اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی جمیع الأنبیاء و المرسلین سیّما خاتمهم و أفضلهم محمّد و أهل بیته الأطیبین الأنجبین، سیّما بقیّة الله فی العالمین، بهم نتولّی و من أعدائهم نتبرّء الی الله».
مقدم شما بزرگواران, برادران نظامی, حوزوی و دانشگاهی و برادران و خواهران ایمانی را گرامی میداریم. مراسم سوگواری دو ماهه شما ـ إنشاءالله ـ مقبول ذات اقدس الهی باشد و زیارتهای اربعینی و غیر اربعینی که داشتید ـ إنشاءالله ـ باعث حفظ این نظام و این کشور باشد، نتیجه این عزاداریها را ـ إنشاءالله ـ در طول سال با علم صائب و عمل صالح حفظ کنید!
بسیاری از عزیزان ما نظامیاند و برای جهاد و کوشش دینی جهت حفظ این سرزمین تلاش و کوشش میکنند، یک مقدار هم درباره جهاد فرهنگی و اخلاقی مطلبی به عرض شما برسد. ذات اقدس الهی در قرآن کریم به ما فرمود این دین, دین آسان است: ﴿لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ﴾[1] ما برنامه دشوار و سخت نداریم. این کتاب آسمانی خیلی آسان است، عمل به آن دشوار نیست, این اصل اوّل. جهاد هم مستحضرید که یک کار توانفرسا و دشوار است، جهاد اصغر که جنگ با دشمن بیرون است سخت است و جهاد اکبر که جنگ با دشمن درون است سختتر است؛ لذا جهاد اکبر نامیده شد, این هم اصل دوم.
چه کار کنیم که این سختها آسان شود، آیا ما باید تلاش و کوشش کنیم که این سختها آسان شود یا خود نظام دینی, نظام آسانی است؟ در قرآن نفرمود شما بکوشید این سخت را آسان کنید، فرمود این دین آسان است: ﴿لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ﴾. پس بحث در این نیست که ما چگونه سخت را آسان کنیم، بحث در آن است که ما چگونه به این دین عمل کنیم که این دینِ آسان، فیضش را به ما برساند، فرمود دین آسان است، شما آن بخش اوّل را عمل کنید نشانه آسانی دین را میبینید.
برای توضیح این مطلب یک بیان نورانی از امام سجاد(سلام الله علیه) است که فرمود: «وَیْلٌ لِمَنْ غَلَبَتْ آحَادُهُ أَعْشَارَه»؛[2] وای بر حال کسی که یکیهای او بر دهتاهای او اضافه شود؛ چون بعضیها گفتند با این وضعی که احکام اسلامی به همراه آورده بهشت رفتن سخت است. حضرت فرمود جهنم رفتن, دلیل میخواهد بهشت رفتن که دلیل نمیخواهد، چرا؟ برای اینکه کار حرام، یک عمل یک کیفر دارد: ﴿جَزاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثْلُها﴾[3] اینطور نیست که اگر کسی یک گناه کرد دو برابر یا سه برابر در نامه عمل او نوشته شود در محکمه عدل محاسبه شود و مانند آن, یک گناه یک کیفر دارد ﴿جَزاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثْلُها﴾، اما درباره بهشت رفتن، یکی حداقل ده برابر پاداش دارد، گاهی فرمود: ﴿مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِنْها﴾,[4] از آن روشنتر ﴿مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها﴾؛[5] از آن روشنتر و شفافتر بخش پایانی سوره مبارکه «بقره» است که فرمود: ﴿مَثَلُ الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ﴾؛[6] فرمود: کار خیری که انسان انجام میدهد مثل آن کشاورزی است که مزرعه را شیار کرده و بذری را در دل خاک نهان کرده، این بذر اگر خوب آبیاری شود یک بذر، هفت خوشه میدهد هر خوشه هم صد دانه دارد؛ پس یکی شده هفتصدتا، این حداقل! اگر خیلی انسان با اخلاص باشد با اشک چشم این مزرعه را آبیاری کند: ﴿وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ﴾ این اگر «ضِعف» به معنای دو برابر باشد، میشود 1400تا، اگر «ضِعف»، یعنی چند برابر باشد مقدارش روشن نیست؛ ولی بخش پایانی، حرف آخر را میزند، فرمود سخن از دهتا و صدتا و هزار و چهارصدتا نیست ﴿وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ﴾؛ چقدر میدهد، به چه کسی میدهد، آن دیگر روشن نیست؛ پس یکی حداقل 1400 برابر هست. وجود مبارک امام سجاد فرمود: یک گناه یک کیفر دارد؛ اما یک ثواب، ده برابر گاهی هفتصد برابر، گاهی 1400برابر پاداش دارد: «وَیْلٌ لِمَنْ غَلَبَتْ آحَادُهُ أَعْشَارَه»؛ وای به حال کسی که این یکیهای او بر دهتاهای او پیروز شود! اگر عدهای ﴿خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً﴾[7] اگر در محکمه الهی اعمال حسنات و سیّئات را میسنجند، کسی به جهنم میرود که یکیهای او بیش از دهتاهای او باشد؛ لذا حضرت فرمود: جهنم رفتن تعجب دارد نه بهشت رفتن, این یک مطلب.
