اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۵۶ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است

سودای قدرت!!!

دوشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۴۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یه مساله ی مهم این بحثیه که میکنم بالاخره امام زمان عج بیکار ننشستن و به خاطر زنان و ترس و ریسک مثلا و عوامل دیگه ظهور عقب میافته البته در زمینه ی شخصی به خاطر آمادگی نداشتن و گناه ما هم هست ولی من یادمه مثلا هفت هشت سال پیش که وبلاگ داشتم و با مومنان قوی دل گروه از راه دور داشتیم و کتر میکردیم و ممکن بود همدیگرو هم نشناسیم و فضای مجاز بود خعلی جنگی داشتیم که خعلی زمینه ی حظور امام زمان عج رو بین ما یا دخالت در گروه ما زیاد میکرد و اونموقع مخصوصا انتظارات بیشتر بود خعلی بیشتر مردم منتظر و چشم به راه حضرت بودن و مثلا مستند ظهور نزدیک‌ است و این مستند های چی میگن همین نماد گرایی ها و نمی دونم قیام سفیانی و‌یمانی اینا بحث و شور خاصی داشت و مردم خعلی میشد با ذهنشون بازی کرد تا اینکه دکانش بسته شد این محافل و مباحث تا رسیدیم به الان ولی دونکته ی مهم اینه که امام زمان عج با همه ی این بحث ها مشتاقه که بین ما ظهور کنه و هر وقت دلش خواست و از پادشاهی خسته شد میان و نکته ی مهم دومی که خواستم بگم همین نکته است که آقا با بحث دیپلماتیک خارجی و مخصوصا داخلی میشه یا میشد زمینه رو محیا کرد من خودم به پیش رفتم و اصلا خودمو بزرگ کردم ولی به خاطر گناهان که چک میشد و تقوا نداشتم قدرت رو ازم گرفتن وگرنه خوب گروه ما جلو میرفت و با وبلاگ نویسی میشد بر سر احساسات زنان سوار شد و بازیشون داد یا مسلط شد بر اوضاع منتهی گروه ها و روانشناسان و روزنامه نکاران و میریتاریسم و اینا همه تخریبی شد و قدرت از دست ما خارج شد و اصلا متهم شدیم و ما برای اینکارم ساخته نشده بودیم و اشتباه داشتیم وای نکته همینه که با حل شدن مسائل دیپلماتیک نه حتما جنگ با کشورهای دیگه و سوار شدن بر مخ خارج نشینان و به راه آوردن ایشان و همراهی با هم و اتحاد مسلمین میشه زمینه ی ظهپچور آقامون رو فراهم کرد که مثلا یه رژیم منفور صهیونیستی قدرت و ابتکتر عمل رو از ما گرفته که اروپا رو کنترل کنیم وگرنه عرفا قدرت دارند و به ما بدبینن در صورتیکه آمدن امام زمان برای همه مفیده و کافرا هم حال میکنن و به آرزوشون میرسن منتهی عدل به پا میشه و حکومت فرق داره و درسته نه اینکه کشتار رخ بده اصلا میگن همهی جنگ ها قبل از ظهور ایشونه و ما حرفی هم نداریم و باید متخصصین گروه تشکیل بدن و کنترل کنند اوضاع رو با پیشرفته ترین امکانات روز نه جاسوسی کردن در زندگی طرف وگرنه اینطور نمیشه اداره کرد و باید در راس مجتهدان باشن و امر ایشان نه یه فرد جاهل بندن که کارارو خرابترم بکنه و هرچی خرابتر کنه یارو میگه این حتما نکته ی الهی داره تا جایی که مجبورمون کنن عقیم شیم و‌بفرستنون تیمارستان و قرص بدن تا روانی باشیم و مام برقصیم تا بتونیم دوکلوم آگاهی بدیم و نرمش کنیم مقتدرانه... آره دلمون پره

شعری در مدح پیامبر اکرم(ص)

دوشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۰۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خواب غفلت

دوشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۳، ۰۶:۰۸ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر
درستکه که وقتی به یه روحانی بزرگ میرسیم یاد خدا می افتیم و خعلی خوبه که بخوایم و ایشونم دعا کنه برایمان ولی یه مساله ی مهم اینه که توجه کن دور بشیم سخته از خدا چیز بخوایم و در درگاهش بریم و یا حالا به ظاهر شرم میکنیم از خدا که این غلطه بلکه دور شده ایم لذا ما که نماز میخوانیم مسئله ی مهم که گفتم همینه که چی از خداوند آیا میخواهیم و فرشته ها کنترل میکنن و یه نسبت خاصی هم به عقل ما داره خعلی از ما که دره درگاه رب نمیریم اصلا که این خعلی بده و مسئله ساده است که خدا وعده داده اگه مرا صدا بزنی استجابت میکنم اگه دعا کنی لذا دوری از خدا این مسائل رو داره و وقتی خدا دعامون رو مستقیم اجابت نمیکنه و به صلاحمون نیست اینکه بعدا بهترشو میده لذا داریم خودمون رو‌محروم میکنیم بعضی ها که خعلی زرنگند و دعای ائمه رو که در مفاتیح اومده رو میخونن که بهترین حرفا و دعاها است ولی توجه کن که دعا باید علاوه بر زرنگی حرف دلت هم باشه مثلا نماز صبح رو‌خوندی حالا جوانه دیگه زن میخواد از خدا و دعا میکنه یکی دیگه یه چیز دیگه میخواد میشه دره خونه ی خدا بری و‌بخوای بهترشو نده؟ این یه مسئله که دعا کنیم و خواست دلمون رو هم چک کنیم که وزرنگی هم در دعا داشته باشیم تا بفهمیم بزرگان از خدا چی میخوان و ما کجاییم مسئله ی بعد یک تکنیک رندی دیگر است که شیاطین ولمون نمیکنن و دائم در خواب بیداری مشغول لطفشون هستیم یعنی حتی یک خواب خوش هم نداریم و‌مخصوصا وقتی از خواب پا بشی انگار گناه و غفلت کردیم و‌ایمانمون و یاد خدا کم شده اصلا خواب یه نوع غفلت هست و وضو رو‌ مثلا باطل میکنه ولی شیطانم روح مارو میبره لذا تکنیک اینه کنه تو‌رختخواب نماز تجسمی بخونی و بفهمی که چقدر راحت فکرت رو جابه جا میکنن این شیاطین اولا یادت میره کجای نمازی و چشم رو‌هم گذاشتی دوم فکرت جابه جا میشه و میفهمی که راحت گول میخوری و بند افسارتو گرفتن بله من تو‌کلیپام درمورد تجسمی نماز خوندن بحث کردم که مثلا شما یه جا نشستی یا خواب هنوز نرفتی حتی خواب رفتن مومن هم فرق داره با ما و اونا تو خوابم هوشیارند و یه چشمشون بازه و حواسشون هست ولی ما نمیدونیم کجا رفتیم و‌خوابمون رو هم یادمون میره چی شد چون روحمون ضعیفه و اصلا خواب چرت میبینیم لذا این تکنیک رو عمل کن حتی امتحانی که نماز مستحبی بخون و اگه حتی رکن هاشم فراموش کردیم یا وضو نداشتیمم عیب نداره در هر حالت میشه نماز مستحبی خواند و خشم شیطان را درآورد با این کار و‌ممکنه خعلی عصبانی بشه و دیگه نماز واجب هم راحت تر میخونی و دغدغه ی دوری نداری و خوابت هم میشه عبادت و خواب غفلت نیست من خودم دیروز امتحان کردم تو رختخواب موقع چشم رو هم گذاشتن دو رکعت نماز مستحبی و تجسمی خواندم اصلا دیدم تو‌باغ نیستم و حواسم پرته و تا موقع بیدار شدن هوشیاری داشتم و مرور میکردم و‌رکن هارو هی فراموش میکردم تا با زور توانستم این دو رکعت رو بخونم و‌هی می پریدم از خواب و دوباره هوش از سرم میرفت ولی وقتی بیدار شدم ورامش داشتم و این دو رکعت نماز تجسمی رو چون صدام درنمیومد و در دل میخوندم باید شمرده میخوندم تا بفهمم چی میگم و خعلی طول کشید و هی ارکان نماز رو یادم میرفت و برمیگشتم از اول اونجایی که یادم میومد و‌حدس میزدم رکنه نمازه هست رو‌تو خواب میخوندم و کلا تا بیدار شدم به فکر نماز بودم البته حال شما با من فرق داره و شما ممکنه قبل از که به خواب  بتونی چندین دو رکعت بخونی و‌هدیه بدی به بزرگان و اموات اصلا و یا توی خواب هم هشیار باشی و این روش رو حتی امتحانی کنیم خوبه.

نماهنگ 156

يكشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۳، ۱۲:۲۷ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

رد دعا

شنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۱۷ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

دارم کجی خودمو در بی خدایی ام میبینم دواشم دعا و توکل و صحبت با خداست مثلا شما میری توی جزییات که فلانی که دوستش دارم از رنگ زرد خوششذمیاد بعد میری یک سری روان شناختی و جزییات توجه میکنی که در مقابل قدرت خدا چیزی نیست مثلا روحانی ای داره صحبت میکنه توجه به مسایل ریز و چرت و پرت و خارج از مبحث یعنی اصلا میگی که این صحبتش به درد من نمیخوره چون پونصد نفر دارن تو مجلس گوش میدن چه برسه با دوربین بیشترم بشه اصلا من بایدخصوصی باهم حرف بزنیم تا ببینم چی میشه و توجه نداریم و همش به نکاتی که حس میکنیم که خودمون فقط میدونیم و بهتر بگم شیطنت آمیز ترین وسوسه ها که دست خودمون نیست نمیزاره که شما از سخنرانی چیزی بفهمی البته دست خودمونم هست که تفکرمون غلطه یعنی اصلا به خدا اطمینان نداریم که اگر بریم در خونه ی خدا اونوقت خدا مهر و محبت مارو در دل شوهرمون خعلی خعلی قوی تر می اندازه تا چیزی که خودمون میخوایم از سحر و روانشناختی و شیطنت باندازیم و جزییات و علوم انسانی و ساختگی غرب و شرق و پرداختن بهدجزییات درصورتیکه خدا که هدایت میکنه شما توجه مون به خدا باشه سخنرانی باعثذهدایتمون میشود اصلا و هدایت مخصوص خداست یعنی خدا فقط باید بخواد که از فیلم مثلا مسعود ده نمکی خوشمون بیاد و هدایت شیم حالا بپردازی به نکات ریزش خوبه ولی اون قدرت خدا هست که در فیلم که وسیله است مارو عوض میکنه اگه خودمون بخوایم عوض شیم یا زورکی بخندیم اینا فایده نداره و هدف فیلمم نیست! باید رفت به سراغ خدا و جدا شد از خود و شیطنت و شیطان و جزییات مخ خوانی و روانشناسی با خدا که نمیشه جنگید ولی نادیده نگیریم خدارو اگه اگه نادیده بگیریم خوب شیطان میاد سراغمون و همش فساد نیست همینکه یاد خدا نباشی به هر بهانه همین که دعا نکنی و سراغ خدا نیایی و فراموشش کنی به هر بهانه حتی کارهای بشر دوستانه همین غفلت از خدا کافیه برای شیطان و حالا بزرگ نکن شیطان که عجب زیرکه که میفهمه که چطور مارو از یاد خدا غافل کنه بلکه اینطور نیست که قوی باشه بلکه ماییم که دوست داره به فکر شیطنتش باشیم یعنی همین که همراهی کنیم با جن همین کافیه حتما که برنامه ریزی خاصی نبوده چون شیطان دوست داره ما دوستش داشته باشیم و به سراغ دعا نریم و سخنرانی روحانیون دیدی چه سخته بعضی مواقع مسجد رفتنذدعا خوندن عکس امامدخمینی رو دیدن حرم رفتن سخت میشه اینا اصلا با خدا صحبت کردن و استرس که بیماری قرن ماست از فراموشی خداست بله هی دغدغه که فردا چی میشه حالا بدبخت نشیم چیکار کنیم بله باید با خدا دوست شد و از خدا خواست خدا که بخیل نیست مثل ما اون که داره روزیمون میده الان به فکر بعدا هم هست اگر وضعم بد بود باید از خوذش خواست و خدایی شد نه دره دیگه ای یهذمساله ی دیگر جولان دادن مسولینه که تا حدی برسن بعد افراط کنن و حالا که قدرت داریم سواستفاده کنیم اینم خعلی بعده که در مسلمانان و ایران بابه عکسی رو میدیدم که در ژاپن مدیران عکس نشون میداد که داشتن کفشذکارمندانشون رو واکس میزدن و یارو ایستاده بود و‌رییسش نشسته داشت واکس میزد کفششو !! حالا تا ما ببینیم که قوی هستیم فساد میکنیم ان الانسان لیطغی ان رءاه استغنی که تا دید اینطوره بله خودمون پلیس محاکمه میکنه میکشه و هرچیز و روانشناس تا دید فلانه خودش که زور داره بستری میکنه یارو رو بدبختش میکنه بله دیگه همه ارگانهامون همینطوره اینا همش از بی خدایی است پس دعا بخونیم و مفاتیح و یاد خدا باشیم و باهاش صحبن کنیم و‌بخواهیم که هدایت شیم ودهی مارو بزرگ نکنند و بخوایم خودمون رو گنده کنیم و مطرح فقط یه عده ی مخصوص هستند که باید ازشون تبعیت محض کرد ولی خداوند در زمین که اوناهم ادعایی ندارن و گوشه نشینن اکثرا استادان عرفان حالا ما ادعامون میشه که حقیم و کارمون درسته و باید همه از ما فرمان بگیرن و نظارتم نباشه هرماری میکنیم اصلا بسیاری از حاسوسی ها محض اینه مه خدارو نمیبینیم و باید حتما نظارت نامحسوس بکنن در زندگی تا منحرف نشن یه عده!!!

خودیت مفرط

جمعه, ۲۶ دی ۱۳۹۳، ۰۶:۱۱ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

زیاد شده که اشتباهمو توی وبلاگ بگم و بنویسم ولی خعلی از ما یا حالا زورمون نمیرسه و هم قدرت نداریم یا هم آگاه نیستیم و جاهلیم که اشتباهمون رو نمیدونیم و اصلاح نمیکنیم امروز یه اشتباهی رو فهمیدم که هم جاهلم و هم آگاه و اون فکر کردن به خودمون و آرایش برای خودمونه مثلا زنی که برای دیگران آرایش میکنه مشکل داره اگه برای اینکه خودشم آرایش کنه فهمیدم امشب که بازم مشکل داره فقط باید برای خدا یا خدای دوم یعنی مردش و شوهرش حالا کتر به ضعیفه ها نداریم خودمون که آقا درسته خودشناسی خدا شناسیه و راهشه ولی خودشناسی به این نیست که همش بهدفکر زیبا کردن بدن و رسیدن به خودمون باشیم و میل نفسانی و شهوات بلکه گمراهیم ما پس شناخت خود به معنای فکر کردن به آدم شدن هم نیست چون ما اصلا تعریف نفسانی داریم از آدم ممکنه در جوانی و معیار برای یک آدم مثلا برای من ممکنه این باشه که کسی آدمه که به شهوتاش و غذا و پول برسه حتی اگر عقیده ی ظاهریم هم نباشه ته دلمون داریم اشتب میزنیم و خواهش نفسمون یهذچیزردیگری است پس کسانیکه خوددرگیری ندارن مشکل دارن ما دشمن خودمونیم یعنی باید باشیم این نفس روایته که دشمنترین دشمن هاست!!! لذا ما به خودمون رای میدهیم و طرفدار خودمونیم بعضی ها که ریاضت میکشن از بزرگان و روزه میرن ولی ما چه کنیم حالا که عقیدمون نسبت به خود و هواها درست نیست و حالا که میدونیم که دشمن خودمونیم ولی کاری نمیتونیم باز کنیم بله به جای که اقدر به خودت و خودمون فکر کنیم و غذاهای لذیذ و مشکلات خودمون خوبه و بهتره به خدا فکر کنیم بله نگفتم خودشناسی بده ها توجه کن بلکه گفتم خودپرستی و رای به خود و خوشبینی به خود و رفتارمون بده و ما نباید طرفدار خودمون باشیم والا در رحمت الهی بسته میشه و سرمون به سنگ میخوره و منم همینطور شد و چندتا ذکر گفتم در سجده دیدم به فکر خودمم و خودمو بزرگ کرده ام و جملاتی بعد ذکر یونسیه به ذهنم خورد که درمورد تمجید یا حتی نظر خودم درمورد خودم بود که حالا حتی ضد خودم به ظاهر حرف زده بودم ولی چون خودم رو بزرگ کرده بودم و میدیدم که کسی هستم و بزرگم لذا فهمیدم که خعلی عقبم دیشب تو مهمانی گفتم منکه اهل مطالعه نیستم چون یه سوالی پرسیدن که تو که اهل مطالعه ای و اینا فلان چیز چطوره منم گفتم من که اهل مطالعه نیستم و اینطوری خوشم اومد از خودم حالا کاشکه فقط همین بود مشکل و چوبشو هم خوردم همین الانم که گفتم باز شرک و خودپرستیم و کبرم برای خودم معلوم نیست که گمراهم یاذنه و‌معلومم باشه باز شاید نشه کاری کنم خودم و باید پناه برد به خدا لذا یاد خدا کنیم همین که تو نماز به فکر خدا باشیم خوبه که مثلا خدا به دنیا نیومده خوب ببین این در عالم مادی و دید ما امکان نداره که کسی ساخته نشه واضحه اصلا اگه کسی ساخته نشه زنده نیست میگیم مثل سنگ بوده و‌هست و خواهد بود و ارزشش کم میشه ولی خدا به این مهمی چطوری بوده و‌هست خوب آدم قاط میزنه لم یلد و لم یولد!!!! پس یادمون رو به طرف خدا زیاد کنیم و گاهی اقدر شیطان دورمون میکنه که خدا پنهان میشه و نمیشه بهش فکر کرد بازم باید خدا بخواد که به یادش باشیم تا توجه مون جلب شه و صاحب نفس هم نیستم که بگم یاد خدا کن و از نفسم شما از فردا یاد خدات زیاد بشه ولی عارفا و روحانیون که نگاهشون کنیم و یه سخنرانی رو‌نگاه ذو‌گوش بدیم گوشه شیطون کر اصلا رحمت الهی نازل میشه امتحان کن برو به سمت یه روحانی بزرگ و‌کلیپی سخنرانی ای گوش بده اولش ممکنه دلموم سنگ‌باشه ولی رحمت نازل میشه و‌به کلی ممکنه عوض بشیم و دلمون رحم بیاد و مهربون بشیم اصلا پس اشتباهمون رو یادمون باشه که ظلمه که خودمون رو گنده کنیم و صحبت کنیم از خوبی ها و هنرها و غیره که اصلا یاد خدا توش نیست و منشا الهی نداره و نفسانیه این جنبه ی نفسانیذکار من بالا رفته و‌سرم بهذسنگ میخوره

رندی موافقانه

چهارشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۳، ۰۹:۰۹ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یه روشی بهش فکر کردم نخند! که اگه قرص نمیخوردم تا حالا رند شده بودم بله گفتیم اینجا جنگه و فکر ما کنترل میشه و اینا و اما کسانیکه درگیرند شاید بدونن شما که نمیدونی بدون چون این جرمه که فکر من کنترل میشه پس لذا باید رندانه و تاکید میکنم رندانه بر مصلحت چون میدونم نماز میخوانیم اکثرا و شیاطین زورشون میاد پس میگم بله گفتم رندانه و نه همیشه این روش بلکه باید فکر شما خونده نشه یعنی باطن و ظاهر گاهی متفاوت گاهی یکراستا باشه فکر و عملت چون این جادوگر زنا کن فکرمون رو میخونن اگر طبق محاسباتشون عمل نشه چون شیاطین و زنان غرور داذن پس یا بنده ی ما میشن یا ولمون میکنن نفس بگیریم پس لذا گفتم باید فکرتون فضا سازی کنید با عمل تون یکی نباشه از اونجایی کن میدونم جوان ها موندن مصداق میزنم آقا جان باید شما درونت اقدر قوی باشه که بتونی توی افکارت محاسبات و پیشبینی های شیطان رو بهم بزنی نقشه اش مصداق میخوای میگم ولی نامردی نکن مثلا ترس شیطان روح شمارو میترسونه شما از همین روش عمل کن مثلا تو خونه نشستی امروز نهار خورش بادمجان داری بعد توی ذهنت که داره کنترل میشه و نماز خونی و نویسنده ای یا به هر نحوی درگیری بشین فحش بده البته باید طبیعی باشه بشین تو فکرت بگو من نمیخورم تو ذهنت داد بکش بگو اگه غذا آوردن میریزم روی زمین و حتی یه کمم جلو برو باید اقدر طبیعی باشه فکرت که هیچ شیطانی شک نکنه یه کمم به فکرت عمل کن بعد موقعی که مامانت غذا رو آورد و قلبش میزنه چون شیاطین فضای خونه درگیرن بعد بگو آروم مامان ممنون یا یه ایراد بگیر یا برعکس مهربانانه حرف بزن من مثلا خورشت قیمه دوست دارم ببین توباید فیلم بسازی که هیشکه نفهمه تا دیگه دکترم شک کنه که فکرت با خودت جداست و تو یه آدم دیگری هستی باید انقدر طبیعی بازی کنی تا همه ی افکار منحرف بشن خودت نفهمی بعدش چه شاهکاری کردی اون موقع میشی سلطان حتی توی ذهن طرف رو کتک بزن و نفاق داشته باش تا زنگ هشدار بزنن ولی در عمل متناسب با فیلمت چیزی دیگر عمل کن روش فکری زیاده که و اول تو خونه امتحان کن که محل فتنه است ما قبلا هم گفتیم دروغ میشه گفت خوبه اولش با دروغ های گنده گنده شروع کنیم تا بعد مثل بهروز خالی بند.

خوابیدن نابجا

چهارشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۳، ۰۵:۴۳ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

یادمه کوچیک که بودم وسواس داشتم نماز شب بخونم مثلا میگفتم بلد نیستم چه جوره ولی حالا میدونم دورکعت شفع و یک رکعت وتر هم بخونم کافیه یا میگفتم قنوتش رو بلد نیستم چه جوری چهل نفرو استغفار کنم و نامشون تو ذهنم نیست و چهل نفر تعدادشو و یادش نمیمونه تو ذهنم ولی حالا گیر نمیدم و ووسواس ندارم میدونم که بگم العفو العفو یا عفوا کافیه زیاد بگم یه چند نفرم اگه شده یاد کنم اسمشونم نگیم نگفتیم ولی تو ذهن باشه که اللهم اغفر فلانی خوبه کوچیکام  میگفتم حال ندارم و خدا دوست داره با حالت خوب بخونمش و سرحال باشم محض همین اصلا نماز شب نمیخوندم ولی نمیدونم چرا الان که وسواس ندارم باز به غیر از امروز نمیخونم ولی حالا میدونم که که ((خداوند متعال به موسی (علیه السلام) می فرماید: ای پسر عمران دروغ می گوید کسی که گمان می کند مرا دوست دارد ولی هنگام شب، تا صبح می خوابد)) یعنی اگه گنهکار هم باشیم و حالشو نداریم یه رازونیازی بکنیم تو شب حتی بیدار موندن و درس خواندن و حتی به قپل استاد فاطمی نیا یه قلیانی هم چاق کنه حتی اگر باز خوبه یعنی بیدار ماندن برامون سود داره و صبح ها احتمال شنیدن صدای ارواح به دل و گوش زیاده من که بیکار تو خونه و وقت زیاد دارم برنامه م بعضی وختا کلا شب و روز موقه خوابم متفاوته پس اگر حس گناه داریم حس بیحالی باید بیدار بشیم با زورم شده این سه رکعت رو بخونیم هرچند بدیم و فکر کنیم اثر نداره خدا گفته بیدار باش و وسواس نداشته باشیم اونکه باید گناهمون رو ببخشه و حساب کتاب داریم خود اوس کریمه چیکار داری اون باید قبول کنه نه ما بپسندیم کار خودمونو  یادمه بابابزرگم میگفت اگه این سه رکعت نماز شب رو هرکه بخونه اقدر ثواب داره که نگو گناهاش بخشیده میشه

حرفه ی کار

يكشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۴۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یه مسئله ی شیطانی که زیاد صحبت کردیم و هنوز مشاهده می کنیم و هست حالا حالاها همین فکر خوانی و کنترله نامحسوس فکر ماست که میخوایم چی بگیم حالا طرز فکر و منشا و چگونگی و اینا توسط شیطان چک میشه و خونده میشه و جادوگر مثلا الان میدونه من چی میخوام بگم و پزشکم از صدای نفس و ضربان و حرکات خلاصه مام موش لذا تو شهرهای کوچکترم بیشتر دیده ام که پیرمردها وسط نماز یهو به ساعتشون نگاه میکنن خوب چه معنی ای داره ؟ هنوز نمیدونم ولی فکرا کنترل میشه و شما باید رند باشی و حواستم به نماز خودتا ولی تا شما فکرت کار نکنه این شیاطین معطلتن و یا القا میکنن یا باید چیزی بالاخره نویسنده توی ذهنش باشه و فکرش مشغول و توی خیابون رد شی یه عده فکرارو میدونن و باید فکر کنی یا شناخته شده باشی و همینم که توی ذهنت باشه که از کسی سوال کنی که ساعت چنده ولی نپرسی و لام تا کام باز نکنی یا طولش بدهی یه درگیری برای شیطانت ایجاد میشه خود به خود که حالا این یه چیزی میخواد بگه و دستگاها جلب میشن چون اینا از لحن صدا همه چیزو میفهمن و یه مساله ی دیگه همینهذکه داشت یادم میرفت و خدا انداخت به دلم بگم همینه  که شما اگر شیاطین جمع بشوند و فضا اگر لضای ترس باشه فضای خوش باشه بد باشه فضای گریه و غم فضای هرچیزی توی خونه باشه شما باید فضا شناس باشی و نقش گفتار شما باید بدونی که چیه نه که حتما سکوت کنی یعنی باید لحن گفتاریت رو عوض کنی به صورت گریه حرف بزنی چون شیطاطین هستن باید فیلمتو بازی کنی ولی اینو توجه کن که لحن گفتار طوری نیست که حبس بشی بلکه باید از تو فیلما بلد باشی چون یه موقه این شیاطین زن مریضن و فتنه گرم هستن شما بالاخره با یه لحن گفتار باید حلش کنی تا رحمت نازل شه و فحش نخوری و نگویند بیماره و فتنه در زندگیت ایجاد نکنند بالاخره همشم لحن نیست بلکه نوع و کلامت که صحبت میکنی بالاخره حداقل یه نوع از فکرت آروم میکنه جو شر و فتنه رو و بیشتر کلامیه ولی به جز گفتار کردار هم هست که چی عمل کنیم چکار کنیم چی بگیم چی بخوایم چه آهنگی در چه شرایطی با لب تاپ چه کنیم اینا همش چک‌میشه و شیطان نمیزاره شما هرکاری با تبلتت کنی بلکه مخمون رو در دست داره چه نوع بازی ای بکنیم حالا چت کنیم یا بشیینیم کلیپ نگاه کنیم لذا در شرایط فتنه و اونایی که زندگیشون چک‌ میشه بهتر میفهمند که باید استاد بود و آروم کرد جو رو به نفع خود اگر تونستی هم باید گولشون بزنیم و مسلط شیم روی اوضاع نه که به بن بست بخوریم.

افتخار ما!

يكشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۳، ۰۳:۴۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یه کمم خوبه راجع به افتخار صحبت کنیم که اصلا آیا افتخار کردن به چیزی گناهه و ریشه ی بدی داره یا نه خوب باید بیشتر فکر کنم ولی مثلا ما افتخار می کنیم که ایرانی هستیم وگرنه اگه یهودی بودی چی؟ ولی خارجی ها چون اصل و نسب خاصی ندارن و ریشه و ممکنه اصلا مهاجر باشند خیلی کمتر از ما به ارزش هاشون بها میدن و افتخار دارند و متعصب هستند در آمریکا و اروپا مثلا ولی خوب حضرت مسیح(ع) مسلطه بر قلوب و افکار ما یعتی مثلا یه اختراعی بخواد رخ بده اکتشافی پیشرفتی مثل جامعه ی ما نیست که امام زمان (ع) بخواد با اصل دین ما مخالفت کنه بلکه حضرت مسیح گرچه شیعه هستند ولی راضی ترند به جامعه ی غرب تا انتظاری که از اسلام ما میره لذا ممکنه اصلا عربی ها دلسوز تر باشند در مواردی نسبت به ما که کفران میکنیم و چشممون بسته است به حق لذا بیشتر اختراعات و پیشرفت ها در خارجه چون حضرت مسیح در اونحا هم نفوذ دارند و همه جا در جامعه ی ما بیشتر من احساس میکنم در فیلم ها مون( فیلمهای ساخت خودمون نه فیلم زشت خارجی موجود دربازار) نفوذ دارند تا کارهای تحقیقاتی و پیشرفتی اصلا بعضی از متفکرین اسلامی مخالف پیشرفت و تکنولوژی اند و این پیشرفت و اختراع را اثرنفس اماره میدونن ولی خدا کنه از بالا بخواد مسیح(ع) چیزی به دل کسی باندازه خوب دوستش داره و می اندازه و حقیقتی کشف میشه ولی نمیشه قضاوت کرد که چرا اینو به دل این مخترع انداخت یا مثلا این مخترع خدایی است و مثلا چرا به دل ما ننداخت و بله جمع و محیط هم موثره و امکانات و زمینه ها و ریشه ها که پیشرفتی صورت بگیره ولی اینو میگم که قدرت از بالا مثل سیاست نیست که همش حقه توشه بلکه هرچه دلش بخواد میتونه القا کنه حضرت مسح(ع) به دل هرکس حالا کافرم حتی باشه اینطور نیست که چون کافره مثلا دیگه نباید اختراع کنه و دوستش داشت و نباید حضرت مسیح(ع) القا کنه نه اینطوری نیست تکلیف معین نکن اتفاقا در کافران تسلط بهتر صورت میگیره تا مایی که شقی هستیم و به همه چیز مشکوک و ادعامونم میشه و حق رو انکار میکنیم با گناهمون لذا پیشرفت ها هم از حالت فردی بیرون اومده و گروه باید خوب کار کنه ما که در ایران کپی می کنیم.

شعر سنی!!

شنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۳، ۰۵:۲۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

آیا نریخت سنی خون برادرش را                                   آیا نساخت باطل حکم پیمبرم را

آیا به جرم اینکه آید به گوش دل ها                             صوت نماز و قرآن تخریب بانگ اذان را

آیا نکشت سنی آن شیعه ای که میخواند                       سنی برادرش را  حالا ببین زمان را

سنی نبود از اول مطلق ولایت علی بود                        چون نور گشت خامش نفرین شد کهکشان را

این سر بریدن تو راه همان لعین است                            ازکوزه آن برآید کان بودن قبلش آن را

از دامن شیاطین داعش برون بیامد                               بالاترین دشمن سنتی ترین زمان را

سنی ترینه دشمن ما

شنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۳، ۰۵:۰۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

حلقه ی دور

شنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۳، ۰۱:۲۱ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

وقتی میگویم سیستم مشکل داره قبول کن از جاسوسی تا روانشناسی بله خوبه جلوی گناه علنی رو گرفت به طوریکه خدایی نکرده کسی زنا کنه باید محاکمه و جرم قضایی داره ولی غیبت که گناهی بدتره باید پرهیز کرد لذا خوبه گناه علنی رو جلوش بگیرند ولی اگه پلیس بخواد دل مارو خون کنه و بیاد تو زندگیمون و شیاطینم پشت سرش و مام گنهکار دیگه خوب اینجا هرکه گناه کنه ممکنه صدنفر دیگه هم همزمان عملیاتشون شروع بشه چون شیطانیه و سیستم خراب لذا دله ما خون و محکوم شده ایم انگار حالا قرص بخور و شهوتت داغونه داغون از اونور بعضیا حال میکنن قرار داشته باشن همه با هم حال کنن لذا پلیس که همیشه دنبال جرم نیست دنبال اینم هست که من اینجا به کی وصلم که وبلاگ دارم لذا سیستمش قبلا شیطانی بود و توجه نداشت که با بریدن سر استاد من بنده خفه نمیشم بلکه آسیب وارده حالا استاد منم پنهانه ربطی به پلیس نداره و اصلا جنایی نیست قضیه فقط پلیس مشکوک‌شده یا از کنجکاوی میخواد فضولی یا از حسادت و نفاق زندانی موم کنه لذا عرفا حلقه دارند شاعر میگه( هرکه دراین حلقه نیست خارج از این ماجراست) حالا روانشناس هرچقدر دلش نمیخواد بگرده از یه جا نمیاد بلکه عرفا دور امام زمام و خدا حلقه زده اند و کاره یه نفر نیست که مثلا من عقیم بشم دیگه خفه شم نه اینجا جنگه و ما با خودمون در ایران جنگ کنیم و حامی کافر خارجی داشته باشیم یعنی توطئه یعنی شکست و نفاق ملی یعنی کارای من هیچ ولی اگه من به حلقه وصل بشم ولی گناه کنم علنی این آسیب میزنه اول به شخص امام زمان لذا الان حلقه ی من با گنهکاراست و آدم بدا و مثل قبل نیست اگرچه نظارت میشه و هوامون رو دارن وای من گناه کنم سیستم به هم نمیریزه و اینو هم بگم که حلقه ارتباط نزدیکی صرفا نیست بلکه بیشتر این حلقه های عرفانی که مجلس دارن و پیش هم هستن به جز مجالسی که در مسجد و روضه و اینا ممکنه خطرناک باشه باید استاد الهی نظارت کنه و استادان هم بیکار نیستن و حوصله ی دردسرشم نداریم!! و اصلا بین غریبه روزی عرفانی تقسیم نمیشه که شرایط بد باشه برای عارف و رهبر و بخوان اذیت کنن این روزی کم میشه

فریدون مشیری

شنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۳، ۰۹:۵۹ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

فوتی

شنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۳، ۰۹:۵۷ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

ظاهرا ایران روز یکشنبه مسابقه داره داشتم چند دقیقه پیش چک میکردم تو سایت 90tv و ما بازیکنان خوبی میبینی داریم ولی نتیجه نمیگیریم و بی برنامه بازی می کنیم یه علت اساسی ترس و استرس هست یه علت دیگه اعتماد به نفس و فشار هم میتونه باشه و قبلانا که بیشتر احساسی بازی میکردیم و موقع علی دایی اینا که همش تو ذهنم بود که چرا روانشناس تیم نداره ولی الان دیگه اعتماد به نفس بچه ها و فشاری که روشونه بیشتر شده که دیگه فکرشون کار نمیکنه و نمیتونن حریف رو گول بزنن و نقشه پیاده کنن و میترسن کار گروهی و فردی بکنن باید اشتباه بچه رو که فوتبال میکنه خودش بفهمه نه مربی بزنه تو سرش دو بار که محروم شد از بازی و خقوق خودش بهترین کسی میشه که اشتباهشو میدونه و چشم ها دنباله و فحش ها روان و تخریب تماشاچیان و همه باعث اعتماد به نفس کمه بازیکنانه و بازیکنان لژیوتر بهتر جواب میدن پس چون اعصابشون آرومتره 

بد راهی

جمعه, ۱۹ دی ۱۳۹۳، ۰۴:۵۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

لازمه یک پست شخصی بدیم باز ببین اولا فضا فضای مجازه و انتظار نیست در اینترنت که آدم بسازیم و راهشم اینجا نیست دوم فضای اینترنته دیگه من خودم اصلا و خیلی کم وبلاگ نوشتاری دیگران رو میخوانم و بیشتر عکسی و حال نمیکنم و حوصله ندارم و کم دارم حوصله لذا در این فضا که آدم ها موجودیتشون با واقعیت فرق داره میشه جولان داد و کمک هم میشیم والا در روزنامه نمیشه جولان داد در تلوزیون نمیشه پا فراتر گذاشت در زندگی من اصلا یه آدم خل دیگری هستم که هیچکه انتظاری هم از انتظاری نداره یعنی من در واقعیت که میرم میبینم که تو کوچه تو مسجد تو اتوبوس تو مغازه ها آدم هایی که مخصوصا سنشون بیشتر از منه عقل و شعور و منطق و فهم و درکشون چه برسه ارتباط معنویشون خعلی قوی تر از منه من اینجا تندروی میکنم شما گول نخورید من دارم یه عده جوان فتنه جو رو پوشش میدم و گولشون میزنم و روی مخشون شما نگاه کنید فتنه ی 88 پس اینا کی بودن؟ یه عده جوان نادان و گمراه و نفهم که داشت نظامی ها هم خودشون از نفهمی و عامل های دیگر حمایت و به کلی تاثیر بد روی نظام ببینید من برای متخصصان فن که مطلب نمینویسم برای یه سری زن احساسی چرا ولی درسته دخالتش میدن ولی جوان باید بدونه که همچین آدمی بوده و برای عامه ی پایین و کم عقل و بی تجربه نوشتن ممکنه در زمینه هایی درگیری و سختی داشته باشه و خودمم گمراهم الان ولی کمک میشم از بالا روزیم خوبه بحمدالله شکر خدا هوامو دارن ولی شما مقایسه نکن که عقلت بیشتره من عقلم دست خودم نیست اگه بیمار نشم و گناه نکنم بلکه انتظارات و دعا ها و این چیزا تاثیر داره و امید دارم که آدم بشم ولی گفتم تخصصی نکن کارو ما یه دوره ای تخصصی کار کردیم بد جور زدن تو دهنمون و جدی نگرفتن فتنه گرا رو که عقل ندارند همینکه یه عده جوان بیان بهتر از من جلو و راهشون عوض بشه و فکرشون باز بشه و بگن همچین آدمی بوده و ما باید رقابت کتیم این فضاها خوبه نه که بخوام به بالایی ها خط بدم من در حدش نیستم منتهی فضا فضای مجازه باز مشکوک میشن ک حق هم دارند!شاید یه موقعی بالا اومدیم و پیشرفت کردیم و عقلمون زیاد شد ولی من در حامعه که میگردم حداقل به لحاظ عقلی و تجربی آدم های بزرگی هستند دوروبرم.

اثر نفاق

جمعه, ۱۹ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۱۱ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یه بحث قروقاطی ای بکنیم فقط نگین دیوونه شده  این فضایی که علیرضا افتخاری نمیخونه مانند قبل چندتا دلیل داره یک رقابت دو رزق سه خودمون اصلاذکه بستیم و دلایل دیگه و خواننده ی جدیدم نمیاد خودشو نشون بده و در راه سبک سنتی مثلا بخونه چرا چون اول باید بازده بده و مردم خوششون بیاد و پولش برگرده ولی در نظر نداریم که افتخاری از جوانی شروع کرد و پیشرفت کرد و پخته شد و صداش با جوانی فرق داره ممکنه خعلی هم فرق داره درست؟ خلاصه افتخاری نمیخونه دیگه چون فضاش نیست حالا فضا میتونه حال جمعی ما و حال خودش و جامعه و رزق روزی و جا دادن باشه و محیط فراهم نه که داغدار باشیم بخوایم بدون رزق الهی همینطور فقط زور الکی بزنیم و قالب کنیم نه فضا حال روحانی مون هم عوض و بر صدا تاثیر داره که جوان باید اینارو دذ نظر بگیره وگرنه اگر حرفه ای باشه یا باید قوی باشه برای کنسرت یا هر زمانی نمیتونه کنسرت بده چون حالش خوب نیست گرچه شادی مردم که اومدن کنسرت بر حال خواننده موثره و دعاشون و اینا و سیاست هم نباید دخالت کنه همیشه و اگر به صلاحه در دکون افتخاری رو تخته نکنه که ما توی کلیپ گفتیم که آقا باید بازیگرا و خواننده و فوتبالیست و هنرمند مردمی بشن و سیاست این بوده که یه عده محافظ گذاشتیم و دورشون کردیم از مردم ولی الان میبینم با صفحات جدید اینستاگرام و برنامه های خوب تلوزیون باز هنرمندان مردمی تر شدن ولی حالا میبینم دیگه تفریطی صورت داد که گروهایی محافظه کار نگم بلکه استاد و نخبه های بزرگ دست پیدا و پنهانشون کوتاهذشد یعنی برای اینکه افتخاری دوباره بخونه فقط باید استادان فضاشو بچینن و روح الهی در صداش بدن نه اینکه جن و روح و استاد بسته اش کنند و صدای خوش افتخاری جزء فضای جنگ سیاسی و جنگ امنیتی و سپاهی و مردمی و جزء روزی های ناب زمان خودشه که بدست اومده یعنی فشار روش بوده و همه باهم جنگیدیم که توانست به این زیبایی بخوانه و همچنین خواننده گان و بازیگران دیکه و شاید اون فضا تکرار نشه در آینده بازدوباره و مردم و همه باید بخوان و دعاش کنند همهدی مارو اصلا و نقش شهدا رو باید ببینیم در زندگی نه که تهدید کنیم و فضای جنگ باشه بله اگه فضای رقابتی سالم باشه خوبه که افتخاری بخونه یعنی اگر هیچ خواننده ی سنتی پخش نشه در عرف صداوسیما خوب افتخاری هم با کسی رقابت نداره و فضاش کمرنگ میشه و مردم ما همین مشکل رو دارن که انگیزه ندارن پ ترسواند که خودشون رو نشون بدن چون فضا فضای جنگه و زنان حساس اند لذا تا مسابقه نباشه مردم خودشون رو نشون نمیدن تا دستور از بالا صادر نشه در میدان جنگ نمیان و تا انگیزه ی پولذو تشریفات نباشه و‌نظارت کار نمیکنن و دلسوز نیستن انگار نه انگار آرمانی داریم و تعهدات الهی

