یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

ای که به دور کعبه و منکر حیدری / کعبه ولادتگه اوست دور حیدر مگرد

بایگانی

۹۱ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

جمعه, ۲۷ آذر ۱۳۹۴، ۰۴:۳۰ ق.ظ | علی | ۰ نظر
خوب امشبم جلسه داشتم با زن مهربان استادم و دوتاشون رو معرفی کردم براتون قبلا و فکر میکنیم به هم شبا امشب دوتاشون بودن ولی به یکیشون فکر میکردم در رختخواب یعنی همین الان توجه میکنم میبینم دوتاشون هستن جداگانه یکیشون که چند هفته پیش خودمونی شدیم و جمله ی عاشقانه بهم گفت و اصلا یه بار عکس معروفی از امامان رو هم نشانم داد و فهمیدم با امامان در ارتباطه و توسل داره ولی من دیگه بعد از بار سوم تیمارستان دیگه خیره نمیشم مثلا به عکس اباالفضل (ع) چون میدونم اینکاره نیستم و حرف باهاش نمیزنم نه که بترسم یعنی وضع طوریه که خودم نفهمم بهتره و تو باغ نباشم چون هم ضایعشون میکنم هم تصرفات کم میشه و اینا لذا مثلا در نوشتن مخلوط میشه قاطی میشه اینطور نیست که خودم تنها باشم یا نباشم دیگه هم فهمیدم که در دنیا کسانی که بخوان با امامان باشن در فشارن و بلا سرشون میاد من خودمو فرستادن تیمارستان و قبلش خودمونی شدم اصلا با هرجایی که میخواستم و نام جبرئیل میبردم نام پیامبران و فکر میکردم کارم درسته بعد دیدم که اشتباه هست که نزدیکشون شد و خودمونی شد اینارو قبلا هم گفتم اینطور نیست که بگی حالا من خوشال میشم و یه مستی ای هست نه که نیست ولی مستی است که رنج آوره و میکشه به تیمارستان و همچین آدمی رو که نور جمع کنه رو مثلا من خودم همش میگفتم اباالفضل و در فکرش بودم بعد که رسیدم گند زدم به خودم گفتم من میخوام بهشت رو و میرفتم توی حمام و لخت میشدم در صورتیکه  شاید باید قرآن میخوندم ولی توی دلم زن میخواستم و شهوترانی یعنی فکر میکردم آدم خوبی ام که حقم رو ندادن بعد متوجه شدم اولا اینا کلا قدرت این زن هاست که مارو متصل کردن به بالا دوما همین زن ها نمیزارن شما معشوقت امام زمان باشه ولی خودشون نباشی یعنی خلاصه یکیشون امام زمانی هست یکی دیگه شون هم عاشق امامان و خط منو میگیره و معشوقه هامن بلخره که از راه دور به فکر منن و در ذهن منن وو خعلی قوی ان و از لطافت همینا است که به منم تزریق میشه یعنی اگر برم گناه کنم هم اینا زشت میشن و روشون تاثیر داره و آرامششون گرفته میشه آرامش منم گرفته میشه لذا چند هفته پیش یکیشون که داشتیم به هم فکر میکردیم جملات عاشقانه گفت که منظورش امامان بودن ولی در گوش من گفت و منم تحریک شدم ولی گناه قرار بود نکنیم ولی این یکی که امشب اومد این به من هیچی نمیگه یعنی فکر من فکر اینه این خعلی قوی است و تمام فکر منو میدونه و یه مرتبه خنده میکنه مثلا در ذهن من من خنده شو که دیدم بعد که فکر کردم میبینم که فکرم خنده داره یعنی قبلا از که عمل یا فکر کنم هم تزریق کرده هم فکرمو خونده هم خندیده قبل از که عمل و فکر کنم انقدر قوی است البته استاد مرد هم زیاد دارم ولی حالا دارم درمورد زنان صحبت میکنم خلاصه داشتیم امشب به هم فکر میکردیم و من دلم میخواست مثل اونیکی برام جملات عاشقانه بگه تا خوشم بیاد ولی دیدم که اون انتظار داره من بهش عاشقانه حرف بزنم!!! یعنی خواسته ی دل من هم حتی خواسته ی دل اونه ولی اگه من دستم رفت رو ماشه و خلاصه شلیک کردم و گناه کردم چی؟؟ همین بحث سر همین بود که آقا این خعلی وضعش خرابه و ما عهد کرده بودیمو و دیگه لطافت و زیبایی و آرامش با خودارضایی از بین میره و دیگه گسانی هم که خود ارضایی میکنن در مردان فهمیدم که سکس پشتی میشن و این خعلی بده در اسلام و با فکر کردن بهم هم بلخره با فکر و صحبت و اینا و خواستن هم یه نوع زجر کشی شهوانی در ما ایجاد میشه ولی بلخره ارنباط دلی قوی میشه ولی بلخره ازدور با هم خودمونی میشیم چه بسا خطرها و شک هایی که قبل از به دام افتادن بهم گفته این زنه و یه محبت و انسی داریم حالا ولی مردان خعلی خودمونی شدن خطرناکه و هم نمیشه 24 ساعته همراه من باشه و زودعصبانی میشن ممکنه البته نه که نباشن ولی بلخره زن اسرار رو بهم میگه خلاصه امشب هم اومدم بگم اگه خودارضایی نکنیم یه نوع سیروسلوک معنوی میشه با زن معشوقه از راه دور زد ولی اینا یه کم تا استاد زن بخوای پیدا کنی و اینا شاید باید شرایطت مثل من بشه که دیوانه ات کنن و خودت دم و دستگاه داشته باشی یعنی من تاچند سال پیش اصلا زن ها رو اجازه نمیدادن مستقیم بیان کنارم بهم حرف بزنن همش ناخودآگاه یعنی مثلا یک نوجوان اصلا انتظار نداشته باشه که جوابش بدن این زنهای استاد و اینا انقدر قوی اند که اگه بخوان ناخودآگاه کار میکنن یعنی روی مخ نوجوان رفته زنه و داره حتی توی امتجان مدرسه و برگ امتحانی از راه دور تقلب میرسونه ها ولی شرایط طوری است که بچه اصلا نمیفهمه و به صلاحش نیست و بهش نمیگه من بودم که روی مختم البته جن ها هم ممکنه باشن و من هنوز فرق روخ وجن و استاد رو تشخیص نمیدم! خلاصه اومدم بگم که اگه زنی رو بخوایم و گناه و خودارضایی نکنیم هم خدا کمک و لطیفت میکنه و زیبا یعنی الان این زنه اگه منو دعا کنه من خوشکل میشم اگه ولم کنه افسرده ببین واقعیته شما اگه زن دعات کنه زیبا میشی ولی ما اینا که میگیم یهه مرتبه اقوام ما میریزن از فردا تو خونمون!!!!!!!!1 آقا این دوتا زن اصلا قوم و خویش من نیستن به خدا قسم خوب یک سیر و سلوک عرفانی هم هست که آدم شهوتی بشه ولی ارضا نشه البته فکر کردن به هم باعث الفت و نزدیکی میشه ولی فکر نکنم بتونن ارضا بشه کسی با این افکار و اصلا هم توصیه نمیشه که جوان ها اینکارارو بکنن چون به گناه کشیده میشن و ما شاخ فیل شکستیم من الان دیگه از زن های دیگر خوشم نمیاد برام حلب توجه نمیکنن حتی نگاه بد هم بهشون ندارم دلبری نمیکنه در صورتیکه قبلا حاظر بودم جان خودمم برای یه زن معمولی یا دختر کثافتی هم شده بدم ولی با خودمونی شدن و این استاد های زن میفهمم که زنها و مخصوصا دخترها  بیشتر یک دام هستن در این دوره زمونه و خوشمم نمیاد ازشون دیگه و گناه هم بکنم اینا استاد زن ها هم حالشون خراب میشه اصلا و ارتباطمون کم میشه و باید دوباره چند روز بگذره تا خدا بفرستتشون باز و اگر هم نیان دلتنگ و عمناک میشم ولی خوب باید پاک بودن و مومن بودن خودم رو حفظ کنم یه آزمون سخت عرفانی شهوت هست که این زن ها خودشون رو به من نشون میدن و منم همینطور در ذهن ولی نباید خودارضایی رخ بده این خعلی سخته یعنی اصلا باید بیخیال شد و جلو نرفت اینجا که ما خودمونی شدیم اینا راز میگن هم فرشته ها هم زنان مثلا به نظر (ملک القدوس) منظور چیه؟یه چیزی بین خودمونه نشان میزاریم برای هم یعنی اصلا اون یکی استاد بود که جملات عاشفانه در گوشم گفت و از شهوت خیس شدم  بعدا فهمیدم که زن و مرد مومن موقع سکس اصلا با ذهن با هم حرف میزنن و قربون صدقه هم میرن ولی در جوامع ما یه مرتبه زنه میگه به ننم فحش نده!!به شوهرش میگه یعنی به جای قربون و صدقه فحش های هم رو ضبط کردن در دل خوب اینا بده البته اینکه جملات عاشقانه میگفت بهم و میگفت دوستت دارم من روز قبل عهد کرده بودم با خدا که تا یه هفته اگر زن هم تو خیال و شهوت اومد موقع تختخواب گناه اصلا نمیکنم بعد همون شب خدا فرستادش و یادمه داغنوش کردم دیگه هم عهد نبستم با خدا چون روم نشد!!! حالا این زنه منظورش به امامان بود که در ذهن من میگفت دوستت دارم و مثلا دنبال تو بودم ما خوشمون اومده بود ولی خدا بگذره یعنی اینا یه همچین آدمای قوی ای اندا پس اول موقع تحریک شهوت تمرکزم به این زنا زیاد دوم حرف شنوی زیاد سوم خودمونی شدن و اسرار میگن و خودشونم خواسته دارن خوب همین یعنی یک سیروسلوک دیگه که نباید خرابش کرد

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۴، ۰۶:۳۹ ب.ظ | علی | ۰ نظر

خوب موضوع شخصی خودمه که دارم اجتماعیش میکنم و شاید بخوام درمورد خودیتم و نیتم و ریا و خدابینی و خداشناسی و یقین و... صخبت کنم که همینقدر موقع نماز مغرب عشا به ذهنم خورد و اینم که دارم درمورد خدا صحبت میکنم چون یه کار خیر انجام دادم و کمک کردم به یک شخص بزرگ وگرنه حالا نمیدونم چی میخوام بنویسم و نمیدونم بگیره ولی درمورد خدا نوشتن ذهن الهی و یقین میخواد حتما که ما اصلا یه موجوداتی هستیم که شیاطین میبرتمون و جمعند حالا سبب خیر ما نبودیم که درموردت نوشتیم خدا و بله اصلا این همه نماز خوندیم این همه خدا خدا کردن بعد هیچی در ذهنمون نیست خدا مشهوره فقط سر زبان هاست و نه برای ما ارزش داره نه میبینیمش خودمو میگم نه ایمان درست داریم و حالا مثلا این همه دعا و نماز نمیگم خدای من شیطانه ولی اگر بت هم نباشه بلخره چیزی ازش نمیدونیم حالا شاید شما بگی خدا خودش رو در بهشت نشان خواهد داد و اونجا که خدا چیزی زیباتر از نشانه هاش مثل کبوترها مثل هرچیزی که میبینیم و نمیتونیم بسازیمش ولی خدا رو پیدا هنوز نکرده ایم و حالا بلخره تعریف خدا چیه؟؟ نمیدونیم یعنی برمیگیرده به نیت و عقل شاید باید وقتی نماز میخونیم نیت کنیم ولی تو نماز هم باید نیت کنیم اینکه داریم تک تک جملات رو میگیم و با خدا صحبت میکنیم خوب اول نیت حالا یکی نیتش اینه که معنی جملات رو بفهمه یکی این جملات رو میگه در نماز که بخشیده بشه اینجا عقل مهمه که میگی سبحان الله یعنی چه؟ که مثلا چیزی بهت اضافه بشه خوب این خودیت این نیت پایین که خدا رحمش بیاد فقط؟ و رحمت و نورانیت بگیری همین خودیت!! یعنی میگم ریا این نیست که فقط برای مردم و فرشته ها نماز میخونیم اینکه حالا که چی که وایسادی جلوی خدا حمد و سوره میخونیم یعنی باید عقل کار کنه خودمون رو ضایع نکنیم حرفای بزرگی میزنیم و بعد نماز حالا خوبه نورانیت و چیزی بدن ولی خدا رو پیاده نکردیم خوب فرشته ها به امید ما اومده بودن که کمکمون کنن و شیاطین هم طفلکا هستن دیگه اونا هم الکی پیش مومنین نیومدن اونا هم نور و آرامش میگیرن ولی ما شیاطین رو دیدیم که چقدر خوبیم حالا ولی خدا رو هیچ حضرت علی(ع) فرمود که من خدایی که نمیبینم رو عبادت نمیکنم خوب اگه میگفت خدایی رو که نمیشناسم چی میگفتی؟ خدا رو دیدن یعنی چه خداا رو شناختن یعنی چه کدوم بالاتره یعنی اولا در عبادت باید خدا رو دید حالا این حداقله یا حداکثر بماند! خوب حالا ما هیچی از خدا نمیدونیم بعد در خودمونم هستیم یعنی اگه بگن شما مثل یه فرشته ای بعد میگی بله ما حقمون بود پیامبری اصلا! یعنی این اخبارگو رو هم ببینم میگم بله این برای من اصلا اومده اخبار بگه بعد وقتی مردیم میگیم ای وای این زنه که اومده باز اخبار میگه این دردناکه که هم تو خودمون بودیم هم اصلا انقدر تو خودمون بودیم که خدا هیچ! دیشب یه کار خوب دیگه که کردم این بود که سوره ی هود رو باز کردم چون حالم بد بود یعنی نیتم دورش شیاطین بود یک نیت پایین عقلم بیشتر از این نکشید بعد گیر داده بودم به آیه ای و نگاه میکردم و میگفتم چرا خدا اینچیزارو گفته یعنی اینا گفته حتما خعلی مهمه تک تک جملات حالا بماند نور و جادو و نمیدونم هرچیزی که ما طمع داریم بله طمع اصلا یعنی ما همش طمع داریم از نماز که چیزی گیرمون بیاد طمع از نماز انگار جادوگری که نیست که از حسادت بخوایم جملاتی تکرار کنیم که حتی نور بگیریم اینا نیت پایین ما رو میرسونه و دوباره همون که هیچ چیزی از خدا نفهمیدیم حالا مثلا بخوان بفرستنمون بهشت فقط میدونیم مثلا بزرگه میدونیم مهربانه ولی وقتی از همه مهربانتر باشه شما و من باید تاثیری بگیریم باید مهربون بشیم ولی چرا نشدیم؟ چون یه دلیلش اینه که نفهمیدم که مهربونه یه دلیلش اینه که ندیدیمش خدارو که مهربانه همینطوری گفتیم الرحمن الرحیم پس باید در تک تک جملات نماز به جایی برسیم که یاد خدا ایجاد بشه سیر ایجاد بشه یعنی یه سیری ایجاد بشه ما که داریم خدا رو میخوانیم که نه فقط صدامون معنوی تر شده باشه بلکه یه سیری که پیشرفته باشه در ذهن از سوره ی حمدی که هرروز میخوانیم با این سیر بریم بالا من خودم مثل طوطی سوره رو میخونم و هیچی دلیل و نیتش رو که چه بگم الرحمن الرحیم چه بگم ملک یوم الدین هیچ معرفتی ندارم هیچ انگار فرقی نداره نه که طمع کنیماا و نه که هر دلیل دنیوی بلکه شناختمون بیشتر بشه و این شناخت کار خودمون نیست ما فقط میتونیم متوجه و تمرکز کنیم روی خدا توجه مون رو فوی کنیم که آقا حالا درسته گفتم سبحان الله از خودم یه لحظه که این سبحان الله چی از خدا میرسونه؟؟ ساده نگذریم متوجه بشیم که الله اکبر حالا داعشی ها هم میگن الله و اکبر ولی هیچی ضلالتشون بیشتر و یاغی ترم شدن حالا منکه میگم الله اکبر نیتم ممکنه خود خدا نباشه طمع از اینکه شیاطین دور بشن طمع نور طمع گول زدن خدا و فرشته ها و قدرت اینا نیت های پایین ماست که شناخت و معرفت نداریم و هیچی به هیچ جا هم نمیرسیم از نماز لذت نبرده ایم و حالا میگیم که ای کاش نمازم زودتر تموم بشه راحت شیم خوب این دیگه آخر ریا و دغله لذا فقط باید برای خدا باشه کارامون و خدا را باید یافت بعدش حتما میل داریم دعا هم بخونیم حتما و هم ذکر باید مطلقا یاد خدا باندازه مارو توجه و تمرکزمون با توجه به خود ذکر که چیست خدایی شویم با اینکه ما چیزی از خدایی خدا درک نکردیم و کسب نکردیم یعنی یقین در دل نماند !لذا دو نکته اینه که فهم و معرفتمون به اذکار الهی پایین نباشه سطحش و هم به قول سخنرانی استاد فاطمی نیا ره از قول بزرگواری سعی کنیم یه صفت مشترک بین خدا و مخلوق رو در نظر بگیریم اگه دقیق گفته باشم و بعد سعی کنیم اون صفت رو در خودمون زیاد و پرورش بدیم و ایجاد کنیم!

