بسم الله الرحمن الرحیم

سلام امروز صبح هم مسجد رفتم و داشتم قرآن سوره رعد رو تمرین میکردم بیام خونه براتون بخونم ولی دوتا نماز هدیه دادم به امامان و خوندم و کلی حالم بهتر شد و روزای قبل موقع قرآن خوندن تو مسجد همش میخاستم بیهوش بشم و خوابم ببره و چشم رو هم که میزاشتم یه لحظه یه آدمایی میدیدم و خعلی بد بود ولی امروز بعد از این دو نماز که هدیه دادم دیدم راحتر قرآن میاد رو مخم و لازم نیست گیر بدم البته سوره جدید میخوندم و راحتر بود ولی دیشب جلوی تلوزیون که‌ شبکه خبر میدیدم و قرآن همین سوره جدید رو تمرین میکردم باز زیاد به آیات گیر میدادم و مرور میکردم چون تو قلبم جا نمیافتاد و شیطان حمله کرده بود بهم لذا مدام یک آیه رو مرور میکردم که حالا فهمیدم باید نمازم رو بیشتر بخونم (فذا فرغت فانصب) یا نماز و عبادت باید مشغولش شیم یا قرآن و دعا تا با رغبت باشیم خلاصه بعد فیلم گرفتم براتون از قرآن خوندن و بازم خوابم میومد ولی رفتم قلیون کشیدم و زنها راحتر رو مخم اومدن چندین زن و بیشتر حال کردم و یه زن بود انگار پشت کامپیوتر میدید از طریق چشم من که یه لحظه قلیون میکشم و قرآن میخونم از روی گوشی و یه لحظه به اندامم نگاه میکنم و بازی میکنم با خودم و حالا یا با عشقام صحبت میکنم و یا از خدا میخام بکنمشون و اسم اندام رو هم میوردم خلاصه این زن رو که در ذهن دیدم جالب بود برام انگار پشت کامپیوتر بود ولی من از روبرو نمیدیدمش بلکه سرش به سمت کامپیوتر یا مانتیور بود و به من توجه داشت و من اندامش و خودش رو از کنار میدیدم این حالت زیاد برام پیش اومده که از روبرو زنهایی بهم توجه نمیکنند اولش فکر میکردم دوربین از کناره ها داره ازش فیلم میگیره و یه نفر که قویه داره نگاش میکنه یا عکس من رو دیواره بعد گفتم شاید شوهرش کنارش نشسته و باهاش حرف میزنه و این زن داره منو میبینه با کامپیوتر و من از طرف شوهرش میبینمش!!!!!