اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

GHFS

جمعه, ۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۲۱ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

چیای دیگری هم گفتوم که کارم به اون بیمارستان کشید...

مثلا این:

طرف تو هند شنید که دارن عزداری اباعبدالله میکنن (اگه میدونی نگم؟؟؟) خلاصه سینه زد و وقت مردن فهمیدن که بله کف دست و سینه اش نسوخته و برای همین کارش بوده خوب مام میگیم اگه با اخلاص ها جاهای دیگر بدن و پا و چشم و زبان رو هم مثل سینه میزد برای اباعبدالله همینطوری میشد دیگه این یه سری هست لذا زن ها باید پرستار مردهاشون باشند تا این حرکات و باید تیمارشون کنند بزننشون اگه شد بگن یا حسین همش که حرف حرف جنسی نیست!!!الان مردها مریض اند از نظر روانی و جنسی و زن ها بدشون میاد که با وجود این فلوم بی شخصیتی اینطوری بهشون رفتار بشه مرده باید بپدیره که زنش پرستارشه و تیمارش کنه خودشم راحت بخوابه حالا زنه خودش میدونه چه بلایی سرش بیاره کتکش بزنه اگه لازم شد چیای دیگه هم همینطور

همش عشقه عشق

SICKNAL

جمعه, ۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۹ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

میخوای دلایل دیگه شم بگم که رفتم اونجا؟

داشتم به خودم میگفتم تبلغ پیامبر (ص) اصن اونطوری نبوده که میگن فقط از سر دلسوزی که خدا هم گفت دلت نسوزه عزیزم براشون اینا همینطورند و خلاصه پیامبر (ص) اومد برای پیامبر های دیگه و قوت قلبش ائمه اطهار بودند که مثلا ما مثل یوسف (ع) فرار کنیم یک دادی میزنیم خسینی یا گریه ی خسنی یا راه دیگه بود که عرض شد چند پست پیشم که اونم گفتم بد نیست حالا یادم رفته ولی نوح (ع) شیطون میاد میگه تو 900 بیشتر کار کردی از حضرت محمد(ص) پایینتر باشی ببین خودتون اختلاف ایجاد میکنید بعدم نوح خودش میدونه این سیستم آمریکا نهایت کار ایناها بود این پیامبران که ار آب درومد پیامبرم گفتم اومد برای پیامبرای قبل و در تکمیلشون چون دینشون کامل نبود حالا یه سری وایسادن مسلمون شدند خوب راضی هستیم اصن پیامبر خودش میگفتند که امت من امت من فلان بسان.یعنی به زورم که شده قبول کردیم بعد میگه چرا بیشتر علی علی نکرد و یه بار بیشتر درستشو بالا نبرد برای ولایت بیاد ضایعش بکنه پای شما و من...

QSDA

جمعه, ۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۷ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

آره من دیونه م آره دیگه بدتر بیتر از این که نمیشه

خلاصه ما هنوز سر موضع خودمون هستیم و منتظریم سفیانی حوری های خودش را با چتر نژاد از سرزمینی دور چه اسرائیل و چه آمریکا و چه اروپای شرقی بر سر مفسدان فی الارض ایران و ما بفرستد تا ما مردان اگر به خیابان کارمان بنداست و اگر حدیث است که مردها زمان سفیانی بیرون نیایند که بر زنان عیبی ندارد درست این حرفا ولی باید فله ای اینها درست بشه نه که طرف زنشو بفرسته خودش تنها توی مغازه ی لوازم خانگی فروشی خودش بشینه تو خانه نه باید همه با هم تصمیم بگیریم آدم باشیم بلکه هم وگرنه  سوقصد و ظن و رفتار از این سو ها بیشترتر به پیش میره.همین دیگه ما سر آمادگی خودمون هستیم و میگیم اگه قرار باشه که همه گناه کنند تویم میکنی؟ خوب همه دارن میکنن دیگه...

و در چنین شرایطی اگه قرار باشه زن های لخت یا مردهای لخت آموزش دیده در آزمایشگاه ها و زنادین فرود آیند اگر زن ها نظامی یا انتظامی ما کاری از پیش نبرند سگ ها ولگرد بلند چه کنن خوب اینا رو که  دیگه نمیشه درست کرد اینا حیوان شده اند توی آزمایشگاه ما هم حسینه داریم در مقابل یه طرف زن نشسته یه طرف مرد بینمون شکر خدا فاصله است بله بله بله وای از اون لحظه حالا چه بمب بزارن که سید بره ببینه که طرف اومده زنیکه راحت مجله اش رو برداشته در این قیر و داد بمب گزاری و رفته اینم از سیدمان که تنهاش گذاشتن موقع بمب گزاری حسینه ی سید الشهدا از ما چه انتظاری است که بر مسند بزرگان تکیه زنیم چی گفتم اصلا...

خلاصه سگ های ولگرد هوامونو دارند اینم یکی دیگر اندر مزاید سگ ولگرد که ما نمی دونستیم و در نظر نداشتیم و باید احترامشون رو نگه داریم خودشون خوب میدونن وگرنه یخ نایلون هم انداختی روی سر این حوریان زشت صفت بعد میخوای چه کارش کنی؟؟؟اینا دیونن منتظر فرصت ماشاالله ماشالله خودمو میگم جوان های ما با این ائمه جمغه  که انقدر اوصیکمتون کردن به تقوا داره تقوا میباره ها تو خانه شم ببینه یه همچین چیزی شده پا میشه میگه بریم گشتی بزنیم حالا دور یا نزدیک پدر و مادر بیرون.ما گفته بودیم که منتظر همچین صحنه های حوری صفت باشین هشدارشو داده بوده ایم هم که این شد خوشبختانه...

 

TINAGE

جمعه, ۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۳ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

الان داشت اسب رو نشون میداد حالا خودمون اسب نباشیم از سگ ولگردم بگذریم اسب ولگرد سواری میده یا نه؟ ضایع اس اسیرش کردین اگه آدم بودی میومد مثل گربه براش غذا میریختی میخورد دوست میشدی خودش میگفت بپا بالا بریم یه گشتیتم میدم و دیگر دوچرخه هم ساخته نمیشد بلکه اسیر اندر اسیر به دنیا میان و معلوم نیست خودش خواسته به دنیا بیاره یا مثل خر حال میکنه براش.

از اینا بگذریم از همون اول اولا کلاس پنجم یه بچه ای بود از همون موقع اسب داشت خودش نجیب بود فامیلشم نیازی بود و توی درس خوندن و سبقت و خلاصه حسادت نداشتن توی همه ی روحیه اش خوب بود این بچه هه گفتم که نجیب بود من اوموقها از بابامم کتک میخوردم خودم اسبی بودم اصن مامانم حتی.

حالا شما نگا کردی این فیلم اسب سیاه رو من مثلا یه اسبی هم داشته باشم اثتنایی از اون خوش نژاد و بد هرچی این یکی میخواد که بهش غذا بده لابد من نیست اول یه جایی میخواد یه پولی برای اسارت هرچی فضول زیاده لذا سریال اسب سیاه که دیدیم هر دفعه چی میشد خلاصه اسب میخوای بزن تو دمن و کوه هم که بده خشکه همین سبزه زار و علف زار ببندش به یه درخت البته اگه اجازه بده و ما باهم محرم رازیم با اسب همو درک میکنیم ولی دیگرونم نمیزارن میخوان بفهمن چه خبره نه اینجا نمیشه  دیگه دوچرخه اومده دیگه توپ اومد شده ورزش کلاسیک اسب سواری دیگه وقت تلف کردنه بارون نمیاد دیگه اونطوری اینجا رو میگما وگرنه نقطه ی دیگر جهان شاید شهر شما خیلی هم خوب باشه اینحا نه خبری نیس بگدریم از چرت و پلای نصف شبی

ttte

جمعه, ۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۰ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

لا ما میگیم استفاده از سگ ولگرد کنیم در حقیقت استفاده از خودشونه و از ه لحاظ مناسب تو نباید یعنی من خودمو بگم باید یاد بگیرم وقتی راه میرم به کسی نگاه نکنم به سگ ولگرد هم همینطور این از طرف امام زمانه که فردا اگه از محله شمام رد بشوند شما نگاه نکنید به ایشون خیره ان شالله و صد مزایا شاید هزاران مزایا برای استفاده که نه کاربرد از سگ ولگرد سگ ولگرد معمولا وحشی نیست اگه قصدت بد باشه من نمیدونم چند وقت پیش تو همون خونه همین زنبور های چی میگین شما گاوی؟ اومد نشست رو پای من منم اولش هرچی دعا تو ذهنم بود خوندم گفتم اگه نیش زد من چه کار کنم؟ کسی هم نیست به فریادم برسه بعد تکون ندادم رفت فرداش یکی دیگه بود یا خودش اومد دوباره به دندون گرفتن و تا خون پام درنیومد ول نکرد وخونم رو خورد منم هیچی نگفتم در صورتیکه در دوران کودکیم همچین آموزش اصن نبود و کبریت که دست میگرفتم توی دستم مادر بزرگم و بی بیم با اون چشم کهنه اش میدیدتعریف میکرد که این آتیش روشن کرده و نمیزاشتن کارمون رو انجام بدیم هوامون رو داشتن وگرنه ما با این شیاطین همیشه میخواستییم بریم و منم دلم نمیشد البته استغفارشو کردم قبلا که دلم پاک بود که بابی بیم سر یه سفره غذا بخورم بعد یادمه گفتم حالا که مرده فهمیده که من سرسفره باش غذا نخوردم روحش از من بدش میاد شاید محض همیین یه فاتحه برای میخوندم لااقل حالا تو جه فازیم خدا میدونه ای خدا نجاتم بده از دست اینا ای خدا به خوبی هام نگاه کن نه به زشتیام

fsssssss

جمعه, ۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۰۷ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


نمی دونم خدا گفته که دخترهام باید حجاب داشته باشن حالا ما نمیگیم لخت باشند همون ولی تو خیابون بدون روسری که میتونن بیان بیا خدا گفته ها حالا شوهر گیرشون بیاد چه عیب داره خودش خواسته ولی یکی نمیخواد اگه دختره ها این دخترا ضعیف شمرده شدن و زن ها میخوان گولشون بزنن این اینطوری میشه که زنه بدحجاب میشه وگرنه دختر خودش احساس خطر بکنه کارش درسته... همینارو داشتیم میگفتیم توی خانه که بردندمون تیمار و بدتر از اینا حالا از خانواده هم فرار نکرده بودیما رفتیم تو خونه خالی اولیمون پیش خدا و خرما

mdb

پنجشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۴۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

در ادامه ی بحث قبل گفتیم پسرها رو بزارند دم مغازه ها مخصوصا سوپری ها مردها هم برند کارکنندها یا هم بشینند همون گوجه رو پوست بگیرن براشون چه فرقی میکنه!!!

