خداست یعنی شکر گزاری از خدا و پدر مادر بکن که بازگشت وبه سوی خداست یعنی بعدا معلوم میشه داستان که بهشت زیر پای مادره
و مرا نسبت به مادرم نیکوکار کرده و زورگو و نافرمانم نگردانیده است (۳۲)
اگه بخواییم زورگو و نافرمان باشیم که میشیم مثل فرعون پس باید نسبت به مادر نیکوکار باشیم و کسی که به مادرش رحم نکنه انتظاری نیست که زورگو بشه و بره جهنم.
این چند تا آِیه رو ربطش دادم به سری از اسرار که طبق حدیث بهشت زیر پای مادرانه و خلاصه یه چیز دیگه ای که فکر می کردم و مادربزرگمم برام شیر آورد صبح بخورم و مامانم میگفت به مادر بزرگم که شیر برات بده و اینا این آیه رو توجه بکنید...
و در دامها قطعا براى شما عبرتى است از آنچه در [لابلاى] شکم آنهاست از میان سرگین و خون شیرى ناب به شما مىنوشانیم که براى نوشندگان گواراست (۶۶)
در این آیه توجه کنیم که می گه نوشندگان هر کی بخوره شیر براش گواراست یعنی اگه بنوشیم کیف میکنیم و کسی نیست که بدش بیاد از شیر حتی اگر بدش بیاد مثل من که نخوردم امروز شیر که برام آورند بعد که خورد براش گواراست شاید اینطور بشه بگیم و یه معنی دیگه که میشه فهمید اینه که چون برای نوشندگان گواراست خدا که بده مارو نخواسته بلکه می فهمیم که برای همه هم خوبه و دواست و کسی با خوردن شیر سالم مریض نمیشه و آلرژی نداره و دارو هست و بیما با خوردنش خوب میشه نه که بدتر بشود ولی نباید اسراف کرد...
يكشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۳، ۰۸:۴۲ ق.ظ |
محمد علی رضائیان جهرمی
|۰ نظر
یه نوعی از اشتباه همون گناه هست که الان خلیفه در زمین فرشتگان نیستند و از آدم تشریف دارند ولی زمین حقیره ما جایی تو آسمون نرفتیم بالا خبر از زیبایی ها و عزت نداریم زمین اونقدر حقیره و کوچکه که دیگه شاید ذلیل تر از خاک نبوده که ما خلق بشیم مگه از جنس کود و کودم که میدونید از کثافات خود خاکه که جنس ماست ، کجا رفتیم اصلا ولش کن اینجا خدا هدفش پیشبرد علم نیست بدون اخلاق یعنی هدف رسیدن جامعه ی مطلوب امام زمانی دست خدام نیست باید مردم طی کنند اینو اینجوری اثبات کنم بهتره که خدا فعلن با زورامام زمانش رو تسلط نکرده و دستان امام زمان بسته است وگرنه یه فرشته ای میومد جامعه ی اسلامی را با زور میگرفت و میگفت حرف منه و حرف الله میخواین بخواین نمیخواین نخواین حکومت حکومت مهدی (عج) حکومت حکومت الله لذا آخرشم باید همچین چیزی بشه و اینطور نیست که اماممون بیان نه ما از مردگانیم و شاید از کسانی هستیم که باید کشته بشیم تا اماممون بیاد نه اینکه مظلوم و به حقیم ها نه طاقت عدالت و حق پذیریمون کمه و جز دشمنانش نباشیم خوبه ولی الان جاهلیت زیاده رقابت کمه و حق معلوم نیست کما اینکه فتنه هم باشه و ما راحتیم الان و حق پذیرمون قاطی داره آقا ما اصلا این چیزا نمیخواستیم بگیم میخوایم بگیم فتنه هست الان حکومت فرشتگان الهی از طرف خدا فتنه است در بین آدمیان یعنی ما نیومدیم حکومت الهی برقرار کنیم چون وظیفه ی ما نیست بلکه اومدیم زندگی کنیم یعنی مورد آزمایش خداییم نه اینکه خودمون بخوایم حکومت مهدی به پا کنیم هر که قیام کرد بدون حضرت اشتباه است و شکست میخوره این وعده داده شده ولی حکمت امام خمینی حکومت مهدی(عج) بوده مردم به اسلام اون موقع علاقه نشون دادن به اندازه ش بهره بردیم حالا به نظام و نظامی علاقه دارند شکستشم میخوریم...
