رباعی ۹خیام
اجرام که ساکنان این ایوان اند/اسباب تردد خردمندان اند/هان تا سر رشته ی خرد گم نکنی/کانان که مدبرند سرگردانان اند
اجرام که ساکنان این ایوان اند/اسباب تردد خردمندان اند/هان تا سر رشته ی خرد گم نکنی/کانان که مدبرند سرگردانان اند
این بحر وجود آمده بیرون ز نهفت/کس نیست که این گوهر تحقیق بسفت/هرکس سخنی از سر سودا گفته است/زان روی که هست کس نمی داند گفت
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من/وین حرف معما نه تو خوانی و نه من/هست از پس پرده گفت و گوی من و تو/چون پرده برافکند نه تو مانی و نه من
تا چند زنم به روی دریاها خشت/بیزار شدم ز بت پرستان و کنشت/خیام که گفت دوزخی خواهد بود؟/که رفت به دوزخ و که آمد ز بهشت؟
دل سر حیات اگر کماهی دانست/در مرگ هم اسرار الهی دانست/امروز که با خودی ندانستی هیچ/ فردا که ز خود روی چه خواهی دانست
ای دل تو به ادراک معما نرسی/در نکته ی زیرکان دانا نرسی/اینجا ز می و جام بهشتی می ساز/کانجا که بهشت است رسی یا نرسی
از آمدنم نبود گردون را سود/وزرفتن من جاه و جلالش نفزود/وز هیچکسی نیز دو گوشم نشنود/کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود
هرچندکه رنگ و روی زیباست مرا/چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا/معلوم نشد که در طربخانه خاک/نقاش ازل بهر چه آراست مرا
http://s5.picofile.com/file/8131273550/87ahkhoda.mp3.html
-------------------
آخ خدا سوی تو رهگذرم کوی تو همسفرم دربه درم خانه سرم روی تو
از دگران تاج سران پرس و دوابروی تو دلبر من همسفرم آخ خدا حور تو آه خدا حور تو
در همه جا نور تو از همه رنگ عود تو از دو جهان برهمگان دربرمن جود تو
آه خدا مانده ام شاخه ی گیسوی تو از من دل خورده نگیرند و بدان خوی تو
ای دل من شاه دین رفته پی اش بی کمین نعره کشان تاله کنان بربکند موی تو
از سره کین تازه نوین می برد اندوه تو از من افسرده بپرس حال بدان جون تو
http://s5.picofile.com/file/8131273350/88javan.mp3.html
--------------------------------------------------------------------------------
راست بگو راست بگو راست خونه ی عبدل کجاست
بر من مسکین نظری نظری کن صوفی مجنون کجاست
از دگران پرس اگر ننگرند که چرا که چرا سم دواست
لیلی مجنون به خدا به خدا رفته و پیش شماست
ای امان از دل غمگین امان از دست این دل امان امان امان امان امان امان جان
لیلی من لیلی تو لیلی ما همه جا لیلی من رفته است
از سر کوی دگران به زبان به روان به خزان به نهان رد کرده است
ای دل غافل دل من تو کجا بوده ای بوده ای هرزه زبان هرزه زمان راه جوان خورده است
امان از دله غافل امان امان امان امان امان ای دل من دل تو دل ما جوان ای جوان ای جوان
راه بدان راه جوان برهان برهان ای صنم ای صنم از سر دلبر بچپان بچپاندن ای دلم ای دلم
از من مسکین گذران گذران ای جوان ای جوان گوش به فرمان توام به زبان به زبان ره مران ره مران
مورچه کنان مورچه روان مورچه خوران ره من تاکجا تا کجا گریه کنان موی کنان رنج کشان غم مران غم مران
http://s5.picofile.com/file/8131273284/89khoda_khoda.mp3.html
-----------------------------------------------------------------------
خدا خدا خدا خدا خدای من فدایت بخور یه سیب خنده و بکن دوا برایت
هر از شبی که کرده ای به یاد من ثوابت بزن پریز تلفنت به سیم برق فازت
خدای من خدای من خدای من خدایم بگیر تا کی رو من سوار کنم هنوز به پایت
برای ساعت دوازده و سه ربع به جایت بخور عزیز بخور عزیز گیرت نیاد چشایش
خدای من خدای من خدای من صدایت کنم هنوز به روی پشم شیشه ای برایت
بزن بالا هر آنچه کرده ای صدا برایم بزن به چارقد خودت یه سوزنی به پایت
خدا خدا خدا خدا کنم صدا دعایت که بگذرد هر آنچه شد برای من سزایت
روم به خانه ای که آن بنا بشد برایم بکش بکش به جای من سه پاکت سیگارت
دانلود مستقیم شعر خوانی / لینک دو دانلود مستقیم /لینک سه دانلود مستقیم شعر/آپلود غیر مستقیم چهار
خدایا لطف کن دیگر بمیرم...
