یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

ای که به دور کعبه و منکر حیدری / کعبه ولادتگه اوست دور حیدر مگرد

بایگانی

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۴، ۰۶:۳۹ ب.ظ | علی | ۰ نظر

خوب موضوع شخصی خودمه که دارم اجتماعیش میکنم و شاید بخوام درمورد خودیتم و نیتم و ریا و خدابینی و خداشناسی و یقین و... صخبت کنم که همینقدر موقع نماز مغرب عشا به ذهنم خورد و اینم که دارم درمورد خدا صحبت میکنم چون یه کار خیر انجام دادم و کمک کردم به یک شخص بزرگ وگرنه حالا نمیدونم چی میخوام بنویسم و نمیدونم بگیره ولی درمورد خدا نوشتن ذهن الهی و یقین میخواد حتما که ما اصلا یه موجوداتی هستیم که شیاطین میبرتمون و جمعند حالا سبب خیر ما نبودیم که درموردت نوشتیم خدا و بله اصلا این همه نماز خوندیم این همه خدا خدا کردن بعد هیچی در ذهنمون نیست خدا مشهوره فقط سر زبان هاست و نه برای ما ارزش داره نه میبینیمش خودمو میگم نه ایمان درست داریم و حالا مثلا این همه دعا و نماز نمیگم خدای من شیطانه ولی اگر بت هم نباشه بلخره چیزی ازش نمیدونیم حالا شاید شما بگی خدا خودش رو در بهشت نشان خواهد داد و اونجا که خدا چیزی زیباتر از نشانه هاش مثل کبوترها مثل هرچیزی که میبینیم و نمیتونیم بسازیمش ولی خدا رو پیدا هنوز نکرده ایم و حالا بلخره تعریف خدا چیه؟؟ نمیدونیم یعنی برمیگیرده به نیت و عقل شاید باید وقتی نماز میخونیم نیت کنیم ولی تو نماز هم باید نیت کنیم اینکه داریم تک تک جملات رو میگیم و با خدا صحبت میکنیم خوب اول نیت حالا یکی نیتش اینه که معنی جملات رو بفهمه یکی این جملات رو میگه در نماز که بخشیده بشه اینجا عقل مهمه که میگی سبحان الله یعنی چه؟ که مثلا چیزی بهت اضافه بشه خوب این خودیت این نیت پایین که خدا رحمش بیاد فقط؟ و رحمت و نورانیت بگیری همین خودیت!! یعنی میگم ریا این نیست که فقط برای مردم و فرشته ها نماز میخونیم اینکه حالا که چی که وایسادی جلوی خدا حمد و سوره میخونیم یعنی باید عقل کار کنه خودمون رو ضایع نکنیم حرفای بزرگی میزنیم و بعد نماز حالا خوبه نورانیت و چیزی بدن ولی خدا رو پیاده نکردیم خوب فرشته ها به امید ما اومده بودن که کمکمون کنن و شیاطین هم طفلکا هستن دیگه اونا هم الکی پیش مومنین نیومدن اونا هم نور و آرامش میگیرن ولی ما شیاطین رو دیدیم که چقدر خوبیم حالا ولی خدا رو هیچ حضرت علی(ع) فرمود که من خدایی که نمیبینم رو عبادت نمیکنم خوب اگه میگفت خدایی رو که نمیشناسم چی میگفتی؟ خدا رو دیدن یعنی چه خداا رو شناختن یعنی چه کدوم بالاتره یعنی اولا در عبادت باید خدا رو دید حالا این حداقله یا حداکثر بماند! خوب حالا ما هیچی از خدا نمیدونیم بعد در خودمونم هستیم یعنی اگه بگن شما مثل یه فرشته ای بعد میگی بله ما حقمون بود پیامبری اصلا! یعنی این اخبارگو رو هم ببینم میگم بله این برای من اصلا اومده اخبار بگه بعد وقتی مردیم میگیم ای وای این زنه که اومده باز اخبار میگه این دردناکه که هم