خوب دیروز سیر قلیانی نداشتیم ولی امروز کوتاه بود و زود برگشتم اینکه مداح حین گوش دادن نوحه گفتند که (ثارالله) !بله خون در بدن که نقشش چیست خعلی مهمه وهنوز کشف نشده دقیقا !!و در آزمایشگاه نکات بسیاری رو از خون ما میفهمند ولی هیچگاه نقش خون در بدن که نقش حیاتی دارد کشف نخواهد شد!! و امام حسین (ع) زنده است و بشر تا زنده است خون در بدنش جریان داره!!یه نظریه است که معتادان رو خونشون رو کلا عوض کنند ولی یادمه بابا بزرگم رحمه الله میگفت در بیمارستان نمازی یک معتاد خواست که خونش رو کلا عوض کنند تا رها بشه از بند اعتیاد ولی بعدش مرد!! و هنوز به تکنولوژی اش نرسیده ایم !!ولی حدس میزنیم که نباید خون از بدن توسط آمپول خارج بشود چون بیاد بیرون نجس میشه و خراب برای اینکار!! بدترین نقش خون در بدن اینه که یارو بچه دار میشه با چیز نجسی که از خون زائیده شده و ساخته شده !! این بدترینش هست که یه مختصر درموردش حرف میزنیم خالا ما!! الان در آژمایشگاه برای ازدواج آزمایش خون میدن که ظاهرا به هم میخورند یا نه ولی باطنا هم که طلاق خواهند گرفت و بچه هاشون چه میشه و همه چیزشون رو هم میشه با خون کشف کرد که هنوز تکنولوژی بهش نرسیده!! لذا آمپول نه ولی چه زن هایی که با ازدواج کردن و روش صحیخ بچه دار شدن عوض شدند و آدم شدند نه به خاطر بچه آوردن که خوده بچه فتنه است طبق قرآن!! و باید برای اصلاج یک جامعه مفیده که بچه ها زیاد بشوند و ازدواج ها رخ بدهد!! و هرچه مرد زیاد به زن میل داره برای زن هم خوبه که به مردش مراجعه کنه و به میل خونی اش برسه !!که برای خود زن هم مفید و لازمه در روحیاتش حتی چه برسه در درمان خونیه بدنش همونظور که یک زن خوب باعث تقویت روخی مردان میشه بعد از یک ارتباط خوب جنسی!! و برای فرشتگان هم خون یک چیز شبهه ناک و مشکوک و شایدم از خون انسان میترسند اینا چون در اول خلقت بشر به خدا گفتند که این بشر در زمین خونریزی میکنه ها و در قرآن اومده پس خوبه که بیشتر به نقش خون فکر کنیم و آزمایش ها بیشتر بشه بعضی ها که خون رو هم ببینند از هوش میرن و باید دانش آموختگان بیشتر به خون برسند و آزمایش کنند ما لامپ میسازیم بله ولی هیچکدوممون هنوز دقیق بلد نیستیم و میشه لامپ های جدید ساخت لذا در بعضی امور باید همگان عموما یاد بگیرند بعضی تکنولوژی ها رو وفتی عمومی بشه پیشرفت ها و آزمایش های خانگی هم رونق پیدا میکنه و چیزای جدید میاد وقتی سوال ایجاد بشه خدا هم کمک میکند!
بله کار کردن بشر روی خون نقش ظاهری داره که با آمپول و دستگاهه!و نقش ظاهری و باطنی داره که با غذا و اندامه !!و نقش باطنی وروحی مطلق داره که بزرگان و جن ها و مخصوصا شیاطینشون و همچنین فرشته های راحتی خدا کار میکنن و کشف شدنی نیست به راحتی!!! و در ظاهر خون هم معلوم نمیشه در آزمایشگاه بشر ولی فرشته ها کار میکنن و میفهمند و خون شهدا هنوز هم کار میکنه و نابود شدنی نیست!!! خعلی میشه بحث کرد اگه تفکر کنیم روی خون ظاهر و باطن!
ببین من نگفتم مبارزه با نفس کن از فردا فشار بیار روی خودت روزه بگیر این گفتن اینا در حد مقام و استاد شدن بی مورد ما نیست مقوله ی مبارزه ی با نفس و شکم منو هم همتون دیدید دیگه ماله این حرفا نیستم چه برسه ریاضت و این حرفا که استادان هم توش گیرند و برنامه و دستوالعمل داره خودش بلکه اتفاقا میخوام برعکسش رو بگم که ربط به عالم رندی داره من میگم شما گرسته ت شده برو غذا بخور و گشنگی نکش! منظور چیه؟ منظور اینه توروخدا دقت کنید که نگاه کنید به خودتون ببینید اگه ناخواسته میل و رفتارتون اینه که پرخاشگرید برعکسش عمل کنید و خرفای خوب یزنید اگه ناخواسته گشنه تون شد و داره روتون فشار میاد خوب برید غذا بخورید اگه ناخواسته عجله دارید امروز خودتون رو بشناسید و بفهمید و متوجه بشید که امروز روز عجیبیه و من دارم تند میرونم و رانندگی میکنم بعد که فهمیدی برعکس عمل کن و یواش بران! این نیاز به تمرین داره و شیاطین اگه این تمرین های ما رو که خودمون رو وادار میکنیم به تغییر در حالیکه آگاهایم خودمون رو به سرعت یا کندی سرعت میزنیم مطابق با چیزی که میل داریم ناخواسته و باید ناخواسته و جدید باشه تاکید میکنم خلاصه شیاطین زود با خیر میشن و روانشناسای قابلی هستند اگه مومن باشی میگن داره ریا میکنه و نمیگن که داره تمرین میکنه و صبرش مثلا زیاد شده و یا مثلا تند غذا نمیخوره بلکه میگن ریا کار و تظاهر میکنه یاا مسخره ش میکنن توسط قدرتی که بر اطرافیان دارن از زبان دوستتون تذکر میدن لذا مثلا صبر کردن باید تمرین کرد و اکثر اوقات خوبه ولی یه زمانی دیرمون شده باید تند عمل کنیم اینو نمیگم که حالا بشینی تمرین کنی و یا سرعت العمل تند باشه بد نیست در بعضی امور!پس ببین داری چی کار میکنی و کار رو دست شیاطین نزار که عجله کار شیطونه مثلا یا اصلا خعلی حرفا رو داره شیطان القا میکنه برعکس بگو وقتی روت فشاره و هر حرفی که زسید به سر زبون برعکسش کن اگه شیطانی شدیم!!!!
امسال دو تا خواهرم دوتاشون کنکور داشتن یکیشون برای تخصص پزشکی یکیشونم پشت کنکور برای دانشگاه و صحبتش بود سه نکته به ذهنم خورد اول اینکه به نظر من در رشته ی علوم تجربه ای نباید شاخه ی اصلی تمام رشته هایی مثل چشم و پوست و خون و اینا یکی باشه و بعدا متفرق بشه یعنی از همون اول تخصصی روی چشم مثلا کار کنه و اطلاعات غیر مفید و تخصص که بعدا ربطی در شغلش نداره رو نخوانه و قدرت انتخاب رشته ی تجربی زیاد میشه البته یه سری اطلاعات اولیه هست که باید از اول بلد باشن ولی در تخصص دیگه یادشان خواهد رفت و نباید مثل بره وارد دانشگاه شد و رشته ی پزشکی هم همیشه خواستار داره نکته ی دوم اینکه در مورد کنکور باید به نظر من امتیاز بندی بشه سوالات و سولات سخت و وقت گیر امتیاز بالاتری داشته باشه تا فرق درس خوانان مشخص شه و هم بلخره سوال سخت داریم و سختر و استادان خبر دارند اگر حتی برای من سخت نباشه از نظر شخصی ولی مقدار سعی و تلاش و مقدار تسلط و فهم رو استادان میدانند و باید امتیازات فرق کنه نه که یه سوال اشتباه بزنیم یه مرتبه 500 رتبه بیاییم پایین تر این بده و نکته ی سوم به نظرم میرسه در حد پیشنهاد اینارو میگما اینکه در سوالات چهار گزیته ای اگر یارو دانش آموزه چهارتاشو پر کرد باید یک امتیاز بگیره اگر سه تاش رو پر کرد مثلا 3 امتیاز اگر دوتاشو پر کرد و بین دوگزینه شک داشت باید مثلا 7 امتیاز بهش بدن و اگه جواب سوال 4گزینه ای که صحیح باشه در یک گزینه جواب داد مثلا 15 امتیاز بهش بدهند اینطوری هم میشه افراد زحمت کش با کسانی که نیستند مشخص بشود لذا مامیدونیم که اگر سوالات کنکور رو تغییر بدهند و مجددا امتحان بگیرند نفرات برتر و اول تغییر میکنه چه برسه ما در رتبه بندی
خوب سیر قلیانی امروز اینکه باید مراقب باشیم که نیت و اخلاصمون رو شیاطین تغییر ندهتد وگرنه اونقدر خودش رو گنده میکنه که میترکه و با مخ میخوره مومن زمین!!! اگر نیت ما الهی و خدایی و خالص باشه درسته راهمون وگرنه اگر خودپرست و از خود راضی باشیم دیگه مخلص نیستیم و انسان از خود راضی خودش رو همه کاره میدونه و بی نقص و وقتی با خودش مثل من حساب میکنه میبینه جاش بالاترین مکان بهشته و اینطوری انتظار داره از خدا ولی اونی که میداند که مستحق عذاب هست و گنهکاره بزرگواره و ما و مردگان همه باید تخفیف بخوریم و خدا باید اعمال خوب مارو ببینه و اعمال و ترقی و پیشبرد و گناه ما عالم رو ریخته به هم تا کجا ها که کشیده نشده گندکاری هامون در دنیا و یک اشتباه کوچک بکنیم اگر داریم دنیا رو به هم میریزیم و نظم جهان رو چه برسه گناهان ما که کبیره هم هست و فرشته ها با ما بد میشن اگه خدا میخواست در دنیا هم عذابمون میکردن مستقیم و فرصت بهمون دادن که برگردیم و اصلاح بشیم و همین الانم داره خدا به ما از نظر لطف ومرحمت نگاه میکنه نه اینکه حتما باید چاقو کش باشیم و آدم کش تا مستحق عذاب باشیم! و دید ما نسبت به خودمون باید الهی و خدایی باشه نه نفسانی و کاذب و گنده کردن خودمون و یک عامل که قیامت باید برپا بشه این حساب و دید الهی نسبت به ماست که اگه خدا بخواد و خوشش نیاد از ما و صفت خوب نداشته باشیم و بلند نظر و بزرگ ندانیم خدا رو و امیدمون رو به خدا کم باشه اگه خدا خوشش نیاد از ما میتونه برای یک گناه کوچک از ما نگذرد!! و رضایت خدا از ما رضایت رسول الله سلام الله علیه است که ما الان چه ارتباطی و توسلی داریم به حضرت؟؟ سنی ها که منحرف شدند ولی سنی 12 امامی هم داریما و خودشون هم میدونن امامان حقند ولی عداوت دارند و ما خودمونم باید کلاهمون رو قاضی کنیم آِیا توانستیم امامان و رسول الله علیهم السلام رو شاد کنیم؟؟ آیا میدانیم که اون ها راضی و ناظر بر ما هستند؟؟ یا مثل داعشی ها استدلالمون اونه که وای بر ما!!! و نکته ی بعد نوشته ام که باید سلوک مرد تواضع باشه و سلوک یک زن مخصوصا جوان تکبر باید باشه وگرنه زن خوار میشه و تن فروش میشه و زنی که نظارت میکنه بر ما مردان تازه اگر زن خوبی باشه انتظار داره که من مشهور بشوم و یعنی نابود بشم و عالم رو فتح کنم با کارام و بشوم نفر اول تازه اگر خسود نباشه و خیرخواه من باشه طبیعتا نظرش اینه که من خودم رو نابود کنم در دنیا و در سیستم مدارس که بر پسران معلم زن میزارند هم همینه اون زن های معلم چشمشون دنبال دانش آموزیه که نمره ی 20 بگیره و درس خوانتره وگرنه کار معلمه زن زیر سوال میره اصلا! ولی شاید خدا بخواد که طرف آبدارچی بشه و ساقی یه معلم دینی مرد تو راهنمایی داشتیم اول راهنمایی بعد از معلم های زن که در دبستان داشتم شاید اول راهنمایی بود که میگفت مگر همه باید دکتر و مهندس بشوند؟؟ جامعه ی فردا به آبدارچی هم نیاز داره!! ونباید روی پسران تنبل و متوسط فشار باشه و ذلیلشون کنند در مدارس
خوب امروز هوای شیراز ابری بود پراکنده و خورشید معلوم نبود تقریبا و گرم بود و خورشید واقعی که روشتایی و روز رو دربر داره و امید و همه ی لطف ها ورحمت ها رو یعنی امام زمان عج پشت ابر هم که داره خودش رو نابود میکنه و میسوزه تا نور بده به ما همین ندیدنش هم تو این گرما لطف خوبیه!
و وقتی هم اومدم تو خونه ی اینوریمون فکرم رسید که تحمل تجمع شیاطین انس با دستگاه جاسوسی سختره از تجمع شیاطین جن و حتی زن گرفتن و ساختن با زتدگی متعهلی ولی زن گرفتن هم فضا رو باز میکند که تجمع انس و جن شیاطین بیشتر بشه و ریسکی است که باید کرد و ساخت!
و اما سیر قلیانی امروز که تازه برگشتم اینکه مراچع و بزرگان میدونن ما باید چه حالتی داشته باشیم و الان نداریم ولی شاید رازه و مستقیم نمیگن و دعا میکنن و اینطوری ما رو تغییر میدهند با دعا و فرشتگان هم زیر نظرشونه و کمک میدن مارو فرشته های خدا و از اونور آدم بدها هم نقشه دارن و شیاطین هم میدونن ما باید چی کار کنیم تا راه میل نفس برویم مثلا و هوای دنیا پرستی تا از سیرمون و خدایی بودن دور بشویم و خدا رو گم کنیم!! و نگاه کردن بزرگان به عکس و یاد کردن ایشان خودش دعا در حق ماست و حتی وقتی ما به سراغ آثارشون برویم رحمته حتی نگاه کردن به عکس و از نزدیک به چهره شون نکته ی سوم اینکه وقتی بزرگان در اهنگ ها و شعرهاشون یک بزرگ غریب برای یک بزرگ دیگه دلش میسوزه و شعر میگه ما هم همدرد میشیم و تا قسمتی باهاشون حال میکنیم و همراه میشویم در موسیقی مثلا یا شعرهاشون ولی ما کننده ی کار نیستیم اونجا وضع فجیعه و مظلومند نه مصداق واقعی که ما نیستیم. نکته ی بعد اینکه جور کردن زندگی شما با ما غلطه چون ما نور نداریم و آدم نمیشویم و تغییر نمیکنیم لذا منطبق کردن زندگی شما روی ما جز وقت تلف کردن چیزی نیست بله بزرگان وقت میزارن و روی نوجوانان که مستعد هستند کار میکنن ولی مانند زن و شوهر نباید باشه که 24 ساعته برای آدم شدن ما هزینه کنند و عمرشون رو خرج و هدر بدهند مگر اینکه دلسوزی قوی باشه و یخاد نور بده به ما و یا نگرانمون باشه ولی نباید به شهوات برسه کار! نکته ی بعد اینکه ما باید خوشال باشیم که آمریکایی ها تکنولوژی صنعتی بالاتری دارند و ناخواسته کمک میدن مارو و حسود نباشیم و تضییعشون نکنیم بلکه اونا در راه بد هم خرج میکنن بعضیاشون این پیشرفتشون رو و ما هم بعضیامون بد خرج میکنیم از این تیغ دو دم تکنولوژی ها و سلاح ها و موقعیت هایی که جدیدا ایجاد شده و نکته ی بعد نوشته ایم که این مداحان عزیز که حسین حسین میگن و ما میشنویم خوده شنیدن این ها ذکر اعظم الهی و راحتر هم هست و رحمت الهی شاملمون میشه با گوش دادن بهشان و ممکنه خودمان هم خبر نداشته باشیم چه رحمت بزرگی شاملمون شده و همش بگیم که این اذکار کاری برامون نکرد ولی اگر قطع بشه رحمت الهی بعد میفهمیم ممکنه
من هنگام قلیان کشیدن به حول قوه ای دوتاچیز دیگر رو هم فهمیده م یک اینکه دست ما نیست اختیارمون و یه لحظه ممکنه وصل بشیم وگرنه افکار و روحمون رو اینا کنترل کرده اند و برده اند و قوی اند و نمیزارن شیاطین به عالم بالا وصل شیم و اگه چیزی هم ما میگیم کنترل شده است دوم اینکه مثلا وقتی ما رانندگی میکنیم هشتاد درصد داریم اشتباه میرانیم و دست ما نیست ولی درسته تصادف نمیکنیم این درست ولی شاید بیش از هشتاد درصد داریم اشتباه میرانیم و در خودمونیم و نمیدونیم اصلا چه کار میکنیم و نخ دست خودمونم نیست دارن میبرنمون و کم پیش میاد اختیار دست عالم بالا باشه و من فکر میکردم بیستر از این حرفا روحانی هستیم دیدم بیشتر شیطانی هستیم وگرنه باران رحمت میومد وگرنه نیاز به ترمز گرفتن نباید باشه هنگام رانندگی و در بقیه زندگی هم همینه شیاطین مارو برده اند و برنامه ریختن وگرنه همش حکمت از دهانمون بیرون میومد بجای جر و بحث یعنی در زندگی و کارای عادی هم همینه ها نه کارای خاص و من موقع قلیان که نکته هارو رو کاغذ مینوشتم یه مرتبه یه موج میومد کمک و تغییر دادن و فکرم رو میدونست ولی فکر من رو با توجه به چیزی که رسیده بود تغییر میداد فورا نه که خودش نکته بگویدا من یه لحظه وصل میشدیم یه مرتبه توی جمله م دخل و تصرف میشد وقتی میخاستم روی کاغذ بیارم و اضافه میشد به فکرم و توضیحات و فهمیدم که هیچکاره ام من توی این بحوث ولی باز موقع تایپ کردن هم راهنمایی ها فرق داشت همزمان و دخل و تصرف و کمکی دیگر میشم و خعلی کاری به نکات روی کاغذ موقع قلیان و نوحه ندارم مگر نکات فراموس شدنی که خلاصه شو نوشتم و کلا جمله بندی ها دست خودم نی
امروز صبح رفته بودیم با بابام توی جهرم بودیم تازه برگشتیم که آش بخریم خریدیم حلیمم خریدیم بعد منم نون رفتم بگیریم دفعه ی قبل قبل از ماه مبارک رمضان که جهرم بودم نان سنگک دستگاهیی توی جهرم که همه چیز ارزانتره با دوهزار تومن سه تا نان کامل میدادند الان ولی دوتا نون میدادن نانش هم کوچیک شده بود یعنی میفهمی؟؟ همه هم ساکتند انگار هیچ نشده بعد از اون تورم 0 درصد بهمن اینطوری شده دیگه هیچکس هیچی نمیگه و منم خبر نداشتم امروز این افت عزت رو فهمیدم یعنی میخوام بگم کارمون به جایی رسیده که اینا دیگه نمیان دست به دست هم بدهند و جلوی تورم رو بگیرند و کارخانه و تولید ملی بزنن بلکه جمع میشن جلوی زبان ها و تجمع ها و اعتراضات رو میگیرن یعنی زورشون رو روی این چیزا چمع کردن که راحتره و بعدا میبینیم مردم عقده میکنن و یه مرتبه میپوکه و فتنه درست میشه انقلاب درست میشه براندازی درست میشه تازه الان بعد از توافق باید ارزانتر بشه ها ولی اگر آمریکا به توافقات ضد تحریمی هم عمل نکرد به نظر من ایران تا مدت ها چیزی نمیگه چون همه چیز قیمتش میره بالا و تعادل روحی به هم میریزه یه غلطیه که کرده ایم دستمونم خالی گذاشتن اینا خلاصه قبلانا مردم اگه نان گران میشد تقصیر خود نانوایی بود و مردم همه با هم متجد بودن و نمیخریدن تا طرف ضرر کنه الان برعکس شده تقصیر نانوایی نیست و مردم بیشتر هم میخرند!! تقصیر سیاست های بالاست نظارت های پایین هست.
