اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۱۵۶۱ مطلب با موضوع «تفکرات دینی» ثبت شده است

raha

سه شنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۰۱ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

یه موضوعاتی هست که آدم فکرشو هم بکنه تجدید نظر میکند و سخت هست تفکرش مثلا من در این موضوع که اندیشیدم تا حالاش که می نویسم یک اینکه درجه ی عقلی مقام بهشتی است که هرکس اندازه ی عقلش بهشتش بالاست دوم اینکه زنده  بودن خدا و شهدا است سوم هم اینکه گناه نکنیم و تکفیری نباشیم

آقا میبینی کسانی که بهشت میروند اینا دیگه از دست خدا راضی اند و نمی دونم همیشه خدا هم از دست ما بهشتیا(مثلا) راضی هست یا نه ولی رضایت دو طرفه خیلی مهمه ولی رضایت داره مثلا اگه سنی بره بهشت از خدا رضایت داره خلاصه آقا داشتم فکر میکردم حالا درسته کسی که ولایت امام علی رو و رنگ و بوی امام علی رو نداشته باشد این بهشت نمیره ولی در کل میگیم که آقا سنی هم رفت بهشت مثلا خوب این یه عمری سنی بوده دیگه تقصیر ننه و باباش که نیست بهشتش یه ذره هم به بهشت شیعیان نمی ارزد آقا یه بهشت رده پایینی بهش میدن این سنیه بعد داشتم میگفتم حالا عدالت خدا درسته که هست گفتم خدا دلش مثلا نمیسوزه که بهشت سنی ها انقدر پایینه دیدم که آقا ما مرده ایم کلا ما ها زنده نیستیم زنده باخبره خواب نیست میدونه خدا کیه خداشناسه میدونه اطرافش چی میگذرد اصلا ذکر یا حی یا قیوم داریم که ذکری هست بالا که من نمی دونم اینو ولی شهدا هم زنده اند ما ادای زنده ها رو در میاریم هر خوبی که میکنیم از بالاست و دست خداست این از زندگانی دوم آقا برای خدا که فرقی نمیکنه که سنی مثلا بهشتش پایین باشه گور باباشم کرده...چه برسه ما دلمون براش بسوزه که ما بابامون شیعه بوده و مام شدیم خوب افتخاری است که ایرانی هستیم ما و اگه یهودی بودیم چی؟ اگه دینمون کفر بود چی؟ ولی اینا مرده اند در کل برای خدا اهمیت ندارند آقا موضوع و بازی و حرف خدا و همنشینی با خدا و لقای خدا برای زندگان و شهدا و اولیا و پیامبراست ما دیگه میریم دوتا حوری هم باشه مشغولیم و چیز دیگه که میمونه اینکه بهشت اندازه ی عقل ماست ممکن نیست که مثلا در بهشت آِیت الله فلان شاید به ما خوش نگذره چون عقل ما اندازه ی اونا نیست و درک نمیکنیم ممکنه درختای اون آقا آیت الله به ما فحش بده تو بهشتش درسته بهشت جای امن و راحتی است ولی برای خودش نه برای ما که بریم فضولی کنیم تو بهشتش یعنی حالا درکل اینطور هم که نباشه که فحش بدهند به ما اینطوریه که بهشت به اندازه ی عقل هست درجه اش این حدیثه شاید که به اندازه ی عقل ها است درجات بهشت...و در آخر هم اینکه ما گفتیم گوربابای سنی خدا براش اصلا اهمیت نداره زنده و مرده بودنش که حالا ما دلمون برای بهشتش بسوزه که رده اش پایینه و اینا اونا که زنده نیستند زنده بودن که به  خوردن نیست الان کافر ها هم بیشتر از ما حال حیوانی و خوردنی میکنن یعنی زنده اند؟؟ نه خلاصه گورباباشون که خلق شده اند تو دنیا گورباباشون که هر جایی هم بروند و رستگار هم نشن دیگه ما کوتاه اومدیم گفتیم شاید یه بهشت بروند مشغولشون کنه خدا و دیگه هرکسی ککه به لقای خدا نمیرسه مثل ما که نمیرسیم هرکسی که عندالله نمیشه خوب ما کوتاه اومدیم و گفتیم میرن بهشت شاید خیلی هاشونم بروند جهنم  و الان ما مجبوریم در زمین و دنیا قوانین پخش کنیم که اگه خیلی کلی باشه و فراگیر و عموم یرای همه ی اقوام و سنی وشیعه و سفید و سیاه و همه میگیم به به چه قانون خوبی هست این قانون دنیوی ولی معلوم نیست بعد از مرگ چه بلایی سرمون بیاد و چه گروهی باشیم و چه رفتاری باهمون بکنند اینارو ما نمیدونیم و دست خودمون نیست  و پرونده بسته است و سنی متعصب میگه خدا کاشکی منو خلق نکرده بود و در ذاتش شک میکنه  و دیگه براش اونجا ارزش قائل نیستند خدا و فرشته ها بعد مرگش و هلاکتش و دیگه مثل حقوق انسانی دنیوی که نیست که برابر باشه اگه قانون خوبی باشه دیگه دست ما نیست پرونده بسته شد.و در کل حالا بماند این مهمه که ما هم گناه نکنیم نکته ی سوم همین بود که تقوا داشته باشیم تکفیر نکنیم اگه همون سنی هم گناه نمیکرد حق و امام علی رو قبول میکرد در دل شاید خلاصه تکفیری نباشیم ما ما اگه بخوایم زنده باشیم باید گناه نکنیم باید تقوا داشته باشیم این کاریه که در این دنیا از دستمون بر میاد وگرنه فرقی نمیکنیم با اون سنی مگه میشه آدم زبانا امام علی رو قبول داشته باشه و هر گناهی بکنه بره بهشت؟ نه شاید بدتراز سنی یه هم درآد معلوم نیست ما هم داریم امتحان میشیم محض همینه که شیعه ی واقعی بودن سخته وگرنه خیلی از این سنی ها و وهابی ها نمیتونن دین واقعینشون رو نشون بدهند میدونن حق با ما و شیعیان هست منتهی گیر هستند حالا ما داریم برعکس پیش میریم در زندگانی موون چرا تقوا نداریم همون ایمان کممون روهم حفظ نکردیم و دیگه آخرشم دعا کنیم عوض شیم و ایمان داشته باشیم حالا که این نوشته رو خوندیم و نادم هستیم مثلا خدا هم یه دری روی ما واز کنه و رحمت بده و ما انتظار داریم و دعایی کنیم و دعایی بخونیم و مفاتیح باز کنیم کاری از دستمون آخه بر نمیاد دست خداست عوض شدن و هرچیز...

نویسنده : علی | تعداد بازدید : 44

rana

سه شنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۴۰ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

سعی می کنم درمورد توکل به خدا این پست دربیاد ولی چیزای دیگری هم و روزی های دیگری هم هست که ربط نداشته و فکرش از جای دیگست و حرف زیادی هم ندارم درمورد توکل بزنم تا بینیم چه از آب درمیاد................

راستش مجبور شدم برای سبک زندگی شناسی بوداا که گفتیم یه سری به یه سایتی بزنم که میگم حالا اسمشو ، بعد دیدم سایت های خوبی هست که تفکرات و پژوهش ها و اینا و مذهب و دین دیگه برای ما چیزی نمیمونه که واقعا بخوای سرچ کنی مطلب و سایت خوب و خداشتاسی و در اسلام اصلا بخوای چیزای مذهبی بخونی سایتهای خوبی داریم که دیگه ما چیزی نیستیم و یکی مثل من که در پایه های تزلزل اعتقادی و تزلزل یقین کار میکنه انتظاری نیست با وجود پژوهشگران و روحانیون بزرگ دیگه ما اصلا خونده هم که بشه وبلاگمون این خودش خیلیه چه برسه که مجبوری خونده بشه یعنی شغل طرف باشه و ما هم پرحرفی کنیم بعد شما هم فکر کنی که مثلا من هدف خاصی و طمعی از شما دارم که این چیزارو می نویسم یا جایی پول میگرم خوب خود پرستی بده کلا هم ولی با این وجود آدم اگه تشنه باشه و طالب باشه جواب خیلی سوال هاش حله همین الان یه سایتی بودم نمی دونم چی شد وصل شدم به سایت دیگر یعنی داشتم از سایت http://www.golestanekeshmiri.ir/ زیارت ناحیه مقدسه میخوندم رسیدم به گناه داوود حضرت داوود بعد که سرچ کردم گناهش چی بوده رسیدم به سایت http://quran.porsemani.ir بعد تو این سایتم گشتم رسیدم به سایت erfan.ir خلاصه خدا کنه آدم حق پذیر باشه نه فقط شغلش گیر دادن به ما باشه  و به خاطر نون و آب یا هرچی مارو دنبال کنه نه من خودم حق پذیریم و تشنگیم (این دونا شدا1.حق پذیری2.تشنگی) کمه و بده به خاطر گناهان قبل و دیروز هم زیارت جامعه خوندم حالم خوب شد نسبت به حق پذیری حق و بهتر شدم و راه باز شد همینم میخوام صحبت کنم خلاصه اینکه آدم خدا کنه دنبال دین باشه و تشنه ی معرفت حالا بعضی ها انقدر حق پذیرند و مام جوونیم دیگه نمیشه فشار آورد قرص میخوریم خلاصه علاقه نداریم زیاد این سایت هارو با دقت بشینیم بخونیم خودش خیلی میخواد یعنی سال های پیش که منابع زیاد نبود مردم خودشون رو میکشتن برای یه کتاب خوبی مثلا ولی الان منابع زیاده و سر جوان ها شلوق و خوبه که آدم خودش دنبال معرفت بگرده و تشنه باشه خودش  و درمورد حق پذیری هم آقا گناه بکنی پیش میاد دیگه خدا ارتباطش رو قطع میکنه یعنی آقا شما معذرت میخوامااا ببخشید میگی به خودت گور بابای افراد عارف و حق الان شما خودت رو در نظر بگیر عکساشون هست ظاهری در باطن هم اگه رفتار و منش رو دوست داشته باشی آقا شما در نظر بگیر بخوای با پیامبرت محشور بشی بروی بهشت کنارشون خوب چقدر پیامبر (ص) رو دوست داری مگه شما و من چقدر محبت داریم خوب هیچی دیگه دست من و تو نیست باید پیامبر دوستمون داشته باشه درست ولی در کل اگه گناه کنیم دور میشیم و خودمون هم عقب میمونیم خودمون میدونیم که مرحوم امام رو چقدر دوست داریم و خواهیم داشت الان از حال خودمون با خبریم دیگه درست من این رابطه ام خراب شده بود سیمم وصل نبود زیارت جامعه خوندم عوض شدم امروز و گفتیم توبه کردیم هم

این از این بعد اینکه اول بزار مطالب پراکنده رو بگویم تا برسیم به توکل آقا من همین الان داشتم زیارت ناحیه رو قبل از که بیام بنویسم اینارو در سایت http://www.golestanekeshmiri.ir/ مطالعه می کردم آقا درمورد پیامبرای قبل فرموده بودند چیزایی رو در دعا که آدم بالاخره هم تمسک میجویه و هم میبینه که همه چیز و همه کار شده و اینا اینکه آقا داشتم فکر میکردم که ما خودمون ما جوان ها هستیم که به میدان نمیام و اتفاقا اینکه توکل نداریم وگرنه اینکه ما مردان که ترسو هستیم حالا زنا پنهانیه کارشون و جهادشون این درست کار ندارم به خودمون کار دارم اینکه آقا بعضیا همش دنبال راهای جدید هستند دعای جدید نمی دونم سبک دینداری جدید اینا گفته شده یعنی زیارت ناحبه مقدسه اومده دیگه تمام شد الان نمیشه دعاهای مفاتیح رو کنار گذاشت و انتظار دعا و رحمت جدید داشت درسته باب احکام و معرفت بازه ولی گفته شده یعنی کم نزاشتند برای ما ممکنه اگر امام زمان ظهور کرد دعاهای جدید متناسب با جامعه بیاد این درست در آینده ولی میگم آقا الان امام زمان منو ببینه نمیاد یه معرفت و باب الهی با من در میان بزاره و ذکر جدید بگه آقا همه چی گفته شده بلکه درمورد حال و احوال و همین عقل حیوانی خودم باهام صحبت میکنه امام زمان مقدس نما نیست!!! از طرفی ما خودمون عقب کشیدم همه چیز فراهم مثلا شما در نظر بگیر یکی آخوند بشه ولی روش نشه امام جاعت بشه روش نشه منبر بره حالا یکی مشکل داره ولی حالا آخوندا هم نکشیم وسط خودمون ما که ادعامون میشه در صحنات فتنه و جنگ و اینا عقب کشیدیم و توکل نداریم که واقعا کارهارو واگذار کنیم به خدا و برای خدا پیش بریم حالا درمورد توکل هم میگم.

درمورد هم اینکه امروز دو سه بار به توکل کردن و واگذاری کار به خدا ربط داده شدم تا اینو بنویسم اینجا اینکه آقا توکل خیلی مهمه آیت الله کشمیری می فرمودند که آیت الله قاضی توکلش خیلی بوده حالا شما هم میتونید اگه باشه کتابش در سایت http://www.golestanekeshmiri.ir/ در قسمت مطالعه ی کتاب برید بخونید کتاباشو ولی خلاصه توکل آقا توکل بعضی ها آقا میترسند از مردم کارها رو به خدا واگدار نمیکنند و دل رو به دریا نمییزنند بعضی ها باید موقعیت براشون فراهم بشه مثلا بهشون خوش بگذره تا دل رو بزنن به دریا بیان وسط میدون باید همه چیز ایده آل شرایط جنگی نباشه آرامش کامل مثل یک زن ترسو که البته ما گفتیم که ترسو بودن در حدیثه بود که تعریف کردیم که زن ترسو بودنش بهترین صفت براش هست و بدترین صفت برای مرد خلاصه آقا همین من میترسم بعضی موقه ها برم مسجد و توکل نمیکنم میبنی که آقا خلاصه یکی کم رو هست دیگه توکل نمیکنه و توکل هم باید ذکر بگیم مثلا ذکر یونسیه خوبه یا ذکر هایی که کار رو واگذار میکنه بعضی موقع ها شرایط طوریه که فضا بسته است حالا شرایط الهی اینطوره یا امتحانه یا نیست هرچی هست باید خدا رو داشت که کاری کرد دست خودمون نیست خدا داره امتحان میکنه باید داشته باشیش و واگذار کنی مهم خداست که در نظرش بگیری و بسپارپیش که من خیلی در این زمینه ها لنگ میزنم در زمینه ی توکل به خدا  و انگار ندارمش بعضی موقع ها و درنظرم نمیاد که خوب تقصیر خودمه ولی گفتیم دیگه کم رویی و ترس و شرایط خوب بد و هرچیزی نباید مانع بشه که دل رو به دریا نزنی و به سمت خدا نری اینا بهونه نیست باید نترسید مرد بود حالا چیزای دیگه هم هستکه آدم توکل نمیکنه تا دل رو به دریا بزنه و شرایط دیگر و زنانه رفتار میکنه که اینا خوب نیست برای پسرا و مردا بعضی هام عادت دارند به دل به دریا زدن و ترس ندارند و کاذبا قوی هستند ولی خلاصه با این همه گرگ باید خدا رو داشت و واقعیت رو و مهم ترسه نیست مهم توکل  و خداست یعنی اگر میبینی هیچی نداری توکل کنی بری خرید نه حالا حتما  بخری بلکه ببینی شاید خدا بزرگه  یعنی اگر گناه کردی  توکل کنی بری مسجد نترسی از مقدسات یعنی اگر شرایط خوب نیست توکل کنی قدم بزاری یعنی اگر میترسی از ضایه شدن و اینا البته برای خدا بری ها نه برای مطرح شدن خود الان من تو خونه ام اگر اداره بودم و شغل اداری داشتم دیگه باید توکل می کردم الان خودمونیه وضع و در پناه خانواده ایم و میرقصیمم برای شما اینجا من و دکتر برای افسردگیم دوا داده باید خوشحال باشم لذا فضا فضای اداری نیست و نباید جناحی و اداری رفتار بشه چون همین امروز بابام که در اداره کار میکنه داشت صحبت می کرد باهام درمورد فیلم های که گذاشتم میگفت مثلا با یه شورت تو میری توی خیابون که همه ببیننت و اینا گفتم نه خلاصه دکتر هم قرصامو کمم نکرده دوبرابرش کرده از موقع اولش و باید بیشتر برقصم چقدر من ساده ام!!

dann

سه شنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۲۳ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

با دست پر نیومدم و حالمم خوب نیست و چیزی نمیخوام فرو کنم تو اون مغزتون برمااا ولی شما این آیه رو ببینید این آِیه رو چند روز پیش تو مسجد میخوندنش

اعلموا انما الحیاه الدنیا لعب ولهو وزینه وتفاخر بینکم وتکاثر فی الاموال والاولاد کمثل غیث اعجب الکفار نباته ثم یهیج فتراه مصفرا ثم یکون حطاما وفی الآخره عذاب شدید ومغفره من الله ورضوان وما الحیاه الدنیا الا متاع الغرور

خوب یکی که ناشی باشه مثل من میگه آقا دیگه خدا هم خودش گفته تو این دنیا (حالا اینجا شاید منظور از دنیا قبل از مرگ باشه)(چیست دنیا از خدا غافل شدن/نی طلا و نقره و فرزند و زن)(دنیا متضاده آخرته و شاید مکان و زمان مطرح باشه و یا نباشد بس که آخرت معلوم نیست برای ما غافلان که مکان و زمانش فقط فرق فوکوله یا نه) خلاصه آقا ما ناشی گری می کنیم میگیم خدا هم خودش گفته تا زنده ای برو دنبال زن و حال و بازی و لهو و لعب در دنیا خودشم توضیح داده که دنیا محل زیاد کردن بچه و تفاخر ورزیدن و آرایش کردن و بجه زیاد کردن و ایناست پس بریم حال کنیم تو آخرتم خدا بزرگه ممکنه همه چیز عوض بشه........خوب شما این شبهه رو جواب بدین که نه من حال دارم نه علم حدیث و داستان و اینا دارم و ما خلقنا للعب

دوم میگیم عده ای فکر می کنند میریم بهشت حال می کنیم و لذت و میگن آخوندا راست میگن هر لذتی ببریم تو این دنیا مکافات داره خلاصه مام میگیم لذت یکی از نعمت های بهشتی است و وجوهشه معرفت یکی دیگه شه و هزاران بعد ناشناخته داره که نعمت های بهشتی اند اونجا که فقط دیدنی نیست و هرچه دیدنی است خدا!!!... خلاصه قاطی نکنید همینطوری یه چیزی پروندم ... خلاصه خدا خودش میگه لعب و لهو ماله دنیاست حالا تو انتظار حیوانیت و بازی در بهشت داری که بهت خوش بگذره!!! فکرا عجبا اگرچه در بهشت هر هر لدت و رحمت و نعمتی توش هست و اینا....

