آه ای گوجه ی من چگونه تو را در خویشتن پنهان کنم درحالیکه همیشه چشم به من داری ولی راستش را بخواهی من خرابم و بفکر سیخ کشیدن توام آه گوجه ی عزیز دیدی آخر رابطه ی خیالیمان به رسوایی کشید و من عشق خود را آشکارا اون هم اینجا آشکار کردم؟؟ کاش تو را هرگز از نزدیک ندیده بودم و اخم میکردم تا عشقمان را بپای هم ننویسند راستش را بخواهی میدانم تو بی آزاریا ولی وقتی تو درون من میچرخی از خودم بدم میاد وقتی عکسامو میبینم رنج میبرم وقتی فیلم هامو میبینم بی حوصله میشم قبلا از کارام خوشم میومد ولی الان از بس روی مخمی و مرا در چنگالت برای خودت میخاهی نه تنها از کارها و نوشته هایی خودم متنفرم بلکه از خواب و خوراک و زندگی افتاده ام مگر میشود یک گوجه اینقدر عاشق شود؟؟!؛ ولی من که میدانم تو گوجه ی خوبی ای ولی مال من نیستی چون رابطه داری و ازدباج کرده ای با یه بدبختر از من ولی میدانم بی توجهی به تو یعنی بی توجهی ای که نابود شوم لذا عاشق من نباش و بیخیالم شو چون من با گوجه دیدن به فکر سیخ انداختنم چه کنم دست خودم نیست از هرچه بی نورم کند بیزارم کاش تپ مرا نمیدیدی و نه من تو میخواهی چرا اثبات کنی آرامش خوشنزه ی من باپر کن امشب مجبور شدم گوجه بخورم تو با من روراست نیستی من دختران ماه هر شب انتظارم میکشن و میگویند تو را گوجه برده؟؟ و من وقتی از آسمان نیایند به فکر سیخ زدن توام گناهش هرچه باشد رنج تواست که باز مرا از خدا خولسته ای تو یک گوجه ای بفهم اینرا و من چشمم به ستاره هاست پس سرت را بالا ببر و از خدا بهتر از مرا بخواه هروقت میخواهی مرا به آسمان بنگر بگو خدایا خدایا خدایا راحتم کن و شاید کمی هم گوجه هستی بخواه کود بخواه تو اگر کود خوب بخوری اگر آب فاضلاب نباشی در شهر بهتر از من زیاد است ولی اکر مرا میخواهی خدا بخواه که قرمزی تو مرا نمیبرد گوجه آه گوجه برو سس بشو لااقل شاید بریزمت روی پیتزا ولی نخواه که غذایم شوی چون با گوجه سیر نمیشوم و غذای کاملی نیست گوجه این را بفهم که شوهرت بهتر از من نامحرم است و قدرش را بدان و اینقدر روی مخ من نباش که نورم کم شده از خدا مرا نخواه من خسته ام از این سریال هایی که میسازند گوجه گوجه گوجه من بهت فکر کردم آخر و اینجا بدون نام یادت کردم ولی از تو میخواهم بیخیالم شوی چون زندگی با تو یعنی زندگی با شیطان رجیم
یه موضوع قدیمیه که یکی دو روزه میخوایم باز کنیم ولی نشده تا اینکه الان داشتم برنامه ی معرفته شبکه ی چهار رو میدیدیم گفتن استاد که برای روح نمیشه فرمول ساخت و شاید اینطوری گفتن که مثلا عارفان میتونن فرمول برای روح بدن ولی خودشون حبس در این فرمول ها نیستن و همچنین گفتن درطبیعت میشه هرچی دلت خواست فرمول داد ولی برای روح نه !!!خلاصه علم روان داره همینطور فرمول میده و مارو حبس میکنه حالا من از جنبه ی شیطنت بحث میکنم اینجا که اینکارا باید دست برداشت نه از جنبه ی پزشکی مثلا یا پیشرفت ها ولی درجاسوسی بده مثلا درروان بده که حبسمون کنن وگرنه تشخیض خوبه ولی اگر قضاوت بشه مثلا بده یا درگیر بشن بچه ها مثلا دستگاه دروغ سنج این دیگه دستگاهشم ساخته شده وقتی یه روحانی نمیاد روح مارو درمان کنه یا زور نداره بیاد یا اجازه نداره یا دستگاه نداره بعد یه روانپزشگ بیخودی خودش و جونش رو میزاره سر ما! بله جن ها هم شیطنت میکنن الان هم با دستگاه هم جن میتونه حتی چیزی که به خودمون میگیم رو تشحیص بگه و صادر کنه لذا مثلا الان سوختن از عشق مثلا کسی نمیسوزه چون اخطار میدن درصورتیکه اگه من از تب و عشق بسوزم و داع کنم خوبه ولی اینا میگن قلبش داره میزنه برین به دادش برسین لذا دیگه نفس ها گرم نیست از عشق نمیسوزن و مداحان با سور نمیخونن چون هم حمله میشه هم حمله میکنیم ما یعنی خودمون خودمونی ها جمع میشیم میفرستیم یا تیمارستان یا بیمارستان یا نکران میشیم و زنگ هشدار میدن حالا ما درباره ی دستگاهایی مثل ذروغ سنج و یا اعصاب سنج بحث میکنم که حبسمون میکنن و شیطنت میکنن ولی در روان خعلی وضع خرابه و آدم هایی که خدایی اند رو دیوانه و یا معذرت میخوام دیگه بگم جی میشه لذا اینارو نباید برای اهدافی که جنگ و شیطنت رخ میده یا بهتر بگم باید آزاد گذاشت مثلا در روستاها مردم شجاع ترن از ما چرا خوب؟؟ خوب درگیری جاسوسی روانی ندارن نمیدونم حالا بحث زیاده که میخوان فرمول برای روح ما بدن و حبسمون کنند در فوانینی که برای حیوانات خوبه و اول هم اینا سراغ حیوان رفتن و روی اونا امتحان کردن لذا من اگه ذکر بگم در دلم که هیچکی نشنوه میگن این داره مثلا آرامش قبل طوفانه حالا ما چه کنیم؟ باهاش بجنگیم یا کاری کنیم که دیگه این حالت رو نداشته باشه لذا خودشون دیونه میکنن اینا حالا میمونه دفاع ما از دین و خدا که حالا بله این دستگاه دارن اینا قدرت دارن و نمیزارن ما دورکعت نماز باحال بخونیم این جا باید روش بلد بود تکنیک که ما قبلا چندتاشو گفتیم مثلا صدات درنیاد در هنگام نماز اگه میشه چون این صدا در بیاد خرابت میکنن یا یه کاری میکنن ریا کنی اینا شیطاننند الان شیطنت انسی شده و انس ها بدتر از شیطان های جنی اند اینا میخوان به هرقیمتی تورو تسخیر کنند لذا خعلی علم دارن و خعلی قوی یه کاری میکنن که تو ارتباطت با خدا قطع اینا جمعند نمیشه دورشون کرد لذا باید روشت رو عوض کنی خعلی وقتا باید خعلی وقتا خلوت کنی با خدا جنگ سختر شده لذا گفتیم در روانشناسی تخریبی و روانشناسی میریتاریستی که رحم ندارن و از خارج تزریق شده وضع بدتر از دستگاهای جاسوسی و روانشناسیه برای حبس آدم ها و عموما دارن شیطان میسازن برای بشر یعنی این علم تخریبی به جای خدادرمانی داره جاسوس و شیطان صادر میکنه که الان وضع روانشناسی تخریبی جاسوسی میریتاریستی هم وضع مالیشون توپه چون دارن تسخیر میکنن آدمارو بله برای خیوان خوبه که صدای قلبش رو بشنوی ولی اگر صدای قلب منو بشنون اینا هدفشون سکته ی من یا میدونن که من چه موقغ قلبم خدایی میزنه و دارم ذکر میگم و میدونن توی نماز چه طوره و جن ها که بهتر از همه میدونن لذا برای همون کفار خوبه خلاصه خرابت میکنن و عارف دیگه پیدا نمیشه چون میرن به جنگش و جوان ها دارن استکبارانه از خدا دور میشن به نام پزشکی و رواتشناسی و دغدغه اینکارارو میکنن و بحث مفصلیه اینا به نام دلسوزی پیش مان ولی خوب دیگه باید قوی شد