کار نداریم دوباره رفتیم کجا اینکه آقا ما جامعه ی اسلامی داریم همه چیزمون درسته ولی مرتب نیست این پازل بلکه اشتباه وجود داره در نحوه ی مدیریت خوب این پازل رو باید یکی که خودشم اشتباه داره رو بچینه این دیگه مدعی نیست و این دیگه منجی نیست یعنی میخوام بگم منجی میگم مدعی خلاصه آقا همه ی کارمون در نظام درسته بعد داریم با هم دعوا میکنیم که چرا اونجا مدیریت اینطوره چرا به هم ریخته یعنی با صحبت میشه درستش کرد بعد فکر نکنید من کار بزرگی میکنم ما ریشه مون درسته ولی در غرب ریشه فساده باید سطح رو ما در جامعه درست کنیم این نیاز به فرشنه نداره درسته زیر ساختم باید درست بشه حرفی نیست ولی ما داریم الکی دعوا میکنیم و ناراضی هستیم از حکومت خوب هر جوری میخوای بنگر که چرا فرشته نیاد و خدا خواسته مثلا بشر رو پاداش بده مثلا و به خاطر اشتباه هست که فرشته نیومده اگر فرشته ها میومدن رو زمین حکومت میکردن چون ما کارمون حیوانیت داره و خرابه اینازجر میکشیدن درست اصلا آبروشون هم میرفت و کشنار رخ میداد و همش جنگ بود لذا لزوم داره بزرگان ما زجر بکشند و اشتباه داشته باشند و نگاه کنید چقدر خوبه اشتباه و گناهی ککه منجر به بخشش و توبه بشود که آقا طرف رو به اوج میرسونه و حکومت الهی رو بر زمین جاری میسازه حکومتی که بالاتراز فرشته هاست و جانشینی حق درش هست ولی باید دیگه سردمدارش زجر بکشه و به حق باشه ها پس ما با اشتباه هست که پیشرفت میکنیم و انتظار اشتباه هست از ما آدمیان باید رئیس جمهور ما اشتباه کنه بعد اصلاح بشه وگرنه میشه مثل فرشته پس اشتباه رو نباید زد تو سرشون بلکه باید اصلاح بشه و اگه اشتباه رخ ندهد خوب خدا که دوستمون داره فرشته میفرستاد و آبروی فرشتگان هم میرفت پس نیاز به یه کسیه که اشتباه داره و باید زجر بکشه وگرنه بالاتر از فرشته ها مقامی نداره.من خودم یه بار به بابام گفتم مگه امام خمینی (ره) وقتی اومد نفرمودند که آب و برق و گاز واینا رو مجانی می کنیم پس چطوره؟ بعد گفت خوب اشتباه کردند!!!
يكشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۳، ۰۸:۳۶ ق.ظ |
محمد علی رضائیان جهرمی
|۰ نظر
یه موقعی هست بچه ی نوجوان با دلی و خیالی صاف میگه من میخوام فوتبالیست بشوم این خبر نداره از چه فیلترهایی باید بگذره لشکری و کشوری و از چه حسودانی باز بگذره و پاش باید در سیسنم اداری مدیریتی حسادتی غلط ما پاش باید چند بار عمل بشه حالا توی خارج اینطوری نیست علاقه داری بفرما پول بده نه نیاز به پارتی هست که حتما بابات علی پروین باشه نه خودت فی الواقع نیاز هست پاتو به تیغ بدی لذا نمیزاند دیگه کسی بالا بیاد نوجوان مگر اینکه قرنطینه بشن یه عده ای خاص حالا کاری هم همش به اخلاق نداریم ما بلکه باید تایید بشن مثل جوجه کشی دیگه در سیستمی که ریسک نمیکنه و پاستوریزاسیونی عمل میکنه چه یارو بخواد کارخونه بزنه چه مغازه چه بازیکن بشه باید اجازه خواست و قدرت حسود بالا باندازتش وسط این معلومه که باید مثل جوجه کشی در عمق باشه در سیستم به اصطلاح غلط ما حالا حرفم نیست میخواستم بگم میدان به جوان نمیدن درست ولی اونی هم بازیکن تیم ملی شد دیگه تو اوجه ها اوج خیالی اش یعنی همین جمله رو داشته باش که میگه احساس وجود میکنه خوب نیاید بازیکن رو شرایطی براش بسازیم که احساس وجود کنه این بازیکن اگر از مسی لایی بخوره دیگه تمام آقا دیگه دنیا دور سرش میگرده چرا چون احساس میکنه کسیه چون شخصیتش خورد شده اگه یه گل بخوره به شدت احساسی میشه و تیم میریزه به هم لذا در خارج زنا میان استادیوم و به صورت کاملا تخریبیه به اصطلاح عرض کنم مجازی و غیر واقعی و چی میگن؟ به صورت کاذب اینا روحیه دارن و احساسی عمل نمیکنن ولی توی ایران یارو داره کشتی میگره خانواده ش رو آنته تصویرش هم زمان!!!! من خودم احساس وجود دارم جلوی امام زمان هم برسم برای خودم شخصیت دارم و صحبت میکنم مزاحم میشم درست نمی ایستم با ادب اینا مشکل منه ها ولی در کودکی اصلا تصور نمیکردم از نزدیک بتونم با معلمم درس حرف بزنم چه برسه با یک بازیگری چه میدونم فوتبالیستی اصلا کوچیک بودم حالا برای خودم شخصیت که قائلم هیچ کله مم گنده شده و احساس وجود و طلبکاری هم دارم حتی!!! بازیکن فوتبال برای که بازی درست کنه نباید ماشین آخرین سیستم سوار شه اینجا که یوروپ نیست اونجا اشکال نداره شخصیتش خورد میشه در اروپا ماشین آخرین سیستم داشته باشه ایرادی نداره ولی اینجا آقا همه چیز میشن حالا ما حسود نیستیم میگیم باید سربازه وطن باشه باید از نظر روحی کوچیک ملت باشه تو خارج بازیکنا به صورت کاذب کوچیک دوستدخترند زنان فساد دارند ولی میدونه مربی چه کنه اونجا سیستم درسته ولی اینجا حالا نگاه کنید اصلا داور رو خورد میکنن هر که فوتبالیست شد پشت سرش نظامی هست پلیس هست سرباز هست وزیر هست بله معلومه چه مافیایی چیدن خوب اینا هم احساس قدرت میکنند نماینده میشن میرن مجلس به جای مسجد خلاصه اوضاع بی ریخته وگرنه اگر با دل خوش برن فوتبال با خیال راحت و بدور از هر چه انتظار و دردسر و بزرگ نمایی و بت شدن بین یه عده مامور خاص اگه اینا اینطوری برن جام جهانی و مثل کره ای ها بجنگند و بت نباشند خوب یه چندتایی توپ میتونن به سمت دروازه ی آرژانتین شلیک کنند نه مثل کره ی جنوبی بازیش ما دروازه بان کره رو به زحمت دیدیم ولی بردیم رفتیم جام جهانی بالخره اگر خیالش راحت باشه طرف و از نظر روحی درست باشه این همه تجربه ی پا به توپی داره بلخره چارتا پاس به طرف بازیکن میده که به هدف برسه و پاس درست باشه نه که بریزه به هم
يكشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۳، ۰۸:۳۰ ق.ظ |
محمد علی رضائیان جهرمی
|۰ نظر
چندتا مساله رو قاطی کنیم از خودمون بدیم به خوردتون اول ما گفتیم سیاسی شدیم و در مورد سیاست بعدش صحبت کردیم شما ممکنه بگی خودتم که سیاسی شدی!! اینه که سیاست یکی از معناهاش چنانچه شما می دونید و همه بچز بچه ها اینکه سیاست طرف اینه یعنی روش برخورد و تفکر و منش و ایدولوژی و تجزیه و تحلیل و بررسی و عملکرد و نقشه ی راهبردیش اینه این به معنای سیاست طرف هست برخی آدما یعنی منم خودم شده بود قبلا سیاست رو در عالم به هم میزنند این نیاز داره که ادمین باشیم و اگه سیاست یکجا و ثابت بمونه دنیا تکراری میشه نیاز به آهنگ جدید و فیلم جدید و اشعار و برنامه و سرگرمی و عکس و خلاصه همه چیز در همه چیز نیاز به روش برخورد جدید و سیاست جدید داریم وگرنه دنیا پیشرفت نمی کرد و از افسردگی می پژمرد خلاصه بعضی جاها و بعضیا سیاست ما آدما رو که به هم میزنن هیچ روی فرشته ها و صحبت های فرشته ها و یاد و ذکر و ذهن فرشته ها هم تاثیر دارند مثلا یکی یه ذکری میگه به طوری این قربت داره که در و دیوار و فرشته ها هم همراش این ذکر شبانه رو میگن یعنی روی فرشته هم تاثیر گذاشته مثلا اشعار حافظ به نحوی بوده که خودش میگه ورد و نقل مجالس فرشته هاست و قدسیانه حالا جمله شو یادم نیست ولی انقدر قوی هست و وقتی فرشته ها دارند مجلس میگرن برای فلان ادمین و عارف و فیلسوف و بهش القا میکنن و نتیجه میگرند و سیاست ما رو عوض میکنند دیگه آقا یه دیوانه که چیزی نیست که از فردا ما گفتیم دزدی از عابربانک خوب هشدار زده یارو لذا یقه نگیر اینا که سیاست نیست که روش صحبتاشون و لهجه شون عوض شده وبه یاد بیار فیلم برره رو که گویش ها رو عوض کرد اینا اثر سیاسی داره ولی یه موقع ملکوتیه یعنی فرشته هه توی صحبتاشون و گویش ها و دیوانگی ها و شکل و روش برخورد یعنی من یه جمله نفرین میکنم یه مرتبه عذاب شمر زیاد میشه خوب دیگه اثر داره و جناب حافظ رو شما تماشا کنی از کلمه هایی استفاده میکنه که در عالم ملکوته یعنی بهش القا شده و ما نمی فهمیم منظورش چیه این جناب حافظ با فرشته ها محشوره مثلا من خودم از کلمه ی ریدن البته ببخشید که اینو به کار می برم مثلا توی دلم وقتی خودم با خودم خلوت کردم یه اسمای رمزی دارم که شما و عامه ممکنه نشنیده باشه مگه یه دیونه مثل خودم و اکثرا اینو پیران می فهمند و یه طوری باهاشون برخورد میشه با کلمه هایی خاص.
موضوع بعدی که برخورد داشتم امشب والا حق پذیری ماست یعنی من بیدار بودم رفتم دستشویی بعد یکی توی دلم گفت یا به دلم خورد که وضو بگیرم برای نماز منم نگرفتم همینطوری اومدم پای لب تاپ بعد از چند دقیقه اذان گفتن و رفتم وضو گرفتم یا مثلا پیش اومده دارم مینویسم همزمان با نوشتن مطالب که اینجا یه مرتبه شروع می کنم به تایپ برای شما آقا یه لحظه فکرم درگیر میشه یا جمله رو غلط تایپی داره میرم درستش کنم بعد یکی انگار حرف دل منو میدونه و بر سر زبانم می افته و خط فکریم رو میدونه و القا میکنه بعد من حرفشو بعضی موقه ها که مغرورم گوش نمیدم بعضی موقه های دیگه عوض میکنم جمله رو اونطور که خودم میخوام یعنی نگاه کنید هوای نفس رو خودش میخواد حاکم باشه اصلا حق داره نازل میشه میگه وضو بگیر حالا نماز شبم نخون ولی گوش نمیده یه موقه شما میگی چرا بر ما القا نمیشه این چیزا بلکه بر من نازلم شد و گوش ندادم حالا مساله گناه نیست موقه گناه مهمه که نظریه ها عوض میشه به سمت خوشی زودگذر اون موقع که گیر می افتی چه میکنیم؟ بلکه ما میخواهیم بر سر خدا هم سوار شیم ولی موقع دیگه که وجدانم ناراحته از گناهم آقا حاظرم شیطون بیاد بهم القا بکنه و حرف های گول زنانه بزنه تا وجدانم از ناراحتی بیرون بیاد!! البته بزرگان بهم رحم میکنن و حالم رو درست میکنن و کمک میکنن و وقت میزارند که روحم خوب بشه بعد گناه باز دوباره مغرور میشم این برای زنان خوبه این سیستم برای ما بده.
يكشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۳، ۰۸:۱۳ ق.ظ |
محمد علی رضائیان جهرمی
|۰ نظر
خوب ما گفتیم که حالمون خوش نبود و شبکه های ضد شیعیه فارسی زبان رو از طریق اینترنت دونبال کردم بعد برام هم جالب بود اولش و داشتم می دیدم که به امامان ما احترام میزارند ولی وقتی اتفاقی چند روز قبلش سخنرانی آیت الله فاطمی نیا رو که دانلود کردم امروز صبح گوش کردم دیدم چه گمراهی آشکاری بودم و داشتم چه ولایتی رو از دست میدادم خوب اینا سخنرانی هاشون محبت میاره علم میاره اصلا حال میاره همه چی میاره به صورت فشرده میده تحویل و دیدم که در عذاب خدا بودم که رفتم سراغ این شبکه و رحمت خدا قطع شده بود وضلالت لذا اولا بعضی ها وسواس دارند سخنرانی که میگیم سخنرانی مجتهدان رو گوش میدهند فقط دوما این سخنرانی های این مجتهدان خلاصه شده و گنجینه هست یعنی الان شما کتاب بخونی به جز قرآن و دعا و کتبی که اصلی است یعنی ممکنه کتابی که توسط متخصص گفته نشده بپیچوننتمون و همه ی کتب که چاپ شده اند به قولا چون چاپ شدن که قرار نیست که خوب باشند خلاصه اثر لسانی هم که بشنویم اثر بیشتره و سوما اثر حالی ای که میده رو و همرای سخنرانی هست یعنی واقعا آدم رو عوض میکند این حال و احوالمون رو سخنرانی ها یعنی میگم که شما در هر احوالی که باشی یه نوع موسیقی بهت میچسبه یه خواننده رو دوست داری یعنی ممکنه شما امروز به خاطر دلایلی از جمله کم حوصلگی دوست نداشته باشی سخنرانی آیت الله فاطمی نیا رو گوش بدی میری سراغ آیت الله صدیقی که بابا بزرگم هم میگه ایشون مجتهد اعلم هستند!! توجه داری یعنی باید خودت بری دنبالش اگر خیلی هم حوصله نداری بالاخره از بین چند نفر یکی اش نجات میدهد و حوصله ش رو داری و حالت رو خوب میکنه و این درمورد حال بود دیگه شما در نظر بگیر ولایت رو میاره حالا ما جوانیم حوصله ی وقت گذاشتن نداریم ولی امروز صبح دیدم که با گوش دادن سخنرانی آِیت الله فاطمی نیا حالم خوب شد و ایمان و ولایت در نمازم بیشتر شد یعنی ایمان و ولایت دست خودمونم نیست خیلی وقتا درسته قرآن بخونیم ایمان بالا میره ولی خیلی وقتا با زور زدن درست نمیشه باید سپرد کار رو در آخر از دوسایت خوب برای دانلود سخنراتی استفاده ببرید یه سایتی هم گفتم برای تقلید این سایت رو پیدا کردم دومیش هم سایت راسخون:
[نه] بلکه گفتند ما پدران خود را بر آیینى یافتیم و ما [هم با] پى گیرى از آنان راه یافتگانیم (۲۲
البته تمام قد این آیه منظور نبود سرچ کردم در سایت پارس قرآن دات کام و رسیدم به این آیه یعنی میدونستم که گروهی که بهشون میگی ایمان بیار و بت نپرست و خدا رو داشته باش اینا میگن ما راه پدرانمون رو طی می کنیم خوب این آیه ی به شدت سیاسی رو یعنی دینی هست و سیاست امروز رو پیچونده ها یعنی خیلی تماشایی است ولی خدا هم مارو پیچونده در آِیه و به صورت بچه گانه و خانوادگی به قول خودمون حرفش رو زده یعنی اونا این حرف رو زدن مشرکان گفتن و خدا هم همینطور یعنی زرنگی کرده خدا چون حرف اینجا از آِباء و پدران هست ولی در سیاست حرف کسانی است که قدرت دارند یعنی من الان به شما میگم ای آخوند جوان عزیز من به تو میدان میدم همانطوری که پیامبران نازل شدن شما بفرما تیلیویزیون صحبت کن با مردم یا سایت آپارت نه اینجا صحبت از ایمان نیست بلکه مشرکان میگن ما روش بابامون رو طی میکنیم بلکه شاید میترسند نه که خدا رو قبول ندارندااا نه به حق رسیدند معجزه دیدن و کافر نیستند ومیتونن کار فرهنگی کنن ولی از قدرتمداران و جاهلان میترسند حالا یه موقعی است که من علم ندارم آقا نمیتونم جلو بیام فیلم بزارم یا میرفصم جکی میگم براتون ولی آخوند علم داره خودش خبر نداره ...