خلاصه پسرای کوچیک تر و دخترها  بیان تو خیابونا بازی کنن یا باهم یا نه کاری بهم ندارند اصن این کوچیکا بزرگ که شدن باید مردها آموزش بدن خرابکاری نکنن و زن ها مخصوصا پیرترها الان ببین سیستم یه چی دیگست ها خلاصه یه زن دیوانه شده نمیدونه حکومت نظامی هست زده توی خیابون اومده بیرون دست خودشم نیست پسر پلیس و دختر پلیس که کوچک اند میان دستشو میگیرن اگه سگ ولگرد هم نبود و کم داشتیم یه گشتی میزنیم بر میگردیم زنه رعنا است خودش گرچه ازدواجم نکرده باشه اصن دختره خوبه؟؟؟ بعد میان این دختر و پسر پولیس که توی کم داشتن سگ ولگرد یا مورد قبول نبودن این سگ ها رشد کرده میگه زن برای چی اومدی بیرون اون یکی رن میگه با اجازه ی شوهرم بیا تماس بگیر با موبایلم بپرس حالا سیستم اوایلشه یا پسره گول میخوره یا واقعیته بالاخره از اول که نمیشه پسر به اوج کلک بازار سوار باشه تا بیاد فرش فروش بشه باباش که میدونه باید بره از این شغل بیرون بده دست بچه پسر حالا پسره هم نمیخواد یه مشکل دیگه است و سوپری هم باید بخواد ولی حالا نگاه 4 5 بار گول که خورد یاد میگیره خودش بدتر از باباشم حرفه ای میشه شما فرصت نمیدین این سرش به سنگ بخوره و گول مردم بعد راش نمیدین این پسر بیاد سر کار؟ زن و دخترو نمگیم ها ممکنه اونا از نظر جنسیتی نباید و نمیخوام اصن کی منشی میخواد پسره منشی بشه بگه بله عزیزم امری دارید پشت تلفن بگه ها بلکه اسیرش کردن دختری که باید الان خودسازی کنه با دوست پسرش اومده اسیر دکتر شده شده منشی خوب دکتره هم میخواتش مشروعا و گرفتاری های دیگه خودشم میخواد کی بهتر از این با این همه پول؟

همینا رو داشتیم زمزمه میکردیم دیگه که بردنمون اونجا یعنی لیاقتشو حالا هرچیشو پیدا کردیم که اون خدا بیامرز دست و پامونو بست تو خانمون بردمون اگه پلیس بود که باید حرفشو گوش میدادم وگرنه میزد شوخی نداره با کسی ولی یه خورده هم ناز کردیم وقتمون طلا بود داشتیم تو خانه حرف میزدیم که بله آقایه اومده ماست محلی گرفته زن ها فهمیدن بین خودشون از محبت پر شده خودشون میان اصن تنهایی میخرند میبینن زن های دیگه ی هم فهمیدن عجب ماستی چه میدونم شیر محلی خوبیه بعد بحران درست میشه مرده هم خودش مغازه رو دست یه پسر نمیده زنه هم میگه این اگه شیر محلی شه خودش عجب مردی باید باشه شوهرشم عصبانی نمیدونه چه کنه اعصاب مام خراب حالا بشینیم تو خونه چادر سر کنیم سهمیه بدن یانه .همینارو داشتم میگفتم دیگه......دنبال چی میگردی..

 

daa

پنجشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۴۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


حالا ببین ما از اولش نظریات مختلفی دادیم ولی باز نه افراط نه تفریط اولش اومدیم گفتیم خوب بابا زن ها شیطنت میکردن به مراجع می نوشتن میشه برای خدا تو خانه هم چادر بر کنیم حالا نه سیاست الان میگه برای خدا اگه شده همین کارو بکنید بر اساس سیستم ما خوش اندام هم میشین نه به جز نماز احمدی نژاد خودش اینو میده و خوش هیکل تر و قوی تر از خود شوهرشم میشه حالا نه برای کتک زدن صرفا خوب دید مردها خرابه دیگه بعد گفتیم غیرت خدا زیاد بود در مورد موجودی به نام زن وگرنه کو 124 هزار پیغمبر؟ خلاصه نمیخواستم اینا رو بگم قاط زدم ما تو خونمون این چیزا رو هروور کردیم دیدیم مثل خونه ی خانوادگیم اصلا تاثیر نداره بعد گفتیم خوب زن ها باشه بیرون بیان از تو خونه و مانتو هم باشه برای خدا ولی مرد ها بمونن تو خانه این گرجه هایی بود که پوستش سفت بود و نرم نبود که زن ها یاد یه چی دیگه می افتادن فحش میدادن به میوه .خوب شیمیایی بود دیگه خلاصه زن ها برن سر ساختمان کار کنند و زن ها نبینن اینم نشد. بعد گفتیم از سگ های ولگرد استفاده کنیم که هرکدومش که صاحب نداشته باشه صاحبش صاحب الامر اون زنی که به قصد بد اومده بیرون رو میگیره خودش بعد دیدیم صد در صد آقایون مخالف سگ اند جه برسه ولگر خوب منم از این سگ های ولگرد که فرشته اند میترسم و زرم یا زعله همون خلاصه میره خلاصه سگم نشد بعد گفتیم تلفیقی از همش با اجازه ی شوهرش بره بیرون زن سگ هم باشه خودش میدونه اگه یه تیکه نون خشک زنه بهش بده یه سطل ماستی دستش بده باندازه گردنش میره در مغازه میخره میاد دیگه به اینشم لازم نیست دیدیم گربه بهتره سگ بیکاره صاحبم نداره همین چیا داشتیم میگفتیم فرستادنمون تیمارمون کنند اعتصاب شد برگشتیم ها ها ها ها

sxsa

پنجشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۴۱ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

ببین سیستم درست نمیچینین مجبور میشیم لو بدیم کارهامونو واضح ببین ما دنبال یک آدم درستکار حالا دلمونم نمیسوزه دعاش مهمه ما دنبال یه آدم عقده ای ناپاک وگرنه معتاد چش به سالم؟ حالا شما در نظر بگیر هر چی بدبختره بیشتر میگه حسین(ع) ولی نه هر کی خوشبختره بایستی باشه همین شیخ جعفر یاد حضرت اباالفضل(ع) و وفاش که میکرد میگن به پهنای صورت اشک میریخت حالا ما میگیم.ولی یارو میگه چه گناهی کردن که اینطوری شدن نه دل من از سنگه که اینطوری نمیشه.حساب کار ما هم بکنید اقدر آدم حساب نکنید مقام اولیا و انبیا و ائمه رو هم پایین نیاریم راستش در راستای کفر گویی؟

میگه دور امام حسین(ع) جمع شدن حالا بگم یا نه؟ دیوانه شدند شهدا مام بشیم همینطوره ولی ایشون دیوانه پرورن خودشون جمع شدن تنهاش نمیزارن اینطوری میشه دیگه وقتش تنهاش گذاشتین بزارین دمی بیاساییم...میخواد برای خدا ایشون سرش رو تکون بده بگه دیوانه اتم ای رب نمیزارین یکی داره جارو میکنه یکی فقط نگاه یکی فکر بد بد هر کی یه طوری جمعه مام میگیم امام حسین مهان پدیره خودت عاقل باش نیا حالا فکر کنم درست شد ولی یه نا امید یه احساس گنهکار کارش واجبه برو اونور وقت امام رو نگیر تا امام نگاش کنه اشکش جاری بشه بخشیده بشه شما نمیزارید حتی شفاعت کند حالا  چه برزخی چه دنیوی آخرتی که معلومه همه جات.

faadw

پنجشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۳۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


والا اقد به من گیر ندین من دیگه اون علی قبلی نیستم فضا فضای دیگست صلاح ببینیم ببینیم هوا تاریکه شاید تا سر خط مقدم جنگ هم بیام گرچه نمیدونم حالا جنگ سر چی هست اصن گیج و واج می نویسم چند سال ذیگه هم به چسخولیم میخندم که چروتی بوده چرا چون عقب نشستیم مثل عقب مونده ها و جامون گذاشتند و رفتند مخصوصا اگه زن بگیرم که توی چه هچلی گیر خواهم افتید به دست شما خلاصه سیاسته باید به پیش بره یه موقع چه رفاقتی بود که الغدیر نوشته شد حالا کاغذاشو بچه میگرن میکنن توی بینی چون ارزش نداره جنگ نیست سیاست عوض شده برای ما هم همینطور حالا میگه به قول استاد که آیا حسین می دونست کشته میشه بله خوب می دونست حالا چی میگی به تو چه توی ظاهرات گیریم دیه خلاصه امام نماز میخونه روزه میگیره باید مام بگیریم هم ولی حرام بر ما شرعا که مثل امام رضا زهر رو بنوشیم بخوریم همین.حالا امام زمان هم بیاد تکنولوژی ثانیه ای چه بلایی میخواد سرمون بیاره خدا میدونه چه فیلمی ساخته میشه بازی چی میشه تئاتر چی میشه موسیقی همش که نمیشه میشه؟ خوب یه موقغی سیاست و جنگ دشمن تو این بود بود حالا که دیگه نه اگه اومد میشینیم به خودمون میخندیم یا سکته میکنیم که اینو من گفته بودم نه کار یکی دیگه بود بابا نشونم ندین چی شده ها...جنگه جنگ ناموسی...همون ناموس پرستی.

dsf2

پنجشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۳۷ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

