بسم الله الرحمن الرحیم
سلام واقعن نمیدونم کی از خیالات بیرون میام و تو واقعیت زندگی میکنم من خودم یه روز ننه م غذا جلوم نزاره ضعف میکنم قاطی میکنم اصلا روان اینکه برم بیرون دور از خونه شم رو ندارم چه برسه برم کار کنم تو این گرما دیوانه میشم حتما و نازپرورده ام و همه چی گذاشتن جلو روم و همش میخورم میخابم تا چند سال پیش دلم میخاست یه شغل خوب داشته باشم حتی میگفتم کارگری میکنم و نمیتونم مدیریت کنم ولی الان میبینم چقدر کار کردن برام سخته و میبینم مردم مجبورن برای پول کار کنن وگرنه دل نمیدادن زحمت بکشن و واقعا اگه پولی داری که بخوری و نیازهام برطرف شه درگیر نمیشم خلاصه واقعیت رو میبینم خعلی فرق داره با اون چیزی که فکر میکنم وقتی این فلسطینی هارو میبینم تازه عقلم بالا رفته میگم اینا چطور بدون پدر و مادرن منکه اصلا نمیتونم اینا چطور بی غذا هستن من که اصلا نمیتونم اینا چطور مجروح میشن خونه ندارن عزادارن واقعا من نمیتونم و دشواری ماجرا رو که میبینم میترسم واقعا آدم روانی و مجنون میشه و دلش میسوزه بعضیا به خاطر گرفتاری های فلسطینیا خواب و خوراک ندارن و قرار و مدار ندارن و میخان یه کاری کنن همش از غیرت نیست بلکه واقعیت رو میبینن و چشیدن چقدر سخته این شرایط!
- ۰۳/۰۵/۲۱