یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

ای که به دور کعبه و منکر حیدری / کعبه ولادتگه اوست دور حیدر مگرد

بایگانی

asdf

سه شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۰۴ ق.ظ | علی | ۰ نظر

ما که نمیخواهیم  وقتمون رو تو نماز خوندن تلف کنیم و به جایی هم نرسیمه و نه اینکه بر خدا خدایی نکرده برای چند بار دولا و راست شدن منت بزاریم خدایی نکرده باز ما میخوایم عبادت کنیم و عبادت یعنی اینکه خدایا من مطیع تو هستم آیا خدا وکیلی ما توی این نمازهامون که به خداوند سر میزنیم میگوییم که خدا ما مطیع تو هستیم یا نه نماز میخونیم و هر کاری را متاسفانه میخوایم بکنیم و هر چی رو گوش هر چی رو نگاه با هر عملی البته مو کاری به تقوای بعد نماز ندارم که خدا رو باید بعدش چه کار کرد تقوا رو خدا میده درسته که خیلی هم اعمال ما بعد نماز تا نماز بعدی اثر داره در ما اما حین نماز رو میگم که چگونه بود.

نمیخواد هم به خودم تو نماز فشار بیارم کار سختی رو خدا نخواسته یه قدم فقط همین یه قدم نزدیک تر بشم و توی همون نماز بگم خدایا من قبولت دارم گرچه گاهی اشتباهی گناهی می کنم ولی تو رو می پرستم همین رو بگم خیلی کار بزرگی کردم و نمیخواد کار بزرگی بکنی بگو من تحت ولایتتم ای خدا همین گرچه کار بزرگی نمیتونم یا نمیکنم گرچه اشتباه دارم ولی یه قدم به تو نزدیکم توی نماز با پذیرش ولایت و دستورات و یک قدم هم که شده از تبعیت از تو.آیا ما در نماز و غیر نماز در فکر نزدیک شدن به تبعیت از خدا هستیم یا نه اصلا وابسته به  این قید و بندها نیستیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خوب به هر حال تو نماز خیلی چیزای دیگه میگیم از جمله ایاک نعبد اینم یکیش بالاخره و میخوام بگویم چیزهای دیگه هم هست که فعلا مو کاری بش نداروم البته و آیا ما نماز میخونیم که تنها حوائج خودمون رو از خدا طلب کنیم فقط همین این خودش شرک نباشه یعنی شیطون تبدیل میکنه که خودمو میبینم....

و.... نباید با نمازم خودم رو هم اصلاح نمایم چرا وقتی ما میخوایم مطیع باشیم و از خدا پیروی کنیم و نماز خوندن اول قدمه برای پیروی خدا یعنی چه وقتمون رو الکی در عبادت تلف کنیم نمی دونم شد یا نه، نه میدونم نشد و اینو نوشتم که پشت گوشم بمونه همیشه!

tqblet

سه شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۰۰ ق.ظ | علی | ۰ نظر

مو یک چیزی دیشب دیدوم طبق دیده ی خودما مو که کرم نداروم همینطری ادامه میدوم مینویسوم اصلا هدفی نداروم برای وبلاگ دهی همینطری از سر بیکاری به سروم زد یک چیزایی بنویسوم می دانی بیکاری خیلی بد چیزیه فساد میاره انگیزه ها رو از بین می بره و غیره مو هم نه که انصراف رفتوم از درس خوندن و دوباره میخوام بخونوم امسال ان شاالله اگه قبول بروم نه اینکه اینطریه بیکار بودوم از سر شوق گفتوم یک چیزایی گفته بروم بری خودوم و شما وگرنه آدم رو به یک جاهایی میکشونن مجبور به گفتن یک چیزایی می کنن آخرشم حرفه شونه دیگه کارشونه آخرشم میگن بفرما دیونه خونه این شغلشونه دیگه مو هم تجربه رفتوم بری اینکارا که چه طوری همه ضد مو دست به هم میدن و جمع میشن خودشون هم مقدماتشو آماده می کنن از میهامان تا دشمنان دیگه کسی میخواد دست مو رو بگیره نه بابا بعدشم میبرن دست و پاتو میبندن تو دیونه خونه دیگه بدتر از زندان مو خودوم میدونوم اگه احتیاط نکنوم و تن بدوم به اینکار چه سرنوشت شومی در پس پنهان به پیش روست خودوم میدانوم بله یک نظری هم رفته بودن در مورد یک چیزایی اصلا نفهمیدم چی شد...

,mn

سه شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۵۸ ق.ظ | علی | ۰ نظر

یه کم باید مغرور بودن رو کنار گذاشتیه (علمی) شما کل چیزهایی رو که میدونیه پیش خودت و معلومات داریه در نظر بگیریه و داشته باشیها کما اینکه حالا هم دست خالی نیومدیها حالا بگوییه الله اکبر اصلا چیزی که از خدا در نظر داشتیه نمیگوم غلطه ها نه اما خداوند بزرگتر است یعنی هر دانه از این ذکر که می گوییه سبب  خواهد شدیه که شما ریستارت بشویه دیگه اینکه بله معلومات ما از خدا چیزی نیست و همین که خدا بزرگتر دیگه

klkl

سه شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۵۷ ق.ظ | علی | ۰ نظر

در اینکه ما قوانین جدی و خوبتری داریم بین کشورهای همسایه در منطقه شکی نیست ولی در اینکه کودکان که از جمله یکی از بزرگترین گروه حال حاظر مومن کشور را تشکیل می دهند و باید اجرای از جمله مجازاتی که خداوند فرموده (گروهی از مومنان ببینند) ببینند تا در زمان پیری؟ چه میدونم بزرگتر که شدند یا خدای نخواسته از مومنیت(چه میدونوم چرا بعضیا هم با واژه ی مومن خرده حساب دارن) خلاصه از مومن بودن(میگم مگه مومنان کلاس ندارن؟) خلاصه خدای نکرده از مومنیت بیافته یا دیدن این مجازات ها دیگه هیچ وقت ان شاالله هوس نخواهد کرد که اینکاررو بکنه!!!

kkk

سه شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۵۶ ق.ظ | علی | ۰ نظر

یادمه چند سال پیش هم در مورد هم این ترس چیزایی رفتوم اما یادوم نمی آید هم چی رفته بودوم اما آیا ترسیدن از غیر خدا خودش شرک نیست؟ مو کاریا به ترس غریضه ای و مثلا چشمک زدن نداروم و یا اینکه مثلا کسی احتیاط بره گناه کردنم ترس به همراه داره و سبب مشرک شدن میشه شیطان هم سرزنش میکنه و بدتر جلوه اش میده حالا دیگه خودت حسابش کن!!! مثلا کسیکه به نامحرم دید داره یا بدحجابه این یک ترسی اولش داشت و نهایتا مشرک خواهد ان شاالله و دیگه ترسی نداره.حالا این کسی که از عیر خدا نمیترسه یا میترسه که نوعی شرک رو نداره یا داره اما کسی که فقط از خدا میترسه چه؟ شاید این دیگه ریا نداشته باشه چون خدا رو در نظر داره دیگه و فیلم بازی نمیکند

aasa

سه شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۵۴ ق.ظ | علی | ۰ نظر

لااقل اگه نمیتونی نماز مستحب یک فرصت مناسبیه یادته گفتوم که داخل نماز مستحبی که میخونیه هیچی صدایی نده و امتحانی هم که شده لب و لوچت رو هم تکون مده حالا میگوم یه نماز مسحبی بخون برای من نه که ثوابش گیر من بیاد نه بلکه تو که نمیتونی بری خدا نماز بخونیه و البته سعی هم داری و مصلحتت هم هست که بخونیه اما به هر حال نشدیه یه نماز مستحب بری من یا کسیکه که دوستش داری بخون ببینیم چه طوره مگه!!!

tir

سه شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۵۳ ق.ظ | علی | ۰ نظر

مو همینطری هوس کردوم بروم تفسیر المیزانه باز کنوم و مشغول خوندن تفسیر یس بشوم اول که فهمیدوم هیچی نمیفهموم و فهموم کاهش پیدا کردن یعنی از زمانی که درست درس نخوندوم و کتاب هم که نمیخونوم تا صدای دلومه بشنووم و دیگه تمرکز نداروم بری خودوم و حواسومم پرته پرته حالام میترسوم بروم دانشگاه نتونوم درس پاس کنوم درست حالا که رشته ی غیر تخصوصی ای که دیپلومش نداروم میخووم بخونوم دیگه حالا ولش کن باز کردوم تفسیر المیزانه تا بخونوم سوره یس رو خلاصه فهمیدوم عجب نظریه غلطی پیش خودوم داشتوم نمیخوام خودمه ضایع کرده باشوم میخوام اگه کسی مثل مو این نظریه ی غلطو داره بفهمه و (گمراه؟ با گمراه چه جمله ای بسازوم؟ ) خلاصه از گمراهی به در بیاد حالا چی هست؟ اینکه مو فکر می کردوم.......نمیخوام بگوم گمراه نیستوم نه خیلی حالوم خوش نیست ولی زمانیکه هدایتتر بودوم و حالوم خوشتر بود اینطری فکر میکردوم که اگه کسی هدایت نشود به خاطر اینه که یا مو درست نشونش ندادوم یا کسی راه رو نشونش نداده یا خلاصه نچشیده و خلاصه تقصیر یکی هست بالاخره وگرنه چه معنی داره یکی کافر بشه یا باشه چه معنی داره یکی کفر بگه هدایت نشه راه رو نشناسه و فکر میکردوم یک چیزایی رو نمیدانه و یا خوب اصل دین و اسلام رو بش نشان ندادن و همینکه گفتوم دیگه تقصیر یکی باید باشه دیگه.

ولی اصلا اینطوری نیست شایدتم بری بعضی ها باشه ها ولی در مورد همه صدق نمیکنه طبق این چیزی که حالا فهمیدوم و اینکه اصلا خدا میخواد که بعضیا کافر بمونن یا بعضیا هدایت نشن و وقتی اینطوری بخواد حتی خودشونم نمی تونن کاری بکنن چه برسه به مو و امثالوم اگه ما هم گمراه نباشیم هم.حالا چی فهمیدم؟توی تفسیر المیزان اینه که:

  1. إِنَّا جَعَلْنَا فِی أَعْنَاقِهِمْ أَغْلاَلاً فَهِیَ إِلَى الأَذْقَانِ فَهُم مُّقْمَحُونَ
  2. وَجَعَلْنَا مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ یُبْصِرُونَ

.. و معنای دو آیه این است که:کسانی که از این کفار ایمان نمی آورند برای این است که ما در گردنشان غل افکنده ایم و دستشان را بر گردنشان بسته ایم و غل تا چانه شان را فرا گرفته و سرهایشان را بالا نگه داشته ،به همین حال هستند و نیز از همه ی اطراف آنان سد بسته ایم دیگر نه می توانند ببینند نه هدایت شوند.پس در این دو آیه حال کفار را در محرومیت از هدایت یافتن به سوی ایمان و اینکه خدا آنان را به کیفر کفرشان و گمراهی و طغیانشان محروم کرده مثل زده و مجسم ساخته است.

celexib

سه شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۵۰ ق.ظ | علی | ۰ نظر

تفسیر المیزان رو همینطوری که میخوندوم به یه جایش رسیدوم که بدوم نیومد بگویمش در مورد بندگان نیک بخت و همیچنین بندگان شقی و بدبخت خود که من محاسبه ای که کردم و سنجیدم حال خودمه راحت طبق این آیات فهمیدوم متاسفانه مو هم وجدانا شقی و بدبختوم یعنی شدوم و باید یک تجدید نظری توبه ای چیزی بکونوم اینطری نمیشه رفت جلو...و اما چیست گفته المیزان:

آری خدا در قرآن کریم بیان کرده که برای بندگان نیک بخت خود کرامتهایی دارد(آی اونایی که دنبال کرامتین این آیاته دیگه نمیگه خدا دیگر کراماتی که بری ما عجیبه این ها هم بسه هم اصلیه هم خوبه حالا خدا وکیلی اینطوری هستیم یا نه بودیم؟خواهیم بود؟شدیم اصلا؟(مو خودوم گفتم این پرانتزه ها نه علامه بیچاره)) و در کلام مجیدش آن ها را بر شمرده می فرماید:(ایشانرا به حیوتی طیب زنده می کند)،و(برای آنان نوری درست می کند که با آن نور راه زندگی را طی می کنند)و(ایشانرا بروح ایمان تایید می کند)،و(از ظلمت ها به سوی نور بیرونشان می آورد)،و(ایشان نه خوفی دارند و نه دچار اندوه می گردند)و(او ولی و سرپرست ایشان است)و (او همواره با ایشان است)،(اگر او را بخوانند دعایشانرا مستجاب می کند)و(چون به یاد او بیفتند او نیز به یاد ایشان خواهد بود)،و(فرشتگان همواره به بشارت و سلام بر آنان نازل می شوند) و از این قبیل کرامت هایی دیگر.

و برای بندگان شقی و بدبخت خود نیز خذلانها دارد، که در قرآن عزیزش آنها را بر شمرده می فرماید:(ایشانرا گمراه می کند)،(و از نور به سوی ظلمت ها بیرون می برد)(و بر دلهاشان مهر می زند)(وبر گوش و چشمان پرده می اکند)(و رویشانرا بعقب بر می گرداند)(و بر گردنهایشان غل ها می افکند)(غل هایشان را طوری به گردن می اندازد که دیگر نمی توانند رو بدین سو و آن سو کنند)(از پیش رو و از پشت سرشان سدی و راه بندی می گذارد،تا راه پس و پیش نداشته باشند)(شیطان ها را قرین و دمساز آنها می کند)(تا گمراهشان کنندبه طوری که از گمراهیشان خرسند باشند و به پندارند که راه همان است که ایشان دارند)(و شیطان ها کارهای زشت و بی ثمر آنانرا در نظرشان زینت می دهند)(و شیطانها سر پرست ایشان می گردند)(خداوند ایشانرا از طریقی که خودشان هم نفهمند استدراج می کند یعنی سرگرم لذائذ و زینت های ظاهری دنیایشان می سازد تا از اصلاح خود غافل بمانند)( و بهمین منظور ایشان را مهلت می دهد که کید خدا بس متین است)(و با ایشان نیرنگ می کند)(آنانرا به ادامه طغیان وا می دارد تا بکلی سرگردان شوند)

خداییش نیازی هم به محاسبه دقیق نیست همینطری که به خودوم نگاهی می اندازم به اولیش که نمیخورم دومیش به من میخوره با این حساب اگه ببرندم جهنم از همین الان معترفم که شکی نیست!!!

SAA

دوشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۲۸ ق.ظ | علی | ۰ نظر

ولی آیا خدا با ما نمی سازه؟نمی دونم.ببخشید مو اول باید این سوال رو مطرخ کنوم آیا ما باید با خدا بسازیم یا او با ما بسازه اصلا چیز مشکلی نخواسته ها سختم نیست و اگه او باید بسازه و ما هر کاری کنیم خوب منفجرمون کنه چرا نمیکنه پس حالا عجب خداییه ها خدایش..نه ما باید بسازیم همینطور که به دنیا ساختیم ولی دنیا با خدا فرق داره ها مثلا دنیا باید روی ما تاثیر و موثر باشه یا ما بر روی دنیا؟ یعنی دنیا هر کاری خواست سر ما بیاره عجیبه ها شیطونه میگه فردا نه همین امشب ماشینو بر دار بزن تو خیابون بیخیال هر چی هستی من بلد نیستم

SS

دوشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۲۶ ق.ظ | علی | ۰ نظر

هم میخوام یک چیزی بگوم همین مثالش هم بخوام بزنوم مستقیم سخته یعنی میخوام مستقیم نروم سر اصل مطلب چون اصل مطلب مغلوم نیست!!!

ما نگفتوم زنا خرند مو منظوروم دقیقا همین شیاطینه خوب بالاخره اگه بدی یه نفرو بخواین د اینا تحت فشار قرار میگرن حالا تحت الفشار آیا جامعه ی ما به سمت نور میره یا غیر نور خوب ما اگر تحت الفشارها و کسانی که در معرض خطر و دید هستند و در معرض شیاطین می بینیم روز به روز اونایی که حق هستند معروف می شن.چطور؟ گفتوم که نمیخوام مثال بزنوم بزنوم؟باشه میزنوم شما فکر کردی اگر جنگ نمیشد حالا جنگم به کنار اگر یکی مثل محمود کریمی رو می پرستیدند این اقدر رشد می کرد؟؟ اصلا فضای رشد نشد اصلا شاید خراب هم میشد مو هم نمیپرستمش اگرچه خیلی قبولش دارم و روز به روز همینطری که جلو میریم فضا باز میشه و اهل دل هایی که صدای چی میگن؟ همون و کسانی که پنهان اند از چشم مردم و پشت صحنه اند و عارفان منظورمه که دل خوشی ندارند به صحنه بیایند به مدد دکان داران و کسانی که شیطنت می کنند به میدان میان تا مردم هم یکی مثل همون ها رو به بازار آورده باشن و بشناسن و اینطوری کسی هم دورشونم جمع بشن نمی پرستندشون و این خوبه و ما خیلی امید داریم کسانی که صدای دلنواز نبود چی میگن بهشون نمی دونم همون ها که اهل دلند و صدایی بترکون تری دارند نسبت به حاج مخمود هم امیده با این وضع اون ها هم به مرور زمان به میدان بیایند ولی باید دوره ی حاج محمود و نوحه هاش رو طی کرده باشند تا بالاتر همین..

SD

دوشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۲۳ ق.ظ | علی | ۰ نظر

همینطری داشتوم مرور می کردوم و دان کردوم مستند ظهور بسیار نزدیک هسته چی فکر کردی؟ کسانی که باید امام زمان (عج) رو ببینند خوب می بینند اونایی هم که نمی بینند خلند دیگه البته مو خیلی به کسانی که می بینند و نمی شناسند هم احترام می زاروم خوب صلاحشون نیست و مو هم نمی دونوم هم چند در صد ما می بینیمشون ولی بعضی ها انتظار دارند که مثلا ظهور آقا مثل آمدن امام خمینی (ره) از پاریس باشه که یهو مردم بریزن تو خیابونا خوب اینطری هست ولی حالا که نیست و اتفاق نیافتاده چه طوری مردم ایشون رو میبینند و اونایی که میشناسنش مثلا خیلی خوشحالند؟؟خیلی هدایت شدند؟؟ه ه ه ه

نه واقعیتش این نیست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

الان مثلا سپاه امام زمان  و یارانش بیشترند یا سپاه سید خراسانی و یارانش بری همین چیزاست دیگه شایتم یه دلیلش.................

مو بروم بقیه ی مستنده ببینوم وسطش حوصلم سر رفت گفتوم یک چیزایی بنویسوم ه ه شایتم نرفتوم ها ها

FDS

دوشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۲۱ ق.ظ | علی | ۰ نظر

ای مردم مرا اسیر نکنیدیه که من متعلق به شهرهای شما نیستیم شما با ما بسازیدیه با الله بسازید تا ماها با شمایه من متعلق به کوهمیه و بیابانمیه و صحرایمیه و بر خواهم گشتیه روزی بدانجا این دو سه روز را بگذاریدیه تا بگذرد بر ماها من عاشق اینمیه که از ببعی هایه شیر بدوشمیم چوپانی نمایمیم سوار بر الاق ها شومیم و بگردمیم در زمین پاک خدا تا اسیر شهر بازی شومیه و اینگونه اوقاتم تلخ شودیه؟ نمی دانمیم همینیه این کار را نکنیدیه زشت استیه همین..

Zx

دوشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۲۰ ق.ظ | علی | ۰ نظر

خدایا چرا به دادم نمیرسیه من که روز به روز بدبخت تر می شومیه و هر ساعت عصیانگر تریه خدایا چه کنمیه تنها و بی کسیمیه و هیچ کس جز تو ندارمیه و امید به پروردگاریت دارمیه چه کنمیه تا به کی اشکال و ایراد و دوری خویش را به دوش دیگران باندازمیه چرا مرا قبول نداری به درگهت و مرا نمیخریه و نمیبریه و هیچ نتوانم کرد.

خدایا بخند؟ خوب بخندیه اما من چه بکنمیه؟ کجا رومیه؟از چه کس خواهش کنمیه؟جز درگهتیه مگر قرار نبودیه که روز به روز پیشرفت بکنمیه و به تو نزدیکتر شومیه نمی دانمیم که شیطان در را بسته اگر نبسته من چه می کنمیم چرا به تو و درگهت نمیرسیم چرا روز به روز دورتر میشویم این که نشد راهیه چه بکنمیه کجا رومیه از که خواهش بکنیمه. امید به درگه تو دارمیه و روبرو با مردمی هستمیه که بویی از تو نبردندیه تا راه را از چاه تشخیص دهنده اهههم ..

و مجبور هستیم که اینگونه با تو صحبت کنمیم چون با نادانان هم طرفیم کجا رومیه چرا در رحمتت را نمیگشایه؟ چرا مرا نمیبریه؟ من چه کنمیه؟ همین

می گویمیه بگذار بگذرد زمان من به تو نزدیکتر خواهم شدیه اما نمیشود آخر شکست میخوریم از نفس خویش خدایا حق را چگونه ببینم درصورتیکه میدانیم که ضایعش خواهم نمود آه تو چه دوری از منیه و من با این راهی که در پیش و پس گرفته اندیم باید تو را به فراموشی سپاریم حالا نه خیلی در نماز تو را یاد میکنمیه چه کنمیه امید به تو دارمیه که در را هرچند کوچک باز بگذاریه و من داخل شوم در حالیکه فقط تو هستیه همین و من در را بگشایم برای بندگانت تا تو را ببیندیه و احساس کنندیه مگر می شودیه که حق را تضییع کنندیه و تو را ببینندیه معحزه هم بکنمیه در این حالیه فایده ای نخواهد گذاشتیه پس چه بکنمیه؟ من خود را نجات دهمیه؟ این که نا جوانمردی است توبه کنم و بگدارم و برومیه؟ توبه ی من که دست اینها بودیه پس چه بکنمیه چرا این همه پیچ در پیچ شدیه؟ شاید مردم میخواهند خوار شدنم را ببینندیه و حال کنندیه چه میدانمیه اما خبر ندارندیه که من خوار و ذلیل درگاه تو گشته امیه و از عرش به فرش افتادیم و ذلیل و خوار شدمیه چه ذلتی بالاتر ازاین هستیه خودم را به نادانی و نفهمی زده امیه و بی خیالی و هیچ نمی گویمیه و عادت کرده امیه به احوالات بدیه و هیچ نمیگوییم حالا فهمیدیه ابله؟ آها ما کجا و قرب الی الله کجا باشدیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

AQQ

دوشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۷ ق.ظ | علی | ۰ نظر

میدونی به چی داشتمیه فکر می کردمیه؟ خندم گرفته بودیه.

به این که بعضیا نه خیلی ها تصمیم دست خودشون نیستیه و حالا از یه جایی دستور میگیرندیه مثلا جادوگرا و هیچ تصمیمی نمیگریندیه مگه اینکه از اون جا تامین بشوندیه و گرفتیدیه و صادر شدندیه و حاصل شوندیه و برسندیه تا عمل هم بشوندیه حالا حسابشو بکنیه که مثلا یه زن و مرد ازدواج کرده باشندیه حالا این لذاتشو دعوا هاشون تصمیم هاشون از کجا میادیه؟ از امثال ما هه ه ها ها.همین..

SWW

دوشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۶ ق.ظ | علی | ۰ نظر

اگه قهوه تلخ رو دیده باشید این هفته نیما توی نامه اش توضیح داده بود که اینجا تیمارستانه حالا کار به راست و درستی نداریم آیا تیمارستان ها و یا زنادین (زندان ها) به این صورت در خواهند آمد یا خیر؟اگه به این صورت خواهند شد که گلستان میشه!!! آیت الله حائری شیرازی مخالف وضع کنونی زندانیان هستند چون باعث تفرقه و جدایی زن و مرد از هم است زندان رفتن مردان..خوب که چی حالا بالاخره وضع کشور باید از یه جا سر و سامان بگیره و درست بشه تا جاهای دیگه هم تقلید کنن این یک دو هم اینکه چی می خواستم بگم؟ یادم رفت.....................

آهان دو اینکه دوری از جامعه ی گند شهری با این آلودگی ها و تحت مراقبت نبودن چه معنوی چه مادی چه روخی چه روانی و چه دیگر چیزهای دیگه برای زندانیان و بیماران روانی باعث شده مشکلات عدیده ای به پدید بیاید در صورتیکه اگر قرار است این ها ایزوله شوند و در مکانی نگهداری شوند باید وضع وضع خوبی باشد چون بالاخره یکی بالای سرشون هست حالا دل مو برای اینا نسوخته چه بسا جاهای زیادی در کشور وجود داره که وضع تیمارستان که نه زنادینشون عالیه اما هنوز کار نشده که درون آنجا تعلیمات مقدماتی دینی داده شود و ازدواج صورت بگیرد در پناه خدا اصلا بعضی ها زورشون میگیره که این قشر از جامعه جلو بزنن اگر زندان های ما جای بهتری از جامعه ما نداشته باشن حالا نمیگیم هم ندارن شاید داشته باشن ولی با این وضعی که گفتیم بله امیدی نیست برای به هم رسیدن و به الله هم خلاصه اگه نداشته باشند وضع بهتری نسبت به جامعه چه بسا جامعه پبشرفت نکنه درجا بزنه سر جاش و همین هرج مرج ها و چه کنم نکنم بازی ها پیش آید!همین

saS

دوشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۲ ق.ظ | علی | ۰ نظر

سلام حالت چطوریه ؟؟خوبیه؟ شکر خدا کن اگه نماز میخونیه و نمازت رو سبک نشماریه مگه نمیدونی که کسایی که نمازشون رو سبک میشمارند چه عقوبتی بزرگی در پیش خواهند داشتیه سبک شماریه نماز که همش درست نخوندن و مسخره بازی نیست حالا میگویمه خودت باید بفهمیه اما اگه بخوایمه زودتر بگم یعنی اینکه نمازت رو باید بزرگتر و مهمتر و واجب تر از هر چیز دیگه ای بدونیه چه در وقتشیه چه در عبادتشیه البته چیزای دیگه هم هستیه که توضیح میدمیه خودت بفهمشیه.

جوان شکر خدا بکنیه که نماز میخونیه گرچه کار بزرگی نمیکنیه ولی خیلی ها هم نمیخونندیه ولی سبک نشماریه چه بسا وارد بهشتت کردندیه برای همین کاری که چیزی نمیشماریشیه و رفتی بعد پشیمون شدیه که کاشکی بهتر در نظر داشتمیه خدا رو پس با توجه بخوان جوان نمازتو (همین)..

خوب توجه که میدونیم اولین اصل در نمازتیه خوب چه بکنیمه که با توجه بشیه خوب نمیشیه.مشکل اینجاست که میخوی یهویه این کارو بکنیه پیشنهاد میکنمیه که اول برو بشین یه جایی آماده بشویه بگو ای خدا میخوام بیام به درگاهت تا چند دقیقه ی دیگیه و پاشو بستیه برو جلوی آیینه وایسا موهات رو شونه بزنیه بعد مهر یا جانمازتو پهن بکنیه بعد دوباره برگرد مسواک بزنیه بعد برو کنار مهرت دوباره برگردیه هنوز آماده نیستیه جوان برگشتیه؟ حالا برو مرتب عطر بزنیه. خوب چرا اینکارا؟؟؟ مگه نمیخواستی اولین اصل یعنی توجه داشته باشیه مگه نمیخواستی نزدیک تر بشیه پس باید مخت کار کنیه این ها هم هستیه پس باید بدونیه که کار بزرگی میخوای بکنیه بزرگترین کارها همینطور بی مقدمه بری سر نمازتیه؟ این که نشد البته سعی کن تا اونجا که میتونیه با جماعت بخوانیه اما اگه نشدیه هم عیب نداره یه روش میگویمیه همیشه نمازت با جماعت باشیه؟؟ نگم؟ بعدا میگویمه ببینم حواست جمعیه یا نه!! خلاصه اینکه سعی کن با بهترین صدات ذکر خدا رو بگی میدونم ریا نمیشیه اما سعی که میشه کرد با بهترین روش ها و ادا ها جلوی خدا ایستادیه ما فرض میکنیمیه که شما ریا نمیکندیه فقط میخواییه که نمازت رو بهتر بخونیه وگرنه کار نداریمیه به کسی که ریا کاره اون مشکل خودشه مریضه کار نداریمه مردم که مجبورمون که نکردن نماز بخونیمیه که براشون بخوایم بخونیم و در نظر داشته باشیمیه خلاصه با بهترین صداها نماز بخونیه موهات هم شونه شدیه قشنگ شدیه حالا یعنی با توجه تر نیستیه تا اینکه زورکی همینطوری وایسیه برای نماز خوندنتیه؟ بله بله بله

اگر هم اقامه و اذان بگوییه قبل نماز دو تا صف از فرشته ها پشت سرت باهات نماز میخونندیه!!!!

sdf

دوشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۰۸ ق.ظ | علی | ۰ نظر

من دوس ندارمیه به قطرات و پدیده ی باران به صورتی که کتب درسی می گویندیه نگاهی باندازمیم من.

دوست دارمیه فکر کنمیه فکر کنمیه به اینکه چگونه ابرها در این فاصله ی معین قرار می گیرندیه چگونه استیه که آب باران همه اش یکمرتبه به پایین نمیریزدیه و کار تمام و قطره قطره یواش یواش پایین می آیدیه تا اینکه فکر کنمیه که خورشید به آب دریا ها تابیدیه و آب دریا بخار شدیه و ابر ها تشکیل شده اندیه و تراکم ابر باعث شده باران بیاییدیه و این یک چرخه ی طبیعی استیه!

حتی در کتب دینی هم اینگونه می گویندیه چرخش طبیعت باران را و علم را در مقابل حق قرار می دهندیه اینگونه که خدا را فراموش می نمایندیه!

رعد و برق از کجا آمدیه چرا نمی توانیمیه خودمان در بالا نه ها منظورم باران مصنوعی نیستیه  در سطح زمین باران پدید آوریمیه آیا ارتفاعش را نداریمیه؟ یا ابرش بله ابرش را نداریمیه چگونه ابرها ایستاده اندیه و نمی افتندیه روی زمین؟و حرکت می کنندیه وقت آن نرسیدیه که واقعیت را تشخیص دهیمیه که کار کار الهی استیه در صحیفه سجادیه داریمیه که صدای رعد ابرها صدای فرشته ای استیه دوست دارمیم به همین فکر کنمیه صدای فرشته ای. چرا نمی توانیمیه خودمان این صدا را به وجود آوریمیه در حالیکه در کتب می نویسیمیه که از به هم خوردن ابرها این صدا به وجود آمدیه علم مصنوعی انسان را نباید برابر حق جلوه دادیه حق را باید از نشانه ها پذیرفتیه و نشانه های خدا در زمین کم نیستندیه همین.

sin

دوشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۰۶ ق.ظ | علی | ۰ نظر

امام علی (ع) : ریا کار چهار نشانه دارد:

 1- هنگامی که تنهاست در عبادت خدا و ذکرش و اعمال خیر تنبل و کسل است 2- در میان مردم و جمع، در عبادت خدا و اعمال خیر کوشاست 3- چون از او تعریف کنند بیشتر کار می کند 4- هر گاه از عمل او تمجید و تعریفی نکنند کار خیر را ترک کند.

 

احساس می کنمیم منم دارمیه ریا کار می شمیه از خدا که پنهون نیستیه از تو چه پنهون شاید شدمیم اصلا توی تنهایی که اصلا ذکر نمیگمیه میام بیرون دلم میخواد یاد خدا کنمیه در میان مردم و جمع هم که گفتمیم یاد خدا می افتمیه همش

اصلا برای خدا دیگه کار نمیکنمیه خدا رو در نظر ندارمیه و جلو میرمیه چه طور مگه؟

اگه ازم تعریف کنندیه هم معلومه بیشتر کار میکنمیه!!!عجیبه برعکس هم اگه تعریف نکنندیه اصن کار نمیکنمیم اما عجیبتر اینکه چطوری امام علی (ع) به این سادگی؟ نه پیچیدست منو درک کرده؟4تاش درست از آب دراومدیه.البته منم به تازگی اینطوری شدمیم نمی دونم خودمیم !!!!!یکی دو سالیه.دو سال هم برای من یه عمر میگذریه ولی ولش کنیه ریا رو بچسبیه خیلی سخته سخن مردم ،خود مردم، همه رو کنار بزاریه خود خدا رو داشته باشیه و بچسبیشیه واقعا سختیه روبرویی با حق شاید با حقیقت روبرو نشده ایه هنوز تا بفهمی چه سختیه نمونه و مثال بخوام بگمیه همین قرآن چقدر میخونیه؟ چند درصد اگه جایی خونده بشه وای میسی و گوش میکنیه؟ خوب سخته حرف حق رو گوش دادن و لذت بردن البته این مثال مثال پیشرفته اش بودیه وگرنه حق همیشه هم به سختی به روبروت نمیشینه نمی دونمیم والا!!!

yyyy

يكشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۴۶ ق.ظ | علی | ۰ نظر

امام علی (ع) :آن کس که با بدان و شروران رفاقت کند همچون مسافر دریاست که اگر از غرق شدن سالم بماند از ترس و بیم سالم نمی ماند.  آثار الصادقین جلد 10 صحفه 366

چه کسی میتواندیه بگوییدیه منظور چی هستیه و چه ربطی بین رفاقت با شروران و سالم نماندن از ترس و بیم غرق شدنیه دریاست؟آیا منظور مستقیم مانند همون ترس و بیم غرق شدن دریاستیه یا این فقط مثال استیه.

شاید البته شایدا که منظور این بودیه که اون کسی که با بدان و شروران رفیق بشیه  حالا تو چه اینکه مثل اون بشیه یا نباشیه یا پیروی کنیه یا نوچ به هر حال از نظر روحی روانی این رفاقت تاثیر بدشو داریه.

این نه سیاسیه نه چیزیه داشتمیه همینطوری حدیث میخوندمیه. فقط همین!! هههه....هههه....

gdhf

يكشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۴۵ ق.ظ | علی | ۱ نظر

هم میخوام در مورد یه مطلبی که خوندوم امروز بنویسوم امیدواروم خوشت بره و اما مطلب:

 

…..می‎خواهم خاطره‎ای از شهید عماد برایتان نقل کنم. برادرانی که اولین‎بار به لبنان می‌روند و برای اولین مرتبه‎ وارد منطقه ضاحیه که منطقه نفوذ و سیطره حزب‌الله است، می‌شوند جا می‌خورند. می‌بینند که این منطقه دختران بی‌حجاب دارد و بسیاری از خانم‌ها بد لباس هستند. تعجب می‌کنند که حزب‌الله چگونه با این همه قدرت، اجازه می‌دهد این افراد با این وضعیت در این منطقه تردد داشته باشند.

سئوال می‌کنند چرا حزب‌الله حداقل منطقه تحت کنترل خودش را درست نمی‌کند؟ شهید مغنیه در این خصوص می‌گفت: «تصوری که شما از این خانم‎ها دارید اشتباه است.

این خانم‌های بی‌حجابی که شما می‌بینید اکثریت قریب به اتفاقشان نماز می‌خوانند، قرآن می‌خوانند، روزه می‌گیرند و در انتخابات به حزب‌الله رأی می‌دهند، نه به جنبش لائیک امل. حتی بعضی‎ از این خانم‌های بی‎حجاب، نماز شب می‌خوانند. این‎ها فقط حجاب را رعایت نمی‌کنند. ما باید سعی کنیم آن‎ها را جذب کنیم تا بعدا زمینه اصلاحشان فراهم شود.» جالب است کسی که از طرف جهان غرب به‎عنوان «تروریست» معرفی می‌شود، این‎قدر دیدگاه‎های بازی داشت….

www.tabotesorati.ir

اولا مو نمیخوام جبهه بگیروم که فلانه و بسانه دوما مو خودوم نه زنم و نه تقوای درست و حسابی داروم که بدونوم زن ها چه میکشند تا حجاب رو نگه می دارن یا نه و ناصج خم نیستوم زن هم نداروم!!!سومانیمخوام کسی رو ارشاد کنوم به قولی از معروف میخوام دو تا کلمه حرف حق بزنوم اما هم نمیدونوم چی چیا میخوام بگوم هنو فکرشو نکردوم هنوز ه ه ه ه.

ما جنگمون با دو تا تکیه مو که میاندازن بیرون هم نیست تو خانه مون موی مادرمون رو که می بینیم.. ما فکرمون هم بچه ایه که نمتونه خودشو هم کنترل بکنه ه ه ه ه و حق داره هم. به یک زن چادریه که داره فاسد میشه.به یه مردیه که سر کارش مورد محبت هم این زنا حالا یا نیست یا قرار نیست باشه. مافکرمون اینه که باید مثل پیرها زندگی کرد یا مثل جوان ها فاسد گشت؟؟ه ه ه ه ما اینجا ایستادیم که چه باید کرد ما فکرمون با این زن های بی حجابه و بد حجابه که یه وقت هوس کنند و میل کنند که ما رو به سمت خودشون بکشونن ه ه ه ه ما از این ها میترسیم و دغدغه داریم وگرنه هر کی میخواد هر طوری باشه ما به ایمان یک جوان یک نوجوان احترام می ذاریم و کارداریم (مگه میذاریم و داریم؟؟) وگرنه جوان های زیادی هستند که توی خلوت فاسد میشوند و ایمانشون رو می فروشند و توبه نمی کنند و مثل موین ه ه ه ه دیگه این نوع جوان ها که در مقابل بدحجابی نمیخواد واکسینه باشند و بدحجابی براشون بد که نیست اومدیم خوب هم بود!!!و شعار مو این بود که زن نباید توی صحنه مو باشد چون جای اون نیست و زنی که میخواهد فیلم بازی کند اخبار بگوید وبلاگ شخصی بزند و بسراید آهنگ و ... و خلاصه خودی نشان دهد عن قریب است فساد به او روی آورد باید عرف این باشد که از زنان شرور برای صحنه دید مو استفاده شود تا درس عبرتی باشد برای دیگر زنان متاسفانه کسانی که برای فرهنگ سازی از میان زنان به میدان می آیند زود درگیر می شوند و میخواهند کار را تصحیح کنند بدترش میکنن مثل مو ..... حالا یا در رقابت می افتند یا چیز دیگر بدتر می شون حالا که وبلاگ شخصی می نویسند(تحت بدست آوردن هدفی خاص)  و فیلم بازی می کنند و خلاصه در صحنه می آیند باید حرف ما را بشنوند؟؟ ه ه ه ه

واما درمورد این مطلب اول آیا در زمان پیامبر اکرم (ص) و حضرت علی (ع) زن بی حجاب و برحجاب نبوده؟ چراب بایستی بگوییم بوده است چرا که مثلا اصحابشون نشسته بودن خوب؟ که فلان زن رد میشد اما از اون موقع تا به حال نباید پیشرفتی حاصل شود؟ و عوض شویم یعنی جامعه بهتر شد؟ دیگه عقل ها کاملتر نشده؟ چرا کما اینکه در ایران این شده؟؟؟

من اگه زن بودوم ه ه ه ه حجابی که تلوزیون ایران نشون میده داشتوم گرچه با مانتو بودوم چون این نوع حجاب خیلی بری مو کلاس داره و ارزش داره ها