بسم الله الرحمن الرحیم
سلام تو از من چی میخای از یه دلشکسته خسته که بلد نیست عاشق بشه چون میترسه طرف جدی جدی بخاد زنش بشه چه موقه هایی بود که دخترا مجنون میشدن میشد انتخابشون کرد تو ذهن ولی حالا ک کسی نیست محبت بده اگه بده قول میدم گناه نکنم لامصب میتونم جلوی شهوتم رو بگیرم دیگه قوی شدم و فیلمای زشتم روم تاثیری نداره چ برسه عشق و محبت یه دختر که دوسم داشته باشه غرورم نمیزاره خودم برم باهاشون دوست شم رل بزنم باید خودش بیاد سراغم میترسم از عشق میترسم دلشو ببرم بعدا قهر کنه میترسم فکر کنه عاشقشم معز همین نمیرم دنباشون ولی تنهایی هم بده نمیخام خودم انتخاب کنم دوستی رو فکر میکردم سیستم طوریه که هرچی قوی تر کار کنم تعداد قلبهای لایکای آپارات و باهم و ویسگون بیشتر میشه و دوستای زیادی صف میکشن کنارم ولی شاید اینطوری بهتره اگر زیاد تو دید باشم خودم ناخودآگاه میفمم و خواب و خوراکم میریزه بهم بدبخت مامورایی که منو کنترل و مراقبمن که دختری نیاد بدزددم حتما زیاد فحش میخورن فوشایی که قرار بود به من برسه ولی هیچوقت نرسید!
- ۹۹/۰۲/۱۴