مطلب دقیقتر آن است این طور نیست که اگر کسی لباس نظامی پوشید، دارد جهاد اصغر میکند یا درصدد آن است که جهاد اکبر بکند، خدا در دنیا او را مدد نکند، این طور نیست که یکی را فقط در قیامت ده برابر پاداش بدهند. در بعضی از احادیث قدسی و مانند آن آمده است که فرمود درست است، خدا فرمود صراط مستقیم داریم، یک; شما این راه را طی کنید با سرعت: ﴿وَ سارِعُوا إِلی مَغْفِرَةٍ﴾،[8] دو; نه تنها سرعت بگیرید، بلکه سبقت بگیرید، سعی کنید از دیگران جلوتر بیفتید: ﴿فَاسْتَبِقُوا﴾,[9] ﴿سابِقُوا﴾[10] پنج و شش; ما را بعد از سرعت به سبقت دعوت کردند. در فضایل علمی اگر کسی بخواهد جلوتر برود نه غرور و تکبّری در کار هست نه جای کسی را تنگ میکند. این دعای کمیلی که میخوانید میگویید، «وَ أَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَةً مِنْک وَ أَخَصِّهِمْ زُلْفَةً لَدَیْکَ»[11] همین است؛ خدایا من از همه بالاتر, بهتر, قویتر, عالمتر، عاقلتر، عادلتر, باشم، جای کسی را آدم تنگ نمیکند، هر چه عالمتر و عاقلتر و عادلتر باشد به دیگران جا میدهد، این جلو رفتنی نیست که عدهای را عقب بزند، این جلو رفتنی است که مزاحم کسی نیست؛ لذا در چند بخش از آیات، ما را بعد از سرعت به سبقت دعوت کردند که سعی کردند شما در حوزه بشوید اعلم, بشوید افقه؛ چرا در این حدّ باشیم، مگر خدا نباید دین خود را یاری کند، مگر دین او به دست علما یاری نمیشود، ما اگر اعلم باشیم افقه باشیم دین را بهتر یاری میکنیم، این جای کسی را تنگ نمیکند. پس سرعتی است که تصادف ندارد, سبقتی است که کسی را نمیرنجاند ما را به این امور دعوت کردند؛ اما تنها حرف اینها نیست آن لطیفه در روایت دیگر است. در آن روایت فرمودند شما خیال نکنید این راهی که میروید ما به شما بگوییم سرعت بگیرید این هدف، یک چوب خشکی باشد که شما میخواهید به آنجا برسید.[12] در مسابقهها این دوندهها که میروند آن مقصد، یک خطّ جامد ایستایی است که اینها باید به آن خط برسند؛ اما در ﴿فَاسْتَبِقُوا﴾، در ﴿سابِقُوا﴾این طور نیست که اگر جامعه بخواهد سبقت بگیرد به لقای الهی برود لقاءالله, قُرب الی الله, فیض الهی خطّی باشد آنجا جامد و راکد؛ چقدر این روایت لطیف است. فرمود شما اگر یک قدم به طرف این پایان راه در مسابقه بروید آن مقصد و هدف ده قدم به طرف شما میآید، شما اگر آرام آرام دارید میروید او با هروله میآید، هروله را که شما در سعی بین صفا و مروه تجربه کردهاید، فرمود فیض ما دوان دوان به طرف تو میآید، نه ذات اقدس الهی, این طور نیست که فیض خدا یک خطکشی باشد انسان باید به فیض خدا برسد. اگر کسی جزم کرد و با اخلاص در صدد این است که کامل بشود در هر رشتهای که هست، نه بیراهه برود، نه راه کسی را ببندد؛ این طور نیست که آن مقصد یک خطّ ثابت و جامدی باشد که این دوندهها باید به آن خط برسند خیر! فرمود شما اگر یک قدم برداشتید به طور مَشی و آرام, فیض ما به طور هروله به طرف شما میآید؛ یعنی اگر شما یک متر قدم برداشتید او ده متر میآید؛ بنابراین راه نزدیک است. چقدر این بیان امام سجاد شیرین است! این دعاها مخصوص سحرهای ماه مبارک رمضان نیست؛ البته کسی به قصد ورود که آنها را نمیخواند در هر سَحری شما میتوانید این دعای سَحر معروف را بخوانید. در این دعای سَحر ابوحمزه ثمالی وجود مبارک امام سجاد فرمود: اگر کسی قصد دارد که به فیض تو برسد راه نزدیک است: «أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَیْکَ قَرِیبُ الْمَسَافَةِ وَ أَنَّکَ لَا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ إِلَّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمَالُ دُونَک»؛[13] اگر کسی خواست آدم وارسته بشود باتقوا بشود، این طور نیست که در بحث سرعت، یک; در بحث سبقت، دو; نظیر این مسابقات و دوندگی باشد که خود شخص همه راه را باید برود تا به آن مقصد برسد، اینطور نیست. این مقصد, فیض خداست علیم است حکیم است قدیر است میداند چه بکند. فرمود اگر شما یک قدم به طرف خدا برداشتید به حالت عادی, او هرولهکنان به طرف شما میآید؛ با این فیض کسی جهنم برود، تعجب است، راه آسان میشود. این دفاع مقدس که جریان را همه ما بودیم و شنیدیم و دیدیم که چگونه خدا یاری کرد، این یک جنگ جهانی سوم بود. معنای جنگ جهانی این نیست که همه به جان هم بیفتند، اگر همه به جان یک کشور مظلوم بیفتند هم میشود جنگ جهانی. در آن هشت سال چه کسی به داد ما رسیده بود، همه علیه ما بودند یا کمک نظامی میکردند یا کمک مالی میکردند چطور خدا یاری کرد ﴿لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ﴾.
بنابراین اگر به ما گفتند سرعت بگیرید, اگر به ما گفتند سبقت بگیرید ما حواسمان پیش این میدان المپیاد و امثال المپیاد نباشد که آن هدف یک شیء جامدی است ما باید بدویم به او برسیم هدف, فیض خداست لطف خداست او عاقل است و حکیم است او سریع است فیضش سریعاً میرسد او سریع الحساب است او سریع الرضاست: «یَا سَرِیعَ الرِّضَا»؛[14] چقدر این حدیث شیرین است! فرمود شما یک قدم به طرف فیض خدا بروید، فیض خدا هرولهکنان به طرف شما میآید؛ آن وقت همانطوری که آیات «یُفَسِّرُ بَعضُهُ بَعضاً»[15] احادیث هم این چنین است «یُفَسِّرُ بَعضُهُ بَعضاً»؛ پس معنای ﴿مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها﴾ این نیست که اگر شما تلاش و کوشش کردید به آخر خط رسیدید ده برابر کارِ شما به شما جایزه میدهند آن آخر خط جامد است خیر این طور نیست شما و ما اگر قصد کردیم به مقصدی برسیم عالم بشویم, عادل بشویم این همه فضایلی که در قرآن هست به یکی از اینها بار یابیم اگر هدف مشخصی با اخلاص حرکت کردیم، خود آن هدف ده قدم بیش از ما به طرف ما میآید؛ لذا ما زود به یکدیگر میرسیم، خیلی زود, انسان بعد از مدتی میبیند که راه خودش را پیدا کرده، نه راه کسی را میبندد و نه بیراهه