mozartive

سه شنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۰۷ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

امروزو هم ما رفته بیدیم حرم و دیگه خوب بود دعاگوی کسانی که میشناسیم باشیم و شکر به جای آوریم که همکاریم یا مثلا قومیم  و خویشیم یا دوستیم بالاخره آدم نباید همکارشو بد بنامه و احترامش میکند.الان توی خونه ام و اصلا حال دعا کردن رو نداریم و فتنه است اینجا حسش نیست اصلا و منم تو خونه دلم گرفته بود که رفتم بیرون و ضررم نکردم یه چند نفری رو هم دعا کردیم ما حالا درمورد دعا گفتیم صلوات رو بفرستیم و تجسم کنیم گنبد خضراء را و موقع گفتن عجل فرجهم برای دیگران دعا کنیم که میشه دعای خاص کردن! ! ! البته من یه حال بدی پیدا کردم طرف های گناه و چون گنبد خضرا ء رو به جای پیامبر تصور کردم در ذهنم گنبد خضراء اومد و چیزی شنیدم یعنی میگم اولا تصور کردن پیامبر ممکن نیست ما ندیدم پس میتونیم گنبد خضرا رو تصور کنیم و رمزه و جوابم بشنویم نه حالا مثل من گناه کنی چواب بشنوی رمزیه بین ما و رسول اکرم(ص) ولی تو حرم که ما دعا می کردیم دیدم نمیخواد گنبد رو موقع تصور کردن شخص مورد نظر در نظر گرفت و کافیه همین صلوات به نیتش و تصورش بفرستی هیمنم دعای خاصه هست برای دیگران و ربطش نده به گنبد و پیعمبر طرف رو راهیش نکن یعنی میخوام همینو بگم که آقا صلوات فرستادن و تصور یارو و یاروهه این تصور امروزه به تصویر تبدیل شده و دیگه شما به راحتی میتونید تصویر طرف رو ببینی و در دست داشته باشی و براش دعا کنی ولی تجسم کردن فرق داره یعنی ممکنه چیزی هم بدی و بگیری و یا در احوالاتش بری و سخن مبادله بشه ولی بعضی موقع ها تصورش در ذهن نمیاد یا گم میشه با زور با عکس میشه کار کرد اگر لجاجت نباشه یعنی میگم ذهن آدمی خودش اتومانیک همه چی داره و قوی تره تا پیشرفت کنه هم باز تصور بهتره و کارگشا تره این از این

بعد دیگه امروز دیدم که در دعا کردن مثلا تسبیح ما یه دور صلوات بفرستی دستت مقدس میشه و عرق میکنه و چیز خوبی میشه که به صورت بکشی یا مثلا سر قبور افراد خوب خاکش رو بمال به صورتت این جیزه خوبیه و یه چیزایی هم دردعا کردن میگیریم ار طرف مثلا اگه زن باشه خوب زیبایی ای رو خدا میده یعنی میگم دعا کنی در رحمتت زودتر باز میشه و دعا کن برای دیگران بعد ذکر خدا بگو ذکره خدات کار میکنه و دل رو آروم میکنه و کارسازه ولی اگه درب بسته باشه آدم فکر میکنه ذکرش کارساز نیست

بعد دیگه اینکه دیدیم یه خوبی بهم برسه دلخوشیم زیاده و مشغول میشم  درسته جای شکر گزاری از خدا داره خوبی رسیدن ولی دل نبند به چیزی عزیز شکر خدا رو بکن ولی دل نبند خدا تو قرآن می فرماید که بعضی ها اگه بهشون لطف کنیم یه نعمتی بهش بدیم میگن خداا ما رو دوست داره و خیرمون رو خواسته ولی اگه نعمت رو بگیریم زود میگن خدا پشت کرده به ما خوب حالا آیه اش رو یادم نمیاد ولی توجه کن که اولی مثل دومیه یعنی ما بیشتر به این فکر میکنیم که نعمت رو ازمون گرفت حالا شما به نعمت دادن هم فکر کن درسته شما میگی خوب نعمت داد شکرش رو میکنیم و میگیم خدا بزرگه چه خدای خوبی مگه چه عیبی داره قوابم داره ولی مسئله سر گوساله شدنه و اگه حیوان هم نباشیم آقا دل نبند به یه چیزی که خدا بهت داده این آخرش نیست دل به خدا باید بست وگرنه بهشت سنی هم خوبه اگه ما ببرنمون بهشت سنی ها ما خدا رو هم شکر میکنیم بهشته دیگه آقا و درجه داره تا درجه حالا درجه ی بالا یه طور دیگست اصلا اینجا دعواست که بهشت عرفا کجاست بعضی ها میگن اینا دنبال یه زمین خشکند که نماز بخونن نه دنبال حوری اند حالا اگه ما بریم پیششون چون حوری نیست دورو برشون ناراحت خواهییم شد و اصلا بهشت اینا به درد ما نمیخوره چون اینا غرق در خدان حالا یه بحث دیگه پیش میاد که آقا غرق خدا شدن میگن این نیست که نوری بشی بپیوندی به خدا ها اینو بزرگان میگن که اینطور ی نیست که ما یه چند باری عرض کردیم به اشتباه  خلاصه الغرض دل خوش نکنیم به چیزایی که گیرمون میاد ولی شکرشون رو هم بکنیم

sabk13

دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۳۲ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

منشاء فکری هم بخوایم بگیم هیچی تیلیویزون روشن کردیم هنوزم فیلمه تموم نشده که داره میزارتش فیلمو فیلم ژنرال رو که توش یه آخوندی بود آخوندا خوبن ها ولی بعضی موقع ها از لباسشون بدم میاد نه که لباسشون بد باشه میگم با مقدس شدنشون خیلی هاشون بهتر از مامون لعنه الله نمیشن و خرقه رو بکنن و اینا اینکه آقا داشت تو جبهه میگفت مثلا ان شاءالله البته بخشید که اینو گفتم ها ارزش لباس رو میرسونه که بالاست اینم فیلم بود که اینطوری شد...

خلاصه من گفتم چرا من ان شالله نمیگگم و این لفوذ رو به کار نمی برم و اینا خوب یاد حضرت پیامبر (ص) افتیدیم که آقا ایشون یه بار ان شاء الله نگفتند بعد چهل روز به ایشون وحی نشد و بعد آیه نازل شد و خیلی ها هم گیر می دن به این چیز داستان و حتی میخوان از پیامبر سبقت بگیرند و نمی دونم میگن اگه پیامبر پشت دیوار رو نمی دید و زودتر سلام نمی کرد مثلا ما میگفتیم از پیامبر سبقت گرفتیم انقدر عقلشون بیشتر نمیکشه در این امور خوب سبقت هم هست حالا شما بگی ان شالله جلو زدی از پیامبر؟؟ خوب بحث این نیست میخوام بگم مثلا اگه من عرفانی برای شما در وبلاگ صحبت نمی کنم کاملا به این معنا است که شما نمی فهمید عالمش رو توی این خطا نیستید در صورتیکه عرفانی صحبت کردن رزقش بالاست و خیلی ممکنه تحول ایجاد کنه و خدا بدجور نگاه میکنه و توجه میکنه که چی میگم من ولی نمیگم اینجا البته من گفتم مثلا ها!! من که عرفان حالیم نمیشه میخوام بگم پیامبر اگر ان شالله نگفتند در اینجا به خاطر اینه که آقا اینا توی هوای بت پرسیتی بودند یا مثلا هوای دیگری چز خدا و غافل بودند ولی باز انقدر پیامبر ماموریتش سخته که باید طبق فرموده خدا باهشون بسازه و بگه و این نگفتن ان شالله مثلا برای من نوعی خیلی خوبه ولی پیامبر (ص) فرق میکنه رسالتشون و یه نوع مظلومانه است و آشکارانه ماموریتی که سخته وگرنه شاید توی دلش پیامبر گفته باشه و به زبان نیاورده باشند اصلا!!!

------------------------------

پس دو نکته ی دیگه که میمونه اینه که یک ممکنه آقا یادآوری خدا خیلی خوب باشه و ذکر خدا ولی جاهایی هست که گوش شنوا نیست چنانچه اصلا در داستان از پیامبر خدا(ص) میخواستند سوال کنند که موکول شد به آِینده و نگفتن این ذکر حالا آیا چه سوالی بوده!! خلاصه این یک دوم اینکه پیامبر با نگفتن این ذکر غفلت خدایی نکرده که نکرده اند و اینا از خدا ولی ما غافلیم کلا.

hgha

دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۳۷ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

ببین یه روز شعار ما با ورود اسلام در نظام این بود که دیانت ما عین سیاست ماست و سیاست ما عین دیانت ولی خلاصه کنم که الان دیگه اونطوری نیست و زمان گذشت و افتاد اسلام دیگه سیاست مدار داریم باید بره چیز پاس کنه در دانشگاه یقه شو هم کیپ تا بالا ببنده حالا شعاره درسته ها و اسلام واقعی همینو میگه ولی الان سیاست ما معلوم نیست کجا گیر کرده و چه میکنه الان که دین از سیاست جدا شده و دلیل هم داره مثلا جوان های ما پای دینشون نیستند حاظر نیستند با آمریکا و اسرائیل بجنگند و خوابند و خودمو میگما سر دینم وای نسادم تا ته جونم الان شماا نگاه کنید پلیسا رو پلیس ما برای دستگیری جناب خاوری اومده حرف داره فقط برای اینجور چیزا اگه پیش بیاد میاد تلوزیون اخبار حرف میزنه دیگه کار نداره به اینکارا درصورتیکه خیلی دارند زحمت میکشند ها ولی حرفی ندارند بسته پای دین نیستند اینم که اتفاقی شد این از این و همین دیگه شما با وضع جوانان کنونی باید با اسرائیل بجنگی اول انقلاب شیر بودیم جوان ها خشمگین با ریش بلند که میخوایم اسرائیل رو نابود کنیم نشده حالا این غده رو چیز کنیم اسلام میگفت باید غده ی سرطانی نابود بشه ولی امکانات نداشتیم اون موقع امکانات موشکی نبود الان انسانی پایه نیستیم با هم کار کنیم ازجونمون بگیریم بازم امکانات نیست و پس جی شد؟ سیاست از دین جدا شده الان و به گرمی اولش نیست الان سیاست برای خودش حرف میزنه میگه آقا ما سیاست داریم کاری هم به شما آخوندا نداریم ما جدا شدیم از شما راه داریم الاان موشکباران کنیم که هیچکه پایه نیست راه داریم گفتگو کنیم و دیگه اقدر با ظاهر اسلام بازی نکنیم و شعار بدیم ضد این و اون بلکه کاری ما سیاسیون به کمک دین شما آخوندان کاری میکنیم که اسرائیل رو کشور های دیگر نابود کنند همه جمع بشوند و نابودش کنند و اینطوری داره الان کشور جلو میره و گفنتگو میکنه سیاست مدار و آخوند هم روضه شو میخونه پلیس هم دنبال کارش دیگه خون امام حسین به جوش نیومده اینبار و دینمون رو هم داریم میدیم امروزه ما وگرنه این همه آِیات ضد یهود و کفار هست برای خودمونه نه سیاسیون اونا میبینن که خودشون در خطرند و کاری هم به اسلام ندارند میبنن ما پشتشون نیستیم میترسیم از آمریکا و آمریکا هم ترس داره یکی میگه ما همون نون پنیر خودمونو میخوریم نه کباب آمریکا یکی میگه نمیدونم از اون موقع تا حالا شعار میدادن مرگ بر آمریکا شعار ضد دولت میدادند حالا دیگه همونو هم قراره ندن حرف زیاد هست به گوش ملت منتهی سیاست مدار های ما هم میگن بزارید ما کار خودمون رو بکنیم ولی فقیه یه چی یگه ما هم ابزار خودمون خودمون هی چی دیگه میگیم راهی هم نداریم هر کس جای خود...

 از یه طرف یه حدیث سیاسی نظامی اقتصادی فرهنگی دینی داریم از رسول اکرم(ص) که یه بار گفتیم که می فرمایند علم را بجویید و لو مجبور باشید به چین سفر کنید و در چین باشه. خوب علم اقتصاد و پول میاره و نمیشه هم به خود متکی بود و الان رقیب بزرگ اقتصادی چین آمریکا است که نه جنس چیتی و حتی توسعه ی چینی بلکه علمی رو تحریم رو دور بزنه رو میشه وارد کرد و هم یه بار گفتیم این چین آقا سیاسیه دیگه یعنی اگه میخوای و باید رابطه بزنی نمیخواد با آمریکا و غرب بلکه اسلامی اش چینه و چین رو بدوش...

-----------------------------------------

خوب درسته که یه روز گذشت دیروزم توی ذهنم اومد ولی فرار بود فرار کرد از توی ذهن در مورد اینچیزی که گفتیم حالا امشب میگیم دو نکته

یک اینکه  آقا ما گفتیم چین و آمریکا رقبای همدیگیرند ولی منتهی میبینی بعضی ها اونجاشون میخاره... یعنی میبینی میگیم بابا اقتصادمون میشه با چین حل کرد کارای دیگه هم میشه که با آمریکا به نفعمون نشه ولی ایما متعصفانه همهی بدبختی های ما رو از قطع رابطه ی با چین که نه آمریکا میدونند یعنی اگر علم هم وارد ایران بشه و راه رو باز کننند که کارخانه ها و فناوری سود آور و غیره از چین بیاد اینا فقط میخوان از آسمون پول بیاد و حاظر نیستند وارد کار بشوند و تنبلی میکنند و مفخوری که خدا با آیاتش برسونه بعد هم میگن خوب ما تحریمم و باید با آمریکا چیز بشه در صورتیکه الان به شما قول میدم چینی ها دلسوزترند نسبت به آمریکا دوتاشم خوب نیست ولی کارشون درسته و اگر ما با آمریکا رابطه ی مستقیم فرهنگی اقتصادی بزنیم باور کن مثل کشوووور عربها نمیشود و راهشم این نیست ما دین داریمااا.

دومین نکته میگه آقا سیاسیون میگن ما حقه داریم و روش یعنی از هر روش دیپلماتیک و هر راهی که به سود منفعت کشور هست (نه اسلام) باید بهره برد یعنی سیاست مدارهای ما میگن اگه شده دست دوستی بدهیم با آمریکا برای اهداف بلند مدت این راهی هست که احمدی نژاد نرفت ولی چون راهش بازه و امکان داره به منافع برسه حالا این راه رو هم ما بریم و آزمایش کنیم در صورتیکه دین نمیگه بعضی موقع ها دین میگه مثل امام حسین سر اهداف خدا باید واساد وحتی تقیه نکرد و چان داد به بدترین روش امام حسین میتوانست تقیه کند و لااقل بدترین روش شهید نشود ولی نمیتونست...

navarrd

دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۸ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

الان داشتیم قرآن میخوندیم سوره ی نجم دیدیم که خدا درمورد مثلا مطالبی که در کتاب حضرت موسی و ابراهیم علیهم السلام هست نکاتی رو بازگو کرده در این سوره که جالب و خلاصه شده و مهم هستند بعد درمورد عذاب صحبت شده بود که قوم نوح بدتر از ثمود بوده و قوم دیگری که یادم نیست از این دوتا بدتر بوده و من در نظر داشتم که خدا دلش اومده حالا هرکار بدی که در جامعه ما و امروزه در دنیا داره رخ میده مثلا چه طوری خدا سنگی رو فروفرستاده بر روی پای یه دونه از این مورد عذاب ها واینا به چه سختی ای جان داده اند یا مثلا بدتر از اون قوم نوح که خفه شدند اصلا یه مدت زیر آب زنده بودند و جون میدادند و من میگفتم که حدیثی داریم ما که کسی که خفه بشه یا بسوزه این شهید اصلا حساب میشه!! خوب اینا خفه شدند دیگه... یعنی بخشیده شدند؟؟ یا اصلا در جامعه ما اگه عذاب در جهان رخ نمیده از برکت امام زمان و ولی فقیه و حضرت پیامبر هست حالا ما پیروی میکنیم و مقیدیم بماند یا خیر ولی اونا بالاخره عذابی کشیدند که ما نکشیده ایم هرچه قدرم بد باشند واینا.

عن حرامک

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۵۰ ب.ظ | پلیسعلی | ۱ نظر

چیز مهمی نیست برات اما امروز داشتم تلوزیون نگاه میکردم آیت الله قرائتی دیدم دارن صحبت می کنند ضمن تشکر و ایراد اینکه آقا یه آیه بود دعا بود شنیده بودم هرچی بود سرچ کردم دیدم اینه((اللهم اغننی بحلالک عن حرامک)) سرچ کردم و قبلشم فکر کردم که آقا بعضی ها خیرشون در حراماته متعصفانه عرق بخوره گناه بدتر نمیکنه آدم نمیکشه این روزیش در اینه فیلم بد همینطور روزی خدا پول و غذای روم میخوره خوشمزه ترم هست یعنی باهاشم میسازه دست خودشم نیست مرض داره  اصلا داریم که چیزایی که مستحبه برای من و شما یعنی عوام و مردم گناهه برای خواص یعنی مقربین خوب مرض داره بهبود پیدا میکنه با گناهی دیگر که حرام هست صحنه ی حرام پول حرام این البته یه بعد مساله است که خوبم میشه بشه یعنی اصلا در دعاهه میخوایم که اینطوری بشه که حالا که حلال هست و خوبم هست بهتره نه آبرومون بره نه چیزی.

یوزارسیف

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۳۸ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

میخوام بگم راهی که بهترین پیامبران قبل از اسلام معرفی کردن و نشون دادند به پای اسلام خوب نمیرسه و کاستی داره دین اسلام هست که بهترین دین هست و قرآنی دارد که سیاست رو در هر زمانی نشان داده برای همه این دین مبین.

شاید شما که نه داشتم برآورد می کردم دو سه باری گفتم اگه این هارو بگم شاید اصلا حضرت یعقوب که نه حضرت عیسی؟ یه چی میگیا بزار حرفمو بزنم انقدر نیا تو فکرمون آقا بله گفتم با برآوردی که داشتم دو سه بار دیدم که اگه اینو بگم که خواهم گفت شاید خود حضرت یوسف (ع) هم خنده شون بگیرد از این حرف ولی میخوام بگم که آقا راهی رو حضرت یوسف رفت(ع) ولی به درد الان ما که نمیخوره الان جواب نمیده میده ها راهش درست بوده شاید برای من و تو جواب نده یا در خارج که فسادش بیشتر هست کلا و یا سیاست یه چیز دیگری است جواب بده الان کاشکی قرآن باز می کردم با آگاهی میگفتم داستان رو قسمت هایش چون شما بهتر میدونید و ماه قرص میخوریم و اینا اینکه باید از حافظه کمک گرفت حافظه ی ما هم تیر زدن نوش ببخشید خلاصه اگر واضح نشد

اولش میگیم که یا یوسف(ع)؟ میتوانستی با برادرانت به صحرا نروی مجبور که نبودی بود؟ نه پس اول اینکه اگر امام حسین(ع) از مکه به کوفه رفت مجبور بود این نهایت دلیلش اینه ولی حضرت یوسف سیاست بود اصلا بعضی موقع ها باید از اشتباهات پند گرفت و ترسید که اگه مثل یوسف نبی شدی مشکل پیش میاداااااا خلاصه میدیدم در کتابی که نماینده ی ولایت فقیه در دانشگاه چرا چرا کرده بود که چرا امام حسین این کار کرد و اینا خوب بزرگترین دلیلش مجبور بودن و مظلومیتش ککه راهی نیست باقی

دوم یا یوسف شما که خواب بلدی تعبیرش میتونستی تعریف نکنی که شما فردا آزاد میشی اون یکی هم قراره تلف بشه و بکشنش خوب کشته شدن هم تعریف و اینا میخواد؟ راه بهتر

سوم اسلام نگفته اگر زنی گفت بیا خلوت کنیم و اینا فرار کنیم میتونیم طبق سیاست نو بزنیم تو گوشش یا هیبتی داشته باشیم که بترسند یا حالا کاری دیگری که در اون وضع فشار و فساد مصر راهی بهترم شاید نبوده ولی راه رو حضرت یوسف نشان داد که بهترینش چیه و الان ما خودمون مشکل داریم و خودمون خواستاریم به فساد داریم در کل میگیم و بزرگی دین اسلام

چهارم یا یوسف تو چرا دعا کردی که به زندان بیافتی خوب دعا میکردی که جای بهتری بری و کنار بابا

پنجم یا یوسف شما اومدی سیاستت که در قرآن هم هست این بود که مال و منال دنیایی مردم رو همشون رو خریدی و همه رو کردی بنده و غلام و کنیز خود با پیشبینی و درایت خودت ولی در اسلام نگفته اینکار صحیح هست یا غلط البته صحیحه و شما مال ها رو برگرداندی بهشون و سلطه برقرار شد در جایی که بویی از خدا حاکمش هم نبرده حاکم مصرکه در این نوع سیاست حرفه توش

ششم اینکه گناه نبود و نمیدونم چی بهش میگن ولی از اسب که پیاده نشدی برای دیدار پدر دیگه باعث شد پیامبر ما هم از نسل شما نباشد و این خوب اینم اشتباهی است برای خودش که در نسل آینده تاثیر گذاشت شاید به خیر هم باشه و خدا خواسنه که این اتفاق اشتباه رخ بده تا ما فکر کنیم و اصلا شاید به خیر ما بوده که پیامبر گرامی ما از نسل یوسف (ع) نباشند ولی اشتباه بوده وهرچی اشتباه بدی هم بوده که حالا با توبه هم درست نشده و در نسل اثر گذاشته.

و هفتم اینکه حضرت (ع) به زندانی که داشت آزاد میشد فرمود اذکرنی عند ربک که باعث طولانی شدن زندانی ایشون شد که این چیزا حرف توش هست

tarz

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۷ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

من به بعضی روایات و آیات که فکر می کنم می بینم جبر درکار نیست یعنی باید یه کم اعتماد به نفس داشت تا خوب شدو توکل کرد بعد برو دنبال روزی این که بری و اراده ی من وتو مهمه درسته اراده ی من ناشی از اراده ی خداوندگاره و ما ارادت داریم به خدا اصلا مثلا نگاه کن می فرماید حدیث که کسانی که خود را شبیه به گروهی از افراد  نمایند نزدیک است جز همان گروه شوند خوب حالا حدیثه رو یادم نیست یعنی آقا قسمتی اش دست خودته تو که سیبیل میزاری با کلاه و کت شلوار نزدیکه داش مشتی بشی تو که صبر نداری و عجله ت هم از شیطونه خودت میتونی به صبر بزنی و نقش بازی کنی و این نقش بازی کردن حرام که نیست در اسلام یه جور تلقین هم هست و ریا هم محسوب نمیشه و تمرینه و از اراده ی خود ماست درسته که اگه مست بشی ممکنه به پدر ومادر احترام بزاری و یا صبوریت بره بالا و کسانی که کنترلت می کنند روی اعصابت بفهمند که فلانه و قانون داشته باشند برای خودشون ولی میگم میتونیم فیلم بازی کنیم یا بهتر بگم تمرین کنیم واینو میگم که اگه روزی آدم شدم شک نکنید شاید دارم تمرین می کنم!! یه دلیلش این ولی اصلا  جاهایی از قرآن خدا میگه دست تو نه ها دست جمع هست اراده ی خداوندگاری و اراده ی خداوندگاری دست منه خدا هم نیست در کجا؟ در جایی که می فرماید سرنوشت هر قومی را بدست خودشان سپرده ایم. یعنی بشین هرچه دلت میخواد بگو خدایا خدایا تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما!!!

و حالا یه لیوانی اینجا پره آبه بشین ببین بدون اراده ی خودت که شاید اراده ت به خداوندی و خوب باشه نه شیطانی خلاصه حب نفس باشه بدون این هرچی میخوای دعا کن که بره آب بالا و تشنگیتو بر طرف کنه منتهی ما مثل آبه خوردن آب می خوریم و اصلا فکرشو هم نمی کنیم و بیشتر در مسائل روحی و دینی میگیم اراده دست خدا نبود یا بود!!

اراده ی خوب شدن آدم شدن اخلاق هرچی اگر با توکل و گناه نکردن و محبت خداوندگاری باشه طبیعی است میشه مثل آب خوردن که نمی فهمیم چی شد که رفت بالا بالاخره احادیث که گفته شده برای ایجاد تلنگری است در ما و در بعضی از سن ها و سیر و سلوک عوض شدن چند برابر مخصوصا زیر 40 سال و جوان و نوجوان که اینا با اراده شون میتونن یه ثانیه ای احوال خودشون و ما رو عوض کنند بعضی موقع ها هم احادیث ظاهرا دارند عوض شدن و تغییر و بهتر شدن رو میگن ولی نکته ای دیگر پشتشه و آقا تا من نخوام بهشت نمیرم تا نخوام خودم مسجد نمیرم خدا نشونت میده و احوال دیگه حال بهت میده ولی نباید همشم حالی به حولی بود چون متناسب با حالت و چهره ی ظاهری روانپزشکی شده و دعای خوانده شده برات و ظاهر قضیه برات قانون میسازند که نگاش کن نمیتونه دو صفحه قرآن بخونه امروز شرط می بندم نمیتونه فلانی خوب یه مقدارم باید مبارزه با نفس کرد اگه بر فرض شما برام دعا نکردید یا کاری کردید که مغز من تو دستون بود که حال نداشتم چون میدونی الان حالی به حولی ام ولی باید مبارزه با نفسم کرد که در اون صورت شما شکست میخوری بالخره اعمال روزانه ی ما یه جا ثبت میشه و فرشته ها که نگاه می کنند صورت منو میفهمند چیه قضیه گذشته از گناه اگه خودم غیرت نداشته باشم قرآن بخونم یا حالشو نداشته باشم نیازی نیست جاسوس آمریکایی و بابای آمریکایی هم از چرخش موس کامپیوترم میفهمه که کجام در چه عالمی ولی مبارزه با نفس کرد و حال دست خداست... و اینا...ولی وای به حالم اگه قانون بسازند برام...دیگه دست خداست که من و شما رو هدایت کنه دیگه مرض ناشناخته شناخته میشیم و دیگه کار نداره که من دارم مبارزه با نفس می کنم که چون تو آمریکا حیوننند حیون هم غذا گیرش بیاد میخوره اگه گشنشه مثل ما که روزه نمیگره... خلاصه قانون میسازند و مام میگیم اینا رو که روی اینم حساب باز کنید که مبارزه با نفس کنیم مثلا و باید گفت چون خطر شناخته نشه ککه چند قطبی شدیم فردا روانپزشک بیارن بالای سرمون نه بحث آدمیت وکسی که روی آدم کارمیکنه بحثش جداست بچه هم چیزخورش میکنند و عقلشو میخرند و گولش میزنند یا رووش دیگه ولی دیگه بزرگ تر شد شاخ در میاره کلا...

-----------------------------------------------------------------------------

نکته که به ذهنمون میرسه بعد نوشتن اینا اینکه آقا ما اومدیم امتحان پس بدیم همین اصلا نشون میده جبر در کار نیست درسته لا حول و لا قوه الا بالله زور شمر هم از قدرتی بوده که خدا داده در ضد حق صرف شده خلاصه حالا کار نداریم به امتحان و جبر اینجا میگیم که امتحان خدا اینه که شما در حال میخونی اش یا نه؟ ناشکری یا شکرگزار مثل ما جونی و حالی به حولی یا نه البته بعضی مواقع نباید اذیت کرد و دعا خوندن خوبه ولی نه آزار برسونه و بعضی مواقع میتونه مصلحت نباشه ولی در کل میگم اگه شما فکرت خورد که قرآن بخونی شک نکن درسته برو بخون حالا یا من الان گفتم یادت اومد یا دیگران گفتن یا خودت گفتی هی ی ی ماه مبارک رمضون هم داره میره و دعا و قرآن نخوندیم و آدم نشدیم کار به حال نداشته باش شاید خدا حال بهت نده ما اکثرا مارمولک خداییم و بنده ی شایسته ی خدا نیستیم مارمولک فیلمش رو که دیدی به اکثر ما میخوره و وضع خرابه تره برای اکثر ما و من مخصوصا ولی دعاتو بکن من چه بسا شده حال هیچی نداشتم و اعصابم خورد ما هم وبلاگ می نویسیم دشمن زیاد داریم لااقلش اینه که دشمنم نداشته باشیم بعضی ها از روی لج بازی یا شکست من مسول منند که وقتشون رو من تلف کردم و میکنم و گرفتار منند حالا اگه گرفتار من نبودند کلی دعا و قرآن یا کار بهتر بود فراهم لذا بدجایی گیرکردیم ما یه سری دشمن یه سری هم آدم به زور دشمن شده جدای از دشمنی آمریکا ریخته رو سر ما لذا حال خوشی نداریم و طبیعی است که نفرین بشیم در کل ولی باز می بینیم که آقا دعا می خونیم اتفاقا یکی از همین شیاطین که داره کنترل میکنه صدای ما رو می فهمیم با دعا خوندن که آقا این عادت کرده و مخ مارو خونده با این سبک صدام باید عوضش کنم که حقه در کاره خلاصه نکته رو گرفتی شما نه؟ میگم بابا جان ببین عزیزم خوب توجه کن من حال ندارم و جوانم و دنبال حالم و افسرده و نفرین شده ام ولی دعا که میخونم حالم عوض میشه و روزی جدید میاد و یه آدم دیگه میشم اصلا و جبر در کار نیست یعنی به طرف خدا رفتن در مورد حال حالا یکی هست نمیتونه نماز شب بخونه یا بیدار نمیشه یا حالش نیست یا ضعف بدن ولی دعا رو باز کن 3 چهار تاشو بخون با زور هم که شده میبینی عوض شدی و عوضت کردند اصلا و اینکه سیمت متصل نبود و کشش نداشت اولش و خدایی نبودی اولش این نکته داره یا مثل من نفرین شدی یا گناه کردی یا آزمایشه یا هرچی نباید که هر موقع خوش بودی می بزنی ومست الهی بشی بعد اگر در احوال خوشت همیشه به طرف دعا بری بعد از خودت بدت میاد میگی نگاه کن ما خوش که هستیم میریم و برعکس میشه و اتفاقا خداهم میخواسته شما رو حال هم میده قدم اول رو هم شما بردار خدا در حدیث هست که یه قدم بیای ده قدم میاد نه اینکه ده قدم میاد که تو یه قدم بیای !!!

دوم نکته اینکه آقا ما گفتیم از نهضت خمینی کبیر(ره) محافظت بفرما اینو تو مساجد تو جمع مردم میخونند و دعای جمعی است عیبی نداره و نمیخواستیم مسخره کنیم که گفتیم دست جمع هست سرنوشت ما و نه خدا اتفاقا اتفاقا الان که نظام اسلامی و انقلاب اسلامی به رهبری رهبر آگاه داریم اینم مردم خودشون خواستند نگاه کنید در عراق خدا نمایانتره و این همه حرم معنوی داریم ولی شما ببینید که دستان مردم وخواستشون چه بلایی سرشون آورده و ذلیل شدند و امامان را کشتند و نفرین شدن اصلا ولی در کل چه قدر بمب میزارند و امنیت و برق و رفاه و یه انقلاب اسلامی ندارند عربستان همینطور  خدا بیشتره ولی چقدر جاهلند وهابی مفت می ارزه؟؟؟؟

end

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۵۲ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

یا وجیها عند الله اشفعلنا عندالله

داشتم به عند الله بودن در این جمله فکر می کردم که میگیم ای کسی که آبرو داری پیش خدا(عندالله) ولی عندالله دوم با همه یعنی ای کسی که عندالله هستی عنداللهی دیگه حالا شفاعتمون نما عندالله.

عندربهم یرزقون شهدا جی پس؟ حالا باید یه کمی هم آشنا باشیم به قواعد عرب که یرزقون(یو رزقون) با یرزقون (یه رزقون) چه فرقهایی داره اما چیزی که میشه حدس زد رو میگیم

در این آیه که شهدا پیش خدا روزی میگیرند نگفته خدا که عندالله هستند شهدا و نگفته نیستند کسی که عندالله باشه پیش خدا دست دراز میکنه همه چیز دستشه به ما هم میده اگه خواست خلاصه گفته خدا عند ربهم یه کاری می کنند یا یه چیزی می گیرند یعنی هم میتونند به ما عند ربهم بدن هم می تونند بگیرند خوب کسی که پیش خداست بدیهی است که روزی میگرد پیش خدا این معلومه ولی نه همش به معنی روزی میگرد نیست بلکه بعضی از شهدا روزی می دهند

پس چی میخوای بگی میگه که آقا شهید داریم در عند ربهم شهید داریم تا شهید یکی میتونه عندربهم باشه یعنی نزد خدا باشه یکی دیگری از شهدا باید بره پیش خدا یعنی درجه ش کمتره و فاصله است خوب معلومه مام شهید داریم تا شهید و درجه داریم تا درجه  و همچنین میگه میرسیم به اینجا در یرزقون اینکه بعضی هاشون از شهدا روزی فقط میگرند پیش خدا بعضی هاشونم به ما می دند علاوه براینکه میگیرند خدا نگفته عند الله گفته عند ربهم شاید رب رو ما بابامون باشه ولی وقتی میگه الله دیگه شکی نیست که امامان عندالله هستند ...

baz

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۳۲ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

تو چه میدانی اول مظلوم را...ما چه می دانیم؟؟؟ به راستی آنگاه که بین انس اول مظلوم نباشی تنها بلکه میان ملائک هم بله ما چه می دانیم مثل فیلم دیدن نیست که از مظلومیت کسی بگریم و تماشای فیلم نیست...

آنگاه که تمام درها بسته شود و همه حتی ملائک آسمان ها راضی باشند که امامشان پیششان آیند در آسمان ها و فرق سرشان شکافته شود مگر صف ملائک نبود پشت سر امامشان که نماز می خواند در آن صبح ننگین این است گوشه ای از مظلومیت آنگاه که راهی جز این شهادت نیست و گویا همه دست به دست هم داده اند ولی نه مظلومیت تنها در شهادتشان نبود کاش کسی راهنمایی ام می کرد.

چگونه است خدایا در دیگران زمان ها تو مامور داری برای حفظ مال برای حفظ جان اما ماموری و موکلی و فرشته ای نبود برای معصومترین انسان ها نه راهی جز این نبود؟ فرشته ها خسته شده بودند و دیگر نمی توانستند بهشت بسازند و ببینند آنگاه که اماممشان روی زمین نان جوین میخورد نه اصلا از بی امامی خسته شده بودند آنگاه که کسی نبود به فریادشان رسد.

esteghfar

يكشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۵۹ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

نه یه موقعی هست که دکتر روانی دلش میسوزه برات که حالا احساس گناه میکنی یه قرصی بهت بده که مغزت مختل بشه نتونی اصلا فکر بکنی به گناهات (نخند!) ولی یه موقعی هست که آقا بالاخره ما دلمون باید چه طوری باشه احساس بکنیم همش نا امید باشیم درسته بعضی ها چشم ندارند ناامیدی و پریشانی و پزمردگی ما که اکثرا از مصیبت نباشه از گناه هست رو ببینند ولی خوب گناهه دیگه باید شسته بشه شوخی نیست خدا چرا عذاب میکنه به خاطر گناه دیگه هم باید گناه رو جدی بگیریم هم عذاب رو منم از موقعی که گناه که نه قرص میخورم آقا مختله وضع فکریمونااا یعنی یه موقعی بود چیزیم وسایلم که گم میشد پیدا میشد بعد یه مدتی زود خوشحال خندون خدا روشکر خدا میومد در متن زندگیم الان فرشته ها دارند روبروم خدمتم میکنن درسته نمی فهمم ظاهرا و قرارم نیست ولی برام خدا اهمیت نداره و شکرگزار نیستم و قلیلا تشکرون خلاصه بگذریم داشتیم میگفتیم اگه من به شما بگم ذکر استغفرالله رو تکرار کن شما ممکنه مثل من مغرور بشی به خودت و فریب بخوری که آقا مگه ما گناهی مونده مخصوصا توی این ماه ذکر بگو که فلان بشه آقا من کاری به اینا ندارم میگم که آقا باید دلمون بسوزه و جایی که میگن تو مجالس استغفرالله و الهی العفو آیا ما لااقل اگر توی تلوزیون که داریم میبینیمشون دستمون رو هم بالا نبریم توی دلمون باید العفو رو بگیم یا نه یعنی مغرور و خودفریب و بالا بگیریم خودمون رو یا نه تموم شده گناهامون خوب شما نگاه کنید باید همیشه حس استغفرالله در وجود ما باشه سند میخوای؟ دعای امام سجاد رو بخون و مغرور نباش به خودت که برای یک گناه اگر برای همون گناه تا آخر عمر خاک بخورم و خاکستر و انقدر نماز بخونم و سجده برم که کمرم خورد و خمیر بشه (حالا عبارتش یادم نیست دقیقا) مستحق بخشیده شدن همون یک گناه رو ندارم یعنی چه؟ یعنی باید همیشه به فکر بخشیده شدن باشی شاید خدا نخواست نبخشیدت البته خدا نامهربون نیست و تا خودت به خلق سخت نگیری و مردم آزار نباشی چیزی نمیشه ولی میگم مستحق نیستیم برای یک گناه که بخشیده شده هم و دیگه به یاد نداریم جای داره برای یه ی  دونه اش  یکی اش هم که شده تا آخر عمر استغفرالله بگیم دیگه نگم چند تا گناه کردیم و داریم چه میکنیم و عین خیالمونم نیست و افت میدونیم که بین اذکار ذکذ استغفرالله بگیم و دلمون نرم نیست و خودمونو بالا گرفته ایم و اینا...


