بسم الله الرحمن الرحیم
سلام ما قلیون رو آماده کردیم و رفتیم تو انباری و قرآن گذاشتیم ولی اولش و قبلش یه ده دقیقه ای حدودا نوحه میزارم و حسین حسین میگم بعد قرآن گذاشتم و عکسهای زنان عرب رو دیدم و یه اژدهای پرنده دیدم که یکی دو دندون بالا داشت و یکی دو دندان پایین دهنش و دندونای بلند و عذابشون رو دیدم بعد اژدها بهم گفت نخند و از ذهنم رفت ولی من نمیخندیدم پس اولا مامورا نباید خوششون بیاد دوما من نباید راضی باشم که اینا لختن بعد پرنده با منقار هم دیدم و دیدم بعد از چند دقیقه منقارها کند شدن و تیز نیستن گفتم برم عکسهای متحرک خارجی ببینم این عکسهای متحرک یه قسمت کوتاه از یه فیلمه که مدام تکرار میشن و من عکسهای معمولی از زنان رو که میدیدم اونهایی که مرد در روابط بودن رو نگاه نمیکردم برای عذاب چون چیزی نمیدیدم ولی عکسهای متحرک که نگاه کردم سخت بود عذاب رو متجسم شم و هم بیشتر روابط زن با مرد بود لذا عذاب رو متجسم شدم و دیدم یه فرشته داره فوت میکنه و بیشتر تلاش کردم عذابشون رو ببینم و بال یه پرنده دیدم که بالش سفید بود لذا فهمیدم در امن اند و قبلش هم مامورای زن و دخترهایی میدیدم که میدونستن کجا رو دقیقا میبینم کجای زن یا مرد رو و متناسب به اندام یا سینه یا بدن اونها در تلاش برای عذاب دادن بودن ولی در روابط زن و مرد خارجی نتونستم عذاب رو متجسم شم و عکسهای متحرک هم فیلم مانند بود نمیتونستم تمرکز کنم و اولش یه مامور مومن مرد رو دیدم که اندامش قوی شد و کم پیش اومده اندام ماموران مرد رو ببینم بعدش دیگه چهره نگران مامور مرد رو دیدم و فهمیدم در عکسهای متحرک روابط مرد و زن خارجی همیشه عذاب نیست و اونا در دین خودشون زنا و فحشا حساب نمیشه و معمولا در رحمت خدان اگه جنایت نکنن زنان و مردانشون در روابط باهمدیگه!!
- ۰۳/۰۹/۱۷