اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۱۲۲۶ مطلب با موضوع «تفکرات دینی» ثبت شده است

haghighatan

شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۱۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

الان حدودا ساعت 6 صبحه اینجا و من تازه از خواب بیدار شدم و خوابی رو دیدم که خیلی چیزا مشخص شدند برام متاسفانه البته یه خورده ای از خواب یادم نیست ولی خلاصه ش اینکه آمریکا یه رباطی ساخته بود قد یه بچه و این رباط کارهای فوق العاده ای انجام می داد که الان یادم نیست و برنامه ریزی شده بود به نحوی که شگرف و شگفت انگیز بود بعد آمریکا و رئیس جمهورش و سخنگوی وزارت خارجش(همون زنه کلینتون) هم بودند تو خوابم و اتفاقا توی ایرانم بودند و توی کوچه و خیابون های محلمون(توی خوابم) و اینو وسط یه عده بچه ی هم سن و سال من بودند که سی دی فیلم آمریکایی می فروختند تو خوابم خلاصه این رئیس جمهورآمریکا و سخنگوش چشم دوخته بودند به این رباط و بعد ریاطه اومده بود پیش من و کار عجیب می کرد تا اینکه من گفتم به رباطه که تو انسانی و کم کم  متحول شد این رباطه و از آگاهیی که بهش داده بودم و آمریکایی هام شنیده بودند همینطور دنبال من میومد و تاثیری روش (رباطه) گذاشته بود از گفته ی من که باعث شده بود که اولا رباطه تغییر رویه بده و میخواست عوض بشه دوما این دو مقام آمریکایی اصرار میکردند و عصبانی که نه و به زبان آمریکایی باهاش صحبت میکردند و چشم امید شون به رباطه بود و کار خارق العاده ش که چرا به حرف من داره عوض میشه تا اینکه یه انفجاری رخ داد و منم آخرشو دیگه نمیتونم بگم چی شد با خانم کلیتنون و داشت چه اتفاقی بینمون رد و بدل میشد که خوشبختانه پریدم از خواب ولی چند نکته رو فهمیدم اول اینکه حق خیلی پنهان شده و آمریکایی شده اصلا یعنی اولا این دو مقام آمریکایی که نام بردم حق میگن متاسفانه فقط درسته روسری ندارند خوب ما هم جوان هامون تو خونه روسری که ندارند نمازم که نمیخونند اغلب بعضی شون دیگه و با ابن اوضاع موج حق گویی اینا جابه جا میشه عقیده شون دوم اینکه اینا (این دو مقام آمریکایی)سگ آمریکایی هان و دست اینا چیزی نیست و کاره ای نیستند درسته از بین خودشون نظر میدن ولی اگه ببینند حالا ما گفتیم رباط ولی هر چیز دیگه شون از نقشه هایی که دل بستند که نفوذ پیدا کنند در ایران ما اگه ببینن کار نمیکنه عصبانی میشن و ناراحت میشن این مقامات آمریکای سوم اینکه باید حرف حق رو جوان هامون یاد بگیرند بزنند (اینا نتیجه هایی است که از خوابم گرفتم ها) و تا جوان های ما که آینده سازند نخوان چیزی رو و حرف حق نزنند این رباطه توسط پیرمردهای خوبمون هک نمیشه و پیرمردها مون به خاطر اینکه حق نمایان نیست در بین ما راه رو نمیبندند و تا حق گفت جوان ما و خواست همه چیز عوض میشه و بستگی داره جوان ما چی رو بخواد و متاسفانه توی این زمینه لنگ میزنیم و حق رو که نمیخوایم هیچ سخن حق جوان ها رو هم پخش نمیکنیم بین خودمون بعد چی میشه؟؟ رئیس جمهور آمریکا باید بیاد کسی که مزدوره و سگ آمریکای بزرگ وشیطان بزرگه باید بیاد توسط تبلیغات با ما روبرو بشه و اصلانم اینطور نیست که دشمن ما باشه رئیس جمهور فعلی آمریکا نه این بهترینشونه وحق گوترینشونه این اومده نظام ما رو بزنه زمین و تا دشمن ما باشه توسط جنگ نرم که چیزی رخ نمیده و زمین نمیخوریم اینم پنجمیش ولی منظورمون از دشمنی این نیست که نظام فعلی رو قبول دارن بله دارن ولی میخوان دستی داشته باشند در کار و سیستم ما و چشم امید دارن به کارهای جدید و رباط هایی که ساخته اند مثلا تا حق رو یه طور دیگری که هست نمایان کنند و هفتم اینکه البته دارن اشتباه میکنن و پشت صحنه شون که اصلا رئیس جمهور آمریکا برای ضربه زدن به ما بخش عظیمش برای این بوده که سر کار اومده و اشتباه میکنن اینا تا موقعی که خود جامعه ی ما خودکار په زن های چادری و چه مردهای ریشی داره که دارن حق رو چابه جا میکنن دیگه نیازی به اوباما نیست به نظر من و نقش کمی رو داره بازی میکنه و خوشبختانه خوبم جلوی اینا رو با بصیرت مصیرت گرفته نظام ما  ولی باز  باید جوان ما حق طلب باشه که حمایت بشه خلاصه ش..و هشتم هم همینکه آدم تا بخواد جوانه از حقیقت ناب با خبر بشه و حق بگه این باید یک سری آزمایش های خاص رو طی کنه خوبه خود و شکست انقدر خورده باشه یا به هر نحوی اصلا شکست منظورم نیست منظورم اینه که خبره باشه اقدر که راه شکست و پیروزی اصلا راه حق رو بلد باشه از طریق اهل بیت وگرنه توی عربستان هم نماز میخونند اینا ولی معلوم نیست اگه بخوان و یه روزی دستشون خدایی نکرده به ملت ما دراز شه چی رو بخوان اصلا.

loosi

شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۰۰ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

گفتم من همش دنبال راه یه شبه هستم و مثلا اینکه در روم باز بشه یا خوشحالی و شعفی و راهی باز بشه و خدا رو برای این حالی که الان دارم شکر کم میکنم و باید یه تجدید نظری کنم یا هم نمیتونم توبه کنم و همین وبلاگم باری شده روی دوشم شاید خلاصه آیا شما خودتون رو برای خدا لوس کردید هر که میتونه یه طوری متناسب با عقلش وسن و سالش لوس کنه مثلا بچه رو دیدی که یه طوری خودش رو برای پدر و مادر لوس میکنه و صداش عوض میشه خوب ما هم میتونیم توی نماز لحنمون رو عوض کنیم و فقط با خدای خویش صحبت و در نظر بگریم و با خود خودش صحبت کنیم حالا میشه بی تاثیر باشه ای خدا من فقیر درگاهتم یه نظر بهم بانداز تمام.

البته لوس کردن گفتیم مراتب غقلی داره مثلا یادمه آقای فاطمی نیا می فرمودند که در استغفرالله گفتن ادامه ش یعنی "ربی و اتوب الیه" این گفتنش برای لوس کردن خودمونه حالا یادم نمیاد همین واژه ی لوس رو به کار بردند یا خیر...

robot

شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

یه مسئله ی مهم اینه که ما یا حالا عقلمون نمیرسه و جوانیم و 40 سالمون نشده یا بچگانه بعضی مون فکر میکنیم خلاصه همه چیز و عالم رو مسخره میگیریم خودمو میگم خلاصه اگه شما یه رباطی بسازی که راه بره اگه پاشد برای شما رقصید چه کار میکنی؟ میگی مگه من شوخی دارم با تو شاید اصلا بزنی خرابش کنی تا این حدو خدا تو قرآن می فرماید که اینا که ما میگیم هزل نیست و مسخره نیست که کوچیک بشماری و همینا............................


abiary

شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۷ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب همشم ثواب نیستا ولی کی شما مثل من راضی میشی در ارنتیاطت با خدا من که دوست دارم راهه چند ساله رو یکشبه بپیمایم و اوج بگیریم برم تو آسمونا در صورتیکه شاید بدون توبه و زاری و گریه و تضرع نشه ولی خوب حالش رو هم ندارم و اما ثواب شما کی راضی هستید از خدا زمانیکه مثلا ثواب کارهای خوبتون رو واریز کنه؟ یا زمانیکه به آرامش برسید. والا اینجا دنیاس هیچ چیز معلوم نیست چه بسا آدم های بزرگی که به عللی مختلف کرامت شخصی ندارند و چون اهل بیت نخواسته اند نمیتونن کرامت نشون بدن پس کرامت هم راضی کننده نیست بزار از یه دید دیگه بگم مسئله ی نارضایتیمون رو شما مثلا نماز جماعت بخونید شاید احساس شادی نکنید و شادی یه جنبه شه ولی کلی ثواب کردید که خودتون هم خبر ندارید یعنی الان تو حساب بانکی تون یارانه ها اگه واریز شد شما که علم غیب ندارید که رفته پس اگه خوشحال میشید حالا که نمیدونید ریخته شده تو حساب یا نه پس خوشحال نیستید تا برید بگیرید و شاد و شارژ بشید به قولا اگه اهمیت داره. پس ما نمیدونیم کار خوبی که کرده ایم چقدر ثواب داشته و شاد نیستسم ممکنه ولی یه کی میگه بهجت خدا بهم نمیده و شادم نمیکنه و حال نمیده خوب اگر به واسطه ی گناه کردن ماست که وای باید زود توبه کنیم ولی اگر از بیخبری ماست باید هم راضی بشیم و راه هایی بریم که شادی مون بیشتر بشه مثلا اخبار و احادیث میخونیم که بندگان خدا رو خدا چقدر دوست می داره و دنبال معمولا شادی های زودگدرند جوان ها و دو دقیقه نمیتونند نورانیت خودشون رو حفظ کنند مثل ما وگرنه مثلا من که میرم مجلس شارژ میشم وو شاد بر می گردم ولی چند ساعتی نمیگزره که گرفته میشه این حال یا بعضی موقع ها که بیرون میام از مجلس نورانی و میومدم تو راه حس میکردم که داره صلب میشه اصلا حال خوبم و بله اینجا دنیاست و نباید دنبال حال باشیم بله خدا یه حالی بده اگه شده نماز شب بخونیم ولی خوب خوشحالم باشیم یه عده چشمشون ندارند دیگه زیادی چرت و پرت نگم نباید دنبال شادی و حال باشیم نه دنیال ثواب باید دنبال خدا باشیم ولی عیب نداره مثلا مفاتیح رو باز کنیم و نماز ها مثلا حضرت فاطمه (س) با صد بار خوندن سوره ها  بخونیم تا شاد بشیم.

ghatloamm

شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۴۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

ایام ایام فاطمیه است واون روز توی مجلسمون داشتند روضه میخونند گفتن که در همچین روزایی آقا امیرالمومنین حتی توی اتاق حضرت فاطمه زهرا(س) وارد نمیشدند و جلو در وای می ایستادند تا حضرت جلوی امامش بلند نشه.

حالا من نمی دونم گوشه ای از وخامت اوضاع رو شما درک کردید که چه شده یا نه زنی که دستان شوهرش رو بسته اند و بردند زنی که  امیرالمومنینش حظور نداشته و سری داشته با در و دیوار و یه چشمان یه سری مردان نامرد و گرگ صفت دیگر حالا این زن که بهش تجاوز شده با چه رویی و چجوری با این اوضاع و احوال بدش زنی که عصمه الله الکبری است به چشمان علی(ع) نگاه کنه؟؟؟چی بگه بهشحرفی میمونه؟؟ تا حالا دیدی که آبروی زنی پیش شوهرش بره کاش فقط همین بود این شد قاتل حضرت جلوی چشمان شوهرش و آدم میمونه چی بگه و بنویسه...

korsi

شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۴۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

ایام ایام فاطمیه است و فکرشو که میکنم قاطی میکنم و یا بهتر بگم به یاد ایامی می افتم که قاط زده بودم و اینکه باور بفرمایید خیلی سخنه که فرعون شدن یعنی الان شما در نظر بگیر سه چهار نفر پشت سرهم بیان بگن بهت که چرا رنگت پریده بعد خودتم باورت میشه حالا در نظر بگیر که شوکت و قدرت ومال  و حکومتی هم داشته باشی خیلی سخته که فاسد نشی اصلا اگه معصوم در کار نباشه و به جز ولایت فقیه مون همه خرابند با شوکت و قدرت و یاد اون روزایی می افتم که با کسانی که الان نزد خودم از کسانی که میشناسم و میدونم مثلا امام زمانی اند این ها بدبین شده بودم بهشون و واقعا هنوزم شک دارم که اگه قدرت داشته باشن یا با این قدرتی که دارند شیطانی اند و فرعونی اند یا خیر؟ اصلا خودم هم اگه قدرت داشته باشم 100% طغیان میکنم و باید بدونیم که فرعون آدم کمی نبوده که داسنانش در قرآن اومده و مردم و اطرفیانش و کناری هاش دوسش داشتند و می پرستیدنش و شکوه و قدرتی داشته حالا با چنین فردی با این موقیت حرف هم نمیشه زد خودش به واسطه ی خودشم نباشه به واسطه ی اطرافیان و زن و زیور ها و حکومتش حالا  خودش به کنار بزاره هم خودش رو باز می بینی باورش شده یه سری چیزا و ما هم باید از داستان فرعون که در قرآن اومده پند بگیریم وگرنه قدرت و حکومت حرب اللهی مزباللهی سرش نمیشه آدم ببینه مستغنی هست طغیان میکنه.ان الانسان لیطغی ان رائاه استغتی.

حکومت خلیفه ی دوم هر طور باشه تجاوز کردند به حضرت فاطمه(س) شوخی که نداریم ما هم بودیم ممکن بود همینطور میشد لذا خداوند فرعون رو متناسب به احوالی که داشته مجازات کرد چه اینجا چه اون دنیا و ماهم هر به هر کداممان فرصت هایی در زندگی داده و فرعون هم شدیم و شاید طغیان هم کرده باشیم خدا کنه جزء قاتلین حضرتش نباشیم حالا.

کوچیک و بزرگ نداره ممکنه عارف بپنداریش ولی این رئیس بشه بدبخت میشه دیگه لذا شما عارفی که  رئیس بشود سراغ دارید؟اینا از پست و مقام فراری اند به این گوشه و کنارا و مثل ما ریاست طلب نیستند.حضرت مهدی (عج) اگه ریاست طلب بود راحت با قدرت میومد میگفت آی مردم دنیا و جهان حرف حرفه منه برید کنار و گوش دهید!!! (نه در اسلام آزادی مطلق وجود داره به هر صورتش)در صورتیکه سپرده قدرت رو و گذاشته کنار برای ما و اهلش که بفرمایید شما که دیدتون بیش از دنیا نیس دو روزم روی کرسی قدرت بمونید خودتون میفهمید چیه...خلاصه خیلی سخته آدم ظالم نباشه و شیاطین خیلی قدرت دارند الان ممکنه شیاطین روح مد نظر باشه و ارواح سرگردان که فکرتو عوض کنند نه شیاطین جن نه همین شیطاطین روح بیان بگن چی فکر کردی شما در زمان ما پادشاه ها به ما ظلم میکردند  و ما حق حرف زدتم نداشتیم حالا فکر کردید حکومت به ظاهر اسلامی برقرار کردین و هر حرفی میزنید به اسم اسلام کسی حالا هستید و پاداش خاص خدا رو میگیرد. اگه ببینی هم راست میگن آدم یا ظالم یا باید مظلوم باشه.

http://ali.bloglor.com/p134.html

جمعه, ۱۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۲۰ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

بچه ی حرف گوش کن که نبود!!! بچه ی ساکتم که نه! بچه ی همه ی چیز گو میخوای من. من که مشهور نیستم در بین شما وشما چه میدونی خانه ی مو کجاس یا هم مراقبت ویژه و دست و پنهان و ازاین حرفا میشه خلاصه سری دیگه باقی نگذاشته که منو بکشید یعنی داشت آقای فاطمی نیا (ره) تعریف میکرد امروز که نه دیروز که گوش میدادم سخنرانی شون رو که اگه سر رو بیان بگویند مسلمان میره مسلمون رو میکشد.

عجیبه ها که طاقت نداریم یا حتی حدیثه که اگه ابوذر( که این قدر مقام داره ها)(حالا اگه ابوذر باشه و غلط نگم) میدانست که چه چیز در قلب سلمان میگدرد او را میکشت!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

یعنی چه؟ شما چه فکر میکنید در باره ی این جمله آُیا قبیحانه فکر می کنید ککه مثلا به این دلیل سلمان را میکشد که سلمان (مثال میزنیم ها و در مثال چای هیچ مناقشه ای نیست) که سلمان محرم زن شماست که میرفته ابوذر میکشتتش یا چیز دیگری؟ آخه این شیخ نشین های عرب بحرینی بود فکرکنم میرفت با زنا دست میداد میگفت من فرق داره موضوعم حالا کار نداریم به این کار دارم که چه سری در قلب سلمان بوده و از چه منظر ابودر میخواسته در اون صورت سلمان را شهید کند؟ از نظر مثلا غیرت؟؟ چون ما کار (چی بگم) از یه مسلمان ناب بشنویم فورا میگیم خوب غیرتی شده. خوب داشتم میپرسیدم بله چه در سیته ی سلمان نهفته بود آیا نباید گوشه عزلت در پیش میگرفت و میرفت پیش خدای خود و مثل ما هم برای شما کلاس نزاره و منم جونم رو دوست داشته باشم یعنی میخوام بگم به خاطر گناه کبیره ای که انجام میدادم و خدا منو ببخشه یه سری راز توسط بنده باز میشد و... حالا دیگه چه طوری زنده موندم بماند خودتون حساب کنید

حالا هم هنوز تو اون هواها برم داشته  و به خیال سختی های اون موقع سیر میکنم در حایکه بوی سیب سرخ رو هیچ روزی نتونستم استشمام کنم و برسم به روزی که یه بارم شده رسیده بوده امیه آخه این راهش نیست ولی چه کنم خدا هم اگه از راهی که گفته بنا بر داستانی که شنیدم کهفکر کنم موسی یا پیغمبر دیگری میبینه که فردی سه روز داره زاری میکنه که خدایا منو ببخش بعد از خدا سوال میکنه خدا میگه اگه این اشکش با آب بینی اش هم مخلوط بشه (تا اینجا) نمیبخشمش مگر از راهی که بهش گفتم وارد شه. خوب چرا بعضی ازما بعضی مسولیت های سخت رو قبول میکنیم و بارش رو بر دوش میگیریم فکر کردی توبه کردن مسولیت سنگین نداره بر دوش اولش اینکه دوباره اینکارو نمیکنم دیگه حساب کن مسول کار دیگران بشی این دیگه چه توبه ای میخواد. ان شالله هممون آخرش مریض؟ نه شهید بشیم...همین

vcz

جمعه, ۱۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۱۱ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۶ نظر

امروز به یه چیز دیگری هم فکر کردم و اون اینکه آقا دنیا محل گول خوردن و دلم میخواد اگه زنا میشنون توجه کنند چون در مورد اونا بیشتره الان شاید شما از عالم برزخ خودتون و چه برسه قیامتتون اطلاع دقیق ندارید که در چه نقطه ای قرار میگیریم و چشممون هم باز نیست و این راه بازه که بفهمیم ولی ما عموم مردم نه علم غیب داریم نه چشم برزخی فقط میدونیم که دنیای فریب است حالا چه عیب داره یه زن گول بخوره( بترسه) یا شوق داشته باشه یا هر دلیل دیگری باشه که حجابش رو درست رعایت کنه در جوانی؟؟؟آخه معلوم نیست چه حساب و کتابی داشته باشند یعنی با گول خوردنشم نه از روی یقین مثلا عذاب کسی که بد حجابه رو ببینه بعد که برای ما رخ نمیده ولی بالاخره بپوشونه خودش رو و تفریطانه از بدحجابی بدش بیاد و یه کم سخت تر از واقعیت وسواس داشته باشه نه اینکه نظر تنگ باشه و هر کی مانتو پوشیده بود مثلا رو چیز بدونه نه مانتو هم بخشی از حجابه ولی قرص مقنعه ش رو بچسبه چون ما که خبر نداریم چمون خواهد شد و داستانی بود از رجبعلی خیاط که در دوستش تصرف کرد و زنی بدحجاب که داشت از خیابان رد میشده یعنی با موهای بیرون ریخته رو تصرف کرد در دوستش و بهش گفت ببین و دید که شعله های آتش احاطه ش کردند و حالا درست یادم نیست  و بعد اینکه دو سه بار عرض کردم اینکه یه زنی بوده حجابش رو توی خانه هم رعایت میکرده جلو بچه ها بعدا میفهند بعد مرگش که اینکارو کرده بوده که بعد از سالیانی هنوز جسمش نپوسیده بوده زنا آسونه کارشون و ظاهرشون رو مرتب کنن کلی پیشرفت کردند  و چیز خواصی نخواسته اند ولی مردها خیلی پیچیده تر  و درونی ترند و البته موذی تر و البته با ایمان تر چون درونشون معلوم نیست چیه حالا صورت فرشته ها چطوریه تا حالا بچه ی راهنمایی به قبل یعنی طرف دبیرستان پسرا رو دیدین؟ بعضی هاشون  معلومه مخ اند و هوش و دکاوت دارند انگار فرشته اند و معصوم هم هستند متنها فرشته ها که ریش و سبیل ندارند ولی مخصوصا مقرب هاشون تیز هوش تر و عاقل تر از اون آقا پسره توی اون سن هست و ما معمولا وقتی بزرگ میشیم چهره ی کودکانه خودمون رو حفظ نمی کنیم و ما مردا بعضی موقع ها حالانه از روی گناه بلکه دیگه مثل فرشته ها نیستیم که و نه زن ها که از ظاهرمون معلوم باشه ریش هم در میاریم هر کس به سبکی خلاصه مطلب درونمون پیچیده است و ممکنه طرف (مرده)شکلش مثل خل ها باشه یا جاهلان ولی درون خیلی زیبا و فرشته صفتی داشته باشه و پیچیده است دیگه.

khoo0f

جمعه, ۱۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۴۸ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

داشتم دعای 31 رو شروع کرده بودم که بخونم و دو سه خطی رو هنوز تموم نکرده بودم که بعد یه مساله ی باز شد که هزار سال دیگه هم تو روانشناسی و شناختی بخونیم پیدا نمیشه و حل نمیشه اصلا و نظریه خودمم تا حدی داشت غلط میشد و غلط بود تا به این جمله از دعا رسیدم:{{و یا من هو منتهی خوف العابدین}}

بدون مقدمه اینکه آقا یکی پیدا میشه میگه من از هیچی نمیترسم جز خدا خوب این داره معمولا چرت میگن و ما این جملات رو شنیدیم ویکی پیدا میشه میگه من از خدا میترسم که همچین گناهی بکنم.

یعنی میخوام بگم بعضیا خدا رو اسمشو میارند که کلاس بزارند که ما از مارلوک نمیترسیم بعد اسم خدا رو میارن که ولی از خدا میترسیم در صورتیکه در این جمله از دعای صحیفه اومده آخر ترس عابدان خدا است. یعنی چه؟ یعنی عابد باید از خدا بترسه حالا اگه نمیترسه یا گناه میکنه همینطوری راحت این یه مریضی داره و مشکلی داره مثلا غرق در دنیا است و باید ما همه بترسیم فقط از خدا این طور نیست که اگه نترسیم از خدا و غیرش شجاعیم یا مشکل داریم یا مثلا راحت نیستیم اگه از خدا بترسیم مرض بگیره راحت بودنش میخوام هم که نباشه آدم باید یه خوفی بنابراین از خدا داشته باشه که مثلا گناه نکنه یا اون نعمتی و محبنی حالا اگه داده باشه خدا بهش بترسه از خدا که ازش گرفته نشه یا اصلا از آتش خدا بترسه و خلاصه یه خوفی داشته باشه و خلاصه آخر خوف عابدان هست  خدا در صورتیکه ما ترس از خدا رو بازی میگیریم و به شوخی و مسخره گی میگیم از  سوسک نمیترسم و از هیچی نمیترسم جز خدا و معلومه دروغم میگه چون باید بگه از خدا میترسم اصلا حرف چیز دیگری در میان نیست و باید بترسم و این مرض نیست در روانشناسی یعنی نباید باشه که یه آدم از خداش بترسه نباید که بهش قرص و دارو داد آدمی که میترسه از خد و خیلی کارهایی که ماها راحت میکنیم انجام نمیده و من خودمم دچار تناقض شده بودم قبل از خوندن این جمله و قبلنا که نباید از خدا ترسید خدای به این مهربونی درسته ولی خوفه رو هم باید دید که این چه دیده که از خدا میترسه میترسه یه چیزی رو خدا ازش بگیره یا دور بیافته مثلا. پس این چیه که میگه مهر کردند و دهانش دو ختند هر کسی را که سری آموختند و ...

میدونی آخه بعضی ها خیلی زرنگند میگه ما از خدا نترسیم و باهاش دوست بشیم بعد هر کاری و گناهی و فسق و فجوری خواستیم انجام بدیم در صورتیکه عالم محظر خداست نباید در محظر خدا گناه کرد!میگه خدا که میبنتمون بهمون عادت داره دیگه در صورتیکه این ول شده از درگاه و افتاده پایین خدا نجاتش بده و خودمون و پرده ی حیا و عفت پاره گشته وگرنه اولین گناهی اولین نامحرمی که دید ترسید از نگاه کردن و قلبش تلوپ تولوپ زد یادش نمیاد شاید از بس گناه کرده!!! خوب حالا چه کنیم؟ هیچی من که میگم برم ادامه ی دعایم رو بخونم و اتفاقا در مورد ذکر توبه و خواستن توبه بوده این دعای 31 صحیفه برم بخونم ببینم چی میشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

aSca

جمعه, ۱۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۴۳ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

امروز داخل نماز توجه نمودم دیدم با توجه به اینکه آیت الله العظمی فاطمی نیا توی یه سخنرانیشون عرضه داشته بودندیه(البته با توجه به اینکه من قاطی نکرده باشم و مطالب رو پیوند نداده باشم) که قریب به این مضامین که با پیشرفت جدید هر روزه که دستگاه هایی میاد اینا هر کدومشون بدونید یه مضراتی هم دارند برای مامثلا مبایل که از وقتی پیداش شده پرندگان مهاجر مسیر خودشون رو گم می کنند!!!یعد یادمه توی سخنرانی که گوش میدادم حضار هم خندیدند.خلاصه ما که نمازمونو خوندیم. ولی سوالی برام پیش اومده بود که ثله من الاولین و قلیل من الاخرین جوابش بود که گروهی از مردم مقرب از اولین هستند و گروهی قلیل از آخرین بعد به خودم گفتم ما که آخرین هستیم یه دلیلش شاید همین پیشرفت ها و راحتی هایی که اومده جای انسان رو پر کنه در کوارخانه ها و سیفیجات؟؟(چی دارم میگم سیفیجات چیه دیگه!!!) خلاصه ما این نمازی که  میخوانیم با پیشرفته شدن دستگاه های تلوزیون و رادیو و ضبط صدا و صوت دیگه نه حالی میمونه و خلاصه شکست میخوریم از دست دستگاههای شیاطین واون موقع ها که این چیزا نبوده مردم مستقیم وصل میشدن و نمازشون رو میخوندند و سیمشون وصل میشد تلوزیون نبود که (خوب حالا نگاه نکن شاید میگی به من!!) حواس پرت کنه مثلا و بشینیم اول فیلمه رو ببینیم خلاصه حواسشون جمع بوده  سیم وصل نه مثل ما هر دقیقه یه گرفتاری و کمبودی احساس شد..و گفتم شاید یه تفسیر جزئی همین باشه از این آیه چون سوالم تو نماز این بود که حواسم چرا مثل قدیم جمع نیست و دارم به ماورا فکر میکنم!!! نمی دونم والا.

خلاصه بالاخره کنجکاو شدم که تفسیر آیت الله طباطبایی رو بخونم از سوره ی واقعه و فهمیدم که منظور اینه که بیشتر مقربان مال دوران قبل از اسلام بوده اند و قلیلی از مقربان بعد از اسلام.بعد یه سوالی برام ایجاد شد و پیش اومد طی مباحثی که با مادرم کردم که بله آیا منظور کیفیته یا کمیت؟ البته وقنی که پرسیدم در مورد این آِیه که چرا قلیل شون در آخرند و بسیارشون در اون زمان که عرض شد خوب میگفت مامانم افرادی که  قبل از اسلام بودند تعدادشون بیشتر بوده تا زمانی که ما هستیم خلاصه مطلب منم گفتم این منظورش از نظر کمیته یا کیفیت؟؟؟نمی دونم والا ما که به دینمون خیلی اعتقاد داریم و دنبال گمشده هایی هستیم که با آمدن امام عصر رفع بشه و دیگه امیدمون بالاست نسبت به دینو حتی آیت الله حائری هم در سایتشون نوشته بودند که امید زیادی دارند به آینده ی حوزه و از این حرفا خلاصه اینم از این.

و در قسمت {{بحث روایتی}} هم در تفسیر المیزان بعدش این مطلب اومده که:

بحث روایتى
در الدر المنثور است که ابن مردویه و ابن عساکر از طریق عروه بن رویم از جابر بن عبدالله روایت کرده که گفت : وقتى سوره واقعه نازل شد و در آن آمده : ((ثله من الاولین و قلیل من الاخرین )) عمر عرضه داشت :
یا رسول الله جمعى کثیر از اولین ، و اندکى از آخرین ؟ رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) فرمود : بیا و بشنو که این آیه هم نازل شده : ((ثله من الاولین و ثلة من الاخرین )).
آگاه باش که از آدم تا من جزء ثله اولین است ، و امت من ثله آخرین است ، و ما هنوز ثله خود را تکمیل نکرده ایم ، وقتى تکمیل مى شود که بتوانیم شتران خود را در بیابان هاى سودان بچرانیم . (و یا سودانیان ما را در چراندن شتران کمک کنند) در حالى که از گویندگان لا اله الا اللّه باشند، و شهادت دهند که براى خدا شریکى نیست . سیوطى بعد از نقل این حدیث مى گوید: ابن ابى حاتم این حدیث را به وجهى دیگر و بدون سند از عروه بن رویم نقل کرده است .

ghjuuh

جمعه, ۱۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۲۹ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

دیشب مجلسی بودم به نام اهل بیت و اینایی که میگم رو خودم رو دیدم که عرض میکنم یعنی حال خودمه نه حال شما شاید حال شما هم باشه  نمی دونم ولی یعنی منظورم اینه که با کسی کاری ندارم.شمام نداشته باش!

مسئله ی ایام فاطمیه مسئله ی ناموسیه اصلا ظلم شده به ناموس علی(ع) و خیلی خیلی راحت ما میتونیم جز همون ظالم هایی باشیم که این کارو کردند منتهی فرصت داده شده و پیامبر (ص) در بین ما نیست پس په خوبه تا میتونیم زود عوض بشیم چون اگه حضرت مهدی (عج) هم ظهور کند در بین ما یکیمون باید پا بر جا بمونه( در اون صورت بدش ها) یعنی خلاصه امام معصوم هست ولی ما کچاییم؟ و در چه عالمی به دور از او و خود سرچ می کنیم؟؟؟ خلاصه ایام فاطمیه است و ما می تونیم جز ظالمین باشیم که به حضرت زهرا (س) تجاوز نمودند خدا لعنتشون کنه ولی خیلی راحت تر از مردمی که کوفی شدند اینو بدونیم ها که خیلی راحت تر از مردمی که امام حسین (ع) رو دشمن دانتستند میتونیم دشمن باشیم و اونور صحنه و خیلی آسوننر چون مسئله ناموسیه. ظلم اصلا مسئله ش خیلی پیچیده هست و ظالم  نمیفهمه اصلا که داره ظلم میکنه چون میگه لااله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین. یعنی خیلی پیچیده است ظلم.

ولی ما که جوانیم فرصت بهمون داده شده که توبه کنیم اگه نگاه به نامحرم کردیم توبه کنیم گریه کنیم اگه خدایی نکرده از سیستم فیلتترینگ خدا و مخابرات روزی حالا پیش اومده رد شدیم (همینام ظلمه دیگه در حق خودمون و حتی کسی اگه باشه!!) خلاصه باید حواسمون جمع باشه که چه کاره ایم در این عالم بزرگ و تا یه زمانی با ما خدا کنار میاد بسته بهگناه و م عمدا مثال دیدن نامحرم رو زدم وتصاویر و فیلم های مستهجن تا حواسمون باشه که ظلمه چه راحت میشه ظالم بود و از جرگه ی الهی بیرون اومد و اصلا گوییا دشمن و قاتل ائمه شد به همین راحتی که گفتم والله.تا اینکه دیگه دست بلند کنیم بر روی زن و از این ظلم ها دیگه بگدریم.

 

hjfi7

جمعه, ۱۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۱۸ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

داشتم الان پست های قبلیمو میخوندم به یه پستی که موضوعش لیطغی بود بر خوردم دو تکته عارض اهمیته نمیخوام برگردم ولی خوب اول این که گفتم آقای فاطمی نیا یه جوراییی کنار نیومد منظورم این بود که یه توضیحاتی دادند بعد گفتند مثلا وضو گرفتن با آب سرد یه کمی یه طوری هست حالا من دقیقا یادم نیست یعنی بهتر درسته سختره این یک دوم اینکه بعضی ها از خوشی ندارند نمیگم بهشون خوش نمیگذره ها مثلا امام حسن شهید شد فکر کنم امام حسین گفتند که بعد تو من موهایم را شانه نمیزنم و عطر نمیزنم خوب این عظمت امامه ویا همسر گرامی امام حسین در سایه ننشستند یا اصلا بعضی ها رو میبینید که از عزای حسین همیشه داغونند درسته همیشه سیمشون وصل نیست و خوشند ولی خوشی نمیکنند توی دنیا یعنی میخوام بگم اینا هم هست حالا مخالف خوش گذرانی نباشیم بابا دنیا دو روزه برای دیدن چیزهای عجیب بعد از مرگمون باید خودمون رو آماده کنیم و مانند امیرمومنان بترسیم یه کمی لا اقل ما از کمی توشه و تقواست توشه و خلاصه چیزهای عجیب زیاده در دنیا ولی نشانه است نشانه ی وجود خدا که اثبات کنه ولی چیزهای عجیب دیگری که خیلی بیشتره  و ما اصلا مجبورا توش گیر خواهیم کرد زیاده اونور که بخوایم فکر کنیم بهشون و ناچاریم اون دنیا اگر به بهشت میریم خوش باشیم یا اگه به جهنم میریم ناخوش حالا چه عیب داره حالایی که مجبور نیستیم که ناخوش یا خوش باشیم به یک خوشی لحظه ای دین و دنیامون رو نفروشیم و بزاریم کنار همین دیگه السلام علیک یا ابا عبدالله السلام علیک ایها الشهید مظلوم

p138

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۲۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

الان از نزد قرآن باز می گردم یعنی داشتم میخوندمش بعد یهو رسیدم به جهنم داشتم فکر می کردم ضمینه و استعدادش رو آیا دارم که به یه بهنونه ای هر چی باشه یعنی خدا نمیتونه در زندگی هر لحظه ای مو چیزی رو  پیدا کنه به نام گناه و برای همون یکیشم که شده حالا درسته خدا غفوره برای همون یکی بفرستتمون جهنم پس این همه که گفته نکنه یکیشم من باشم که بره جهنم خلاصه درخت زقوم یعنی واقعیت نداره که میوه اش شبیه سر شیاطینه؟؟؟ خوب بالاخره هست اینا و یه سری که میبیننش و حتما خواهند دید همش که عمر و ابوبکر و یزید نیست این همه تو قرآن اومده اگه منم باشم چی پس که ببینم جهنم رو!!!


sdfda

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۱۷ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

معتاد شدم باز انکار باید چیزی بنویسما....

شیطون رو باز بیاریم بالا و پایین:

یادمه در مورد ابلیس با پدر بزرگم صحبتم شد می گفت یه سجده نکرد اما بعضی ها هستند اصلا نماز نمیخونند!!!!شاید اینطوری می گفت و در جایی هم شنیدم استاد فاطمی نیا میگفتند که شیطان که سجده نکرد خدا بهش گفته که تو رانده شدی اما به ما و امثال ما گفته:ای کسانیکه اسراف کردید در گناه از رحمت خدا(هنوز) نا امید نشوید!!!! و فرستاده دنبالمون و روز قیامتم شیطان طمع میکنه که بخشیده بشه از بس خدا میبخشه..

dsafdsf

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۰۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

الان تسبیح رو دوبالره برداشتم و چند تاذکر جون و آبدار گفتیدم..

تا کی بابا مسخره بازی میخوام بکنم و بگیرم عالم به این منظمی رو تاچه سنی؟ حالا قبلا زیر 18 سال بود!میگفتیم حتی اگه برای شادی وبارک الله گفتیدن چندنفر خودمون روبه بازی بدیم عیبی نیست میبخشن اصلاشما چه طوری حال من اینطوره که ببینم چند ملت دارن گناه میکنن و توصفش ایستادن (وای بر من) منم مسخره میکنم و شوخی میگیرم و یه پوزخند میزنم به این زندگی (گهیم) و وارد صف میشم وگناهشون رو انجام میدم آخه تاکی ؟آخه بگو سنی دیگه گذشته دیگه وضع وضع قبل نیست باید یه کم جدی بشم و عالم به این منظمی و بزرگی رو بخوام و خدا رو موجودی جدی یعنی خقیقی بگریم درسته یه زمانی گناه زیادکردم و سنی نداشتم یا با گفته هام عده ای رو گیر انداختم و مجبور شدم زیرکانه پرشون بدم به وادی ای که میخواستم وسواستفاده کنم ازاحساساتشون اما همیشه نه گناه کنی توبه نتونی بکنی یاتوبه بشکنی مسخره کردی باید به وادی مسخره کنندگان وارد شی دراون صورت وگرنه خدا که با کسی شوخی نداره اینا رو میگم که نگی نگفتی ها میگم که وقتی به سن قانونی من رسیدی الکی نشینی و انتظار رسیدن رحمت الهی باشی نه ناامید نشی ولی یه خورده سخت میگرند بهت ودیگه سنت بالارفته ممکنه عقلت زیادتر نشه مثل من ولی سختگیریه هستش هنوز و باید توبه کنی و توبه سخته یا تسبیح دست بگیری 100تا ذکر بگی و نورت روهم نفروشی تا گیرت اومد و مصرفش نکنی و به قول آیت الله فاطمینا ولخرج نباشی .وگرنه طوری نشده...........................یه کم نصیحت خودمون بودکه جدی بگیریم این دنیاچه برسه عالم رو و هر کی هرطرف رفت نباشیم و پشت سر مردم بریم ببینیم چی میشه وکی راست میگه حق معلومه و قرآن در دسترس بلکه به روال بازی کردن مثل فوتبال نیست که خداعالم رو خلق کرده باشدو تا مابازی کنیم و خودش داوری یامربی نه بازی نیست تو کار جهان جدی است گرچه ما رو ول کرده باشن مثل ببعی یه جا برای خودمون توعلفزاربلند و سبز سبز بچریم وخوش باشیم و کاری کرده باشیم که از هر دو جهان ول یا هم خودمون بابازی و شوخی گرفته باشیم بله همه گناه میکنن مام روش همه اینکارو میکنن مام...ئه نباید اینطوری باشه

این روزا خیلی خوش بهم نمیگزره همش فکرمیکنم که از خدا میخوام بیش ازاینی که دور شدم دور بشم صدام دیگه قشنگ نیست چون نمیتونم خوب بخونم برای خدا وبرای خدا کارکردن واخلاص از زندگیم خارج شده و فکر میکنم اگه بههمین منوال بگذره اصلا یه کافر ضد انقلابی کفر گوی بی خاصیت بشم و نیاز به دعادارم که برام بکنه امام زمان و از بسشاید با خدایی نکرده با آبروی امام زمان بازی کردم تحت اشراف ایشون نیستم به قول آقای فاطمی نیا که میگفتندکه کسانی که با آبروی امام زمان بازی کنند اشرافیت رو بر زندگیشون بر میداره آقا.

faehw

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۵۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

نمی دونم داشتم در مورد درخت خرما و نخل فکر می کردم که بله حالا نه تو این شهری که زندگی می کنیم نه تو شهر مادر و پدر و اجدادیمون درخت خرمای ول زیاد دیدم بعد گفتم این چوبش کارایی نداره؟ و به درد میخوره یا نه مثلا برای صنعت کاغذ سازی که اینا ول به امان خدا گذاشتنشون بعد یاد آخرین باری که اونجا تو اون شهر (جهرم) رفتیم افتادم که داییم برای کچ(یه ماده  سفید درون مغز درخت خرماست) آورد و خوردیم و گفت زیاد بجوش و خوشمزه م بود خلاصه بگذریم داشتم فکر میکردم که گفتم بله حضرت نوح (ع) هم از چوب درخت خرما ظاهرا ساختش:

خلاصه حالا رسیدیم به اونجا که منبع فکر فکر میاره...

خلاصه اگه به ما وحی میشد فلانی 40 روز دیگه میخواد یه اتفاقی بیافته کما اینکه بچه کوچیکا براشون پیش میاد این چیزا یه طوری میفهمند اطراف رو و تمرین داده میشند یه طوری که بازگو هم نمیکنند مگه همه چیزمثل علم روانشناسی است که باید گفته بشه وحی درونی و الهی است خلاصه توی سن ما اگه بهمون آماده باشم بدن که مثلا برف میادا ما میگیم بزار حالا بیاد تا بعد یه چاره ای می اندیشیم حالا چقدر توکل داشت حضرت نوح که شروع کرد یا علی ساختش خیلی ایمان میخوادا حالا این همه به ما میگن تقوا داشته باشید خوب حالا ببین نه موفع گناه کردن و نکردن از پسش بر میایم رفوضه نمیشیم مثلا در حالیکه هیچ پیش زمینه ای نداریم میشییم پس نوح (ع) این همه صبر کرد و اصلا ما باشیم جای نوح میگیم تکنولوژی ساخت کشتی رو نداریم بابا ولمون کن بریم ای خدا همین ما رو (شانسکی) نجات بده ما که بنده ی خوب تو هستیم بسه دیگه و هیچی دیگه فرمان خدا رو هم گوش نمیدیم این چیزا داستان الکی نیست که برای همه ی ما پیش رخ میده این رخدادها در زندگی حالا..یه سری هم اگه مثل نوح بهشون بگن اصلا باور نمیکنند بعد نشتستن میگن چرا وحی نمیشه به ما اصلا منبع سری وحی و حرمت رو نشکوندن یه سیری داره برای خودش که خودتم تا کلی وقت اصلا نمیفهمی و دست خودمون نیست این چیزا شاید بستگی داره چه سیری داشته باشیم و چقدر حریم و حرمت نگاه داریم......................

fga4r

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۴۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

شما یه دو راهی رو در نظر داشته باش که از یه طرف به یه زن میرسه نهایتا نامشروع و از یه طرف آخرش شهادته کدومش رو بر میگزینی؟؟ سوالی است سخت شاید تو زرنگ باشی و نهایتا بگی که مشروعش میکنیم راه زن رو ولی تو این دوره زمونه والا آدم میمونه که چه کارست و داره چه میکنه و کجا میخواد بره نهایتا و چه میخواد اصلا خیلی سخته زندگی...پس این همه شهید واقعی دادیم اینا چه کردند؟

dinni

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۲۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


خوب رفته بودم مسجد ظهری و داشتم فکر می کردم که بالاخره مثلا بگیم اللهم اغفرلنا ذنوبنا یا بگیم اللهم غفرلی یا بگیم اللهم غفرللمومنین و المومنات کدومش بالاخره درسته که اگر برای دیگران دعا کنیم خدا فرشتگانی داره که از طرفش برای ما دعا می کنن و دعای فرشته ها مستجابه ولیکن بعضی وقتا هست آدم پرروی میشه و میگوید که اصلا من گناهی نکردم پس خوبه که اعتراف کنیم که گناه کردیم و برای خودمون هم دعا کنیم تا مغرور نشیم که کاری نکردیم و دعاهای امام سجاد هم در اعتراف به گناه برای خودمونه دیگه...

diinini

چهارشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۱۷ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


اگه ازدواج سنت پیامبره چرا پس حضرت عیسی(ع) ازدواج نکرد؟؟؟ بله در اینکه سنته حرفی نیست اما اینا سنت شکنی میکنن نه که هر وقتی و زمانی و شرایطی رو بست بدیم به حالامون و اینکه چی میخواستم بگم بله حالا ما کاری به عرفانش نداریم میبنیم که اگه ازدواج کنیم بیش از یک ماه دوام نمیاره این پیوند مقدس بعدش میخوایم چه کنیم؟ پس چی شد؟ سرکوبش میکنیم به هر نحوی که دلت بخواد الان مو اصلا میل به ازدواج ندارم و این بده ولی ممکنه در این بی میلی شرایط جامعه و سطح فکری مذهبی و کلا شرایط که زورکی نمیشه تبلیغ کرد مثل پوشاک بچه که بریم حالا به سراغش ولی ممکنه شرایط کلی یه زمانی برسه اگه به فکر منی که بگم غلط کردم که بی میلم باید ازدواج کنم اولشم سطح فکری خودما وگرنه من همیشه از قبل فکر اینجاش بودم که باید توی تله ی زن و زندگی و ازدواج بالاخره گیر کنم آیا شد...
مگه حدیث نیست که هرکسی بی نیازی بورزه و نیازش رو پیش بندگان خدا نبره و از خدا بخواد و تلاش کنه خدا خودش نیازشو رفع میکنه...البته حالا نمیخواد فکرای عجیب و غریب کنید..

dini at

چهارشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۱:۰۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


این هم سخنرانی ذیگری از آیت الله فاطمی نیا در مورد اول مظلوم بودن امام علی (ع).

http://www.4shared.com/mp3/YDCEt7fL/ss50.html