والا من از مرگ نمیترسم یعنی بیش از اینکه از بعدش بترسم هو زاد و توشه چون از این چیزاش خبر ندارم از بعد مرگ توی این دنیا میترسم که یکی جنازمو بخواد بالای سر بگیره یکی قلبمو دربیاره یکی بسوزونه یکی چه میدونم بخواد بشوره لا اله الا الله همین که یه بمب بزارن جزغاله بشیم راضی هستیم به رضای خدا چرا راه بمب گزارارو سد میشه!

dfdsf

پنجشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۳۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

اقدر به من گیر ندیدن والا همش تقصیر من نیست یکمی هم به خودتون گیر بدین ببینید مثل من سید سفیانی نشین یه وختی بگدریم:

حالا نگا نمیگیم حامعه نه مردم هر دوره ی زمونی خر بودند گاو بودند و تمام اقشار خیوانات بلکه بدتر حالا چرا خیوان آخه آدم از گاو نمیترسه که شاخ داره"؟ نه همین خودت...

بعدشم یه روز اونموقع ما حسینی بودیم حالا امام خسنی هستیم کسی که بخواد امام خسنی باشه مثل زنا خوشکل بشه کم نیست ما تو این مورد الان ضعف داریم البته قبلا داشتیم ولی چادر سر میکردن برای مرد خودشون شوهرشون داشتن قبلانم شناسایی خونه به خونه نبود که شد اینطری امنیتی به بهانه ای...مرد زیبا هم خدا نگرش میداره در بیاد. ولی ما میگیم امام خسین و امام خسن هم مسابقه میذاشتن ولی اختلاف نبود سر هیبت و سر زیبایی.اینا بین مردم همش سیاسی میشه الان مردم ما زشتی رو پسندیدند و ما هم این شد که میبینی پرواز نمیکنیم با هم بالا بریم زیبایی مرتیکه؟ میخورندت.و آخر اینکه کم پیدا میشه یکی زیبا باشه با هیبت هم باشه مرد رو میگما چه کنیم حالا ما که قراره دنبال ظاهرات دین باشیم و امامان هم داخلش چه باید کرد والا تنهایی نمیشه خودنماییی نمیشه بدبینی نمیشه ها.همه با هم به پیش جلو میزنیم شایدتم زیباییم بد میبینیم؟ نمیدونم ولی جذاب نیستیم پیامبر از یوسف (ع) جدابتر بود خوب اینام هست حالا مرد بشیم که دورمون جمع بشن و میکروفن و از این خروف؟ بابا بسه دیگه

 

dwf

پنجشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۲۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

 
داشتوم به خودم میگفتم البته سیستوم خرابه که باید قیامتی بعد از برزخ بایفته به کار اینو همه هم میدونن حالا برزخم باشه سیستمش ملکوتیه و اینا بله هست ولی خوب. یعنی حالا که اقدر ملکوت رو دوست دارید با اومدن حضرت باید بیترتر بشه اگه چنین عالمی اصن هست هست دیگه.داشتوم بدین فکر میکردم که امام خسین (ع) خواست یه کاری بکنه یعنی همه رو همه ی آبرو ها نمی دونم خونش ریخته بشه به آبروی خدا دورش جمع شدن حالا به هر دلیلی وگرنه چه کار به شیخ نشین ایرانی داشت حتی نامه م براش ننوشت و اونجا تو مدینه هم که چه وضعی شاید خوب بدتر از کوفه یم بود حالا بگدریم داشتم میگفتم یک آهویی خواستندش بکندش حالا کازی هم ندارم اومد پیش امام ولی حساب کن چه شعوری دارند این حیوانات که جمع نشدند مثل حضرت سلیمان دور امامان اینو داشته باش حالا ما چه این دنیا چه برزخ چه میکنی اصن تو خوشت میاد اسم ننه ات رو همه ببرند خوب نه حضرت خیلی پاک و معصومه خوب دیگه بدتر دیوانه حودت دیونه ای بعد میگی مجنون حسینم.غیرتم لوتیگری قدیم من باید همه ی اینا رو دوباره تکرار کنم؟؟؟حالا عیبم نداره نامشو ببری و توسل قلبی داشته باشی شاید بدتر از آهو باشی ولی روضه ی مشکوف؟مکشوف؟همون والا خجالتم خوب چیزی یه.

trf

پنجشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۲۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


داشتم به خودم این فکر را میکردم که آیا پیامبری (ع) ازش خواسته اند که مثلا حیوانی را انسان کند یا خیر؟ بعد دیدم چقدر آدم که خود حیوانند و این معجزه هیچ گاه شاید تا به حال رخ نداده که حیوانی هم به بهشت راه پیدا کند و از انسان جلو تر بزند بل هم اضل.جز میگویند چند سگ که راه پیدا می کنند ولی همه شان را نه مثلا سگ اصحاب کهف.حالا گیرم اومد میخواد چه کنه مثلا پر دربیارد و تو آسمان ها راه برود تا ما بترسیم گیرم به بهشت برویم.

xgef

پنجشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۲۱ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

معذرتم نمیخواهما ولی شما سگ شناس هم نیستین اگه مام بگیم مثل علی (ع)  آدمیم جهل مرکب و از این حرفا بابا سگ خوب داریم کی اصن از سگ بی؟ من دوباره باید رشته ی سگ شناسی.بابا منم سگ ندارم کی از خودم بیتر شما هی طرف رو اسیرش میکنین بابا سگ باید ولگرد باشه سگی را تکه نانی.

یه کاری میکنین توی گوشتش سوزن خیاطی؟نه بابا اصن باید سگ چی بخوره علفم میخوره توی بیابونا چه کسی روزیشو میده خوب ارزشش بالاتر از ما که همینم میخوره گوشت خودت بهش میدی وگرنه بی میل هم باشه با یه تکه نون هم راضی میشه خودتون پدرشو در میارید بدبخت بیچاره زود صاحبیش میشید خوب دوست داره بره ولگرد باشه سگ ولگرد صاحبش امام زمانه حالا یکی دوست داره آهو باشه امام رضا ضامنش بشه یکی اسب بالاخره آدم نیست اینجوریا.

aaasq

پنجشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۲۰ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

بابا استادی معلمی دبیری هرگویی میدونه خودش چه کنه با مثلا دانش آموز تبعیض قائل بشه هم میدونه داره جه میکنه هر حیوانی رو طرف یه روز سگه فرداش شده اسب من چه کارش کنم؟ میره تلوزیون نگاه میکنه میشه بره فرداش خوب بچه اس دیگه چه کنیم بدبخت دبیرش حالا تو دانشگاهها کمتر پیش میاد ولی معلم خصوصی رو چه طوری حلش کنیم که اومده اونور تر نشسته مگه بیکاره؟ اسیرش کردندا حالا کی میخواد حالا چی میخواد و ازا این حروف بدبخت بیچاره به انسانیتش برسه یا حیوانتشو درست کنه!!!

آقا شرمنده من به مومنات که چشمشون مثلا تره و ایمان دارند نه اصن عاشقن نمیتونم برسم وظیفه ی من نیست وظیفه ی صاحبم ابوالفضل و علی (ع) من شرمنده میشم گو میاد بالا یه طوری میشه خلاصه حل نمیشه تبعیضم قائل نیستم ولی خدا میگه الخبیثات للخبیثین دیگه سگ خبیث و مبیث حالیشه!!! صاحبشو میشناسه اسیرش نکنین آزمایش نکنین 24 ساعته خونشو خراب نکنید بد میبینیدتا حالا هر اشتباهی اصن گناهی از مو و این سرزده باشه که همنیشنی کوچه به خونه شده باشیم!به دنبال چه میگردی؟ به دنبال چه میگردی!به دنبال چه میگردی اینجا!اینم شد فرهنگ آپارتمان سواری.!!!صد رحمت به خانه ی قبلی...

jkh

چهارشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۲۲ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

هم الان رفته بوده ام در سایت سمتخدا.آی آر برای فضولی در مورد شیطان چیزی خوانده یوم که خوب نباشد خلاصه اینکه شما در نظر بگیر شیطون تو گوشت چیزی خوب اگه تقواداشتی میفهمی جه نوع خطوری شیطان هم آخه از بمب صوتی مو سواستفاده های فراگیر میکنه برای اذیت مو و جنبه های نفسانی که کاری نداریم خلاصه تقوا داشتی که داشتی ایمان بود که بود ولی اگه مثل مو بودی چه مو اگه صدای یه آدم بشنووم تو گوشوم شاید حدس بزنوم که شیطان داره وسوسه میکنه ولی نه مو ملکوتیوم بیشتر و اینجا ها چی نداره شیطون پیدا شه خلاصه میگوم بله خیره ان شاالله حالا پیروی میکنوم یا نه بحث جداست اون اوایل بعد از گریه و توبه و توسل به امام حسین و کسب حاله نور توی اول دبیرستان و ارتکاب به گناه دیگه بدبین شدم به آدم و خالق و دیگه لج کردوما و حرف گوش ندادوم تا اینکه مجبور به توبه ی بعد از گناه بعدی شوم یا مجبور به حرف زدنی بشوم که اصن دست خودم نبوده باشه و چه شد؟ کلی از حرفای شما رو پس زدم به عنوان اینکه مو با شمایا کاری نداروم والبته سیستم قوی است اما بدبین بودوم به شیطان و از این خطورات نا سلامتی مزه ی محبت چشیده بودم یعنی و دیگه نشد برسیم به اون حال اولیه زدیم تو جاده خاکی و حراب کردن افکار عمومی مردم و از این کارا و اینکاره شدیم و رسید اینجا پس تا میتونید توبه کنید اگه گناه کردی نوجوان جوان گوش بده توبه نکردی شاید دیگه نتونستی مثل اولش شاید دیگه بدنت نلرزه اشک نیاد و به همون نقطه نرسی دیگر شاید اصن راهت عوض شد دیگر گناه شد عیب نداره راه هست برگرد شیطون وسوسه کرد قوت زیاده خوب بعد فرشته ها  یا شایدتم جنونی که شاهد تا آخر گناهتن متاسفانه ی بدش اینجاشو میگم مهمه که شاهد بودن دیگه و گناتو دیدن و میخواهند شهادت میدن و پارتی دارن و شناختند که چه نوع آدمی ای و قوی هستند و تو کوچک و نورسیده در مقابل آن ها و خداوند همچنین و خدا مهربونتره و ازاین حرفا میرسه بدینجا!!!و حالا هنوز شناسایی نشده یه طرف کیه بچه هه که میخواد بیاد و اولشه و خدا اگه ببخشه دیگه در نظر نمیگریه  گناه رو ولی اینا دیدنو ثبتش کردند رمال ها ، رماول بازی بازی با خدا هم ه؟(کلا سیستم خرابه اون وقتش حالا در مورد من به رحمتش...دیگه چه فرقی میکنه الان بروم اصلا..)وبه دنبال یکی میگردن نشونشم دادندو بعضیا و ترجیحا قراین میگه باید پاک باشه طرفه یو... باشه و یکی مخصوص کیه هو جلب اعتمادشون از دست رفتیده بودیه هو خراب شده بودیه و باید شروع میکردمیه چون دوروبرم شلوق بودیه هو از این حرفا ....مویوم کلاس اول و موقع شرم و گیر دادن با گناهان... (شرایط رو درنظر داشته باش چگوونگی بوده برام)...اگه اوایل باشه اینکاره نشده باشی و گناه آلوده میان میگن توبه کن گریه کن گریت میاندازن اونجا یه وقت نیای مثل من بگی خودم میخوام با پای خودم برسم به خدا گریه تو بکن بزار خلاص بشی کاروو تمام کن دلت برای خودت بسوزه کار خودتو بساز خودتو اصلاح کن از خودت شروع کن توبه اگه افتاد عقب کارت لنگه و سختر از همه توبه نصوح یعنی سختر از انجام گناهت بله هر گناهی از جمله شهوات الله...