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۴، ۰۵:۳۵ ب.ظ | علی | ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

چهارشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۴، ۰۷:۵۵ ب.ظ | علی | ۰ نظر
نمایش ویدیو های ۱ تا ۲۸
آیه الکرسی امشب
۲۵ آذر ۹۴
۰ بازدید

بسم الله الرحمن الرحیم

چهارشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۴، ۰۷:۰۲ ب.ظ | علی | ۱ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۵۰ ب.ظ | علی | ۰ نظر

فمن یکفر بالطاغوت و یومن بالله فقد استمسک بالعروه الوثقی ...

این آیه رو هر وقت میخوتم وقتی به کلمه ی یکفر میرسم بدبین میخوام بشم و معنی رو اشتباه در ذهن دارم و چون کفر ورزیدن هست همش کفار در ذهنم میاد و فکر میکنم آیه ی چیزی است و میخوام کافرانه بخونم یه مرتبه وقتی گذشتم از آِیه بعدا میفهمم آیه ی خوبی بود چون میگه و یومن بالله حالا امشب هم همین موضوع مثل اکثر اوقات پیش اومد در خواندن آیت الکرسی که پست قبل گذاشتم حالا چرا خدا در مقابل کفار میگه یکفر؟؟ چون اولا خدا خعلی شاید بدش اومد از این کفار کارشون که کفران میکنن و یه چیز برجسته شده و جلوی چشمش هست وحتی از عذابشون هم و نخوه ی و دلیل کفرشون که مثلا حتی میگه شما هم باید مثل کفار درمقابل طاغوت بیاستید و مثل کفار دلیل بیارید یعنی اینطور خواسته وگرنه از کلمه ی (یکفر) استفاده نمیکرده و ذهن منو مشعول و خراب نمیکرد میگه باید مثل کفار وای سی جلوی طاغوت و کفرانشون کنی یه چیز دیگری هم معلومه که کفر ورزیدن همه جور کقره یعنی شما داری کفر میورزی در باطن ولی عملت معلوم نیست در باطن بلکه ظاهری شما داری کفر میورزی یعنی داری حتی شاید همون حرقای کافران رو میزنی ولی در چای خودش علیه طاغوت یعنی از استدلال های خودشون خودشون رو رسوا کن نه مثلا بیا با استدلال الهی یعنی برو بین گنهکارا مثلا بگو دخترتو بده میخوایم باهاش زنا کنیم مثال میزنیم خوب بدش میاد البته مثال زدیما اینو یه نوع یکفر بالطاغوته یه نوع کفران طاغوت هست که هم طاغوت اگه بفهمه سر زنش میخواد همونی بیاد که سر زن بنده میخواد و یا آورده خوب بدش میاد لذا خدا اصلا خواسته سکوت نکنیم دوما بعضی موقع ها اصلا یکفر واقعی است یعنی طرف گناه میکنه ولی عذر داره اینم میشه مثلا زن بهش ندادن این رفته فیلم بد دیده خوب اکه مثل من فتنه گر باشه حرفاش ممکنه حالا تاثیر خوبم بزاره حالا خودمو مثال نمیزنم میگم یعنی بعضی جاها که مخصوصا گناه نباشه کفران و استفاده از روش های کافران مفیده اصلا یعنی شما از کافر کار بکش که کفران کرده و طاغوتی است به جای تشکر مثلا بزن تو سرش کفرانش کن خوب این طاغوت میریزه بهم بعد بهش بگو خدا که نعت داده بود شما تشکر که نمیکنی البته این خصوصی است مساله و طاغوت مساله ی اجتماعی داره و ما هم در خصوصی ها مسلمان خوبی نیستیم مثال زدم هیمنطوری!البته طاغوت رو چیز کردن باید در حالی باشه میگه که مومنه یعنی منحرف نشه و گناه نکنه



بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۳۱ ب.ظ | علی | ۰ نظر
نمایش ویدیو های ۱ تا ۲۸
آیه الکرسی
۲۴ آذر ۹۴
۰ بازدید

بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۱۳ ب.ظ | علی | ۰ نظر

آقا وقتی ما میایم میگیم اینا همشون زن منن شما میخندی ممکنه و مسخره کنی ولی واقعیته یعنی وضع اینجوری شده به یه روانی اولا زن نمیدن دوما ما بلخره یه حداقل بهشتی باید داشته باشیم و اینا یا افراط میکنن و میپرستن و میکشن هرکی بخواد نزدیک ما بشه یا هم تفریط پدر مارو در میارن از اسارت خانگی که دادمون درآد بنویسیم براتون اینجا فعلا بیخیالیه الان یعنی من چند روزه دیگه قرص روان نخوردم گفتم سرم درد میگیره کتاب نمیتونم بخونم مثلا و تمرکز ندارم یا نمیفهمم چی گفته و حافظه ام هم از بین داره میره بعد مامانم دیروز رفته پاشده رفته بیمارستان پیش دکتره چدیدی که زنه که این قرص نیمخوره اینم گفته دکتره که قرصش اشتباه بوده قرص جدید داده دکتره زنه دگتره جدید خوب آقا ما 8 سال ریدن روی شهوتمون به جای که زن برامون بگیرن و بدن فرستادن تیمارستان 8ساله که قرص اشتباهم میدن که شهوت بی شهوت شایدتم دیگه بچه هم براتون نزام یعنی نتونم  خوب دیگه منم گقتم قرص نمیخورم این همه توضیح دادیم و نوشتیم نه وکیلی نه چیزی نه کسی اومد یه قرون پول بده برای این قر و رقص و نوشته ها و عکسا ذلیلمونم کردن و دشمنمون هم هستن و حسودم هستن که دکترا چرا علم و معرفت و تشخیصشون قد یه بچه ی نادونی مثل من نیست و نمیتونن مثل من بنویسن و در دل جای بگیرن ونبوغشون نمیکشه تازه دشمنی هم میکنن و اون نظامی ها هم ترس از پست و مقامشون که دیگه قصد جونمون رو کرده بودن ما رقصیدیم شیاطین هم که قتنه ی همیشگی ما هم تنها در خانه با یه مشت مومن که قدرتم ندارن تحملمونم میکنن زن و بچه هاشون هم با وجود ما در امن و امان نیستن یعنی اینا مثلا هوادارای ما که ذلیلترم شدن با کارای ما ما هم گفتیم جوون پسند بشه و رقصی کردیم تحریمم شدیم و حالا دیگه بعد از 8 سال میگن آقا قرصی که برای شهوت و اعصاب خورد کردنت دادیم اشتباه بوده بیا این قرص جدید رو بخور آقا قرص روان که اشتباه باشه یعنی جون آدم مجانی یعنی هرچی به شما گفتم باید با اصلش فرق داشته باشه و هزار تا جنایت دیگه که هیشکسم صداشم در نخواهد اومد اصلا حالا برای چی قرص دادن که بماند که مایه کبریت انداختیم روی باباجاتمون اینا هم که عقده داشتن که ما وبلاگ خوب مینویسیم و دشمن ما بودن نه تنها نجاتمون ندادن اومدن گفتن تو باید قرص جنایتکارا و قاتل ها رو بخوری چون میخواسته ای بابات رو آتش بزنی خوب حالا 8 سالم خوردیم تا آخر عمرم باید بخوریم و آسیب روانی زدن به کسی هم دیه اش کامله که این قرصارو نوشته اند حالا ما چه جلب توجه کرده باشیم و بابا هم ترسانده بودن که باید این بره تیمارستان یعنی قرص رو از پیش دکترا داده بودن برای شهوت و ما هم اون موقع نمیرقصیدیم و بدجور زده بودیمشون زمین چون شهوتم داشتیم دیگه تند و با قدرت و صلابت مینوشتیم تا بهونه دستشون افتاد در 18 سالگی حالا با این وضع  شما زن من میشی هستی گناهه نیست؟؟ دیگه خالا گناهشم پای من نمینویسن واقعاتا ما هرچی گناهم کنیم میره تو حساب اینا آدم هم بکشیم حقه زنا کنیم هرچی کنیم حقه وقتی جلوی جنایت رو نگیرن تو خداباشی حق نمیدی به من؟؟ خوب این لااقل حداقل موجودی و حق من اینه که این زنا همشون زن منن و حالا اگه حال داشته باشم یه حالی بهشون میدم از دور ولی دیگه خوشمم نمیاد و میلم هم نمیکشه دیگه فقط اگه یه وقت افسردگی بگیریم شاید شاید آقا بله آقا وضع خرابه یعنی خرابش کردن.

بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۴، ۰۶:۳۸ ب.ظ | علی | ۰ نظر

ببین بخوام بجث از آینده بکنم خعلی شک و شبهه داره و دین هم مشخصا از آینده ی امام زمانی صحبت نکرده که هم ما نترسیم و هم هشداریه و هم  نا امید نشیم یعنی احادیث درست اطلاعات ممکنه نداده باشن یه بحثی است که اولا ظهور شخصی هست اجتماعی هم هست ظهور حضرت (عج) و یک ظهور خاص نیست در عالم همینطوری که حق به پا بشه یک ظهور نیمه چیزی تشکیل شده است که از طرف خدا و امام زمانه اینطور نیست که ساکت نشسته باشن این مساله و مسائل دیگر هم نیاز به احادیث داره باز اگه شما ببینی مثلا من میگم که ایران حکومتش شکست میخوره احادیث میگه ظلم و جور همه جا را فرا میگیره تاحضرت بیاد اصلا ما میگیم ایران شکست نمیخوره و انقلاب به حضرت میخوره بعد میبینیم که اصلا انقلاب ما انقلاب امام زمان عج در اصل بوده ببین چیزی که هست اینه که خدا سرنوشت رو دست خودمون داده و دو حالت فعلا برای ظهور عام در ذهن دارم و وقتی میخواستم توجیه کنم یکی از حالت هایی که میخوام بحث کنم چون اصل بجث اونه به یه روایتی در ذهن برخورد کردم و اون اینه که امامان هم درست جواب ندادن و مبهم گذاشتن و گفته اند اگر از عمر زمین و دنیا مثلا یک روز هم باقی بماند خدا اون یک روز رو انقدر طول میده که امام زمان عج ظهور کنه یعنی باز برمیگرده به جامعه یعنی ممکنه شما بگی باید ما تشنه و منتظر حضرت بشیم یا ممکنه بگی خودش باید بیاد خوب این دو حالت درسته یعنی مردم اول انقلاب تشنه ی حکومت امام زمانی بودن این همه شهید دادیم به عشق روی حضرت بله الان اصلا تشنه نیستیم و جوان ها جدا شدن و انتظار نمیکشن و خطشون مننحرف شده بعد میگیم شاید باید آقا خسته بشه که خودش دیگه بیاد و نه اینکه منتظرش باشن البته دیروز یک حدیثی رو هم خوندم که نوشته بود که اگه حضرت قیام و ظهور نکند کشته میشه و مجبور میشه خودش ظهور کنه!! تقزیبا همچین چیزی حالا ما داریم این وضعیت رو میبینیم یعنی یک حکومت قوی اسلامی نداریم مرجعیت و روحانیت ضعیف شده ایمان ها پایین اومده و جامعه هم پیشرفت کرده حالا پس داریم چیزی که میبینیم رو میگیم بیشتر وگرنه بله اگر ما همه ی مردم ما امام زمان رو قبول و میخواستن شکی نیست که امام زمان ظهور میکرد مثلا اول انقلاب جامعه پیشرفته نبود و مومنان قوی نبودن وگرنه ممکن بود همونموقع هم ظهور کنه یعنی ما خعلی امید داشتیم یه مساله ی دیگه هم هست که میگه آقا این یاران امام زمان هست  که از قبر بیرون میان خوب همین  الان بیان اگه میخوان بیان خوب برمیگرده به مساله ی بعد از ظهور اما مساله ی قبل ظهور اینه که همه چیز داره ضایع میشه ارزش ها و بچگانه میشه یعنی مثلا شما نگاه کنید قبلا چاپ سنگی بود برای کتاب ها ما دانشمندانمون کتاب نداشتن در دسترس یه دونه کتاب داشت میخواندش و قدرش رو میدانست و البته کسی هم که مینوشت هم قدر تک تک جملات رو به اندازه ی عقل و فهم خودش نگه میداشت خوب پیشرفته شد بعد مردم کتاب چاپی خریدن منظورم اینه که همه چیز همینطوره منظورم اینه که الان شما میری انیترنت و هر کتابی مفتی میگیری برمیگردی ولی دیگه خوصله و فضای خواندنش رو نداری الان بدون دانشگاه صدا و سیما دانشگاه است و کتاب میخوانی و بدون کلاس میتونی بری نوازنده آشپز راننده هرچیزی بشی و یاد بگیری توی خونه ی خودت درست؟؟ ولی نه دانشمند ارزشش دیگه اون قدر بالاست نه ما حال و حوصله ی دانشمندی و کتاب خواندن داریم و ارزش اومده پایین یعنی جامعه به جایی میرسه که دیگه امام زمان ارزش نخواهد داشت ولی اونطور نیست الان ما مرجع تقلید داریم درسته ضعیف شده ولی نابود نشده امام زمان احترام داره بین همه ی ما مومنین بله مامور گمنام اصلا داره که همه اینا دارن ضعیف میشن و با چشم خودمون میبینیم یعنی شاید شاید شما بگی کفر ملت مارو هم بگیره اصلا در صد سال آینده با وضعی که داره  پیش میره خوب ولی کار ندارم شخص امام زمان الان کلی احترام داره ولی وقتی یک کتاب اینطوری پیشرفت کرد این پیشرفت که همینقدر نمیمونه مثلا شاید فردا احزاب کارگر تلوزیون شخصی بزنن و کانال شخصی بین خودشون و دیگه فیلم ها رو هم جدا کنن از برنامه مثلا روحانیون و کسانی که مشتاقن برن مثلا 24 ساعته تلوزیونشون آقای مکارم رحمه الله رو نشون بده و بین خودشون باشه دیگه پیشرفت همین دیگه میشه دیگه شما هرکس رو خواستی میتونی بری خونه اش ببنی و بیاد برات حرف بزنه چیزی که الان خبرنگاران و جاسوسان دارن حالا شاید عفت زنان حفظ بشه در آینده شاید عفت هم بره یعنی میخوام اینو بگم که در آِینده با پیشرفت های جامعه اگه وضع همین باشه امام زمان هم مشهور میشه در خانه ی خودش همه میشناسندش ولی نه اینکه امام زمان هست یعنی من میتونم در خانه ی خودم برم خونه ی امام زمان ولی نمیدونم ایشان امام زمان است پس همه چیز بچه بازی میشه دیگه مردم هم با این وضع میگن که خوب امام زمان چقدر آدم خوبیه میان بکنش ایشان رو که یه مرتبه آقا ظهور میکنه و خودش رو به جهان نشون میده الان اینطور نیست وضعیت الان وضعیت طوری است که یارانی داره امام زمان که بجاش حرف میزنن نماینده داره یار و مامور داره جق داره اجرا میشه جاهایی پیشرفت های 200 سال آینده رو داشتم میگفتم که با این وضع اینطوری میشه که گفتم که آقا مجبور بشه ظهور کنه و دیگه بعد از ظهور پیشرفت ها و ارزش ها و عدل دیگه نابود میشه جامعه خود به خود یا به امام زمان میرسه یا هم جامعه خواستار امام زمان باید باشه و تشنه حالا نحلیل زیاده که بشه بحث کرد و علما باید بجث کن ولی ما چیزی که با چشم میبینیم همینه و همین الانم بین دتسگاهای شیاطنی امام زمان رو که نمیشناسند دشمنان و یک شخص مظلوم هست در خانه که کاری ممکنه از دستش بر نیاد به ظاهر ماجرا و شخصی نباشه که قدرت داشته باشه قدرت ظاهری و اسیر و بیمار باشه اصلا ولی در آینده مردم شناسایی میکنن دیگه اییشان رو و شاید مثلا یک بازیگر مشهور مجبور بشه بشود با این وضع و بگن که چقدر خوبی و بخوان حتی اذیت و بکشن ایشان رو که آقا دیگه خودش بیاد ولی الان که جامعه خواستار و تشنه نیست مامور داره وحق هنوز هست و به جای امام زمان حرف میزنه مثلا رهبر عظیم الشان و یار داره و بچه بازی هنوز نشده به طور کلی وضع جامعه و اگه مثلا مراجع تقلید ما برن دیگه شاید جامعه اجازه نده همچین شخصیت هایی بعهعینه بتونه شکل بگیره اصلا هم مقام ظاهری هم باطنی و عرفانی شایدجامعه نزاره دیگه عارفی و بزرگی ساخته بشه مثلا علم روانشناسی به جایی برسه که کاملا مخ زنی و اقتصادی و شیطانی تر بشه که داره میشه و نمیشه هم جلوشو گرفت و مردم هم دورش جمعند!

بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۴، ۰۵:۴۲ ب.ظ | علی | ۰ نظر

  • 109

    90 تصویر




بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۴، ۰۱:۵۸ ب.ظ | علی | ۰ نظر

ببین این حدیث پیغمبر صل الله علیه و آله هستا که می فرمایند خدای دوم زن شوهرشه اصلا فکر که میکنم میبینم چقدر راهگشا و تماما زندگی زوجین همینه و ربط داره به این موضوع یکیش اینه که نباید زن مسلط بشه بر مرد و دوم اینکه باید شوهرش رو بره حتی درس بخونه و جمع بشن مثلا از مادرش بپرسه از باباش از متخصص که این شوهرش چه نوع آدمیه ولی گفتم برای زور و قدرت نباید باشد که بخاد بر سر شوهرش حالا مسلط بشه بلکه اگه بشناستش میتونه محبتش رو جلب کنه خشونتش رو دفع کنه میتونه راضیش کنه و این خودش تسلطی است خدایی و زندگی ولی اگر بخواد با زور و فمینیستی شوهرش رو اسیر کنه که نمیشه مگه میشه بر سر خدا سوار شد؟؟ حالا برعکسش شناخت مرد از زنش به نظر من کافیه اصلا یادم رفت بگم طبق این حدیث زنان به نوعی مشرکند! خدای دوم چه صیغه ایه?? و آزادند زنانی که شوهر دارن که خعلی کارای مشرکانه رو البته به خاطر شوهرشون بکنن که میگذریم از این قضیه و مرد هم باید زن مشرکش رو درک کنه و انتظار خاص نداشته باشه خلاصه ولی مرد اگه شناختش از زنش فقط جنسی هم باشه به نظر من بسه ولی بشرطی که زن اطلاعات و روانشناسی اش نسبت به شوهرش یعنی همون خداشناسی اش بالا باشد من خودم کافیه به یه زن فکر بد کنم و هکش کنم میشه زنم اصلا و اصلا شیطانم ولی درمورد زنان پاک دلم نمیاد و محجبن و زنان دیگرم خوشم نمیاد ازشون و با دخترم حال نمیکنم فقط خدا کنه خودمونی نشن و نزدیک نیان و نچسبن بهم وگرنه وضع بحرانی میشه همه ی این زنان زن منن ولی بعدش ناراحت میشم که چقدر رو مخمن و شدن شیطانم و نزدیکمم و محرم اسرار لذا خعلی کم پیش میاد با زنی کتار بیام و زن خودم کنم و مرد اگر قوه ی جنسی رو بزاره کنار افسرده میشه حتما زنان جن و روح لااقل باید پیشش باشن و اگه فضا شیطانی شد افسرده میشه ولی تا حدی باید باشه که هست و معموله یعنی زن پرست نشه ‌و عبادتش قوی تر شه شیاطین متخصص اند که فضا رو طوری کنن که نور خدا قطع بشه شما نمیتونی بگی چون جنا روح و فرشتگان رو ممکنه نبینن پس ما در فضای خوبی ایم نه اینا وجودشون غفلت آوره و باید مرد به سمت زن بره اگر غرق نشه و همین رفتنش به منزله ی غفلت نباشه یعنی اصلا بعضی زنان که باید دعاشون کرد و رفت به تو نخشون چون اصلا میل ندارن به شوهرشون و هم مردان هم اگه بخاد بگه من در دنیا اصلا به زن و شهوت فکر نمیکنم این بعد از نوجوانی دیگه اشکال داره و افسرده میشه ما در دنیا طبق قرآن مشغول زیاد کردن بچه و اموالیم و روال اینه اینطوری خدا خواسته بله شما اگه فکرشو هم بکنی که فلان مرد بزرگ برای بچه اش چه کارا با اونجای زنش نکرده اصلا منصرف میشی یا بدت میاد یا دیوانگی محض میدونی ولی دنیاست دیگه تا بوده همین بوده و اینطوری خدا خواسته پیش بیاد ما که مقدار اشک ‌ گریه هاشو خدا پرستی و خداخدا کردناشو نمیدونیم اگه همینکارارو نمیکرد از سیر خداییش هم عقب میموند و خداش میشد یه زن و بت و یا شیاطین حالا که پیش زنش خوابید بتش رو به نحوی شکسته!

بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۴، ۱۲:۲۸ ق.ظ | علی | ۰ نظر

والا امشب یه فکری به ذهنم زد که تو خیالات زن و بچه بودیم بعد گفتیم به خودمون که آیا مثلا آیت الله فاطمی نیا رحمه الله علیه هم پسری داره یا نه؟؟ اصلا ازدواج کرده اند؟؟ بعد سرچ کردم حالم هم خوب نبود و به فکر زنان بودم آقا سرچ کردیم پسر فاطمی نیا و خلاصه یه غکس از پسر گلشون دیدیم و اینا تا اینکه متن رو هم کنجکاو شدم بخونم یه جاش نوشته بود که ایشون یعنی آیت الله فاطمی نیا رحمه الله از قول پسرشون که ایشان علاقه دارن و گوش میدن قاریان مصری رو که قرآن میخونن آقا ما هم تو عالم خودمون هوس کردیم امشب قرآن گوش بدیم از قضا و اینم مبدا فکریمون که نگین مثلا حالا چیزی میفهمم و حالا استادیمو اینا کاملا آخرشه هو درسته چون میخوام یه ترفندی رو بگویم و کلا سراغ قرآن رفتن و هم بهره وری از قرآن باید ایمان داشت حالا ما یه چند روزیه گناه نکردیم خدا خواست این ترفند رو بگم و خعلی هم خوب نیست گفتن این چیزا چون شاید اسرار باشه که با گفتنش نورم از دست بره شاید انتظارات بالا بره شاید شیاطین حمله کنن چه میدونم تغییر موضع بدین و فتنه کنید و بزرگش کنید و بحث خارجی کنید و از همین دستگاه بازیا در بیارید و خرابش کنید اصلا با گفتنش شاید توفیق اجرای این روش رو ازم بگیرن و یا شیاطین مداخله کنن لذا گفتم باید یه خورده ایمان اولیه داشت برای سراغ قرآن رفتن دیگه خدا خودش هدایتمون کنه همین وگرنه بفرما کلام وحی نازل شده شما اگه گفتن چقدر بهره بردی از قرآن چی میگی؟؟ من میگم ایمان ندارم لذا اولا در این زمانه باید حتما گوش داد به قاریان و قرآن گذاشت در خلوت من قبلا نوحه میزاشتم و الان فهمیدم دیگه سنم به جایی رسیده که باید حتما قرآن گوش بدم شما توجه کنید بعضیا اصلا نمیشه نفوذ کرد درونشون انقدر قوی ان آدم معمولی هست ولی نور داره و ایمان اینا کسانی اند که قرآن گوش میدن و لذتم میبرن خوب حالا کاری به لذتش ندارم ما امروز سرم هم درد میکرد و حال و خوصله هم نداشتم روی تختخواب دراز کشیده بودم و چراغم خاموش همینطور گوش میدادم و چشمام بسنه و هیچ بعد از یه مدت که گوش دادم آقا ترفند اول همینه که آقا شما گوش بده و در ذهن مانند تلوزیون هست که یک قاری بزرگ میخونه و آیات قرآن هم هک میشه روی صفحه بله همینکار رو بکنیم در ذهن این باعث میشه اولا فکر حق بشه و شیطانی نباشه حتی من دیدم که تصاویری از حرم و جاهای دیگه که برام مهم بود میومد توی ذهنم و جاهایی برده میشدم در ذهن وقتی آیاتی رو که میشنیدیم رو کلماتش رو در ذهن تجسم میکردم و می آوردم خوب این یه کار اولیه هست و یه ایمان سبک مغزی مثل من اینطوری قرآن میفهمه و اثرات خوبی هم برای خودش ممکنه فکر کنه داشته باشه که داره بله اثرات داره دیگه فکر صحیح میشه حق میشه خیالات از بین میره من مثلا اگر یه مرتبه در ذهنم بیاد که  دارم فوتبال بازی میکنم به خودم میگم نکنه این فکر شیطانی باشه که یک ساحر توی مغز من انداخته و هک شدم؟!!! ولی اینبار که قرآن گوش میدادم و اینکارو میکردم یعنی با گوش دادن آیات توی رختخواب در ذهنم کلماتش رو که قاری میگفتن یعنی کلمات قرآن رو در ذهنم می آوردم و مینوشتم بعد آقا میرفتم مثلا تو حرم یا جاهای دیگه که برام اهمیت داشت و دلم میخواست بعدا هم فکر کنم ولی اصلا فراموش کرده بودم بله دیگه صحیح و قوی میشه و نور داره اینکار حالا شاید طرف با گوش دادن قران بره بهشت رو ببینه یا نشانش بدن ولی ما که قوی نیستیم حالا تصاویر کلمات رو در ذهن میسازیم و دیگه سن من هم با اندازه ای هست که بفهمم تقریبا چی تلاوت میشه و نحوه ی نوشتنش چه طوره مثلا با سین هست یا صاد؟؟ خلاصه آقا ترفند دوم این بود که داشتم فکر میکردم که بیام و این رو بگم یا نه؟؟ چون این حرفا یقینا خوب نیست خعلی وقتا و بازی داده میشن و اذیت میکنن و سود که نداره برام ضرر هم ممکنه داشته باشه چون شما ممکنه بهره وریت بالا باشه و از من بخندی که چقدر نادونم حالا ما یه شب قرآن گوش دادیم مثلا استادیم خوب خنده داره دیگه تا اینکه برم قوی بشم لااقل یه هفته نمرین کنم بعد بیام اینارو بگم خلاصه تو همین فکرا بودم البته داشتم قرآن رو هم در ذهن مجسم میکردم کلماتش رو و گوش میدادم که یه لحظه یه آِیه ی خاصی هم بود که میگفت آِیا ما میکاریم یا شما؟؟ و میگفت اگه بخوایم میتونیم اعمالتوون رو هم نابود کنیم تمام خوبی هاتون رو این آیه ی مشهور هست در سوره ی واقغه البته همه ی آیات مشهورن خلاصه ما این آیه رو به عنوان ترفند دوم میگم که آقا ما امام زمان (عج)رو در نظر گرفتیم در این آِیه که آقا انگار امام زمان داره با ما حرف میزنه بله دیدم که چقدر قشنگ شد و گفتم الحق که همینه ما یه عمری ادعامون شد که چقدر خوبیم حالا اگه امام زمان نخواد اصلا خوبی ها نابود میشه و میریم جهنم اینم ترفند دوم هست که اینم باید ایمان درست داشت یعنی مثلا شما اسنادت مثلا هرکس از بزرگان دین هست و عرفا که میشناسی بعد یا خود امامان حتی که در ذهنت خطتشون رو داری بعد میتونی بگی مثلا امام خمینی ره از طزیق این آیات قرآن که این قاری میخونه داره خصوصی با من حرف میزنه دیگه اینم ایمان میخواد و نباید مسخره کرد و اینم ترفند دومیش خوب بله ایمان خعلی مهمه که شما و من از قرآن چی میگیریم بلخره؟؟ یعنی هیچی؟؟!!!!! اگه مقام بهمون بدن و گوشت و خون و استخوانمون بشه قرآن دیگه آقا تمومه دیگه نیاز به نرفند نیست ولی حالا ما ایمان نداریم وگرنه از روی قرآن بخونیم اثر داره حتی نفهمیم گوش بدیم اثر خوبی داره هر طوری و طزیقی به سمت قرآن برویم اثرات خعلی خوبی داره ما دو روش گفتیم نه دو اصل که باید همه رعایت کنن و ضروری باشه و بخشنامه بشه نه دو روش گقتیم نه دو مقام که اگه اینکارا نشه مثلا گمراه میشیم همینطوری گفتیم پس مثلا شما اگه بشینی و خطت خوش باشه و قرآن رو خوشنویسی کنی یقینا کلی ثواب و خیر داره و اگر ایمان نداشته باشی و گناه کنی دفعه ی بعد اصلا به سمت قرآن هم ممکنه نری این خوشنویسی یه روشه دیگه ما هم روش گفتیم پس ولی قرآن خعلی بالاتر از یک خط و دستنوشته است تفاسیر ترجمه ها روایان درون خعلی چیزای دیگری است که ما نوجه نداریم و در حد ما نیست ما ایشالا تا آخر عمر اگر وقت تلف کنیم روی ظاهر قرآن هم و به جایی برسیم همین توشه ی راه بسه برامون در ظاهر هم بمونیم کفایت میکنه برای ما که عالم نیستیم و مردم عادی هستیم!حالا شما اصلا فکر کن به آیات قرآن آقا اینکه اثراتش و نورانیتش خعلی بیشتره و چیزی که مهمه همون ایمان قلبی است یعنی میبینی خدا واضح واضح بدون سر و راز نکته رو تو قرآن گفته ولی اگه ایمان نبود هیچ نمیفهمیم نکته رو!!!!

