بسم الله الرحمن الرحیم

سلام خب آقا ما قلیون رو آماده کردیم و باز کلی حال کردیم متاسفانه هنوز فضاهایی که برام میچینن رو نمیدونم و نمیبینم در چه فضایی زنان بهم توجه دارن و باید یا بهم الهام بشه و یه قدرت برتر کمک برسونه چ کنم و با چه فکری مخ زنان رو بزنم که دوستم داشته باشن آب عشق بریزم موقع قلیون که با بی حالی میرم و زنان مثل تختخواب نیست که هر از گاهی هکم کنن و حمله بهم از دور یا باید روش های مختلفه از قبل رو امتحان کنم موقع قلیون تا این آب عشق کوفتی بریزه وفضا ها مختلفه یهو یه چندتا زن نشسته ان دارن سبزی پاک میکنن و اذکار منو میشنونن یا میبینی از تلوزیون همراه منن یهو میبینی تو افغانستانی یا یهو تو زندان جرایم غیر عمد دارن زنان کار و مشغول آشپزی یا گلزار شهدا یا بازار و مغازه یا خصوصی توی خونه یا لایو یا ماهواره یا سالن ورزشی و دیروز همایش بود شیر میدادن به بچه نمیدونم کجا بود اصلا و معلوم نیست چی برامون چیدن هر روز یه زنهای جدید و عشقای تازه که حرفه ای ان و نمیشه از یه روش استفاده کرد و یه جا بود و باید روش رو عوض کرد در افکار مثلا الان دیدم با فکر خوردن ممه کارم راه نمیافته و تحریک نمیشم لذا گفتم میخام عشقم سجده ت کنه یه زنی تو سالن سجده کرد و دیدم هنوز ارتباط قوی نیست و گفتم خدایا یه زن چادری که سجده ت کنه بهتر بود اسم چادر بردم ولی اینم قوی نمیشد الهام شد بهم دوتا فکر همزمان پشت سر هم بعد از ذکر یونسیه بکنم اول گفتم خدایا یه زن چادری که سجده ت کنه و ذکر و بعد گفتم خدایا یه زن چادری که ممه هاشو بخورم و ذکر یونسیه یعنی یکی سجده میخاستم یکی ممه میخاستم و تکرار مبشد این دو فکر و شدید داشت فکرم کنترل میشد توسط زنها و چیزخورم گمونم شده بودم یا گروهی رو فکرم بودن بعد فورا یه زن عاقل چادری که چشماش رو بسته بود رو دیدم و الکی چرت میزد و گمونم جلو تلوزیون نشسته بود و تو ذهن متوجه به من بود و کلی حال کردم و از کنار سینه هاشو فقط دیدم و نه از روبرو و سجده که میخاستم بکنه سرشو یکم خم میکرد و کلی حال کردم و خوشم اومد و قبلا هم گفتم وقتی زن ببینی در ذهن خعلی قویتره تا اینکه با چشم در فضای مجازی ببینی چون مال خودته و متوجه بهت و دوستت داره!!