به گوری خاک در آغوش گیرم...
چرا بی اختیارم آفریدی؟!!...
که در این پیکر خاکی اسیرم...
نمی خواهم تپد در سینه ام قلب...
وگر مرگم رسانی می پذیرم...
نفس هایم اگر می شد نیایند...
چه می شد ...از خودم بسیار سیرم...
فریدون مشیری
بوی باران ، بوی سبزه ، بوی خاک ،
شاخه های شسته ، باران خورده ، پاک
آسمان آبی و ابر سپید ،
برگ های سبز بید ،
عطر نرگس رقص باد ،
نغمه شوق پرستو های شاد ،
خلوت گرم کبوتر های مست...
نرم نرمک می رسد اینک بهار ،
خوش به حال روزگار !
خوش به حال چشمه ها و دشت ها ،
خوش به حال دانه ها و سبزه ها ،
خوش به حال غنچه های نیمه باز ،
خوش به حال دختر میخک - که می خندد به ناز
خوش به حال جام لبریز از شراب
خوش به حال آفتاب.
خوش به حال من ، گرچه - در این روزگار -
جامه رنگین نمی پوشی به کام ،
باده رنگین نمی نوشی ز جام ،
نقل و سبزه در میان سفره نیست،
جامت - از آن می که می باید - تهی یست
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم !
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب !
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار.
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ ؛
هفت رنگش می شود هفتاد رنگ!
http://s5.picofile.com/file/8103004326/vagheaaaa.mp3.html
http://s5.picofile.com/file/8103003226/molk88.mp3.html
http://s5.picofile.com/file/8102891292/yasinin.mp3.html
همچو محمودان براتان خالصانه آمدم در خیالم نحوه ی نابازیگرانه آمدم
آه شیطان برد اخلاصم به هنگام نماز گوییا جبر صدایم را براشان آمدم
لیک درقحطی رحمت فکرخودکردم دمی که چرا بازی نکردم، سان عاشقانه آمدم
فکر لحن خوش بکردم فکر اول ها شدن آن صداهایم کجا بردند کاینجا آمدم
لحن خوش خواندن نباشد اول شرط وصل کوشم از نفق وصالش کاینبار آمدم
بازیگری برای رب نباشد ریا و نفق ای وای بر من دل سیاهتر بود از آنچه آمدم
در زمانی که صدای دل نباشد آنچه گفت در تمازت را همی گویم چگونه آمدم
از چه می گویی که اندر خواب های غافلان یک نوای رب نمی گویم چه صورت آمدم
آن زمان خلصه و ساکت شدن آن وقت خواب هر چه باشد نیست جای رب کجا من آمدم
ریشه ی این درد در اخلاص هایم خفته است از برای دیگران خوانم نمازم کامدم؟
ادعای خالصی در دل نکن ای بی ادعا گر خدا در دل نداری خفه شو تا خلق آمدم
گر نمی دانی چه باید کرد در وقت صلاه بی صدا در دل بخوانش کای خدایا آمدم
آن منافق در سپاهت را سلامی ده عزیز آن صدای خالصانه را نباید آمدم
یا که نقاشی بکن بازیگرانه حرف زن نی برای جلب مردم ای خدایا آمدم
لیک آن حمد و قل را که میخوانی برایشان تو همی لیک اینبارش نه ظاهر خلص بل به تقلید آمدم
لیک مخفی کن خدایت در دلت از آن حسود تا کجا خواهی ببخشی آن صدا کآمدم
خالصانه نیست ای درون کز دیگران بپسنده اند هر نوای خوش بدادی و خدا را آمدم؟
http://s4.picofile.com/file/8101306926/changal.mp3.html