بسم الله الرحمن الرحیم
آقا ما داشتیم گوش میدادیم این قرآن سوره ی مبارکه ی مریم (س) رو بعد نکته ای به ذهنمون خورد که در حد خودم و عقلم جالبه بگیم اینکه حضرت مریم درد زایمان میگیرتش و آرزو کرد که ای کاش مرده بودم و به کلی فراموش شده بودم خوب ایشان دو درد طبیعی و یک درد اختصاصی داشت درد زایمان که بد دردی هست و خعلی سحته درد دوم حالت لخت شدن هست که آدم ضایع میشه درد سوم هم درد اینه که بچه اش حالا ننگ بهش میزنن که پدرش کو پس؟!!! حالا اینجا من داشتم گوش میدادم به چیزی که قرائت کردم به ذهنم خورد بعد از آِیه ای که میگه کاش مرده بودم و به کلی فراموش شده بودم حضرت مریم (س) میفرماید بعد خدا میگه ناراحت نباش که چشمه ای زیر پات هست و یه تکونی هم به این درخت بده رطب بخور اینکه در اینجا به ربان خودمون خدا میگه بیخیال این طبیعیه این دردها و خدا مردونه رفتار میکنه به این زن هایی که هی وسواسی میشن و زود ناراحت میشن التبه درد سختیه ولی خدا میگه بیحیال رطب بخور نمیشینه همدردی کنه باهاش میگه رطب رو بچسب خرما بخور اینم چشمه آب بخور دیگه بیخیال بابا ناراحت نباش همه همینطوری ان تو تنها اینجوری نیست که میگی کاش مرده بودم از این درد ها بلکه خدا اصلا معلومه حاملگی و بچه به دنیا اومدن و حتی ممکنه سکس رو کراهت نمیدونه میگه بیخیال این دردها طبیعی است برای همه زنان و نمیشینه همدردی کنه که حالا مثلا عیب نداره میگه رطب رو بخور بیخیال شو!!!
البته خدا همدردی هم میکنه و میگه لاتحزنی ولی گیر نمیده به این مساله و براش رطب و چشمه میلره که باید مردان یاد بگیرن این چیزارو که بخوان زن هارو بیخیال و آرامش بدن باید چیز میزم بخرن نه بشینن پاش در مواقع درد و سختی همش غصه بخورن و ناامیدی تزریق کنن!!!
- ۹۶/۰۲/۱۳