بسم الله الرحمن الرحیم
جلسه درس اخلاق (1395/08/06)
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی جمیع الأنبیاء و المرسلین سیّما خاتمهم و أفضلهم محمد و أهل بیته الأطیبین الأنجبین، سیّما بقیّة الله فی العالمین، بهم نتولّی و من أعدائهم نتبرّء الی الله».
«أَعْظَمَ اللَّهُ أُجُورَنَا [و اجورکم] بِمُصَابِنَا بِالْحُسَیْنِ(عَلَیْهِ السَّلَام) وَ جَعَلَنَا وَ إِیَّاکُمْ مِنَ الطَّالِبِینَ بِثَأْرِهِ(علیه الصلاة و عَلَیْهِ السَّلَام)».[1]
مقدم شما عزاداران بزرگوار را گرامی میداریم و از ذات اقدس الهی مسئلت میکنیم همه عرض ارادت و ادبهای شما به عنوان بهترین حسنه در نامه اعمال شما و حال دنیا و آخرت شما ـ إنشاءالله ـ سودمند باشد!
بیست و پنجم محرمالحرام، طبق برخی از نقلها مصادف با شهادت وجود مبارک امام سجاد(سلام الله علیه) است. حضرت وقتی با آن وضع به حسب ظاهر اسارت وارد شام شد از ذات مقدّسش پرسیدند، «مَنْ غَلَبَ» در این صحنه چه کسی پیروز شد؟ فرمود ما, «إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ مَنْ غَلَبَ، وَ دَخَلَ وَقْتُ الصَّلَاةِ، فَأَذِّنْ ثُمَّ أَقِم»؛[2] فرمود ما پیروز شدیم برگشتیم شما اگر شک دارید که در این مبارزه چه کسی پیروز شد هنگام نماز, اذان و اقامه بگویید ببینید نام چه کسی را میبرید ما رفتیم نام پیغمبر را برای همیشه زنده کردیم و برگشتیم. در آن صحنه یک روایت نورانی مرحوم کلینی نقل میکند از وجود مبارک امام سجاد که «لَوْ مَاتَ مَنْ بَیْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لَمَا اسْتَوْحَشْتُ بَعْدَ أَنْ یَکُونَ الْقُرْآنُ مَعِی»؛ این بیان را مرحوم کلینی از وجود مبارک امام سجاد(سلام الله علیه) نقل میکند که اگر همه مردم روی زمین بمیرند و من تنها بمانم اگر یک سخنرانی با من هست و مخاطبی با من, او با من حرف میزند و من هم با او حرف میزنم به نام خدا در قرآن, من هیچ وحشتی ندارم.[3]
این مرگ یا مرگ طبیعی است؛ «لَوْ مَاتَ مَنْ بَیْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ»؛ یا مرگ معنوی است؛ یعنی «لو کفر أهل المشرق و المغرب»، من وقتی مخاطبی دارم و متکلّمی دارم هر وقت خواستم با او حرف میزنم، هر وقت خواستم حرف او را گوش میدهم، هیچ وحشتی ندارم؛ «لَمَا اسْتَوْحَشْتُ بَعْدَ أَنْ یَکُونَ الْقُرْآنُ مَعِی».
قرآن از آن جهت که جزء جوامع الکلم است که وجود مبارک پیغمبر(علیه و علی آله آلاف التحیّة والثناء) فرمود: «أُعْطِیتُ جَوَامِعَ الْکَلِمِ»[4] او همه معارف را در بردارد، برنامههای ائمه(علیهم السلام) هم توزیعشده است، گرچه در همه بخشها بیانی دارند که تبیین معارف است، بعضیها تبیین مسائل نظامی و جنگی است، بعضیها حکومتداری است، بعضیها فقه است بعضی اخلاق است و بعضیها حقوق و برخیها دعا. در قرآن بخشهای فراوانی است که مربوط به دعاست؛ فرهنگ دعا را امام سجاد به عهده گرفته، گرچه همه ائمه(علیهم السلام) درباره دعا دستوری دارند, عملی دارند؛ ولی امام سجاد(سلام الله علیه) برنامه رسمی او تفسیر ادعیه قرآنی است؛ یعنی آن معارفی که در قرآن راجع به دعاست حضرت تشریح میکند توضیح میدهد بیان میکند. فرهنگ دعا را طرزی تبیین میکند که جامعه را جامعه عقلانی میکند از آن جاهلیت نجات میدهد.
میبینید دعاها تنها این نیست که خدایا بیمار مرا شفا بده! گناه مرا بیامرز! پایان امور مرا خیر کن! اینها ادعیه رایج است؛ اما آن دعایی که فرهنگآور است دعای امام سجاد در صحیفه است؛ عرض میکند: «أَنَّ طَلَبَ الْمُحْتَاجِ إِلَی الْمُحْتَاجِ سَفَهٌ مِنْ رَأْیِهِ وَ ضَلَّةٌ مِنْ عَقْلِهِ»،[5] در بحثهای عقلی که چه چیزی هست و چه چیزی نیست میگویند ممکن, واجب میخواهد و محتاج, غنی میخواهد؛ ولی در بحثهای حکمت عملی که مربوط به باید و نباید است نه بود و نبود، دعای حضرت این است که خدایا محتاجی دستش را نزد محتاجی دراز بکند این سفاهت است این بیعقلی است؛ این دعای امام سجاد است. «أَنَّ طَلَبَ الْمُحْتَاجِ إِلَی الْمُحْتَاجِ سَفَهٌ» ما اگر خواستیم ببینیم سفیه هستیم یا عاقل، این دعا برای ما معیار است به چه کسی مراجعه کنیم، به چه کسی وابسته باشیم، به شرق وابسته باشیم به غرب وابسته باشیم. فرمود ملّتی سفیه است که به بیگانه چشم طمع بدوزد؛ «أَنَّ طَلَبَ الْمُحْتَاجِ إِلَی الْمُحْتَاجِ سَفَهٌ مِنْ رَأْیِهِ وَ ضَلَّةٌ مِنْ عَقْلِهِ» این دعای نورانی امام سجاد در صحیفه است. در بخشهای دیگر فرمود: من اگر بخواهم فخر و جمال و جلال یک عده را در ثروت آنها بدانم، خدایا تو مرا از این خطر حفظ بکن! «وَ اعْصِمْنِی مِنْ أَنْ أَظُنَّ بِذِی عَدَمٍ خَسَاسَةً أَوْ أَظُنَّ بِصَاحِبِ ثَرْوَةٍ فَضْلًا فَإِنَّ الشَّرِیفَ مَنْ شَرَّفَتْهُ طَاعَتُکَ وَ الْعَزِیزَ مَنْ أَعَزَّتْهُ عِبَادَتُکَ»؛[6] خدایا! مبادا آن فکر پَست را به من بدهی که من نظام ارزشی دین را با نظام ارزشی دنیا و ماده اشتباه کنم، آن کسی که لباس خوبی در برکرده است قصر خوبی دارد اتومبیل خوبی دارد من او را محترم و شریف بدانم آنکه وضع مالیاش ساده است او را شریف ندانم، خدایا! تو مرا از این خطر حفظ کن! «وَ اعْصِمْنِی مِنْ أَنْ أَظُنَّ بِذِی عَدَمٍ خَسَاسَةً أَوْ أَظُنَّ بِصَاحِبِ ثَرْوَةٍ فَضْلًا فَإِنَّ الشَّرِیفَ مَنْ شَرَّفَتْهُ طَاعَتُکَ وَ الْعَزِیزَ مَنْ أَعَزَّتْهُ عِبَادَتُکَ»؛ خدایا من از تو فهم میخواهم، خدایا من از تو عقل میخواهم! این دعای امام سجاد است. بخشی از ادعیه هم هست که خدایا بیماران ما را حفظ بکن، آنها هم هست؛ اما محور اصلی دعای امام سجاد این است که خدایا من از تو فرهنگ میخواهم, ادب میخواهم, من از تو انسانیت میخواهم مبادا بیخود کسی را برنجانم، مبادا نظام ارزشی من عوض شود، برای کسی که وضع مالی او خوب است احترام بیشتری قائل بشوم؛ خدایا تو مرا حفظ بکن! «وَ اعْصِمْنِی مِنْ أَنْ أَظُنَّ بِذِی عَدَمٍ خَسَاسَةً أَوْ أَظُنَّ بِصَاحِبِ ثَرْوَةٍ فَضْلًا فَإِنَّ الشَّرِیفَ مَنْ شَرَّفَتْهُ طَاعَتُکَ وَ الْعَزِیزَ مَنْ أَعَزَّتْهُ عِبَادَتُکَ»؛ بعد به همه ما فرمود به هر حال شما عمر دارید و شبانهروز دارید وقت صرف میکنید، همه ما اینطوریم. فرمود من به شما خریداری نشان میدهم که دومی ندارد و آن این است که در تمام داد و ستدها فروشنده، آگهی مزایده میدهد و خریدار آگهی مناقصه، هر کسی کالایی دارد زمینی دارد چیزی میخواهد بفروشد آگهی مزایده میزند میگوید هر کسی که بیشتر میخرد من به او میفروشم؛ این یک رسم دنیاست. اما هیچ خریداری آگهی مزایده نمیزند، هیچ خریداری! همیشه خریدار آگهی مناقصه میزند فروشنده آگهی مزایده. امام سجاد(سلام الله علیه) به ما فرمود شما خدایی دارید که خریدار کالای شماست، عمر شما را میخرد، وقت شما را میخرد، آبروی شما را میخرد، بالأخره شما این آبرو و وقت را برای چه دارید صرف میکنید. این خدا آگهی مزایده زد، فرمود شما هر چه دارید به هر کسی میخواهید بفروشید من گرانتر و بیشتر میخرم! چهقدر این دعا زیباست! این را در دعای وداع ماه مبارک رمضان یا ختم قرآن فرمود. به ما گفتند به خدا بگویید خدایا «وَ أَنْتَ الَّذِی زِدْتَ فِی السَّومِ»،[7] «سُوم» با «سین»؛ یعنی داد و ستد. اینکه در کتابهای فقهی میگویند: مداخله در سُوم برادر مسلمان یا حرام است یا مکروه! یعنی کسی دارد معامله میکند شما وارد نشوید! «مُساومة» که در فقه هست، یعنی این! «سُوم» یعنی خرید و فروش، با «سین». خدایا تو آگهی دادی در معاملات آگهی دادی به همه ما گفتی، شما وقت و عمر و آبرویتان و چیزی را میخواهید به دیگری بفروشید به من بفروشید، من از همه گرانتر میخرم! «وَ أَنْتَ الَّذِی زِدْتَ فِی السَّومِ» آگهی مزایده زدی. این حرف را برای چه کسی میخواهی بزنی! برای چه کسی میخواهی کار کنی! این منبر را برای چه کسی بروی؟ چقدر بگیری؟ برای من برو من بیشتر میدهم، این درس را برای چه کسی میخواهی بخوانی؟ برای کدام سِمت میخواهی بخوانی، برای من بخوان من بیشتر میدهم، این کار را، این خدمات را، این رفاهیات را، این سیاست را این نظام را، این جهاد را، این فداکاری را برای چه کسی میخواهی انجام بدهی؟ به هر حال کارمند هستی، برای چه چیزی داری کاری کار میکنی؟ فرمود برای من معامله کن من بیشتر میخرم. «وَ أَنْتَ الَّذِی زِدْتَ فِی السَّومِ»، تو آگهی مزایده زدی، گفتی طلبه هستی، دانشگاهی هستی، درس میخوانی برای چه کسی میخواهی بخوانی؟ برای چه میخوانی؟ برای هر کس و برای هر چیزی میخوانی برای من بخوان، من بیشتر میخرم! این دعای امام سجاد است. دعا تنها این نیست که خدایا مریضِ مرا شفا بده! «وَ أَنْتَ الَّذِی زِدْتَ فِی السَّومِ» تو در این کار دومی نداری! ما هر چه شنیدیم آگهی مزایده برای فروشنده است اگر حافظ و امثال حافظ میگویند:
بیمعرفت مباش که در من یزید عشق٭٭٭ اهل نظر معامله با آشنا کنند[8]
این «مَنْ یَزِید» در ادبیات ما هست، یک اصطلاح است نمیدانم قبلاً این چوب حراج را میزدند، ما میدیدیم وقتی کتابهایی را میخواستند حراج کنند یک کتابشناس یک چوب دستش بود و کتابها هم بود و این چوب را بالا میبرد و میگفت «مَنْ یَزِید»؛ یعنی چه کسی بیشتر میخرد. این «مَنْ یَزِید» آن اصطلاحِ صحنه آگهی مزایده است، آن کسی که چوب دستش است مرتب به این تخته میزند، شعارش و صدایش «مَنْ یَزِید» است، یعنی چه کسی بیشتر میخرد «مَنْ یَزِید مَنْ یَزِید». حرف حافظ این است که در بازار «مَنْ یَزِید» عشق، آنجا که عشقفروشی میکنند به هر کسی عشق نمیدهند «بیمعرفت نباش که در من یزید عشق» آنکه چوب دستش است چه کسی عشق را میخرد:
بیمعرفت مباش که در من یزید عشق٭٭٭ اهل نظر معامله با آشنا کنند
عشق را فقط به حسین بن علی میفروشند. وجود مبارک امیرالمؤمنین، بیست سال قبل از جریان کربلا وقتی از صفین میگذشت میخواست بیاید کوفه، وارد این سرزمین که شد از اسب پیاده شد و مقداری خاک را گرفت و بو گرفت فرمود: «ههنا ههنا ههنا»، همینجاست، دو رکعت نماز خواند؛ عرض کردند یا امیرالمؤمنین چه چیزی اینجاست فرمود: «هَهُنَا» «مَصَارِعُ عُشَّاق»،[9] عاشقانی در این سرزمین میآرمند. عشق را به حسینبنعلی فروختند؛
بیمعرفت نباش که در من یزید عشق ٭٭٭ اهل نظر معامله با آشنا کنند
امام سجاد میگوید تو آگهی مزایده زدی در خریدن و اینها هم حاضر شدند این «مَصَارِعُ عُشَّاق» را وجود مبارک امیرالمؤمنین بیست سال قبل از جریان کربلا وقتی وارد سرزمین کربلا شد، این جملهها را گفت، فرمود اینجا عاشقانه میآرمند و معاملهشان همین است خوب فروختند و بهترین خریدار ذات اقدس الهی است؛ برای ما هم هست.
ببینید تنها دین، دینِ آرزو نیست، دین, دین تعلیم است؛ این «یا لیتنا» آرزو نیست، از دو طرف صدای «یا لیتنا» است، این «یَا لَیتَنَا» که ما در زیاتنامهها میخوانیم این یک ادب دینی ماست که میگوییم ای کاش این توفیق را میداشتیم ما بودیم؛ اما یک «یا لیتنا» هم آنها میگویند هر شهیدی هم میگوید ای کاش با ما بودید میدیدید اینجا چه خبر است؛ این شهید سوره «یس» است. در جریان شهیدِ سوره «یس» ذات اقدس الهی میفرماید وقتی این را شهید کردند ﴿قیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ﴾؛ برو بهشت این بهشت برزخی است؛ آن وقت این شهید برزخی سوره «یس» از برزخ به ما میگوید: ﴿یا لَیْتَ قَوْمی یَعْلَمُونَ ٭ بِما غَفَرَ لی رَبِّی وَ جَعَلَنی مِنَ الْمُکْرَمینَ﴾؛[10] شهید هم میگوید ای کاش بودید میدیدید اینجا چه خبر است. این «ای کاش» از دو طرف هست، این صریح قرآن است. نفرمود به ما باغ دادند راغ دادند لباس خوب دادند، اینها نیست ﴿یا لَیْتَ قَوْمی یَعْلَمُونَ ٭ بِما غَفَرَ لی رَبِّی وَ جَعَلَنی مِنَ الْمُکْرَمینَ﴾؛ «مُکرمین» در فرهنگ قرآن چه کسانیاند؟ در سوره مبارکه «انبیاء» اوّل کسی که خدای سبحان درباره آنها وصف کرامت را تثبیت کرده است فرشتگاناند؛ در سوره «انبیاء» دارد: ملائکه ﴿بَلْ عِبادٌ مُکْرَمُونَ ٭ لا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ﴾؛[11] ملائکه عباد مکرماند. همین بیان نورانی سوره مبارکه «انبیاء» را وجود مبارک امام هادی(سلام الله علیه) در زیارت «جامعه» برای اهل بیت هست؛ شما در زیارت «جامعه» درباره اهل بیت(علیهم السلام) میگوییم: «عِبَادِهِ الْمُکْرَمِین»[12] اینها در حد فرشتهاند، آن «عباد مکرمون» که در سوره مبارکه «انبیاء» است در زیارت «جامعه» امام هادی برای اهل بیت ذکر کرده؛ پس اینها جزء عباد مکرموناند.
