اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۱۶۶ مطلب در آذر ۱۳۹۵ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

چهارشنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۵، ۰۲:۱۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

  • ایجاد آلبوم جدید
  • 177

    37 تصویر

بسم الله الرحمن الرحیم

چهارشنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۵، ۰۱:۲۷ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


بسم الله الرحمن الرحیم

چهارشنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۰۱ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


بسم الله الرحمن الرحیم

چهارشنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۵، ۰۷:۳۶ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


بسم الله الرحمن الرحیم

چهارشنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۵، ۰۷:۲۳ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۵، ۰۷:۵۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۵، ۰۷:۵۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۵، ۰۳:۵۰ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


همیشه خودت را نقد بدان تا دیگران تورا به نسیه نفروشند!

سعی کن استاد تغییر باشی، نه قربانیه تقدیر!

درزندگیت به کسی اعتماد کن که بهش ایمان داری نه احســــــــــــــــــــــــاس!

وهرگز به خاطر مردم تغییر نکن!این جماعت هرروز تورا جور دیگری میخواهند!

مردم شهری که در ان میلنگند،به کسی که راست راه می رود میخندند...

بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۵۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر
یه مبحثی هست بیشتر به درد مجردا میخوره و اگه ما بازشم کنیم میگن مشرک شده کافر شده بلخره می و باده که چیز نجسی نیست شبیه پیشابه هرچی هست ولی به یاد زن خوشکلیه که تو ذهنمونه ببنید ما میریم بهشت و در بهشت حوری است و اولا نماز نمیخونیم دوما در بهشت یه مرد که نیست تو بهشت زنه و در بهشت مرد هم یک حوری و زن تشریف ندارد یعنی در عالم ملکوت زن ها 200 تا شوهر دارن حتی برای سکس چه برسه راهنمایی و استادی اینجا باید مطهر بود یعنی عادت بدی نداشت ما در بهشت نماز واجب نیست بخونیم با زنه حال میکنیم کما اینکه داریم ذکر خدا میگیم حالا اینجا ما اگر از یک زن بزرگی خوشمون بیاد و در ذهنمون باشه اینجا شما اگر به یاد زن صلوات بفرستی 200 تا زن تحریک میشه و روانشناسان زنگ هشدار که ما همه رو سکسی کردیم اگر نوجوان هم باشیم و بودیم از فیلتر رد میشذیم همین قضیه بود بر سر هسته ی خرما که دخل آمریکا رو دراورد و الانم باید قرض ضدسکس بخوریم سر این موضوع که همه رو سکسی کرده بودیم با گذشتن از فیلتر! خوب لذا الان مجردیم و قضیه ی جنسی طوری نیست که متجاوزگرانه باشه اگر زنی بهمون داد و فکر کرد تحریک میشیم حالا اینجا شما که ذکر بگی صلوات بفرستی به یاد تن زنی اینجا چون ذکر میگی صلوات میفرستی 600 تا زن جهنمی تحریک میشن که بهت تجاوز کنن اگر اون زن و شما قوی باشی قوی بودن یه بخشش اینه که خودارضایی نکنی! یعنی فزشته ها ارواح جهنمی رو میگیرن که بهت حال بدن تو هم زیر پتویی و شلوارت پایینه از قضا لذا چی میشه هیچی اگر ما  خودارضایی میکردیم بهشتنون از آتش جهنم میسوخت حالا ذکر میگیم پس جهنمیان اسیر ما میشن و به بهشت ما وارد اینا قضیه ی تخیل نیست که ما داریم ما از تخیل رد کردیم اینا واقغی است اگر ما جسممون ارضا بشه باید بریم حمام ولی این ارضایت که تمامی نداره یعنی هیچ وقت ارضا ممکنه نشیم توسط روح هست و با 600 تا زن میشه همخواب شد و نیاز به غسل نیست و مواد آرایشی هم بیرون میاد نه منی!!که البته گفتیم باید زن ها بیان به سراغمون نه ما با زور بطلبیم حالا چیکار کنیم پس؟ اینجا نماز مستحبی به درد میخوره مثل بهشت که در تن زن ذکر میگیم این کفر آمیز و شرک آمیز نیست بلکه میشه برای دیگران نماز مستحبی خواند اینجا دورکعت شما به عشق عشقت نماز میخونی و در نماز صلوات میفرستی و سکس میکنی با طرف یعنی طرف رو درنظر داری و به فکر جسم و جان و روحشی و ذکر میگی خوب این نماز امکان پذیر و مانند بهشت هست از بهشت بهتره و میشه بدون نماز هم تحریک کرد ولی در رختخواب بلخره سخته لذا دورکعت نماز نشستنی به یاد تن عشقت که در ذهنت اسیرت کرده و استادته میتونی بخونی کلی جهنمی هم همخوابت میشن اصلا!

بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۵، ۰۷:۴۶ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

چند شب پیش یه خواب خطرناک وخشتناکی دیدم که خعلی ترسیدم اولاش رو یادم نیست دقیقا کجا بودیم فقط یادمه توی اتاقی بودیم یه نفر بود میگفت من میتونم خورشید رو خاموش کنم و آدم بدی بود و دلم گرفته بود اونجا رو کرد به خورشید یه کاری کرد همه جا تاریک شد بعد از کلاس یا اتاق بیرون اومدیم معلمون گفت راه برگشت از این طرفه و یه چیزایی گفت که ما نفهمیدیمراه ازکدوم وره! بعد اومدیم برگردیم هرکس یه راهی میرفت و ما همه میخواستیم در بریم و هوا هم تاریک بود یه خورده برگشتیم انگار بر سر قبرهایی بودیم که داشتیم برمیگشتیم و باید اسرار برگشتن رو بلد میبودیم ولی بلد نبودیم و گم شدیم و گروه هایی رفتن ما نمی دونیم کجا هم رفتن ولی من که راه رو بلد نبودم رفتم به سمتی گیر افتادم اگه برنمیگشتیم گیر افتاده بودیم در جاهای پرخطر که معلوم نبود چه بلایی به سرمون میاد و هیچ کس دلش نمیخواست گیر بیافته و فقط فکر و هول و  عجله ی برگشتن داشتیم چون اصلا جای خوبی نبود بعد یه مرتبه گروهی یه عده بچه ها با هم افتادیم یکی از بچه ها دعا  و روحانی بود انگار و دوستی ای باهم داشتیم بعد از سر فبور رد شدیم  تا اینکه به جایی رسیدیم که دیگه راه نبود بعد به مامور اونجا گفتیم که ما میخوایم برگردیم و راه رو نشونمون بده بعد یه طور نا امیدی گفت که فقط باید بشینید دعا کنید و انگار راه برگشتی نبود بعد نمی دونم چه طور شد انگار از یه راه دیگه ای زدیم بیرون و گفتن بهمون یه کاری خاصی باید سر قبور کنیم ولی ما نفهمیذیم دقیقا چه کار  و روش رو نفهمیدیم اصلا وقت نبود یاد بگیریم همه داشتن فرار میکردن بعد فقط فهمیدیم سر یه چندتایی از قبر ها باید یه کاری بکنیم بعد رسیدیم به قبری اومدیم هرکار میکردیم نشد بعد من گفتم باید چند قدم رد بشیم مثلا یه کاری بکنیم ولی اصلا بلد نبودیم چند روش رو پیاده کردیم و وقت نبود باید زود برمیگشتیم تا دیر نشده به بچه های دیگر که در حال برگشت بودن میرسیدیم و راه رو پیدا میکردیم بعد این بچه ای که روحانی بود نمیدونم چیکار کرد دعا کرد یه کاری کرد یه مرتبه دیدم یه محوطه ای بود و ما هم ناامید بودیم دیگه فکر میکردیم راهی نیست برای برگشتن و تا سال ها باید همونجا در جایی پرخطر بمونیم خلاصه یه مرتبه دیدیم که یه راه باز شد و بچه ها همه داشتن میدویدند که از دری وارد بشن به خیابون و سر صدا و اینا زیاد بود بعدمنم داشتم میدویدما ولی عقب افتادم و در میخواست بسته بشه هرچه تلاش میکردم زودتر برسم تا در بسته نشه نمیشد بعد اومدن در رو ببندند که یه نفر میگفت صبر بدید و مانع شده بود که در رو ببندند  منم خسته هرچه میدویدم نمیرسیدم و آخرین نفر بودم دیگه داشت در بسته میشد و بچه ها رد شده بودند که من یه مرتبه از خواب بیدار شدم دیدم اذان نگفتن گفتم باید برم نماز شب بخونم!!! یعنی توی قیامت اینطوری هستا راه زیاده شما باید خودت رو نجات بدی اینجا الان امن و امانه ما دلخوشیم ولی کی میخواد به دادمون برسه؟ً! خعلی نکته داره که میشه صحبت کرد که یه عده آدم های کثیف نور خدا و خورشید رو خاموش میکنن بعد باید راه رو بلد باشی که نیستیم ممکنه هر لحظه خطر باشه اصلا نماز شب چه قدر اهمیت داره که ما توجه نداریم که نجاتمون میده 

بسم الله الرحمن الرحیم

دوشنبه, ۱۵ آذر ۱۳۹۵، ۰۷:۲۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

ما که زن نداریم ولی خوب یه چیزایی هم میفهمیم که علی رغم اینکه مرد نیاز جنسی داره نباید بسراغ زنش بره تا اینکه زن خودش بخاد و دین هم میگه زن باید خودش رو لخت کنه در بستر مرد پس اگر مرد نیاز جنسی داشت هم نباید بره وگرنه بهر نحوی هدفش ارضا شدنه و به گمراهی میکشه یا باید زن خوش با محبت بره سراغش یا باید محبت زنش رو جلب کنه که پیشنهاد سکس بده زنش و روابط جنسی هم بجایی نمیکشه و خعلی مواقع پشیمانی هم داره اگر محبت بینشون نباشه و کلی دردسر فقط یک نیاز روحی روانی است وگرنه پیشرفت و سلوک نداره که بجایی برسیم شاید و بیشتر یک تمرینی است برای بهتر شدن و محبت و نوازش بهتر و روابط قوی تر که حتی در صورت بد برعکس میشه و به طلاق و جدایی هم میکشه یعنی یه بهانه است برای کنار هم بودن و دوام زندگی مرد و زن!درسته سلوکی نداره ولی روح مرد و زن رو یکی میکنه و یک هدف میشن حتی از راه دور با همند و بفکر همند و رابطه ی مرد و زنی یکی میشه و روحشون یکی میشه در صورتیکه در خارج اینطور نیست در کنارهم ممکنه نباشند و یک راه رو طی نکنند و همفکر و یکسو باهم نیستند!

بسم الله الرحمن الرحیم

يكشنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۵، ۰۸:۵۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

بهترین حالت خلوت با روضه و نوحه وقتیه که اشک بریزیم حالا گذشته از بهانه ی روانی شدن محض گناه خود که بهانه ی مناسبی است برای اشک و حتی اوج میده یه نکته برای اشک ریختن و سبک شدن فراموش نشه که امام حسین علیه السلام در بهشته و خوش و خرم اینجا باید حسین زمانه یعنی رهبر عزیزمون رو شناخت و در نظر داشت چرا اینکه حالت فشار روحی که ایشان تحمل میکنن خعلی بیشتر از یاران امام حسین علیه السلام در کربلاست به طوریکه بارها شنیده ایم که از خدا فرا رسیدن نعوذبالله مرگ رو خواسته بودند و خود ایشان در شعری فرمودند شکسته تر از خودم را ندیدم! ببنید چه فشار روحی رو تحمل میکنن کل ارواح مردگان علاوه بر کل شیاطین و سپاه کفر و طاغوت از ایشان انتظار دارند و کار از بالا درسته بلکه مردم و پایین کارشون خرابه پس وقتی نوحه های خوب مثل حاج محمود کریمی گوش میدیم برای خیر خودمون هم شده و توجه الهی و رحمت باید نوحه رو با توجه و در نظر گرفتن رهبر عظیم الشان که بر جای امام حسین علیه السلام نشستند گوش داد تا قدرشون رو بدونیم و حقیقتا فیض الهی نازل بشه وگرنه ما محرم نیستیم تصویر درستی در ذهن از امام حسین علیه السلام نداریم ولی رهبر عزیزمون پدر امتند یعنی همه نوع دردی کشیدن وقتی از سه ساله میگیم و روضه گوش میدیم ایشان پدر چه بسا سه ساله های مظلوم الانند و یکی از اهداف روضه ایستادن در مقابل زور و ظلم صهیونیستی عربی است در جهان پس باید مصادیق زنده رو بی اعتنا نباشیم و احساسات و غیرت داشته باشیم که نداریم با نوحه ها درست میشه کار و کشور قوی!پس برای وصل شدن به خدا با نوحه باید مصداق زنده رو در نظر داشت که بزرگان دینند و همه نوع فشار روانی رو بجان خریده و اتم فشارهارو داشته اند و چیز تازه ای نیست!

