اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

۹۷۶ مطلب با موضوع «تفکرات شخصی» ثبت شده است

navard

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۶ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

امروز زیاد انگار درمقایسه با دیروز یه طوریه انگار در محظز نیستما دیروز بابا داشتیم یه قرآنی میخوندیم حالی اول داشتیم دوم جونمون بالا اومد حالا امروز که تازه روزه ام حالا نمی دونم چه طوره کار خاصی نمیخوام بکنما همین قرآن خاص رو میخوام بخونم اصلا انگار نیستم تو هواش و در محظر زینب کبری(س) اصلا یه طوریه که چند تا فرضیه  رو باز میکنه اینکه مثلا یک امروز روز تعطیلیم باید باشه و بچه های بلاگ تعطیل باشند و استراحت ولی مگه میشه آدم در مقابل خدا تعطیل بشه؟؟ و دیروزم چیز بود یعنی میخوام بگم نه اون سختی دیروزیکه فشار اومد بالاخره در سنی هستیم که میشه در مورد این چیزا صحبت کرد میدونی؟نوچ؟ خلاصه آقا دیروز که در محظر شدید بودیم و نمی دونستیم چه کنیم امروزم انگار ول و نمی دونیم چه کنیم باز؟ خلاصه حال نوشتنم نیست انگار انتظار داشتند دیروز از ما دوم اینکه فرضیه دوم اینکه آقا کار ما یا مملکت خلاصه اینطوره که یه روز دست نمی دونم حالا نگیم سپاه و ارتش و از این حرفا بگیم مثلا حالا نمی دونیم گروهک های مختلفه فرضیه بعدی میگه که اینا دارند آزمایش روی ما میکنن و مام مثل معتادا میومی موعتادا آقا امروز انگار براشون چیز شده انگار ثبت شده که ما دشمنیم امروز مثلا باید ساکت باشیم در قبال این گروه و این گروه امروزی دشمن ما  درومدند پس به صلاحه وب نزنیم حال نداشته باشیم خلاصه حال نداریم حتی قرآن بخونیم شایدتم هیچی نشده ها این فرضیه ها الکیه دولکیه ساخته ی مفکیه و پفکیه ما نمی دونیم ولی دیروز رو که به یاد داریم چه سخت گذشت روز گذشته و انگار چشما خیره شده که اذیت کنند و به صلاحمونه هیچی نگیم ولی از اینکه پوزشون رو بزنیم و آزمایششون رو تغییر بدیم خوب آقا مگه مرضه؟ دکتر روح داریم پارتیمونم کلفته توی دکترای روحی و روانی چی میگی تو بله آدم میره درس میخونه ولی آیا با درس خوندن اصلا میشه میره که بشه آدمی رو شناخت این دکترا میخوان آدما رو قدرتشوونو نژادشون رو همه چیزشون رو مثل حیوان و نبات در دست بگیرند خوب نمیشه دیگه بشر طغیان میکنه یه دفع دیدی شدم دشمنتونا دیونه ی زنجری همون چیزی که  میخواین درومدم ها. بابا روحه کار هر کسی نیست با درس خوندنم نمیشه خدا رو باید در روانشناسی در نظر گرفت نمیشه والا ما دو کلوم حرف میزنیم به قبای آقای دکتر بر میخوره بدش میاد که پیغمبر روی زمین اومده نتونسته یانا با زور میخوان با قرص میخوان آقا مگه میشه بگیم تو برو آدم بکش بعد بیا قرص بخور مثلا خوب نمیشه که میره یعنی چه اینکارا

اصلا چرا حالا من دارم کاسه و کوزه ها رو سر دکتر روانپزشک محتاج خالی میکنم؟؟؟ سوالی است در ذهن ریدم نه بابا شاید اصلا بد تبلیغ شده و یا فضایی آلوده برده شده متنم  و حالا منم میدونم جلوی این دوربین لب تاپ حالا باشه...بیا و درستش کن دیگه.

dampaee

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

کسی از امام باقر(ع) پرسید: ای پسر رسول خدا! چگونه دانند که شب قدری در هر سال هست؟ امام فرمود:چون ماه رمضان فرا رسد، در هر شب 100 بار سوره حم دخان بخوان. چون شب 23 ماه رمضان فرا رسید، آنچه پرسیدی خواهی دید.

.من نمی دونم شب قدر کیه ولی علمای بزرگ چون آقای فاطمی نیا و دیگران هم احتمال شب سوم یعنی 23وم رو بیشتر می دونن ولی به هر حال به قول بابا بزرگم که می گفتند که بعضی ها میگن که شب جمعه هست شب قدر بعضی ها شب عید قربان رو می گن و شب قربان رو که می گفت یه خنده ای که دست خودش نبود می کرد بعضی ها میگن شب عید غدیر؟ خلاصه اینو میگفت و من نمیتونستم حالی اشون کنم چون گوش درست و حسابی که نداشند که بابا باید توی ماه رمضان باشه شب قدر و احتمال شب 23وم بیشتره بعد که گفتم مفاتیح روباز کردند وو گفتند که کو؟ و نشون دادند که توی مفاتیح نیامده است.

بعدش داستان شاه سلطان عباس رو گفتند که این میدونسته که شب قدر یکی از شب های سال است و دعا مستجاب میشه هر دعایی که بخواهیم (البته متذکرم که آقای فاطمی نیا می گفتند که شب و روز قدر با هم فضیلتش یکی است و مانند همه) خلاصه آقا این هر شب بیدار میموننده و از خدا میخواد یه 30 سالی پادشاهی کنه!!!

خلاصه شب 23وم پارسال هم من رفتم مسجد محله مون و حالم هم دگرگون نشد خوب شاید تقصبر خودم بود حالا میخوام اگه بتونم از این حدیثی که شده استفاده کنم چون فکر می کردم شب 23ومه ولی حالا شک کردم در عید فطر اصلا...

adab

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۲۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

میدونی؟ داشتم به بچه فکر می کردم که این در کودکی یه چیزایی حتی خرافی آموزش میبینه یعنی مثلا تو فکرش اینه که آقا هر کی از من جلو زد مثلا من کوچک شده ام در راه رفتن خوب اگه کار بدی هم بکنه بستگی داره ها شاید خدا توسط همین خرافه ای که در ذهنش رسوخ کرده شایدتم توسط ائمه باشه و فرشته ها این بعد اگه کار بدی کرد با همین تنبیه میشه شایدا یعنی مثلا داره راه میره و فکر کرده که اگه کسی جلو زد ازش ضایه شده خوب بعد از آن ضایه میشه یا اصلا کار بدی نکرده محبت بهش دادن و کار خوبی کرده برای توانش که چقدر خلاصه آزمایش میشه در همون سنین کودکی ولی ما بزرگترها(سنی) اینطور نیستیم ما عقل داریم یادمه چند وقت پیش به یه بچه ای گفتم اگر حرفه ای هستی اینکارو بکن داشتیم بازی کامپیوتری میکردیم بعد دیدم یه رایحه ی خوشی از درونش بلند شد یعنی نفسش زود ارتباط برقرار میکنه کودک کسی که نابالغه با خدا و سیمش زود وصل میشه خودش  بخواد میتونه ولی ما نه دیگه شرایطمون شاید اونطوری نباشه به خاطر گناه و اشتباهاتمون مثلا من امروز نمازمو که خوندم سیمم به خدا آنچنان که دلم میخواست وصل نبود و خودمم مثل چند سال پیش نبود که با نفسم و تلاش کنم و بخوام بشه نه باید ذکر گفت باید خود خدا بخواد دیگه دیگه من تاثیری ندارم دیگه شاید نتونم لوس کنم خودمو پس باید وقت بگذارم روی تذ(حرف بد) و دکر گویی اصلا.

ketab

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۲۰ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

اصلا تو بگو خودت چرا دیگران رو مثال میزنی همی من اصلا ممکنه برای شما یا اصلا آزمایش باشم. چرا آقای шрфдв اصلا داستان اینه که ...

آقا این آقای این بالایی که گفتم که جرات نمی کنم زیاد حالا میگم که نامش رو ببرم این میاد توی ذهنم بعد بازی انگری بردز هستا که معتاد کننده هم هست بازی این خوک هاشون که میشکی خوب اگه این خوک ها نباشند اصلا نمیشه بازی کرد مثل خنده ی این خوک هاست این و نمیشه هم حذفش کرد توی مجتمع مصالح نظامی عضو اصلی هم هستند و نمیشه گفت برو کنار چون بازی صورت نمیگیره اصلا حالا هر چقدرم ما تلاش کنیم بازیه سیاست دیگه... آره و باید گوش بدیم به حرفاش بسنجیم که چه خبره و اصلا بره جلو و بازیه صورت بگیره حذفشم بر خلاف  رئیس مجمع مصلحت نظام هست نیست؟


jang

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۷ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

آه از آن ساعتی که  با تو حرف می زنند با زبان و خواسته ی خودت و تو میگویی این ها چگونه اینگونه با من سخن می گویند و آیا من نبودم که فلان را گفتم مثلا!!! و می گویی آیا زبان حال مرا لهجه ی مرا از خواسته ی مرا می دانستند یعنی بدون اینکه تمرینی کرده باشند!!! و ما دنیوی ها آنگونه نیستیم و وقت خود را صرف تمرینی می کنیم که اشتباهات مثلا در آن زیاد است و بعد دشمن هم در می آِییم و با هم می جنگیم و ارتباط دلی قوی ای برقرار نخواهیم کرد اصلا و باید مچ بگیریم یا دعوا کنیم یا کلاس بزاریم یا پیش زمینه های ازدواج یا روابط بین الملل یا خواسته های طرف را جستجو کنیم و بیکاریما..

sibb

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

گفتم دارن برامون فضا می چینن که حرف میزنیم و دیدم که داره کار و فضای امروز به جای باریک کشیده میشه خوب منم می بینم که در مورد معنویت صحبت کردم ولی در مورد حالا نگیم شهوت جلو رفته فضای بدی بوده خلاصه خوب چی میشهی می فهمم با شهدا ارتباط زدما نه که نزدم نه ولی ان سیستم و چینش فضا میگه با یه سری آدم دنیوی طرفم که حالا ممکنه خوبم باشه ولی با یه سری نفوس طرفم اینا توی سیستم روانپزشکی هم نمی گنجه که صحبت بشه عقلی مقلی نه فضای سایره رو سنجیدن یه توفیق و تخصصی میخواد الغرض مام یه چیزایی می فههمیم نه همش شما که جلو می رویم به پا یه وقت نزدنمون...

ولی خلاصه باید برای کی کار کرد؟ یکی که نفسش میخواد ارضا بشه ونهایت فکرش اینه یا یکی که عناد داره و روی گردان شده از خدا نمی دونم خودمم یعنی دست ما نیست فردا فضا یه طور دیگه میشه علی الوقوع هر روز انگار با یه سری آدم های گوناگون طرفم من و خیلی سعی کردم فضای خودم باشه بواسطه ی کارم و مریضی های خودم رو شفاف گفتم ولی میبینم دل دادند و دل که ببندد خدا هم باهاشونه بعد توی فضا من تاثیر میزاره و فضام عوض میشه از چیزی که یه نوع حس یه طوری شدن وچگونگی به قولا دارم نه که زنه دنیوی دل بسته نه مرده برای شهوت درونی نگاه میکنه بعد میگه تو بهشتم از این چیزا هست و ما تو بهشت امام حسینیم خره  خلاصه میتونید قرآن بخونید راه فراره تا منو دنبال کنید و دل به من نبندید که هم من گرفتار میشم هم خودتون وابسته خوب شما شاید راه فرارشو بدونید ولی من خامم و اشنباه می کنم و وقتم تلف میشه آره...آخه امروز روزیمون یه طور دیگری بود و پست هایی که میزدم یه جور دیگری بود و درسته هر روز یه طور خواصی میشه و عوض میشه ولی مثل دیروز که میخوام فیلم نگاه کنم نیست یعنی انگار فضا عوض شده و اگه از اونم بپرسی و ادمین نمیدونه چه کار کنه خوب دل داده دیگه به ما ولمون کنه نکنه هر روز اگه دل بدید ما از این گرفتاری ها داریم و باید عوض بشیم و عوض کنیم روزانه خودمون رو بعد میگن فلانی دو قطبیه نمیگن که هروز شونصد نفر مختلفه دارند میزیزند جلو دست پنهانی که خودشونم خبر ندارند ها حالا خوبه اگه دل ندند و ما رو بد بشمارند و یه آدم کثیف و تحت مداوا ولی اگه دل داد مرده من نمیدونم دیگه چه طوری باهم کنار بیایم من دارم وب می نویسم و حرف با کسی نمیزنم چه طوری ارتباط بدیم پس اینا گوشه ای از مصائب و مشکلات دل دادگی هست...

rikhtopash

پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۰۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

آقا خدا یه خونه ای داده یه کامپیوتری لب تاپی یه فضای ظاهری و یه فضای باطنی دیگری که من بدون اون هیچ میشم یعنی همین فضای معنوی اگه نباشه من اصلا آدمم حساب نمیشم دیروز دیدم فضا شلوغه خلاصه اگه این شهدا نباشند باور کن ما اصلا خریدار نداریم و اصلاا چیزی حساب نمیشیم بین شما خوبان و فضا برای آدم میچیننند وگرنه ما همون حیوانات سابق هستیم الان من نشستم ممکنه خیلی اوج بگیرم اینجا ولی اگه برم بیرون هیشکی نمیدونه من همونی ام که اوج گرفته ام و ظاهر علی الظهور شاید نشان نده ولی خوب ما به یه بهونه ای جمع که شدیم و بیشتر انگار بازیگرم و بازی دارم داده میشم و داخلم انگار چیزی از خود ندارم و هیچ این فضا هم برای هر پسری باز بشه اگه بهش توجه بشه خوب رخ میده دیگه بزرگان نگاه کنند حالا کاری ندارم یعنی اگر احترامم رو هم نگه میدارند بزرگان وضایه نمی کنند اونا دارند فرشته ها و خدا رو می بینند اصلا تا اینکه یه بازیگری مثل من و من هیچی نیستم و خیلی بدم و این فضاها آزمایشی میره جلو روی بچه های بد و اونایی که نفسشون مخصوصا قوی بوده یا هست یا اونایی که کار کردند اصلا میدونی ما میگیم رزق گریه دادند خوب اگه خودمون دعا کرده باشیم و یادمون رفته باشه چه حاج منصور داشتند توی روضه ای میگفتند صدقه بدید که اشکتون جاری بشه اگه اشک نمیریزید................................ ولی ما جوانات یه عیبی داریم که زود از خود راضی میشویم یعنی دستمون رو بگیرند ببرند بالا نه که پایین نمیایم فکر میکنیم کسی هستیم و گناه که بکنیم می فهمیم هچی دیگه حیوان بودیم و فکر میکردیم یعنی میدونی امام سجاد (ع) توی دعای صحیفه می فرمودند خدایا (کاری کن یا قدرتی بده) که من کسانیکه وضع مادی خوبی دارند رو بالاتر نشمارم یعنی اصلا کسی بالا نیست مگر اینکه خدا برده باشه و کسی عزیز نیست مگر اینکه خدا کرده باشه حالا اگه اینو که خدا عزیزش کرده رو عزیز هم بدونی اشکال داره باید خدا رو عزیز بشماری چون صفت خدا رو نشون میده حالا اگه داری اینو منو هر کی رو بالا میشماری یا عزیز داری در حق من خیانت میکنی چون یه روز سرم به سنگ میخوره و میفهمم هیچی نیستم به زودی و بازیگر وبهانه ای بودم برای اشکی که خدا جاری کرد برای خنده ای که خدا جاری کرد و .. درسته اشتباهات رو باشید شناخت و از نفس من بوده ولی اگه خوبی دیدید همین کار خداست نه من و از من بدونید شرکه مثلا حالا خودم رو گفتم ولی ...

http://ali.bloglor.com/p117.html

چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۳۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

یه چی میگویم آقا به افراد مسولین و مخصوصا رده بالا کار نداریما خودمون و در بین خودمون آقا بعضی موقع ها هست که منشا راه دنیوی خیر و برکت آدمه معلومه که آقا کار این طرف بوده کار فلانی هاست اینا دارند چه در گناه چه در خیر دارند سود میرسونند یا ضربه ولی بعضی موقع ها معلوم نیست محض همینه که جاسوسا بیشتر در امر جاسوسی زن موفقه پشت رو سری مثلا راحت میتونه دو تا سیم بزاره تو گوش و راحت هر کاری بکنه مثال میزنیما اما حالا ما کاری نداریم که این دست پنهان مهم تره باید باشه یا آدمی که خودش رو در معرض دید و خطر میزاره میخوایم از این جنبه بگیم والا شهدا هم هستند اینا ما خودمون باید چشم داشته باشیم که بفهمیم وگرنه هر چی میخوای بگو کاره کیه اینا...

خلاصه آقا ما داشتیم بررسی می کردیم که این دست شهدا است یا آدم های معمولی من نمی دونم چرا هی حرف شهدا میاد وسط؟؟ این پنهانیش خوبه و دست پشت پرده که معلوم نشه هیچ وقت کار کدوم نویسنده فیلمنامه مثلا در دنیا کار کی بوده مهمه یا معلوم بشه... اینو نمیخوایم بررسی کنیم که کدومش بهتره اونی که بازیگر میشه بهتره یا بازیگردان و کارگردان نمیخوایم اینو بررسی کنیم حالا همش فلیلم هم نیستا خیلی از پستا پلیس داخلی پلیسی که درگیر میشه مثلا و ... خوب هر کی یه پستی داره بالاخره ولی بعضی ها هر چی بگردی پیدا نمیکنی جاسوس و زن هم نیستا ممکنه شاعری باشه که شعر معروف گفته ولی آنقدر شعر زیباست که اصلا شاعرش گم شده اصلا

خوب حالا بررسی کنیم بعضی ها معتقدند که دست های پنهان کار ائمه ی مرد نیست و کار ائمه زن مثل حضرت فاطمه (س) حضرت زینب(ُس) حضرت معصومه(س) هستند حالا ما نمیگیم کدومشون بهتره ها که پنهان بمونیم یا رسوای عالم بشیم نه یکی شاید راهش این باشه که ظهور نکنه اصلا نه ظهور یعنی خودش رو نشان مردم نده ما نگقتیم این بده از هزار تا خطر در امان میمونه و رنده اصلا خوب این درست ولی آیا باید از اونی که در معرض خطره عقب بیافته در عالم بالا و نزدیک تر شدن با ائمه؟ نه لازم نیست راهش رو عوض میکنه یا عوض میکنند توسط مهر مادرانه یا پدارنه وگرنه اشتباه که نکرده سینه سپر کنه مردانه بیاد جلو و بعدم بکشندش حالا کشتن و شهید شدن حساب نیست این مهمه که سیر عرفانی اگه داره اگه سیر معنوی و فیوضی داره و اینو هم بگم به جز مسولین بالا و مراجع نوحه خوان ها و روضه خوان ها اینا چیزند یعنی هر کی روضه موفق بشه بخواند این مورد توجه خواصه در دینا و آخرتش قرار میکنه این سینه سپر کنه بخونه یا اگه نمیتونه بخونه شعر مصیبت بگه و بیاد جلو این خودش مسبب خیره ها و خیر زیادی اصلا یه در بهشت از در 8گانه مخصوص امام حسین(ع) و این خودش کمم هست یعنی یکی که از در صدیقین وارد میشه و نه امام حسین(ع) در بهشت این خودش مانع رسیدن به فیض الهی بالاتر میشه یا خیر...


SAsd

چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۲۹ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۱ نظر

آخه میدونی بعضی از پست هایی که می زنم به خاطر یه نوع بد اندیشی غلط بوده که با فکر و تعقل خودم درست شده ممکنه خیلی پیش پا افتاده باشه ولی من دیگه نمیام بگم نظرم عوض شد و از این حرفا پست خودم رو می زنم.

به عنوان مثال شهید داشتم در مورد شهید فکر می کردم که شهادت آخر کار نیست که یه تیری چیزی بخوره یه آن شهید بشن نه یه سری توفیقات میخواد اصلا یه راهیه که ما شاید اصلا متوجه هم نباشیم و مبداش رو ندانیم بعضی ها که شانسی میدونن که گفتم غلطه این که رفت جبهه شهید شد... ما هم اگه بودیم تو جبهه در معرض تیر اینطوری میشد... بعضی ها فقط ار راه منزل می بینند مبدا رو که آقا سختیش در این بوده که از مادرش و زنش جدا شده و این باعث شد و نقطه ی عطفی بود برای مراحل بعدی و خدا توفیق داد... بعضی ها مبدا رو ارتباطی میدن که توبه کرد مثلا گریه کرد مثلا خدا هم بردش پیش خودش...بعضی ها اصلا شهادت رو نمی بینند و کشته شدن عادی می بینند و میگن فلانی هم به خاطر یه خری در زمان پیغمیر(ص) فکر کردند شهید شده که پیامبر اصلاحش کرد... بالاخره شهادت فرمول خاصی نداره که آقا تو این کار رو بکن شهید محسوب میشی نه دست خداست  و خدا باید توفیق بده و ما وظیفه مان جز بندگی نیست درسته امام حسین(ع) می دونست که شهید میشود ان شاالله و راهی پیدا میشه که حتی شهیدان ما هم شاید  می فهمیدند که چه طوری شهید خواهند شد ولی معلوم  نیست که باید چه راهی را رفت که شهید شد  و فرمولش راه خداست دیگه چیز دیگری به ذهنم نمیاد الغرض اینکه فکرم غلط بود اینجاش بود که یهو شهید نشده که ما بگیم اگه فرصت پیش بیاد حمله بشه ما کشته بشیم شهیدیم شرایط داره ممکن هم هست درست باشه ولی یه راهی داره بالاخره مثلا زن رو در نظر بگیر شهید شدندش با یه مرد چفدر میکنه نمیتونه خوب بجنگه تو خونه نشسته مثلا بمباران میشه آخه امروز رفتم توی یه سایتی وبلاگی کشت و کشتار فجیع مسلمان بودند فکر کنم حالا من نمی دونم اینا نوشته شد بود مسلمان بوده اند ولی چرا اخبارش پخش نمیشه بماند به نفعمونه؟؟ به ضررمونه؟؟ کشت و کشتار مردم میانبار هند و مردم آن دیار.

DDS

چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۲۷ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر


یه سوالی داشتم همیشه بعد از یه مدتی که فهمیدم اصحاب یمین اصحاب حضرت هستند بعد گفتم به خودم پس السابقون السابقون کیان حالا چه تحلیلی دارم براش که میگن که اصحاب یمین اصحاب حضرت علی (ع) و الانه از پیش خواتدن سوال در ذهن و یعنی سوره ی واقعه داشتم میخوندم این طوری تحلیل شد که آقا:

اصحاب علی (ع) نمیخواد جلو بزنن از کسانی جلو هستند این یک دوم اینکه حوری در اصحاب یمین گفته نشده چون به احترام یا شاید حقیقت اینکه حضرت علی(ع) در بهشت محشور مشین باهاش این دو سوم اینکه هرچیزی رو باید با ضدش شناخت یعنی چه یعنی اگه اصحاب شمال  و بدی صحبت شده باید با یمنیش شناخت نه با السابقون و دلیل بعدی هم که بعضی هاشون این دوره زمونه اند و بعضی هم هر زمان دیگری اصحاب یمین (ثله من الاولین و ثله من الاخرین) ولی السابقون قلیل شون از دوره ی زمونه مان یعنی دوره زمونه ی حضرت پیامبر (ص) به بعد در صورتیکه ما حضرت علی رو در زمان پیامبر داریم و امید به شفاعت اهل البیت داریم اصلا و دین توسط حضرت مهدی (عج) شکوفا خواهد شد اصلا حالا بگیم اصحاب یمین پایین ترند البته این دلایل شاید برای بعضی ها (حوری پسندان و ...و سنی مثلا) قانع کننده نباشه حتی برای ما اصلا و باید تحقیق و پرسیده بشه از علما اصلا شایتم السابقون هم باز البته جزء اصحاب امام علی (ع) باشه و نمیشه محدود کرد جمع رو


several

چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۱۳ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

ببین غرض خاصی ندارم جز اصلاح خودمون نه یا نمیگم این حرفی که میخوام بزنم 100% درسته نه یا بخوام تحمیل کنم نظریه است که گم شده بین ما دو روز دیگه هم روش کار بشه قوی بشه میشه شده رفته پی کارش...

آقا خلاصه کنیم دیگه ما اینکه میگه ما که معصوم نیستیم که معصوم و امام حسین (ع) رو در روز عاشورا میتونستیم حمایت کنیم میتونیم...آیا؟؟ خوب میگیم بعضی ها گناه میکنند این درست ولی چرا....بگذریم آقا دوران جوانی به بچه میگن شیطون درست؟ یعنی چه بعنی باید یه مراحلی رو بگذراند یعنی باید از شمر و ابوبکر و عثمان و از این حرفا بگذره تا میتونه یا نشه یا اگه شد اصلاح کنه این فرصت رو به ماهام شاید داده باشند چه برسه به جوان!!!!!!!!!! مگه عمر سعد ملعون چی میخواست؟ اگه ری رو بهش داده بودند عقلش نرسید که امام حسین ری که چه عرض شود و به چه مقامی میرسه دنیا رو دید خوب حالا مام خیلی هامون دنیا رو مبینیم دیگه چی کاربه معصوم داره این هنوز گیره فلان بازیکن گیره تو دنیاش تقصیر نداره رونالدو مرگ بر آمریکا آمریکا شیطان بزرگ است بهش نمیشه حرف زد بعد بگی جناب کریستیانو بفرما یاری امام حسین کن این اگه دنبال دنیا و پول و مول نباشه از نظر اینا مشکل داره اصلا بعد این اصلا تعجب بر انگیز نیست که یه بازیکن فوتبال غربی مسلمون شده شده چه کرده مگه برای اسلام؟ درسته اگه تقیه نکرده باشه تعجب بر انگیزم میشه ولی اسلامه دیگه عقل و معرفت میگه من یه روحانی هست وقتی میبنمشا میگم ای وای که یزید اومد این هنوز گیره پست و مقام دنیا ست شایدتم بدتر یزید باشه هر چی هم روضه بخونن هر چی هم ارشاد کنن تو خودشون گیر باشن و باشیم غیر از این نیست یعنی خودمون رو اصلاح نکنیم حالا نمیگم کیه این روحانی آره شمام منو ببنی شاید یاد یکی دیگرشون بیافتی اگه آدم درست و حسابی نشم و خودمو اصلاح نکنم مگه دنیا نخواست عمر سعد ملعون؟ امام حسین رو شهید کردند اصلا دنیا جلوی چشمشون رو گرفت اصلا امام حسین رو فرزند پیغمبر رو ندیدند اصلا انگار نه انگار میدونستا که حقه امام حسین (ع) پس باید خیلی اصلاح بشیم تا وقت داریم و بگذریم از این عمر و شمر یا اصلا طرف گناه نریم و تقوا بورزیم در جوانی مثل خیلی از بزرگان که اصلا گیر شمر شدن نیستند یه محبت امام حسین(ع]) بدند بعد بری خاموشش کنی درسته نگه داریش سخته وکم هم میدهند یا پنهانی باشه شاید خوب دیگه با قتل امام حسین و جز یارانش نباشی کلی فرق میکنه دیگه اصلا یعنی ممکنه از قتله هم بدتر باشه چون به شمر که محبت امام حسین ندادند محبت الهی ندادند بله.... بگذریم؟؟!!!

oil

چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

شاید یادتون نباشه آره چند پست پیش به نکته ی کاملا ظریفی اشاره کردم که آقا اون موق که خرابکار شده بودم و خلاصه گفتمم شاید کتکشو خورده باشم که گفتم امام حسین (ع) عالم بالا نتونستند دوریشو و جایگاهشو تحمل کنند روی زمین و شهیدش کردند و نذاشتند مثلا زعفر که اختیار داشت هم یاریشون بدهد خوب همین موضوع رو بدون رعفرشا داشتم امروز بد از پست کشف ویروس که دستام دیدم داره میلرزه و نمیخواستیم هم پلیس سایبری رو برای کشف چنین ویروسی و بد افزاری زیر سوال ببریم از دیر کرد عمل اینکه آقا داشتم دوباره مرور میکردم این جمله هه رو خلاصه دیدم خودم اشتباه می کنم چون آِیت الله حائری شیرازی در سخنرانی جلو روم گفتند قریب به این مضامین که آقا هر وقت دارید فرشته ها و عالم ملکوت رو زیر سوال می برید بدونید دارید اشکال مثلا از خودمونه اصلا اینطوری بگ خوبه؟ شاید اینجوری گفته باشند با این وجود که داشتم به این موضوع فکر می کردم می شنیدم که سخت بوده.... بعد از محظر خود ابی عبدلله که نگاه کردم دیدم ایشون به مقام و اجر عظیمی رسیدند و خوش میگذره شاید حالا...ولی هنوزم موندم که این عالم بالا چه طور حاظر شد لااقل یه کم میتونست کوتاه بیاد چقدر صبر کرد بر مصیبت عظمی گفتم میدین بشر نه فرشته اگر دکتر بود ما بودیم چه می کردیم ینی از  ذکر خدا به قول دکتر تو پیام نوروزی قدرت خدا استفاده نکردن حالا ذکر که میتونیم بگیم بعدم میخواین شما وارد بشین که چرا حضرت علی (ع) شهید شدند و قاتل خودش رو میشناخت میدونست اینطور میشه چرا حضرت رضا(ع) مثلا زهر رو ... چرا ائمه ی دیگر و آقای فاطمی نیا گفتند و قانع کردند که ولی من نه شدما قانع ولی اثباتش رو نمیتونم در حال حاظر بگم چون باید تحقیق بشه دوباره و گوش بدم که  اوضاع یه چیز دیگست!

abas

چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۲۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

بعضی موقع ها از نظر زمانی شاید که صبحه از نوشتن خسته میشم و عبرتی هم که نمیگیریم شاید داریم اذیت می کنیم اصلا ...........................

از قید و بند بودن به بعضی مسائل که خود را گرفتار کرده ایم بدان تا اینجا...................

از حرف های تکراری در بسته های نو....................

از خودم که این همه بدم و دارم چه چیزهایی مینویسم در این آخر الزمانی ...........

و آن خواننده ای که میخواند و بد تفکر میکند و حوصله ی با ما بودن را ندارد..............

وشاید خواننده ای است که دیدش از بس دنبال خواندن و پیدا کردن مورد بوده شهوانی است................

و ما چه می نویسیم و چه می کنیم خواننده بودن مطالب مو هم سختی داره... و برایش گویی اینطور است که من درعالمی باشم و اینکه بخواهم دیگران را به زور وارد عالم خود ...از طریق نوشته هایم آه که نوشتن چه بد می شود گاهی و مخاطبی که نیست و نمیخواهد این ها را و این راهی و طرز نوشته ای و این پایبندی که  دارم به نوشتن اصلا از سبک نوشتنم خوشش نمیاد و وقتی می نویسم انگار عذاب اوست که باید بررسی شود با بخواند ... پس من کجا مطالبم را آزادانه بگویم و دل هایی که به هم نمی دهند نوشتگار..این ها انگار همه و همه درد و رنج است برای او...آری من نمیخواهم نصیحت بشنوم...چه صبح بدی داری تو!یا همه چیز برایشان تکراری شده همین شاید دل ها آماده نیست یا من در این موقع پیدایم نمیشد یا خوابند آن هایی که باید باشند ... نه حس غربت نیست حس بد دیگران است که اینبار در را می کوبد نسبت به نوشته هایم و تحمیل هایم انگار درد درد چیزهایی دیگر است شاید گرانی ها رو پنهان کرده ام در پشت نوشته هایم مثلا یا بچه ای را.پس چگونه به خاطر بد حالی ها خود را پنهان نماییم و چگونه بسازیم با هم و ادامه دهیم...............حرف حرف چیز دیگر است!

dadi

چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

خوب داشتم الان مرور میکردم توی ذهنم و نمی دونم چی بود که یاد کردم از اون داستان حضرت نوح توی چند ماه گذشته ام که نوح چه ایمانی داشت که کشتی رو ساخت و ما نداریم و وحی هم بشه میگیم خدایا ولمون کن و ما رو نجات بده بسه دیگه ولی حضرت نوح (ع) پای کار اومد و عرق ریخت و نمی دونم 40 سالی فکرکنم طول کشید کارش و رسالتش بیشتر ولی و بعد اینا رو که داشتم مرور میکردم و فکر زود گذر آخه فکر خیلی سرعتش تنده یه لحظه میتونی همه جا باشی فکر کنی خوب؟یعنی میخوام بگم فکر که من داشتم می نمودم سرعتش یعنی طول کشیدنش آنی بود و خیلی کمتر از اینی که می نویسم یه جمله شو یا میخونید شما طول اکشید.. خلاصه ی مطلب سرتون رو درد نیارم بعد داشتم فکر می کردم که اینا (مردم ها نه حیوانات!!)که سوار کشتی نوح (ع) شدند شاید اینطوری باشه که میگفتند خدایا این همه بارون و سیل فرستادی برای ما که روی زمینت زندگی کنیم... این همه رو غرق کردی برای ما...نوح هم که پیغمبر و درسته که از حرمت ایشان بود و ایشون بود که وجود داشت ولی خلاصه اینا شاید از خود سوال کرده باشند همین دیگه بعد یاد روز جزا افتادم شاید بگی هنوز که تو برزخ روز جزا نشده نمی دونم والا یوم الجزا و یوم الحسرت هم همینگونه است دیگه نیست؟ بدتر هم هست یه مرتبه آدم ملکوتی و جبروتی چی میگن هر چی میگن خلاصه میبینه میگه اینا برای من؟ کی هست که اینا رو بزاره بره یعنی کسی میتونه زهد مثلا بورزه و جای داره خوب برمیگرده به اینکه زهدی که زاهد در این دنیا میزاره برای چی بوده و به یه زمین خشک و خالی که اونجام توش خداست راضی است یا نه و از این حرفا که کاری نداریم و واردش نمیشیم چون به عقلم دیگه نمیرسه و نمی دونم اون موقع این چیزا معنا داره ولی جزای بهترین افراد بهشت نیست بلکه خود خداس این بدیهیه.

saat

چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۰۱ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

امروز داشتم به یاد مطالب گذشته خلاصه مرور میکردم مطالبمو و چون حال معنویم حس کردم زیاد خوب نیست حالا خلاصه کنم که دیدیم که چه سیری رو گذرانده ایم و چه مشکلات و مرض ها و بخشیده نشدن هایی داشتم طی چند ماهه اخیر که الحمدلله بر طرف شد از دعای خاص دوستان و یاران یه مطلبی که به کلی فراموش شد حالا نمی دونم از غفلت خودم که بود ولی یعنی کار شیطون بوده!!! خلاصه هوای ذکر گفتن رو داشتم ذکر خدا گفتن و حتی یادمه چند تا ذکر هم توی دفترچه چند ماه پیش یادداشت کرده بودم و نوشتمش هم طی مطلبی یا مطالبی در بلاگ که چه سیری داشتم الغرض اینکه یک عوض شد حال ما دوم همینکه داشتم امشب و الان که ساعت حدودا 3:36 دقیقه صبحه که دارم مینویسم قبلش تو رختخواب داشتم به یاد چیزایی که مرور کرده بودم ذکر لااله الا الله رو مرور می کردم و لا حول و لا قوه الا بالله و مرض هایی هم داشتم که داشتم فکرمیکردم و دوباره انگار گرفتار شدیم از نو خلاصه اینکه آقا وقتی ما داریم توهیم میکنیم به خدا این به ذهنم رسید که میگیم لا اله الا الله یعنی خود خدا خواسته اینو و گفته در قرآن و پیامبر ها هم همشون همین رو ترویج دادند درست ولی در دل ما یک اله دیگری است حالا من کاری ندارم چه طوری تحمل میشیم و البته اینم مهمه خیلی هم مهمه که گفته ی خدا چیه و چی خواسته ولی حالا ما نخوایم  عوض بشیم ولی چرا توهین داریم میکنیم چه توهین بزرگی هم خدا که به اله یا زنی کاری نداره که گفته که نیست الهی جز الله خدا به خودش کار داره که اینو میگه میگه من بزرگم ولی در دل ما چیز دیگری است و گیر ما در همین "لا اله" اول است به قولا که الهی داریم و همین دیگه یعنی میخوایم بگیم ما یعنی الهی در قلب ما نیست جز الله!!!خیلی بزرگه این ادعا یعنی باید 24 ساعته به فکر و یاد خدا باشیم وگرنه داریم توهین میکنیم اصلا که این هم محقق نیست خیلی وقت ها و ادعای بزرگی است و این همه موجود اضافی خدا خلق کرده که دل ما رو میبره و مشغولشیم همین دیگه نمی دونم خوب رسوندم یا حس کردی وقتی که دیدیم در ذکر لا اله الا الله خداوند کمتر و کمرنگ تر و پایین تره نسبت به اله درون قلب من بعد دیدیم جمله ی خود خداست لا اله الا الله که در نماز مدام هر روزم تکرار میکنیم و دیدم که این خودش یه توهینه به خدا البته خوب..


rtgggg

سه شنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۴۵ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

ما این همه وبلاگ می نویسیم هیچی به هیچی کسی کار نداره با مو پس ادامه می نهیم...

آقا هنوز که صبح نشده پس دیروز تو مسافرت و ماشین که داشتیم میرفتیم سفر جایی برای دو روز و برگشتیم حالا و پاسی از شب گذشته که می نویسم... حالا تو راه که دیروز تو فکرایی گذرا بودم من جمله اینا

1.جایی توی سخنرانی ای شنیدم که در بهشت وقتی برگ ها میریزه از درخت روی زمین یه آهنگ هایی و موسیقی خود به خود پخش میشه ازشون حالا پس چی آقا... قانون دنیوی رعایت نمیشه همین به زمین رسیدن برگ یعنی نیروی گرانش زمین رو در نظر بگیر قانونی هست در فیزیک و نیوتن اگه همین نباشه چی میشه یعنی نیروی گرانش در بهشت نباشه حالا کار نداریم که برگه چه طوری میریزه تشابه داشت همینطوری گفتم خلاصه شما در نظر بگیر گرانش نیست در بهشت خوب یه قانون دنیوی است که در بهشت یه جور دیگست بعد اونوقت معلوم نیست در بهشت ما کجاییم اصلا و داریم چه میکنیم تو هوا زمین هوا چیه اصلا همش دنیا فیزیک ریاضی این ها منهله در قانون ما و برای سرگذشت دنیوی و  توانش خوبه ها ولی معلوم نیست بهشت اخروی شما قانون های دیگری رو هم میتونی در نظر بگیری که منهل میشه و مختص دنیاس...

2.یاد دو سه روز پیش افتادم حین رفتن به سفر که آقا تو خونه نشسته بودم میخواستم فقط حرف زده باشم پرسیدم از مامان جانم که نفخت روحی یعنی چه؟ گفتن که یعنی روح دمیدم درش مثلا اینطوری گفت هنوز فکر نکرده بودم خواستم یه چیز دیگری بگم گفتم سریع که معنای دیگری نداره؟و اینم همونجا به ذهنم رسید وگفنم مگه خدا روح داره... خلاصه آقا تو راه تو فکرش افتادم و داشتم میگفتم که ما اصلا از ازل بوده ایم درسته آفریده شده ایم ولی شکل نگرفته بوده ایم چون خدا از روحش به ما داده پس بوده ایم و بچه رو دیدی... این روحش شکل نگرفته در دنیا جای گرفته بعد همش چیز میشه یعنی گریه میکنه گناه نمیکنه مثل بزرگترا و غیره

3.در مورد چیز یعنی مسبب الاسباب هم فکر کردم که گفته بودند در سخنرانی که موحد مسبب الاسباب رو میبینه و ملحد اسباب حالا رادیو رو که ما نمی تونیم به این آسونی ما خودمون بسازیم این اگه خراب شد کار کی بوده عامل عالم بالا و مسبب الاسباب یعنی دستگاهی به این پیچیدگی که بشر خلق کرده و تسلط پیدا کرده همینطور میده بیرون در عالم بالا یه پیچیدگی دیگری و بالاتری در زندگی ما وچود داره و این فرشته ها هم با ما که بد نیستند که رادیو کافره خراب بشه اصلا فلسفه و اصول عالم بالا دست ما نیست که بشینیم قانون بتراشیم یا بگیم گناه کردم که رادیو که ساختیم خراب شد حالا رادیو میگم ولی بالانر از این حرفاست ها و هر بشری یه رزقی داره شما در نظر بگیر زعفر جنی تنونست به خاطر عالم بالا که دست امام حسین هم اتفاقا بود نتونست قدرت نمایی کنه زعفر و فرشته ها نذاشتند این یعنی چه؟ یعنی کار خیلی پیچدست در عالم بالا اون موقع ها که خرابکاری کرده بودم و داشنم به فرشته ها گیر میدادم و قاطی کرده بودم اصلا بدجور و کتکشو هم شاید خورده باشم این که میگفتم نتونستند تحمل کنند امامون روی زمین بمونه و شهیدش کردند درصورتیکه اینطوری نیست عالم بالاا درسته جلسه داره ولی راسش ائمه و فرمان خداست و موضوع خاصی هم پیش نمیاد براشون چون فرشته اند دیگه دست خودشون نیست دست خداست.

l;ngtt

سه شنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۳۴ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

قصد خاصی ندارم که می نویسما.

خدا گفته که گفته که مثلا بهشت حوری داره راست گفته ما باید خلاصه توی این فکر باشیم که چطوری از شرشون اون دنیا و قیامت خلاص بشیم و مانع پیشرفت در سطح عالی هست برای رسیدن و کشف حجاب تا رسیدن به نور و آرامش الهیه البته از شرشون که نه و این ها نعمات الهی هستند که بهترینشون در قالب حوری تعیین شده و  پس محشور شدن با ابی عبدلله چه وچه طور خودمون آمادگی داریم البته میدونی... میدونی برای رهایی از بهشتی و جنتی که درش چیزی به نام حوری وجود داره باید شاید به مقام فنا فی الله برسیم و 99 درصد ما که نه یعنی میخوای بگی از 100 نفر یکی رسیده به مقام فنا فی الله نه پس 99/99 درصد منظوره و نکته ی بعدی اینه که این ماییم که زنده نیستیم و گیر اینچیزاییم و به ابی عبدلله نرسیده ایم وگرنه خوب جهان و فلسفه اش برای زنده هاست که از حوری شاید بگذرند و از این حرفا نه برای ما مرده ها ما نمی فهمیم هم البته سن هم مهمه و الکی نیست فنا فی الله شاید جندین سال باید تضرع کرد و به ما هم نمیرسه و توی فکرشم شاید نباید باشیم و زن بگیریم خوب..

njkhj

سه شنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۱ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

امروزم مثل دیروز رفتم حرم شاهچراغ و برادرشون میر محمد (ع) هم و دیگه برای نماز ظهر موندم اونجا و صبحم رفتم و دیروز برای برگشتن فلافلی هم خریدیم خوردیم اما انگار اینجا ظهرها این فلافلیه باز نبود خلاصه ی مطلب مثل دیروز گذشته از اینکه تو قکر فلافل خریدین بودیم داشتم میگفتن این همه آدم میان اینجا و شما نگاه میکنید بهشون یکی شم ما یه نگاه به ما بکن و یادمه آقای فاطمی نیا هم تعریف می کردند که یه عالمی بعدش که گفت این همه گدا یا امام رضا (ع) تو حرمشون بود گفت داری آقا که یعنی نگاه دیگه به ما نمیکینی بعدا مشاهده و مکاشفه پیش اومد که به تک تک زائرین محترم و محترمه آقا نگاه خاص میکنه چه بسا محترمم نباشم محترمش رو خوندم گفتم توش موندم خلاصه آقا امروز میخوام در مورد همین افراد عقب مونده ی ذهنی صحبت نماییم و من هر بار معمولا میرم حرم یکی شون رو مشاهده می کنم امروز و دیروز بیرون حرم دیدم ولی یه بار تو حرم یکی شون رو دیدم بهم گفت فردا هم بیا اینجا خلاصه داشتم بهشون فکر می کردم که آقا این ها بهشتشون چه طور ما نامردیم و بی انصاف که بگیم این ها که نمی فهمند پس درجات عالیه بهشتی نصیب ما میشه نه اینا حجت اند بر ما و ما همچنین گنهکاریم که اینطوری قضاوت کنیم شاید چون اینا که گناهی نکرده اند وحداقل از من روسیاه که پاکترند نیستند؟ اگر از خیلی از شما نباشند تازه اگه بر فرض که گناهی هم بکنن از قبل آمرزیده شده اند و حرف زیاد میشه زد که فلسفه خلق چی بود چرا خلقشون کرد مثل خودمون و اینا چی میشن و درجاتشون چی میشه اونی که تو غرب بوده با اینی که تو شرق رندگی کرده و امام زمان رو میخونه برفرض نماز میخونه چقدر فرق داره اصلا بعضی هاشون پیشرفته ترند و درصد عقلشون درسته قیافتن شبیه همند اما بعضی هاشون خدایی نر که نه ولی عقلشون بیشتره مثل من که عقلم بشتره و یه پا عقب مونده حساب میشم و شایدتم شبیه بهشون باشم و غیره همین دیگه غیره بای

الغرض نمیخوام بگم زیاد درموردشون میدونم و این حرفا میخوام بگم که امروز به فکرشون بودم و هم تو فکرم بودن!

habshe

سه شنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۵۲ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

امروز رفته بودم شاهچراغ و 4 نکته وقتی به خودم نگاه کردم تو راه که داشته میومدم یکیش هم الان به ذهنم رسید!!! در مورد خودمه و زندگیم..

اول اینکه آقا من توی اتوبوس همش مردم رو میدیدم و خبری هیچ از خدا نبود بعد داشت فکرم یعنی عقلی چیزی اگه باشه میومد تو ذهنم که آقا شما در نظر بگیر با مردم طرف نیستی و مردم همه مامور خدایند چه طور وقتی روحی میبینی که مرده میگی ماموره یا فرشته ها؟؟؟ خلاصه کار نداشته باش خودت رو در نظر بگیر که خدا این عالم به این بزرگ رو خلق کرده بقیه رو ربات اصلا در نظر بگیر خوبه؟؟؟!!!! رباط هایی که برای خدا کار میکنن حتی گناه تا تو آزمایش بشی خلاصه کارهاتو برای خدا کن و واگذار به خدا کن ما که مقامی نداریم که از کار بندگان خدا و آخر و عاقبت به شر و خیریشون باخبر باشیم ما وظیقه ی خودمون رو داریم حالا که بین مردمیم چی کار کردیم حالا که وقت داریم عوض بشیم و دست بندگان خدا رو بگیریم نه که بیان دست ما رو بگیرند ما داریم آزمایش خدا میشیم و دیگران همه وسیله اند مبنااند نه اینکه ما همش مردم رو ببینیم مثل امروز من که تو راه برگشتن مردم رو در نظر داشتم. اما میمونه اینکه بعضی ها که مقامشون بالاتر  نسبت به مقام مردم عادی جوابگوی فرشته ها روز رستاخیز نیستند اینا جوابگوی شهدان و خونشون مثلا یا مردم  جلوشونو میگیرند که چرا؟ که بده؟ ممکن هست الان که تو شعبان هستیم ما همین الان هم پیشاپیش جوابگوی ائمه و البته رسول خدا باشیم و چیزایی ازمون حتی سلب بشه پیشاپیش که همینطورهم هست ما 24 ساعته در دید ائمه ایم. اما بعضی ها که مقامشون از این افراد که جوابگوی مردم در روز رستاخیز هستند و جوابگوی فرشته ها نیستند بالاتر هست یعنی چه؟ یعنی اینا با خدا طرف بودند و حتی اگر لغرشی داشته باشند یا ادایی که نتونستند پرداخت کنن و دینی  داشته باشند خلاصه خدا خودش پرداخت میکنه لذا ما همه نیاز به شفاعت داریم ما که کاری نکردیم مثلا من این همه وبلاگ بنویسم یا نوشتم من که با شما طرف نیستم یا کاری نکرده ام من با ائمه طرفم و شفاعتشون همین

aSAx

سه شنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۴:۴۸ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

ASAS