حرف شهید سوره «یس» این است که خدا ما را جزء «مکرمین» قرار داد، سخن در این نیست که به ما باغ و بوستان داد، سخن در این است که ﴿یا لَیْتَ قَوْمی یَعْلَمُونَ ٭ بِما غَفَرَ لی رَبِّی وَ جَعَلَنی مِنَ الْمُکْرَمینَ﴾ ما جزء مکرمین هستیم این شهید است. این مقام حیف است که آدم به چیز دیگر بفروشد. این دعای امام سجاد است که فرمود غیر از خدا هیچ کس هیچ خریداری آگهی مزایده نمیزند، همه آگهی مناقصه میزنند، آن هم کالایی که دست آنهاست مشخص است، تنها خریداری که آگهی مزایده میزند خداست، میگوید با هر که میخواهی معامله کنی هر چه داری من بیشتر میخرم، به همه ما میگوید؛ حالا یک وقت است کسی درس حوزوی میخواند یا درس دانشگاهی میخواند یا درس نظامی میخواند یا خدمات اجتماعی دارد یا پرستار است کار سادهای دارد، رُفتگر است، این دعای امام سجاد شامل حال اوست؛ این رفتگر محترم کاری میکند حقوقی میگیرد، آن سر جایش محفوظ است؛ اما این برای رضای خدا نظافت و بهداشت یک شهر را دارد تأمین میکند. فرمود من خریدم «وَ أَنْتَ الَّذِی زِدْتَ فِی السَّومِ» این خدا محبوب نیست، این خدا عزیز نیست؟! آن وقت بسیاری از گریهها برای همین است که انسان شرمنده است در پیشگاه این خدا، همه شئون را او داد، آن هم کالایی که خودش به ما داد از ما میخرد آن هم با آگهی مزایده، ما هر چه داریم از اوست؛ ﴿ما بِکُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ﴾[13] این آیه قرآن را هم ما در نماز میخوانیم هم در تعقیبات داریم. قرآن فرمود: ﴿ما بِکُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ﴾ ما هم عرض میکنیم «اللَّهُمَّ مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْکَ»؛[14] ما اعتراف داریم، چیزی از ما نیست؛ ولی مالِ تو را به تو با آگهی مزایده خریدار داریم میفروشیم. این ﴿إِنَّ اللَّهَ اشْتَری مِنَ الْمُؤْمِنینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ﴾[15] از همین قبیل است, ﴿فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذی بایَعْتُمْ بِهِ﴾[16] از همین قبیل است, ﴿هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلی تِجارَةٍ تُنْجیکُمْ﴾[17] از این قبیل است، عوض و معوّض هر دو برای اوست، اما بیشترین خرید از آن اوست. اینها بخشی از دعاهای نورانی امام سجاد(علیه أفضل صلوات المصلّین) است.
من مجدداً مقدم شما را گرامی میدارم، این مراسم را به پیشگاه ولیّ عصر تعزیت عرض میکنیم. از ذات اقدس الهی مسئلت میکنیم نظام ما رهبر ما مراجع ما دولت و ملّت و مملکت را در سایه امام زمان حفظ بفرماید!
روح مطهّر امام راحل و شهدا را با اولیای الهی محشور بفرماید!
خطر سلفی و داعشی و تکفیری را هم به استکبار و صهیونیسم برگرداند!
مشکلات اقتصاد و ازدواج جوانها را در سایه لطف ولیّاش به بهترین وجه حلّ بفرماید!
این نظام اسلامی را تا ظهور صاحب اصلیاش از هر نفوذ و خطر محافظت بفرماید!
جوانان مملکت و فرزندان ما را تا روز قیامت از بهترین شیعیان علی و اولاد علی قرار بدهد!
(غفر الله لنا و لکم و السّلام علیکم و رحمة الله و بر کاته)
[1]. مصباح المتهجد، ج2، ص772.
[2] . امالی (شیخ طوسی)، ص677.
[3] . الکافی(ط ـ الإسلامیة)،ج2، ص602.
[4] . من لا یحضره الفقیه؛ ج1، ص241.
[5] . الصحیفة السجادیة، دعای28.
[6] . الصحیفة السجادیة، دعای35.
[7] . الصحیفة السجادیة، دعای45.
[8] . دیوان حافظ، غزل شماره196.
[9] . بحار الأنوار(ط ـ بیروت)، ج41، ص295.
[10] . سوره یس، آیات26 و 27.
[11] . سوره انبیاء، آیات26 و 27.
[12] . تهذیب الاحکام، ج6، ص96.
[13] . سور نحل، آیه53.
[14] . مصباح المتهجد و سلاح المتهجد، ج1، ص63.
[15] . سوره توبه، آیه111.
[16] . سوره توبه، آیه111.
[17] . سوره صف، آیه10.
- ۹۵/۰۸/۲۱