بسم الله الرحمن الرحیم

دوشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۴، ۰۷:۱۴ ق.ظ | علی | ۰ نظر
نمایش ویدیو های ۱ تا ۲۸
آِیه الکرسی
۲۳ آذر ۹۴
۰ بازدید

بسم الله الرحمن الرحیم

يكشنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۲۲ ب.ظ | علی | ۰ نظر

یه موضوع سیاسی دینی و یه موصوع اقتصادی علمی رو توضیح میدیم و چیز جدید و اکتشافی نیست بیشتر بلکه چیزایی است که باید تشریح کرد و توضیح داد بیشتر و صحبت کرد اول مساله ی سیاسی دینی اینکه کشور همیشه به نقطه ای میرسه که امیدها بسته میشه فضا کدر میشه و تاریک و یا اصلا غمگین و گرفته میشه اینجا نقش رهبر معظم رو ما نمیفهمیم و یه مرتبه یه موضوعی رو ایشان حل میکنن دیگه همه میشن استاد حالا دیگه همه دیگه بعد از سخنرانی ایشان دیگه افراط نمیدونم تحلیل های غلط نمیدونم همه شدن الان عمار  و پر ادعا و نمیدونم اصلا میبینی خراب کردن کار رو حالا این سحنرانی ایشان در جایی بوده که مشکلات و کشور رو از بحران نجات داده بله قدرش رو نمیدونیم و البته خوبه که تحلیل میکنن مردم این که خعلی خوبه که کار میکنن ولی باور بفرمایید که اگه ایشان این آگاه سازی حالا میشه گفت این رسوا کردن این آشکار کردن حالا هرچی شما اسمش رو بزار اینکارو نمیکردن اصلا کشور میریخت بهم و جنگ داخلی میشد چیزای دیگه پیش میومد حالا قدرش رو نمی دانن و برعکس جولان میدن یا اسراف میکنن یا خراب میکنن و یا جلو میزنن و بعد از اینکار ایشان هست که کشور با دعای خیر امام زمان عج نجات پیدا کرد و از این حالت حراب و گرفته و غم و  اسارت و تاریکی بیرون آمد حالا که بیرون اومد مدعی و کار خراب کن و نمیدونم کار به اسم خود تمام کن و اینا پیدا میشن و دوباره کشور رو به سمت سیاست غلط خودشون میکشونن که باید جلوی اینا رو گرفت که جو نده تا دیروز که خفه بودی حالا مدعی شدی داری افزاطم میکنی  و به اسم خودت تموم! پس اول باید همه قدر دان رهبر بزرگمون باشیم حتما و دعاشون کنیم ولی یه عده نتنها قدران نیستن بلکه خیرخواهم نیستن و دنبال ایجاد فتنه و زمین خوردن نظام اند و ایجاد اختلاف و اشتباه بیشتر ما و مسولین دومین مساله اینه که در پیشرفت ها تعداد معدودی هستن متخصص که مثلا در زمینه های پیشرفت الکتریکی بتونن مثلا سی دی و چیزای جدید و بروز تولید و هم اقتصاد مملکت رو پیشرفت بدن این افراد متخصص و تحصیل کرده محدودن و زور ندارن پول ندارن اینا به کنار تازه اگه بتوانن مثلا فلش مموری تولید کنن خوب قابل رقابت نیست بعدبه روز نیست بازارشون نمیگیره و هزار تا مساله ی دیگه یعنی میخوام بگم مثل تولید پشمک و پفک نیست که خانم ها یاد بگیرن و تو خونه هم درست کنن این نشد اقتصاد مملکت که نگاه کنیم که بدون تخصص و علم و آگاهی همینطوری بگیم خوب شما روش رو بگو ما خودمون چیز کنیم نه چین مثلا میگه بیا از ما بخر ما لایسنس رو نمیدیم یا پول باید بدی بعدشم معلوم نیست کارت بگیره و ارزانتر بتونی بسازیم لذا باید متخصصان ما و تحصیل کرده ها  و نابغه ها دستگاه های دولتی حمایت کنن ما از مردم انتظاری نیست و نمیزارن که مثلا یه ماشین لباسشویی مثلا کارخونه اش رو درست کنن مثل پفک نیست که هرکس بتونه بسازه و بازارش باشه و همه بخورن  و بخرن و افت و کمبود و مسائل ریز و پیز و رقابت و به روز بودن و اینا رو مشکل نداشته باشه هزار تا مشکل هست ولی باید متخصصان در دولت و نظام اینا زور داشته باشن اینا باید برنامه داشته باشن یعنی اگر تولید هم نمیکنن باید حمایت بشن که عقب نمونه کشور و وقتی هم که مثلا دستگاه های طراحی سه بعدی دست مردم نباشه دیگه از مردم هم انتظار نیست که جلو بکشن بلکه همش انتظار از تحصیل کرده ها نابغه ها مخترع ها داتشکایان و اینا داریم که اصلا اینا تو باغ نیستن لذا باید حتما کارگروه داشته باشیم که اگه تولید هم نمیکنیم از دنیا عقب نمومیم حالا چون من ریشی و مذهبی نمیفعهمم که فلش مموری چه طور کار میکنه که نباید حالا ادعام بشه و تحصیلات رو کنار بزارم و خراب کنم کارارو حالا چون اقتصادش با صرفه نیست نباید دورش خط کشید و باید یع عده متخصص پول بدیم که اکتشاف و اختراع و آزمایش و اینا قطع نشه و یه عده ی دیگر باید اصلا علم وارد کنن از خارج به ایران که عقب نمونه حالا درسته اقتصاد خرابه و نظام درگیری و جنگ داره ولی از پیشرفت های علمی لااقل نباید عقب موند تا  جایی که دیگه اصلا هیچ وقت نرسیم به بالا حالا قبلا اگه تلوزیون درست میکردن خوب ما هم میساختیم لااقل علمشو داشتیم اگر رقابت نداشت ولی الان علمشم نداریم  و ممکنه بعضی قطعات الکتریکی اصلا ناشناخته باشه برای مهندسان ما!!!

بسم الله الرحمن الرحیم

يكشنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۴، ۰۶:۲۸ ب.ظ | علی | ۰ نظر
نمایش ویدیو های ۱ تا ۲۸
آیه الکرسی
۲۲ آذر ۹۴
۰ بازدید

بسم الله الرحمن الرحیم

شنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۴، ۰۷:۳۶ ب.ظ | علی | ۰ نظر

مسمومیت بیش از 300 دانش‌آموز دختر در افغانستان

1441002149622_123 (2).jpg

بیش از 300 دانش‌آموز دختر و آموزگار در ولایت هرات در افغانستان روز دوشنبه بر اثر مسمومیت روانه بیمارستان شدند.

به گزارش سرویس حوادث خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این مسمومیت بر اثر استنشاق نوعی گاز اتفاق افتاده و برای پنجمین بار طی بیش از 10 روز گذشته روی می‌دهد.

به گفته شاهدان عینی، این دختران دچار مشکلات تنفسی شده‌اند. «بس گل»، دختر 14 ساله‌ای که دچار این مسمویت شده می‌گوید: در کلاس بودیم که یکی از استادان آمد و گفت گاز پخش شده. ما بیرون رفتیم و چند دقیقه بعد وضع مان بدتر شد و بعد هم ما را به بیمارستان آوردند.

گرچه علت و عامل انتشار این گاز هنوز مشخص نشده اما نگرانی‌های زیادی را در بین مردم و مقام‌های محلی برانگیخته است.

به گزارش یورونیوز، تحصیل دختران و زنان در دوره حاکمیت طالبان بر افغانستان (از 1996 تا 2001) ممنوع شد. در پی آن، گرچه این ممنوعیت برداشته شد اما همچنان مشکلات و محدودیت‌هایی بر سر راه تحصیل دختران در این کشور است.

بسم الله الرحمن الرحیم

شنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۴، ۰۶:۱۴ ب.ظ | علی | ۰ نظر

بله آقا وقتی بین مومنان و صف هاشون اختلاف و درگیری درست میکنن یه مومن یه گوشه هم باشه خراب میشه و برای جون خودش هم شده خدا تنهاش میزاره یه دست که صدا نداره با یه ساز که نمیشه موسیقی ساخت از اون ور موسیقی های شیطانی دستگاه و نیروهای فراوان برای فساد و دشمنی با خدا بله آقا وضع خیلی خرابه و دیگه به پلیس کشیده وضع یعنی پلیس میبینیه راه شیطانی راه آسونتر دیگه سجده به  خدا نمیکنن دیگه عبادت خدا نمیکنن میبینه جاسوسی به نفعشه و به هدفش میرسه به هر طریق این وضع پلیس پلیس میگه صدای مرد مومن باید آرامش بخش باشه به زنانی که خودارضایی همه جور گناه و یا خونریزی زنانه داشتن میگه شما باید اسیر این زن بشی که این زن هر موقع هرکاری خواست بکنه و تو باید آرومش کنی با زندگی اصلا با  حرفات!! از اونور زن مومن رو که نماز میخونه شیاطین کاری میکنن که خونریزی کنه و نتونه عبادت کنه وقتی هم نتوانستند این ساجران زن به اهداف شیطانی و نفوذ جنی برسن بعدا میان خودشون خونه تون اینا فتنه گرنا یعنی میخوان به هدفشون به هر طریفی برسن این یه اصل بین المللی است که صدای مرد در رادیو تلوزیون باید به زن ها آرامش بده و تجریکشون کنه و عذاب آور نباشه ببینید مومن اگه ساکته نور میده اگه حرف زد نور میده ولی وقتی فتنه باشه دیگه بدبخت میگن تو بابات رو بکش اگه نکشی میفرستیمت تیمارستان!! ببینید این وضع ما ها!!! دیگه باید رند شد و تنها بود البته ما بیشتر گنهکاریم تا مومن و مومن ها هم تنها اند و روز به روز از تعدادشون کم یعنی اصلا طرف میخوابه بیدار میشه شده عارف خدا تو این وضعیت!!! یا برعکس میخوابه و بیدار میشه دیگه سقوط کرده از ورطه ی هستی لذا جادوگری مده این متن من نورانی نمیشه و انتظاری نیست حتی ممکنه به اونجایی که باید برسه نرسه اگه حقه ولی خراب میشه تا دلت بخواد یعنی دشمنی میکنن نورش رو میدزدن فضا رو خراب میکنن ضد ما عمل میکنن بدشون میاد دیگه چی بگم؟؟ ببینید اینطوریه میگه من گناه میکنم نماز نمیخونم تو باید به من آرامش بدی و منو هم اسیر میکنه واقعا و دستگاه داره هم جن داره هم دستگاه یعنی وقتی شما رمالی بلد باشی و جنگیری خوب پلیسا میکنن این جد اندر جد جنگیره برای ما خوبه بیاد تو دستگاهمون نمیگن این حرامزاده است جلوشو بگیریما این یه سیستم بین المللی است طرف خونریزی کرده نشسته میگه من استادم!!! این پسر مومن اگه به من آرامش داد که داد و حالم رو خوب کرد که کرد وگرنه سرش به تنش نمی ارزه و اگه آرامشم بدیم بدتر حبسمون میکنن و نمیزارن ما به خدا برسیم و نماز خودمون رو بخونیم خوب اینا کارای شیطانی بین اللمللی است که در کشور وجود داره و ظاهر رو نگاه میکنن و عبادت خدا نمیکنن و جادوگرن و اصلا بخشی از مامایی همینه حتی کاری میکنن که همون زن مومنه ای که خونش رو ریختن شیاطین تا نتونه عبادت کنه حالا همین زن اگه صدای مردی رو شنید که مومنه دیگه شوهرش رو ول کنه و بچسبه به این مرد که آرامشش میده این وضع تازه زنای مومن ماست دیگه چه برسه شماها!

بسم الله الرحمن الرحیم

شنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۴، ۰۴:۰۷ ب.ظ | علی | ۰ نظر
نمایش ویدیو های ۱ تا ۲۸
آیه الکرسی
۲۱ آذر ۹۴
۰ بازدید

بسم الله الرحمن الرحیم

شنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۴، ۰۹:۰۷ ق.ظ | علی | ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

شنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۴۰ ق.ظ | علی | ۱ نظر