18 تیر 1392 & http://ali.bloglor.com/p49.html

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۴۹ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

خوب ما برگشتیم از مسافرت خونه و دیگه شیرازم ...

امروز به عبارتی یوم الشک بود و روزه بودم ئ ساعت 3 ظهر بیدار شدم برای نماز ظهر خوندن و داشتم نماز میخواندم که تو رکعت 3 و 4 شک کردم و باعث شد بنویسم که چه شده یه مرد بزرگی مثل آیت الله بهجت(ره) وقت خودش رو تلف کرده برای نوشتن احکام 3و 4 و شکیات یعنی اگه نمی نوشت ما بهشت نمی رفتیم یا اسلام در خطر می افتاد و عوض می شد نماز خوندن ما درسته اینا هست شاید ولی اینی که راه نشون می دن مراجع ما که اگه رکعت سوم و چهارم شک کردی تمام کن نمازو و یه نماز احتیاط یه رکعتی بخون این خودش نکته های زندگی داره که ما نمی فهمیم و دوست دارم بفهمم که چرا براش انقدر مهم بوده اگه میخواستن صرفا یه راه نشون بدن میگفتن آقا جهاد اقتصادی کن و دنبال سود بیشتر تر باش و شغل بهتر تا بعد مرگ اگه شده تمام نمازاتو برات بخرن و روزه هات نه نمیخوان صرفا یه راه نشون بدن و ماس مالی کنند بلکه یه رویه و سبک و قاعده ای است که جز عاشقان رب شاید ما نفهمیم که چرا براشون مهم بوده و نشستن بحث کردن و اجتهاد کردند...

اصلا سبک زندگی هم و قاعده ی زندگی کردن هم این احکام نشون نده ببین در مقابل خدا ایستادن و نماز خوندن چه سخته و مهمه که همه چیز رو باید فراموش کرد و خدا رو داشت که نشستن این احکام رو گفتند جدای از زندگی و قاعده هاش نه مثل ما سبک بشمارند و زورکی نماز بخونند و  گفتیم عاشقند وگرنه نمیخواسته بگه با زور هم شده یه طوری نماز بخون که قبول بشه قبولیش دست من و شما نیست که دست خداست و گفتیم اگه قبول بود می گفتن بروید پولدار شوید و نمازانون رو بعد مرگ بخرید و روزه هاتون رو تازه اونی که نماز میخونه احتیاطا میگن همین احکام باید مجتهد باشه که  برای مردگان بخونه و اینا حالا بماند میگم نمازشون هم درست میخونند اینا برای ما بعد مرگ و از نماز ما برای خودمونم بهتره و ثوابشم ممکنه از نماز ما بیشتر باشه اگه اینطوره که شما میگی...ولی نه یه نوع آدم شدن در کاره که این همه احکام رو بسط دادن و خودشون رو مواجه با مردمان بد و نفهم روزگار کردن و سوالاتشون مثل ما که نمی فهیم


bar

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۴۵ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

شما در نظر بگیر الان دم در خانه تان یه خیابونی هست دیگه من جمع بشم با 20 هزار نفر دیگه که ازتون قدردانی کنیم که آقا مثلا شما یه صفت خوب که داری برای همون خوب شما حاظر نیستی هر بیای جلوی این همه آدم برای هر چی به خاطر خطر مشهوریت باشه به خاطر حسادت دیگران باشه به خاطر توی چشم باشه حالا در نظر یگیر ابی عبدالله باشه به جای من و لیاقت هم بخواد و جان شمام و زن و فرزند شمام در خطر باشه و غربالتون بکنند خوب معلومه نمیاد تو چشم اگه بخوان بکشنت چیز واضحیه که یه 20 هزار نفر بخوان بکشنتون!!! توی کربلا و بیابان واقعا باید خدا به داد برسد...


درد

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۳۹ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

مثلا در بعضی از روایات هست که اگه فلان سوره رو بخونیم یا فلان کارها رو یه شهری که درش پر از حوری و اینا گیرمون میاد خوب حالا این غلامان و پسران و دختران چه اختیاری از خودشون دارند؟ می بینیم که معلومه که برای ما ساخته شدند کاری به عقلشون هم ندارم که کم و بیش باشد نسبت به ما خوب میگم مثلا حسادت و حسرتی ندارند در مقابل با و مقابله با بهشت برین یک انسانی که از بهشت برین ما (اگه رفتیم بهشت مثلا) بالاتر باشد نه هیچ حسادت و حسرتی هم ندارند و ذاتا برای ما آفریده شدند می تونیم بگیم از اعمال ما هستند ولی نه حساب دو دوتا چهارتا که آقا ما چقدر خوبیم نه حساب اونور خدایی، ریاضی و شیمی نیست و فیزیک و فیزیک برای این دنیا به درد میخوره حساباتش و شیمی تجزیه میشه و ریاضی هم دودوتاش چهارتا میشه ولی خدا بعضی موقع ها توی حساب وکتابش گناهان رو تبدیل به ثواب می کنه و حساب خدا باید نظر داد که سختره یا آسونتر ولی خوب داشتیم میگفتیم آقا این غلامان و فرشته هایی که در خدمت مان و احیانا حوری به خاطر حالا بگیم کار خوب ما که بعضی موقع ها گیرمی افتیم اون دنیا به خاطر حب به اهل بیت هرچی باشه مثلا این فرشته نشسته زورشم بیشتر از همه س ردت میکنه از این مرحله گویی برای تو بوده و یا سیم اتصال تو میشوند به معرفت ناب اسلامی و خدایی ما که از خودمون چیزی نداریم خلاصه یعنی منظورم اینه که ما که این غلامان و فرشته ها و حوری ها رو اسیر خودمون که نکرده ایم در بهشت برین کردیم؟ و اینا اختیارشون چقدره؟ خوب خسته نمیشن از دست ما؟ خودشون نمی خوان مثل ما بهشتی داشته باشند و مستقل باشند؟میبینی اصلا غیر ما در نظرشون نیست در بهشت و فکر خدمت به دیگران را و اصلا بهشت به اون معنایی که مستقلا برای ما ساخته شده برای اونا معنا نداره که برند مثل ما خوش باشند اونا از جنس ما نیستند و جهان بینی و هدفشون با ما که انسیم یا روزی انس بوده ایم فرق داره و ذاتا غلامند و ما رو درک می کنند ولی الان شاید ما نفهمیم چه طوریه وضعشون یا فکر نکرده باشیم و آشنا نباشیم و اینا ازخودشون چیزی ندارند انگار ذاتا گقتم برای ما خلق شده اند حالا آیا مام جزء کسانی هستیم که ذاتا برای ائمه خلق شده ایم؟ یا نه میخوایم بهشت داشته باشیم و جداگانه زندگی کنیم؟نوکر چی داره از خودش کی رو در نظر داره غیر اربابش خوب اکثرا که اینطوری نیستیم ادعا داریم اصلا آیا مانند غلامان بهشتی هستیم که اختیارمون الهی باشه یا دنبال حکومتیم. 

nazd

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۲۹ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

خوب الان مسافرت تشریف داریم یه مدت پیش پدر بزرگ و اینا و چیزی امروز مخم رو گرفته بود طمع کردم بگویم  چون به خودمم چیزی میرسه بالاخره و گفتم طمع کردم!!!

و اون اینطوری بزار بگم که نمیگم تناسخ مثلا درسته یا غلط شیعه می گوید امکان ندارد چون خودش شیعه می باشد وگرنه (بل هم اضل) یعنی تو مملکت کفر و همینجام اگه کافر باشیم نه شیعه رخ خواهد داد به  هر حال!!!