تو خودمون بودیم هم اصلا انقدر تو خودمون بودیم که خدا هیچ! دیشب یه کار خوب دیگه که کردم این بود که سوره ی هود رو باز کردم چون حالم بد بود یعنی نیتم دورش شیاطین بود یک نیت پایین عقلم بیشتر از این نکشید بعد گیر داده بودم به آیه ای و نگاه میکردم و میگفتم چرا خدا اینچیزارو گفته یعنی اینا گفته حتما خعلی مهمه تک تک جملات حالا بماند نور و جادو و نمیدونم هرچیزی که ما طمع داریم بله طمع اصلا یعنی ما همش طمع داریم از نماز که چیزی گیرمون بیاد طمع از نماز انگار جادوگری که نیست که از حسادت بخوایم جملاتی تکرار کنیم که حتی نور بگیریم اینا نیت پایین ما رو میرسونه و دوباره همون که هیچ چیزی از خدا نفهمیدیم حالا مثلا بخوان بفرستنمون بهشت فقط میدونیم مثلا بزرگه میدونیم مهربانه ولی وقتی از همه مهربانتر باشه شما و من باید تاثیری بگیریم باید مهربون بشیم ولی چرا نشدیم؟ چون یه دلیلش اینه که نفهمیدم که مهربونه یه دلیلش اینه که ندیدیمش خدارو که مهربانه همینطوری گفتیم الرحمن الرحیم پس باید در تک تک جملات نماز به جایی برسیم که یاد خدا ایجاد بشه سیر ایجاد بشه یعنی یه سیری ایجاد بشه ما که داریم خدا رو میخوانیم که نه فقط صدامون معنوی تر شده باشه بلکه یه سیری که پیشرفته باشه در ذهن از سوره ی حمدی که هرروز میخوانیم با این سیر بریم بالا من خودم مثل طوطی سوره رو میخونم و هیچی دلیل و نیتش رو که چه بگم الرحمن الرحیم چه بگم ملک یوم الدین هیچ معرفتی ندارم هیچ انگار فرقی نداره نه که طمع کنیماا و نه که هر دلیل دنیوی بلکه شناختمون بیشتر بشه و این شناخت کار خودمون نیست ما فقط میتونیم متوجه و تمرکز کنیم روی خدا توجه مون رو فوی کنیم که آقا حالا درسته گفتم سبحان الله از خودم یه لحظه که این سبحان الله چی از خدا میرسونه؟؟ ساده نگذریم متوجه بشیم که الله اکبر حالا داعشی ها هم میگن الله و اکبر ولی هیچی ضلالتشون بیشتر و یاغی ترم شدن حالا منکه میگم الله اکبر نیتم ممکنه خود خدا نباشه طمع از اینکه شیاطین دور بشن طمع نور طمع گول زدن خدا و فرشته ها و قدرت اینا نیت های پایین ماست که شناخت و معرفت نداریم و هیچی به هیچ جا هم نمیرسیم از نماز لذت نبرده ایم و حالا میگیم که ای کاش نمازم زودتر تموم بشه راحت شیم خوب این دیگه آخر ریا و دغله لذا فقط باید برای خدا باشه کارامون و خدا را باید یافت بعدش حتما میل داریم دعا هم بخونیم حتما و هم ذکر باید مطلقا یاد خدا باندازه مارو توجه و تمرکزمون با توجه به خود ذکر که چیست خدایی شویم با اینکه ما چیزی از خدایی خدا درک نکردیم و کسب نکردیم یعنی یقین در دل نماند !لذا دو نکته اینه که فهم و معرفتمون به اذکار الهی پایین نباشه سطحش و هم به قول سخنرانی استاد فاطمی نیا ره از قول بزرگواری سعی کنیم یه صفت مشترک بین خدا و مخلوق رو در نظر بگیریم اگه دقیق گفته باشم و بعد سعی کنیم اون صفت رو در خودمون زیاد و پرورش بدیم و ایجاد کنیم!

  • علی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی