بسم الله الرحمن الرحیم
دوشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۴، ۰۶:۱۹ ق.ظ |
محمد علی رضائیان جهرمی |
۰ نظر
الان قبل نماز صبح یکی از مجنهدان بزرگ شفکه ی فارس داشتن صحبت و بحث میکردن که از دنیا رفته اند آیا؟؟ خوب تو تلوزیون بودن عکس و صداشون که?!حالا بگذریم بازم ظاهرو دیدیما! باطنا هم شهدا زنده اند حالا چه برسه مجتهدان بزرگی مثل آیت الله مشکینی ره که خعلی بزرگ بودن خلاصه ما قرار بود جلوی تیلیویزیون بشینیم به گفتگو با خدا یعنی نماز خواندن! هنوز که جرات گفتگوی خاصی ندارم موقع تلوزیون و میگن داره با خودش حرف میزنه و خانواده شاکی دکترا مشکوک و حسود و سیستم و نفوذ مانع و خوار میشه اگه من صحبت کنم حین تماشای تلوزیون و جنبه ش نیست فعلا! و یه نکته ای هم هست قبلش بگم اینکه آقا سریع اینا موضع میگیرن یعنی نگاه میکنن میبینن من چه حالتی روحی دارم و بسته به اون حالت جلو میان این اشتباه است و قبلا هم گفتن نیروی مریض بفرستی توی تیوی خوبه نیروی خوبم خوبه یعنی رحمت اگه باشه و من قوی و خدایی باشم دیگه سنجش روان و صدا مخصوصا صدا و اینا موضع نمیخواد بگیری دیگه سیاست ما از تحریم گذشته باید بر سر خارجی ها سوار شیم نه کنار بیایم باید قوی کار کنیم حالا من جنبه ی فحش خوردن از دوبلور هارو ندارم و عصبانی میشم ولی اگر خدایی باشم کوتاه تحمل و مثل داداشی قهرمانن کشور نمیشم اگر سیستم روی من بند باشه اینطوریه. خلاصه آقا ما قبل نماز سخنان رندانه ی آیت الله مشکینی ره رو شنیدیم امیدوارم معنی رند رو فهمیده باشین دیگه که حقیقتش معلوم نیست یا طوری عمل کرده ناشناخته یا مثلا نمیشه فهمید داره چه میکنه و از این قبیل چیزا یعنی رندی خلاصه صحبتاشون رو کردن و به دلم خورد میخوان دعام کنن چون نماز میخوندم و حرفشون رو گوش دادم بعد نماز دلی صاف بودیم خلاصه من با خودم گفتم که این ها زنده ان کجان مثلا؟ یعنی میشه باهاشون ارتباط داد حالا من تنهام تو خانه؟؟ چرا حس تنهایی داریم ما ها چون خدایی نیستیم وگرنه خدا بهترین انیس و مونسه چرا ما حس کمبود داریم چون خدا رو نداریم در قلب چون مومن نیستیم اگه مومن باشیم تکنولوژی حتی همه چیز درسته ولی اگر نباشیم انتظار داریم چین بسازه و کاری هم ما نکنیم و اصلا کار کردن رو ننگ میدانیم چون رو نفت خوابیدیم مثل من که گنهکارم و تو خونه نشستم و زن ندارم پس به گناه ممکنه بیافتم و وقتی گناه افتادیم دیگه حال کار کردن نیست ولی اگر زنی داشتم به عشق ارتباط شبانه ممکن بود صبخ تا شب برم کار کنم و اینجا خدمت شما نرسم خخخخخخــ شوخی کردم بلخره زنم خوبه. خلاصه چی میگفتیم؟ بله خدا باشه ما کلی رفیق داریم ولی هی گناه میکنیم و زن میخوایم شوهر میخوایم هی حس تنهایی میکنیم البته زن و شوهر خواستن نیازه شرعی و حق و قانونی است که باید همه بخوان ولی حس تنهایی هست که میگم بده و نباید بترسیم و حس تنهایی کنیم تا خدا هست وگرنه اگر باران ابی عبدالله الحسین(ع) خدا رو نداشتن کافی بود اول سپاه دشمن رو ببینن و فرار کنند یعنی من اگه بااین احوال بدمپا بفرار میزاشتم و همه ی کفار همین طورن حتی رزمی کاران قوی چینی اگه موج سپاه دشمن رو ببینن که چند هزار برابر خودشونه و جمع شدن که بکشنشون دنبال یه سولاخ میگردن برن قایم شن در زمین فقط باید خدا باشه و یقین خلاصه بزرگان ما نمرده اند و میشه باهاشون ارتباط زد مثلا با عکسشون صحبت کرد اینا دعامون میکنن ولی من نه من فکر میکردم چقدر تنهاییم و مظلوم و ناامید شده بودم که حق نابود شده یعنی بعضی موقع ها که دلم سیاه شه اینطوری میشم و خودم رو بزرگ میکنم درصورتیکه این بزرگان میتونن دعامون کنن از بالابالاها و نجاتمون بدن کافی است که دست خدا رو بگیریم و به آغوش خدا بازگردیم و مثلا نماز بخونیم و از ته دل با خدا دوستی کنیم و عناد نداشته باشیم!
- ۹۴/۱۱/۱۲