سلام ولی میدونی شهوت رحمت خداست یکی از دلایلی که تهمت و فضاچینی و غیبت پشت سر مومن خعلی گناه کثیفیه همینه که وقتی شما منو خراب میکنی و هر چی دلت خواست پشت سرم میگی و بدگویی و دروغ و صحنه سازی میکنی حتما شهوت مومن از بین میره و مردان مخصوصا دیگه تحریک نمیشن چون شهوت مومنان از طرف رحمت خداست لذا وقتی من پیش یک زن تخریب بشم بقیه زنها هم منو دوست ندارند و نمیتونن حالمو خوب کنن و بهم حال بدن لذا مثلا غیبت خعلی گناه زشت و بزرگیه چون طرف اگر مومن باشه دیگه نمیتونه حال جنسی ببره و از اون طرف اگه عاشقش باشه حتی یک زن میبینی همه زنان دیگر هم ازش خوشش میاد چون رحمت الهی است شهوت برای مومنان ولی کسی که خبیثه برعکسه از خونریزی و کثافات خوشش میاد!!
سلام وقتی قرآن میخوانیم فضا و محیط خعلی مهمه و ممکنه تو خلوت باشی که حواست خعلی جمعه از روی گوشی یا کتاب ولی ممکنه جلوی تلوزیون بیصدا قرآن بخونی از روی کتاب که میخام در این مورد بیشتر بحث کنم و وقتی صدای تلوزیون میاد و خلوت و سکوت نیست ممکنه به خودت فشار بیاری که تمرکز کنی روی متن آیات ولی میخام درمورد این بحث کنم که راحت باشی و فشار رو خودت نیاری یعنی تلوزیون صداش میاد و شاید بخای به تلوزیون متوجه باشی و سخته تمرکز حواس لذا در اینجا باید با سرعت صفر قرآن بخونی یعنی کلمه به کلمه و با صبر به آیه نگاه کن ببین چی میفهمی و راحت باش بزار تلوزیون حرفشو بزنه بعد نگاه به کلمات قرآن کن و ببین توجه ت کجاست و مفهوم کلمات رو چقدر میفهمی و تاثیر و توجه ت چقدره و وقتی بدون سرعت حالا ممکنه تلوزیون در وقتایی برات مهم نباشه و سرعتت بالاتر میره در نگاه و خواندن آیه ولی حواس شما کجاست من نمیگم باید فشار بر روی خودت بیاری که حتما آیه رو متوجه بشی بلکه راحت باش ببین حواست از بیرون چقدر جمع میشه یه لحظاتی هست که کلمات رو میفهمی از قرآن وقتی صدای تلوزیون میاد یه وقتایی هم هست که از کلمات هیچی نمیفهمی و حواست پیش تلوزیون هست و من میگم راحت باش ببین وقتی قرآن میخونی کلمات رو چقدر میفهمی ببین کلمات نور دارند و وقتی در خلوت نیستی و با سرعت صفر کلمه به کلمه قرآن میخونی جلوی تلوزیون میبینی کلمات خعلی بالاست که من مفهوم واقعیش و اون نور واقعی رو ندارم و ما اگه با سرعت صفر یعنی کلمه به کلمه قرآن بخونیم در شلوغی میفهمیم که وقتی یه متن یا سخنرانی یا صحبت رو میبینیم و گوش میدیم خیلی از نکات رو بهش توجه نداریم و نمیفهمیم نکته رو لذا وقتی صبر میکنی و کلمه به کلمه میخونی قرآن رو بیشتر فکر میکنی و به نور قرآن بیشتر آشنا میشی ولی وقتی در خلوتی راحت رد میشی از کلمات قرآن و درسته حواست بیشتر جمع شده در خلوت ولی وقتی در شلوغی با سرعت صفر و کلمه به کلمه بخونی و هی تکرار کنی چندین بار کلمات و آیه رو به نکات اصلی و ریز توجه ت بیشتر میشه و صبرت زیاد میشه و میفهمی آرامش و سکوت رو و بیشتر میتونی فکر کنی و تمرین خوبیه که تمرکز و دقت و صبرت بالا بره وقتی در شلوغی قرآن بخونی اینطوریه و با این روشه که تمرکزت زیاد میشه و صبر و حلم و بردباریت بالا رفته و عجله و شیطانی نیستی و با این تمرین که با سرعت صفر در شلوغی قرآن بخونی قوی میشی و معنای سکوت و آرامش رو میفهمی!!