میرود، بوی بد گناه را استشمام میکند؛ هیچ وقت کسی به ما سفارش کرد که دست به سطل زباله نزن؟! این شامّه پیدا میشود، اینکه فرمود یک عده أعمیٰ هستند یک عده بصیر هستند،[16] برای همین است شامّه پیدا میشود. وجود مبارک حضرت امیر(سلام الله علیه) فرمود: «تَعَطَّرُوا بِالاسْتِغْفَارِ»؛ خودتان را با استغفار معطّر کنید. مستحضرید استغفار یا برای دفع است یا برای رفع. ما یک بهداشت داریم یک درمان, بهداشت برای این است که کسی مریض نشود، درمان برای این است که اگر کسی مریض شد دارو بخورد خوب شود. استغفار دو قسم است: اولیای الهی که استغفار میکنند استغفار آنها بهداشتی است؛ یعنی بیماری به طرف آنها نمیآید. ماها که مبتلا هستیم استغفار ما درمانی است، طلب مغفرت میکنیم که مشکل ما حلّ شود؛ به هر حال یا بهداشت است یا درمان. فرمود: «تَعَطَّرُوا بِالاسْتِغْفَارِ لَا تَفْضَحَنَّکُمْ رَوَائِحُ الذُّنُوب»[17] ما با آبرو زندهایم، فرمود: به هر حال گناه آبروبر است، مرتب فلان جا اختلاس و فیشهای نجومی، مگر آبرو به این آسانی پیدا میشود؟! فرمود با استغفار، خودتان را معطر کنید اگر جزء اولیای الهی هستید که این استغفار، دفع ذنوب است و اگر به آن حدّ نرسیدید این استغفار، رفع ذنوب است، وگرنه آبروبر است.
وجود مبارک حضرت امیر(سلام الله علیه) در نهجالبلاغه بارها به عرض شما رسید این کلمات «وبی,[18] اوبی، موبی[19]» در نهجالبلاغه کم نیست، فرمود گناه میدانید چیست؟ جهنم که سر جایش محفوظ است. گناه یک بیماری آبروبری است، این کلمه «وبی، موبی، اوبی» چه ثلاثی مجرّد، چه ثلاثی مزید آن، ریشه اصلیاش وباست. بعضی از علفها وباخیز است، این حیوان نمیداند که آن علف چنین مرضی را به همراه دارد، به طمع سرسبزیاش حرکت میکند. انسان گاهی بیمار میشود میمیرد ولو سختترین بیماری مثل غدّه سرطان؛ اما به هر حال آبروی او محفوظ است، دیگر نمیگویند فلان کس سرطان گرفت و مُرده آبرویش رفته؛ اما وبا یک بیماری آبروبری است. فرمود: این گناه «وبی» است «موبی» است، «اوبی» است مواظب باشید آبرو را میبرد! آن وقت عمری آدم تلاش و کوشش بکند، نه بچههای آنها در دانشگاهها آبرو داشته باشند نه همسران آنها در مجالس؛ آخر این چه میشود؟! این کتاب بوسیدنی نیست! «مرضٌ وبی»، یک بیماری آبروبری است. مگر ما چقدر نیاز داریم حقّ مسلّم این ملّت را آدم چرا باید این طور ببلعد. اگر ما در جوانی که الآن دوران سازندگی است ـ إنشاءالله ـ خودمان را حفظ کنیم تا آخر محفوظیم ما با آبرو زندهایم. کسی که مسلوبالحیثیه باشد چرا تقاضای مرگ میکند، چرا خودکشی میکند؛ برای اینکه بیآبرو بودن و بیحیثیت بودن از مُردن بدتر است، امامِ ما این را فرموده, فرمود: «موبی، اوبی»؛ نامه برای مسئولان امور مالیشان مینوشتند این کلمات را میفرمودند. به هر حال شما باید با آبرو زندگی کنید، این آبرو فصل مقوّم هویّت اجتماعی ماست، فرمود این را مواظب باشید.
پس از آن طرف وجود مبارک امام سجاد فرمود: جهنم رفتن تعجب دارد، ما اگر یک قدم به طرف دین حرکت کنیم و مسابقه بدهیم نباید خیال کنیم که این مسابقه مثل مسابقههای المپیاد است که آن خطکشی آنجا جامد است ما باید به آن برسیم، این طور نیست. ما اگر خواستیم به طرف عدل, حقیقت, فضیلت, عفت, حجاب, عصمت, پاکی, طهارت و نزاهت و اینها حرکت کنیم، ما یک قدم رفتیم، اینها فیوضات الهیاند، مأموران الهیاند، هرولهکنان، ده قدم به طرف ما میآیند؛ پس ما زود یکدیگر را میبینیم و راحتیم. بنابراین این آیاتی که خدا فرمود: ﴿لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ﴾ با این بیاناتی که ائمه(علیهم السلام) فرمودند به خوبی روشن میشود که قرآن یک کتاب آسانی است؛ چون همه کارها به عهده ما نیست به ما گفتند یکی از طرف شما دهتا از آن طرف؛ از این آسانتر؟! مشکلی که ما داریم به ما دستی بجنبانیم و دیگری ده برابر ما کار کند، از این آسانتر؟! فرمود: ﴿لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ﴾.
من مجدداً مقدم همه شما عزیزان را گرامی میدارم از ذات اقدس الهی مسئلت میکنیم عزاداری همه پیروان قرآن و عترت در سراسر جهان مخصوصاً زائران اربعینی و شما عزیزان را به احسن وجه بپذیرد! شهدای اربعینی را ذات اقدس الهی با شهدای کربلا محشور کند! و خیر دنیا و آخرت خدا به همه شما مرحمت بفرماید!
پروردگارا نظام ما, رهبر ما, مراجع ما, دولت و ملّت و مملکت ما را در سایه امام زمان حفظ بفرما!
روح مطهّر امام راحل و شهدا را با اولیای الهی محشور بفرما!
مشکلات دولت و ملّت و مملکت را مخصوصاً در بخش اقتصاد و ازدواج جوانها حلّ بفرما!
خطر سلفی و تکفیری و داعشی را به استکبار و صهیونیسم برگردان!
جوانان مملکت و فرزندان ما را تا روز قیامت از بهترین شیعیان اهل بیت(علیهم السلام) قرار بده!
و این کشور ولیّ عصر را تا ظهور صاحب اصلی آن از هر خطری محافظت بفرما!
«غَفَرَ اللهُ لَنٰا وَ لَکُمْ وَ السَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکٰاتُه»
[1] . سوره قمر، آیات17 و 22 و 32 و 40.
[2] . معانی الأخبار، النص، ص248.
[4] . سوره نمل، آیه89؛ سوره قصص، آیه84.
[5] . سوره أنعام، آیه160.
[8] . سوره آل عمران، آیه133.
[9] . سوره بقره، آیه148؛ سوره مائده، آیه48؛ سوره یس، آیه66.
[11] . مصباح المتهجد و سلاح المتهجد، ج2، ص850.
[12] . فلاح السائل و نجاح المسائل، ص147.
[13] . مصباح المتهجد و سلاح المتهجد، ج2، ص853.
[14] . مصباح المتهجد و سلاح المتهجد، ج2، ص850.
[15]. کامل بهایی(طبری)، ص390.
[16] . سوره انعام، آیه50؛ سوره رعد، آیه16.
[17] . وسائل الشیعة، ج16، ص70.
[18] . نهج البلاغة(للصبحی صالح), حکمت376؛ «إِنَّ الْحَقَّ ثَقِیلٌ مَرِیءٌ وَ إِنَّ الْبَاطِلَ خَفِیفٌ وَبِیء».
[19] . نهج البلاغة(للصبحی صالح), حکمت367؛ «مَتَاعُ الدُّنیَا حُطَامٌ مُوبِیءٌ».