نجابت

جمعه, ۱۹ دی ۱۳۹۳، ۰۵:۲۱ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یه سایتی هست به نام این WWW.nostalgiktv.net دیشب بعد از وبلاگدهی هوس کردم فیلم سریاله ((بازم مدرسه ام دیر شد)) رو ببینم البته تو کانالم گذاشتم در آپارات و تا قسمت شیشو دیده بودم لذا میدونستم این سایت فیلمای نوستالژیکی و خوب داره خلاصه رفتیم ببینیم ولی مثل اینکه خراب بود و سرچ که کردم پیدا شد ولی نمیشد ببینی و لینک دانلود هم نزاشته بودن لذا موندیم و بعد رفتم از یه سایت دیگری یه قسمتش رو دانلود کردم ولی هنوز ندیدمش لذا وقتی خراب بود تو این سایت دیگه رفتم فیلم سینمایی دانلود کردن و یه فیلمی به نام((دزد و نویسنده)) رو دانلود کردم و دیشب یه خورده و امشب بیشترشو دیدم و هنوزکمتر از بیست دقیقه مونده تا تمام شه خدا بیامرزتش خسرو شکیبایی بازم به ابعاد دیگرش فکر میکنم که چقدر خاص بود و درک نشد متعصفانه و نخبه بود که نباید نخبه رو اذیت میشد و بازیگر بشه البته روحیات فرق میکنه و بازیگران دیگری هم داشت که در زمینه ی دیگری نخبه اند و یه ابعاد خاص دیگری دارند در این فیلم خلاصه کار به اون چیزایی که ربط داره به من در فیلم ندارم و شباهتایی که در هر فیلمی از زندگی خود داریم میخوام دو نکته ی فنی رو بگویم که موقع فیلم دیدن به ذهنم خورد در دو جای مختلف . کار به الهام و آنچه باید هرکسی بفهمه و حالا خصوصی یا عمومی ندارم این به خودتون ربط داره نکته ی فنی یک اینه که آقا آیا بازیگران که قسم میخورن در فیلم صحبت می کنند و نقش بازی می کنند این جزء دروغ گفتن هست یا نه؟؟ خوب میگیم معلومه که نیست ما توی فیلم قرار داد بستیم و نشون دادیم اول فیلم که اینا بازیگرن و همه میشناسنشون لذا  پس اگر ما هم شناخته بشیم و طوری عمل کنیم که آقا همه بدونن که ما دروغ نمیگیماا ولی راستشو نمیگویم و بدونن که حرف حرف ما نیست و قرارداد با زنمون مثلا ببندیم که ای زن عزیز من چرت و پرتام واقعی نیست یعنی خود زن بفهمه این نکته رو در زندگی خصوصی یا جاسوسی باشیم چیزی میتونیم دروغ بگیم اگه قرار داد داشته باشیم و همه زنمون بشناسه که چرت و پرت میگیم حالا من نمیدونم بتونم سر شما شیره بمالم یا نه و دیگه در زندگی خصوصی هم به کسی ربط نداره که دروغ بگم به زنم و نباید دخالت کرد چون اصل دروغ بخاطر دخالت و جاسوسی وبستن زبانه نه گمراهی دیگران این یه نکته که قراردادی میشه دروغ گفت اگه اخلاقمون رو بدونه نکته ی بعدی این بود که آقا من دیدم که خسرو شکیبایی در این فیلم قدیمی دزدی میکنه و ما دیگر نمیتوانیم زندگی یک دزد رو و روش هاشو و کشتن یک فرد رو به راحتی در سریال نمایش بدیم چون سیاست ترس و پاستوریزه کردن و ریسک نکردن و به هم بدبین و ربط سیاسی دادن هست که اجازه نمیدن هرکاری بشه چه برسه زندگی یک دزد رو نمایش بدیم حالا بحث این نیست نکته اینه که دلم برای خسرو سوخت که سوء سابقه داشت و کار گیرش نمیومد و بدون زن زندگی کرد و سخت بهش میگذشت و میخندید ولی دزد بود و ما میگیم باید دزد دستشو قطع کنند و اینا ولی من که زندگی تو فیلم رو دیدم دلم سوخت بعد گفتم در بعد مرگ چی میشه؟ بعد نتیجه ای گرفتم که آقا ما خغلی بدبین هستیم به  خدا اگه من دلم سوخت برای یک دزد که حالا فیلم هم هست ولی خدا بیشتر و خغلی بیشتر دلش میسوزه برای این افراد که در سختی زندگی مجبور به دزدی شده اند و معلون نیست که بخاد حتما حتما طبق دادگاه های ما پس از قیامت محکوم کنه و اصلا عذاب خدا از سر دلسوزی و پاک شدنه البته نه همه حالا من کاری هم به عرف جامعه ندارم که در عرف جامعه ی مدنی شما مجبوری یک قاتل رو زندانی کنی اگر واقعا مجبور هم نباشی که دستشو قطع کنی!!!ولی با این حال ما بر سر جای خدا ننشسته ایم که چه میخواد بکنه خوب در این فیلم به هر دری زده و نشده نباید سنگدل بود و باید در جامعه دلسوزی باشه حالا امیدوارم شمام فیلم رو ببینید ولی ما خودمون یکی ازمون دزدی کنه میخوایم اشد مجازات بشه اصلا میگیم پلیسا اومدن دزدی اگر یه بدبختی بود کار به هیچی نداریم و بد قضاوت میکنیم و شرایط بدش رو نمیدونیم اگرچه آدم باید از گرسنگی بمیره ولی دزدی نکنه ولی بلخره باید یه کمم دلسوز باشیم شاید خودمون بدتر میکردیم و باشیم اصلا.خلاصه عذاب خدا هم از سر دلسوزی است یعنی خدا بعضی ها که دیگه خعلی بدن رو میگه برو دیگه کاری بهت ندارم و این بدترین عذابه و ولشون میکنه خوب حالا این آدمی که تو کویری جایی ول بشه و نه مرگ داره نه چیزی و نه گیاهی و نه زمین قشنگی همش یه دست زمین صاف صاف این عذابش سختره یا اون آدمی که در آتش خدا به فکر خدا است پ صداش میزنه که ای خدا بسه و بلند و قشنگدو فریبانه و داد و زجرآور و دردناک مبخوانه خدارو که همینطور امید داره خدا ببخشتش در هنگام عذاب و با خداش مناجات میکنه و گفتمم یه آیه ای هست که می فرماید که دیگه امروز داد و فریاد نکنید که سودی براتون نداره و عذاب میشید حالا آیه رو یادم نیست یعنی اگر همین الان زتری کنیم و داد بزنیم خدا ببخش در بازه اگه گریه کنیم !!!مثلا در مجالس ابا عبدالله داد و زاری کنیم اگه رحمت نازل میشه حتی اگر گوش کنیم روضه ها و زاری هارو

نقش آخر

پنجشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۲۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر
خوب معلومه که امام علی علیه السلام و امامان دیگه قدرشون رو ندانستیم و آن ها رو خانه نشین کردیم یعنی الان هم بحث همینه امام زمان یار داره که نقشه دارند در بازیگری مثلا در سیاست و همه جا و ما خودمون رو همش میخواهیم نشون بدیم و ابراز وجود کنیم و خودنمایی و جلوه دادن باطل به جای حق و جوجه رنگ کردن به عنوان قناری این کارماست یعنی باید مردم زمانی برسه که خسته بشن دیگه مدگرایی معنا نداشته باشه وگرنه امام زمان خودش رو یعنی ظاهری نشون نمیدهد به نظر من و باطن مهمتره در مقابل ظاهر و گفتیم یار دارند ولی ما همینطور احتراع میکنیم و فیلم میسازیم و بچه میزاییم و خسته نمیشیم ولی بالاتر که بره زمان و حق و حقوق شکسته تر شود اونوقت که مردم خسته شدند و جمعیت رو به کاهش بیشتر رفت و دیگه متخصصان هم جواب ندادن و خسته شدن از همه ی پیشرفت ها اونموقه هست که جای خالی اماممون حس میشه و اجتماع کفایت میکنه برای یک تن آدمی بزرگ که بخواد نجاتشون بده ولی الان نه الان ما فیلم میسازیم تکنولوژی کار میکنه سوال مختلف داریم بی پاسخ و اون موقه هست که مردم حوصله ی من و شما و همدیگر رو ندارنو جامعه فسرده شده و کلیشگی و هیچ چیز اعصاب و جسم و روان رو آرام نخواهد کرد و مردم به هیچکس امید نخواهند داشت و تنهایی به اوج برسه اون موقه ممکنه ظاهری امام زمانمون معروف بشن پس الان تا قبل از شکوفایی عدل ما الان امام زمان به فکر تک تکمون هست و دوستمون داره ولی جای خالی ایشان حس نمیشه چون ما خودمون میخوایم نشون بدیم و خسته نشدیم اون موقه هست که خنده کم میشه و دلا گرفته و شاید جنگ ها رخ داده و به پایان رسیده و مردم از هم جدا شدن و خسته اند و تکنولوژی به بن بست خورده دیگه مردم عقلشون کار نمیکنه بیشتر اختراع کنن و نظام خانواده میترکه ولی الان دلیلی نداره امام زمان بیاد بین ما اگه راهنما میخوای رهبری آگاه داریم و مجتهدین اگر مردم دنبال اختراع و نوآوری باشن خوب آدماش هست دنبال هر زمینه ای باشیم متخصص هست و کمک میده و خوبم هست که هستن ولی همه ی اینا به بن بسن خواهد کشید وگرنه شغل امام زمان چی باشه اگه مردم میگن با داعش بجنگه ایشون خوب بارم آدمای مخلص هستند ولی چون ما ادعامون میشه و میخوایم روی سر امام زمانم سوار شیم و محدودش کنیم و اسیرش لذا اگه نمیبینیم ایشون رو بهتره وگرنه مانند خورشید پشت ابر هستن و نور هست ولی نقش نور نیست و اصل نور ولی اگه نورشم بیاد یکی میگه کو بارون یکی عینک میزنه و‌تحمل عدل نیست هرکس ساز خودش رو میزنه و عدل الهی غیر از خواست نفسانی و حتی آرمانی ماست که در ذهن داریم بلکه ما در اشتباهیم

اقتصاد حمایتی

پنجشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۳، ۰۶:۳۳ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

ببین بچه من نه قصد آشوب بازی و اینا رو دارم و نه فی الواقعه الوقوغ دلم میخواد تند روی کنم منتهی یه سری مسائله که باید بگیم تا روشن شه اول دوم بحث شه و یه مقاله ی خوبی درآد حالا مام بهونه وگرنه دو روز دیگه ارزش متن می افته الان مهمه که بحث شه....................

اینکه آقا داشتیم میگفتیم داداش جان من جوانان حواسشون نیست با توجه به سال اقتصادی دیگه بعید میدونم یه دهه ی هفتادی عقلش برسه که اقتصاد مملکت جیره ای شده چون دیگه دید دوران قبل و مافیا ها و عذاب هایی که چشیدیم رو پیشرفت کردیم و کمک کردیم حل شد یعنی الان اقتصاد ما میگه که آقا ما یه سفره ای بزرگ می اندازیم که فقرا که خوبه همه ی مردم رو پوشش بدیم که جیره خوار میریتاریسم و سیاسیون و قدرت هایی که بعید میدونم اصل و ریشه اشون فساد باشه گرچه تخلف بانکی مشهوده لذا سیستم اقتصادی ما متعصفانه یا خوشبختانه سیستم حضرت یوسف (ع) شده که ایشون با مردم و دشمنان طرف بود که دین نداشتند ولی ما حکومت اسلامی داریم حضرت یوسف اغلب مردم و ثروتمند و کارگران رو خرید با قدرت اقتصادی و غلام خودش کرد اون هارو این سیستم ما است که دیگه مافیا رخ نمیده ولی من نظرم اینه که باید اصلاح شه سیستم نه عوض شه بلخره مافیای شکر و قند و شیر نیست الان من مشاهده کردم که مردی گاودار میگفت که قیمت علوفه ها و غدای گاو هام به اندازه ی بازده ی شیری که میده نیست حالا ربطی نداره من ناراحت شدم ولی فکرشو که کردم دیدم بالاخره گاو گوشت هم داره!!! لذا مافیا درست میشده ولی حالا میگوییم که آقا این طرح اقتصادی که باید جبران شه یعنی اصلاح شه یا عوض هرچیزی چون سال سال اقتصاد بوده و هست اینکه معایبی هم داره طرف مالیات نمیده در این سیستم همخوری و ناراحت میشه طرف صدفه نمیده چون حساب شده داره پول میگیره میگه به فکر اونجاشم بودن شما که نمیزاری هرکسی قدرت داشته باشه یعنی قدرت برای پولدار شدن و کارخانه زدن و تولید اینا معایبی هم داره اینکار همه انتظار دارن کارا از دولت و میریتاریسم و سیاست درست بشه و هیچکس کاری نمیکنه به سود هم و گروهک های مردمی نه اجازه دارن پا بگیرند نه اتفاق می افته که بیان چون میگن خودشون تصمیم گرفتن برای ما خودشون میدونن در صورتیکه خوبه مالیات بدیم خوبه دلمون بسوزه الان بخوایم یه ملیون به کسی به ارگانی کمک کنیم از حساب بانکی جنبه ی سیاسی میگره و امنیتی میشه موضوع و هزارتا چشم که چرا که چگونه به چه هدف حالا ربطی هم نداره ولی من بخوام کمک کنم میگم که خودشون که خودشون حساب کار رو دارن و برنامه ریختن برای همه  و درگیر نمیشم اصلا مشکوک میشن به من اگر کمکی کنم بی هدف همه ی چیز و پول ها حساب شده جابه جا میشه در سیستم فعلی یعنی معایبی هم داریم ما که قیام ها و کمک های مردمی و قدرت ها شکل تمیگیره ممکنه  چون اقتصاد مهمترین عامل شکل گیری این گروهک هاست البته ارگان های امنیتی جاسوسی هم مراقبتد ولی این همه ترورییست توی سوریه هنوز ناامید نشدن از جنگ با دولتش با این همه شکست و کشته و هلاکت و جهنمی شدن و سرزنش چرا؟ چون پول پشتشه و اقتصاد بعضی کشورهای خائن چون انگیزه دارن میجنگند و فساد میکنند.لذا باید اول نظارت بشه بر بچه پولدار ها که مافیا درست نکنند باید اصلاج بشه که دیندار باشند و کمک کنند به مردم و عاشورا غذا بدن و سنت نیک باید جا بیافته در نظام اسلامی اقتصاد و باید روش ها درست شه گرچه هرکی پولدار شه زورشم و فسادشم زیاد میشه ولی باید مقابله بشه یا نظارت بشه و شکل بگیره که پولدار ها پولدارتر بشوند ولی اخلاقشون و فسادشون حفظ و دینشون و نظارت بشه که دیگه مافیا نسازند تا حکومت مردم سالاری هم آسانتر رخ بدهد در اینجا در اسلام نه اینکه خفه کنیم هرکی بخواد زیادی پول بگیره و ثروت جمع کنه یا اصلا به جتگ و دزدی و اینا بکشه کار که این فساده! و الا الان اقتصاد نمیچرخه و راکده و سیاسیون به فکر اصلاح و پیشرفت اقتصادی نیستن و به چپاول و اختلاص اگرم خوب باشند باز پیشرفت مردمی نداریم و ما الان مشکل کیفیت کالا نداریم حواسشون هست کنترل میکنن بر کیفیت  مشکلات رقابت و اینا داریم مشکل تولید و به میدان آمدن و رقابت باشه جنس خوب میاد و ارزانتر میشه آن جنس تحمیلی