سلام خدارو شکر ما مثل حضرت یوسف علیه السلام خشکل نیستیم وگرنه شما نگاه کن طفلک چقدر عذاب کشید و همش زندانی همش حسادت و همش با قیمت ارزان بخرنت و فقط زنها عاشقش میشن و میبینی میخوان خرابش کنن و فاسدش کنند لذا زیبایی چهره لزوما این نیست که به تو یا خدا ایمان بیارند و حرفتو گوش بدن بلکه هر چی زیباتر باشی برعکسه و به قیمت کمتر تورو میخرند و روت سوار میشن و باید زندانی بکشی و اسیر مردم شی اگه بخای واقعاخدایی و پاک بمونی وضع همینه حالا ما شاید بگیم اگه یه زن خعلی خوشگل ببینیم که شوهر نداره میریم عاشقش میشیم و قربونش میشیم و براش کم نمیزاریم و جونمون هم براش میزاریم ولی اولا همچین موقعیتی پیش نمیاد و اون زن خودش شوهر داره و صدتا خواهان داشته از قبل و نمیتونه خیانت کنه دوما وضع کاملا برعکسه و تخریبش میکنن همه و ازش سو استفاده میکنن و چقدر بازیگر خوشگل داریم که به فحشا و فساد کشیده شدند لذا ما که شبیه فرشتگان نیستیم در دنیا که چهره زیبا داشته باشیم خعلی به نفعمونه و مهم اینه که بعد از مرگ زیبا باشیم چون در آسمان فساد نیست و در ملکوت نمیشه گناه کرد و اصلا بخش زیادی از تیمارستانی ها افرادی هستند که زیبا هستند و عاشقشونن ولی حالا یا پا ندادن یا فاسد نشدن و خیانت نکردن و اینارو جادو کردن و دیوانه شدن یا لخت میشن یا شهوتشون زیاد شده یا خواب و خوراک ندارن که منم همینطوری بودم که جنزده میشدم ولی تا رفتم تیمارستان دیگه عاشقم نبودن و شهوتم کم شد و حق و حقوق دیگه ندارم و روم حساس نیستن ولی تا موقعی که درس میخوندم خعلی زنها روم حساس بودن و منو میخاستن و شهوتم قوی بود و زیاد عذاب میکشیدم تا اینکه فهمیدم شهوتم رو چطوری کنترل کنم و ارضا نکنم خودمو و بجاش آب عشق بریزم ولی نابود شدم تا فهمیدم چکار کنم!!
یُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَٰذَا ۚ وَاسْتَغْفِرِی لِذَنْبِکِ ۖ إِنَّکِ کُنْتِ مِنَ الْخَاطِئِینَ
یوسفا! این داستان را ندیده بگیر. و تو [ای بانو!] از گناهت استغفار کن؛ زیرا تو از خطاکارانی. (۲۹) یوسف - 29 قرآن مبین
سلام داشتم قلیون میکشیدم آخراش که خسته بودم رسیدم به این آیه و بیحال شدم و نتونستم آب عشق بریزم و یه نکته داشت در (واستغفری) که بیشتر فکر کردم دیدم چه قدر باحاله ببین خدا داره با حضرت یوسف صحبت میکنه و غمش رو میخوره و با نفسش صحبت میکنه و الهام میکنه بهش که ای یوسف از این موضوع که زلیخا میخواست باهات سکس کنه و تو فرار کردی و حالا میخان باندازنت تو زندان تو از زلیخا بگذر چون نه تو گناهی کردی و هم اون زنه و عاشقت بوده و حتی از اینکه زندانی میشی بیخیال شو و درسته بهت فشار خواهد اومد ولی خدا باهاته و باز پیشرفت میکنی و بالا میای همونطور که برادرانت تو رو توی چاه انداختن و پیشرفت کردی و بهتر شد لذا خدا در آیه با یوسف و نفسش خعلی با حزن صحبت کرده و دلداریش میده و بعد میگه استغفار کن برای گناهات ای زلیخا در اینجا خدا هنوز داره با حضرت یوسف صحبت میکنه ولی از زلیخا میخاد که استغفار کنه اینجا بحثه که اولا از یوسف میخاد استغفار کنه زلیخا یعنی اینا عاشق و بفکر هم بودن و تا یوسف نخواد زلیخا آمرزیده نمیشه برای خطاش لذا خدا میگه واستغفری و نمیگه واستغفر یعنی خودت یوسف باید استغفار کنه از طرف زلیخا تا بخشیده بشه و عذاب نشه دوما الان از اینکه یوسف متهم شده و زندانی زلیخا که عاشقش بوده بیشتر ناراحت شده لذا فکر و اندیشه زلیخا و یوسف یکی شده و اگه یوسف بخاد انگار زلیخا خواسته و چون عاشق همند فکر همو از دور میدونن پس معلوم میشه زلیخا برای یوسف زیاد گریه کرده بوده و در آخرم میگه پیش خدا استغفار کن ای زلیخا که تو خطا کردی انگار زلیخا داره از دور میشنوه که یوسف در دلش چی میگه و خدا هم به یوسف چی القا کرده و چون زلیخا عاشقه و به فکر یوسفه تمام حرفایی که یوسف در دل میگه رو میشنوه بله عاشقی خعلی مهمه کسی که عاشقته و به هر دلیل دوستت داره مدام بفکرته و درد و رنج و همه چیزتو میدونه حتی ممکنه تو عاشقش نباشی ولی چون او برای تو گریه کرده همدرد تو شده و خعلی روت تاثیر داره!!!
سلام یه کلیپی از آقای پزشکیان چند روز پیش تو باهم گذاشتم قبل از ریاست جمهوریشون بود گمونم تو تبریز که میگفت مثلا ما مسولینیم که دزدیم و تو اینستا پیدا کرده بودم و این همه اختلاس و دزدی و اینا که خبرش میاد مال خود ما و شما و اینا هست و بهش فورا بچه مذهبیا و افراطی ها و ارزشی ها حمله کردن که ما دزد نیستیم و شما همه رو به کیش خود پندارید و اینا خب ببنید بعضی بزرگان هستند که از بالا نگاه میکنند و علم و عقل بالایی دارند ولی درک نمیشن لذا مثلا من پله به پله بالا میام و خودمم عقل الهی بالایی ندارم ولی یه عده راه رو تا ته ش رفتن و میدونن مشکل چیه و چکار باید کرد ولی یه عده مذهبی افراطی که خودشون رو فقط میبینن راه رو سد میکنن و افراطی اند و عقل و شعور ندارند لذا باید به میزان عقل مردم جلو بیاییم تا بهمون تهمت نزنند و دشمنی نکنن خعلی از غیرت ها بیجاست و هدر رفتنه شاید یکی از ما بهتر بدونه و بیشتر بفهمه و بالاتر باشه نباید لذا خرابش کرد و بهش حمله کرد در مسائل زنان همینه در سیاست همینه و در دین همینه لذا باید تبیین کنیم و درک کنیم تا از جهالت بیرون بیایم و مشکلات اصلی رو حل کنیم نه توی جزییات بمونیم هرکس که آخونده که لزوما معصوم نیست که بگیم از این راه همه مشکلات حل میشه باید ببینیم و بفهمیم که کی حقه و داناتره بعد پشت سرش راه بریم!!
سلام برای خودمم جالب بود که به بعضی مامورهای زن اصلا نمیشه محبت کرد و اینا دورند از رحمت خدا و دوست دارند کون بدن و پاره شن به خدا راست میگم اینا خبیثند و اگه بیان تو زندگیت و مومن باشی خشک میشی لذا عکس زنهارو دیدم و دیدم نمیشه حال کرد و گفتم در دلم میکنم تو حلقت تا پاره شی و طوری پاره ت میکنم که نتونی راه بری و بعد از قلیون هم چندتا فحش آبدار نثار خودش و ننه ش کردم و فکر کنم خوشش اومده بود و همینان که خبیثتند و هیچ نور ومحبت و ایمانی ندارند و اگه دکتر بشند تکه پاره ت میکنن و نمیدونن اصلا نماز چند رکعته!
سلام ولی یه نکته ای بهت میگم توجه کنی خیلی بدردت میخوره چون بیشتر افکار ما کنترل میشه توسط شیاطین نه توسط فرشتگان مامورها ارواح و ما زندگی و احوال و افکاری داریم و صحبت هایی میکنیم که بیشتر بهمون تزریق شده است حالا نکته اینه که مخصوصا وقتی روت متمرکزند خیالبافی به نفع خودت کن و خیال چیزیه که خودت بافتی و لزوما واقعی نیست ولی به هم به نفعته هم خودت به نفع خودت بباف مثلا بیصدا بگو و بباف من چقدر چهره ی خوشگلی دارم هر زنی بهم پا میده حالا اصلا اینطوری نیست داری خیالبافی میکنی و از شر کسانیکه فکرتو میخونن رها میشی مثلا میگی من چه دستان قوی دارم میتونم صخره رو با دستام بشکنم و با سرعت ۸۵ کیلومتر بر ساعت میتونم بدوم و چهارمتر میپرم هوا و البته من این خیالبافی هایی که گفتم پاستوریزه و برای بچه ها بود خلاصه خیالبافی بزرگسالان خعلی فرق داره!! و میتونه جنایی باشه که بترسند میتونه جنسی باشه که تسلیمت شن و خلاصه باید فکر کرد و خیال ساخت و خیال یعنی واقعی نیست و به نفع خودت بساز!!
قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ
گفت: ای پروردگار من حال که به کیفر سجده نکردنم مرا به راه شر و فساد انداختی، من هم یقیناً [همه کارهای زشت را] در زمین برای آنان زیبا جلوه میدهم [تا ارتکاب زشتیها برای آنان آسان شود] و مسلماً همه را به راه شر و فساد میبرم. (۳۹)
حجر - 39
قرآن مبین
سلام داشتم قلیون میکشیدم و بازی و دود و قرآن میخوندم و روش جدیدی یاد گرفتم که تو دلم میگم وقتی به اندامم نگاه میکنم و بازی میکنم میگم مثلا عزیزم چیزتو بهم نشون بده و خلاصه اندامشو میخام ببینم و وقتی در ذهن دیدم بیشتر حال میکنم و خوشم میاد و آب عشق میریزم که وقتی دیدم میگم عزیزم میخام بکنمت و حامله ت کنم خلاصه یهو رسیدم به این آیه و نکته ای خاص داشت که نتونستم ازش بگذرم و بیحال شدم و به زنها نتونستم فکر کنم و باید نکته رو بگم اینکه زمانیکه خدا شیطان رو از مقامش عزل میکنه و سجده نمیکنه ابلیس بر آدم یه حرفی میزنه که نکته داره و اینه که میگه به خدا که در زمین برای انسان ها همه چیز رو زیبا جلوه میدم مثلا کارهای زشت و فساد و دنیارو ببنید حالا گذشته از کاری که شیطان میکنه و دنیارو بچشم ما بهشت کرده اینکه میگه در زمین ولی هنوز بعد از سجده نکردن آدم علیه السلام در بهشت بوده لذا فرشته و شیطان و همه میدونستند که آدم به روی زمین خواهد اومد و جنسش از خاکه و نسل بشر در زمین زندگی خواهد کرد و تقصیری نداشته آدم که در بهشت میوه ممنوعه خورده و الان نسل ما بر روی زمینه لذا بعد که میخوره و پشیمان میشه پیامبر میشه حضرت آدم و توبه و کلی گریه میکنه ولی ما هم بی انصاف نباشیم که بگیم ما باید در بهشت باشیم و تقصیر بابامونه و برنامه و تقدیر همین بوده که روی زمین زندگی کنیم اول!
سلام آدم گاهی یه نکته ای چیزی میبینه مخصوصا در دنیای مجازی مثلا رو گوشی یا تلوزیون و حالا چیزی یاد میگیره یا فهمش زیاد میشه یا هدایت میشه و راهی و امیدی براش باز میشه که من هیچ وقت قدردان این نعمت بزرگ نبودم که خدا و بندگان منو راهنمایی و هدایت کردن و از طرف یا از خدا تشکر نکردم که خدایا شکرت که راهی فهمی چیزی یاد گرفتم و هدایت شدم و مدعیانه انگار حقم بوده و طلبکارانه و سرکشانه جلو اومدم درحالیکه اگر قدردان و شکر میکردم بیشتر هدایت میشدم و عقل و فهمم بالا میرفت ولی انتظار دارم راه رو پیدا کنم درحالیکه شکرش رو نمیکنم حالا همش ترفند مادی نیست که مثلا با نوشابه و جوش شیرین و اینا بلکه هدایت خدا که مثلا یه بازیگر یا مجری یه حرفی میزنه که حقه یا یک راه جدید و روش رو نشون میده که برام جالبه ولی هیچ وقت دعاشون نکردم و در جهالتم باقی موندم!! لذا کمتر سخنرانی بزرگان رو گوش میدم چون حقشون رو پرداخت نکردم و محروم شدم از معارف و دین و عقب موندم از حق و معرفت!
وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَابًا مِنَ السَّمَآءِ فَظَلُّوا فِیهِ یَعْرُجُونَ
و اگر [برای دریافت حقایق ومعارف] دری از آسمان به روی آنان بگشاییم، که همواره از آن بالا روند. (۱۴)
حجر - 14
قرآن مبین
لَقَالُوٓا إِنَّمَا سُکِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ
باز خواهند گفت: یقیناً ما چشمبندی شدهایم، بلکه گروهی جادو شده هستیم. (۱۵)
حجر - 15
قرآن مبین
سلام خب داشتم قلیون میکشیدم و حال میکردم و قرآن میخوندم و چندتا زن رو مخم اومد و وقتی به خودم نیگاه میکردم رو مبل و صندلی از زنها میخواستم چیزی و یا حرف عاشقانه میزدم و یه زن جدید بود که نگرانم بود و کلی حال کردم تا به این دو آیه رسیدم آخرش و نتونستم دیگه به زنها فکر کنم و بیحال شدم
ببنید خدا میگه اکه اگه دری از آسمون باز کنیم که اینها یعنی مجرمان بالا بروند و مثلا آسمون هفتم تا اول و فضا و ملکوت رو مشاهده بکنن بعد این مجرمان باور و ایمان نمیارند و میگن چشم بندی بود و ما جادو شدیم خب این حالت برای کیا و چه موقع پیش میاد یکیش در خوابه که بریم برزخ و یکیش دقیقا الان داره در برنامه زندگی پس از زندگی نشون میده که نه ما باور کردیم و نه حرفاشون برامون حجت شد و گفتیم اینا توهم زدن و خیلیا هم هستن تجربه مرگ داشتن ولی هیچی نمیگن و باور نمیکنن لذا شاید اصلا مجرمانی که باور نمیکنن عروج نکنن به آسمان بعد از تجربه مرگ چون گفته (لو) و شاید فقط به کسانی نشون بدن تجربه مرگ رو که خوبی هایی دارند و به ایمانشون اضافه بشه لذا خیلیا این برنامه رو دیدن و دنبال نکردن و براشون مهم ترین عامل که معاد باشه اهمیت نداشت و حتی دشمن شدند و مجرمند و میگن اینا توهمی اند و دشمنی میکنن با دیدن برنامه ی دکتر موزون و یقین ندارند و سست عنصر و سست ایمانند و براشون مهم نیست برنامه ی به این مهمی که شب های ماه رمضان از شبکه ۴ پخش میشه لذا من برنامه ی پرطرفدار محفل رو نگاه نمیکردم قبل از افطار و مینشستم این برنامه رو میدیدم و برام جالب بود گرچه منم یقین بالایی ندارم! خلاصه عروج اینا به آسمان بیشتر توسط یک تونل هست که برای روحشون باز میشه و واقعی ایست اینا و ما الان میفهمیم خدا زمان پیغمبر از کجا میگفت!!
از انس بن مالک رضی الله عنه روایت است که می گوید: رسول الله صلی الله علیه وسلم به خانه ی ما آمد و خواب نیمروزی خود را نزد ما گذراند. هنگامی که خوابید، عرق کرد. پس مادرم شیشه ای آورد و شروع به جمع کردن عرق ها نمود. رسول الله صلی الله علیه وسلم بیدار شد و فرمود: «یَا أُمَّ سُلَیْمٍ، مَا هَذَا الَّذِی تَصْنَعِینَ؟» «ای ام سُلیم، این چه کاری است؟». ام سُلیم گفت: این عرق شماست، آن را در عطرهای مان قرار می دهیم که بهترین خوشبویی است.
[صحیح است] - [به روایت مسلم]
شرح
انس بن مالک رضی الله عنه حکایت می کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم به خانه ی آنها می رود و به وقت خواب نیمروزی نزد آنان می خوابد؛ لذا مادر انس ظرفی شیشه ای آورده و عرق رسول الله صلی الله علیه وسلم را در آن جمع می کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم بیدار می شود و از او می پرسد با عرق ایشان چه می کند؛ و مادر انس خبر می دهد که عرق ایشان را با خوشبویی هایی که استفاده می کنند، مخلوط می کند چون عرق ایشان بهترین خوشبویی است
سلام من چند روز پیش که در مورد آیات پیامبر و زنانش مینوشتم براتون معلوم شد اولا پیامبر با زن های مختلف بوده حالا میگن ۱۳ تا زن داشتن یا پانزده تا و تا پنجاه و پنج سالگی یک زن داشته نمیدونم و استثنا بوده وگرنه ما مسلمانان بجز صیغه حق داریم چهار زن بگیرم دوما پیامبر (ص) از همه زنان خوشش نمیومده و وظیفه الهی طبق آیات نداشته که با زن مخصوص بخوابه و خدا دستور داده با هرکدوم از زنهات میخوای باش و اختیار دست خودت و سوما و سوما نکته اینجاست که پیامبر از بعضی زنان بدش میومده یهو و فاصله میگرفته و اعراض و فاصله میگرفته که خدا میگه در آیه که اگه دوباره رفتی پیشش عیب نداره مثلا باهاش بخواب لذا ما مسلمونا الگوی ما پیامبر پس اولا در خیال و دور میتونیم با مردها و زن مختلف باشیم و از زنهای مختلف خوشمون بیاد دوما زنهای خیالی و غیر زن خودمون و زن اصلیمون که خیالی و از دور باهشیم نباید ارضا بشیم و مانند پیامبر همیشه عاشق باشیم و هر شب با یک زن باشیم که میاد رو مخ خودش سوما نکته اینه که ما مردان مسلمان معمولا یک زن داریم اگه ازدواج کنیم و الگو پیغمبره لذا امکان سرد شدن روابط بالاست و طلاق گرفتن لذا زنها باید محبت زیاد به مردشون بکنن و نگه ش دارن لذا بیشتر طلاق ها که عاطفی است تقصیر زن هست وگرنه اگه شوهرشو میخواست نه خیانت میکرد نه فاصله میگرفت از زن و هم همیشه بهش میداد مرد لذا این زنه که باید مخ مردشو بزنه و اذیتش نکنه هیچ وقت تا مثل پیامبر ازش فاصله نگیره و دور نشه ازش و باید مراقب باشه و ظاهری هم که شده همیشه جذاب و نو بمونه برای شوهرش ولی شوهر باید ناشناخته باشه برای همسرش و پیشبینی نشه کاراش و تکراری نباشه چهارما خدا به اینکه پیامبر پیش زنها باشه در آیات توجه خاص کرده و موضوع جنسی و گرمی رابطه اساس حل مشکل زن و شوهره و به پیامبر میفرماید ما این زنها رو حلال کردیم برات که حرج و مشکلی نداشته باشیم پس رضایت جنسی خیلی مهمه در اسلام که مرد و زن به خوشبختی میرسند و نمیگم ارضا شدن اصله یا فرزند آوری خوشبختیه بلکه رضایت جنسی که میتونه آب عشق ریختن باشه و محبت و عاشقی و بغل بین مرد و زنش از نزدیک و از دور با عشق ذهنی که اصلا شفاست آب عشق یا می یا باده و هم برای آرایش هم خوردن و درمان توصیه شده که تا عاشق هم نباشند زن و مرد و رو مخ هم نباشند اصلا آب عشقی در کار نیست!!!