یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

ای که به دور کعبه و منکر حیدری / کعبه ولادتگه اوست دور حیدر مگرد

بایگانی

۵۶ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است

کفر محض ما

چهارشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۳، ۰۶:۱۵ ب.ظ | علی | ۱ نظر

اگر یکم توجه کنیم کافری به دین و اعمال خوب و بد ماست نه به اعتقاد به خداوند یکتا اعتقاد به خدا یعنی مسلمانی اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله وگرنه لااکراه فی الدین دانشمند کافری که به خدا کافره یعنی بهتر بگیم اعتقاد نداره که نباید سرشو برید که و دیده ایم که انکار خدا اگر کافری محض بود اول مجتهدین ما فتوا به کشتن این دانشمندا ممکن بود بدن برای نشر فکر منحرفشون سر مساله ای به این مهمی بلکه نه مومنان هم دردرجات بالا خدارو گم میکنن و کافر میشن بس که خدا پیچیده است لذا فرعون خداشناس بود و موسی اومد گفت ایمان بیاور شما به خدا تا ظلم نکنه اگر قرار بود که سرخم کنه به فرمان موسی که دیگه حساب ازش نمیبردن لذا به خاطر ظلمش غرق و جهنمی شد نه اعتقادش!! حتی نمرود فهمید خدایی هست رفت بکشتش و تیر به آسمان زد !!منتهی ایمان ندارن این ملحدان وگرنه عجزه و انسان دوست داره خالقش رو بپرسته گرچه ظالم باشه یا نماز نخونه ولی هنگام خطر یا موقعیت اضطراری پناه میبره خودبه خود به کسی که جز خدا نیست و تنهایی و خلوت جای خوبیه برای ارتباط به حق حتی کوتاه و یهذچندتا الله اکبرم بگیم مثلا ولی همین ذکر چرا ما ایمانمون با ذکر زیاد نمیشه بعضی وقتا و معجزه نمیکنه چون باید عمل کنیم و اعمال ما به تقوا و کفر ربط داره نه اعتقاد ما و آنچه منافقان سرزبانشونه از ورد و ذکر و یاد خدا ولی همین زبان هم گناه میکنه هم موجب خشنودیه خداست یعنی کسی را که چیزای خوب میگه ولی عمل نمیکنه چونکه زبان خودش گناه و ثواب میشه باهاش کرد و از طریق زبان هم میشه رضایت خدارو بدست آورد لذا به خاطر همین زبان و خوشبینی و کلام خوب هم جز اعماله و عمل کردن ماست و اصلا شاید بیشترین عامل جهنمی شدن همین زبان گفتار باشه!!!پس چیزای خوب بگویم به هم ولی من قرآن شناس نیستم ولی آیاتی رو یادمه یه خورده که تاکید برای عذاب خدا ایمان به روز جزا است نه ایمان به خدا که خدا میگه تو قرآن عذابشون کردیم برای اینکه به اون روز ایمان نداشتن بله این خعلی مهمه مساله ش و به کلی ممکنه آدم بشیم توی حسابرسی یه نکته ش اینه که هرچقدرم شما وضعت بد باشه تو حسابرسی قیامت حاظره و از اون وضع نابسمان مردم در قیامت خرابتر نیست وضعیت مردم

 پسدونکته اینکه  گفتیم یه علت برای عذاب ما در برزخ سختی قیامت است که مو رو از ماست میکشن و بعید نیست در قیامت فرشتگان هم مورد عتاب و حساب خدا قرار گیرند و منتظر باشن پس در برزخ عذاب میکشیم تا تخفیف بخوریم و عذابمون کم شه چون اونجا زندگی ابد است و حسابرسی سخته و عقاب خدا دشوارتر و خدا مالک یوم الدین هستش حالا نکته ی بعد اینکه اصلا قیامت کی هست بله زمانیکه فرج امام زمان برسه یعنی امام زمان علیه السلام رو بکشند و این حسابرسی سخت و عذاب و در صور دمیدن و برپایی نظم جدید و همگان محو بشن و دوباره زنده بهدخاطر اینه که مردم ما امام زمان رو شناختند و ایشون بهشت رو پیاده کرد ولی کشتن ایشون رو درحالیکه حق از باطل جدا شده بود و دین خدا اجرا و هیچ موجودی از جن و ملایکه از شوق لقاء نیست مگر نفس پلید یک انسانی بزرگوار و رقیب نزدیک شده که اینکار رو میکنه و دیگه خدا نمیگذره ودعصبانی میشه و قیامت رخ میده به خاطر کشته شدن ایشان و درمورد کفر محض صحبت شد بله کسانی که امام علی علیه السلام رو دیدن مثلا خوب کافر میشن کسی که امام زمان رو ببینه تمام نور خدا جمع شده در ائمه وجه الله هستند بعد متوجه میشه خدارو درست نپرستیده اگرم کافرم نشه و راه راه هدایت امامانه نه راه راه خدایی که در عرفان بالا و مقامات و درجات بالا کافر میشن بهش بدون استاد راه و بزرگترین راهنما یعنی اونقدر زجر کشید و بزرگ شد و بزرگترین استادها و رزاقترین معنویات شد متکبرانه وزنانه تا امامش رو دید و شناخت و بعد کفر و قاطی میکنه طرف دیوانه میشود و عاشق و اون موقه همه ازش بریدن و ناامیده از همه و آقا خودش رو در دل طرف  میگه مندکیستم !!! درحالیکه ازکنارش عبور میکنی و می بینیش میگوید در دلت من کی ام؟!!!درحالیکه دیده بودیش عمری ونشناختیم آنگاه روح یکی شد هان حال گناه کن و کافر شو و امامت را داشته باش یا نه بشناس یا نه بخواه یا نه اصلا بگو خودش نبوده میل خودته فرصت داری هنوز هم بله کفر به امام زمان داریم کفر به خدا داریم کفر به نعمت خدا داریم کفر به قرآن داریم و... کافری هم مانند ایمان مراتب داره راه هلاکت!ولی چون مثلا جوانات حالشون متفاوته و یه روزه طی سالیان میکنن و بعد فورا کافر میشن خعلی این مراتب و مراحل و جایگاه ها مشخص نشده که مراتب کفر و ایمان چیست حالی حولیه و نمیشه هم فورا درمورد هرکسی قضاوت کرد چون هم متغیره کفر و هم سخته قضاوت برای مردم ممکنه توبه کنه یا مخفی باشه

ای گربه ملوسم

چهارشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۳، ۰۶:۴۲ ق.ظ | علی | ۰ نظر

اغفال دختر مردم!!!

چهارشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۳، ۰۶:۱۹ ق.ظ | علی | ۰ نظر

ناز گربه

چهارشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۳، ۰۶:۱۴ ق.ظ | علی | ۰ نظر

عینک ریبن اصلم

چهارشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۳، ۰۶:۱۳ ق.ظ | علی | ۰ نظر

شعر خوانی

سه شنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۱۶ ب.ظ | علی | ۰ نظر

زمینه ی پیشرفت تمدن

يكشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۳، ۰۶:۲۲ ب.ظ | علی | ۰ نظر

به نظر میرسه باید یه استاد و منبعی پیدا کرد برای اینکه نورشون رو بدزدیم و اینطوری میانبر زد وگرنه اکثر ما جوان ها غافلیم و راه به جایی هم نمیبریم واقعتا یعنی امام زمان هم که منبع و قدرت و قطب جمال و جلال الهی است شامل نگاه و چشم زخم و خواسته های نامشروع زنان در ذهن و اینا میشن و نورشون دزدیده و اصلا مریض می شوند و اینجا پیرمردها زورشون بیشتر میرسه از ما جوانات و لی ما زودتر وصل و توبه داریم درعوض و زمینه پیشرفت و عوض شدن نهایتا و همین دیگه بهترین دعا میگن صلواته و شما اگه قوی باشه ارتباطتت با خدا و با عالم بالا میدونی که طرف رو که دعا میکنی باید الان چطور باشه حالش که نیست و زمینه ی پیشرفتش رو درحالیکه به یادشی و داری صلوات میفرستی حتی ظاهری هم که شده میشناسی و تغییر میدی لذا برعکسشم هست طرف چشم نداره ببینه و تنگ نظر شده و چشم میزنه و فکر بد درمورد ما مثلا میکنه و احوالات و بلاها میاد سراغ ما مثلا لذا اینایی که بازیگردان هستند میدونن بازیگر باید الان چه حسی و وضعی مخصوصا روحانی داشته باشه و براش دعا میکنن موفق شه و از دور و نزدیک با جسم و روحش بحث میکنن و ممکنه به کلی آدم تغییر بدن!!

چرا اینطوری؟؟

شنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۳۷ ب.ظ | علی | ۰ نظر

موضوعش تقریبا در مورد تحریماست مطلب و اون اینکه اولا ما که تحریم میشیم دولت که غمی نداره یه خودکاری که هزارتومنه و خارجیه رو میده پنج هزارتومن و من و تواییم که باید پولشو بدیم و فشار روی مردمه نه دولت و وارد کننده و دشمنی با ملتیه که سر دینن و حالا بابام اربعین رفته بود کربلا یه مقدار چیرز میزم گرفته بود و یه تبلت برای خودش قیمتش صدوهشتادتومن!!و یه خودکار خودنویسی بود که با دیدنش این به ذهنم خورد که فشار روی ماست و باید توسط عراق مثلا که تحریم نیست ولی نفوذ داریم در چنین کشورهایی دور بزنیم اگر واقعا دزدی نمیشه و وا د کننده ها قناعت دارن و عمدا گرونش نکردن یه عده ای که زور و پول دارن به بهانه ی تحریم مثل دلار ولی هرچه گرانتر بشه به نظر میرسه مسولین عین خیالشون نیست ویه عده ی خاص نفوذ دارن وارد میکنن و دل بخواهیه قیمتا و غمی هم ندارن مام مجبوریم بخریم و نظارتم نیست و زوره درکار به هر بهانه ای مثل تحریم و هرکسی هم نمیتونه صادر و وارد کنه و مثل تجارت قدیم نیست حتی معمالات داخلی که کسی جنس داره به راحتی نمیتونه حتی در داخل کشور معامله و تجارت کنه در شهرهای مختلف و فضا نیست و باید قدرت داشت براش حالا ربطی نداره ولی دوم اینکه من از کسانی خوشم میاد همرام باشن که سعی میکنن و دین دارن نه شغلشون اذیت باشه و ما موش آزمایشگاهیشون یعنی به خدا ایمان داره جوان و عناد نداره حالا نمیخواسته ولی گناه کردهذولی یه سری معاندان و زورگیرها و شیاطین روانی و پزشکند که دلشون سنگه و روی ما کار میکنن و تو باغ نیستن که مرگی هست خدایی هست و توجه ندارن و زورشونم میرسه اینا که عناد دارن و جهنمی هم هستن گشتن باهاشون و محشور بودن با آن ها جز خسران دنیا و آخرت و گمراهیه ما چیزی برامون نداره!!چرا اینطوری مارو اذیت و تحریم میکنن اینا من که نمیتونم با اینا بسازم و برنامه هاشون آدم باید خداترس باشه و اینطوری حال میکنیم لااقل تو‌خط باشه و بترسه از خدا و هرکاری نکنه یه وقتی و کنترل داشته باشه باید.

نماهنگ 155

شنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۳۴ ق.ظ | علی | ۰ نظر

لاکی من

شنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۲۱ ق.ظ | علی | ۰ نظر

لاکپشت عزیز من!!!

چهارشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۳، ۰۳:۴۵ ب.ظ | علی | ۱ نظر

شدت هدایت

چهارشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۳، ۰۶:۰۱ ق.ظ | علی | ۰ نظر
داشتم به یه موضوعی فکر میکردم که هرکه ندونه میگه جبره داشتم میگفتم خعلی مسخره است خدا انگار دردنیا مارو سرکار گذاشته و بزرگمون جلوه دادهذو احترام کاذب داده مسخره است اگه خدا بخواد ما میریم بهشت و رستگار میشیم اگه اون نگامون کنه اگر اون رحمت بباره اگر اون دستمون رو بگیره اگه اون عاشقمون کنه یعنی ازبالا ،نه از پایین ،نه توسط ما یعنی به نوعی اختیار ما بشه خواسته خدا تا جبر رخ نده و جبر خدا این بوده که همه برن به بهشت حالا من تخصص ندارم باز کنم مطالعه هم نداشتم از پیش عقل ناقص خودم میگم ولی فکر کنم راست میگم دیگه اون تا نخواد ما چگونه اختیار داریم انگار یه نوع بدی و هوی و هوسی درماست به نام نفس که این دشمن خداست حالا بیا کنترل کن نه باید خدا بخواد اشتباه همینه یعنی نمیگم اختیار نداریم میگم هدایت دست خداست که ما پیشرفت کنیم یعنی کسی که در اعلی مکان بهشته یقینا خداوند بردتش و خواست خدا بوده و نظرش نه تلاش شخصی مثلا نماز خوندن هدایته خاص خدا ممکنه باشه اکر ریا نباشد و ریا برای کی بکنه آدم در نماز برای دوستش و ‌جاسوسا؟ میخام سر به تنشون نباشه وقتی جلوی خدام حالا بعد از نماز میگن ریا مشکلی نداره در غیر از عبادت خوشا آنان که دائم درنمازند پس ما باید به سوی خوبی قدم برداریم به سمت حرم به سمت مسجد به سمت قرآن و دعا اکر قدم برداریم این درسته والا اگر بخوای خودت تنهایی با فکر ناقصت و غیر الهی ودنفسانی و خودت و خودت از دعا چیزی بگیری خوبه ولی یهود هم دعا میکنه لذا از خودمونم نباید انتظار داشت باید سپرد به خدا و به سمت خوبی قدم گذاشت دیگه حدی که من دراینجا معلوم کردم برای شما عزیزان از طرف خدا قدم نهادن و به سمت خدارفتن هست تا دیگه خودش بخواد خوب از کجا میگی؟ از اینجا کهدمی فرماید هر کس با سرعت کم بهدسوی خدا بیاید خدا شتابان به سمتش میاد اگر کسی یک قدم به سمت خدا گام بردارد خداوند ده قدم به سمت اودمی آی اینم روایت که اولا اینطور نیست که خدا ده قدم بیاد تا ما یک قدم بیایم یعنی مسئله ی معکوس غلطه دوم شدت هدایت کهدآقاذتو بیا خدا کمکت میده.

عشق رب النوعی

چهارشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۳، ۱۲:۰۴ ق.ظ | علی | ۰ نظر

یه مساله ای که هم خودم تجربتا حس کردم و هم میخوام بگم در من وجود نداشت مسئله ی عشقه که از گناهام بدونم و میدونستم و باید خدا بخواد از عالم بالا وگرنه از پایین و خود ما نیست عشق یعنی یادمه خودم هم تحولی در قلب ظاهریم ایجاد شد موقه ای در اول دبیرستان که بودم و نرم شد و یادم نیست شاید رایحه ی خوش میشندیم و جواب میدیدم و کمی هم قلبم داغ شد ولی دیگه این اتفاق با دوریم یعنی گناه رخ نداد منم باز دنبال این حالت بودم و اون موقه بازار عرفان گرم بود و کتاباش و احوال عرفا رو که میخوندم نوشته بود یکی اش که چنان در عشق خدا فرو رفته بود که جایی ک قلب وجود داره در سمت چپ سینه مشاهده شدهذبود که از سوختن فلان عارف سیاه شده و منم مدام حالم رو مطابقت میدادم و میگفتم چرا حال من مثل اینا نمیشه البته نماز شب نمیخوندما و از گاهی گناه ولی هرچه به پیش میرفتم اون حالت عرفانی و کرامانذخاص نخواستند در من ظاهر شه و منم میدیدم نشد از خودم ایراد میگرفتم و شاید اون راه راهی نبود که همگان و عموم که ما باشیم باید میرفتیم شاید راه بسته شده و عوض شده و انتظارات چیز دیگر است که امام زمان میخاد و نباید مقایسه میکردم هنوزم نفهمیدم باید حتما از عشق به خدا قلب ظاهری داغذو داق بشه تا اینکه ما عاشق او باشیم در این حالت؟؟!!ولی الان که اصلا راهم یه چیز دیگه شده و عوض شده فکرم

the game is over!!!

سه شنبه, ۹ دی ۱۳۹۳، ۰۹:۵۰ ب.ظ | علی | ۰ نظر

خوب یه پست داشتیم قبل از پست شکنجه ها که به دلیل وضع خرابترش که سه پست قبلش بود نمایان شد باشد که شمام که میخوای بالا در جریان باشید که بدتر از فضای روان و عقیم شدن حالتی بوده که جاسوسی میشدیم و مثلا مانیتور کامپیوتر و بعد لب تاپو اینا ولی الان میخوام فضای بدتر رو نشون بدم و اون فضایی نیست جز فضای شیطانی و حکومت منافقان روانشناسان و جاسوسان و خلاصهذافراد جن و انس شیطانیذمن خودم بیشتر شامل جاسوسان انس شیطانی و شیاطین جن بودم که اینا جمع میشن و قدرت هم دارند در نظام متعصفانه یعنی زورشون میرسه و بحث جاوید همیشگی بشره یعنی ایمان یعنی تا شما خدایی هستی و خدا رو میپرستی و ایمان داره قلبت پ نور اینا نمیتونن تحملت کنند و از سحر و جادو تا دروغ و جمع میشن در زندگیت و جمع شدنشون باعث اختلاف در هر خانواده ای میشه یعنی صحبت سر دینه و بنده همش بحثام دینی و حسینی بود قبلا که شهوت داشتم الانم که دیگه خفه شد و اونا از این طریق آسیب نمیزنن لذا زندگی مارو زهر انار کردن منم خانوادتا قوی بودمددرذحدی در زمینه ی جن چون فضای جن زدگی در خانواده ی پدر بزرگم بوده و دیدم و چشم منم گیرایی پدربزرگم رو نداشت که چیزایی رو پشت تلوزیون بفهمم کی نشسته لذا مورد هجمه بودم و قیام از اینجا نبود و زمینه ی قبلی داشت ولی همینو میگم که ایمانذداشته باشی بهت حمله میشه و باید صبر کنی و پایدار و یا شیوه و رندی بلد باشی و روش مبارزه و همیشه این نیست که خودت رو در معرض خطر باندازی و جونت رو سپر کنی بلکه رندی شیطاین رو گول بزنی که هم دنیا و هم آخرت لذا این شیاطین جن در آسیب زدن به روح بنده هیچ کوتاهی نکردن و سیستم جن شیطان خعلی مزخرفتره و محاکمه ش خعلی الکی تره شما اینجا فحش بده کسی محاکمه ش میکنی تو دادگاه یعنی میتونی ولی اوناذاگه تجاوزم کنن انگار چیزی نشده و‌خعلی زد بنده فضا چیدن که به حول قوه الهی قوی شدم لذا شیاطین همیشه دشمن مان تا خدایی هستیم و اونا دیگه نمیتونن بیشتر از این آسیب بزنن وگرنه هیچ کوتاهی نمیکردند و جنگ حضرت آدم تاذحالا و فردا سر همین دین و خدا است دیگه و همیشه بوده و همه تحت نظر حالا این وسط تعدادی شیطان پرست شدن از انس ها و گول خوردند بدجور و رمال های شیاد که شما خبر دارید که قدرتشون کم شده الان و‌جلویشون رو گرفتند در حکومت سید احمدی نژاد تا حدی ولی اینا هتک حرمت بهدقرآن میکنن تا یاری بشن و همون آیه ای که گفتم که جن ها خودشون خوب میدونن که در محظر خدا حاظر میشن کهذگروهی نسبت میدن جن رو به خدا یعنی اینا قدرتی دارن که ما دندونیم میگیم کار خداست و از پیدا و پنهان خبر میدن و به کای اخلاق مارو عوض میکنن ممکنه و حدیثی هست کهدمیگه اگر شیاطین میزاشتن دعا و نمازای ما بالااذمیرفت حالا من یادم نیست ولی خعلی تاثیر دارن ولی شیطان کیدش ضعیفه و موقعی تاثیرشون بیشتره که جمه باشن و پلیس فاسد ما هم تبعیت کنهذو جاسوسی و‌فتنه و‌اینا ودجلویشون هم گرفته نشه که ما دیدم اینارو و پرونده و باری تمام شد دیگه.

یا رب

دوشنبه, ۸ دی ۱۳۹۳، ۰۹:۰۹ ب.ظ | علی | ۰ نظر

بعضی موقه ها اگه کار زشتی کنم به پلیدیم و بدی ام که شما میدونید شاید و من خودم غافلم و نمیفهمم پی میبرم اوضاع وقتی وخیم تر میشه که میبینم خدا از روی همراهی با بزرگان ازم گذشته یعنی وخیم تر وقتی میشه که آدم هایی رو میبینم که ظاهر و حالشون و ریختشون حتی بیشتر از نکاه ظاهریه قضیه که نگاهم ظاهریه میبینم پایین ترن از من بعد از شهوت و گناه متنفر میشم میگم اینا چه کار کردن مگه که از من زشترند در ظاهر شاید بعد قاط میزنم که بزرگانی همرامند و غم رو ازم میگرند و دعام میکنن وگرنه باید همش غم و غصه و تنهایی و سرزنش باشه بعد از عصبانیتم مثلا ولی خدت زود میبخشه و منی که پف کرده بودم رو مجازات نمیکنه و میگم چقدر دعاهای شما برام خوبه و من فقط یه آدم بد گنهکارم که چیزی ندارم خوبی ندارم از خودم و بی شما هیچی نیستم نه واقعا میگم و آدم اگرم جدا از گناه فکر کنه آدم خوبیه چه مرد چه زن عجب داره و گمراهه اصلا و ترقی نمیکنه گ دیروز یه جمله ای دیدم نوشته بود ای خدا چرا من رو انقدر محتاج آفریده ای و من رفتم تو فکر که مثلا حال آدم متفاوت میشه و نظریه اش در زندگی مدام ممکنه با حال روحی عوض شه نسبت به خودش و مسائل

یاد خداوند

دوشنبه, ۸ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۰۰ ب.ظ | علی | ۰ نظر

برای اینکه خدا تو زندگیت جوان ها باشه یه گروه معتاد میشن همش میگن خدا یه گروه جوانم زن میگیرن تا نصو ایمانشون کامل شه و خدارو پیدا کنن البته گروهای دیگری هم هست مام اگه زن بگیریم زبونموم بسته و گرفتاری زیاده و دیگه نه وقت نداریم اونطور و نه قامت راست که بیایم اینجا درگیر شیم حالا منم یاد خدام مشکل داشت تا اینکه چندباری یاد خدا کردم البته اینکار درست نیست که هرچی شد بگیم حالمون رو ولی من با قرص خوردن حافظه و مکان عبرت گیریم از بین رفته و قاطم زدم درمورد خداوند اول اینکه توی سجده ی نمازم کمی دقت کردم و بی حوصله بودم و در فکر کاری و حواسم پرت بود ولی احساس کردم خدارو بزرگ نگرفتم یعنی به نوعی فکر میکنم خدا همیشه همرامه و نزدیکمه و هوامو دارهذودجام خوبه ولی غلطه یعنی درسته خدا از رگ گردنم نردیکتره ولی کسانی که خدارو میبینن با قلب و شاهدن و ناظرند که خدا ناظره برما اینا از خدا میترسنذو در حیرتند یعنی سجده که میکنه درخلوت ممکنه عرق بریزه از شرم نه از ریا و اصلا حال اشک داشتن المیه آیا؟نه اصلا تعجب کردن اینا نشون میده که خداوند رو حداقل از نظر بزرگی همه جا است یعنی اندازه هم بگیریم کودکانه میگیم همه جا یعنی کودکانه هم فکرمون غلط باشه هیچی نیستیم حالا از این خدای بزرگی نباید شرم کرد؟ به خودمم مثلا میری کنار کوه اول نمیگی کوه به این بزرگی حالا من نمیشناسم علمی فواید و نوع سنگ و خاک و گیاهاش ولی حواسمون هست ریزش نکنه آتش فشانی چیزی بهمنی چیزی یعنی اگه ما خداوند رو سجده میکنیم ولی بزرگ و‌ترس نداریم این جهالت و ضعف ایمانه و بعدا تو‌قیامت و بعد مرگ میفهمیم چه آدم بدی بودیم پس توجه کنیم به بزرگی خداوند البته به خودمم خوب یه دونه لاکپشت هم خریده ام دیشب بعد لاکذمحکمشو نگاه کنی میگی چه کسی به فکر این موجود ضعیف بوده بلکه شانسکی که آفریده نشده برای قشنگی باید توی نشانه ها هم بیدار شیم و خدایی باشیم حالا من دو مرتبه یاد خدا کردم و خعلی کمه یاد عظمت خدا که خعلی زیاده اصلا 

پایداری دینی

يكشنبه, ۷ دی ۱۳۹۳، ۰۶:۴۹ ب.ظ | علی | ۰ نظر

یه حالتیه که بیشتر در زنان باشه رو دوست دارم چون زن نامرده مثلا اگه یه زنی یه پولی پیدا کنه و قایمش کنه تا دست کسی نرسه یا حجابش مثلا رعایت کنه درحالتیکه عرف نیست و بذای پول دنباله صاحبش بگرده در حالیکه اصلا عین خیالش نیست کار بزرگی میکنه و داره سختی میکشه ولی بر سر دینه یا مثلا کارگر رفته گر شهرداری پولی نقد پیدا میکنه توی آشغال و اصلا مشکوک نیست کسی دیده و‌ از همه بیشتر پوله رو میخادا و نه ریاکارانه بلکه برای خدا برمیگردونه بعدم انتظار نداره انگار کار معمولی ای کرده و شایدم حواسش نیست چه کار مهمی داره میکنه این آدم باید دستش رو بوسید که بر سر دینه در حالتیکه عارف نیست شایدم نمازم نمیخونه و گناهم میکنه ولی درستکتره و خوش ذات و درس تربیت شده و کجی توی ذهنشم ایجاد نمیشه و فکر بد نمیکنه و جلو نمیره در خیالات گناه این آدما رو دوست دارم و این نوع مسولین رو که خدارو فقط شاهد دارن ولی در زنان سختره ودر این راه ممکنه همه چیزشونو بدن مثل شهدا ولی به هدفشون برسن و ممکنه فشار روی زن زیاد باشه داره جون میکنه داغون داغون ولی بی ادعا سر عقیده و مسولیتش بدون اینکه مهم باشه براش یا حواسش پرت مخلصه در چارچوب مقررات واقعا کم پیدا میشه این افراد!!!

تربیت خنده دار

يكشنبه, ۷ دی ۱۳۹۳، ۰۳:۳۲ ب.ظ | علی | ۱ نظر

سلام امروز داشتم چت میکردم صحبت راحت شدن بعد مرگ شد که هممون راحت میشیم بعدش منم گفتم من الان دوران خوشیمه و اقدر فشار روحی داشتم و گرفتاری مثلاکه الان راحتم بعد ادامه دادم اصلا بابام یادمه دیگه موقع کودکی مارو تو خونه مسخره میکرد اگه احساس درد داشتیم و گریه میکردم مثلا میگفت آی ننه اش برو ببین بچه ت چشه یا میگفت آی ننه ش به بچت توجه کن حالا مام گریه اونم با لحن مسخره میگفت اگرم گریه رو ادامه میدادم قاه قاه میخندید حالا مام خنده ش رو کم دیده بودیم اینطوری بخنده توجه مون جلب میشد که داره میخنده و حواسمون پرت میشد لذا هیچوقت معنی سردرد رو نفهمیدم از بچگی و انگار هیچی نشده چون محکوم به کمبود محبت میشدم و بابادمیگفت کمبود محبت داری مگه یا یه مرتبه میگفت ننه ش بهش توجه کن و من آب میشدم حالا نمیدونم اشتباه باشه این روش یا نه خخخخ

دیدار یار- السلام علیک یا صاحب الزمان (عج)

يكشنبه, ۷ دی ۱۳۹۳، ۰۱:۵۶ ب.ظ | علی | ۰ نظر

بی اطلاعی جوان ها

يكشنبه, ۷ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۵۳ ق.ظ | علی | ۰ نظر

یه مسئله ای هست دو سه بار به ذهنم خطور کرده میگمش ولی باید بیشتر فکر و تحقیق میکردم درسته و نمیتونم زیاد و تخصصی بحث کنم خوبه این برای جوان ها که فکر که کردم و تجربه و خودشناسی و کمک عقلی هم میدونم میشم و کمکم میکنن میگم این از خودم ولی بچه چطور؟ ببین بحث اینه که آقا سیستم ما که الکی نیست شما یه بچه و آدم بی تجربه رو فقط آیا میشه متخصص بشه توسط آگاهی و علم؟ نه نمیشه یعنی الان جوان ما میگه من اگه بهم یاد بدن میتونم ریس جمهور بشم اگر سیستم جاسوسی آموزشم بده یعنی حالا دو تا سواد کلاس رفته فکر میکنه که همه چیز کلاس رفتنی و آموزشی است و اگه یه بچه ی دبستانی هم علم و عقل و دانش داشت میشه نه یه سری مسائل عقلی است یه سری تجربی یه سری روحی یه سری معرفتی و الهی یه سری دیگه چی بگم؟ یه سری ادب داشتن و فرهنگی و اجتماعی یه سری چیزایی هست که هر زنی نمیتونه داشته باشه و وزیر بشه الان وزیران رو همینطور از کف راه پیدا نکردن آدم های قوی ای باید باشند وگرنه خودکشی میکنه طرف اگر قوی نباشه تو اوضاع بد یعنی نمیشه آقا بگی من میتوتم هر بچه ای رو رییس کنم با اطلاعاتم و با کتاب تنها و پدر و مادر نمیتونن چه برسه معلم اصلا ارتباط با خدا مهمتر از اینا است که راه رو عوض میکنه میبینی شاعر میگه تو بیش از اینی تو بیش از اینی محمد اصفهانی حالا هست که میگه بینی جهان را خود را نبینی و وقتی میگه بیش از اینی یعنی من بیشتر از اینم که معلم بشم حقوق بگیرم من بیشتر از اینم که رقاص باشم من بیشتر از اینم که بازیگر باشم ومحدودم کنن و نمتونم پرواز کنم بله اصلا راه خدایی اینه که دنبال پست مقام نیست اینارو جوان ها در نظر داشته باشن که با نیکی به پدر و مادرها و ارتباط  معنوی بسپارن کار رو دست خدا و راهشون کج نشه و هدفشون ظاهری نباشه و مشهور شدن اینا البته فکر نکرده بودم درست شد فقط اول نوشته این تو ذهنم بود که بگم با تربیت علمی مثلا یه بچه رو نمیشه جاسوس و خبره و متخصص بار آورد یه زمینه های دیگری هم و روحیاتی هست که باید باشه وگرنه شاید نشه قالب بشه بله همینطوره استاد راه باید تو مساجد باشن و بگن آقا جون شما استعدادت اینه برو بسمت مغازه داری مثلا!! وقتی به آرزوت و مشهور و هرچیزی رسیدی و مثلا بازیگر شدی و به خواست غیر الهی و دنیویت رسیدی تازه میبینی و چشمات بازه میشه که چه مشکلاتی عظیم داری و جای خاص و خوبی نرسیده ای اصلا