بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از مشکلات اجتماعی بگیم حالا ؟ اقتصادی حالا؟ نظامی؟؟ حالا من تربیتی و آموزشی میگم اینه که هدف مشخصی نداریم و نمیدونیم کجای کاریم و موفقیت نه تنها پیشبیتی نشده بلکه تعریف هم نشده موفق بودن حالا مثال اینکه مثلا یه بچه ی دبستانی که خرف مادر و پدرش رو گوش نمیده اینکه با خدا نمیجنکه و با حق بعد یه فضایی رو قدرت ها و ساحر ها میسازن که یا بچه میترسه یا جوگیر میشه حرف پدرشو گوش میده و مثلا با باباش از خونه میزنه بیرون تا باباهه گفت بیا بریم اینم جوگیر شده میره حالا هیچوقت گوش نمیداده حالا از شیاطین ترسیده و رام شده بله مخصوصا رام شدن و مطیع شدن زن هاهم هست که قدرتا یه کاری میکنن که خودشم نمیفهمه جوگیر میشه مطیع میشه بله این موفقیت نیست جنا همیشه نیستن و همیشه نمیتونن اینکارارو بکنن این بچه هم که باخدا نجنگیده که حرف مامان باباشو گوش نداده لذا هدف اصلا غلطه حالا این شرایط غلط که بعضی ها جوگیر میشن و عملیات موفق آمیز میدونن حرف زیاد داره که من متخصص نیستم و بچه هم ندارم و امتحان نکردم ولی اکثر والدین میخان کاری کنن که بچه هاشون حرفشونو حتما حتما گوش بدن لذا هدف غلطه که به هرقیمتی و شیاطین رو وارد کنی این جواب نمیده بچه تربیتش غلطه و هدف زودگذر و بعدا نتیجه ی عکس میده و بعدا بچه قدعلم میکنه ضده پدر و مادر و همین الان رو نبینید بعد پدره میگه کاش تربیتش خوب بود گرچه حرفم رو گوش نمیداد و باید فرشته هارو هم در نظر داشت و متناسب با حکم الهی قدم برداشت حکم الهی روایته که هفت سال اول بچه باید پادشاهی کنه هفت سال دوم مشاور و وزیر میشه این باید فضا داشته باشه بچه نه یه مطیع محض در این سن ها
- ۹۴/۰۶/۱۲