خلاصه آقا پازل رو بچینیم تموم کنیم اینکه آقا من چندروزی هست شبکه های اینترنتی ماهواره ای ضد شیعه ای حتی دنبال می کنم و آخوندانی میبینم که در شیعه میدان داده شده مجریانی میدان داده شده حرف میزنن خوب این بهتره از صدا سیمایی که مشرک هست یعنی این آخوند که میاد به میدان اگه پازل اجازه بده باید شبکه های ملی صدا و سیما شبکه های شیعی رو پخش کنند در کنار این چند شبکه ی دیگر که این نیاز به زور و قیام داره که ما که ماهواره نداریم اصلا از جنگ بین شیعه و سنی و سیاست روز خبر نداریم الان صحبت سیاست روز شد الان شما بنگرید شوخی کردم تا دوسال پیش نمیشد پخش بشه الان سیاست روز به سمت جلو پیشرلت کرده و عقل ها و حتی برعکسش خواب موندن بعضی ها اینکارو میکنن مثلاا شاهگوش میسازند در شبکه ی خانگی ولی صدا وسیما دیگه به روز نیست سیاستش والان جزء همون مشرکینند در قرآن که دلشون میخواد ریسک نکنن و افکار رو نگه دارند آروم و صداشم در نیارند چه در فیلماشون چه در اخبار چه در سیاست ولی شبکه ی خانگی قیام کرده اینجا توجه بشه که خوبه یا مثلا شبکه های شیعی ماهواره ای که من تماشا میکردم اینا قیام میکنند ولی خطرناکه و ریسکش بالاست اینو ما همه میدانیم یعنی ممکنه دیوانه کنه طرف رو همین سنی ها و وهابی ها با همین شبکه هاشون این همه جان بر کف کافر دارند در سوریه بالاخره راهشه و صدا و سیما گفتیم کوتاه اومده و راه اباء رو طی میکنه و آهنگ ها همینطور بعضیها سیاست روزه بعضی ها سر پوله یعنی وفتی میگم سیاست روزه یعنی قدم بعد رو به من جوان میسپاره که نقش بازی کنم یعنی راه من جوان رو باز میکنه این آهنگ این فیلم که بیام جلو و خودم رو برسونم عرض اندام کنیم ما جوان ها ولی صدا و سیما اینطوری نیست مرده سیاستش و خط فکری نمیده الان فیلم مختارشون هم مثل فیلم امام علی (ع) خط فکری نداد به جوان و هرچه خواستند امروزیش کنند شد دایلاگ ها ولی قیام صورت نگرفت در تیمارستان ها مثلا!!!
خلاصه آقا حالا کار نداریم به سیاست بچینیم پازل رو بریم اینا ریسک میکنن همش حاظر نیستند درگیر بشوند راه آسون پدرشون و قدرتمندان رو طی کنند وله له له خلاصه آقا من داشتم دیشب فکر میکردم که مثلا در راه دادن به جوان ها یه سری نوجوان بشینند قرنطینه شون بکنند در مکانی و اینا فیلم جناحی بسازند برای یه عده و فیلنامه بسازند و فیلمشو هم بسازند خوب میدان دادیم به نوجوان بعد مشاهده میشه که اینا عقلشون نرسیده مثلا دزده اومده عابربانک رو خالی کنه بعد اول چک میکنه که پول توش هست یا نه کارت میکشه میبینه پول داره الان ساعت دو شبه مثلا خلاصه پول که داشت بلافاصله عابر بانکی که در بانک هم نیست و سیار هست رو خالی میکنه خوب این فکر اشتباهشو در نظر بگیر که چه حفره هایی داره برای من و خودش ولی بعدا حفره شو میفهمه باید میدان داد به جوان که اشتباهشو بفهمه اصلاح کنه حتی بسازه که ازش بخندن وو مسخزه ش کنن.