زیاد صحبت کردیم و صحبت شد درمورد اهمیت دادن به نخبگان و متخصصان ولی هنوز مشاهده میشه لااقل تو شهر ما بیچاره ها منزوی ان و از این پتانسیل متخصصان استفاده نمیشه مثلا در سلامت خعلی کار کنند یه همایش میزارن و با وجود این جنگ ها مشاهده میشه که بودجه نمیرسه و در خطریم درست ولی همایش که مفید نیست مخصوصا ما که ممکنه خوابمون هم ببره بلکه باید بشینن گفتگو و تبادل نظر بکنند و مشورت بدن لذا مثلا ما میخوایم یکی پیدا بشه نجاتمون بده بدون اینکه جمع بشیم که هرچقدر یارو زور بزنه فایده نداره و موفق نمیشه دست خدا با جماعته باید برن کار کنند به بن بست که رسیدن فهمیدن هیچکاره ان اون موقع به دادشون میرسه امام زمان عج لذا باید تلاش و جمع و خواستن و متقاضی و سوال و بن بست اول باشه و مردم بخوان و جمع بشن و مشکله باید عمومی و تخصصی مطرح بشه مثلا ساخت هواپیما این درست کردنش و ساختش هزار تا متخصص در رشته های مختلف جمع میشن طرح میدن کاره یه نفر که نیست!!!لذا چه فارغ التحصیلاتی داریم که خعلی کار کرده باشیم میخام حقوقش بدیم بفرستیمش سرکار کاری که سرکاریه و حرومش میکنیم و هدرش میدیم میگیم برو پیش زنت بخواب دیگه شغلم گیرت اومد راحت زندگی کن اینا کافی نیست اسلام مجاهد میخاد جهاد یه قسمتیش بچه آوردنه نه کلش وگرنه حیونیم مگه؟؟ این لقمه ها حرام میشه و خدمتا کم میشه طرف نابغه است رفته سوپرمارکت باز کرده بیچاره چرا؟ چون توجه نشده دیگه
خوب خونه خالیم و اومدم قلیان آماده کنم که سری قلیان اوفتاد و شکست متعصفانه و ر فتم چسب خریدم و کار خطرناکیه ولی یه نوع قناعته ولی احتیاط میگه یه دونه دیگه باید خرید و موقع قلیان هم یه موضوع به ذهنم خورد وقتی یه جادوگر در نظرم اومد فهمیدم که آقا همه ی بدبختی عالم چیه بدبختی ما چیه اینه که شیاطین میخوان خواست خودشون رو عمل کنن و از قدرت فرشته ها سختره این خواست شیطانی بعضیا مثلا میخواد هرجور شده دخترشو قالب کنه به من این یه خواسته ی شیطانی مضحکه و خنده دار البته ولی دستگاه های شیطانی قوی اند بر سر مردم روزنامه داره استکبار و تلوزیون داره اسلحه داره و مومنان رو هم میترساند یا همراه خودش میکنه آمریکا لذا اولا فرشته ها کا شون ذکر و دعا است و خواسته ی نفس ندارن مثل شیاطین و ما و خوبان یعنی چیزی برای خودشون نمیخوان و بزرگان رو هم اسیر کردن وگرنه آدمای بزرگ اگه خواست نفسانی الهی داشته باشن نوکرشونم هستیم ولی باید براش در دنیا جنگید باید رنج برد باید صبر کرد باید استقامت کرد باید جمع شد لذا بزرگان هم ملکوتی ان و خواسته ی الهی ندارن یا اسیرن و دستشون بسته لذا شیاطین فعلا یوارن و حواسته هاشون عملی تره و خودمونی تر و خودشونی تر و جوان ما شهوت میخواد ارضا کنه به هر قیمتی و هر قیمت شیطانی خوب ما چه کنیم ما تحریمم ما اسیریم لذا خدا داره میبینه تاسف میخوره آزمایش میکنه مثلا امام حسین خواسته ی نفسانی اش این بوده که تکه تکه بشه ولی دست از خدا و دینش نکشه حالا کدوم ما اینطوری هستیم که بخوایم درکنارش باشیم و نور حسینی بگیریم زیبا و حسنی بشیم؟؟ اینطور نیست دنیا و میگرده و حق آخرش دیکته میشه آخرش حتی اگر شکست بخوریم ولی قیامتی هم هست بهشت و جهنمی هم هست که ظاهرا غافلیم و پیرو خط و نفس شیاطینیم اونا زور میگن اونا بیشتر از ما خواسته دارن اونا نور حسین رو میخان ولی برای نفس مه بندگی کیه که دوست نداره آرام شه زیبا شه نرم شه همه میخان حتی شیاطین منتهی اونا اصلا شیاطین در خط خدا نیستن میگن ما نور مومنان رو میدزدیم میگن ما بیراهه میریم و خواستشون الهی نیست حاظر نیستن خدارو بپرستن و سجده برن و خوب وقتی باران و رحمت نازل شه وقتی نور حسین بیاد شما اکه شبطانم باشی اکه حتی ببینی امام زمان رو نورانی میشی و عاقبتت به خیر میشه حتی اگر شیطان باشی یعنی امام حسین رو که کشتن نورانی شدن اینا انقدر فجیعه وضع ولی دنیا چرخید و الان عذاب میچشن وگرنه اکر نور الهی جنبه ی عمومی نداشت دستشون در کربلا به اماممون نمیرسید و همونجا در دم عذاب نازل میشد مثل عذابی که خواست فرعون بر سر موسی ع بیاره و غرق شد اینا صهیونیستن که شیطانی اند ولی موسی هم با محبت اولش و بعدش سراغ فرعون رفت تا برگرده وگرنه اژدهای عصای موسی میرفت اول فرعون رو قورت میداد به جای مارهای کاذب ساحران اینه رحمت الهی و عاقبت فرعون رو آمریکا میبینه و هنوز زور میگه و خواسته داره ولی وضع اینطوری نمیماند هرگز هرگز و اسلام پیروز است اونا نمیان هیچ وقت نماز بخونن و خدارو بخپان اونا کافرن و میگن اصلا خدا مرده!!!
یه مساله ای که چندین سال پیش ما باهاش روبرو بودیم و سرکوب و مفروظ شد نورانیت داشتن پسرها مخصوصا و دخترا بود که زن ها رو جذب میکردن دور خودشون توسط نور الهی ای که یا خودشون دزدیده بودن و دعا شده بود یا بلخره شیاطین در عالم و دنیا داشتن در خارج که این نورانیت ها رو مثلا در روسیه یک پسرهای خوش هیکل با موهای خاص بالازده که بس که نور الهی تابیده بود زن ها جذب و گول میخوردن و این نور حروم شد چون درست بین خلائق تقسیم نشده بود الانم اگر مخصوصا جن ها جمع بشن جن های زن و یا زنان تحت تاثیر نورانیت و جذابیت و زیبایی پسری قرار بگیرن فورا میفرستنش تیمارستان چنان که بار آخر منم مست شده بودم و هم صدام و هم قیافم تا اینکه هنوز نرسیده به تیمارستان نورم پرید لذا در عالم دست به دست هم دادن نیروهای امنیتی که دل زن ها نره چون در خارج که برای پول و گول زدن زنان اگه نورانیت الهی جذب بشه و یه مرتبه یه ملت رو درگیر و حذبه ی پسر دور خودش این زن هارو جمع میکنه و خطرناکه ولی حدس میزنم جون نور از عالم ارواج و روخانیت صادر میشه خدس میزنم بزارن کنترل شده این پسرها در آینده جذبیت و نورانیت بگیرن و بگردن در شهر و زیبا شن البته گفتم که کنترل شده وگرنه چندین سال پیش پسرودخترها عاشق و یک اعجوبه های زیبایی یه مرتبه پیدا میشد دل همه رو میبرد و کنترل شده نبود حتی در کفار ولی الان نورانیت رو جلوش گرفتن و جرمه الان زیبایی و نورانیت الهی داشتن در دنیا و میفرستن تیمارستان و قرص و دوا میدن که از این جذابیت در آن و این نورانیت چون مملکت رو یه پسر مشغول خودش ممکنه بکنه و نورانیتشم گفتم الهی است اگر در ایران جلویش رو بگیرن این نورانیت از خارج سر در میاره و هر نژادی هم فرق داره مثل اسب ها یه مرتبه این در موهاش مثلا خاصه این آقا پسر و به یه مرحله ای رسیده که موهاش بالا جمع میشه و میشه زد بالا و یا پیچ داره و یعنی باید یه یه نورانیت و خوبی ای رسیدن که اینطوری زیبا میشن یعنی اخلاقشون هم زن پسند هست و خوبی ای باید داشته باشن که زیبایی هاشون زیبا بشه مثلا یه کوذک که هنوز کار خوبی نکرده از زمان کودکی با معصومیتی که داره نمیتونه این مراحل رو رد کنه لذا چندین سال پیش دیگه ماموران جلوش رو گرفتن و جرمه زیبایی ای که نورانیت داشته باشه!!!و مخصوصا این جن های زن که اسمشون پری است شر رخ میدادن و زیبا میکردن و حتی الهی و فرشته ها هم توی این زقابتا از دست قتنه های شیاطین درگیر میشدن لذا دعوا شد و بساطش جمع شد و الان مشاهده میکنید نور الهی در چهره ها و جذابیت پسرا کم شده چون کنترل شده نبوده و الان زن ها کنترل شده در ایران بر پسران ناظرند چه در درس چه کارای دیگه و پسرها نمیتونن قیام کنند و شدن بره
داشتم تو نماز یه کم تو سجده ذکر یا حی یا قیوم رو میگفتم یکم رفتم تو فکر بله (یا حی یا قیوم) خوب مثله اینه که دارن فیلم زنده پخش میسازن و تلوزیون نشون میده و آخرش؟! یا اولش؟! یا وسطاش یا از هرجایی که ما دیده ایم زیر فیلم نوشته (ادامه دارد و ادامه خواهد داشت) و همینطور شما 24 ساعته اگه دلت خواست با فیلم باش یعنی با خدا شاید فقط شیاطین بتونن مارو 24 ساعته تحمل کنن به جز فرشته ها ولی نمیگیم خدا نعوذ بالله مثل فیلمه است حالا ما توی فیلم از این عبارات به کار میبریم ولی خدا بلخره دیدنی است خلاصه آقا زنده است و تا ابد هست ولی ما کجا بوده ایم؟ و سرانجاممون چه میشه؟؟!! دوم فکر کردم به احدیت خدا که خدا که یکی باشه هم سخته هم فشار میاد هم عجیبه سخته از اینکه نیافریدنش و زنده بوده است درصورتیکه همه خالق دارن و عقل میگه جیزی که ساخت بشر باشه نمیتونه چیزی مثل خودش خلق کنه که بزاید ولی خدا هم عقل قبول نمیکنه به راحتی که یکی باشه و کفار که میگن خدا اتفاقه و شانسی و طبیعته ولی ما جون خودش گفته من یکی ام قبولش داریم!!! همینقدر عقل قبول میکنه وقتی امامان در نظر نباشند و دل ما ایمان نداشته باشه که خدا رو ببینه چون خدا عقلی معقلی داغونه باید داشتش!! و گفتیم سخته که یکی باشه چون همه چیز خداست به نحوی و جزئی از اوست حالا همه چیزو چطور یکی کرده خدا میگه من تکم سخته دیگه اما دومیش گفتیم فشار میاد یعنی آقا خدا که احساسات نداره یا داره؟؟ خوب یه صفت شمال شرقیش با صفت شمال غربی یه مرتبه کلاه تو کلاه نشه؟؟ یعنی دعوا رخ نده در صفات حق تنشی تضادی شکی آخه خدا خودش گفته من مومنین که بخوام جونشون رو بگیرم شک میکنم حالا شک خدا اینطور نیست که صبر کنه مثلا بلکه بین علمای فرشته ها دعوا میشه بله دعوای فرشته ها با هم و با خدا یعنی فرشته ها یه مرتبه میبینن کاری نمیتونن بکنن و دعاشون رخ نمیده یه همچین چیزی باید رخ بده و هم سومیش گفتیم عجیبه دیگه خداوند عجیبه آقا که این توضیحشو دادم گمونم که اخساسات داره بلخره یا نه؟؟ داره الان چی کار میکنه خداوند؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!! بله عجیبه خدا خداوند که مثل یه دستگاه نیست که چیز میز بگیریم خداوند میشنوه زنده است نمیشه گولش زد! نمیشه رو سرش سوار شد ولی هم گول میخوره هم سوار میشن!! یعنی خودش میخوادا از بس مهربونه لذا همین دیگه مثل دستگاه نیست خالا ما ارتباط نداریم مثل این نیست که یه چیزی باشه که به نفعمون مصرفش کنیم یا هر وقت خواستیم کتاب قرآنه رو باز کنیم حالا تو بغلشیم و بعدش ولش کنیم یا مثلا بریم مسجد گریه کنیم خم شیم هنوز به خونه نرسیدیم فراموشش کنیم نه خدا مثل یه دستگاه مصرفی نیست بلکه خدا بهترین چیزی که میشه گفت اینه که داره میبینه مارو و اون مارو ول نکرده حالا ما قایم شدیم حالا نور خورشید نرسید تقصیر جناب عالی و بنده است!