اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

یا مهدی اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی

اللهم عجل لولیک الفرج

اللهم عجل لولیک الفرج

بایگانی

بسم الله الرحمن الرحیم

دوشنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۸، ۰۸:۳۳ ب.ظ | محمد علی رضائیان جهرمی | ۰ نظر

داستان کوتاه:حسن بچه ی خوبیه حسن درساش تموم شده و میخاد جدیدا زن بگیرنه حسن به قرص اعصاب اعتقاد نداره و وقتی سرش درد میگیره و افسرده میشه میگه چ کار بدی کردم و این سردرد رو از انرژی های منفی اطراف یا تو بگو شیاطین میدونه ولی بعضی موقه ها یادش میره از خدا کمک بخاد بهتر بگم اون موقی که اعصابش ضعیف میشه سعی میکنه با قرص روح درستش کنه چون معتقده امامان و پیغمبران اول دکتر روح اند لذا مثلا موقع خواب چهارقل میخونه و به خدا در دلش میگه خداجون میشه امشب از سر تقصیرات من بگذری و من خواب خوش ببینم؟!! ولی در روزای عادی یادش میره چهارقل بخونه فقط اگه کار بدی کرد میترسه اون دیگه به خوبی میدونه اگه گناه زشت کنه شبا خواب ایام مدرسه رفتنش میافته با معلم سختگیر و باید امتحانات سخت که بلد نیست رو تو خواب جواب بده لذا هر موقه گناه کرد حتما چهار قل میخونه و فورا توبه میکنه که ای خدا نمیدونستم شیطون گولم زد و بعد میخوابه البته غسل هم میکنه برای گناهاش و نیت میکنه همیشه که ای خدا گناهان منو با این آب ببخش و منو رسوا نکن و موقه غسل و بعدش که میشینه رو کرسی میگه ای خدا غلط کردم بار آخرمه دیگه گناه نمیکنم بعد آب گرم رو بیشتر تو حموم باز میکنه و میره به فکر که چی شد که کجای کارم اشتباه بود و انگار در گوشش میگن که تو خدارو فراموش کردی و خودتو گنده کردی البته حسن نمازاشو میخونه ولی بعضی وقتا از شهوتش شکست میخوره جوانه دیگه اما همیشه توبه میکنه و میدونه اگه گناه کرد حتما غم میاد سراغش!!!

  • محمد علی رضائیان جهرمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی