بسم الله الرحمن الرحیم
توو آرزوی لب سقا
شریعه در خروشه
هزار هزار چشمه خواهش
زیر پاهاش میجوشه
دل فرات موج میزنه که ای تشنه! لب تر کن لبهاتو
شدم شبیه شورهزار دارم مینوشم اشک چشماتو
شعله به جون من نکش بیا و نشکن جام دستاتو
به من بگو وقتی بهم رسیدی
تو انعکاس موج من چی دید
ای ساقی لبتشنگان اباالفضل(ع)
از کف مریز آب روان اباالفضل(ع)
توو آرزوی لب سقا
شریعه در خروشه
هزار هزار چشمه خواهش
زیر پاهاش میجوشه
دل فرات موج میزنه که ای تشنه! لب تر کن لبهاتو
شدم شبیه شورهزار دارم مینوشم اشک چشماتو
شعله به جون من نکش بیا و نشکن جام دستاتو
به من بگو وقتی بهم رسیدی
تو انعکاس موج من چی دید
ای ساقی لبتشنگان اباالفضل(ع)
از کف مریز آب روان اباالفضل(ع
آب روون قطرهای از تو
به کام من حرومه
اگه تو مشکم نمونی
کار سقا تمومه
یادت بمونه ای فرات که ارباب من تشنه آبه
تا خیمهگاه خنک بمون که مثل آتیش دلها بیتابه
تویی همون بارونی که تو رویای طفل ربابه
زلال تو تیمم وضومه
رسوندنت بهای آبرومه
سقای دشت کربلا اباالفضل(ع)
از کف مریز آب روان اباالفضل(ع)
یه قطره از من ننوشیدی برو خدا نگهدار
ولی بزار خواهشت کنم برای آخرین بار
کنار من نفس بکش که عطر تو حل شه توی جونم
همین که با نوازشت حلالم کردی از تو ممنونم
خدا میدونه تا ابد برای لبهات روضه میخونم
از جام دست تو ستاره خوردم
هرجا باشی دور سرت میگردم
چهار امامی که تورا دیده اند
دست علمگیر تو بوسیده اند
هرکه به هر درد و غمی شد دچار
گوید اگر یکصد و سی و سه بار
ای علم افراشته در عالمین
اکشف کربی بحق الحسین
از کرم و لطف جوابش دهید
تشنه اگر آمده آبش دهید
- ۹۶/۰۳/۰۲