یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

ای که به دور کعبه و منکر حیدری / کعبه ولادتگه اوست دور حیدر مگرد

بایگانی

۱۷۱ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

يكشنبه, ۶ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۲۰ ق.ظ | علی | ۰ نظر

پسر ۱۵ ساله با هک تلگرام مادرش دوست پسر تلگرامی او را کشت



تاریخ انتشار: ۱۸ December 2015 | 8:50 am

هیچ‌یک از اهالی خیابان شهید همدانی منطقه خزانه ندیدند که امید پسر ۱۵ ساله، چاقو را در شکم رفیقش فرو کرد و او را کشت.
 
 هیچ‌یک از اهالی خیابان شهید همدانی منطقه خزانه ندیدند که امید پسر ۱۵ ساله، چاقو را در شکم رفیقش فرو کرد و او را کشت. اما همه فهمیدند که حسین (مقتول) همراه با مرد بستنی‌فروش مشغول جابه‌جایی جعبه‌های بستنی از وانت حمل بار بودند که امید چاقو به دست، با صورت خون افتاده از راه رسید و بی‌حرف شکم حسین را درید.

مرد بستنی فروش حیرت‌زده زبانش بند آمد و فریاد هم نزد. چاقوی تیز هر لحظه بافت بیشتری از شکم حسین را پاره می‌کرد و به همین راحتی بیرون نمی‌آمد. تلاش چندباره امید برای بیرون کشیدن چاقو بافت‌های بیشتری از بدن حسین را می‌شکافت و سیلاب خون با شدت بیشتری از بدنش بیرون می‌رفت.

مادر امید بعد از مشاجره کوتاه‌مدت با پسرش دید که امید با چشم‌های خون افتاده چاقو را از آشپزخانه برداشت و به مغازه حسین در طبقه پایین رفت. همین شد که پله‌ها را یکی دوتا کرد و پایین رفت تا جلوی پسرش را بگیرد اما همین که چاقوی خونی آشپزخانه‌اش را در دست امید دید ماجرا را فهمید. چاقو را از دست پسرش گرفت و زیر چادرش پنهان کرد ناخودآگاه فریاد زد: «بیایید، بگیرید، زد، کشت…» اما حالا که چیزی کمتر از یک هفته از این ماجرا می‌گذرد هر کدام از اهالی خیابان شهید همدانی ماجرا را یک جور تعریف می‌کند و علتش را یک چیز می‌داند.

سراسر کوچه‌های خیابان شهید همدانی پر از حجله‌های حسین است. صدای قرآنی که از حجله‌ها پخش می‌شود صدا را به صدا نمی‌رساند. تصویرمعصوم چهره حسین که مات و مبهوت رفت و آمد آدم‌ها را تماشا می‌کند زبان گویای خانواده‌اش است. خانواده‌ای که در تمام این چند روز سکوت کرده و حاضر نیست حتی کلامی برای روشن شدن ماجرا بگوید.

مردم هنوز روایت کشته شدن حسین را برای هم تعریف می‌کنند و تفسیرهای‌شان از ماجرا را با هم درمیان می‌گذارند. از همان روز اول انتشار خبر همه جا پیچید که مادر امید با حسین رابطه داشته و وقتی امید ماجرا را فهمیده با مادرش در این باره بگو مگو کرده. اما خیلی زود عصبانی شده و آنوقت چاقو را از آشپزخانه برداشته و برای ترساندن حسین راهی مغازه شده است.

رازی که با قتل برملا شد 

قدم به قدم خیابان شهید همدانی، به دلیلی نزدیکی به ایستگاه مترو و تردد زیاد، پر از سوپری است. صاحب جوان یکی از مغازه‌ها رفاقت حسین و امید را دیده و از حرف و حدیث‌های میان شان باخبر است: «امید و خانواده‌اش تازه دو سال بود که به این محل آمده بودند. اما پدر حسین از قدیمی‌های محل بود و ۴۰ سال اینجا مغازه داشت.

می‌گویند امید همین که چاقو را در شکم حسین فرو کرده تازه به خودش آمده و وقتی خواسته چاقو را بیرون بیاورد زورش نرسیده، چاقو را که چرخانده طحال حسین پاره شده. ۴۰ دقیقه طول کشید تا اورژانس بیاید و او را ببرد. اما پلیس ۱۰ دقیقه بعد از قتل از راه رسید. شاید اگر اورژانس زودتر می‌آمد حسین نمی‌مرد.»

جسد حسین تا رسیدن نیروهای پلیس میان پیشخوان و یخچال افتاده بود و هیچ کسی جرات نزدیک شدن به آن را نداشت. صاحب سوپری خنده‌ای تصنعی را گوشه لبش می‌اندازد و می‌گوید: «مردم ایستاده بودند جنازه حسین را تماشا می‌کردند. مادر امید بعد از قتل چاقوی خونی را از دست پسرش گرفته بود و زیر چادر پنهان کرده بود. وقتی ماموران آگاهی آمدند مردم که پنهان کردن چاقو را دیده بودند به پلیس گزارش دادند و زن به داخل خانه رفت و چاقوی شسته شده را برای پلیس آورد.»

اغلب کسبه خیابان شهید همدانی هیچ یک اسم امید را هم نمی‌دانند و فقط از خوبی حسین تعریف می‌کنند.

صاحب فلافلی نزدیک سوپرمارکتی که قتل در آن اتفاق افتاده، می‌گوید: «حسین دیپلم داشت. پسر خوبی بود. ساعت ۱۲ ظهر که می‌شد، می‌آمد می‌ایستاد پشت دخل و تا آخر شب می‌ماند. از صبح تا شب سرش تو گوشی‌اش بود. با کسی کاری نداشت. نه خودش نه پدرش آزارشون به کسی نمی‌رسید.»

خرده‌حساب مالی عامل قتل

قدیمی‌های محل هیچ یک اتهام ارتباط حسین با مادر امید را نه دیده‌اند و نه باور می‌کنند. انگیزه قتل حسین از نظر آنها خرده‌حساب مالی است که از مدت‌ها پیش میان‌شان وجود داشته.

جوانان از پر شدن خبر رابطه حسین و مادر امید در تلگرام می‌گویند و میانسال‌ها پای خرده‌حساب مالی را وسط می‌کشند که از چندی قبل میان امید و حسین وجود داشته است.

یکی از پیرزن‌های محله که حرف‌های ما و مردم را می‌شنود، می‌گوید: این آخریا یعنی دو سال آخر حسین معتاد شده بود. می‌دونستم. شیشه اینا نمی‌کشید ولی پنهانی تو کوچه سیگار می‌کشید. پیرمرد قدیمی همین که حرف‌های او را می‌شنود با فریاد می‌گوید: چی می‌گی خانوم؟ قلیون می‌کشید شیشه چیه؟

روی کرکره‌های مغازه حسین را با بنر‌های تسلیت پوشانده‌اند و چیزی از بیرون مغازه دیده نمی‌شود. انگار نه انگار که همین چند روز پیش کسی در آن کشته شده باشد. وقتی از یکی از پسربچه‌های محل آدرس خانه حسین را می‌پرسیم بی آنکه بداند برای چه و که به مغازه رفیقش می‌رود و با کاغذی که کروکی دقیق خانه حسین در آن کشیده شده به سراغ‌مان می‌آید.

