اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

بسم الله الرحمن الرحیم

جمعه, ۳۰ فروردين ۱۴۰۴، ۰۵:۱۲ ب.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

سلام بحث بحثه مفصلیه گاهی کلیپامو افراد میبینن میگن خوش به حالت آزادی و دنیا به چیزته و اینا خب غم هست که آدم رو پیر میکنه و موهاشو سفید و ناموفقیت ها بیماری مصیبت پول اینا همش دغدغه است ولی خعلیاش امتحان خداست و الکی داریم غصه ی دنیا رو میخوریم ولی بعضیاشم کمر آدم رو خم میکنه این فشارها مثلا من گرفتاری های پدر و مادر خودمو در نظر میگیرم شکر میکنم خدارو که گرفتار نیستم و تحملشو اصلا ندارم حالا دختر شوهر بده برو پول بده برای اونجا و اینجا والا من خعلی سختمه بخوام نان بخرم برای خونه چه برسه غذا درست کنم پول قبض بدم نمیدونم کار کنم و بشورمو و بپزمو و اینا تازه اینا چیزی نیست در مقابل بیماری ها و مصیبت ها و درد ها و ناموفقیت ها که ممکنه آدم ناامید از زندگیش شه و نتونه تحمل کنه و روانی بشه از طرفی شیطانه که دشمن حسود ماست و میخواد مارو تباه کنه و به گناه و نابودی و خودکشی برسونه و شادی مارو نمیتونه ببینه حالا اگر مسئول بودیم بابد یه خورده غم میخوردیم و لاغر میشدیم که کار مردم رو نمیتونیم برای خدا درست کنیم ولی اینجا کم پیش میاد کسی برای جهنم و بهشت و اون دنیاش غم بخوره و مریض شه و روانی و فکر میکنیم سختی ها ماله اینجاست در صورتیکه زندگی ابدی داریم و خدا میدونه برای یک گناه باید سختی ها و عذاب ها سالیانی تحمل کنیم شاید بخشیده شیم شایدم نه و باید برای اعمالمون جواب پس بدیم شما برنامه زندگی پس از زندگی رو نگاه کنی که برای چه چیزها عذاب کشیدن که اصلا شما اشتباه و کار بد نمیدونی و ساده میگذریم ازش و خدا میدونه چه بلایی سرمون میاد که برای اون دنیا بیخیالیم خلاصه منم رنج و عذاب در دنیا دیدم و روانی هم شدم و سه بار هم بستری شدم تیمارستان یکیش به خاطر درس بود که تنبل بودم و متوسط بودم و حوصله خواندن درس تو مدرسه نداشتم و بچه ها که نمره خوب میگرفتن حس پوچی بهم دست میداد که عقبم ولی اراده محکم برای خوندن درسها نداشتم و همیشه خوار و ذلیل بودم یا بعضی موقع ها که مسئله و درس رو نمیفهمیدم و بچه های دیگه معلم خصوصی داشتن و فهمیده بودن خعلی ضایع میشدم لذا همش سوالات عجیب و غریب سرکلاس میپرسیدم که بچه ها فکر میکردن من باهوشم ولی موقع امتحان بدجور خجالت میکشیدم از بچه ها و معلممون خب اینم آخرش هیچی نشدم و نباید غم میخوردم حتی اگه درس نمیخوندم ولی صحبت از آبرو بود سرکلاس و دوران مدرسه یه فشار دیگری که داشتم این بود که خودمو ارضا میکردم و ناامید میشدم و مینشستم مدام گریه کردن و نوحه گوش دادن اینم بدجوری روانیم کرد و من میخواستم وابسته به زن نباشم ولی نمیتونستم خودمو کنترل کنم و هر روز باید یکبار خودمو تخلیه میکردم و نوجوانی هم بد موقعیه و ترشح غده ها از پسرها یک موجود سنگدل و بیرحم و تجاوزکار ساخته که اگه موقیعت پیش بیاد به زن مردم هم حمله میکنه تا خودشو تخلیه کنه و هیچ عقلی و منطقی نداره و نمیفهمه و کوره و خدا فقط باید کمک کنه از این دوران جاهلیت بگذری ولی خلاصه خعلی غم ها هست الکیه مثلا غم پول خوردن واقعا الکیه که آدم رو فشاری میکنه هی بدو هی بدو پول بدست بیار بعد تلاش بیهوده کردی و ممکنه ضرر کنی و بپره و حالا پولدار هم شدی میخای چکار کنی باید غم بخوری که از دستش ندی و هزارتا گرفتاری کاش از اول نداشتیم پول از گشنگی که نمیمردیم راحتم میخوابیدیم بعضی ها هم مخصوصا زنها غمشون دماغشون و زیبایی صورته که اینها هم مشکل شخصیتی دارن و هزارتا عمل جراحی میکنن و زشتر و بدتر میشن!!

  • پلیسعلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی