بسم الله الرحمن الرحیم

وَأَوْحَىٰ رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا یَعْرِشُونَ

و پروردگارت به زنبور عسل الهام کرد که از کوه‌ها و درختان و آنچه [از دار بست‌هایی‌] که [مردم‌] بر می‌افرازند، برای خود خانه‌هایی برگیر. (۶۸)

نحل - 68
قرآن مبین

 

ثُمَّ کُلِی مِنْ کُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلًا ۚ یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِیهِ شِفَآءٌ لِلنَّاسِ ۗ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ

آن گاه از همه محصولات و میوه‌ها بخور، پس در راه‌های پروردگارت که برای تو هموار شده [به سوی کندو] برو؛ از شکم آنها [شهدی‌] نوشیدنی با رنگ‌های گوناگون بیرون می‌آید که در آن درمانی برای مردم است. قطعاً در این [حقیقت‌] نشانه‌ای [بر قدرت و لطف و رحمت خدا] ست برای مردمی که می‌اندیشند. (۶۹)

نحل - 69
قرآن مبین

سلام امشب هم دارم قلیون میکشم و داشتم بازی میکردم با خودم و دیدم زنهای زیادی رو مخم میان و دخترانی و تعجب کردم!!! داشتم آب عشق میریختم که رسیدم به آیات زنبور و ایشالا فردا بخونم دیدم زنها همه پریدن از ذهنم و نکته داره قبلا هم گفتم تو فیلمام بخشیشو ولی الانم باید بگم چون مهمه ببنید زنبورها همه مجردن و کارگر و فقط یک زنبور کارگر موفق میشه با ملکه در کندو ازدواج کنه و کلی زنبور بدنیا بیاد و بقیه کارگر و مجردن و اینه که شفاست و همین کاری میکنن زنبورهای کارگر که من میکنم یعنی آب عشق میریزند که شفاست منتهی مدفوع اونها میشه عسل و چون پاکند و معصوم شفاست حالا طرزش رو خدا گفته

در آیه ۶۸ خدا میگه در کوهها و درختان و بالای سازه های ساختمان خانه ها خونه بساز یعنی باید جامون امن باشه و پیش زنهای خوب بریم و اونهایی که بالا هستن در خانه ما و روی مخ باشند و هرجایی نمیشه آب عشق ریخت مثلا من در رختخواب نمیتونم بعضی اوقات زنها نمیان رو مخم و مجبورم قلیون بکشم ولی الان زنبورداری شغله و خانه زنبور مصنوعی و پرورش یافته در جعبه روی زمینه که نشان از اینه که زنها باید از پسران مجرد مراقبت کنن و حتی موقع خواب از دور پیشش باشن مامورها و فضای امن ایجاد کنند که بتونه حال کنه

در آیه ۶۹ میفرماید میفرماید از همه میوه ها بخور حالا که زنها اومدن و دوستت دارن باید به همشون حال داد ولی چرا خدا میگه از همه میوه ها بخور و نمیگه از همه گلها چون واقعا زنبور تو ذهنش اینه که میوه میخوره و داره حال میکنه و حال میده به درخت ولی زنبور به عنوان آفت میوه نبوده و نیست و گلی رو میخوره که قراره میوه بشه و کمک میکنه تا بذر افشانی بهتر انجام بشه و میوه و بچه زیاد شه لذا زنبور حال میده به درخت ما هم وقتی زنها رو مخمون میاد از خدا میخایم که بخوریمش و حامله ش کنیم از دور ولی هیچ تماس نزدیکی با درخت و بچه دار شدن نداریم بلکه زنه خوشش میاد و بچه میزاد برای شوهرش و فضای آرامش مهمه که وقتی طرف رو دوست داشته باشن بیشتر تحریک میشه و عاشقه و روابط گرم میشه لذا خدا به زنبور میگه برو میوه شو بخور و زنبور میره حال بهش میده و شهد رو میخوره و شیره جانش و روح میوه شدن رو نه جسم میوه رو!!! بعد عسل رنگهای مختلفی داره یعنی هر زنی که بیاد تو ذهن ما یک رنگ و خاصیتی داره برای اینکه ما آب عشق بریزیم که شفاست و وقتی شفا خودمون پیدا کردیم میام برای شما کار میکنیم مثلا مینویسیم و شما هم هدایت و شفا پیدا میکنی پس هر زنی که بیاد رو مخ ما تاثبر خاصی در بوجود اومدن آب عشق میزاره و هر زنی یه عطر و خاصیت خاص داره و تاثیر خاص خودش ولی پسر مجردی که آب عشق نریزه نمیتونه شفا بده خودش و مردم رو!! و اگه خودش رو ارضا کنه میشه زنبور بی عسل که نیش میزنه از این زنبورهای گاوی و قرمز باید فرار کرد که گفته اند عالم بی عمل مانند زنبور بی عسله و باید عمل کرد و آب عشق ساخت همراه زنها از دور و ذهنی وگرنه اگه ارضا کنه خودش خودشو باید ازش فرار کرد!!!