سکوت خانواده مقتول

خانه حسین در انتهای یک کوچه باریک و طولانی در منطقه جوانمرد است. مردم آنجا را هم پر از حجله کرده‌اند و صدای قرآن می‌آید. همسایه‌ها با شک و تردید چهره تازه‌واردها را تماشا می‌کنند و ته چهره‌شان به اخم می‌رسد. آنها هم حسین را قربانی بی‌گناه امید می‌دانند.

زن جوانی بی آنکه اسم و رسم‌مان را بپرسد آیفون خانه را می‌زند و خودش جلوی در می‌آید. دیگ‌ها و وسایل آشپزی مراسم ختم دیروز را تازه شسته‌اند. دیوارهای آجری پر از تصاویر حسین است. زن جوان جلوی در می‌آید و به داخل خانه دعوت‌مان می‌کند. اما همین که می‌فهمد خبرنگار هستیم مردی میانسال را صدا می‌کند.

مرد از بدحالی پدر و مادر حسین می‌گوید. از خبرهایی که برای بی‌آبرویی حسین در روزنامه‌ها نوشته‌اند. کم‌کم تعداد جمعیت زنان و مردانی که وارد حیاط می‌شوند تا داستان را بدانند بیشتر می‌شود.

خواهر و برادر حسین می‌گویند: ما هیچ حرفی برای گفتن نداریم. انگار که با ورود ما اشک‌ها به چشم خشک شده باشد کسی هیچ نمی‌گوید. در آخر همان مرد میانسال از ما می‌خواهد پرونده را از دادگاه پیگیری کنیم و از زبان خانواده حسین چیزی نگوییم.

اعتراف زن به ارتباط تلگرامی

امید متهم به قتل درباره این حادثه گفته: در سوپرمارکت محل‌مان مشغول به کار بود و خیلی وقت است که وی را می‌شناختم تا اینکه چندی پیش متوجه شدم وی در تلگرام با مادرم در ارتباط است، زمانی‌ که از مادرم درباره علت ارتباط با این مرد سوال کردم، مادرم به من گفت که این جوان چند وقتی است که مزاحمش شده و در تلگرام برایش پیام می‌فرستد اما من با این توضیحات مادرم قانع نشدم. آن‌وقت از شدت عصبانیت چاقویی را برداشتم و در خانه را به روی مادرم قفل کردم و به سمت مغازه مقتول رفتم؛ زمانی‌ که به آنجا رسیدم با حسین درگیر شدم و با چاقو ضربه‌ای به پهلوی او زدم. البته قصد نداشتم او را بکشم، فقط قصد ترساندنش را داشتم.

همچنین مادر این پسر جوان درباره قتل حسین به بازپرس جنایی تهران گفت: زمانی‌ که پسرم تلگرام من را هک کرد، گمان کرد مقتول با من در ارتباط است، اما من هر چه به او توضیح دادم که حسین مزاحم من شده است باور نکرد و حوالی ساعت ۱۴:۳۰ با چاقو از خانه خارج شد و در خانه را روی من قفل کرد، من هم دقایقی بعد موفق شدم از خانه خارج شوم اما کار از کار گذشته بود و پسرم با چاقو به مقتول ضربه زده بود.

او درباره رابطه‌اش با مقتول گفت: چندی پیش که برای خرید به سوپرمارکت رفتم، مقتول به من گفت که پسرم مشکلات روحی پیدا کرده است و برای اینکه حرفش را اثبات کند، از من شماره تلفنم را خواست تا پیام‌ها و درد ودل‌های‌ پسرم را برایم درون تلگرام بفرستد اما بعد از این ماجرا، مزاحمت‌های مقتول شروع شد تا اینکه کار به اینجا ختم شد.

 
منبع: روزنامه اعتماد

بسم الله الرحمن الرحیم

يكشنبه, ۶ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۱۴ ق.ظ | علی | ۰ نظر

از پخش فیلم خصوصی زهرا امیر ابراهیمی تا فیلم اخیر یک زن در اتاق عمل!

از انتشار فیلم خصوصی زهرا امیر ابراهیمی تا فیلم اخیر یک زن در اتاق عمل!

به گزارش ممتازنیوز، اگر کسی به واسطه غریزه جنسی ، کاری ولو اشتباه در خلوت خود انجام بدهد، تنها مرتکب یک خطا – آن هم بین خود و خدای خود – شده است اما کسی که از این ماجرا، مخفیانه فیلم می گیرد و تمام کسانی که آن را پخش می کنند و به یکدیگر نشان می دهند، مرتکب اقدام شرم آوری به نام “زیر پا گذاشتن شرافت خود”شان شده اند.

سال ۱۳۸۵ ، یک فیلم خصوصی منتسب به زهرا امیر ابراهیمی در فضای مجازی منتشر شد و به سرعت شیوع پیدا کرد. او در آن زمان به دلیل بازی در سریال “نرگس”، به شدت مشهور شده بود اما ناگهان در اوج محبوبیت و در حالی که آینده درخشانی برای او در سینمای ایران پیش بینی می شد، فاجعه رخ داد و سرنوشت یک دختر ایرانی به کلی دگرگون شد.

فاجعه اما فقط برای امیر ابراهیمی نبود. هر چند او در این ماجرا درگیر آبرویش شد و نهایتاً ترک وطن کرد، اما واقعیت این است که در این میان ، فاجعه دیدگان اصلی ، همه ما مردمی بودیم و هستیم که آن فیلم دیدیم، منتشر کردیم، دست به دست پخش کردیم و موبایل به موبایل پراکندیم تا خدای ناکرده کسی نباشد که فیلم خصوصی یک شهروند را ندیده باشد! حتی در آن زمان، سی دی فروشان غیرقانونی هم در کنار گوش عابران زمزمه می کردند که فیلم زهرا امیر ابراهیمی را هم دارند.

این نوشتار ، قصد بازخوانی ماجرای زهرا امیرابراهیمی را ندارد چه آن که اولاً هر چه بوده تمام شده است و ثانیاً آنچه او انجام داده بود، کاری بود که خیلی های دیگر هم مرتکبش می شوند ولی هیچگاه عیان نمی شود و به حکم ستار العیوبی، نباید هم بشود.

این یادداشت به بهانه انتشار فیلمی از یک زن در اتاق عمل یکی از بیمارستان های جنوب کشور نوشته شده است که نشان می دهد از سال ۸۵ تا کنون، وضعیت اخلاقی جامعه لااقل در خصوص حفظ حریم ها ، بهتر نشده است. در این ماجرا، متأسفانه کادر پزشکی از این زن در حالت نامتعارفی تصویر برداری کرده و سپس یکی از آنها ، فیلم را در فضای مجازی پخش کرده است. بلافاصله بعد از این ماجرا ، دهها سایت ، لینک دانلود این ویدئوی شرم آور را منتشر کردند و در فاصله اندکی ، جست و جوی کلمات مربوط به این ماجرا به طرز وحشتناکی در گوگل، یاهو و … افزایش یافت به طوری که وبمستر گوگل، بعضاً تا ۱۷۵۰ درصد افزایش جست و جو برای کلمات مرتبط را گزارش کرده است. در شبکه های اجتماعی نیز صدها جوک درباره آن زن ساخته و منتشر شد.

نکته مشترک در فیلم زهرا امیر ابراهیمی و زن اتاق عمل ، این است که تماشاگران و پخش کنندگان این دو فیلم ، همواره از این دو نفر و کار آنها سخن می گویند و ای بسا منکوب و تحقیرشان می کنند ولی از این نکته غافل می شوند که کار خود آنها به مراتب بدتر و زشت تر است.

اگر کسی به واسطه غریزه جنسی ، کاری ولو اشتباه در خلوت خود انجام بدهد، تنها مرتکب یک خطا – آن هم بین خود و خدای خود – شده است اما کسی که از این ماجرا ، مخفیانه فیلم می گیرد یا آن را برای اولین بار منتشر می کند و تمام کسانی که آن را پخش می کنند و به یکدیگر نشان می دهند، مرتکب اقدام شرم آوری به نام “زیر پا گذاشتن شرافت خود”شان شده اند.

فرقی هم نمی کند که شغل، تحصیلات یا جایگاه اجتماعی افراد چه باشد ؛ همه می توانند شرافت خود را نادیده بگیرند و آرام آرام تبدیل به فردی بدون شرافت انسانی تبدیل شوند، بی آن که خود بدانند.

می شود به راحتی فیلمی که از فضای خصوصی دیگران به موبایل یا ایمیل ما رسیده است را پاک کنیم و حتی خودمان هم آن را نبینیم. اما بعضی هایمان ناگهان خود و شخصیت خودمان و شرافت انسانی مان را فراموش می کنیم و چنان تصاویر خصوصی دیگران را به دوستان و آشنایان نشان می دهیم یا ارسال می کنیم که گویا سخن از انیمیشن تام و جری است!

هیچ وقت هم فکر نمی کنیم که آن “انسان”ی که فیلمش را می بینیم و برای دیگران می فرستیم و نیز خانواده و اطرافیانش با کارهای ما در چه وضعیت اسفناکی قرار می گیرند.

باز هیچ وقت فکر نمی کنیم که با توجه به رشد فزاینده فناوری های جدید، ممکن است روزی خود ما یا یکی از اطرافیان ما، مقصر یا غیر مقصر، قربانی چنین وضعیتی شویم.

خیلی از ما ، وقتی درباره جامعه صحبت می کنیم ، مصلح وار سخن از انحطاط اخلاقی جامعه می گوییم و سری به تأسف تکان می دهیم ولی اگر ساعتی بعد ، فیلم خصوصی یک “انسان” به دست مان برسد، برای این که بین دوستان مان متاعی برای عرضه داشته باشیم، آن را برای دیگران می فرستیم و ای بسا با خود می گوییم این شخص را که کسی نمی شناسد… و چنین می شود که دست به دست می گردد تا به اطرافیان او هم برسد و آبرو و زندگی اش از بین برود؛ به همین سادگی و به خاطر این که ما ، کمی بخندیم.

وحشتناک نیست؟ و آیا هر کدام از ما که فیلم و عکس های خصوصی دیگران را منتشر می کنیم یا برای ماجرای آنها جوک درست می کنیم و به هم می فرستیم، سهامدار انحطاط اخلاقی جامعه نیستیم؟ و مگر جز این است که جامعه از من و تو و دیگرانی تشکیل شده است که اتفاقاً همه مان خودمان را موجودی جدا از جامعه می پنداریم و همیشه دیگران و کلیت جامعه را متهم می کنیم؟

برای خودمان، برای شرافت و انسانیت مان و برای خانواده و فرزندان مان ، چنین فیلم هایی را نبینیم و به دیگران نفرستیم. آسیب جامعه آلوده، اگر به فوریت و به طور مستقیم دامن شخص ما را نگیرد، می تواند برای فرزندان ما که در جامعه ای که برایشان می سازیم زندگی کنند، بسیار خطرناک باشد و دامنگیر آنها باشد.

ندیدن و نفرستادن این فیلم ها و عکس ها، کار سختی نیست. خودمان به خودمان احترام بگذاریم.

بسم الله الرحمن الرحیم

شنبه, ۵ دی ۱۳۹۴، ۰۸:۱۹ ب.ظ | علی | ۰ نظر

Tiara or no tiara? | Diana loved tiaras. She wore one on her wedding day, on July 29, 1981, and to numerous formal occasions throughout the years. So far, the only time Kate has been photographed wearing a tiara was on her wedding day, on April 29, 2011, and it kind of looks like she's trying to hide the thing in her veil. 

بسم الله الرحمن الرحیم

شنبه, ۵ دی ۱۳۹۴، ۰۸:۵۴ ق.ظ | علی | ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

شنبه, ۵ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۴۹ ق.ظ | علی | ۰ نظر
نمایش ویدیو های ۱ تا ۲۸
قرائت سوره مبارکه یس
۵ دی ۹۴
۰ بازدید

بسم الله الرحمن الرحیم

جمعه, ۴ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۲۷ ب.ظ | علی | ۰ نظر

dhaskjfhkasj

لحظه به لحظه با جام ملتهای آسیا(160)

دلاوران ایران زمین موفق شدند عنوان سوم جام ملتهای آسیای 2015 چانگشای چین را بدست آورند.صرف نظر از اینکه شاید عدم اخذ مجوز حضور در المپیک 2016 ریو ما را اذیت کند اما به واقع بچه های سروقامت کشورمان کم فروشی نکرده و تاپای جان جنگیدند و عنوان سوم را از آن خود کردند. آفرین براین همت و آفرین بر این تلاش.....

بسکتبالیستهای ایران زمین  خدا قوت ...

شهد شیرین پیروزی گوارای  وجود شما ....

بسم الله الرحمن الرحیم

جمعه, ۴ دی ۱۳۹۴، ۰۸:۴۱ ب.ظ | علی | ۰ نظر

 View Rate : 1074 #            News Code : TTime- 246868        Print Date : Saturday, May 23, 2015


Life expectancy for Iranian women increases to 81 years 
Tehran Times Social Desk 

TEHRAN - The chairman of women’s health conference, which was held in Shiraz University, says life expectancy has reached 81 for Iranian women and 76 for Iranian men, IRNA reported on Thursday. 



Life expectancy is a statistical measure of how long a person or organism may live, based on the year of their birth, their current age and other demographic factors including gender. At a given age, life expectancy is the average number of years that is likely to be lived by a group of individuals exposed to the same mortality conditions until they die. 



Kamran Bagheri Lankarani said that the figures reveal that healthcare system in Iran has improved. However, he said, if effective health policies are not employed, the increase in life expectancy will no longer be a positive issue. 



Bagheri Lankarani who was making the remarks in the opening ceremony of the conference on Wednesday did not clarify how much the life expectancy was earlier. 



He said that statistics show that an average 16 years of Iranian women’s life and 13 years of men are spent with disability. 



According to Bagheri Lankarani, cardiovascular disease and stroke make up 10 percent of disability in women, skeletal disorders and bone disease 13 percent, and psychiatric diseases 15 percent. 



Bagheri Lankarani also said that 27 percent of Iranian women are suffering from obesity, and 35 percent are overweight, and an aggregate of 60 percent of Iranian women are fat. 



He also said that smoking is getting popular among 21 percent of men and four percent of women, adding that “women have outnumbered men in smoking hookah in the recent years”. 



He added women are more prone to disease due to their physiological condition such as pregnancy, milking, and menopause, therefore improving their health condition come to be of more importance than before. 



The two-day conference which was held in cooperation with one of Holland’s universities and some Canadian institutions were about reproductive health, sport and women’s health, community nutrition, communicable and non-communicable diseases, health promotion, and psycho-social aspect of women’s health 


 

بسم الله الرحمن الرحیم

جمعه, ۴ دی ۱۳۹۴، ۰۸:۱۶ ب.ظ | علی | ۰ نظر

Top 10 NBA Players Who Never Went To College

Nowadays, the NBA requires its rookies attend at least a year of college before going pro. Many of the top High School players in the country bide their time over that year, just itching for the chance to “graduate” and start making their millions

But for a long time, there was no such requirement. An elite High School player could get his diploma one day, and be drafted by the Lakers the next. Here are ten of the best players who were literally too cool for school.

10. Andrew Bynum

andrew-bynum

Andrew Bynum grew up in New Jersey, where he played basketball at a couple of different high schools. He was chosen to participate in the McDonalds All-American game, and finished his high school career averaging 20 points a game. He originally planned to attend the University of Connecticut, and major in business. However, he changed his mind and, in 2005, was drafted by the Los Angeles Lakers. At 17, he soon became the youngest player in NBA history. He won two consecutive NBA titles with the Lakers and became an All-Star as a Laker in 2012. He is currently still sitting out with injuries (2013).

9. Jermaine O’ Neal

jermaine-o-neal

Jermaine O’ Neal grew up in South Carolina, where he and his brother were raised solely by his mother. She worked two jobs to support them, and Jermaine’s official website claims that he learned the importance of persistence and hard work from her. Although he began his high school career as a guard on the junior varsity team, the NBA player he most wished to emulate was legendary center Bill Russell. He eventually grew quite a bit, and switched to playing post.

Although colleges recruited him heavily, he decided instead to declare his eligibility for the NBA Draft. In 1996, he was picked up by the Portland Trail Blazers. During his four years there, he primarily played as a backup, because the team was stacked with big veteran players such as Rasheed Wallace. He was eventually traded to the Indiana Pacers, where he had his breakthrough season. While playing for the Pacers, he became a six-time All-Star, and played in the Olympics for Team USA.

8. Amar’e Stoudemire

Amare-Stoudemire

Amar’e Stoudemire grew up in Florida. He also had a rough childhood. His father died at a young age, and his mother was in and out of prison. Because of this, he was forced to attend six different high schools. He did not even begin playing basketball until he was 14, and only played for two years in high school. Despite this, he quickly became a top prospect, and was offered an athletic scholarship to the University of Memphis. He decided to instead jump straight to the pros, and was drafted by the Phoenix Suns in 2002. He excelled from the beginning, averaging 13.5 points per game his first year, and winning the Rookie of the Year award. Since then, he has been selected to the All-Star team six times. He was traded to the New York Knicks in 2010, where he has been doing well, though he has recently been plagued by injuries.

7. Tracy McGrady

tracy-mcgrady

Tracy McGrady grew up in Florida, where he was a two-sport athlete. In fact, he originally aspired to play baseball, rather than basketball. However, after an amazing performance at a High School All-Star basketball game, he received a scholarship to go to Mount ZionChristian Academy in Durham, North Carolina. While there, he lead his team to a 20-1 record, a #2 nationwide ranking, and was named USA Today’s “Player Of The Year.”

He planned originally on committing to the University of Kentucky, but ultimately decided to take an offer from the NBA instead. He was drafted by the Toronto Raptors in 1997, where he played alongside his famous cousin Vince Carter. After three years in Canada, he was traded to the Orlando Magic. He spent several years in the NBA, his most successful playing for the Houston Rockets. In 2012, Tracy decided to leave the US again, this time to play in China for the Qingdao Eagles.

6. Darryl Dawkins

darryl-dawkins

Darryl Dawkins played high school basketball at Maynard Evans High School in Orlando. A dominate force in high school, he led his team to a state championship in 1975. He then became the first high school player to be picked in the first round of the NBA Draft. He played seven years for the Philadelphia 76’ers, going to the NBA Finals three times, but never winning. He became most well known for shattering two backboards while dunking, and for the creative nicknames he gave both himself and his signature dunks.

ADVERTISEMENT

5. Dwight Howard

dwight-howard

Dwight Howard played for Southwest Atlanta Christian Academy in High School, leading the team to a state championship his senior year. His favorite player growing up was Michael Jordan, but he knew that he wasn’t suited to play like Mike. He decided to find a big man to emulate his game after, and he found it in Kevin Garnett.

He had a dominating Senior year, that lead to interest from college and NBA scouts. In his last year of High School, he averaged 25 points, 18 rebounds, 3.5 assists, and 8 blocks per game. Three different organizations named him Player Of The Year, and he was selected first overall in the 2004 NBA Draft by the Orlando Magic. As one of the most athletic big players in the league today, he has been named an All-Star six times, Defensive Player Of The Year three times, and won the NBA Dunk Contest in 2008.

4. Kevin Garnett

kevin-garnett

Kevin Garnett was not only Howard’s inspiration for playing style; he also inspired him to jump straight to the pros. Garnett grew up in South Carolina, where he and his two sisters were raised primarily by his mother. Oddly enough, his stepfather hated basketball, so we can’t assume he was very supportive.

As a Junior, he led his team to the state championship, and averaged an incredible 28.5 points per game. Details are unclear but, the summer before his senior year, Garnett was implicated in a charge of second-degree public lynching. This caused him to decide to transfer to a prep school in Chicago. He led the team to a city title, and was named by USA Today as the High School Player Of The Year. He was drafted by the Minnesota Timberwolves in 1995, where he played for twelve years, and still holds several of their team records. He was traded to the Boston Celtics in 2007, and helped them win the 2008 NBA Title, their first championship since 1986. He has been named an All Star fourteen times in his career.

