یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

ای که به دور کعبه و منکر حیدری / کعبه ولادتگه اوست دور حیدر مگرد

بایگانی

۱۰۵۰ مطلب با موضوع «تفکرات اجتماعی» ثبت شده است

seswa

يكشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۳۶ ق.ظ | علی | ۰ نظر

حیفشه حرومش کنم تو پرشین وبلاگ

خلاصه نگا کن همون حدیثه بود که گفتیم که اگه پرنده ای چرنده ای خزنده ای ذکر خدا رو فراموش کنه شکار میشه و گفتیم موقع فرار از حریف اگه صداش دراومد که هیچ وگرنه شکار میشه همینا رو داشتیم میگفتیم دیگه چون ذکر خداگویی پرنده و چرنده و خزنده و ... با صداشه و ناله اش مثلا میمون ها نگاه کنید چقدر جیغ میکشن و کمتر شکار میشن اصلا حیوانات پرسرو صدا همینطورن و میمرند تا شکار شن حالا این رفتم تو کامپیوتر خواهرم شانسکی پیداش کردم برای فقط شمای عزیز تا ببینی حقیقت رو که صداش بچه خرسه درمیاد و شانس میاره!!!ظاهرا استادشون اینو گذاشته بوده تو پی سیش منم دزدیدمش حالا یا استاده خیلی باحال بوده و از آینده خبر داشته چون ماجرا بر میگرده ظاهرا به عقبتر از نوشته ی مو و خلاصه هنوز در نخوندن وبلاگ

مو و بازدید کم مظلومیم...

http://www.aparat.com/v/184260348236f9554fe9375772ff966e1139

آمدم بزارم بعداز آپلود گفته قبلا بارگزاری شده این ویدیو کاشکی یه اکشنی چیزی میزاشتم اولش با اسم وبلاگ خودم هم مینوشتم توش تا دست هیشکی بهش نرسد...

 

sibe

شنبه, ۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۱۶ ق.ظ | علی | ۰ نظر


ببین تو بسم الله بگو شروع کن همه چیزارو شاید بهت بگن یه یا علی رمزشه از اول یکی هم بسه تا آخر..............................

من آرزوم اینه که یه مردی بیاد با خیال راحت حالا نه از زندگی بلکه به ما فیمینیست ها فحش بده بره خونه ش و هیچی نشه!!!!!!!!!!!

البته ما گفتیم سیاستمون اینه که فعلا فیمینیسم بشیم بسه داره دشمن چه سیاست حالا کار به سیاستشم داریم ولی خوب راه خودمون رو میریم دشمن چه حیله ای داره زود میایم فرضی میجنگیم با هم شمام ممکنه همش فش بدی به مو ولی خوب یه طوری بهت می فهمونن خودشون تو غصه شو نخور بیا جلو پارتی الهی هم داشته باش حرفتو بگو و برو حالا ممکنه من بگم که سیاستم اینه که هر جاییم بخاره بخارونمش و این جن ها فکر میکنن من چه دارم میکنم!!! ولی یادمه سیاست خود جنبه میگفت قبلا که نخوارون شاید دارند کار میکنن برای زیبایی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! بسته به آدمش داره شما که نباید چیزاتو با من بسنجی و سیاست رو ببافی باید خودت سیاست مخصوص و زندگی متقابل خودت رو شما برای خودت داشته باشی و یا علی بگی و شروع کنی شاید جهاد شما خانم بچه داریتون باشه یکی دیگه یه چی دیگه منم همینی که هستم..خودشون کمکت میکنن تو که گفتی یاعلی و شروع کردی به کارت رسیدن نیاز به بافتن چیزی و نسخه نیست من الان شاید باورت نشه مادر بزرگم به ظاهر بی سواده ولی هزار نفر رو حریفه تنهایی رفته بود برای دایم خواستگاری گفته بود یه آبی بخوریم یه شاشی در کنیم (به همین راحتی بریم پی کارمون..)از کسی هم شنیده بوده ها..ولی خوب شنیده ها روزی به درد میخورند مخصوصا اونایی که تو کودکی یاد میگیری از بابا و مامانت

فامیلی شونم (تریاک کاران) هست حالا دیگه خودت حساب کن از من چی درمیاد وقتی از اون همچین آدم در بیاد و عوض هم نکرده فامیلیشو در حالیکه بقیه اشون بجز یه خواهریش همه عوض کردند....................

aaxxa

شنبه, ۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۰۸ ق.ظ | علی | ۰ نظر

ای خدا نیش زنبور را برای کدامین مزاحمان آفریده ای؟ برای ما انسان ها یا به دیگر حیوانات هم نیش میزنه؟؟

slx n

شنبه, ۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۰۳ ق.ظ | علی | ۰ نظر


انقدر نظر تنگ نباشیم نسبت به اینایی که فاسد شدند و اینکاره نیستند شاید البته اینا نزدیکترند.................................میوه ی فاسد هم کاربرد هایی دارد ساخته میشن میشن  مثل لواشک کمپوتی همه خریدارند و میرسند به دست یتیمی گشنه بچه ای لواشک مریضایی کمپوتش شوخی کردم نباید انقدر بدبین بود وگرنه تو انگلیس شما نگاه کن.شما نگاهی به شهر لوس آنجلس  نام تهران بکنید دختری مونده...نمیگم ب که برن خراب بشن مثلا فقر فحشا میاره عذرشه به هر حال ان شالله وضع هممون خوبتر بشه و بچه هامون دست احتیاج پیش هیشکی دراز نکنند!میگن انجیر خشک ساخته شده خاصیتش بیشتره کلا مویز ولی همه ی میوه ها هم هس ولی من علمشو ندارم فردا شما برید عرق درست کنی بدی دست مردم ها!!!!!!!!!!!

skhr4

شنبه, ۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۶ ق.ظ | علی | ۰ نظر

البته من تو اون خونه نگفتم این بچه های سگ ولگرد اباالفضلیا بیان توی تلوزیون جا باز کنن بلکه یه موقعیت بدن که بیان حالا فحششونم بدن برن اتفاقا من گفتم اونجاا که دیگه زنا نباید دلشون بسوزه یا برن تو گج و سیمان و کارای بیرون و داخل رو بسپارن به مردها چون میدونی آخرالزمانه یا هم دیگه از صدا و سیما پاشونو باندازن بیرون و اتفاقا گفتم که تلوزیون مال زناست و دوربین مخصوص زن ساخته شده که بگیره و اینکه اتفاقانش اینجا بود که حالا بسپارن به مردا ببینیم اینا چه میخوان بکنن بدون زن و انفاقانش دیگه اینجا بود که از ضعیف تر هام استفاده کنیم آخه یه موقع بود برای امثال بنده از سست عنصرهای مجری استفاده نمی شد ولی حالا بد نیست از پسرهای زن نما استفاده بشه تا بخندند ازشون و کم کم ضعفشون رفع بشه البته من خود بین نیستم لااقل توی یه برنامه که میشه اینکارو کرد از یه پسر یا دختر ضعیف استفاده کرد که کم کم رو پیدا میکنه و قوی میشه مثل ما پرروی میشود این جنبه ی اعتماد به نفسی عمومی رو زیاد میکنه حالا من به قولا کار به این کارا ندارم میخواستم بگم که اینارو هم داشتم میگفتم آخه تلوزیون اونجا بود دستمال بود آدم میدید حرف میزد!

ko9s

شنبه, ۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۱ ق.ظ | علی | ۰ نظر

حالا نمیگم اجرا بشه خیلی فشار میاره در ضمن زمان و مکان و مشورت زیاد میخواد که حالا که صحبت از اباالفضلیا شد تو همون خونه خالی بودا گفتم  که یه سری بچه هایی که ابالفضلین و توجه نمیشه دارند چاقوکش میشن کفترباز میشن چه میدونم همه که مثل ما تحمل ندارند اینا رو بیارید گفتم هنوز زوده اینا بهشون توجه نمیشه ولی برای ریخت پاش سیما و صدا خیلی خوبه که بیان فقط حرف بزنن تا زندانیشون کنیم جایی برای محافظت و نسلشون مثل بره و ببر نیست که از بین بره همیشه هستند تا زن ندارن خیلی کار میتونن بکنن حالا دیگه بحثش جاش نیست یعنی میخواستم بگم این بحثا هم شده بود صلاح دیدن نیان هنوز برای تشویش ولی اگه طرحی باشه که اجرا نشه یا مشکل بود با استدلال های خاص خودشون همین جوان های 17 18 ساله اباالفضلی باید صحبت کنند خوب ثبت میشه یا خلافش میاد بیاد تا این همه محافظت ازشون بشه!!!!!

حالا اینطور نیست ولی صحبت شد اوضاع بهم خورده موقعیتشم نیست حالا اونایی که تریبون ندارند و احساس مردی میکنن برن تو خیابون یه دادی بزنن که این چه وضعشه بعد مردم جمع میشن اونی زنی هم که حجاب درست مرس نداره میترسه که شاید برای اینه صداش رفته بالا فردا رد نمیشه دیگه از اونحا خلاصه داد و هوار اونایی که تریبون ندارند تو خیابون خیلی مفیده همین که صدا بره بالا نه که خونریزی بشه ها اگه لازم باشه همینطور یه جمله ی امر به معروقی رو که یعنی واقعا هم یعنی نداره ما از این وضع و سامان ناراحتیم یه داد بزن تو خیابون دیگه بچه ها هم باید خواسشون جمع باشه که لو نره که راستای امر به معروف بوده اصن نیازه صدای پسر تو خیابون بالا بره حالا چه شافتک و سوت چه چیزای دیگه برای عاشقی باشه هم بد نیست!!!حالا اینا همشون اباالفضلی نیستند و ممکنه سوتی هم بدن یا بخندند ولی احساس مردانگی میکنن و تریبون هم مثل ما ندارند نه وبلاگ یه داد که میتونی بزنی یه آىه که میتونی بخونی فقط تشویش نشه که گفتم دیگه موقع این بحثا نیست با این وضع که تایرمون پیچید یه طرف دیگه و رفت.اصن همین نون خشکه ای ها هم کارشون برای من لو نرفته با صداهای مختلف!!!

abax

شنبه, ۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۴۸ ق.ظ | علی | ۰ نظر

حالا که موضوع تواضع شد همش که توی کار نیست اول بگم که اون مسخ شدن در غیر اسلام مثلا یهودی هایی که میمون شدند و این باقی موند غیر از اسلام که به حرمت پیغمبر عظیم شان ما بود که آقای فاطمی نیا که فرموده بودند و من نوشتم و  نوشتم پاک شد متاسفانه قسمتیش یعنی خودم اشتباه کردم که اینطوری شد و باید سخنرانی رو گوش میدادین که گذاشتم چون که گفتیم که اینا که مسخ میشن غالبا بعد از سه روز میمرند و تناسل و چی میگن نمیتونن بچه دار بشن و نسل بیافرینند...

خلاصه تواضع بود که یکی مثل حاج محمود خودش اصلا ورزشکاره و کمربند مشکی داره و دان فلان اما من به ایشون کار ندارم باید اولیا حالا من اینارو تو خونه خالیمون گفته بودم قبل از بازداشت باز بگم بد نیست خلاصه باید اولیا بفرستند بچه هاشونو به نظر من به این کلاس های  رزمی و اینا خودشون دست خودشون نیست با چوب بزنند تو سرشون تو بدنشون به حد کافی یکی مثل حاج محمود گفتم دست خودش نیست و ضرب و آهنگش معلوم نیست یعنی برای ما معلوم نیستا برای خودشون مکشوفه حتی اومدیم خودش میدونه چقدر باید بزنه تا این یارو بچه هه کتک خور به بار بیاد من اینارو قبلانم گفته بودم اجرا نمیشه چرا؟ و کم میشه مربی خودش میدونه که چقدر گنهکاره و یا لازمه تا این به فرم بیاد اینم خودش یه تواضع دو طرفه است یه روز یادمه داشتیم با حاج حسن دوست بابام مرد خیلی گلی هست ایشون از کنار همین باشگاه ها رد میشدیم یه مرتبه گفتش که بیاین بریم دوسه تا کله بشکونیم بیایم...شوخی میکردا خدا کنه آخر زن گیرش بیاد آخه مجرده...

sasaq

شنبه, ۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۴۶ ق.ظ | علی | ۰ نظر


حالا که موضوع امنیتی پشت پرده شد بگویما که اگه طرح رو نریزید همونجا پشت پرده روی میز و ننشینید به گفتگو و نگید و محلت نزارید تا طرحتون حل باید بشه مثلا تا یه هفته ی دیگر کار که از من بر نمیاد هیچ از امام زمانتون هم بر نمیادش!!!

طرح ممکنه خیلی پیشرفته نباشه مثلا فلان زن شهید یعنی مادر شهید 40 ماهه نخندیده این باید بخنده تا دل مام شاد بشه(ببین نخند واقعته) خلاصه ممکنه طرخ به این ریزی باشه و امنیتم خدا میده دیگه کار نداریم به این چیزا تاطرخ های خودباوری و جدید و بزرگ که شما روی میز نمیزارید دیگه و صحبتشو نمیکنید تا ما با گوش هفتممون بشنویم و خل کنیم اصلا انگار همه چیز ول شدیه...

گیر که افتادین من میام!!!

توطئن باید در دست طرح باشه در دست تعمیر باشه

lll

شنبه, ۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۳۷ ق.ظ | علی | ۰ نظر

کفرگویی همیشه بوده آدم باید سعی کنه کافر نباشه و نشه من نمی دونم چرا کسی پیدا نمیشه که بگه علم فیزیک کفره و حق نیست آخه دو گرم سیب داریم دو گرم پرتقال هم داریم!!!  ولی جلوی اسلام و مسلمین و خدا وای میسن. میگفت زمین به این صافی ندیدی؟زمین فوتبال مثلا خوب راست میگفت اون اومد گفت زمین کره ای مانند اونم میگن راست میگفت ظاهرا حالا کدومش کفر میگه؟ ما اصن توی بیمارستان که بودم بیکار که ننشستم بحث بود گفتیم اومد پیش امام که چرا قیام نمیکنی گفت برو توی تنور نرفت و بهانه آورد بعد به امام به یه نفر دیگه گفت اون رفت ما سیستم بندی کردیم به قول خودمون فهمیدیم و پرسیدم از یه نفر آگاه اونجا گفتم کدومشون اشتباه کردند؟ گفت دوتاشون بعد یه مکث. حالا شما کاری نداشته باش به اینکارا که ما چگونه از امامامون سواستفاده کردیم برای چی مان و وقت شریفشون رو به باد دادیم و دورشون جمع شدیم اصلا.

ولی حرف ناحق نه ها هر کی یه سیر و سلوکی داره این علوم جدید روانپزشکی شیمی فیزیک که غالبا بر روی تجربیات هست میخواد سیر و سلوک همه را به یه سمت بکشونه چرا چون درونش خدای بزرگ نیست!!!

و یکی از مشکلاتی که برای امام زمان هست همینه که همه مثل هم نیستند البته با اومدنشون باید حل بشه وگرنه جنگ میشه بر سر حق شاید..یا اصلا سیستم کلی نظام تغییر کنه آدما میرن بنزین بزنن پول بگیرند با اثر انگشتشون دریافت میکنن که حالا هم شاید جاهایی باشه ولی میزان دریافتی هست که اشتباهه اونجا میزان داره برای هرکس حساب داره بر اساس کردارش اثر انگشتش حساب داره حساب بنزین مثلا.

del

شنبه, ۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۳۴ ق.ظ | علی | ۰ نظر

در بحث رسانه ای شدن یه چیزایی جا موند همش که اخبار نیست...گیر ما تو این چیزا نیست مثلا رقص مردان که همه یاد بگیرند از تو رسانه آخه یه بخش رسانه همین فیلم و تلوزیونه دیگه مثلا رقص برره ای انفدر مهم نبود تا مردم ارش پیروی وتقلید کنن خوب بالاخره از آهاد مردم این رقص رو پیدا کرده بودند خودشون که نساخته بودند و این شد که با پخش همگانی جلوی هر چه بیشتر این نوع رقص در بین خود سازنده ی مردمی گرفته شد و به نوعی با رسانه ای شدنش این رفتار کند شد رقص های دیگر مردان در سیما هم همینطور هست حالا رقص ممکنه یه نوع حرکت جلف باشه ولی بقیه نقوش و ساختن فیلم از روی کشفیات به ضرر تموم میشه بزار به جای تقلید، خودشون به این حد برسند و رشد کنن شما هم حرکات بد رو نمایش میدادی با این اوضاع بیتر بود!

انگار اگه خیلی از این نمایشات کشفیانی رو نبینه عقب مونده یا ناکام مرده.

یا اروپا است اینجا به یارو میگن آخرین آرزوت چیه میگه که یه عملی بکنم که تو کتاب چیه گیتس (همون) ثبت شه!!!!!!!!! حالا به هر قیمتی که شده..

 

irru

جمعه, ۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۱۵ ق.ظ | علی | ۰ نظر

تا آدم ناتوانه یا بچه است حرف دل براش میسازن ولی چه فرفی میکنه که وقتی خرف دلت به دست نااهل حالا اهلشم بیافته کار شیطون نباشه لذا آدم باید مثل اون بود که میگفتم نوی کودکی آیا میتونم شعر غمگین رو غمگین تر بخونم مثل همون باید قدرت مانور داشته باشه و صدای لوک خوشناس گرفته تا چیزای دیگه رو بتونه با دل در بیازه دلی که لااله الا الله رو نمیتونه درست بگه خدا قبول میکنه ولی شما که مدعی هستید رو نه خلاصه شیطون هست و ما منکر این نیستیم که دستگاهی ساخته شده باشه که صدای دل انسان رو بخونه لذا همش میگفتند که فکر نکن فکر نکن هنوزم آیا کسی میگوید وقتی به جای (جان) آدمی فکر می کنند هم واگذارشان به خیالات خام خویش...حالاصدای خودش با دلش یکی هست؟هرگز هرگز...

dad

جمعه, ۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۰۹ ق.ظ | علی | ۰ نظر

مو نه اینکه چیز همون ارتباطات اجتماعیم خوب نیست همیطوری یه چیزی میگم برای شما که آقا موقعی میشه درست کار کرد درست وارد اجتماع شد که نیازی به حرف زدن نباشه و مردم همو بفهمند منظورات و مکروهات و همه چیز...بعد اون وقت که زبانم رو نخوام بچرخونم تا حرف بزنم خوبه برم سر کار نه فقط برای اینکه این زبان ضایع شدنی باز شه و مدام ضایعم کنه نه برای اینکه خودم فهمم بیشتر بشه هم.

و اینو بهت بگم وقتی رسیدی یا فکر کردی که دیگه حرف نزنم یا کمتر بگم دیگه استخاره نکن لازم نیست قبول کن یا به قول یارو خفه شو.نه که با پدر و مادر و دوستات ها همینطوری چرت و پلاهاتو میگویم.

 

jer

جمعه, ۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۰۷ ق.ظ | علی | ۰ نظر


ماحالا یه گهی خوردیم انقلاب شد باید راهشو ادامه میدادیم من حقیقتا نمی دونم انقلاب که شد امام چرا فرمودند که توی دهن این دولت میزنم هنوز که دولت نبود شاید منظور همین بود که اگه هنوز میخواین مثل غرب رابطه برقرار کنید و سیستم مجلس حالا خبرگان که خبره ولی دولت و از این حرفا تو دهنی میزنیم ما هر  کی باشه سیستم خرابه چون غربیه حالا چند نفر حاضرند پشت سر رئیس جمهور ما نماز اقامه کنند؟ باید بکنند دیگه چون خلفای عباسی همشون که ادعاشون میشد نمازم میخوندند مردم پشت سرشون تو  همین سریاله مثلا.

و من اینو بگم که ما مجالسی داریم چه قضایی چه به عنوان نام امام زمانی و سربازشو از این حرفا که صد مرتبه بالاتر از این مجلس درپیت هست که معلوم نیست چی ازش در میاد همین مجلسه هم زیر نظر همین مجالس ماست...

 

gir

جمعه, ۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۰۴ ق.ظ | علی | ۰ نظر

یکی از مطالب دیگه ی که زمزمه میکردن در اصطلاح شما تنهایی و به دور از خانه همونطور که میدونید شاید همین مسئله ی اطلاعاته که باید یه خورده هم بیشتر فکر و احتیاط کنم که آقا من به جز یه دوستیم ندیدم کسی بگه من بچه ی حفاظت اطلاعاتم اینترنت که من حتی ندیدمش اسمشم حمید بود کلی هم فشش میدادن از خارج حالام آپ نمیکنه خبری ازش ندارم!!!مثلا این حالا من خودمو چسبوندم به دوستی او با من ولی حالا شما نگاه این همه نیروی انتظامی کارمند دولت بیشتر در سابق جن و روح و ارواح همه چی اینا یعنی قسمتی از کارشون به یکدیگر ربط ندارد که نباشند! پس میشه یه ارتش 20 میلیونی حالا هر چی بخوان یه عده فقط فرم پرم کنند و پرونده بنویسند و خودشونو نشونم بدن یا ندن ما که حقوق نمیگیریم مثلا از دولت پس نیستیم؟

بعد دیگه همین دیگه تا خودش نفهمه که کیه حفاظت اطلاعاتی نیست خودش که سرباز گمنام شد یهو میاد جلو دست خودشم نیست کارهای ما رو درست میکرد یهو میرفت شاید اصن دکتر هم باشه ها ولی همینه دیگه با لبوس مختلف اندامی...

اصن همین بازیگرا که به صورت گزینشی

اصن من تا یه مدتی هی می نوشتم میگفتم چرا از اداره اطلاعات هیشکی نمیاد یه کلوم بشینیم حرف بزنیم یعنی اقدر محبووب نشدم!!!من حالا نه ها مبگفتم یه مامور سی آی ای حالا اذیت نکن اداره ی اطلاعات چه شکلیه اصن؟ خلاصه عقل که میگن نباشه جان در خطره حالا میگم شاید شبیه مامور برق باشه!و من همینطور راه خودمو میرفتیم اونا به من شک منم.

چی میشد؟ هی گناه روی هم و اشتباهات مکرر مو اقلم یه نامه بدستم نرسید که فردا اینو بگو حله...نامه  ی ظاهری چون میدونی دید ما ظاهریه ای خدا منو بکش

حالا برو تخت سینه ی مردم بگو  من اطلاعاتیم البته کارتشو هم نشون بده وگرنه بهت میخندن این مده این کار تو؟

خلاصه شاید به بابام سفارش بدم یه کارتی درست کنه کارم بیرون به مشکل خوورد الحمدالله تا حالا نخورده شاید همه منو بشناسند ولی اگه طوری  شد یه چی داشته باشیم شایدم به کسی نگیا که بگیرنمون خودم یه کارت دیگه ی مثلا کاراته ای تکواندویی نشون دادم گفتم به نام قانون من مامور دولتم.

یه سوالاتی می پرسیا نه بابا قسمتیش بی اعتنایی بود بقیه اش بازی با من بود.شایدتم برعکس...

 

JOY

جمعه, ۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۲۵ ق.ظ | علی | ۰ نظر


چی میگی...چی چی داشتم دیگه میگفتم که کارمون به اون تبیمارستانه کشید همین حرفا دیگه........

اوایل جنگ که تموم شد چه قدر امید بود که امام زمان ظهور کنه چقدر مردم خوشحال که شهید نشدند مثلانا خلاصه همه دست کف به تعجب خوب نذاشتین دیگه کافیه بریم ببینیم چه فیلم هایی رو اون موقع ها مجبور شدیم نشون ملت بدیم و چه خط رهبری رو عوض کردن و از این حروف............

