بسم الله الرحمن الرحیم
من خعلی داشتم خوب پیش میرفتم تا جایی که منو توی تلوزیون میدید گفت بهم وقتی شب عید بود و مجری شبکه دو داشتن برنامه زنده اجرا میکردن تورو به جای مجری تصور کردم تو خعلی خوب پیش بری مجری میشی ولی بهت بگم دیگه فیلم نساز عاقبت نداره این مجری رو میبینی شاید میگی برای خودش مخیه و آدم بزرگی لااقل از خعلیا بیشتر میفهمه و درک میکنه و اجرا ولی تو اگه بدونی برای هر اجرا مجبوره چندتا قرص روان و آرامبخش بخوره تو که سالمی ماشالا هیچ قرصی نمیخوری و روال کاری این بازیگرا و مجری ها و بازیکن ها و آدم های مشهور اینه که دکتر دارن و دکترشون یه قرص هایی بهشون میده که روانی میشن مثلا الکی خوشن و میخندن و روانشون و فکرشون و جیششون و همه چیزشون کنترل شده است اینها عروسک هایی ان که کم کم هیچ اختیاری از خودشون نخواهند داشت گرچه شیرین بازی و متفکرنمایی کنن ولی همون هام وسوسه ان اصلا روال کاری اینا اینه که برای اینکه جلو ملت پخش زنده مثلا داشته باشن باید یه مشت قرص روان و آرامبخش باندازن بالا و از صدای خنده های شیطانیشون معلومه پس نباید از خودم فیلم بگیرم و نهایتا به جایی برسم که جز سقوط راهی نیست و این اجر خوبی های من نیست من اگه بخام فیلم هم بازی کنم باید پشت صحنه باشم یا کارگردان یا نویسنده یا بازیگردان نه اینکه تخریب کنم و نابود خودم رو با مشهوریت ته ش چیزی نیست!!
- ۰۳/۰۱/۱۳