بسم الله الرحمن الرحیم

سلام آقا ما اینبار هم قلیون کشیدیم و قرآن خودمو پخش کردم رو گوشی صداشو و به عکس و اندام زنهای خارجی نگاه کردم ولی اینبار خودم نخواستم در دل که عذابشون بدم و از خدا خواستم دشمنان امام زمان رو نیست و نابود کنه و عذاب رو متجسم شدم و دیدم هر زن رو با یک اسلحه خاص که در ذهنم ایجاد میشد عذاب بود و به حال خودم و مامورا و اون زن که میدیدم بستگی داشت عذاب و اسلحه و اینبار خودم نخواستم که با چیزی عذاب بدم و خواستم دشمن امام مهدی یا حضرت علی نابود شه و اولش بیشتر عذاب بود تا اینکه آروم شد فضا و دیدم دیگه شدت عذاب کم شد و نمیتونم عذاب رو در نظر بگیرم بیشتر دخترها با یک چاقو که دندونه دندونه های درشت داشت عذاب میدیدن و اونهایی که حرفه ای و گنهکار بودن فرق داشت ممکن بود با عاج فیل مانند فرو بره در اندامشون یا چاقو و تیزی ولی حال من و مامورا طوری بود که گاهی تیز میشد دشنه و گاهی کند و کم اثر و من هیچ میلی نداشتم به این زنهایی که میدیدم که خوشم بیاد و فقط عذابشون رو تجسم کردم و دیدم ما گنهکارا همین الان در عذابیم و تیرها و دشنه ها و شمشیرها منتظرن که فرو برن در انداممون ‌لذا لذت نمیبریم و خوش نیستیم چون لذاتمون با گناهه و کسی که لخت میشه و عکس ازش میگیرن جهنمیه و عذاب و شکنجه الهی دنبالشه و عذابشون فرق داشت گاهی طرف تقصیری نداشت و یه تیکه سنگ میدیدم رو اندامش گاهی انبر باریک گاهی اره برقی گاهی شمشیر بلند گاهی شمشیر کوتاه و باریک چینی گاهی تبر مانند بود کاهی سنگ مذاب و گاهی تیغ مانند عاج و یه لحظه ممکن بود دشنه ها تیز باشن و مامورا رو مخ بودن یه لحظه کند میشدن و خم میشدن که در ذهن میدیدم!!