خوب داشتم میرفتم نماز صبح بخونم یه لحظه گفتم چراغ رو که روشن کردم کسی خواب نباشه روی مبلا ولی بد تصور کردم و خلاصه فکر رسید به اینجا که اگر مثلا شما یه دختری باشی که بخوان ماسکه یک خر رو بزارن روی سرشون اگر نترس باشی و فیلم بخوای بازی کنی و خبر داشته باشی که هیچ ولی اگر یهویی بیان روبروت از پشت مبل بیاد بالا جیع میزنی طبیعتا درست؟ ولی من خودم یه نوع دیگه به ترس نگاه میکنم چون دختران منتظرند و نگاهشون اینطوره که یکی میخاد بکشتشون و امنیت و پاکیشون رو بگیره و محض همین ذاتا میترسند ولی من مثلا نگاهم به این ماسک خر اینطوریه که آیا خطر داره یا نه در اولین لحظات که نگاه میکنم حالا من نمیدونم شما به یک ترس ناگهانی که ببینی چه واکنشی نشون میدهی بعضی ها از چند لحظه قبل انگار دلشون بهش میگه که خطر نزدیکه! و زلزله هم بیاد ترسی ندارن از تو رختخواب تکون نمیخورند البته زلزله تکونشون میده و اینا تو رختخواب حال میکنن و کیف میکنن و دلشون قرص و محکمه! و سومین حالتی که تجربتا دارم نه آزمایشی کردده باشم اینه که بچه ی کوچک خطر رو از روی مادرش احساس میکنه یعنی پلنگ صورتی هم بیاد توی خیابونا این نگاه میکنه که مادرش چه واکنشی داره و قبلا چی گفته یا عمل کرده غالبا اینطورین بچه ها!
یه بار بچه ای بوده که مریض میشه و حالش وخیم میشه بعد مادرش کلی دعا میکنه تا اونجا که میگه ای خدا عمر و جان منو بگیر ولی بچهکم خوب شه بعد در خونه شون باز بوده توی روستایی جایی زندگی میکرده اند بعد یه گاو میاد تو خونه و مادره یهو گاو رو میبینه میترسه ومیگه من نه من مریض نیستم اونی که مریضه توی این اتاقه و فکر میکنه که عزرائیل ع تشریف آورده!!! خلاصه ترس در فتنه رو باید تحقیق کرد بله این همه از فتنه 88 میگیم خوب آیندگان میگویند که ریشه اش کجا بوده وقتی در ایستگاه رادیو مانند وبلاگ من تحریم میشه و یه عده چشم دیدن پیشرفت و نظرات رو ندارن و میخوان قدرت نمایی کنند و زورشون میاد این تو ایستگاه رادیو یه زن بیچاره رو گداشتن این زن شونصد بار میگفت که پیامک بدهید بعد هیچ پیامی نمیرسه و فریاد میزنه 4 تا پیام فجش میاد حالا این زنه که میدونه که پیام ها کننرل شده هست یا اصلا شاید صداش هم نرسه انقدر تحریمه لذا به خودش میگه این فحش ها رو بخونم یا نه اگه بخونم که زشته اگر نخونم هم که اینا زورشون زیاده حتما پیام مهمی بوده و باهام درگیر میشن و اینجا ها فتنه درست میشه چون در مقابل زورگو کسی وای نساده!!! وگرنه اگر فتنه دست آمریکا بوده که هیچ ولی میر حسین بدبخت که بگه تقلب شده و بریزین خیابونا این بدبخت که زورش نمیرسه بیش از این و آتش رو شعله ور کرد و باید خودش رو کنار میکشید اینا درست ولی ما هم حکومتمون ضعیف بود و از قبل میخواستن این اتفاقا طراحی شده بود و مثل بنزین ریختن روی آتش شد و حقشه این وضع بهتر از اینه که رئیس جمهور میشد و این همه فشار تحمل میکرد که حالا حبس خانگی باشه ما هم هستیم!!