حالا داره ماه رمضون میرسه وقت برای اصلاح شدن و همه کارت هس تازه مو یک نور کمی از امام حسین(ع) در خواست نمودم و توسل کردم دادند اینطوری شد که نتوستم همیرو هم تحمل کنم و خوشم بوده یوم حالا این این و نمیدونم اشتباها خواستم کار کی بود اصلا؟؟ کی میخواست اینطوری بشه خدا میدونه کی توی دلم بود اون زمان و چه شد و کجا اومدیم اصن...تو نخواه....بهترشو بخواه بعدم اینطوری توجیه کرده بودم که دیگه گناه میکن یا امام حسین(ع) محبتو به هر دلیلی که خواسته بودم و اون نور کم رو دادند و خوش شدم ولی بعدا اینجور توجیه کردم که میخوام برای تو یا حسین(ع) بنالم؟گریه کنم و شد نمیدونم اشتباه بوده یه است یا خیر.. رسیدیم به کجا؟ به پوچی حالا دیگه همون اشک رو هم ندارم و سنگ دل و کار به جایی رسیده که عالم و آدم به جای خنده!...

حالا موضوع شیاطین بوده ببین چی شد کجا رفتیم...مو خودوم در ضمن بگویوم که از همین شیطان هم شروع کردم روشون کارهایی کردند و قرار داد و از حروف با وبلاگدهی ها و تبادل لینک...مو خودم میخواستوم اینه بگویوم که در حال حاظر که ایمان و تقوایی نمانده است برایوم اگه صدایی بشنوم و ندونم کیه؟ کیه؟ شده کمتر شک کنم بلکه عمل میکنم بش و مانند قبل نیستوم چون بعد یه مدتی که اون وضع بی محلاتی رو داشتم و دوستام به قلت رسانیده شدند و کم گشتند چه شد؟ مو تنهای تنهای منفور الی الله شده یوم و حالا عوض گردیدوم و اعتماد می کنم چون راهشو طی کردم و بنی بشر فهمید که مو چیزی در آستین داروم که کس دیگه ی نداره جلب اعتماد عمومی مردم عالم مهمه بالاخره و دیگه حالا یعنی مثلا کوتاه اومدیم و آمده ی پذیرش گول و حیله شما ها الی الله هستیم منتظرتیم خلاصه یه چی میگم به هیشکی نگو خیلی دوست دارم همین دیگه؟ الان ضعیف شده یوم یکی یه فش بده انتظار نداشته باشیم حالا فش نه یه حرکت ناخوشایند بکنه بدم میاد ازش میگم با مویم ه؟ و شدم مثل شما شمام مثل مو نشی یه وقت اینا همش حاله که آدم میرسه بش و دست خودش نیست که چه شود و زیاد کفر نگم اینکه باید آدم شد..بز بز ..

9iuy

چهارشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۱۵ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

حالا یه چی میگم یه دوستی دارم به یه جمله ی خودش میخنده میشناسمش نمی دونم کیه یا برعکس حالا جملشو میگم نبایتم انقدر صادق باشم روال کاره...

جمله ش یادوم رفت ولش کن تا چه شود...

خلاصه آقا شما نگاه بکن چه میکنیم ما با خودمان میخوایم همه حکومت باند بازی تفرقه دگرگونی ثابت نیست اینور اونور هرکی یه چی پیدا کرده داره کار میکنه روش سوار باشه روی سرش چپاول کنه اموال قیمتی و غارتی است در کارش. بابا ول کن بابا بینیم بابا...و تمرکز نیست بله ایراد از منه باز...

حالا بهتر میگم چون تابلو هس میگم شما رهبر فقید امت اسلامی را نظر داشته باش همین دیگه ببین مردم حاکم پذیر یا طلب چه میکنند روانشناسه میگه ما میخوایم برسیم یا رسیدم به حالش بابا هیچکه حال ایشان را درک نمیکنه جز ولی امر مسلمین چرا میخواین درکش کنید درست درکش کن احترام رو نگه دار بگو انتقاد پذیر باش چرا میخوای بگی من میتونم به ایشان برسم نمیرسی دیگه بابا حال ایشان مناسب حال ما ما نمی فهیم چرا به خودت میگیری پس چرا میخوای حکومت عدل برقرار کنی نیتتم خیر باشه نکن اینکارو خود من یه احوالاتی داشتم حالا ندارم خودمم خودمو درک نمی کنم پس چه برسه امام زمان رو...حالا امام زمان (عج) می گویند هر روز و شب بر امام حسین(ع) و ائمه اشک می نهانه آیا ایشان درک میکننش به قول دادش...نه خود ما رو میگویم نه بالاتر ما...

njk

چهارشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۱۳ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

هر چیزی یک اسم رمزی بری خودشان دارند و ما هم بی خبر باشیم و یا نیست مثلا شما من میگم جگر یاد چه چیزی می افتید خوب کوچیک بودم بگذریم از یه نوع غذایی که توجه نداشتم بدین یاد این یارو کی بود؟ حضرت حمزه سلام الله علیها که جگرشو هند جگر خوار بلعید لعنه الله علیهم خوب ببینید جلو افکار پلید رو هم نه میشه گرفت الانم به یه چی دیگه فکر می کنم هر چیزی رمز پس باید قرآن رو حفظ؟ تا حدودی رمز گذاری میکنه دیگه اینم که یه کاریش وگرنه توی این دور زمونه و کلا دنیا چه میشود کرد با این همه دود و اغیار...شیطان وجود داره بابا دوستمون میشه میاد نزدیک پیشت میشینه از درب رفاقت نه که دشمنی کنه که چرا سحر و جادو تا قرار داد نبستیم با هم میریم گولش میزنیم البته من خبر دارم که فرشته ها هم نباشه ارواحی هستند که به جای شیاطین روح صید می کنند و کار میکنن و آموزشت میدن اگه شیطون نتونست بیاد اونا هستن آزمایش می کنیم 123 بیبین...

gggf

چهارشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۱۱ ق.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوبه که یه کمی بیشتر از این بر روی تجسم در افکار کار نماییم خوب استاد لازمه و هم نمیشه اینطوری وارد شد ولی اگه پیگیر باشیم خودمون هم میتونیم یک کارای بری خودمان بکنیم خوب شما چطور؟ شما در خلوت اصن چیزایی رو تجسم می کنید یا نه خوبه هر که متناسب خودش بعضی ها خوب بعضی هم زشت ولی مو که نه جدیدا شیطان بت پرستی میکنه روی فکرم ولی منم زود خارج میکنم (ویشششش) اینطری خوب من کسی نیستم که بخوام در این زمنیه (تجسم) صاحب نظری کنم یا استادی داشته باشم چون یه رفتم به یکی که عقلش میرسید همینو گفتم رمال بود حالا که اینجا رسیدیم اولش پیش یکی دیگه شون بردنم برای اولین بار گفت 10 تا جن زن داری و ازاین حرفا بعد پیش همین رفتم گفت بهم شیاد بوده و دعایی وردی چیزی هم خواستم داد نمیدونم چش کردم بعد بهش گفتم حس میکنم دوستام تجسماتی دارند و انگار کارتون می بینند توی فکرشون و از این حرفا گفت اونا آموزششو دیدند خوب منم آموزشو ندیدم حالا که اینطوری شد بگم که من با این چیزا اصن یه زمانی جنگ که نه از خودم دور میکردم آخه معلوم نیست چقدر حقیقته تجسم یه بار بارم برای روانم فرستادنم جایی همونجا که گفتم یه بارش بعد یکی بود با ذهنش دوستش رو صدا می کرد خلاصه معلوم نیست خودمم راستش همینطوری دوستانی دارم اصن یکی رو میشناسم و فکر میکنم فکرمو داره هم زمان میفهمه پس چقدر خلم که چیز بدی رو تصور یا فکر کنم البته ترسی نیست ولی خلاصه کوچیک که بودم برای فوتبال بازی حالا بزار اینو هم بگم که اگه خودم بخوام چیزی رو تصور کنم چی میشه؟ دعوا میشه یعنی؟ نمی دونم والا اسیریم دیگه به شیطون هم کار دارم اما چه بگم اگه خوب باشی تصورات خوب هم میکنی البته تصاویر زشت اومده نمی دونم والا خلاصه اینکه چی چی داشتم میگفتم با خودم آره فوتبال بازی خوب قبلش میشنستم یعنی مینشستم فکر میکردم که فلان تکنیک رو داشته باشم خوب عالم فرشته ها و ارواح و جن هم تکنیک هایی دارند برای گفتار که تجسمی هم هست مثلا این..