و اینکه میگه اول بزار بگم که خودمم تو فکر بودم مثل تمام بچه های ایرانی که بعد مرگ ما مثلا اگه کافر باشیم تبدیل به خر و گل و گوسفند خواهیم شد آیا یا خیر؟؟!!! می گفتم بابا ما الان هر جا دیدیم جیش نمیکنیم بعد حیوان بشویم بعد مرگ چی؟ یعنی شعوری داریم ما  عقلی داریم و همچنین باید تحقیق بشه که ما حیوان خواهیم شد یا خیر اینم  نمی دونم اگه بد و کافر باشیم ولی اگه شدیم یه بارم فوقش اشتباه کنیم بعد دیگه عقل داریم یا داشته ایم و موضوع سر همینه بعد دیدم که تناسخ یا حیوان شدن احتمالی ما بعد مرگ ممکنه رخ بده ولی به ما هم میسازه یعنی کیف میکنیم علف بخوریم و هوش از سرمون خواهد رفت اگر احتمالا حیوان شدیم و سگ مثلا وفا داره و اسب نجیبه و خصوصیت داره مسخ شدن رو هم نمیگیم پس چرا عقل ندارند؟؟ می بینی بهمون میسازه و کیف هم خواهیم کرد درست ولی خدا چی میگه؟؟ میگه که خداوند میگه (اولئک کلانعام بل هم اضل) یعنی آقا اینا حالا بعد مرگ بگیم چی بگیم؟؟ بگیم که آقا بعد مرگ اینا بل هم اضل هستند یعنی از حیوان هم بدتر یعنی گمراهتر  باید باشند چه برسه (اگه حیوان بشن خوبم هست)حیوان بشوند و شاید غرق بشوند که دیگه شعور نداشته باشند و عقل ! ! ! پس خدا که میگه بل هم اضل معنیش اینم شاید باشه و ما ازاول بشر ساخته شدیم ولی چی میشیم و اینا

tanz

شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۸ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

یه نکته ای رسیدم که برام حل نشده مسئله ش خوب از اینکه در دنیا ما اجازه داریم مانند حیوان لذت ببریم و بخشی از بخوش نفسانی ماست و جسمانی ما که همش روحانی باشیم حرفی نیست شاعر داشت میگفت و خواننده که گوش میدادم میگفت پیش آر پیاله را گفتم این پیاله چیه؟ میبینیم از ترک لذات شهوانی در احادیث زیاد صحبت شده و خیلی ایرانی باشیم میگیم لذات مشروع و صحبت از مشروع بودن و حلال بودن می کنیم ولی نکته میگه که آقا لذت بردن شهوانی از زن مثلا از لذت بردن از شراب مست کننده تر پس بدتره و عقل رو می بره و انسان رو از خود بی خود میکنه نکته میگه من نمیگم حالا هر چی شما به پیاله بگی بگو...این همه صحبت شده شهوات رو کنترل کنید بعد میبینی این همه بچه هم نتیجه ی رسوایی اخلاقی است پس ما اجازه داریم در برهه ای از زندگی و سال حیوان باشیم رسما ولی شراب چه؟آیا نجاست شراب بدتره یا بهتر از لذت حیوانی کدومش عقل رو بیشتر میبره و ضرر کدومش بدتر و بیشتره شما ممکنه بگی تا مدت زیادی با عرق مستیم تا لذت شهوانی ولی در نظر نگیری که بچه ی شما هم به دنیا آمده است دیگر...
ولی هر چی هست شاید شما بگی فرو رفتن مثلا فحش دادن هنگام برقراری رابطه ی جنسی است که بدتر از شرابه و گرنه شراب بخای نخای کارشو میکنه شاید شما بگی باید هنگام رابطه ی بین زن و شوهر ذکر خدا گفته بشه و جوان انقدر پاک باشه که زن میگیره با ذکر خدا جلو بره نه با خیال بد یا فحش مست مست شهوات بشود ولی من میگم پسر نوح چرا بد شد پس پس ایراد از ما نیست شاید بگی.

hozore rab

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۰۱ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

داشتیم نماز شب میخوندیم بعد دیدیم که صدای بارش میاد و الحمدلله یه چند روزیه میباره این بارونه ولی خوب تو فکر رفتم اینکه بارش باران نشان وجود خداست اگه ما میخواستیم یه کار خوبی و یه حالی بدیم کاری میکردیم خودمونا نه خداها که بارون بر سرشهر ومردم بباره حالا... این باران چه طوره که اگر عادی باشه معمولا از جایی میاد و ابری که خیلی با ما فاصله داره حالا... گل هارو و حتی سبزه ها ریز رو که خراب نمیکنه با این فاصله هیچ باران سبب میشه برویند و زندگی کنند پس خدایی هست که هوا رو داره هوای هموونا.

بعد اندیشیدم به یه مطلبی که جرات ندارم بگم هم علم و مجتهد نیستم هم حوصله ی در و دعوا رو ندارم و نظریه بدیم بعد پشت سرمون بی سواد که هستیم کم سواد ولی تو مدرسه خوانده ایم که باران چرخش داره و اول آب دریا ها بخار میشند و میرن هوا متراکم میشن ما قبول نداریم اینو و باران را رحمت الهی می دانیم حالا نمی دونم باران که شفا است آب باران و موقع باریدن دعا چیزه این باران همون آبی است که از دریا اومده من شک دارم و همون آب تبخیر شده است یا نه نمیگم نیست یا هست میگم ساختن بشر به قوانین طبیعی برابر و یکسان با قوانین ساختگی علمی و برآوردها نیست و بشر خودبه خود مسازه و  میگم که آقا اگه بارون چرخه اش همینه پس چرا بشر نمیتونه در روی زمین ابر بسازه؟ ابر متراکم که برق داشته باشه که بباره بعد خوبم بباره قطره قطره اینا دست ما نیست دست خداست و باران رحمت الهی بهش میگن در حالیکه شاید قوانینی که انسان پی برده رحمت الهی نداشته باشد و بشه قبولش کرد راحت مثلا آینه بسازیم حالا خومونیم یا نه شواهد که میگه تصویر ثابت میکنه همونم از قوانین الهی است ولی نمیشه گفت که ماییم بلکه مای مجازی حالا کار نداریم بارون رو میگفتیم که حالا یعنی آب بخار شده خوب علم نمی دونم چی میگه پس چرا اگه بخار شده گاهی ابرها پایین میان گاهی بالا میان اصلا چرا حالا که انقدر بالا اومدی از جو خارج نمیشی اونجا که جاذبه قوی نیست تو از جاذبه ی قوی زمین گذشته ای ای آب بخار شده حالا نمیتونی بالاتر ابرها و به کرات و سیارات و نمی دونم جو بی وزنی به پیوندی باید حتما ابر بشی مثلا؟ کی ابرها رو جمع میکنه و متراکم میکنه کی حرکتشون میده کی صداشونو در میاره والا بی انصافیه چرا اگزوز ماشین ها دودشون ابر نمیشن در سطح بالای سر ما که ببارند؟حالا بارون کثییف هست ولی چرا بنزین و نفت خالص نمیباره از تبخیرشون مگه بخار نشده؟؟چرا نمیباره؟ نمی دونم والا

کار به بارون مصنوعی هم ندارم که حرف توش زیاده ولی شاید یه دوره زمونه اومد و کارها رو واگذار کردن به خدا و خدا در علم و دین و منطق و روان ورزش و مذهب و به حظور شما که عرض شود پیدا شد اگرم پیدا بشه باز مردم کافر حظور دارند و نمیبینند.................شایدتم بدتر اون موقع نبینند.

hang up

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۵۶ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

 دیشبم که یه کم قرآن خوندیم یه مرتبه برق رفت و تاریک شد بعد تو تاریکی نشستم با نور چراغ موبایل سوره رو تموم کردم و بعدش احساس کردم دلم باز و نورانی شده تا جایی که آهنگ میزاشتم دوست داشتم خوانندگی کنم و هوای خوندن مثل خواننده رو داشتیم و نخورده مست به قولا!!! البته درتاریکی دیگه کلاس نمیزاشتم و لحن صدام هم چون با فضا چینی هست عوض شده بود ولی خوب امشب هم چراغ خاموش بود میخواستم بخوابم اصلا هم میلی که کشاننده باشه رو نداشتم که قرآن بکوشنه منو حالا میخوام درمورد همین بگم خلاصه خوندیم و دلم هم قوی شد در تاریکی از روی موبایل خوندم غرض اینکه اگه تاریک باشه امتحان کن ببین چی میشه الکی نبوده عارفان قرن ها پیش شب زنده دار بودند و میگرفتن در تاریکی ها بودند در سردی هوا بودند با نور شمع بعدشم میخوان مارو تو تاریک قبر بزارند و برند انگار و مجسمش کنی یه چیزی هست و گفتم برای یه بار هم شده امتحان کنیم در تاریکی با نور کم قرآن بخونیم خوبه همین و یه چیز دیگری که میخواستیم بگوییم اینه که آقا درسته خدا میگه در قرآن که جز پاکان بهره نمی برند از قرآن (لا یمسه الا المطهرون) پاکی درون و بیرونی این درست یا جایی دیگه می فرماید که عده ای (که مثلا عناد دارند) اینا با خوندن قرآن گمراه تر هم میشوند ولی گفتم امروز و امشب قرآن کشش نداشت و لذتش منو نمیکشوند ولی خوندم و بهره هم یافتم یه سوره خوندم از روی موبایل با چراغ خاموش امشب بعدشم باز اگه ریا نباشه میخوام امشب نورانی کنم خودمو پس این که کشش نداشت که منو بکشونه و دلم هم نمیخواست بخونم ولی خوندم و حالا هم این پست روزیم شد و هم موقع خوندن حس خوبی داشتم پس این حالت چیه دیگه و اما این حالت آقا میگه که قرآن شفا است یعنی چه یعنی اتفاقا اونی که مریض هست دلش و کشش نداره شاید حالا اینطور باشه که من میگم این فرداحتیاجش بشتره به دارو و قرآن خوندن خدا میگه قرآن شفاست برای مردم مام که مریض میشیم حاظریم هر دارویی که نمیدونیم چی هست و دکتر داده رو بگیریم بخوریم تا خوب بشیم پس اینطور نیست که من و شما که از قرآن چیزی نمی فهمیم و دلمون مریض هست حالا نریم به سراغ قرآن و یه سری آخوند و روحانی و دیندار فقط این کتاب رو باز کنند نه این عقیده غلط وشیطانی است...