بسم الله الرحمن الرحیم

يكشنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۵، ۰۵:۲۱ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

يكشنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۵، ۰۲:۰۳ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

يكشنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۵، ۱۰:۰۷ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


بسم الله الرحمن الرحیم

يكشنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۵، ۰۶:۲۸ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

حالا کشور باز آرامتر شده و قوی تر شدیم در فتنه ها و امنیت نسبت به دولت های قبل که حتی فتنه ی ۸۸ رخ میداد ولی من از دیروز صبح که اومدم خونه ی مادربزرگ اینا یه خورده پریشان شد روحم و حتی خواب خطرناک هم دیدم در این فضا یعنی میخوام بگم همیشه جنگ و فتنه گوشه ای هست مثلا پلیسها مجبورن حتما با مجرمان درگیر بشوند و کاریشم نمیشه کرد ما همیشه با شیاطین جن و انس جنگ داریم و خواهیم داشت و باید امنیت رو حفظ کنیم و تلاش کنیم ولی بعضی مواقع فتنه ها الکی درست میشه ناخودآگاه با هم بد میشم یا با صحبت درست میشه وبلاگ مینویسیم حتی هماهنگ میشیم و متحد و جنگ رو تبدیل به یک دوستی میکنیم یعنی یه سوتفاهیمی است که نفاق نیست بلکه الکی سوظن یا احساس بد و ترس داریم نسبت به هم در اینجاها اتفاقا همون زنانی که گفتیم باید آرامششون حفظ و درگیر نشن و بچه بیارن و وارد جنگ نشن باید جنگ رو فیصله بدن چون الکی با هم بد شدیم و اینجا زن ها حتی با خریت و استهزا و ساده نگری خودبه خود وضع رو آروم میکنن و جلوی فتنه های بیشتر رو میگیرن آخه زنه دیگه تو هوای احساساته میتونه با طرح موضوع فرعی حتی که ربطی به جنگ نداره وارد عمل بشه وگرنه درگیری رخ میده اصلا که اینا کارهای فرهنگیه نه امنیتی و قاطی نشه!

بسم الله الرحمن الرحیم

شنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۵، ۰۹:۲۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یکی از بالاترین و بهترین کارای فرهنگی عزاداری و روضه و سینه زنی هاست و حتی بالاترین اعمال و کارهاست کارهای فرهنگی که رحمت و مغفرت و هدایت و معرفت و همه چیز هست در این مجالس میبینی که طرف سینه میزنه کما اینکه توجه به عالم بالا نداشته باشه به خودش میاد میگه چی شده که من دارم میزنم به سر و سینه و بیدار میشه و خود مداح بهترین اشعار و با بهترین نوا آهنگ و صداها مداحی میکنه و اصلا گریه کردن اوج عاشقی و کار بزرگی است ما داریم ظاهری حرف میزنیم که بر روی همه ی عزاداران که شرکت کرده اند این کار فرهنگی بزرگ موثره دیگه چه برسه به اوج برسیم و گریه کنیم و ناله اوج عاشقیت و بهترین راه سلوک الی الله رخ میده وگرنه مجالس اهل بیت و اباعبدالله اگه درست اجرا بشه سبب تمام رحمت ها خوبی ها و اصلاحاته دیگه و موجب پیشرفت کلی دنیا و آخرته مخصوصا شهدا هم شرکت میکنن و مارو عوض میکنن که بالاترین کار فرهنگی مختص شیعیان هست این مجالس

بسم الله الرحمن الرحیم

شنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۵، ۰۸:۱۱ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

شنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۵، ۰۲:۵۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

بعضی از مراحل زندگیه با وجود فتنه ها باید آدم ساخته بشه مثلا در مسئله ی ازدواج هنوز شخصیت دختر شکل نگرفته پخته نشده فقط ممکن عاشق باشه که بعد از اعمال جنسی ممکنه همون عشق هم نابود خلاصه حتی اگر قبل از ازدواج هم شناخت تلپاتی و اسرار هم رو به خوبی شناخت و عاشق دورادور بودن این کافی نیست باید فتنه ها رو تحمل کنن باید ایام عصبانیت مشکلات و سختی ها رو در کنار هم بچشند و ساخته بشن هنوز دختر و پسر ساخته نشدن که ازدواج کردن و هرچه شناختشون بیشتر باشه از هم ممکنه به نقطه ضعف و دشمنی و ضربه زدن به هم بعد از ازدواج بکشه لذا هر چه قدر قوی باشیم نمیتونیم شب عاشورا پیش امام حسین علیه السلام بمونیم حالا هرچه قدر هم تمرین کنیم که راه حق نزد امام است باز نمیشه باید ساخته شد باید امام خودش بطلبه مارو باید یک عمر نوکری کرد مگر اینکه با یه گوشه ی چشم آقا نظر کنه مارو ببره!

بسم الله الرحمن الرحیم

شنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۵، ۰۷:۲۶ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر
توحیاط بودم که بیام خونه ی مادربزرگ اینا بعد گفتم به خودم که اگر بارون میومد چی میشد؟! بعد خنده ام گرفت چون تا به حال به این دید نگاه نکرده بودم و یه خورده خوشال بودم ذهنتیتم تغییر کرده بود بعد دیگه دیدم تناقض هم داره با افکار قبلم درمورد بارون قبلا به بارون رحمت الهی از نظر ارزش والا نگاه نمیکردم البته میدونستم که برای کشاورزی و شرب و اینا لازمه میگفتم مثلا ای خدا بارون چیه حوری بفرست!!! ولی الان داشتم میخندیدم که ای خدا چه طور شد یهویی بی خبر از همه جا یعنی یهو هوس کردی یه حالی بدی به ما خدا که کل برنامه های بنی بشر ابرقدرت ریخت بهم!!!بعد برام مثل بازی کامپیوتری بود که دست ما نیست برنامه چیده شده بارون بیاد حالا چه بخوای چه نخوای دست ما نیست بعد ما هم این همه نماز خوندیم نیومد بعد یهو بی هدف چی شد البته یه کمی هم حسم عاشقانه شده بود میگفتم چقدر زیباست که بارون بیاد که حسم رو نمیتونم بگم شاعران بلدن و خواننده ها با صدای گرمشون القا میکنن ولی خعلی خوشم میومد ایندفعه از بارون خلاصه خنده دار بود میگفتم ای خدا مگه تو وعده ندادی به بدان عالم که میفرستی جهنم حالا چه طور شد داری بارون رحمت رو سرشون میبارونی چی شد خدا یهویی؟!!!درصورتیکه بعضیا اگه بارون بیاد ناراحت میشن بعضیای دیگر شکر میکنن هرکس نسبت به بارون یه حس منحصر به فردی داره چون یک خاطره هست ممکنه بچه مدرسه ای ها بارون رو به خاطر تعطیلاتش دوست داشته باشند اصلا! که اقدر بارون بیاد تا مدرسه تعطیل بشه یکی از آرزو های نافرجام من همین بود ایام مدرسه! البته آرزوی اصلیم برف بود چون تو دبستان شاید چهارم دبستان که بودم برف اومد شیراز مدرسه ها تعطیل شد ولی من رفته بودم مدرسه و نمیدونستم تعطیله بعدش دیگه به آرزوم نرسیدم فقط یکبار که یه برف کمی اومد شیراز ایام دبیرستان بعد صبح اعلام کردن مدرسه ها تعطیله ولی توی آسمون خورشید بود اونروز تعطیل ولی روز قبلش بارون و کمی برف اومد و نشست یه کم! درسته هرکس یک حال و دید و نگاهی داره  نسبت به رحمت الهی بارون ولی همه تحت تاثیرشند!