3. Moses Malone

moses-malone

Moses Malone played High School basketball at Petersburg High School in Virginia. While there, he led the team to an unbelievable 50-game win streak, and two straight state titles. He initially agreed to play for the University of Maryland, but changed his mind, and instead played his rookie year in the American Basketball Association. After two years in the ABA, the league merged with the NBA, and he was traded to the Houston Rockets. Over a 21-year career, with several different teams, he won one NBA Championship, was named League MVP three times, and was picked as an All Star twelve times. The seventh leading scorer in NBA history, he was named one of the 50 greatest players ever, selected through a vote organized by the NBA.

2. Lebron James

lebron-james

Lebron James grew up in Ohio, primarily raised by his mother. His step-dad was in and out of jail, but James claims he formed a bond with him regardless. Lebron went to St. Vincent-St. Mary High School in Akron. An impressive player from the beginning, he was the first sophomore player ever chosen to the USA Today All-USA First Team. In just his Junior year, he appeared on the cover of several sports magazines. In his senior year, he averaged 31.6 points per game, and was named the most valuable player of the Jordan Capital Classic, the EA Sports Roundball Classic, and the McDonald’s All-American Game.

By participating in those three games, he forfeited his NCAA eligibility, not that it really mattered. He was selected first overall by the Cleveland Cavaliers in 2003. He averaged over 20 points his rookie year, and was named Rookie Of The Year. In 2010, he took his talents to South Beach and the Miami Heat. Over his still-young career, he has been named NBA MVP three times, selected as an All Star eight times, has won one NBA title, and has played for Team USA.

1. Kobe Bryant

kobe-bryant

Kobe Bryant grew up in family with a history of basketball. In fact, his father Joe played in the NBA for eight years. His father encouraged him from a young age, initially teaching him himself. Much of his childhood was spent in Italy, where his father went to play ball. Because of this, Kobe is fluent in Italian.

For high school, Kobe moved back to the US, where he played for Lower Merion High School in Pennsylvania. He averaged over 30 points per game both his Junior and Senior year, and was named by USA Today and Parade Magazine as Player Of The Year, during his final year. He holds the record for most points in Southeastern Pennsylvania, breaking the marks of both Carlin Warley and Wilt Chamberlain.

He was heavily recruited by Duke, but opted to jump straight to the NBA. He was drafted by the Charlotte Hornets, but was soon traded to the Los Angeles Lakers, his favorite team growing up. Over his career, he has been named an All Star fourteen times, won an NBA Slam Dunk contest, and led to Lakers to an incredible five NBA championships in one decade. He has also played for Team USA in the Olympics, helping them to win gold in both 2008 and 2012. He will certainly be remembered as one of the greatest players of all time.

بسم الله الرحمن الرحیم

جمعه, ۴ دی ۱۳۹۴، ۰۵:۳۶ ب.ظ | علی | ۰ نظر
نمایش ویدیو های ۱ تا ۲۸
آیة الکرسی
۴ دی ۹۴
۰ بازدید

بسم الله الرحمن الرحیم

جمعه, ۴ دی ۱۳۹۴، ۰۴:۵۳ ق.ظ | علی | ۰ نظر

من خودم علاوه بر اون دو زن استادم یه دختر هم هست که روش حساس نیستم و اونم مثلا اگه بخوام فکر کنم یا فکر بخونم حرفای دلمو یا دلشون رو یا خیالم رو جابه جا میکنه یعنی صداش رو به دلم میرسونه!!! ولی دختره دیگه بهش بی توجهم و یا مثلا وقتی میخوام با بابام حرف بزنم با یه عشوه ای بعضی مواقع کمکم میده و در دلم میاندازه که اینو بگو البته تا حالا نشده کسی با عشوه کمکم کنه و لحنشو بگه یعنی میخوام بگم اوضاع خطریه اینا زنان مقدس ان و من دارم بهشون بد تا میکنم و دلم میخواد شبا بهم سر بزنن اصلا و فکرم خراب لذا آقا ما دیگه توبه فقط یه زن بود که تمام فکر و خیالم رو میدونست دیگه همین کافیه برای زندگی شبانه دیگه به اونا نمیخوام فکر بد کنم وقتی هم به اونا فکر بد کنم اونا منو ارجاع میدن به دیگر زنان حالا تازه فهمیدم چه غلطی کردم یعنی اینا گمونم روح باشن اصلا وارواح مقدس الهی چون نمیشناسمشون و تا حالا ندیدمشون ولی اون یکی رو میدونم که زنده است و قرائن نشون داده همین بسه برای خودم البته اقوام هم زنانشون قوی ان ولی دلم نمیخواد بااونا باشم غالبا چون هم خطر داره و هم جنون و هم گرفتاری و هم نزدیکیم و میبینیم همو ولی اونا که همش رو مخ منن در زندگی و قبلا همه ی بدبختیاشون رو از من میدیدن و خعلی اذیتشون کردن به خاطر کارام ولی الان که جا باز کردم دلشون میخواد نزدیک بشن و دیگه رنگ عوض کردن  وقبلانا از 5 6 ماه پیش به قبل نوشته هامم ببینید اینطوره که اصلا میترسیدم به سکس فکر کنم در خیال و همین معشوقه م دلش میخواست که من بهش فکر کنم وخودشو نشون میداد و دست میکشید به صورتش که من مثل قدیما که نور داشته م نور بدم  اگر فکر به سکس میکشید یک لحظه خنده ش میگرفت و به خودش تکانی میداد در ذهنم میومد و اگهبه دختری فکر میکردم فورا میومد در ذهنم وخودش رو نشونم میداد وفکرم رومنحرف میکردخوب منم سر همین زنه بود که وقتی دیونه شده بودم رفتم توخلوت بهش پناه آوردم واولین زنی بودکه درذهنم باهاشصحبت کردم و بعدش هم تیمارستانشم کشیدم و اونم تمام فکر منو میدونه من الان قرص میخورم یعنی مخ بنده به خاطر قرص یا هر دلیلی عبرت نمیگره یا فراموش میکنم چیزی که درس گرفتم لذا ختما باید یکی باشه بهم خطرهارو بگه و این بهم میگه وگرنه اینا بازیم میدن و این زن واقعا خودش رو وقف من کرده و میدونم 100% امام زمانی است واما دختران بله من حاظر نیستم به هرکسی تن بدم و معشوقه ی خودم بکنم مگر اینکه قوی تر از خودم باشه مگر اینکه آینده رو بگه و فکرم رو بدونه و این دوره زمونه همچین زنانی کمن چه برسه دختر لذا گفتم که یه دختری هم هست که خعلی قویه ولی من بهش توجهی ندارم و حتی دلم نمیخواد آبروش بره و حرفم درموردش نزدم حتی تا حالا یعنی من با دختر بساز اصلا نیستم اوروز یه دختر بازیگری اومده بود درذهتم مصاحبه ی پنهان بگیره فکر میکرد حالا من همینطوری باهاش خودمونی میشم منم کمی در دل حرف زدم ولی خوشم نمیومد چون زن زندگی باید پناه باشه باید قوی تر از خودمون باشه باید 24 ساعته به فکرم باشه من نیاز به مراقبت دارم اصلا باید اونقدر قوی باشه که خطرهارو بگه البته این استاد ها دخترانی رو هم نشونم  دادن که بهشون بد فکر کنم ولی خوب و اگر هم اصلا مثلا یه هفته مثلا فکر جنسی واینا نداشته باشم مجبورم میکنن و مامور میشن و دلخور میشن وهمخواب لذا در طلب همین بودم که قوی بشم که فهمیدم که اول باید معشوقه ی خودم رو حفظ کنم دوم اون استاد زن مقدس رو اصلا بهش فکر جنسی نکنم و همین معشوقه ی عاشق رو دوست داشته باشم فقط و یک زن! سوم باید معشوقه ام رو بهش بها بدم و دعاش کنم ازم دور نشه لذا میدونم که حرف دلم رو مییشنونن شیاطین لذا میدونم که اگه زن بگیرم اصلا روم نمیشه کلمات محبت آمیز بهش بزنم چون اینجا جاسوس بازاره و هزارتا مرد و زن نشسته ان لذا باید معشوقه م پنهان بمونه ومشهور نشه مثل من و هم روم بشه که باهاش حرف بزنم و درد دل کنم و بسازم خوب اینم آخریم وضع آپدیت شدن زنداری و همسرداریم بود لذا چون اون زنه استاد که نمیشناسمش از نزدیک بهم نظر بد نداشته و خعلی قوی است و پیشم میاد من چون نظر بد نداشته حق ندارم بهش بد فکر کنم حالا درسته اومده پیشم ولی لا اله الا الله!

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۳ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۴۶ ب.ظ | علی | ۰ نظر
نمایش ویدیو های ۱ تا ۲۸
کتاب قصه ی شعر (حسنی شدش بی دندون)
۳ دی ۹۴
۰ بازدید
آیة الکرسی امشب
۳ دی ۹۴
۱ بازدید
برای مریضا خوبه دعا کنیم ما هم شمارو دعا میکنیم!!!
۳ دی ۹۴
۱ بازدید
قرائت سوره مبارکه الرحمن
۳ دی ۹۴
۳۹ بازدید

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۳ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۲۲ ب.ظ | علی | ۰ نظر


بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۳ دی ۱۳۹۴، ۰۷:۵۸ ب.ظ | علی | ۰ نظر

?

          ?

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۳ دی ۱۳۹۴، ۰۶:۲۳ ب.ظ | علی | ۱ نظر
خعلی کار به ظهور و اجتماع ندارم ولی پیامبر رو ببین(ص)!!! در دوران پیامبر یه عده ی زیادی گمراه شدن که شدن به درک علی رو کشتن(ع) علی رفت پیش  خدا اصلا هرچی شد اینکه یه عده اصلا ادعاشون شد و گفتن خدایی هستیم مثل سنی ها و خوارج و اصلا ما خودمون شیعیان که دور پیامبر اکرم(ص) و امامان رو گرفتیم حالا چی میخوای بگی یک اینکه سلمان زه مومنترین انسان ها دیوانه شد یا دیوانه ش کردن زد بیابون و سلام اصلا از اهل بیت بود طبق روایات خوب حالا که چه یعنی یه بحثی هست که کافر که بده ولی کفر خوبه یا نه؟؟ کفر یعنی خدارونسناختن خوب هم ما هم هیچی ازخدا نمیدونیم یعنی الان باید همه جارو کفر بگیره یعنی همین یعنی دیگه چیزی جذاب نباشه ما خعلی پیشرفت کردیم بهشتیان مثلا اخبارش هست که به لوحی نگاه میکنن و سخنان امامان رو میشنوند با دیدن لوح خوب الان دستگاه ی ما خعلی پیشرفته شده و این پیشرفت ها باید به خداشناسی بیشتر یعنی کفر که میگیره آخر الزمان (ع) یعنی دیگه به جایی میرسن که ادعاشون نمیشه آخوندان که عارفند و این خعلی خوبه یعنی دیگه طرف جمع نمیشه دور امام زمان و اگه امام زمان باشه یا نه خوب این کفر هم خوبه هم بد یعنی شما وقتی خداشناسیت قوی تر از ائمه ی جمعه بشه حتما کافر میشی نه کفر میورزی بلکه میگی امام حسین قدرت داشت حالا این همه خارق عادت و کرامت که نشانه ی بندگی نیست لذا الان اینو برسیم که خدا پیدا بشه سخته و خدا توسط فهم بالای جامعه از امامان درک میشه لذا تا موقعی که امام زمان تکفیر بشه یا بعد از ظهور دین جدید میاد یعنی شما تازه خدارو و قدر امام زمان رو میدونی لذا یه کفر خوبه ولی در صدر اسلام همه میگفتن ما خدایی هستیم همین الان آخوندان کلاس میزازن و ادعاشون میشه لذا مردم خود به خود باید به خدا برسن و خسته بشن اینم یه جنبه ی ظهوره که اگه شما خدا رو به زور جامعه پیدا میکنه در خالیکه ما و همه هیچی ازخدا نمیدونیم جز صفاتش رو و این صفات رو هم در ما نیست پس هیچی دیگه اصلا خدایی نیست و خدا سبک شده شما نگاه کن تو قرآن یک جملاتی است که در حد این نیستت که خدا بیاد اصلا درمورد حرف بزنه حالا مصداقش رو نمیدونم ولی میگم امام علی (ع) که از طرف خدا حرف میزدند شما و من میگیم چقدر مردم جاهل بودن اونموقع که بعضی حرفا رو زدن مثل همین نقص عقل که ما اثباتش کردیم در فیلم که این همه مردان جنگ کردند و کشته و کشتار هیچی نبود و توی ایرات خنی بعد امام علی میان به خاطر یک زن و حساس بودن و امید به زنانکه نجات بدن و هوشیار بشن به خودشون بیان مجبور میشه بگه عقل زن ناقصه حالا عقل کی کامله جز تا یا علی(ع) حالا بگردی روایات و احادیث و قرآن رو میبینی در حد خدایی بودن نیست و خدا خودش رو آورده پایین و اصلا در ذهن ما خغلی سبک هست و مظلوم واقع شده گرجه مظلومیت صفت خدا نیست!پش تا مردم خدارو نخوان یا کافر نشن یا بفهمن که خدا اون خدایی خودشون نیست و تسلیم نشن و قدر امامشون رو ندانن آقا نمیاد وقتی هم اومد دوباره فتنه میشه چون میخواد دین رو به نحو جدید ایجاد کنه نه نحوه ای که نذاشتن پیامبر (ص) اسلام رو ایجاد کنه وهمش جنگ و اصلا امام علی (ع) وقتش روتلف کردن همش در جنگ و فتنه این یعنی جاهلیت بله امام زمان بیاد هم دوباره مردم مدعی میشن قرار نیست که پیشرفت الهی صورت بگیره اصلا دنیا وضعش تا بوده همینه دوباره مدعی ها میان و اصلا میکشن امامشون رو بعد ظهور در صورتیکه خسته شدن بودن قبل ظهور پس قدر بدانیم محرومیت امام زمانی رو که میگن بهترین آدمای دوران ما هستیم که امام نداریم یعنی ماها قبل از ظهور امامون تا ایشات ایشالا بیاد و نجات پیدا کنیم.نه غربی نه شرقی خدا هم تو قرآن گفته!پس اینکه میگه کفر بگیره تمام دنیارو که امامون بیاد این میتونه نشانه ی بدی نباشه !!! چون هممون خدا رو اونطور که باید نشناختیم و الان فقط ریا و ظاهر دین رو داریم لذا ظاهر هم بمونه یا نمونه کفر میگیره خود به خود و به قول شاعین میشه کشور روبا کفر اداره کرد ولی با ظلم نع!!همین میگف؟؟ظلم خدا وعده داده نابود میشه و ایشالا ریشه ی آمریکا و اسرائیل و داعش و آل سعود نابود و این وعده ی خداست اصلا اینا دارن خودشون رو نابود میکنن در اصل بزارآخرین گوزاشون رو هم چیز کنن و دیگه برای عده ای هم که میگفتن باب شهادت بسته است بفرمایند.

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۳ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۰۹ ق.ظ | علی | ۰ نظر


نمایش ویدیو های ۱ تا ۲۸
سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد!!!
۳ دی ۹۴
۰ بازدید

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۳ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۵۶ ق.ظ | علی | ۰ نظر
بیش از شیش ساعته تلاش میکنم دو تا ویدیو آپلود کنم و وسطش هی قطع میشد و هزارتا بدبختی و رفتیم آنتی ویروس 360 دانلود کردم و نقاشی و سرچ کردم مطلب برای وبلاگ پیدا کنم و پیدا کردن متن شعر شاعین اینا و همه کار کردیم حتی فحش تو نقاشی نفشتم و دادم و هرکاری تازه تموم شده هی تا یه درصدیش آپلود میشد بعد قطع میشد و اصلا انقدر مظلوم واقع شدم که کلیپ قبلی رو ساختم و حالم طوری شد که بتونم شعر بخونم اصلا!!! و دلتنگ شدم انواع فیلتر شکن کار نکرد و مرورگرها قفل شد صفحه دیگه باز نشد ریست کردم چندبار اصلا بابام گفت بیا بریم خونه عمو گفتم من تا آپلود آیت الکرسی روزانم نشه نمیام  خلاصه هرچی بود کف صاحبش (کف صاحبش؟؟ یعنی چه؟؟!!!) خلاصه آقا ما اومدیم قرآن سوره ی واقعه رو آپلود شد بلخره و رفتم نگاه کردم و کیفیتش رو هم در پستای قبل گفتم که خعلی توی خودم نبودم و معنی رو دقت نداشتم یه نوایی مشهور هم فکر کنم باشه توی دلم بود فکر کنم یه نفر به صورت دعا این نوا رو داشته که کلیپش رو نگاه کنید در پست قبل خلاصه وقتی نگاه کردم در دوجا یه معنی دیگری از آنچه در قبل بود در ذهنم خورد با توجه به لحنی که خوانده ام نمیدونم شما هم اگه ببینید متوجه میشید یا نه و فقط محض معنای جدید اینو میگم خعلی نمیخوام چیزی اثبات کنم تا ببینم خدا چی بخواد! البته در این دوجا البته یه جاش رو موقع تلاوت خودم فهمیدم سوتی دادم یا شاید به نحوه ی جدید خوندم و اگه سوتی نیست پس واقعیته و بعد چدیدی است شما هم اگه برید این دو آیه رو که خواندم در کلیپ ببنید متوجه میشید که لحنم یه طور جدید خوانده!
یکیش اینجاست که می فرماید 
لَا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا وَلَا تَأْثِیمًا ﴿۲۵﴾
إِلَّا قِیلًا سَلَامًا سَلَامًا ﴿۲۶﴾

این آیه درمورد سابقون هست که من طوری خوندم که انگار خدا گفته بهشتیان خاص و سابق چیزی نمشنود از لغویات فقط در بهشت صحبتشون سلام کردنه البته اگه معمولی بگیم میگم که به جای لغویات و چرند و پرند سلام میکنند و یه معنی دیگه هم داره یعنی نه تنها لغویات و چرند و پرند نمیگویند بلککه کمترین رد و بدل و مجالستشون با هم سلامه یعنی اصلا مزاحم هم نمیشن چون خدا گقته است الا شما میتونی مثبت بگیری میتونی منفی بگیری میتونی کامل بگیری اگر مثبت بگیری الا رو میگی به جای لغویات سلام میکنن اگر منفی بگیری الا رو میگی بیشترین آزارشون اینه که سلام کنن به هم و اصلا کاری به کار هم ندارن اگر کامل بگیری الا رو هم میگی فقط بهشتیان  حرفشون اینه که سلام کنن به هم!! البته اینا گروه خاصی اند السابقون!!

و اما این آیه ی زیر رو هم یه طوری خواندم مشکوک زد 

تَرْجِعُونَهَا إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ﴿۸۷﴾

اینکه میگه مرده هاتون رو اگه راست میگین باز گردانید یعنی من فکز میکردم یعنی امکان نداره  خوب این صادقین اینطوری معنا شده ولی شاید صادقین اصلا یه گروه خاص باشند!! یعنی مثلا حدیثه شما اگر درست سوره ی حمد رو بخوانی میتونی مریض هارو شفا بدی از طرق خدا یا حتی شاید بگن زنده شون کنی اصلا کاری که عیسی مسیح میکرده!!! خوب پس صادقین یک گروه خاصی میتونن باشن البته سوره ی حمد هممون دروغ میگیم و صادق نیستیم چون میگیم که ایاک نعبد و ایاک نستعین خوب این دروغ واضح که فقط خدا رو میپرستیم علما میگن باید راست گفت که در نماز هروز میخونیم حالا نکته ی دیگر اینه که شما اگر میخوای روح احظار کنی و روح مرده ها رو زنده کنی و بیایی از طرف مردگان و ارواح کمک بشی و احظار روح کنی البته احظار روح باید اول صادقانه باشه یعنی میگه این آیه که (( این کسانی که مردن  رو برگردانید اگر صادق هستن ) پس مردگان صادق میتونن از طرف زندگان صحبت کنند در دنیا و اجازه میده خدا که مردگانی که صادق باشن در دنیا هم اثر کنند البته توسط زندگانی که صادق باشن شاید اینطوری معنا بده از اونطرف هم به ما زنده ها مخاطب این آیه ایم ومیگه که (اگه صادق هستید میتونید مرده ها رو زنده کنید) پس ما زنده ها هم مخاطبیم که اگه راست میگید که صادقید پس   با حرقاتون و نوشته هاتون میتونید مرده هارو احظار کنید پس برای ارنباط با روح صداقت لازمه و یک رابطه ی دوطرفه بین زاستگویان که مرده اند و راست گویانی که زنده اند برقراره کسانی که صداقت دارن وبه خدا راست میگن پس هم روح بالا باید صداقت داشته باشه هم ما صداقت تا بتونه در دنیا در قالب یک انسان صحبت کند! البته اینارو الان به ذهنم خوردااا و یاوری شدم وگرنه خعلی فکر نکرده بودم در همین حد که یه طور دیگه هم ممکنه معنا بدهد ولی خدا خواست جلو رفتیم!!!اصلا چه جالب بعد از ظهری موضوع همین بود که کاری کنیم امام حسین ع بیاد تو مجلسمون اصلا اتفاقا یادمه گفتم اگه راست میگیم اینکارو بکنیم در چند پست قبل بود دیگه!!!

بسم الله الرحمن الرحیم

چهارشنبه, ۲ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۵۱ ب.ظ | علی | ۰ نظر

نمایش ویدیو های ۱ تا ۲۸
یاران ره عشق
۳ دی ۹۴
۰ بازدید
آِیت الکرسی امشب
۲ دی ۹۴
۰ بازدید
قرائت سوره ی مبارکه ی واقعه
۲ دی ۹۴
۰ بازدید

بسم الله الرحمن الرحیم

چهارشنبه, ۲ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۲۶ ب.ظ | علی | ۰ نظر

وقتی که همه تشنه لب بودن 
تنها تو بودی که به همه آب دادی 
سرتو تو بچگیت بریدن 
تویی که علمداری و آزادی 
فدای مظلومیتت سید 
فدای غیرت و همیتت سید 
آخ که چه جنگایی که تو نرفتی 
آره سرکش و سربلندی سید 
تو پرده های دروغ و دریدی 
قاعده چیه تو خون غلطیدی 
تو ماشین، پارک و باغ و خونه خالی 
واسه شرف و حیثیتت جنگیدی 

ممد نوبری 
دل دل دل خانوما رو می بری 
ممد نوبری 
دل دل دل جوونارو می بری 

تمام قسم هام به سر تو بود 
فدای تو شد همه ی بود و نبود 
از روز الست به عشقت اسیرم 
سید بدون بدون تو میمیرم 
ای رکن رکیک هر ازدواج 
چهره ها از دیدنت هاج و واج 
ای ثقل هستی عالم فحش 
تفنگ آب پاش دخترکش 
ای حلاج خوابیده تو شورتا 
ای اژدها عصای موسی 
آخرین معجزه آلت ناطق 
ای تو شفابخش صلیب عیسی 

ممد نوبری 
دل دل دل خانوما رو می بری 
ممد نوبری 
دل دل دل جوونارو می بری 

ای تو مدخل و مخرج عشق ناب 
ای زیارت تو موجب ثواب 
ای مار افعی تو تخت خواب 
ای شیطون تو شب جمعه ها بی تاب 
ای عامل اصلی نشر بشر 
ای قربانی بدنام حشر 
فصل الخطاب امت تو صحنه 
ای لایق تو عنوان رهبر 
ای بسیجی معتقد به اصول 
ای پیرو خط امام و رسول 
ای اصل یگانه ی جهان شمول 
ای مومن سرباخته ای دول 

ممد نوبری 
دل دل دل خانوما رو می بری 
ممد نوبری 
دل دل دل جوونارو می بری

بسم الله الرحمن الرحیم

چهارشنبه, ۲ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۲۳ ب.ظ | علی | ۰ نظر

سرزمینِ عجایبه این‌جا، دست‌هامو بگیر! «آلیسم»!

خونِ رگ‌هامو وام می‌گیرم تا همه ماجرا رو بنویسم ... ه


سرزمینِ عجایبه این‌جا، باغیه از گلای آدم‌خوار

مردمش تخمه می‌شکنن وقتِ رقصِ محکوم روی چوبه‌ی دار


سگا رو به گلوله می‌بندن، گرگایی که نشسته می‌شاشن

مَردهاش مثلِ کوه ایستادن، روی زن‌ها اسید می‌پاشن! ه


مردمی که با آرزوهاشون غرق می‌شن تو قیمه‌ی نذری

مثل یه مزرعه که گندم رو خواب می‌بینه توی بی‌بذری


دیگه فرقی نداره واسه‌ی کسی، مزه‌ی قرصِ نون، با قرصِ برنج

هنوزم می‌شه خوابِ راحت داشت توی عمقِ یه گورِ راحت و دنج


زندگی این‌جا سخته! «آلیسم»! تو صفِ خودفروش‌ها بودن

بینِ حلقه‌به‌گوش‌ها بودن، گربه تو شهرِ موش‌ها بودن


من هنوزم رو زخم‌هام هستم، می‌گم از دخترای زنده به گور

رو این پرچمِ موافقِ باد، می‌مونم مثلِ وصله‌ا‌ی ناجور


تا همیشه بُزِ گَرِ گله‌م، تا ابد یه جذامی‌ام این‌جا

شیشه‌ی شعرو برق می‌ندازم، با غمِ تو نیازمندی‌ها


روی دیوارهای فیس‌بوکِم، چوب‌خط می‌کشه یه زندانی

می‌نویسم ولی - به قول فروغ – با همین دست‌های سیمانی


همه‌ی بغض‌های ناگفته‌م، اشک می‌شن تو چشمای خیسم،

سرزمینِ عجایبه این‌جا، دست‌هامو بگیر «آلیسم»... //

بسم الله الرحمن الرحیم

چهارشنبه, ۲ دی ۱۳۹۴، ۰۸:۲۳ ب.ظ | علی | ۰ نظر
با درنظر گرفتن مشکلات گم شدن کارت‌های اعتباری و کارت بلیط‌های وسایل نقلیه عمومی طراحان شرکت سازنده کارت‌های اعتباری در لندن موفق ساخت مچ‌بندی شدند که مشکلات فوق را برای همیشه حمل کرد.
به گزارشخبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران مچ‌بند طراحی شده کاربر را قادر می‌سازد تا پرداخت‌های الکترونیکی خود را تا سقف 20 پوند معادل 32 دلار به راحتی پرداخت کند.  

گروه bpay پس از طراحی و ساخت این مچ‌بند با نام تجاری Barclay card آن را در اختیار ده هزار نفر از شهروندان ساکن در لندن به صورت آزمایشی قرار دادند و در صورت مورد استقبال قرار گرفتن از جانب کاربران و نداشتن مشکلات برای شارژ آن از سال آینده به صورت انبوه تولید و به بازارهای جهانی عرضه خواهد شد.  

همچنین گروه سازنده bpay با طراحی گوشی مجهز به نوار پلاستیکی این مچ‌بند را بر روی قاب گوشی برای کاربری که علاقه‌ای به بستن آن بر روی مچ دست خود نیستند قرار دادند. 

این مچ‌بند هوشمند به صورت رایگان در تمامی بانک‌های لندن شارژ می‌شود.