خلاصه جنگ تمام شد مرد یا زن چه نقاشی هایی میکشیدند یه گلدون یه گلاب چند تا گل سرخ یه پوتین یه چندتا پوکه چقدر عاشقانه نه برای پولشم من که این نقاشیا نه میتونم نه استعدادشو دارم نه عاشقم که بتونم ولی این ها رو نابود کردیم چه پارچه هایی با اون خطوط نورانی تبریک میگفتند عید باسعادت تولد عالی رو اصن این چیزا گم شد از دست یه سری حسود من.

حالا صد سال سیاه میتونن مثل این نقاش های ایرانی انیماتورهای خوب ایرانی بکشند و درست کنند؟ مام مثل اونا نمیتونیم هر کی یه سیری داره دیگه اثرای منو هم ببینی ممکنه 4 تا فحش بیشترم بدی اصلا همش به کاغذ و مداد و امکانات نیست مگه ما با امکانات از عراق نباختیم؟؟؟

 

QSDA

جمعه, ۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۷ ق.ظ | علی | ۰ نظر

آره من دیونه م آره دیگه بدتر بیتر از این که نمیشه

خلاصه ما هنوز سر موضع خودمون هستیم و منتظریم سفیانی حوری های خودش را با چتر نژاد از سرزمینی دور چه اسرائیل و چه آمریکا و چه اروپای شرقی بر سر مفسدان فی الارض ایران و ما بفرستد تا ما مردان اگر به خیابان کارمان بنداست و اگر حدیث است که مردها زمان سفیانی بیرون نیایند که بر زنان عیبی ندارد درست این حرفا ولی باید فله ای اینها درست بشه نه که طرف زنشو بفرسته خودش تنها توی مغازه ی لوازم خانگی فروشی خودش بشینه تو خانه نه باید همه با هم تصمیم بگیریم آدم باشیم بلکه هم وگرنه  سوقصد و ظن و رفتار از این سو ها بیشترتر به پیش میره.همین دیگه ما سر آمادگی خودمون هستیم و میگیم اگه قرار باشه که همه گناه کنند تویم میکنی؟ خوب همه دارن میکنن دیگه...

و در چنین شرایطی اگه قرار باشه زن های لخت یا مردهای لخت آموزش دیده در آزمایشگاه ها و زنادین فرود آیند اگر زن ها نظامی یا انتظامی ما کاری از پیش نبرند سگ ها ولگرد بلند چه کنن خوب اینا رو که  دیگه نمیشه درست کرد اینا حیوان شده اند توی آزمایشگاه ما هم حسینه داریم در مقابل یه طرف زن نشسته یه طرف مرد بینمون شکر خدا فاصله است بله بله بله وای از اون لحظه حالا چه بمب بزارن که سید بره ببینه که طرف اومده زنیکه راحت مجله اش رو برداشته در این قیر و داد بمب گزاری و رفته اینم از سیدمان که تنهاش گذاشتن موقع بمب گزاری حسینه ی سید الشهدا از ما چه انتظاری است که بر مسند بزرگان تکیه زنیم چی گفتم اصلا...

خلاصه سگ های ولگرد هوامونو دارند اینم یکی دیگر اندر مزاید سگ ولگرد که ما نمی دونستیم و در نظر نداشتیم و باید احترامشون رو نگه داریم خودشون خوب میدونن وگرنه یخ نایلون هم انداختی روی سر این حوریان زشت صفت بعد میخوای چه کارش کنی؟؟؟اینا دیونن منتظر فرصت ماشاالله ماشالله خودمو میگم جوان های ما با این ائمه جمغه  که انقدر اوصیکمتون کردن به تقوا داره تقوا میباره ها تو خانه شم ببینه یه همچین چیزی شده پا میشه میگه بریم گشتی بزنیم حالا دور یا نزدیک پدر و مادر بیرون.ما گفته بودیم که منتظر همچین صحنه های حوری صفت باشین هشدارشو داده بوده ایم هم که این شد خوشبختانه...

 

xgef

پنجشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۲۱ ب.ظ | علی | ۰ نظر

معذرتم نمیخواهما ولی شما سگ شناس هم نیستین اگه مام بگیم مثل علی (ع)  آدمیم جهل مرکب و از این حرفا بابا سگ خوب داریم کی اصن از سگ بی؟ من دوباره باید رشته ی سگ شناسی.بابا منم سگ ندارم کی از خودم بیتر شما هی طرف رو اسیرش میکنین بابا سگ باید ولگرد باشه سگی را تکه نانی.

یه کاری میکنین توی گوشتش سوزن خیاطی؟نه بابا اصن باید سگ چی بخوره علفم میخوره توی بیابونا چه کسی روزیشو میده خوب ارزشش بالاتر از ما که همینم میخوره گوشت خودت بهش میدی وگرنه بی میل هم باشه با یه تکه نون هم راضی میشه خودتون پدرشو در میارید بدبخت بیچاره زود صاحبیش میشید خوب دوست داره بره ولگرد باشه سگ ولگرد صاحبش امام زمانه حالا یکی دوست داره آهو باشه امام رضا ضامنش بشه یکی اسب بالاخره آدم نیست اینجوریا.

jkh

چهارشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۲۲ ق.ظ | علی | ۰ نظر

هم الان رفته بوده ام در سایت سمتخدا.آی آر برای فضولی در مورد شیطان چیزی خوانده یوم که خوب نباشد خلاصه اینکه شما در نظر بگیر شیطون تو گوشت چیزی خوب اگه تقواداشتی میفهمی جه نوع خطوری شیطان هم آخه از بمب صوتی مو سواستفاده های فراگیر میکنه برای اذیت مو و جنبه های نفسانی که کاری نداریم خلاصه تقوا داشتی که داشتی ایمان بود که بود ولی اگه مثل مو بودی چه مو اگه صدای یه آدم بشنووم تو گوشوم شاید حدس بزنوم که شیطان داره وسوسه میکنه ولی نه مو ملکوتیوم بیشتر و اینجا ها چی نداره شیطون پیدا شه خلاصه میگوم بله خیره ان شاالله حالا پیروی میکنوم یا نه بحث جداست اون اوایل بعد از گریه و توبه و توسل به امام حسین و کسب حاله نور توی اول دبیرستان و ارتکاب به گناه دیگه بدبین شدم به آدم و خالق و دیگه لج کردوما و حرف گوش ندادوم تا اینکه مجبور به توبه ی بعد از گناه بعدی شوم یا مجبور به حرف زدنی بشوم که اصن دست خودم نبوده باشه و چه شد؟ کلی از حرفای شما رو پس زدم به عنوان اینکه مو با شمایا کاری نداروم والبته سیستم قوی است اما بدبین بودوم به شیطان و از این خطورات نا سلامتی مزه ی محبت چشیده بودم یعنی و دیگه نشد برسیم به اون حال اولیه زدیم تو جاده خاکی و حراب کردن افکار عمومی مردم و از این کارا و اینکاره شدیم و رسید اینجا پس تا میتونید توبه کنید اگه گناه کردی نوجوان جوان گوش بده توبه نکردی شاید دیگه نتونستی مثل اولش شاید دیگه بدنت نلرزه اشک نیاد و به همون نقطه نرسی دیگر شاید اصن راهت عوض شد دیگر گناه شد عیب نداره راه هست برگرد شیطون وسوسه کرد قوت زیاده خوب بعد فرشته ها  یا شایدتم جنونی که شاهد تا آخر گناهتن متاسفانه ی بدش اینجاشو میگم مهمه که شاهد بودن دیگه و گناتو دیدن و میخواهند شهادت میدن و پارتی دارن و شناختند که چه نوع آدمی ای و قوی هستند و تو کوچک و نورسیده در مقابل آن ها و خداوند همچنین و خدا مهربونتره و ازاین حرفا میرسه بدینجا!!!و حالا هنوز شناسایی نشده یه طرف کیه بچه هه که میخواد بیاد و اولشه و خدا اگه ببخشه دیگه در نظر نمیگریه  گناه رو ولی اینا دیدنو ثبتش کردند رمال ها ، رماول بازی بازی با خدا هم ه؟(کلا سیستم خرابه اون وقتش حالا در مورد من به رحمتش...دیگه چه فرقی میکنه الان بروم اصلا..)وبه دنبال یکی میگردن نشونشم دادندو بعضیا و ترجیحا قراین میگه باید پاک باشه طرفه یو... باشه و یکی مخصوص کیه هو جلب اعتمادشون از دست رفتیده بودیه هو خراب شده بودیه و باید شروع میکردمیه چون دوروبرم شلوق بودیه هو از این حرفا ....مویوم کلاس اول و موقع شرم و گیر دادن با گناهان... (شرایط رو درنظر داشته باش چگوونگی بوده برام)...اگه اوایل باشه اینکاره نشده باشی و گناه آلوده میان میگن توبه کن گریه کن گریت میاندازن اونجا یه وقت نیای مثل من بگی خودم میخوام با پای خودم برسم به خدا گریه تو بکن بزار خلاص بشی کاروو تمام کن دلت برای خودت بسوزه کار خودتو بساز خودتو اصلاح کن از خودت شروع کن توبه اگه افتاد عقب کارت لنگه و سختر از همه توبه نصوح یعنی سختر از انجام گناهت بله هر گناهی از جمله شهوات الله...

حالا داره ماه رمضون میرسه وقت برای اصلاح شدن و همه کارت هس تازه مو یک نور کمی از امام حسین(ع) در خواست نمودم و توسل کردم دادند اینطوری شد که نتوستم همیرو هم تحمل کنم و خوشم بوده یوم حالا این این و نمیدونم اشتباها خواستم کار کی بود اصلا؟؟ کی میخواست اینطوری بشه خدا میدونه کی توی دلم بود اون زمان و چه شد و کجا اومدیم اصن...تو نخواه....بهترشو بخواه بعدم اینطوری توجیه کرده بودم که دیگه گناه میکن یا امام حسین(ع) محبتو به هر دلیلی که خواسته بودم و اون نور کم رو دادند و خوش شدم ولی بعدا اینجور توجیه کردم که میخوام برای تو یا حسین(ع) بنالم؟گریه کنم و شد نمیدونم اشتباه بوده یه است یا خیر.. رسیدیم به کجا؟ به پوچی حالا دیگه همون اشک رو هم ندارم و سنگ دل و کار به جایی رسیده که عالم و آدم به جای خنده!...

حالا موضوع شیاطین بوده ببین چی شد کجا رفتیم...مو خودوم در ضمن بگویوم که از همین شیطان هم شروع کردم روشون کارهایی کردند و قرار داد و از حروف با وبلاگدهی ها و تبادل لینک...مو خودم میخواستوم اینه بگویوم که در حال حاظر که ایمان و تقوایی نمانده است برایوم اگه صدایی بشنوم و ندونم کیه؟ کیه؟ شده کمتر شک کنم بلکه عمل میکنم بش و مانند قبل نیستوم چون بعد یه مدتی که اون وضع بی محلاتی رو داشتم و دوستام به قلت رسانیده شدند و کم گشتند چه شد؟ مو تنهای تنهای منفور الی الله شده یوم و حالا عوض گردیدوم و اعتماد می کنم چون راهشو طی کردم و بنی بشر فهمید که مو چیزی در آستین داروم که کس دیگه ی نداره جلب اعتماد عمومی مردم عالم مهمه بالاخره و دیگه حالا یعنی مثلا کوتاه اومدیم و آمده ی پذیرش گول و حیله شما ها الی الله هستیم منتظرتیم خلاصه یه چی میگم به هیشکی نگو خیلی دوست دارم همین دیگه؟ الان ضعیف شده یوم یکی یه فش بده انتظار نداشته باشیم حالا فش نه یه حرکت ناخوشایند بکنه بدم میاد ازش میگم با مویم ه؟ و شدم مثل شما شمام مثل مو نشی یه وقت اینا همش حاله که آدم میرسه بش و دست خودش نیست که چه شود و زیاد کفر نگم اینکه باید آدم شد..بز بز ..

afe

چهارشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۶ ق.ظ | علی | ۰ نظر

اولا اینکه مو هر وقتی که دیدوم که برای خودم یک آدمی شده ام یا دیگه باید ازم حساب ببرند و حرفمو گوش کنند گرفته تا.....خلاصه یک انسانی متفکرم حالا نمیگوم عارف نه خلاصه به یه جایی رسیده یوم و مغرور شدیم بالخره خداوند هدایتم نکرد و ولم کرد بیشتر اوقات یا خودم برم جلوتر و مو هم فقط جلوی پامو می دیدم خلاصه ول شدیم تا خودمون بریم خودمون هم رفتیم تا سرمون به سنگ خورد ان شاالله ولی میگن تواضع داشته باش تا الهام برات نازل شه.سرتو بانداز پایین ما یه کودک جاهلی حالا خودمو میگم مو بیش از این نیستوم درسه یه مدتی یک حرفایی میزدوم و به خاطر همینام بود که غرور مو رو کشت اما باید از این پله و نردبان که به جایی وصل نیست و جایی نمیرسی بیایوم پایین تر چون خطرناکه نردبان باید به دیواری چیزی وصل باشه نه که همینطوری به هوا و آسمان خلاصه اگه روزی خواستی مو رو خراب کنی مو رو یک آدم بزرگی بدون و بهم تلقین کن خوب؟؟

دویما مو امروز داشتوم به یک چیزای دیگری فکر می کردوم مهم نیست اما بلخره.

اینکه هر انسانی بالخره مردگراست یا زن گرایه. خوب بیشتر توضیح میدوم که یعنی چه منظوروم چیه ولی معلومه که زن ها بیشتر مردگرایند و مردها هم زن گرا این طبیعیه و برای همین ازدواج می کنیم.حالا تا بیشتر بازش نکردم بگم که منظورم اینه که هدفشون تو دل نه یه چی دگه میخواستوم بگوم که بالاخره توی دل گرایش به مرد داره یا زن طرف یعنی کیرو میبینه؟

خوب ممکنه بگی توسلات ما بیشتر به امامان مرده ولی نه اینطوری هم نیست همیشه خلاصه زنا اخلاق مردانه رو دوست دارند ولی مردها چی؟ برای کی کار میکنون آهان یادم اومد اون کلمه منظورم این بود که اسیر کی هستن آدما و دلشون به سمت یه مرد با مردانگی خاص خودشه یا یه زن؟ داشتم میگفتم زن ها اخلاق زنانگی دارند درسته ولی اخلاق مردان رو بیشتر دوست دارن حالا من نمیگویم که ادای مرد ها رو در میارن یا نه و از این حرفا نه کار به این کارا ندارم حس دوستی رو بیان میکنم ولی شما نگاه کنید اکثر مردها هم دید درونشون و اسارتشون به سمت زن هاست مخصوصا توی این دوره زمونه اصلا مردانگی انگار نیست هستا ولی وقتی مرده داره کاراش رو از دید یه زن میبینه و ریاکاره بالخره چه میشه کرد؟ البته مردا میرن به بهشت که با حوری زن ازدواج کنند درسته و بالعکس و بهشتم که حالام برپاست اساسش. ولی مردانگی چه میشه پس؟؟ دید مردانگی گم میشه.خوب این همه چرت و پلا گفتم که چی؟؟ هیچی به خودت بنگری ببینی اگه هنوز مثلا ازدواج نکردی و پسری حالا مردی و نگاهت بیشتر به یک مردی است و الگوت رفتار فلان مرده یا نه دیده شدن از طرف زن هاست یا اگه زنی فلان زن خوبه الگویت یا نه دیده شدن 24 ساعت توسط مردهاست حالا اگه ازدواج نکردی همینه مسئله حالا من نمیدونم 100% چیه مسئله که زن میگرند و عوض میشن یا نه بالخره و خوبه یا نه این هم هست و بالخره میرسند به هدف یا نه چی میشه یا نه ه ه

123d

چهارشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۱ ق.ظ | علی | ۰ نظر

اولا یادومه هم چند پست پیش حالا نمدونم چند تا اما گفتوم که گارد نگیرید و دنبال یک کلمه ای میگشتوم همین که موضع نگیرید در مقابل مو ، نه هم بی خیال باشید بلکه برام دعا کنید مو هم قرار نیست چیز موهمی (مهمی) هم بگوم نه هم فرشته ها صف کشیدن دم خونمون و فضا سنگین باشه و مو نا راحت نه هم داروم داد میزنوم وضعیت اگه بخوام بگوم زرده حالا نمیگویوم عادی (خوب که خوب) خلاصه مو داروم زندگی خودوم میکنوم و کاری هم داروم نه که نداروم به دوروبروم اما نه نگاه شک دار و دخالت جوی و فریاد کش شایدم پیش بیاد ولی حالا فعلا اینیم دیگه این از وضع مو باشه. خوب شما توجه داشته باش دعا که برا مو نمیکنن فرشته ها جمع بشن بعد یه تو سری خور نا امید گنهکاری رو بخوان هدایت که نه باندازن جلو در شرایطی که هیچکسی جرات نداره حرف بزنه مو بیام برای شما مثلا حرف بزنوم خوب حالا بگذریم ما دوتا با هم حرف می زنیم و تو به من سر میزنی خوب این وسط کسی نباید استراق سمع کنه (اینم خوب؟) خوب خلاصه اینکه مو فکر زندگی خودمم و کاری هم ندارم و منشا فکری من بر میگرده به زندگی و جامعه ی خودم بعد نیان چیزی بگینا که فلانه بسانه ها نه. حالا مثال می زنم:

یه چند روزیه دارم نهج البلاغه حفظ میکنم حالا اینو بگم که نری ببافی برای خودت که دستورالعملیه و این دیگه با فرشته ها ارتباط داره و از این حرفا حالا که اینطور شد منشاشو بگم که داشتم کتب شهید مطهری رو میخوندم (آقا فحش نده) خلاصه  رسیدم توی یه کتابش به اینکه بعضی ها بودن که نهج البلاغه از حفظ میکردن و مثلا 100 تا خطبه حفظ بودن و این شد و اون شد. خوب حالا من هنوز 2 صفحه رو حفظ نکردم اما نری بعدا بگی این خبریه ها نیست والا بالا نه بابا خبری نیست خدا هدایتمون کنه. این همه صغری کبری بافتم که بگم باید از خودمون شروع کنیم این یک دو هم اینکه چی میخواستم بگم؟ حالا ولش کن گفتم دیگه.

خوب حالا همه چیز و دید و ازینا فرو نشست حالا بگم، داشتیم میگفتیم نهج البلاغه رو شروع کردیم به خوندن خلاصه اینبار بر خلاف بارهای دیگه که به حفظیاتم شک داشتم وبعدم میومد که درس هامو به زور حفظ کنم و میگفتم درس میخونم اما ذهنم قوی نیست برای حفظ کردن و خلاصه  اینکه میگفتم من به زور چیزی از حفظ نمی کنم مخصوصا اگه برای یه آدمی باشه نه خودم یا خدا.درست گفتی میخوام در مورد سیستم غلط مدرسه ها گرفته تا دانشگاه صحبت نمایوم (دیدی که منشا خاصی هم نداشت، موضع هم قرار شد نگیرید در مقابل من تنها) خلاصه هر چی فکرش میکنم با توجه به افکار چند بعدیم اینکه سیستم خواندن ما سیستمی غلطه.چرا؟؟ حالا باز می کنم بزارید......

اولا سیستم میگه باید از حفظ کنی این زور غلطه بده یعنی هر کی از اول دبستان خاطره خوشی و معلم خوبی و ممارست و تمرین و تمرکز خوبی داشت در حفظ این تو سیستم ما چی بگم؟ نجات پیدا میکنه خوبه؟؟ نه بزار بیام جلوتر اونو ول کن ببین اینطوری بگم برات که آقا دانش آموز ما یاد میگره که بر همه چیز مسلط بشه همین  اول راهه همه ی بدبختی های ماست و در نهایت کار به جایی میرسه که بر سر معلم هم سوار ومسلط بشه بلکه قرار نیست اینطوری باشه علمو یاد بگیر ولی فکر نکن همه چی رو بلدی علمو یاد بگیر ولی قرار نیست 20 بگیری ولی ما از کودکی یاد میدهیم که 20 بشه آخه غرور که میگن همینه دیگه که بچه بشینه حفظ کنه و حفظ کنه و حفظ کنه و یاد نگیره و مسلط بشه من به تجربه عرض کنم که مسلط شدن بر علم عین غرور و گمراهی است حالا یاد بگیره حرفی نیست خیلی هم خوبه مو حالا نمیتونم و ضعیفوم در این مسئله که حرف خویش را به کرسی بنشانم که چقدر بده آدم مسلط بشه بر علم فقط اینو بگم که  باید علم دریایی باشه که یه مقداریشو برداری یعنی چه یعنی دانش آموز ما باید بهش کتب مرجعی و سنگینی داده بشه حتی میشه اینترنتو در اختیارش گذاشت و اینترنتو و نحوه ی مصرفش رو یادش داد و لینک های خوب و جاهای مفید رو نشونش داد خودش عالم میشه یا نه کتبی با قطر بزرگ و عکس های زیبا آموزش داده بشه نه در حد کلی هم (اصن علم چیزیه مخوصا علمی که ما میخونیم که ممکنه عوض بشه اینم هست یه بعد دیگش و باید قرآن خوند و یاد گرفت نه هر علمی ساخته بشر)خلاصه اونم که گفتم که یه بعد دیگش خلاصه علم کلی رو در قالب یه کتاب بزرگ باید به بچه که نه به کسی درس میخونه آموزش داده بشه و علوم خاص که باید 100% یاد بگیره رو باید مثل کتب چی میگن این کتاب مراجع که توش احکام مینویسن چیه؟ همون دیگه مثل همون رفتار کرد یعنی سوال و جواب و همچنین علوم خاص(آهان رساله مرجع)و بعدم قرار نیست از حفظش کنیم.

الان این همه کتب الکی که توی مدارس و دانشگاه میخون حالا چه چیز خاصی یاد گرفتن ؟باید توی علم شنا کرد بدبختی ما زمانیه که مسلط بر علم بشیم توسط حفظ و روش دیگر .کارمان به کجا میرسه به جایی که کارمون میشه تست زنی ت ت ت تست زنی اینم شد کار اینم شد زندگی اینم شد آموزش بعد چی میشه بچه ،دانش آموز، طرف، دو روز یه مطلبی توی ذهنش هست و تموم بله قرار هم نیست همیشه باشه ولی چه فایده ای داره این  چه برتری ای هست من از روی حسادت همش حرف نمیزنما چیزهای دیگری هم هست(شوخی کردم بابا) خلاصه که نشد کار. بچه که نباید 20 بگیره بچه باید توی علم شنا کنه نه به زور یه چی یاد بگیره بعد هم به زور بخواد مسلط بشه من خودم هر وقت مسلط شدم مغرور شدم و به زمین خوردم در مورد خودم میگم حرف فکر کردم خیلی میدونم به زمین خوردم متاسفانه و میدونم افراد دیگر هم با وجود شیاطین به زمین خواهند خورد بله بله بله.

زیاد صحبت کردم فکر کنم اگه همینطوری جلو برم و شما برام بیشتر دعا کنید جن ها جمع بشن در نتیجه ارواح پیدا بشن و بعد فرشته ها به فریاد رسن از طرف خدا چه میدونم والا جن و شیطون فقط نفرستین که خوشم که شیطون نیست فعلا و فکرم خالصانه شیطانیه بای فعلا.

حالا چه طور بود؟ آیا فکر میکنی به زور چوب صحبت کردم؟ یا چیز دیگری؟ یا به زور صحبت کردم؟ نه