بسم الله الرحمن الرحیم

سلام امشب رفتم بعد از مسجد آرایشگاه موهامو کوتاه کردم و گفتم دورش رو سفید کنه و روشو مرتب! من همیشه فکر میکردم آرایشگاه محل جاسوسیه و هرچی سنم بالاتر میره بیشتر توهمی میشم بچه که بودم فکر میکردم باید به آرایشگر چی جواب بدم اگه سوالی پرسید بزرگتر شدم حس میکردم با ارواح یا اجنه که مراقبم هستن صحبت میکنه آرایشگر یا با روح من و صحبت هایی و سوال و جوابی داره و فکرمو میخونه یا اجنه هامو میدونه چون هر وقت میرفتم آرایشگاه روحم خورد میشد یا حالم عوض میشد بزرگتر که شدم گفتم گفتم یه صحبتهایی آرایشگرا با هم میکنن و صحبت هایی و با دوربین مخفی واکنش مارو میسنجن و با حسگر مخفی میفهمند رو چی حساسیم توسط صدای نفس یا ضربان قلبمون و بزرگتر که شدم گفتم اینی که به آرایشگر زنگ زد به گوشیش داره میگه مدل موهامو چطوری بزنه یا چطور موهامو کوتاه کنه یواش یا خشن بزرگتر که شدم گفتم اینا روانشناسند و زندگیمو میدونن و با خودشون درمورد خرابکاریام صحبت میکنن و با خنده کنایه میزنن بزرگتر که شدم گفتم از نوع موهام میفهمه خودارضایی میکنم یا نه و زن دارم یا نه و بزرگتر که شدم گفتم تو موهامون یه چیز نازک میزارن مثل تراشه که موقعیت یابی و ثبت و ضبط میکنه صدارو و انقدر نازکه که فرو میره در سر و تیزه که هیچی نمیفهمم و بزرگتر که شدم گفتم این آهنگایی که ممکنه پخش کنن میخان واکنش منو ببینند و ببرند منو در فضای احساسی و عاشقانه یا تنفر و اینا و بزرگتر که شدم گفتم عجب صندلی گرم و نرمی داره آرایشگاه حتما با امواج میرن درون بدنم رو مشاهده میکنند الان توهمم این بود امشب که قلیون میکشم اینکه در آینده یک سوزن هایی اندازه نیش پشه با بی حسی درون صندلی است که وقتی نشستیم و گرم شدیم وارد بدن میشه از راه گوشت باسن که اصلا حسش نمیکنیم و داخل بدنمون رو نگاه میکنن و بیماری هامون رو میدونن و با کامپیوتر این تراشه کنترل میشه و اول پوست رو با سوزن میشکافه و یواش یواش وارد بدن میشه و وارد خون میشه و همه جای بدن میره که ممکنه اگه نورانی و مومن باشی سیستم دفاعی به تراشه حمله کنه نزاره کارشو بکنه و موفقیت نداشته باشن!! البته توهم های دیگه هم داشتم که موهای ریخته شدم رو برمیدارن و روش آزمایش میکنن یا سحر و جادوم میکنن یا برای گریم افراد!!