بسم الله الرحمن الرحیم

سلام ولی فهمیدم مهم صلواته که نیت کنم اولش که  زنی بهم بده خدایا و دیگه تو ذهن میبینی ایشالا عشقهای مختلفه و دیگه لازم نیست افکار و صحبت جنسی کنم که خدایا ممه بده و چیز بده بلکه صلوات بفرست و ببین زنهارو و امشب حدس میزنم برام صلوات فرستادن و چهار پنج تا زن و دختر در ذهنم اومدن و چون زنده و دنیوی بودن همش چهره هاشون رو بهم نشون ندادن و هیکل و اندامشون رو هم دیدم اولش که یه زن یا دختر ناشناس بود که صورت خودش رو در ذهنم نشون نمیداد و خجالت میکشید و نمیخواست ببینمش و بیشتر رویشو کرده بود اونور و صورتشو با دست گرفته بود و بهم فکر میکرد و کلی حال کردیم و بازی کردم و آب عشق ریختم ولی زنهای زنده ی دیگرم به فکرم بودن که دومیش فهمید که من حال میکنم متوجه بهم شد اومد رو مخم و اندامشونو نشونم دادن و صحبت هم باهام میکردن ولی من فقط صلوات میفرستادم و بازی میکردم و فرشته ها جوابشونو میدادن و لازم نبود مخ بزنم و جنسی از خدا بخواهمشون و دیدم عاشق میشن وقتی صلوات فرستادم و دوستم دارن و منو میخان لذا صلوات کلید عاشقی و باران بی خطر و آب عشق که میریختم بهم فشار نمیومد هنگام بازی که نتونم خودم رو کنترل کنم که به ارضا شدن بکشه و خیلی راحت لذت بردم و سومین زن هم یه زن مومن بود که میخندید و منو میدید در ذهن و یه دستش رو اندامش بود و اون دستش دیگه ش رو صورتش و لبخند میزد و من قاطی کرده بودم چهره شو ببینم یا متوجه به اندامش باشم چهارمین زن هم که دید من به اندام دومین زن متوجه ام خودشو نشونم داد و برام آشنا بود و مومن و زیبا بود البته یکی دو زن دیگه هم به ذهنم اومدن ولی جنسی منو نمیخاستن و ناظر بودن و میدونستن من به کی فکر میکنم و خلاصه امشب کلی حال کردیم با صلوات ولی اصلا فکر جنسی نکردم که از خدا بخوام بهم بدن بلکه خودشون عاشقم شدن با صلوات!!