اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۱۱۳۳ مطلب با موضوع «تفکرات دینی» ثبت شده است

sxsa

پنجشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۴۱ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

ببین سیستم درست نمیچینین مجبور میشیم لو بدیم کارهامونو واضح ببین ما دنبال یک آدم درستکار حالا دلمونم نمیسوزه دعاش مهمه ما دنبال یه آدم عقده ای ناپاک وگرنه معتاد چش به سالم؟ حالا شما در نظر بگیر هر چی بدبختره بیشتر میگه حسین(ع) ولی نه هر کی خوشبختره بایستی باشه همین شیخ جعفر یاد حضرت اباالفضل(ع) و وفاش که میکرد میگن به پهنای صورت اشک میریخت حالا ما میگیم.ولی یارو میگه چه گناهی کردن که اینطوری شدن نه دل من از سنگه که اینطوری نمیشه.حساب کار ما هم بکنید اقدر آدم حساب نکنید مقام اولیا و انبیا و ائمه رو هم پایین نیاریم راستش در راستای کفر گویی؟

میگه دور امام حسین(ع) جمع شدن حالا بگم یا نه؟ دیوانه شدند شهدا مام بشیم همینطوره ولی ایشون دیوانه پرورن خودشون جمع شدن تنهاش نمیزارن اینطوری میشه دیگه وقتش تنهاش گذاشتین بزارین دمی بیاساییم...میخواد برای خدا ایشون سرش رو تکون بده بگه دیوانه اتم ای رب نمیزارین یکی داره جارو میکنه یکی فقط نگاه یکی فکر بد بد هر کی یه طوری جمعه مام میگیم امام حسین مهان پدیره خودت عاقل باش نیا حالا فکر کنم درست شد ولی یه نا امید یه احساس گنهکار کارش واجبه برو اونور وقت امام رو نگیر تا امام نگاش کنه اشکش جاری بشه بخشیده بشه شما نمیزارید حتی شفاعت کند حالا  چه برزخی چه دنیوی آخرتی که معلومه همه جات.

q1

سه شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۱۳ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

واقعیتش اینه که مو به خودم که نگاه میکنم  و حال احوال خودمو از بالا یا نفسم یا هرکی بررسی میشه نمیتونم جلوی خودمه نگیروم و هیچی ننوسوم باید ارضاشم و علم رو هم باید نوشت حالا کاری به حس و سیروسلوکش هم نداروم دیگه یعنی امیدی نیست که یکی آدم بشود با حروف مو چون در واقع کسی نیست بالخره این حال مویه داشتوم تفکر میکردوم مشورتی شد و در واقع حس بدی داشتوم و داشتم خودم رو میخواستم اصلا بگم حذفم کنن از بنی بشر و این حرفا یا داشتم به خودم میگفتم که  دیگه ننوسم نیام و جلوی نفسمو بگیرم و هیچی نگم ولی میدنی همش اینا چیزایی که دلم میخواد خواست خدا نیست پس بالخره یا میام بازم یا نه ولی یه شکی در خودم کردم کما اینکه حالا کاری نداریم.

شیطان که بود؟؟ مو اینا رو طبق احوالات خودم بررسی کردم میگم و کاری هم به صداقتش ندارم ان شاالله همین باشه داستان بوده و داستان واقعیتش مهم نیست نتایج و پی آمد هاش مهمه و خودشتاسی و خود را در موقعیت قرار دادنشه نتیجشه این اتفاق اقتاد خوب این باید درس عبرت باشه حالا دیگه هیچی نمیگم .

خلاصه شیطان که بود؟؟ جن بودآره..

ولی ما هیچ وقت خودمون رو نمی توانیم گول بزنیم چرا؟ یه چی میگی ها چرا نداره دیگه بابا احوالاتم رفته توی شیطانیات خودم رو دیدم اینطوری شد یاد شیطان رجیم افتادم نتیجه گرفتم اگه بزاری میگم نرو توی احوالاتم نرین دیگه ا.

خلاصه چی شد؟ بزار از اینجا بگم ما هر روز نماز میخوانیم حالا نشانه ی قبول شدنش چیه؟و شیطان عبادت و نمازش قبول نشد که اینطری شد.همونکاری که شیطان میکرد مریدهایی از فرشتگان را داشت آیا شیطان فرشته ها رو گول زده بود (ببین من دارم خودمو میبنما کار به کارش ندارم و نمیگم هم) نه مگه فرشته هم گول میخوره عبادته دیگه خوب پس نه پس چی؟ آره دیگه ببین نمازی میخونیم کی قبول میشه اینو داشتم میگفتم یعنی کی ما بنده خدا هستیم خوب همیشه آره ولی الان دیگه فرق داره شیطون هم هست نرین تو احوالم دیگه بابا خلاصه شیطون گول نزده بود فرشته هارو درست ولی فرشنه ها دوستش داشتند و خدمتش میکردند حالا ما نمی دونیم چه حالی داشتند در میان اونها بود ولی اون حالا ما نمیگیم خدا در نظر نداشت قبول نشده بود از طرف خدا رد شده بود مثل من یعنی این عبادت میکرد ولی چه؟ شاید هم خدا رو در نظر داشت ولی از خداوند فرشته هاشو دیده بود و این بود نهایتش یعنی برای خدا کار نکرده بود خوب باشه ریا.

حالا بزار بریم یه خورده جلوتر شیطان به نقطه ای رسید که ظاهر رو دید ببین ما خیلی هامون همینطوری هستیم ها حالا نمیدونم چه بلایی سرمان و شیطان می آید اینو کاری ندارم ولی خدا گفت فرشته ها سجده کنید ببین فرمان خدا رو اطاعت نکردن ولی این همه نماز خوندن چه شد یعنی مطیع نبودن اینا حرفی نیست درش حالاشاید شما بگی من کلکترم اصن سجده میکردم خوب؟ در اون لحظه مگه یه سجده چیه اصن که آدم بخواد انقدر بدبختی بکشه ببین این حرفا نیست شیطان نفس داشت جن بود و چی بود؟ آره قدرت طلب میخوام در این مورد حرف بزنم اصن شیطان هدفش قدرت بود نمیخواست که تا عبد خدا رو پرستش کنه که میخواست بپرستنش چرا سجده نکرد چون آبرو داشت پیش فرشته ها چون یه عمری کار کرده بود و میخواست به جایی برسه که فرشته ها ازش پیروی کنن چه برسه سجده حالا توی این موقعیت یکی از یه جای دوری که معلوم نیست کیه ئ تازه ساخته شده به نام آدم (ع) که ناشناخته است و سابقه نداره کارنامه نداره بیاد پیدا بشه من سجده اشو کنم؟؟ نه دیگه برای چی سجده نکرد حالا؟ یعنی براش سخت بود همش به خاطر فرشته ها بود کما اینکه نمی دونما ولی شاید اگه تنها بود با خدا و فرشته ها نبودند سجده میکرد مثلا اگه خدا چیری بهش نمیداد عبادتش میکرد بازم اینم هست و این اصن خدا رو ندیده بود این فرشته ها رو پرستیده بود و شایدتم حسادت داشت به یکی مثل جبرائیل که اصن در حدش نبود خوب مگه جبرائیل چه کرده؟ عبادت کرده خوب منم میکنم خوب منم کردم میبنی این نفسه ببین ما نمی تونیم خودمون رو گول بزنیم که آیا نمازمون قبوله یا نه بله میگن ان شاالله قبول باشه ولی نشانه ظاهری داره حالا ما نمیگیم نماز مورد قبول ولی نماز خوب خاشعیت داره درست. نشانه باطنی هم داره و ما دنبال حیل و حال نیستیم درست ولی آیا وقتی سجده میکنیم از شدت شرم عرق میکنیم خوب من نمیکنم ولی نباید انتظار دیگه ای داشته باشم که قبول کرده حالا خدا ما که هنوز بهشت و قیامت برپا نشده چه میدونیم چه خواهد شد و چه میکنه خدا و اینو بگم که جهنم برای همینه که ما درنظر بگیریم حتی اگر به ظاهر بهشتی هستیم جهنمی است که اگه فرضا توی آتش هم رفتیم چه خواهد شد بر سر ما یعنی اونجا هم آیا خدا پرستیم یا نه و خدا رو داریم خوب کسی که خدا رو داره آتش نمیگرتش درست ولی چیه باید جهنم رو هم تصور کرد اینم هست خلاصه مطلب نمازمون هم قبول نشد حالا ما شیطان نیستیم؟ هستیم؟ پیروی شیطانیم چه ایم چه می شویم البته خدا رحیمه غفوره و سریع الرضا است درسته ولی ببین چه میشه عاقبتمون در نظر بگیر چه طوریه و ما باید چه بکنیم قدرت طلب؟این نفس هم ارضا نمیشه قدرت طلبه هر روز چیز جدید چه میکنه جوان چه میخواد بشه؟ مشهوریت؟ معذوریت؟ کجا آیا حاظره این نفس من تا ابد بنده ی خدا بمونه و بالاتر از این رو نخواد یعنی چه بالاتر از این که آدم خدا رو بخواد و پیشش بمونه دارم خودمو سرزنش میکنما...........

asdf

سه شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۰۴ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

ما که نمیخواهیم  وقتمون رو تو نماز خوندن تلف کنیم و به جایی هم نرسیمه و نه اینکه بر خدا خدایی نکرده برای چند بار دولا و راست شدن منت بزاریم خدایی نکرده باز ما میخوایم عبادت کنیم و عبادت یعنی اینکه خدایا من مطیع تو هستم آیا خدا وکیلی ما توی این نمازهامون که به خداوند سر میزنیم میگوییم که خدا ما مطیع تو هستیم یا نه نماز میخونیم و هر کاری را متاسفانه میخوایم بکنیم و هر چی رو گوش هر چی رو نگاه با هر عملی البته مو کاری به تقوای بعد نماز ندارم که خدا رو باید بعدش چه کار کرد تقوا رو خدا میده درسته که خیلی هم اعمال ما بعد نماز تا نماز بعدی اثر داره در ما اما حین نماز رو میگم که چگونه بود.

نمیخواد هم به خودم تو نماز فشار بیارم کار سختی رو خدا نخواسته یه قدم فقط همین یه قدم نزدیک تر بشم و توی همون نماز بگم خدایا من قبولت دارم گرچه گاهی اشتباهی گناهی می کنم ولی تو رو می پرستم همین رو بگم خیلی کار بزرگی کردم و نمیخواد کار بزرگی بکنی بگو من تحت ولایتتم ای خدا همین گرچه کار بزرگی نمیتونم یا نمیکنم گرچه اشتباه دارم ولی یه قدم به تو نزدیکم توی نماز با پذیرش ولایت و دستورات و یک قدم هم که شده از تبعیت از تو.آیا ما در نماز و غیر نماز در فکر نزدیک شدن به تبعیت از خدا هستیم یا نه اصلا وابسته به  این قید و بندها نیستیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خوب به هر حال تو نماز خیلی چیزای دیگه میگیم از جمله ایاک نعبد اینم یکیش بالاخره و میخوام بگویم چیزهای دیگه هم هست که فعلا مو کاری بش نداروم البته و آیا ما نماز میخونیم که تنها حوائج خودمون رو از خدا طلب کنیم فقط همین این خودش شرک نباشه یعنی شیطون تبدیل میکنه که خودمو میبینم....

و.... نباید با نمازم خودم رو هم اصلاح نمایم چرا وقتی ما میخوایم مطیع باشیم و از خدا پیروی کنیم و نماز خوندن اول قدمه برای پیروی خدا یعنی چه وقتمون رو الکی در عبادت تلف کنیم نمی دونم شد یا نه، نه میدونم نشد و اینو نوشتم که پشت گوشم بمونه همیشه!

,mn

سه شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۵۸ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یه کم باید مغرور بودن رو کنار گذاشتیه (علمی) شما کل چیزهایی رو که میدونیه پیش خودت و معلومات داریه در نظر بگیریه و داشته باشیها کما اینکه حالا هم دست خالی نیومدیها حالا بگوییه الله اکبر اصلا چیزی که از خدا در نظر داشتیه نمیگوم غلطه ها نه اما خداوند بزرگتر است یعنی هر دانه از این ذکر که می گوییه سبب  خواهد شدیه که شما ریستارت بشویه دیگه اینکه بله معلومات ما از خدا چیزی نیست و همین که خدا بزرگتر دیگه

klkl

سه شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۵۷ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

در اینکه ما قوانین جدی و خوبتری داریم بین کشورهای همسایه در منطقه شکی نیست ولی در اینکه کودکان که از جمله یکی از بزرگترین گروه حال حاظر مومن کشور را تشکیل می دهند و باید اجرای از جمله مجازاتی که خداوند فرموده (گروهی از مومنان ببینند) ببینند تا در زمان پیری؟ چه میدونم بزرگتر که شدند یا خدای نخواسته از مومنیت(چه میدونوم چرا بعضیا هم با واژه ی مومن خرده حساب دارن) خلاصه از مومن بودن(میگم مگه مومنان کلاس ندارن؟) خلاصه خدای نکرده از مومنیت بیافته یا دیدن این مجازات ها دیگه هیچ وقت ان شاالله هوس نخواهد کرد که اینکاررو بکنه!!!

aasa

سه شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۵۴ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

لااقل اگه نمیتونی نماز مستحب یک فرصت مناسبیه یادته گفتوم که داخل نماز مستحبی که میخونیه هیچی صدایی نده و امتحانی هم که شده لب و لوچت رو هم تکون مده حالا میگوم یه نماز مسحبی بخون برای من نه که ثوابش گیر من بیاد نه بلکه تو که نمیتونی بری خدا نماز بخونیه و البته سعی هم داری و مصلحتت هم هست که بخونیه اما به هر حال نشدیه یه نماز مستحب بری من یا کسیکه که دوستش داری بخون ببینیم چه طوره مگه!!!

SAA

دوشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۲۸ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

ولی آیا خدا با ما نمی سازه؟نمی دونم.ببخشید مو اول باید این سوال رو مطرخ کنوم آیا ما باید با خدا بسازیم یا او با ما بسازه اصلا چیز مشکلی نخواسته ها سختم نیست و اگه او باید بسازه و ما هر کاری کنیم خوب منفجرمون کنه چرا نمیکنه پس حالا عجب خداییه ها خدایش..نه ما باید بسازیم همینطور که به دنیا ساختیم ولی دنیا با خدا فرق داره ها مثلا دنیا باید روی ما تاثیر و موثر باشه یا ما بر روی دنیا؟ یعنی دنیا هر کاری خواست سر ما بیاره عجیبه ها شیطونه میگه فردا نه همین امشب ماشینو بر دار بزن تو خیابون بیخیال هر چی هستی من بلد نیستم

saS

دوشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۲ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

سلام حالت چطوریه ؟؟خوبیه؟ شکر خدا کن اگه نماز میخونیه و نمازت رو سبک نشماریه مگه نمیدونی که کسایی که نمازشون رو سبک میشمارند چه عقوبتی بزرگی در پیش خواهند داشتیه سبک شماریه نماز که همش درست نخوندن و مسخره بازی نیست حالا میگویمه خودت باید بفهمیه اما اگه بخوایمه زودتر بگم یعنی اینکه نمازت رو باید بزرگتر و مهمتر و واجب تر از هر چیز دیگه ای بدونیه چه در وقتشیه چه در عبادتشیه البته چیزای دیگه هم هستیه که توضیح میدمیه خودت بفهمشیه.

جوان شکر خدا بکنیه که نماز میخونیه گرچه کار بزرگی نمیکنیه ولی خیلی ها هم نمیخونندیه ولی سبک نشماریه چه بسا وارد بهشتت کردندیه برای همین کاری که چیزی نمیشماریشیه و رفتی بعد پشیمون شدیه که کاشکی بهتر در نظر داشتمیه خدا رو پس با توجه بخوان جوان نمازتو (همین)..

