خوب ما پست قبل درمورد کنسرت گذاشتن جاسوس خاص صحبت کردیم که تله و پاتی مارو میریزه رومیز و تمام فکر و همه چیز مارو میدونه و خرابمون میکنه و آبروی ابالفضلی رو میبره خوب اینجا چند نفر وجود دارن و چند مساله یکی کارشناس روانه که این به دروغ کارشناسه روانه و درونه و فقط خدا به قول وکیل بابک علیم بذات الصدوره لذا روانشناس از بیرون به ما نگاه میکنه و خبره ی بیرونی است نه از راز دل ما دومین نفر شیطانه جنه که از درون ما و حرفایی که به خودمون بزنیم و فکر کنیم هم آگاه و هم از بیرون آگاه هم درون از اسرار و افکار و اعمال سوم روحانی عارف هست که متعصفانه در کنسرت ما ممکنه هر سه باشند!!!
لذا به شیطان جن اصلا فکرنکن چه بخاد ارتباط بگیری یعنی اگر عارفم بشی بخای بهشون فکر کنی و ببینیشون حتی با دل گمراهتر میشی چون شیاطین خدا گفته او و قبیله اش شمارو از جایی میبینه که شما نمیدانید یا نمیبینید لذا اگه توجه دلت بجای خدا به جنه بود و حسش کردی شیطانی روحی برات خدا ممکنه بفرسته که قوی تره چون شیطان رو کلا خدا خواسته حسش نکنی و نفهمی و نشناسی و امتحانه سختیه لذا با شیطان جن درگیر نشو با انس بشو الانم انس ها دستگاه دارن یعنی درگیرم بشی بشو ذکر جلاله بگو ولی همدست و همصحبت نشو و دوست که بدتر و قوی تر میشه شیطانت طبق قرآن!!!
لذا اینا تو کنسرت اگه ببینن که نمیتونن مسلط بشن روی سرمون و نتونستن تو چنگ بگیرندمون یا طبق میلشون عمل نکرده ایم از دستمون عصبانی و بله دیگه روانی شدیم تیمارستان!
لذا اینجا شما جرات نداری فکر کنی اصلا! چه کنیم حالا شاید شما باید فرشته هارو هم گول بزنی در راستاش که گول نمیخورن یه مرتبه مثلا خطوری از عارفی اگر سر بزنه که با خودت دردل صحبت کنی و بگی(خودت خواستی که شکنجه بکشی) خوب چون این عارف این خرف رو به من قالب کرد طرف که شیطانه میترسه چون من صادقم و دروغ من گفتم یا نه اینجا؟؟ خوب شناخت نداره و احساس خطر میکنه ولی این کافی نیست لذا گفتیم دوروش بگوییم که خط شمارو و فکرتو نگیرن چون فرشته هارو نمیشه گول زد! و اینا هم کنسرت دارن مدام و آماده باشن و الکی مارو گنده کردن و همین حرفا هم از خودم نیست یه عروسکم! اینکه تجربتا فهمیدم که دو روش فعلا دارم یک اینکه نکته ای تفکری رو از قرآن در نظر بگیری خط فکریتو نیمتونن کنترل کنن مثلا تمیدونن پست بعدی من چیه و الان که کامپیوترم رو روشن کردم هدفم و نکته چیه قبل نوشتن وگرنه عزیز من اگه شیاطین هم سخنرانی بعضی امامه جمعه هارو از چند روز قبل روی کاغذ ننوشته باشن ولی فرشته ها میذونن که این چه خواهد گفت و ممکنه کمکشم بدن! لذا نکته ی قرآنی که تفکر کنی توش و نکته ای داشته باشه که خودت رسیدی یا از جایی شنیدی و حفظ کردی الان داری تفکر میکنی این خط این فکرت رو نمیتونه بگیره شیاطین!! البته من یه بار بیشتر اینو امتحان نکردم ولی دیدم نتوسنت دشمن بفهمه! دوم اینکه اینو هم امتحان نکردم و الان تو رختخواب به ذهنم خورد که آقا اگز شما د ذهن یه رهگذر یا یه فروشنده ای که کسی نمیدونه دقیق کیه رو در نظر بگیری و بری بهش سلام کنی تو رختخواب و ببنی چی میگه و یا بخوای بفهمی که حرفش در مقابل باا سلام شما چه عکس العمل و حرف دلش چیه مثلا عرفا هرکس رو بخوان میتونن ذات دلش رو بفهمن که طرف الان چه حال روحانی داره و ته دلش از خدا چی میخواد لذا ما هم اگر یه نفر دوست دور رو در نظر بگیریم یا یک آدمی که یه بار بیشتر ندیدیمش بریم باهاش در ذهن بحث کنیم و سوال بپرسیم این خط اینرو گرفتن سخته برای حتی فرشته ها وگرنه تمام حرکات و فکر ما روی میزه و زندگی که نداریم همش اختلاف! لذا اگه حال روحانی کسب کنی به خواسته ی مردم میرسی یعنی میبینی عارفان در مراحل خاص اصلا حرف نمیزنن در ذهن بلکه خواسته ی معشوقشون رو بدون صحبت میفهمند!!! یعتی در دلش با من حرف نمیزنه فقط انتظار داره و خواسته و میل داره فقط خدا کنه جنسی نباشه که خراب میشن رو ما یعنی زن هرچه مومن تر باشه و در چشم تر بیاد جنسی تر بنظر میرسه و سرکوفتیه برای ما که گنهکاریم که بد گناه ضایع و بدمون بیاد کلا از هرچی زنه!!!
خوب من سلفی گرفتم چند پست قبل و توش هم توضیح دادم که آقا موقع سلفی من به فرموده ی استادم که بهم گفت از راه دور وقتی بهشون فکر کردم که موقع عکس گرفتنم امر به معروف کنم یعنی مثلا بگم که بچه درساتو بخون یا بگم که صدقه بانداز او صندوق اینو که بگم با چهره ام و از خودم عکس سلفی بگیرم بهتر میشه عکس و کار خوبی کردم بعدشم دیدم سلام کنم هم خوبه اخه دیشب تو مغازه چند نفر داشتن میگفتن س سس سلام و عشوه میومدن منم تو ذهنم رفت که با شما در دوربین سلام کنم! و چهره ی سلام کردن رو بگیرم اینم گفتم بگم بی ربط نیست به بحث روش های دیگرم اینکه مثلا شما چهره ی روخانی ای رو در نظر بگیری و عکس باندازی مثلا امام خمینی(ره) سلفیت خوب میشه یا مثلا ذکری رو در نظر بگیری و در ذهن بیاری سلفی با معنی میشه یا فحش بدی کلا در ذهن خوب روش ها مختلفه بستگی داره یا مثلا آهنگی بزاری بری تو ژست و متناسب با آهنگ سلفی بگیری ممکنه قشتگ بشه اینا روششه یا در دلت سوره ای بخونی یا نماز ذهنی اینا روشه که خال باید داشت!!!یه روش دیگه یاد واقعه ی کربلا کردن هست که اینم امتحان کرده ایم مثلا یاد سرمبارک بر روی نیزه ها اگر ارادت داشته باشیم حداقل غمگین میشیم حتی اگه اشک نریزیم باز تجسم کربلا غمناکه ولی عزاداری امام حسین ع مخصوصا بعد گریه شادی آوری و سبکبالی است تا موقعی که دوباره از هیئت یا عالم مجاز فاصله بگیری و شیاطین مسلط شن مثلا من خودم جایی میرفتم در کانون رهپویان وصال سینه زنی و بعدش شاده شاد میشدم ولی تا پامو خواستم بزارم به خیابون یا تو حیاط حسینیه یه مرتبه صفا و حال خوشم رو میگرفتند!!!
