بسم الله الرحمن الرحیم
حالا کشور باز آرامتر شده و قوی تر شدیم در فتنه ها و امنیت نسبت به دولت های قبل که حتی فتنه ی ۸۸ رخ میداد ولی من از دیروز صبح که اومدم خونه ی مادربزرگ اینا یه خورده پریشان شد روحم و حتی خواب خطرناک هم دیدم در این فضا یعنی میخوام بگم همیشه جنگ و فتنه گوشه ای هست مثلا پلیسها مجبورن حتما با مجرمان درگیر بشوند و کاریشم نمیشه کرد ما همیشه با شیاطین جن و انس جنگ داریم و خواهیم داشت و باید امنیت رو حفظ کنیم و تلاش کنیم ولی بعضی مواقع فتنه ها الکی درست میشه ناخودآگاه با هم بد میشم یا با صحبت درست میشه وبلاگ مینویسیم حتی هماهنگ میشیم و متحد و جنگ رو تبدیل به یک دوستی میکنیم یعنی یه سوتفاهیمی است که نفاق نیست بلکه الکی سوظن یا احساس بد و ترس داریم نسبت به هم در اینجاها اتفاقا همون زنانی که گفتیم باید آرامششون حفظ و درگیر نشن و بچه بیارن و وارد جنگ نشن باید جنگ رو فیصله بدن چون الکی با هم بد شدیم و اینجا زن ها حتی با خریت و استهزا و ساده نگری خودبه خود وضع رو آروم میکنن و جلوی فتنه های بیشتر رو میگیرن آخه زنه دیگه تو هوای احساساته میتونه با طرح موضوع فرعی حتی که ربطی به جنگ نداره وارد عمل بشه وگرنه درگیری رخ میده اصلا که اینا کارهای فرهنگیه نه امنیتی و قاطی نشه!
- ۹۵/۰۹/۱۴