اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۱۵۶۱ مطلب با موضوع «تفکرات دینی» ثبت شده است

moraba

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۴۰ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

حس اطاعت خیلی خوبه وقتی حس اطاعت از خدا رو داشته باشی میتونی عاشق باشی عاشق خدا و اونم دوستمون داره همیشه ولی خوب حس اطاعت از خدا حس تواضع و دوست داشتن خدا رو میدزده شیطان و میگره و سد میکنه الان من درمورد مشکل اول کشور که نمی دونم چیه اگه باز کنم سیصد نفر پشت سر من در ارتیاط با خدا مشکل می آفرینن این زنا حالا من روششون و صحنه سازیشون رو بلد نیستم که دقیقا چه میکنند ولی اگه قرآن بخونیم دلمون نرم میشه و خودمون رو هم بالا نگیریم که مثل فلان قاری که داد میزنه درست بخوون.

اینبار سوره ی وواقعه روخوندم چند دقیقه پیش سوره ملک رو خوندم و پست قبل حالا خوشم میاد بعد قرآن خوندن درمورد این مسئله ی توکل به خدا صحبت کنیم آقا خودتو وسط ننداز در کار الهی میگم ها و یک وسط ننداز دو واگذاز کن به خدا که میشه این یک و دو توکل. درسته که دربعضی کارها خدا خیر داسنته و دلیل داره که مثلا بیکاری بده و گناه میاره شما تلاش بکن خودتو وسط بانداز بر من خدا توکل کنی پولدارم میشی ولی بعضی مخصوصا احساسات و روزی ها هست که مختص خداست آقا من وبلاگ دارم تلاش خودمو هم کردم دیگه خدا باید مشتری خواننده من رو خودش جمع بکنه آقا تو لازم نیست مردم رو به گریه باندازی خدا خودش می خندونه خوشحال میکنه خودتو قاطی نکن قاطی ماجرا که حالا ما با فلان فیلم باعث خوشحالی شدیم بله شدیم ولی کار ما نبوده یعنی منیت رو بزاریم کنار همین در بسیاری از امور دیگه هم هست که باید قرآن خوند و ماجرا رو به خدا واگذار کرد که خداوند قوی و رحمان و رحیم هست و خود رو اصلا قاطی ماجرا نکرد!!! خدا خودش یه طوری تلاقش میده که اصلا پات به دادگاه هم باز نمیشه اگه واگذار بشه کار و خدا بخواد عمل کنه حالا صد بار برو دادگاه جیغ بکش آخرشم هیچی مثال میزنیما خداوند امور دستشه...در همون مسئله ی کار هم همونه که باید روزی رو از خدا خواست و خود را ندید و دخالت نکرد فقط وضع فرق میکنه وگرنه تلاش کردن که به معنای دخالت در امور نیست باید جهاد کرد و فکری اندیشید و روزیه دیگه قرآن خوندنم روزی رو زیاد میکنه مثلا و قسمی از جهاده صدقه همینطور بلا دفع میکنه و ضرر نمیبینی دررزق روزی و مالت  که جمع شده بود نه در کل باید زندگی کرد و تنبل نبود ولی واگذار کرد کار رو به خداوند منان.

و الا ما در کل ولمون کنند لختیم ضایه ایم فقیریم خدا است که داده و درمورد مسئله یطلاق هم میخواستم قدرت خدا رو بگم وگرنه بله از اونور محبت خدا کاری میکنه که نیاز به طلاق نباشه و مشکلشم برطرف بشه اصلا. اصلا محبت یه اکسیری است که دست من و تو نیست و ما چیزی نداریم ما لخت و فقیریم و خدا صاحب دل های ماست و من مشکلی ندارم از اینکه شما عاشق من نیستید چون دست من نیست.

khodae

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۵۰ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

خوب ساعات کم کم 6 شه نمازامو خوندم و نماز صبحمه و شبمو یه موضوعی به نظرم اومد تو نماز شب اول که درموردد شکست یه کم با هم صحبت کنیم ولی چیزایی هم بود که مد نظر بود که حالا مثل دیشب روی کاغذ نوشتم صبحی که یادم بمونه ها...

اول ما یه جایی گفتیم دعای زنی شده اینو شما شوخی نگیرید بگیرید هر چی آقا موثره دیگه یعنی اینطوری بگیم که از طرف ائمه هست و گفتیم هم جهنمی برای کسی دعا نمیکنه چون خودش گیره و شاید یکی از نشان های بهشتی ها در دعا کردن برای دیگران هست و یه محبتی میخواد مثلا شما عید دیدنی روبوسی میکنی و توی بغل طرف خودت میری یا ترجیح میدی دیگران بیان شروع کنند یه محبتی میخواد که داشته باشیم و گرم بگیریم حالا مثال خوبی نبود و شرایط میخواد ولی یعنی اینطوری بگم خدا میگه هرچی فرشته ها و ائمه دعا کردن رو به عنوان خلیفه اللهی قبول میکنم و ائمه هم دعا نمی کنند بعضی مواقع در شرایطی که خودشون میدونند و واگذارش میکنند به اولیا الله های زمینی روی زمین و همینطور دست به دست میشه و ما رو ول گذاشتن تا یه نفر دعا کنه برامون مثلا شما حالا شما دعا کردید این دعای شما دعای ائمه هست ولی قدرتی که اختیار شما داشته و شما بهشتی هستید باعث میشه ما با هم دوست باشیم پس گولتون نزنم که برام دعا کنید بکنید یعنی.یعنی اختیار شما با اجازه ی ائمه کار دست خودش میده و باید دعا کرد و دعای گربه سیاهه میگیره ها چه طورم (خدایی کن کارتو...که تا هدف چی باشه...)

دوم ما اختیار داریم قانون چذب داریم کافران گفتیم هر کار خوبی میکنند حدیثه که در دنیا میگیرند ولی نه در آخرت حالا کار نداریم به قانون جذب اینکه آقا حالا  نه مستجاب الدعوه باشم نه ولی یه دعاهایی هست که بخوام از خدا و عرضه داشته باشم لیست بگیرم دست خود نفسه آقا بیدار باش از خدا بخواه (خدایی اش کن کارتو ...تا چی هدفت باشه...) این همه دعا داریم میشه خوند و گرفت یعنی یه موقع هست خدا میده به من و حس خوبی دارم اگه خودم بخوام با ائمه دوست بشم میشه ولی خودم نمیخوام گیر میکنم اگه خود بخوام خدا رو میشه ولی خودم نمیخوام نمیشه پس صحیفه رو باز کن تو بگو قانون جذب هر کوفتی حالا شما دعاهای صحیفه سجادیه رو باز کن و بهترین ها رو بخواه ینی همینکه من اینجا از خدا پیتزا بخوام اثر داره همین چون خدا هست شما هستید ائمه هستند ولی اگه نخوام حالا پیتزا هیچی اگه نخوام ناتوانم همینکه اینجا رسیده وبلاگم و بخوام از خدا عوض میشه سرنوشتم(سرنوشت الهی حتی در غیر این صورت عاجزم به این رسیدم....

سوم در مورد همون شکست آقا خدا بیشتر به شکست نگاه میکنه یعنی تو شکست بخوری خدا یه جور دیگه نگاه میکنه امام علی این همه جنگید ضربه ای زد که از عبادت جن وانس بالانرره پیروزشد علی الظاهر و در کل ولی امام حسین که شکست خورد به پاش نرسید مکتبش. البته باید تلاش بکنی و شکست بخوری و شکست به معنی گناه و خودککشی و اینا نیست (خدایی کن اعمالتو تا هدفت چی باشه) خوب حالا شاید بگی فوتبال خوب من کار به فوتبال نداشتم که 5 تیم اول (تا هدفت چی باشه) لیگ هدفشون اول شدن است و 5تیم آخر هدفشون موندن در لیگ هست!!! هدف الهی که نیست اگه هدفت الهی بود باشگاه عزیز با تو ام بودم (خدایی کن کارت رو) آقا از شهوتت شکست خوردی؟ آِیا خدایی اش کردی؟؟ یعنی گفتی که خدایا من به خاطر تو گناه نمی کنم بعد شکست خوردی یا نه (خدایی کن کارت رو ) غذا میخوری خدای اش کن با یاد خدا بخور برای عبادت بخور مثلا چرا از دست میدی فرصتت رو؟ اصلا شکست واقعی احلا من العسل هست از عسل شیرینتره!!!گناه و خودکشی ننه ولی بکنیمش برای خدا بله.

badal

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۳۶ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

خوب خوشحالم که مطالبم از حد 700 تا گذشت به عنوان عیدی این پست رو میزارم برای خیلی ها که نمیدونیم اینکه آقا ما یه جایی خوندیم که اوتاد 4 نفرند که میگن و نوشته بود که حضرت عیسی(ع) و حضرت خضر (ع) و ادریس(ع) و الیاس (ع) که این ها به واسطه ای بزرگان است که بلاها دفع میشه از روی زمین و این ها از همه به امام زمان نزدیک ترند بعد از این افراد کی هست؟ که میگن تعدادشون 7 یا 40 یا حالا شما اگر اوتاد رو سرچ کنید در اینترنت پیدا می کنید ینی ما مثلا که بخوایم امام زمان رو ببینیم ابدالشون رو اغلب مشاهده می کنیم.

حالا چونکه فضای سیاسی انتخابانی است از یه طرف توجه به ما نمیشه که خودمون رو نشون میدیم و اینا و فضا خوبه جایی ندیدم مثلا بخوان ابدال امام زمان رو به تصویر بکشن و نشون بدن و منم در وبلاک 1000rominmonji.blogfa اولین پسنم باز کردم ولی حالا ما که ابدال امام زمان هم ندیدیم ولی از روی حدس میخوام چند تا بازیگر رو نشون بدم در حالیکه امام زمان (عج) حساساترین و پرچهره ترین و زیباترین هستند یعنی نمیشه بگیم چهره ی ثابت حضرت کدومه و حال مختلف دارند و حساس اند مخصوصا کسانی که اشک زیاد میریزند چهره ی ثابت ندارند همین و در نظر بگیر قد رعنای امام زمان رو هم ابدال داشته باشند چهره ی واقعی ایشان شناخته شده نیست و ابدال هم در تلوزیون نمیاد و همین اقراد بازیگر هم که نشون میدم اینا ساخته شده اند و چهره شون عوض شده طی مراحلی حالا بماند.

و اگر ابدال واقعی رو نشون بدن خوب گیر می افتن و عاشقون میشن زود و نمیشه با این حال ولی متشابه رو عرض می کنیم در بازیگر و سیتنما یه چند تایی ولی گفتیم امام زمان زیباترینند و معلوم نیست کجان مثلا میگن در یه جایی به منطقه ای است که نمیشه وارد شد کشتی ها غرق میشن هواپیما ها سقوط میکنن و امام زمان مثلا میگن در عراق و اینا زیاد میرند ولی توی شهر ما که نمیااند و میگن ففط یه نفر در شب نیمه ی شعبان تا حالا امام زمان(عج) رو در جمکران دیده اند و گفتیم چهره هاشون زیباست یعنی وقتی میگن از 20 تا 40 سال ایشون هست سنشون وقتی میبینند یعنی اول اینکه ما خودمونیم که اذیت می کنیم و پیر به نظر میاند دوم اینکه چهره ها ی زیادی دارند و چهارم و پنجم

چند منشابه حضرت که به اگه ببینیم به یاد ابدالشون می افتیم :

 

چند بازیگر متشابه به ابدال خضر نبی

           

   

بدل عیسی[ع)

البته عوامانه  حدس زدم اینا رو و باید تحقیق بشه و چهره های دیگر اوتاد شناسایی نشد!!! ولی میشه حدس زد در کل و عوامانه جلو اومدم ولی عوام فریبی نکنید تا ما یه خورده سینما رو جدی بگیریم حالا درسته اینا اصلی نیستند و داستاناشون و چهره ی واقعی شون میتونه باشه اصلی


gn

پنجشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۰۰ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

آقا همانطور که در قرآن هست که اگر خدانمیخواست یوسف(ع) منحرف نمیشد همونطور هم اگه خدا برای شما بخواهد شما منحرف میشین در این مسائل یعنی دوطرفه هست وگرنه هیچکس زن نمیگرفت از روی فشار جنسی بلکه حلال هم هست منتهی صحبت سر همین حلال و حرام و گناه هست که باید حلالش کرد خوب هیچکس نمیتونه پایه وای سه بگه از روی زن نگرفتن منحرف نمیشم مگه دست خودشه یا مرییضه آقا جون من شما زن نگرفتی؟ دلت برای مام بسوزه دیگه مجردیم!!! یعنی اونور قضیه هم نگاه کن که خدا خیر ما رو شاید نمیخواد شاید بد رفتار کردیم که با این نفس تمیشه کنار اومد و شکست میخوریم!!!

حضرت عیسی (ع) زن نگرفت خدا عاقش کرد؟ حکومت دینی داشت کافر بود همه پیغمبرا دستشون با هم در یه کاسه است پس منحرف نشد و راهش راست بود و ما هم نیستیم پیغمبر

ای پیامبر (ص) چرا چیزهایی که بر شما حلال کردیم را بر خودتان حرام می کنید؟؟

آقا سواله این آِیه  و جواب داره خدا نگفته حلال نکن یا حرام نکنه داره سوال میپرسه و هر سوالی که از پیغمبر بپرسن جواب منطقی و الهی خویش را دارد.

واالا تو این دوره زمون زن گرفتن یعنی دختر گرفتن شرایطش روو میخواد وگرنه اگر مثل موف بود که زمان پیامبر دلت خواست 4تاشون رو صیغه بکن برو جنگ برگرد دلشونم تنگ نمیشد  و زن تو فیلما بالاست مقامش وارزش غیرواقعی اش و حقوق دارن و اعتبار  و انتظااراتش اصلا اومدیم نشد مرض روانی هم زیاد شده طلاق اونموقع که طلاق ابزار مهریه نبوده اصلا دختر بلده زندگی زناشویی تو این دوره زمونه........ هزارتا کوفت دیگه شرایط بد شده ولی مجرد بودن همیشه ارزش خودش رو نگاه داشته از زمان مسیح(ع) و قبلش و خوب فرصتی هست تو ایران اگر شکسته و روانی نشویم و به گناه و زنا نیافتیم میشه تو ایران بعضی ها (اندک) مجرد زندگی کنن ولی تو خارج بهانه رو گرفتن.

اصلا جناب حافظ می فرماید:

گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک

از چراغ تو به خورشید رسد صد پرتو

rahh

پنجشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۵۶ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

آقا ما موتعصفانه بحثی سیاسی ای ننمودیم در بحث و پست قبل اعتقادی بود بیشتر که متعصافنه سیاسی اش میکنندآقا ما میگیم بهشت درجه اش به اندازه ی عقوله مردمه میگیم که تو که توی نماز میگی سبحان ربی الاعلی و بحمده این خدا تو چقدر بزرگ میگیری شما؟؟؟ اندازه ی همون. که یه خورده فکر کنیم خدا که هیچی نیست ...

چون سیاسی میکنند ما هم سیاستوو بنمایونیم حالا داشته باش برو حالشو ببیر.

آقا راستش چند هفته پیش یه پیامکی رسیده بود که یه آیه از قرآن که آقا اگر بهشون اجازه بدهیم که حکومت رو بر قرار کنند در زمین فساد نمی کنند (یا یه همچین چیزی) که منظور حکومت حضرت مهدی (عج) استتند.

خلاصه آقا خیلی ادعای بزرگی است که فاسد نشویم با قدرت داشتن روی زمین آخه آقا قدرت دنیوی است دیگه و برپایه ی سستی است بزار حالا یه کمی فساد کنیم تا چه برسه حکومت الهی باشه خوب نکته ی باحالی که جالبه شنیدنش در درس گرفتن از حکومت حضرت سلیمان است و یا حکومت حضرت یوسف که حالا که مثلا قدرتمند شد مثل حکومت اسلامی جمهوری ما نیست که مسافرت نره سر به بابا نزنه نه اینم نمیخواستم بگم همون حکومت سلیمان نبی(ع) آقا ملکه ی سبا رو احضار کرد بهش نگفت که خانوم روسری بپوش بیا با هم هم صحبت بشویم!!!! سلیمان نبی میگم نگفتا!!! حکومت هم حکومت الهی است حالا ببین.اصلا این همه حکومت میکنه سلیمان خدا یه داستان ملکه ی سبا رو میاد تو قرآن میزاره مگه این داستان جی داره خوب بشین از رشادت های حکومت اسلامی ما و شهدا صحبت کن و اونجاهاشو ببین مگه یه ایمان آوردن زن بی ایمان خدا نشناس چه قدره که تعریف میکنه قرآن خوب حالا ببینید!!! که قرآن این داستان رو تعریف میکند ولی رشادت های حکومت سلیمان نبی و خدا پرستی ها که ارزش داره و یگانه پرستی ها و خداشتاسی ها  اینا رو کم می آره در قرآن مجید خدا یعنی چقدر ارزش داشته. اینا باید فکر کرد که منظور از حکومت الهی چادر خشکی مقدس ها نیست....................الکی که خدا داستان تعریف نمیکنه و آمریکا رو ول نگذاشته در بی خدایی بچسبه به ما اونجام عدل میخواد چاوز میخواد.

habibolah

پنجشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۵۷ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

حالا مثلا گذاشند امام مهدی(عج) حکومت کنند خیلی تاجگذاری شده مثلا چی شده بالاخره یادمه استاد فاطمی نیا می فرمودند ما خودمونم حتی چون مثلا بد جا افتاده و زشته بعداز سی روز یه نفرو ببینیم که نزدیکانش مرده اند تسلیت می گویم در صورتیکه اسلام می گوید تا سه روز تسلیت بگین خوب حالا هنوز سه روز تموم نشده مراسم تاجگذاری داریم ما شورش رو در آورده نا یعنی چه؟ تا جگذاری........................


tywbvs

چهارشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۳۷ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

بعضی موقعها که اصلا حال ندارم چه می کنم؟ چه که کار باید کرد وقتی فضا بسته است یا ضد توست یا طوری چیده اند فضا را که انگار هیچ کاری از دستت بر نمیاد با این شیاطین شاید.

خوب راه داره و هرکس کاری میکنه

به عنوان مثال من نمیگم اگه اینطوری شد باید اینکارارو کرد یا هروقت اینکارارو کردم اینطوری شده فضا و هر کس خودش میدونه به عنوان مثال من

1) قرآن خواندن با صدای بلند

2)از روی کتاب شعر یا هر کتابی با صدای کمی بلندتر خواندن یا خوانندگی کردن اصلا

3) نوحه گذاشتن در گوش و خوابیدن

4) خوابیدن اگر خوابم بیاد ترجیحا

5)میشود...تجسم سینه زنی و ذکر یا حسین گفتن پشت سرهم تا خوابمان ببرد

6)میشود...نام هر امامی را ببریم پشت سر هم و طلب یاری کنیم تا خوابمان ببرد

و.... که یادم نیست الان

و راه های دیگری هم وجود داره که شخصیه موقع حمله شیاطین و اذیت کردن آن ها تا غمت بدهند و هرکس مختص خودش است و همش که خواب نیست و شاید به خاطر توبه است که نتوانسته ایم درست بکنیم هست که شیاطین گرچه نماز میخونیم ولی باز تسلط دارند و راه نشون نمیدیم دارم یادآوری می کنم که چه کنم نکنم بعدا

 

aaaaaaaar

چهارشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۳۴ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

وقتی حدیثه که یک ساعت فکر کردن برابر یا بیشتر از هفتاد سال عبادته خودش کلی حرفه یکی ایش اینه که عبادت باید عبادت باشه و پشتوانه داشته باشه در راستای اینه در مورد معنای آیات و روایات و دعا ها بحث شد گفتم در مورد چی جمله بسازم گفتم ((قل هو الله احد)) هینطور خدا گفته من احد هستم و شما هم حالا بگید این رو((قل)) و ما رو رها کرده خوب من چی بگم؟؟ چی بگم که نشون بده و ثابت کنه بر خودم که خدا احده؟؟ جز این نیست که باید تفکر کرد امما قبلش نه تو نماز!!!

لذا من که نفهمیدم چه خبره 4 تا جمله از تفسیر باز کردم به عنوان تقلب بگم:

1-خداوند احد است چون شریکی ندارد

2-احد است چون زیاد تر نمی شود کثرتش

3-اگر برای خدا احد دومی فرض شود باز خود خدای احد است

4-احد کلمه ای فقط مخصوص خداوند است

خوب چهار جمله رو بیشتر نتونستم پیدا کنم و بقیه اش فکر کزدن، فکر کردم که اگر خداوند احد نبود نظم جهان به هم می ریخت و هر کس ابراز و احساس خدایی می کرد حالا ما ضعیفیم ولی فرشته ها فرمان خدا رو نمی بردند و تسلیم نبودند و ذکر مثلا نمی گفتند و فرمانروایی می کردند در صورتیکه اقدر اینا مطیع خداوندند در نظم جهان که ما هم می تونیم در این صورت به خدا فکر کنیم و بشناسیمش و در عالم و جهان تفکر کنیم در فرشته هایی که نمی بینمشان!!!

بعد بر می گرده به اینکه خداوند احد است خوب چرا میگی احد خوب ما بلاخره یه موقعی به دنیا اومدیم حالا با توجه به ایمان مختصرمان خداوند داشته چه میکرده قبل از مایی که معنای وجودی داریم و می تونیم مثلا فکر کنیم کار کنیم و ترجمه کنیم و معنا ببخشیم و مهربانی کنیم و... و فرشته ها ما رو میبینند و در خدا فرو میروند اینکه آقا ما که نبودیم چه طوری خدای احد حظور داشته و آیا مثلا اولین چیزی که خلق کرده چی بوده و مال چه زمانی قبل از تاریخه! آیا از ساختن و آفریدن موجوداتی مثل فرشته ها پشیمان است!

خلاصه بر میگرده که این احدیت برای ما معنا نداره چون خدا بالاخره یه چیزی رو آفریده پس خودش چی و اگه به ذات خدا فکر کنیم حدیثه خطرناکه ولی می تونیم به خودمون فکر کنیم که! که اینکه ما که مثل خدا نیستیم و این همه آدم اومده یکی اشم من.

من که احد نیتسم ولی خدا هست اینم نتیجه در خود فکر کردن و به خدا رسیدن

gw4t

چهارشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۳۲ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

خداوند بارها در قرآنش متذکر گردیده که آیا تعقل نمی کنند پس اینطور نیست که ما آماده خور باشیم و روی فکرمون مثل ریاضی کار نکنیم و هرچی ریختن تو کاسه همونه بلکه باید فشار بیاریم روی خود تعقل کنیم آموزش ببینیم فرو بریم در افکار و اینا و اما بعد...

اینطوریه بعدش که میخوام بگم که آقا در مورد این که در نماز مثلا به معنی توجه کنیم یه حرفی چندتایی زدیم که همین تعقل و حظوره که معنا میبخشه و ما رو بالا می اندازه حالا من دوست دارم از اذکار خدا و دعا ها نتیجه بگیرم و خدا رو بهتر تر بشناسم و جلو برم شما توجه کن که شاید آقای دولابی می فرمودند در مورد ذکر لا حول و لا قوه الا بالله که یعنی ظاهر و باطن که انرژی باشه از خداست پس ما چی داریم خوب این یک نتیجه ی خوبیه حالا من نمیخوام نتیجه ی بالا بگیرم میخوایم یه آیه یه جمله دعا در نظر بگیرم باش جمله بسازم مثلا برای چی شما میگی خداوند ارحم الرحمینه؟؟ زیرا مثلا حالا من جمله مو با ((زیرا)) این سبک از گفتاره که اقدر بیشتر فکر نکردم ولی میخوام باز خدا رو پیدا کنم در زندگیم و باهاش دوست بشم و بشناسم و حسش کنم و خوبه بچه های زیر دبستانی یا دبستانی جواب بدند که فطرت پاک و زیبایی دارند باهاشون در مورد این جمله که چرا مثلا خدا ارحم الراحمین هست یا جمله بساز با ارحم الراحمین حالا نه همش ارحم الراحمین ولی میبینی خیلی جمله میشه ساخت و خدا رو پیداکرد باز و دید حتی.

1) خداوند ارحم راحمینه چون از همه بیشتر منو دوست داره (بیشترین کسی که قدرمو میدونه ها نه که بالاترینم)

2)خداوند ارحم الراحمینه چون گناه کردم و حتی احساس گناه کردم و حتی توبه نتونستم بکنم و حتی اصرار کردم ولی هنوز در خدمتم

3) خداوند ارحم الراحمینه چون هوامو داره و نمیزاره خوار بشم زود میبخشه

4) خداوند ارحم الراحمینه چون باهامه ولی من باهاش نیستم.

5) خداوند ارحم الراحمینه چون اقدر مهربونه که 24 ساعته هوامو داره گرجه من به یادش نیستم.

6) خداوند ارحم الراحمینه چون میدونه من چی میخوام و بهم میده و نعماتش رو قطع نمیکنه و از همه مهربون تره.

و.........

و میشه ساخت جمله شاید شما بگی حتی ربطی نداشت به این صفت ولی این مهم نیست این مهمه که خدا پیدا میشه.


tdden

چهارشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۳۲ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

همبن که داشتم می گفتم که به معنا توجه کردن و به اندازه ی درک و فهم معنی آیه و ذکر و دعا هست که معناشو بفهمیم که شاید معرفت میره بالا و نادون هیچی نمیفهمه میگه خدا کی هست که غفوریتش معناشو بفهمه بفهمه که عادله داره حکم میده و میکنه و بفهمه که رئوفه و ما همین که بفهمیم و داریم عربی میخونیم مطلب رو همین که توجه داریم خیلی خوب میشه نمازمون اما اینکه پس اگر اینطوره که ما می فهمیم چرا خداوند زبان دانستن زبان عربی را واجب بر کل مردم دنیا نکرد خوب شاید شما بگویید مسلمان ها در اون صورت جنگ و جهاد برشون واجب میشد میبینی نه خدا رنگ وزبون های مختلف رو آفریده همینطور که این رو قبوله و سنت خداست این اینم که یارو دین مسیحیت داشته باشه ولو شکسته خدا قبولش داره ولی دین نزد خدا اسلام است ولی باز مجبور نکرده اصلا  خدا که باید عربی بدونید و ما مثلا در عرب کلی دعا داریم وگرنه زبان عرب رو نداشتی نمیتونی دعا رو بفهمی و ترنسلیت کنی به فارسی و نماز فارسی بخونی مثلا نه نمیشه.

لذا اینو هم داشتم فکر می نمودم چون که بعد نماز این فکرا به سرم خورد و خلوت کوتاهی داشتم داشتم ذکر تسبیحات می نمودم و میگفتم که مثلا الله اکبر گفتن شاید باید در این دکر همینطور پیشرفت کرد و فهم انسان در این 34 مرتبه بالاتر بره (از نظر فهمی) اما الحمدلله ذکر فهمی ش ملاک اصلی نیست ذکر یاد نمودن نعمت ها شاید ملاک باشه و نماز هر ذکری توشه و نمشه نظر داد نماز طرف باید چگونه باشه و ملاک چیه ولی خوب باید بیدار بود و زنده که یه کاری صورت گرفته است و یه تغییری داره رخ میده واینطور نیست که ما 4 تا ذکر از حفظ کرده باشیم بخوایم حالا طوطی وار مرور کنیم باید عوض شد و به هوش بود کلن کلا.


www

چهارشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۲۴ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

بعضیا نظریه دارند که مثلا حالا شما در نظر بگیر ما مرده ایم و الان این چیزایی که میبینیم رو یا داریم تعریف می نمائیم یا مثلا اینکه داریم فیلمشون رو (اون دنیا منظوره ها) می بینیم. خوب درسته این نظریه ولی وقتی می بینیم که طرف مرده است و ارتباط بر قرار میکنه با این دنیا و اصلا تعریف میکنه که چه شده هو چه ها گذشته برش پس چی میخوای بگی میگی یه آدم دیگست مثلا چی میگی؟ بنده که داشتم حالا منشاءش رو نمیدونم، روزیم بوده که داشتم فکر می کردم(حالا نظریه پردازم شدیم، داشته باش!) خلاصه اینکه داشتم پیش خودم فکر میکردم و تز و مز میدادم برای خودم گفتم بله ما در آینده ای می زیستیم که داره پیش میاد آینده ای که هنوز نمرده ایم و پرونده بسته نشده و روی میزه و مذاکرات و این حرفا... خارج از سیاست -- اینکه آقا شما میگی مثلا این چند ثانیه یه عمر بر من گذشت خوب این چند ثانیه ای که بر شما گذشته که زمانش اندازه ی گذشتن زمان بنده و من که نبوده شما اصلا یه ثانیه رو تعریف بکنید که چقدر تا بعدها. خلاصه آقا داشتیم میگفتیم ما داریم در آینده ای که یا گذشته ای که نمرده ایم زندگی میکنیم پس اختیار هم داره ایم. پس نمردیم ولی بهتر بگم نه گذشته نه آینده ما در زمانی زندگی می کنیم که نمرده ایم رو که گفتم میخوام بگم در زمانی زندگی می کنیم که داریم آینده مون رو میسازیم.

یعنی آینده همینطور داره پیش میاد و جلو میره و ما اختیار داریم که فردامون رو بهتر یا خدایی نکرده بدتر بسازیم.

حالا مسئله آِینده رو که داریم می سازیم رو که دنبال کردم در مورد بدش رو مثل همیشه جنبه ی بدش رو مشاهده نمودم که ببینم چطوره و بعدش هم جنبه ی خوبش پس نترسید هنوز شما قاتل نشدی که میخوام در مورد قتل صحبت کنم و جنبه ی خوب مسئله هم اینه که شما آیا می تونید بالخره در آِینده سیر و سفر کنید و بسازید توبه کنید یعنی و بمیرید و رستگار بشین یعنی آیا دست ما هست بالاخره این که بمیریم با توبه یا نه.

موضوع این بوده که رسیدم در تفکراتم که کل مطالب رو دارم مینویسم حدود 3 4 دقیقه هم شاید طول نکشید فکر کردنش و تایپش و انتقالش و ویرایشش و فکر کردن الان منشا اون 3 دقیقه هست و کمتر از سه دقیقه طول کشید و دارم الان بزرگش میکنم مطلبم رواینکه آقا داشتیم میگفتیم که بعد از این که فکر کردنم به این نتایج رسید به اینجا رسیده ام که آقا یه کی یه نفر رو کشته و قاتله این یارو هه بعد این شما نمیتونی بگی این طرف قفل بکنه و شکسته بشه نه این در زمان گذشته که میتونه زمان حال شما بشه (خدایی نکرده اگر قاتل بشی در آینده ای نزدیک و بخوان دارت بزنندو.. خدایی نکرده) این در زمان الان مسئله برایش حل بوده یعنی یه دفعه که قاتل نشده اگه یه دفعه و یه آن قاتل شده بود که یه آن و یکدفعه توبه می کرد و بخشیده هم میشد گرچه دارش بزنند با خیال آُسوده چشماش رو میبست . نه اینطور نیست که بتونه به این راحتی توبه کنه چرا چون آینده اش رو ساخته بوده چون با رفتار بدش بد حیای ایش هر رفتار بدی که داشته که منشاء ش شده قتل یه بنده ی خدایی این چیز شده دیگه مثلا به مادر فحش داده و میدونسته که این فحشه بده یا مثلا زنش رو کتک زده(حالا مثال میزنیم 600 تا چیز شاید دخیل باشه که آدم قتل عمد بکند و شقی بشود تا این حد) خلاصه این میدونسته که آینده ای بدی خواهد داشت ولی چی کار کرده در کار بدی که می کرده است اصرار ورزیده و پافشاری بر گناهش کرده تا اینکه قاتل شده مثلا اینطوری در نظر بگیر پس این دیگه وقتی آدمی را کشت و سر میله ی دار رفت دیگه نمیتونه دست خودش نیست که دلش بسوزه و توبه کنه توبه نمیتونه بکنه چون در زمان حال مسئله براش حل شده بوده و شاید حتی اگر زیرک بوده و تدبر داشته و داشته آینده اش رو میساخته میدونسته که چنین آینده ی بدی در انتظارش خواهد بود با این بد خلقی اش ولی حالا دیگر کرده و همین دیگه مسئله ی توبه رو هم که گفتیم ما الان نمیتونیم توبه کنیم چون گناهش رو کرده ایم در گذشته و مثل بچه نبوده ایم و مثلا پافشاری کرده ایم و احساساتش رو نداریم و در آینده هم اگر آدمی را کشتیم خدایی نکرده اون موقع هم به خاطر الانمون که داریم راحت زندگی می کنیم و مثل آب خوردن(ان شالله آب گیر بکنه توی گلویش و آرام پایین نره براش(نفرین نمی کنم یه بار گفتم مثل آب خوردن در فیلمام که گذاشتم بعد آبه درست پایین نمیرفت و توی سینه ام گیر می کرد)) خلاصه آقا داشتیم میگفتیم مثل آب خوردن گناه میکنه یارو الان بعد توی آینده ای که میسازه احتمال نمیده گناهاش بیشتر بشه و و در زمان آینده ای که زندگی می کنه ولی قبل از مرگ توبه اش سختر بشه آخه میدونی مسیحیان و یهودیان که میمیرند حقیقت رو میفهند که چه دینی داشته اند و ما هم همینطور حق معلوم میشه ولی چه فایده ای داره این موقع؟ اگه خدا میخواست یه کاری می کرد تو ی این دنیا هم ما قبل مرگ اجبارا بفهمیم اصلا گناه نکنیم و اصلا شما که گناه کرده ای میتونی 1000 دلیلل برای خودت و ظاهرا برای خدا حتی بیاری که اینطور شد و اونطور شد حالا چی میگی میخوای بگی توبه هم نمیتونیم نه من دقیقا همینوو میخوام بگم که توبه کردن و اشک ریختن یکی از آِینده سازی ها و مسافرت های در زمان است که دست ما نیست که اشک میریزیم و توبه کنیم تا خدا ببخشه دست ما این نیست دست خداس رحمت الهی است و باید قدر دونست و الا اقدر سخنه آدم گریه اش بگیره توبه کنه.

kion

سه شنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۸ ق.ظ | پلیسعلی | ۱ نظر

سلام میخواستم هم فیلم بگیرم از خودم باز ولی چون نه حالشو دارم و نه حیطه دارم و خلاصه اینو بگم که حرف بالاتر از حد خودم و چه برسه به نهج البلاغه گفتن و خلاصه از اینا ، این شد که تصمیم گرفتم فیلم نگیرم خلاصه چیزم ندارم یعنی در حدش نیستم از این حرفا زدن ولی محض اینکه یه خورده فکر خودم غلط بود گفتم بنویسمش نهایتا و فیلم نگریم حالا حالمونم خوش نیست یه کاری خلاصه کرده باشیم...

در قسمتی از نهج البلاغه خطبه ی 32 حضرت امام علی (ع) می فرمایند:

ضرورت یاد مرگ

به خدا قسم اینکه می گویم بازی نیست، جدی و حقیقت است دروغ نیست، و آن چیزی جز مرگ نیست، که بانگ دعوت کننده اش رسا، و به سرعت همه را میراند! پس انبوه زندگانو طرفداران تو را فریب ندهند همانا گذشتگان را دیدی که ثروت ها اندوخته اند و از فقر و بیچارگی وحشت داشتند و با آرزوی طولانی فکر می کردند در امانند و مرگ را دور می پنداشتند دیدی چگونه مرگ بر سرشان فرود آمد؟ 

و آنان را از وطنشان بیرون راند؟ و از خانه ی امن کوچشان داد؟ که بر چوبه ی طابوت نشستندو مردم آنان را دست به دست می کردند؟ و بر دوش گرفتند و بر سر انگشت خودیش نگاه می داشتند؟آیا ندیدی آنان را که آرزوهای دور و دراز داشتند و کاخ های استوار می ساختند و مال های فراوان می اندوختند چکونه خانه هایشان گورستان شد؟ و اموال جمع آوری شده ی شان تباه و پراکنده  و از آن وارثان گردید؟ و زنان آن ها با دیگران ازدواج کردند ؟ نه می توانند جیزی به حسنات بیفزایند و نه از گناه توبه کنند.

اول بگم که همینطوری نهج البلاغه رو باز کردم و بیشتر برای این می نویسم اینارو که فکرم غلط بود در ثانی چیزی هم برای گفتن ندارما یعنی نوشتنش بهتر بود تا ضایه بشیم جند جمله فیلم بگیریم بعدشم نشه اون چیزی که میخواستیم بگیم محض احاطه نداشتن روی مطلب و سخت بودن و در حدش نبودن خلاصه غرض خاصی ندارم همینطوری باز کردم خوندم بعد از مدت هاکه گذشته و این کتاب رو همینطوری محجور(اگه درست نوشته باشم) گذاشته باشم ...

خلاصه آقا اینکه آقا امام علی اولش می فرمایند که جدی است و دروغ نیست و اینکه می گویم بازی نیست(مرگ رو). آخه میدونی الان توی دوره زمونه ما بازی خیلی رواج پیدا کرده از فوتبال که مجبوره تلوزیون سر کار بزاره مردم رو تا بازی های مجازی و کامپیوتری و موبایلی خلاصه اینطوری نیست حتی توی دنیا میریم ماست و پنیر میخریم از در مغازه فرداش میریم نیست یعنی نداره همون ماستی که میخواستیم  دنیاست دیگه شوخی که نداریم قول نداده خدا و وعده که نداده که همیشه بقالی ماست داره....و خلاصه توی دنیا آدما سرکار که هستند دیگران رو سرکار هم میزاراند با اس ام اس ولی اون چیزی که اماممون صحبت کرده اینه که مرگ جدی هست اصلا شما توجه کن که چقدر خدا رو جدی میگیری همونقدر که جدی میگیری و بزرگ میشماریش اجر و مقام داری نزد خدا اصلا بعضی ها میگن خدا هیچکاره هست و بعضی دیگر همه چیز رو از طرف خدا می بینند و اول خدا رو پس خیلی فرقه بین این دویعنی شما که خودت رو گنهکار میودنی همین کار بزرگیه خودت رو گیر بدونی من اسیر خدام حالا این دنیا شاید ظاهرا بر ما به خاطر گیر کردن در دنیا معلوم نباشه و جدی نگیریم و مثل بازی کامپوتری از اول اصلا مرگ رو جدی شاید نگیری ما مثلا مرحله ای بدونیم از تجربه و این غلطه که طرف میگه من زن میگیرم که تجربه کنم متاهلی رو خوب این گرفت ولی مرگ که اینوری نیست یه عمر پشیمون میشه برای این تجربه زن گرفتن متاسفانه ممکنه ولی مرگ بدتره تاابد پیشیمان خواهد شد بعد مرک و زندگی جاودانه است دیگه صحبت سر یه عمر نیست بعد مرگ صحبت سر ابدیته...

و در آخر نهج البلاغه هم می فرمایند که ((لا فی حسنه یزیدون، و لا من سیئه یستعتبون)) یعنی نگاه و قتی ما جدی بگیریم رو شما در نظر داشته باش حالا بعد مرگ که نمیگن آقا شما لخت به دنیا اومدی حالا بفرما هر کی بیشتر پول جمع کرد نه صحبت سر این نیست هر کی خونه اش بزرگتر شد در محظر خدا مقام بزرگتر و بالاتری داره واجری خاص نه این مسئله نیست مسئله ی جدی ما این است که بعد  مرگ شما دیگه نمیتونی حسنه اضافه کنی و آیا تونستی بالاخره توبه بکنی یا نه. ما متاسفانه توبه کردن رو هم پایین گرفته ایم و شوخی همینطوری گناه و توبه اگر انسان خوبی باشیم و توبه هه هم قبول بشه ها و توبه اصلا بکنیم بالاخره ولی شوخی نداره توبه کردن و ممکنه بمیریم بدون توبه و خلاصه سر جمع کردن توشه آخرت و توبه کردن معلوم میشه مردم حسرت می کشند و خواهند کشید و بعضی ها اصلا میگن که آقا زندگی 100 سال اولش سخته و بعد مرگ راحتیم و جای خوبی در نظر گرفتن برای خودشون و از این حسرت ها بی خبرند (توبه کردن آقا یه چیز جدی است نه بازی) و خلاصه میگن بعد مرگ ما تازه خدا رو پیدا خواهیم کرد و اینطوری فکر میکنند که ارتباط ما قوی تر میشه و با خدا صحبت می کنیم تازه حاظرند از خدا گلایه کنند و انابه و سوال هایی دارند که چرا من بنی بشر رو اصلا ای خدا خلق کردی و ادعا دارند و هنوز چیزند خلاصه خوشند که یه چیزی بشه و همشم آه و ناله که ما توی این دنیا نمی فهمیم و حوریان بهشتی! قراره معرفت ما روبالا ببرند و کلاس های آموزشی خدا شناسی برای ما برقراره د برو که رفتیم اون دنیا د برو که رفتیم که از این دنیای پست راحت خواهیم شد  و باخیال تخت و راحت نشسته اند راحت که بعد مرگ ما آزاد میشیم و خدا رو بیشتر میشناسیم و نمیدونند که پرونده بسته میشه و حسنات جمع میشه و توبه نکردی بدبختی حالا توبه مگه چیه والا به خدا...ولی همینو هم نمیتونن و همه چیز رو بازی گرفتن که آقا اصلا ما این بازی رو فعلا حال نداریم میریم به بازی دیگر می کنیم حالا من نمیگم بازیه بده یا مثلا این همه شرکت فلان زحمت کشیده ما نباید حوصله نداشته باشیم ما  میگیم نه بازی فی النفسه خرابه کارش نه که عقیده مون به بازی کامپیوتری دنیوی عوض بشه و بریم توی فکر که چقدر زحمت کشیده اند نه کلا وضع خرابه خانه از پایبست ویران است آقا!

پس در نظر داشته باشیم که بعد مرگ توبه نمیشه کرد پس توبه که خیلی سخته مخصوصا برای ما از رده ها گذشته بحث داغ داغ اون دنیاست اگر وضع مالی وپولی بحث داغ این دنیای ماست اون دنیا پول معنای کاغذ رو هم نداره و ارزشش و توبه در میانه پس حالا که ما زنده ایم با این سختی زیادی که داره می ارزه به فکر حالا من میگم به فکر شما بگو به عملش و توبه کردن عملی و نصوح باندیشیم می ارزه والا و این ارزشش یعنی آسونی کار یعنی آسونه برای ما دنیوی ها گرچه دست ما نیست ولی آیا ما جدی گرفته ایم مرگ و توبه را کردن خم کرده ایم که ای خدا ما شرمنده ایم حالا گناهی سرزده در پی جبرانش باشیم آِیا متواضع هستیم و معترفا بذنبه یا نه؟؟ حالا توبه می کنیم باور کن به خودمم بیشتر و خودم رو نصیحت می کنم نه که بخوام مخ بزنم توبه ی شما به من چه...

ali

سه شنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۰۹ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

oila

سه شنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۳۹ ق.ظ | پلیسعلی | ۱ نظر

دنبال جمله ای از امام زمان داشتم میگشتم که کامله یا نه اینی که توی ذهنم بود این بود که می فرمایند که: ما در حق دوستان خود کوتاهی نمی کنیم بعد می خواستم (حالا جمله ی واقعی شو میگویم جملشون رو) بعد دنبال فقط حق بودم که آیا ما حق داریم و شک داشتم در اونی که توی ذهنمه و خلاصه کار نداشته باشیم اینکه این جمله یعنی چه یعنی خدایی نکرده امام زمان فقط کارش پول باشه به ما یا مثلا چیز دیگری که ما را فراموش نمی کنند نه یعنی شما هر جایی بررسی داری پشتیبانی می شی اگه دوست امام زمان باشی یعنی بالاخره درک میشی یعنی امام زمان مستقیما هم نباشه یارانی دارد اینطور نیست که به بینهایت جلو برسی یار باش درک میشی و چه برسه یاری حتی اگه دشمنا قطار قطار بریزن روی سرمون که دیگه حالا همون جمله ی خودشون رو طی نامه ای بگوییم که این دیگه کامله و بازتر میشه بحث و کلمه حق شما درش نیست در جمله شون چون واقعا حقی نداریم...: و امام زمان (عج) حق دارد بر سر ما: آخه داشتم فیلم امام زمان؟ نه کلاه قرمزی و پسر خاله رو میدیدم که این جمله هه بعدش خورد به سرم... خلاصه:

قسمتی از نامه ی امام زمان (عج) به دانشمند بزرگ شیعه، شیخ مفید را با هم می خوانیم: ما از احوال شما باخبر هستیم و هیچ چیزی از اوضاع بر ما پوشیده نیست . ما در رسیدگی به کار شما کوتاهی نمی کنیم . یاد شما را از خاطر نبرده ایم، اگر ما ، شما را فراموش می کردم ، دشواری ها و مصیبت ها بر شما سرازیر می شد و دشمنان ، شما را ریشه کن می کردند.


9 شهریور 1391 & http://ali.bloglor.com/p104.html

يكشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۱۰ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

آقا یه مسائل فقهی باز میکنیم فقط سر خط جلو نمیریم دستگیری داره بلدم نیستیم طبق مدارکی که پیدا کردم استدلال میکنم و طبق حرف هایی که ماه رمضان گذشته در خانه یمان می زدیم!!خانه خالی که بعدا رفتیم بیمارستان حرف هایی که میزدم در این وبلاگ هست وبلاگ جیگرار بیشتر...بعدشم تیمارستان. خلاصه کنم اینکه آقا ما نماز که نمیتونستیم بخونیم و ناراحت بودیم میگفتیم توی بهشت اگرچه لختند (حالا نظریمون این بود) بعد اینا نامحرم که نمیتونه نگاهشون کنه خدا می پوشاند. حالا من نمی دونم دقیقا آدم و حوا چه شد و آیا لخت شدن در بهشت جایز است یا جای اینکارا نیست اون بهشتی که بودند و این ماییم که در دنیا می تونیم هرکاری که دلتون نخواد بکنیم یا حالا هرچی امام زمان هم اگر بچه داشت محکوم به شهید میشد...یعنی اگر مجبور بود که بچه داری و بچه داشته حالا ما نمی دونیم شایدتم داشته باشه!!!

خلاصه آقا حرف ما این نبود داشتیم میگفتیم که نماز خوندن سخت بود و من نمی دونستم احوالم بهشتی هست یا جهنمی که این همه با خودم حرف میزنم توضیح قبلا زیاد دادم با این وجود اگر دست خودم بود که دیگه خسته شده بودم از حمام بیرون اومده بودم و غیره سعی داشتم که هرجوری هست روزه که مثلا گرفته بودم ظاهری و نخوردن ولی نماز رو بعضی روزها میخوندم در ایام اندکی که گذاشتند ما اونجا بمونیم تنها... خلاصه یه روز داشتم نماز میخوندم اینکه بعدش طبق روال نشستم با اطرافم که کسی نبود ظاهرا صحبت کردن که حالا نگیم؟ بگیم که آقا این نماز جماعت حالا وارد نشیم همجنس گراییش رو بررسی کنیم از فقه این یک حالا اینو من نمیتونم بررسی کنم و داشتم میگفتم که بن ملجم فرشته بود یا نس یعنی امام علی نماز میخوند پشت سرش میخوندند دیگه حالا کاری نداریم فرشته ها میتونن بخونن جماعت ولی بعضی ها به خاطر بعضی مسائل فقهی غلطه این کاربراشون همین بس. دوم که الان میکنم اینکه (سه تا هست) آقا امام علی بسم الله رو بلند میگفتند؟ هیچ عیب نداره ما یواش بگیم ما اولا نمی تونیم مثل علی(ع) زندگی کنیم این یک دوم اگه میگی شیعه ایم دلیل بیار که هستی این دو و ادعای بزرگی هست و همین دیگه ما از اسرار امام علی با خبر نیستیم با این حال که من نمازم رو با بسم الله بلند میخونم هم! همش بسم الله نیست مسائل دیگری است بهونه م بسم الله بود!!! سوم که میخوام فقهی کنترل بشه من درمورد زنا زیاد صحبت کردم چون جو حاکم خراب بود و جو خودم و ریختیم بهم شما برمو جیگرار رو بخوونی حالا نمیگم کار علی حده ای است بزرگی ولی صحبت کردیم در مورد زن اینکه آقا میگیم که الان میگما ولی داشتم تو اون خونه هه عقیده ام بود که زن میتونه بعضیاشون جلوی مرد نماز بخونه!!! اول اینکه آقا میگیم که الان زن و مرد با پدر و مادر فرق داره اینو قبول کن شما از من درسته پسر و دختر با هم جسمن فرق دارن ولی پدر ومادر با زن و مرد هم با هم فرق دارند خوب عقیده ی ذهنیم بوداین فرق داشتنه و رفتم کتاب باز کردم احکام و نهج البلاغه رو حالا داشته باش اینو که بگیم که آقا نظریه است چیزی نیست میگیم بعضی زن ها میتونن جلوی مردهایی که ما میگیم نماز بخونن شما مرد و زن رو برای ما تعریف کن غیر جسمتا! اگه به شجاعته زن خونه ی همساید سوسک رو میکشه!!!!!!!!!!!!! اگه به پول در آوردنه زن اون یکی علاوه براین پول و شغلم داره! به چیه؟ که باید همه ی زن ها پشت سر مرد نماز بخونن(حالا این نمازه بهونه است احکام فقهی رو  میخوایم باز کنیم و بریزیم بهم ارت چه میدون فلان عقل حالا حدیثشو میگم) آقا داشتیم میگفتیم فقط اونجاشون با هم فرق کرد اون مرده این زن!!!

حالا باز کنیم در کتب احکام و فقه من در نهج البلاغه دنبال کلمه زن در فهرست گشتم و اولین  چیزی که خواستم به مرادم رسیدم و پیدا کردم:

بعد فراغه من حرب الجمل، فی ذم النساء مَعَاشِرَ النَّاسِ، إِنَّ النِّسَاءَ نَوَاقِصُ الاِِْیمَانِ، نَوَاقِصُ الْحُظُوظِ، نَوَاقِصُ الْعُقُولِ: فَأَمَّا نُقْصَانُ إِیمَانِهِنَّ فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلاةِ وَالصِّیَامِ فِی أَیَّامِ حَیْضِهِنَّ، وَأَمَّا فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلاةِ وَالصِّیَامِ فِی أَیَّامِ حَیْضِهِنَّ، وَأَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِهِنَّ فَشَهَادَةُ امْرَأَتَیْنِ مِنْهُنّ کَشَهَادَةِ الرَّجُلِ الْوَاحِدِ، وَأَمَّا نُقْصَانُ حُظُوظِهِنَّ فَمَوَارِیثُهُنَّ عَلَى الاََْنْصَافِ مِنْ مَوارِیثِ الرِّجَالِ؛ فَاتَّقُوا شِرَارَ النِّسَاءِ، وَکُونُوا مِنْ خِیَارِهِنَّ عَلَى حَذَرٍ، وَلاَتُطِیعُوهُنَّ فِی المَعْرُوفِ حَتَّى لاَ یَطْمَعْنَ فِی المُنکَرِ

اى مردم،ایمان زنان ناقص است، برخوردارى زنان از سهم الارث‏ناقص است، عقول آنان ناقص است، دلیل نقصان ایمان زنان بازنشست آنان‏در روزهاى قاعدگى از نماز و روزه است، دلیل نقصان عقول آنان تساوى‏شهادت دو زن با یک مرد است، دلیل نقصان برخوردارى آنان از سهم الارث‏این است که نصف سهم الارث مردان است. از زنهاى پلید بترسید و از خوبان‏آنان برحذر باشید، در کارهاى نیکو از زنان اطاعت مکنید، تا در کارهاى‏زشت طمعى نورزند.

خوب اول اینکه زن با دختر که میدونی که فرق میکنه و ما گفته بودیم که کجا آیا آمده که دختر باید حجاب داشته باشه ولی خودش اولا عقل داره دوم ما او را بزرگ  و زن می نامیم!

دوم این نکوهش زن نوشته و ضد زن خیلی صحبت شده حالا دقت اینکه دقیقا در مورد تفاوت زن و مرد هست که میگویند که ایمانشون ناقص سهم ارث ناقص عقلشون ناقص و اما نقصان ایمانشون (حالا اینجا) بازنشست آنان در روزهای قاعدگی از نماز و روزه.

خوب پس زن ایام حیض و قاعدگی دارد که مرد ندارد اینم تفاوت جسمانی که شما میگفتین حالا میریم سراغ احکام رساله ی آیت الله بهجت مثلا(ره):

(399)) زن های سیده بعد از تمام شدن شصت سال قمری یائسه می شوند، یعنی خون حیض نمی بینند؛و زن هایی که سیده نیستند بعد از تمام شدن پنجاه سال قمری یائسه می شوند.

خوب حالا چی شد شما که جسمانی میگفتی در جسمانی اولا یائسگی مطرح میشه نه اون و این (البته اعتقاد میخواد) دوم بهشت زیر پای مادر... سوم تمام که شد ممکنه در صورت اثباتش و شرایطش  مرد تر از شوهر باشه و بتونه جلوی شوهرش وایسه نماز بخونه چهارم حکم دختر با زن فرق میکنه دوباره پنجم اینکه زن تا 50 60 سالگی ادعای زنانگی دارد و عقلشو ایمتنشو اینا چیزه زنه !

البته من توصیه نمی کنم این چیزارو و فقه بلد نیستم طبق درد دلی که داشتم با خودم میکردم که آیا شیطانی بوده الهی بوده هر چی بوده نحقیق کردم و نمیخوام تحمیل کنم پس باید پرسید نمیشه وارد شد همینطوری حکم دادااا.

خلاصه اینکه آقا زن و شوهر تو خونه نمازشونا نه تو مسجد خدایی نکرده زنی بیاد ادعای مردی کنه و اینا نه عشقولانه نماز جماعت در خانه ما که نماز جماعت تو خونه نمیخونیم یکی که جنبه شو داره یکی که بچه نیست شوخی کنه عاشق همند و اینا

دوم اینکه آقا ما نمیگیم که حالا که زنه چیز شد وزیر شد سنش گذشت باید چادرشو در بیاره نه اصولا زنا توی پیری و یه سنی که ازشون بگذره برای اینکه بیشترشون حالا کاری به ایشون نه ولی اصولا زنا پیر که شن برای که زشتی خودشونو پنهان کنند چیز میکنن خودشون رو خوب می پوشانند.(شوخی کردم بابا

نکته ی بعدی زنای که نمی دونند و نیم میشه ازشون پرسید که  سیدند یا نه اگه خداا عمری داد؟؟؟

nAHAVANDIAAN

يكشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۴۸ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

 البته من با فرشته های معصوم بد نیستم و این از گناه من است که بعضی وقتا چیز میشه یعنی میدونی نظم دنیا و جهان با اینا است از طرف خدا وحی از ایناست دعا کردن از ایناست اگرم گیر میدم برای دیونگی شونه که نمی دونن چی کار کنند و قیامتی که بعد از امام حسین(ع) بود و دست خودشون نبود والا قبل از شهادت امام صدقه هفتاد بلا رو دفع می کرد حالا خراب شده و سیستم خرابه و لعنت بر دنیا شده و اگه این رحمت بخواد برگرده باید امامون بر روی زمین بیان این نظریه است فقط حالا حق بدین دیگه به مام...وگرنه بد نیستم مگه میشه بد باشیم با خدا هم از بدی خودمونه ما هم نفرین شدیم که باقی موندیم وگرنه بشریت بعد اون واقعه باید میرفتند و ما تاریخ میخونیم و نمی دونیم هم در چه زمان و دوران ظهوریم مثلا یا نه و نمی دونیم در چه کره ای هستیم یه کره ی زمین به این بزرگی هم نیست و دیدمان کوچک و گرفتاریم اصلا امام علی(ع)که می فرمایند دنیا این کجاست جا هاست ماله؟ زنه؟ کره ی زمینه؟ حاله؟ غفلته؟ پس ما همه اشتب میزنیم...مام فرشته ها روندیدم با چشم که بگیم خودشه.

eered

يكشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۴۶ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

توضیحات و فرو رفتن بچگانه من در  بعضی جملات تا فراز 14 جوشن

 یَا رَافِعَ الدَّرَجَاتِ:

خدایی هست که درجات ما رو بالا میبره بعد بگو کار منو خودمو فلانیو هست!!!

سَامِعَ الْأَصْوَاتِ:

خدایی هست که در تنهایی در هرجا صدامو میشنود بعد بگو هیچکس نمیشنوه!!!

 یَا خَیْرَ الذَّاکِرِینَ:

خدایی هست که یاد کردنش بهترین یاد کردن هاست بعد برو به جاش غیرش رو یاد کن!!!

یَا مَنْ تَوَاضَعَ کُلُّ شَیْ‏ءٍ لِعَظَمَتِهِ:

خدایی هست که تواضعش از عظمتش هست بعد یارو عظمتش رونمیبنه میگه تواضع دارم خدا رونمیبنه اصلا و در نظر نداره!!!

 یَا مَنْ ذَلَّ کُلُّ شَیْ‏ءٍلِعِزَّتِهِ:

خدایی هست که از عزتش همه ذلیل میشن بعد میگه چرا اولیای خدایی بعضیشون به نظر میاد در چهرشون ساده و مثل ذلیلان!!!

یَا مَنْ خَضَعَ کُلُّ شَیْ‏ءٍ لِهَیْبَتِهِ:

خدایی هست که تواضع طرف از چیزی نیست جز هیبتشه که دید و ما نمی بینیم!!!

یَا کَاشِفَ الْبَلایَا:

وقتی خدایی هست که بلا ها رو دفع میکنه اینا فرشته ها حرفشون چیه و چرا آزمایش می کنند و دشمنی ضد خدا!!!

یا مُونِسِی عِنْدَ وَحْشَتِی:

خدایی هست که چه یادم باشه که برطرف شده وحشتم و کار اون بوده چه یادم نباشه ،کار اون بوده که شده و الان دیگه نمیترسم و راحتم!!!

صَاحِبِی عِنْدَ غُرْبَتِی:

خدایی هست که به واسطه اش غربتم بر طرف میشه و همیشه که غریب نیستم و نمیمونم!!!

یا دَلِیلِی عِنْدَ حَیْرَتِی:

خدایی هست که به واسطه ی اون بود که حیرتم بر طرف شد وگرنه هنگ میکردم و قفل میشدم در حیرت بعد از حیرت زدگیم خدا خواست ادامه بدم و بیام بیرون... !!!

یَا دَلِیلَ الْمُتَحَیِّرِینَ :

خدایی هست که هرکس متحیر شد(در فکر رفت یا تعجب کرد نه بیخال و حیوان باشه)اثر اویه...

یا أَمَانَ الْخَائِفِینَ:

خدایی هست که اگر ترسم برطرف شد شک نکن که خودش خواسته از ترس بیام بیرون...

 

 پس خدا هست

 

hghj,

يكشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۴۰ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

آقا موضوع خاصی نیست داشتم فکر می کردم بعنی داشتم میدیدم تلوزیون و طرح بازسازی و کارای هنری که عتبات عالیات یعنی حرم حضرت علی(ع) رو شبکه ی 1 داشتن نشون میدادند و ما می دیدیم که طلاها سیاه شده بود حالا اینکه آقا آخرش طلاهای مردم رو نشون میداد فکرشم خطرناکه ولی یه مرتبه گفتم توی یه صحنه هم بیشتر نبود گفتم اینا هوس نمیکنن یه النگوش رو بردارند بعد گفتم فکر خوبی کردم یا نه یعنی یه طوری... بعد یاد کوچیکی هام افتادم که طلا جمع می کرند و بابامم مسخره میکرد یه طوری صحبت می کرد که این زنا رو اشکشون رو در میارن بعد آخرش طلا هاشون رو هوطوطو بعد من نمیگم حالا بد  شد یا نه اینو میگم اون موقع ها میگفتم اگه دزدی کردند و مثلا یه النگوش رو بر داشتند حروووومشون باشه و خلاصه کار زشتی میکنن بعد امروز میگفتم نه بابا مخصوصا اگه نیاز داشته باشن بد هست کاره و نیت اون زنه تغییری ایجاد نمیشه ولی اومدیو یکیشون حالا ما نمیگیم فساده و اینا آدم های خاصی اند اصلا ولی اومدیو یکی شون هوس کرد برداره من میگم کرم اقا امام علی زیاد و معصومین اینا که چیزی نیست براشون شاید گناهی هم نکرده اون جوری که دوران کودکی رفته بود توی ذهنم...میایی یعنی امام علی بیش از اینا به ما و کفار لطف دارند ومیدن و اگرم نمیدن و ما نمی بینیم  مثلا پولی مالی به صلاحمونه مثلا دنیا پرستی می کنیم یادمه شیطان هایی میخواستند جوانی رو از راه به در کنند داشته در کوه عبادت می کرده میگه ما باید کاری کنیم که این زنا کنه یعنی دنیا پرست بشه این دیگه خود به خود عبادت نخواهد کرد و داستانش رو میدونید دیگه که میاد شیاطنه پیشش و بیشتر از خود جوانه عبادت میکرده و بدون استراحت و اینا بعد این جوانه جوگیره میشه میگه تو چه کار کردی که اینطوری عبادت می نمایی  میگه من یه بار زنا کردم تو هم اگه میخوای مثل من عبادتت بشه بیا این پول رو بگیر برو پیش فلان زن فاسد اینم میره و از اینا بعد زنه بهش میگه تو رو کی فرستاده و گول میخوره بعد داستان رو تعریف میکنه بعد زنه میفهمه و میگه این شیطان بوده و برو ببین اگه هنوز توی کوه داره عبادت میکنه بفهم نبوده و میفهمه که شیطانه و هلاصه آخرشو یادم نمیاد ولی این زن فاسد به خاطر این کارش حتی رستگار میگن میشه خلاصه دنیا پرستی بده آقا که درگیر بشیم صلاحمون چیه پست ومقام واینا.

,jhff

يكشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۳۰ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

 امشب رفتم مسجد چند ساعت پیش و یه سخنرانی که داشتند می کردند رو شنیدم و تموم که شد دیگه حال نشستن نداشتم برگشتم خونه داشتند درمورد داستان شهادت امام عصر یعنی حضرت علی صحبت می شد درمورد امام عصر هم صحب شد اویلش بعد امسال که توی ماه رمضان اصلا سخنرانی آیت الله فاطمی نیا رو گوش ندادم ولی یاد شب های قدری که ایشون صحبت می کردند افتادم در ماه مبارک که آقا قرار بوده طبق چیزی که امشب شنیدیم و آقای فاطمی نیا و کلا اینطوری بوده داستان که امرعاص ملعون و معاویه (بدون تشدیده معاویه میگفتن) و حضرت علی (ع) در نماز شهیدشون کنند امامون رو ولی همه میدونیم داستانش رو اول نکته ای که آقای فاطمی نیا تعریف می کردند این بود که حدس میزنند که این امرعاص خبر داشته از این خوارج و اینا که تصمیم داشتند این سه رو بکشند و شهید کنند امامون رو این یک نکته که به مسجد نمیاد دومین نکته می گفتند که یه بار من فکرشو میکردم که چرا حضرت علی (ع) رو موفق شدند که شهیدشون کنند ولی این دو ملعون رو نه آقای فاطمی نیا می گفتنا بعد میگفتن به دلم اومد و خدا خواست فهمیدم که شهید محراب باشند اینا هم مثل حضرت علی (ع) ای که در خانه ی خدا به دنیا آمدن و در مسجد محرابش شهید بعد اگه اینا هم کشته می شدند اون موقع بد جا می افتاد اصلا حالا اینا حرف من نبود نکته بود...

gffm

يكشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۲۸ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

 داشتیم اینو میگفتیم که امام که بیان صدقه حالا صدقه یکیشه که درست میشه و اینا بعد اینا فرشته ها چیز میشن دیگه هم لازم نیست که امام عصر برای من دعا کنه که زیر این فشارها ادامه بدم وبلاگمو روحیه ام رو نباخم و دعایی مخصوص نمایند البته برای همه دعا می کنند ولی میدونی این فرشته ها حقی رو ببنینند از در نفوذ وارد میشند که آقا این میشه کشتتش شکستش داد چون ما بالاتر نیستیم و نمیخوان باشیم ولی چرا پیامبر؟ چون پیامبر تواضع داشتند و اینا نمی دونن تواضع حدش چقدره فرشته ها رو میگم و مردم اون زمان وگرنه میگه چرا پیامبر به معراج رفت و آقای فاطمی نیا می فرمایند از قول صاحبدلی کسی که چرا اصلا روی زمین زندگی می کردند ایشون با اون مقام تواضعه که فرشته ها رو هم گول زده و نمی فهمند وگرنه مقامش بر هیچکس معلوم نیست فقط حرفش هست حتی در ملکوت برکوت...