پالام پولوم پیلیچ باز دست تو رو شد
که گرگ هستی و باید فرار را بکنی
به جاهای دورتری از حیاط از خانه
کنار جادهی فرعی قرار را بکنی
بدون هر چه اضافیست پیش هر اتوبوس
بایستیم و با هم سوار را بکنیم
درون صندلی سفت پشت شیشهٔ مات
دچار دلهرهها انتظار را بکنیم
به ناکجا برسیم از کجا ادامه دهیم
در ایستگاه سر شب قطار را بکنیم
با چشمهای بسته تا ته جهان سفریدن
با گونههای خیس از شیطنتت خندیدن
از تو به توی کسی که بوی کفن میداد
جهان لیلی بود و جنسیتش رو نفهمیدن
دوتا بدون بلیط و بدون مقصد که
میان هدفون قرضی نوار را بکنیم
دوباره شهر پر از رفت و آمد و آدم
کنار مترو تصویر غار را بکنیم
پیاده از اتوبان شلوغ رد بشویم
جلوی خطچینها اختیار را بکنیم
درون ساندویچی پشت میز خورده شویم
و بعد یک جا شام و ناهار را بکنیم
شب است هر دو به یک خواب خوب محتاجیم
که زیر پل بغل هم فشار را بکنیم
که بیخیال تموم اضافهها تنهام
مدام زندگی خنده دار را بکنیم
یواش میزنی از پشت سر به من دستی
که گرگ هستی و باید شکار را بکنیم
با چشمهای بسته تا ته جهان سفریدن
با گونههای خیس از شیطنتت خندیدن
از تو به توی کسی که بوی کفن میداد
جهان لیلی بود و جنسیتش رو نفهمیدن
با چشمهای بسته تا ته جهان ریدن
با گونههای خیس از شیطنتت خندیدن
از توبه توی کسی که بوی کفن میداد
جهان لیلی بود و جنسیتش رو نفهمیدن
منو به حال خودم بذار این مردو
منو تمام پلشتی این دردو
که قد تمام کرم های عالم دوستت دارم
که قد تمامی دوش ها میبارم
که درد میکشم قد پریود های هفت روزت
که سردرد میکنم به سردردهای مرموزت
که با صدای تو .. قطع کن .. نه بمان هنوز
که دوستم داری کمی بیشتر از دیروز
که لای سینه های تو بی هوا گریه شوم
که مست توی کوچه های غمت بدوم
که لای سینه های تو بی هوا گریه شوم
که مست توی کوچه های غمت بدوم
ببین این تخت خواب شکسته دائم استرس داره
ببین این چراغ خواب سوخته هم هنوز بیداره
ببین بنان چطور با صدای من بغض کرده
که اشک های سر شب تازه اول کاره
به مادرت بگو نفست چقدر غمگین است
که حبسیده در خود و رمز جان کندنش این است
که رو به روی آب نشسته سراب میبیند
فقط شکنجه شکنجه عذاب میبیند
که لای سینه های تو بی هوا گریه شود
که مست توی کوچه های غمت بدود
که لای سینه های تو بی هوا گریه شود
که مست توی کوچه های غمت بدود
همیشه به اندازه ی یک یتیم خواب میدیدی
تو از نبود و من از بود پدر ترسیدیم
میان داشته ها هر دو بی پدر بودیم
میان سکته و سرطان هر دو دربدر بودیم
به جان تو بانو نخورده مست بیهوشم
تو فرض کن درد تکیلاست که مینوشم
تو فرض کن این آخرین بیت شعر من باشد
که ضجه میزنم و مینویسم و نینوشم
(سلامتی آقا امام زمان صلوات) اللهم صل علی محمد و آل محمد
دم فاطمی در سرمدی مه هاشمی گل احمدی طلعت ظهوره جلالتی زسرادقات محمدی با دلم چها کند روی دلربای تو محشری بپا کند قامت رسای تو شبیه مصطفی امیر دلربا حیدر کربلا یا علی اکبر وآی علی علی علی علی علی علی
به سما قمر به نبی ثمر به فاطمه در به علی گهر به حسن جگر به حسین پسر چه نجابتی چه اصالتی از خدای دلبری برده ای ز کف قرار خنده ات گل حسین ابرویت چو ذوالفقار پاره گیسوی تو دست و بازوی تو طاق ابروی تو جلوه ی حیدر وآی علی علی علی علی علی
به ملک مطاع به خدا مطیع به مرض شفا به جزا شفیع چه مقام بندیگش منیع به چه بندگی و اطاعتی ای که از یلان دهر بهتری و برتری زهره میدری ز خصم با نگاه حیدری تو علی اکبری یا که پیغمبری یا خود حیدری یا علی اکبر وآی علی علی علی علی علی
شبیه مصطفی امیر دلربا حیدر کربلا یا علی اکبر وآی علی علی علی علی علی علی
خم زلف او چه شکر شکن به مثال نقره ی فام تن سپری به کتف و کفن بتن به چه قامتی چه قیامتی یوسف از قفای تو جامه میدرد بتن مهر مالکیت روی فلب من بزن نور راه دلم مهر و ماه دلم پادشاه دلم یا علی اکبر وآی علی علی علی علی علی
شبیه مصطفی امیر دلربا حیدر کربلا یا علی اکبر وآی علی علی علی علی علی
ز جلو نظر سوی قتلگه ز قفا نظر سوی خیمگه که نموده شه به قدش نگه یه چه حسرتی و چه حالتی ای رکاب مرکبت ساق عرش داوری زینت حمایلت ذوالفقاز صفدری تو خدای دلی علی شمایلی یا ابوفاضلی یا علی اکبر وآی علی علی علی علی علی علی
شبیه مصطفی امیر دلربا حیدر کربلا یا علی اکبر وآی علی علی علی علی علی
لرزه بر عدو فتد تیغ اکبر آمده این شبیه حیدر است یا که حیدر آمده شور و غوغای او نور سیمای او غرش نای او یا علی حیدر وآی علی علی علی علی علی علی
http://s7.picofile.com/file/8237235084/12_Golchine_Moharam_83_Karimi_01_www_RASEKHOON_net_.mp3.html
برای شفای کل بیماران صلوات(اللهم صل علی محمد و آل محمد و العن اعدائهم اجمعین)!
http://s7.picofile.com/file/8237134126/Arzi_Maddahi_Hazrat_Aliasghar_1_.mp3.html
خوب یکی از روش های مناسب برای جلوی تلوزیون عمل کردن امشب که هنوز درست اجرا نکردم اینه که میگم بله قرار شد ما جلوی تلوزیون نمازمونه بخونیم اما اینکار ریا هم حساب میشه اگه قوی نباشی لذا باید برای ریا با ریا جنگید یعنی باید شاید مقاومت کرد یا فرار کرد حالا ما به دلایلی که شاید عرض شد داریم اینکارو میکنیم درست؟؟ اما این روش اینه که نماز مستحبی بخونیم که توش گناه و غضب الهی کمتره ولی بلخره ریا در عبادت محسوب میشه اگر توجه نکنی لذا من حواسم نبود نماز آیت الله رو گوش دادیم و فورا نماز خواندیم و صدا رو نبستیم صدای تلوزیون بعد دیدیم بله در نماز دارن ماره تحریک میکنه خواه نا خواه تی وی بله آقا این روش یعنی نماز مستحبی خواندن سبب خعلی فواضل جلوی تلوزیون هست پس باید فقط ریا نشه نیست اول مقابله با ریا دوم حواس جمعی الهی یعنی تمرکز بر خدا و هیچ چیز مهمی فعلا ما جز خدا نمیخوام حالا صدا هم داشته باشه تلوزیون داشته باشه به من چه! سوم در نماز مستحب شما میتونی به هر قصدی بخونی یعنی شما میتونی اینطوری بخونی که مثلا عیب نداره اگر حواست 100% نباشه بعد اینجا نکته ای داره که راهنمایی الهی میشی یعنی بعضیا در و پنجره معلمشون هستن عرفا کاری به دروپنجره ندارن ولی ما ممکنه دروپنجره و تلوزیون از صداشون یه نکته ای بفهمیم از نگاهشون از رفتارشون یعنی اونایی که کر هستن مثلا از روی لب میخونن و ذات طرف رو هم میفهمه نه تنها منظورشو بلکه قصد و نیتشو هم اصلا بله تلوزیون دستگاه قوی است که شکست دادنش باعث میشه شما در مراحل بالاتر بتونی موفق باشیم در همه ی زمینه ها درس بخونی بتونی در جامعه و پیش زنت باشی بله تحریک میکنه میاد رو اعصاب و قوی میکنه مارو ولی اگر شکست خوردی و نفهم بودیم و نفهمیدیم پشت تلوزیون چه خبره دیگه در زندگی بر روی ما سوار و اسیر میشیم بله دستگاه ممکنه شیطانی باشه ولی تو باید قوی بشی شکست بدی قصد کشتنت رو ندارن میخوان مخت رو بزنن و ببرنت تو باید پیش خدا باشی و اگه حلوی تلوزیون نماز بخونی مستحبی اول پیش خدایی دوم از نقشه ها ممکنه باخبر شی یعنی دیشب که سخنرانی ای گوش میدادم میفرمود خود امام زمان مثلا یا رسول الله سلام الله علیهم اجمعین اون ها خودشون تفسیر میکنن قرآن رو یعنی نمیشه همینطوری باز کرد و فهمید و فال گرفت که عرض شد باید ارتباط داشته باشیم و وقتی در نماز با خدا صحبت میکنیم پس خدا یه چیزایی وحی میکنه و کمک میده با توجه به مراحلمون و قربت و تلوزیون رو میشه شکست داد و هم جسم آدم ممکنه بلرزه جلوی تلوزیون یعنی داری ورزش میکنی هنگام نماز و خعلی خوبه که قوی بشیم از هیبت بزرگان بدن میلرزه ولی باید جلوی خدا بلرزیم و دیگه بزرگان هم ممکنه هوامون رو داشته باشن جلوی تلوزیون و کمک بدن و حواسمون رو پرت کنن یا برعکس میدونن چه کار کنن که ما پیشرفته تر تماز بخونیم پس باید در صحنه باشیم و اینکارو بکنیم مخصوصا در نماز مستحبی جلوی تلوزیون بخونیم اگه میتونیم و توان داریم و قوی بشویم و ارتباط خوب الهی بر قرار شده دیگه! و کلی ثواب میبریم و فضا هم اروم میشه.