خوب توجه که میدونیم اولین اصل در نمازتیه خوب چه بکنیمه که با توجه بشیه خوب نمیشیه.مشکل اینجاست که میخوی یهویه این کارو بکنیه پیشنهاد میکنمیه که اول برو بشین یه جایی آماده بشویه بگو ای خدا میخوام بیام به درگاهت تا چند دقیقه ی دیگیه و پاشو بستیه برو جلوی آیینه وایسا موهات رو شونه بزنیه بعد مهر یا جانمازتو پهن بکنیه بعد دوباره برگرد مسواک بزنیه بعد برو کنار مهرت دوباره برگردیه هنوز آماده نیستیه جوان برگشتیه؟ حالا برو مرتب عطر بزنیه. خوب چرا اینکارا؟؟؟ مگه نمیخواستی اولین اصل یعنی توجه داشته باشیه مگه نمیخواستی نزدیک تر بشیه پس باید مخت کار کنیه این ها هم هستیه پس باید بدونیه که کار بزرگی میخوای بکنیه بزرگترین کارها همینطور بی مقدمه بری سر نمازتیه؟ این که نشد البته سعی کن تا اونجا که میتونیه با جماعت بخوانیه اما اگه نشدیه هم عیب نداره یه روش میگویمیه همیشه نمازت با جماعت باشیه؟؟ نگم؟ بعدا میگویمه ببینم حواست جمعیه یا نه!! خلاصه اینکه سعی کن با بهترین صدات ذکر خدا رو بگی میدونم ریا نمیشیه اما سعی که میشه کرد با بهترین روش ها و ادا ها جلوی خدا ایستادیه ما فرض میکنیمیه که شما ریا نمیکندیه فقط میخواییه که نمازت رو بهتر بخونیه وگرنه کار نداریمیه به کسی که ریا کاره اون مشکل خودشه مریضه کار نداریمه مردم که مجبورمون که نکردن نماز بخونیمیه که براشون بخوایم بخونیم و در نظر داشته باشیمیه خلاصه با بهترین صداها نماز بخونیه موهات هم شونه شدیه قشنگ شدیه حالا یعنی با توجه تر نیستیه تا اینکه زورکی همینطوری وایسیه برای نماز خوندنتیه؟ بله بله بله

اگر هم اقامه و اذان بگوییه قبل نماز دو تا صف از فرشته ها پشت سرت باهات نماز میخونندیه!!!!

sdf

دوشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۰۸ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

من دوس ندارمیه به قطرات و پدیده ی باران به صورتی که کتب درسی می گویندیه نگاهی باندازمیم من.

دوست دارمیه فکر کنمیه فکر کنمیه به اینکه چگونه ابرها در این فاصله ی معین قرار می گیرندیه چگونه استیه که آب باران همه اش یکمرتبه به پایین نمیریزدیه و کار تمام و قطره قطره یواش یواش پایین می آیدیه تا اینکه فکر کنمیه که خورشید به آب دریا ها تابیدیه و آب دریا بخار شدیه و ابر ها تشکیل شده اندیه و تراکم ابر باعث شده باران بیاییدیه و این یک چرخه ی طبیعی استیه!

حتی در کتب دینی هم اینگونه می گویندیه چرخش طبیعت باران را و علم را در مقابل حق قرار می دهندیه اینگونه که خدا را فراموش می نمایندیه!

رعد و برق از کجا آمدیه چرا نمی توانیمیه خودمان در بالا نه ها منظورم باران مصنوعی نیستیه  در سطح زمین باران پدید آوریمیه آیا ارتفاعش را نداریمیه؟ یا ابرش بله ابرش را نداریمیه چگونه ابرها ایستاده اندیه و نمی افتندیه روی زمین؟و حرکت می کنندیه وقت آن نرسیدیه که واقعیت را تشخیص دهیمیه که کار کار الهی استیه در صحیفه سجادیه داریمیه که صدای رعد ابرها صدای فرشته ای استیه دوست دارمیم به همین فکر کنمیه صدای فرشته ای. چرا نمی توانیمیه خودمان این صدا را به وجود آوریمیه در حالیکه در کتب می نویسیمیه که از به هم خوردن ابرها این صدا به وجود آمدیه علم مصنوعی انسان را نباید برابر حق جلوه دادیه حق را باید از نشانه ها پذیرفتیه و نشانه های خدا در زمین کم نیستندیه همین.

ddddfs

يكشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۳۰ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

میخوام بگم که آیا پیامبر اکرم(ص) بهترین الگوی توست؟ خوب من بهت میگم نه!!!

هرکسی یه سیروسلوکی داره بله بهترین رفتارها راهنمای توست اما تو باید مثل اون باشی نه حضرت علی (ع) مگه نگفتند که شماها نمی تونین مانند من زندگی کنید ها؟ پس فرق میکنه بهترین راهنماست و بهترین ولی اگه قرار مثلا فیلمشون رو نشونت بدن یا اصلا از نزدیک ببینیشون بالاخره یه نقشی بازی میکنند ولی تو نمیتونی اونو بازی کنی میخوام اینو بگم وگرنه اسوه ی حسنه که هستند و با همین فیلم ها که ساخته میشه راهنما میشی و الگوی 100% رفتاری کار غلطه الگوت باید عقل باشه وگرنه نه اینکه امام زمان اومد باید همه ی زنا بخوان زنش شن یا بخوان زندگیشو همش نشون بدن بالاخره باید یه رفتار داشته باشه و بهترین رفتار در بهترین حالت و بهترین حال و خدا رو در نظر داره نه چیز دیگه ای است و امام زمان با عقل یاریت میکنه ان شاالله نه با دیدنش صرفا هدایت شدی حالا بالاخره هرکس یه شکل داره پس چرا خیلی ها میبینن و نمی شناسند ها؟

jhg

يكشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۲۹ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

تیری به پای مبارک حضرت نفوذ کرد که اصحاب ایشان نتوانستند جز در حال نماز خواندن آن را بیرون بکشانند در حالیکه ایشان دردی را احساس نکرد و نفهمید که چه کرده اند در حالیکه تاب خارج کردنش را در حین عادی نداشت.

این خیلی داستان پند آموزی است و نکته های زیادی داره سوال که چطوری هیچی نفهمید که دارن تیر از پای مبارک در حالیکه یه زمان دیگه توی رکوع گدا رو دید و انگشتر دادند؟ یادمه سوم راهنمایی اینو از معلممون پرسیدم گفت فهمید که دارن بیرون میارن درد رو حس نکرد در صورتیکه اگه داستان دقیق میدونست هیچی اصلا نفهمید!

ایشان با اینکه امام بود در حالت عادی مثل ما و با اون شرایط بدی که تیر لعنه الله علیه داخل پا شده بود تاب خارج کردنش توسط یاران رو نداشت خوب ما نباید بفهمیم که ما هم همینطوریم و شرایطی در این دنیا ممکنه برامون پیش بیاد و فرض کنیم که اومده و بلایی به سرمون رسیده شایدتم حالا پیش اومده که جز با پناه بردن به خدا و با نماز خودمون حل نمیشه تا کی خود اتکایی نباید مشکل ما بد نماز خوندن و حال نداشتن باشه تا مشکلات دیگرمون خودشون رفع بشون؟ نباید کارهامونو واگذار به خدا کنیم؟ نمی دونم رسوندم یا نه من تو کودکیم  این داستان عجیب بود برام و میگفتم چنین شرایطی برام پیش خواهد آمد پس باید نمازمو بهتر بخونم وگرنه تیر مشکلات بیرون نمیاد یعنی نمیتونه بیاد هر چقدر هم قوی باشم دنیا کار خودشو میکنه و میترسیدم و سعی می کردم نمازمو بهتر تر بخونم ولی حالا اصلا به این چیزا فکر نمی کنم!!نمی دونم اما چطور یاد این داستان و خودم افتیدم.

sdaad

شنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۱۳ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خدایا همه ی مریض ها رو عنایت فرما و شفاشون ده

آدم که مریض میشه رو باید خدا شفاش بده و خداست تنها که شافی است و خوبش میکنه درسته که باید بریم دکتر ولی دکتر هم نباید در مواقع خاص بگه که فقط خدا میتونه خوبش کنه این جمله ی عجیبیه که ما دیگه کاری از دستمون بر نمیاد برین و دعا کنید!

انگار از اول کی بوده دکترا وسیله هستند فقط چه از اولش چه موقعی که دیگه می سپارن به خدا این دکتر نشد دکتر بعدی ولی خدا که نمیشه از درگهش از اولش بیرون اومد.

یه مسئله ی دیگه اینکه ائمه و شفای اون ها رو فقط مد نظر دارند که انگار عجایب کار ائمه در شفای بیمارانه فقط و فقط می چسبند به این که اقا شفا داد اون معلول رو و فلانی اومد شفا پیدا کرد سرطانیه خوب عجیب هست نمیگیم نیست ولی خدا هم میتونه فرشته ای رو بفرسته که همین کار رو بکنه و نباید ائمه رو به این سطخ محدود کرد کما اینکه همه ی بیمارانی که خوب می شوند از رحمت خودشه که خوب میشن و شافی است خداوند.

مسئله ی دیگه اینکه ائمه علیهما السلام مرض های قلبی که خیلی خیلی بدتر از سرطانی چه میدونم فلج شدنی هست رو خیلی بیشتر از این بیماری ها شفا میدن دلیل هم داره نه که به در گهشون نرویم برای این بیماری ها نه .دلیلشم اینه که مثلا کسی که توی این دنیا کور شده یا سرطان داره اغلب خیری درشون هست مثلا اون دنیا پاداش هایی داره و برای اونورشون بهتره یا خیری هست در این بیماری و خدا یه جیز دیگه میده یا خدا از یه گناهی دورشون کرده اصلا و خیری داشته که اینطوری ان پس تعداد این افرادی که فلج اند یا سرطان دارند و شفا پیدا می کنند در خانه ی دوست کمتر و خیلی کمتر از کسانی هست که قلبشون مریض هست و شفا پیدا می کنند لذا می بینی طرف میگه من رفتم حرم و آقا محل نذاشت منظورش اینه که شفام نداد که این هم غلطه چون حتما حتما یه چیزی میریزن تو کاسه ات برای این دنیا شد که شد نشد اونور.

 

مسئله ی دیگه اینه که بیماری قلبی(درونی) خیلی خطرناک تر از بیماری جسمانی است و میدونیم اینو همه و کسانی که بیماری قلبی (روحانی)دارند و شفا می یابند یا ناشکرند یا اغلب جوونند و عادی شده و گناه می کنند و شفا می یابند و توبه یا چیز دیگری که ناسپاسی می کنند و خلاصه اینکه صداش در نمیاد که من مزیض بودم و امام وسیلهی خدا شد و شفا داد و بخشیدم و نور به دلم باز شد یا اصلا خودش نمیفهمه و فکر نمیکنه که این زبونم که به دعا باز شد این دلم که نورانی شد به تور خدا من که مریض بودم گناه کرده بودم پرده و خحاب جلوی روم بود و باز شد و تعقل نمیکنه و یا سست میگره کار به این بزرگی رو بعدا میفهمه که دیگه محروم شه و آخ و آخ که در رخمت بسته شه یا جواب نشنوم دیگه و از این حرفا اون موقع هست که میفهمه چقدر شفا یافته بود و حالا چقدر بدبخته هیچکسی هم خبر نداره تعجبشم بیشتره از شفای جسمانی شفای جسمانی دید دنیوی و دنیا حساب کتاب خاصی داره ولی شفا و مرض روحانی مثل اینه که مرده ای رو زنده کنند مگه فرقی میکنه و معجزه ای بس عطیمه نیست

fdss

شنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۰۹ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

حساب و کتاب یه اصل بسیار مهمه شما گیرم که نمیدونی خیلی گناهکاری یا نیستی و چه در پیش خواهی داشت ولی میتونی فرض کنی که. چطوری حالا میگم
فرض کن مردی گذاشتنت توی قبر و قبرت رو هر جوری که میخوای تصور کن برای خودت چه باز چه بسته چه تاریک و میدونی که با اون قبری که خاک میکنن تفاوت داره خلاصه خوابیدی توی قبر آیا اگر یکی بیاد و ماری رو در قبرت باندازه و بره آیا این مار به بدنت نیش میزنه یا نه خوب چی میگی؟ فرض کنا که اینطوریه و نیش میزنه یا نمیزنه اگه مومن باشی ان شاالله که میگی خدا حفظم میکنه و نوری هست که جلویشو بگیره ان شاالله و من با وجود این نور اهل بیت نمیسوزم در آتش خدا ولی جدی میگم اگه مثل من باشی چی میگی؟..
قرار از چی؟