اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

بسم الله الرحمن الرحیم

جمعه, ۳ اسفند ۱۴۰۳، ۱۲:۰۵ ق.ظ | پلیسعلی | ۰ نظر

سلام امشب داشتم دعا میخوندم وقتی فکر کردم یه ذره قدر پدر و مادر و خانواده م رو بیشتر دونستم اولش گفتم چقدر سخته آدم تو بیمارستان بستری بشه و نه زن داشته باشه نه پدر و مادر بالای سرش اینجور بیماران وقتی دکتر بخواد دلش براش بسوزه و کسیو نداره که حتی بهش سر بزنه و شاید مثل من بیکاره و پول هم نداره حتی برای درمانش وقتی دکتر بخواد دلش براش بسوزه معمولا میگه دستشو بکنید و پیوند بدین به بیماران نیازمند!! بعد گفتم فکرشو بکن خدایی نکرده مامانت مریض شه و ببرندش یه شهر دیگه مثل تهران چه بلایی به سرش میاد تو غربت تو بیمارستان؟؟ من که تا سر خیابون با زور میرم چطوری برسم به تهران و سوار تاکسی شم و بیمارستان رو پیدا کنم اصلا یه اوضاع خراب رو توسط کردم که گوشه خیابون آرزوی مرگ کنم و و به مقصد و بیمارستان هم نرسم در نظر بگیر خرج عمل بیمارستان رو نداشته باشم تو شهر غریب میان گرگها و معتادان و پلیس هم مشکوک به من که من کیم تو خیابون تهران چه میکنم و بیکار و بی پول حتی توان پیدا کردن آدرس بیمارستان تو اون شلوغی رو ندارم مامانم هم درد بکشه از بیماریش و کسیو هم نداشته باشم خب من به چه هدفی زنده ام؟؟؟ وسط خیابون قاطی کنم کنار خیابون زار زار گریه کنم و دراز بکشم و بزنم تو سر خودم! و حالا میفهمم چه قدر خدا بهم رحم میکنه وگرنه صدتا بیماری سخت باید داشته باشم!!

  • پلیسعلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی