بسم الله الرحمن الرحیم

حالا من بی تعارف خبر ندارم از سیستم امنیتی و نظارتی و اطلاعاتی کشور که پلیس سایبری فتا چه میکنه و چگونه  و نمیدونم دقیق که ما جاخشک کردیم یا کارمون زده بالا هرچی که هست نمیخوام بگم دشمنام کم شده میخوام قدرت نفوذ در دل های پایینی ها و مشتری هام فرق کرده اند برای نظارت بر من و وبلاگدهی و منم رو  الکی گنده میکنن و بزرگ میکنن منم که عقلم نمیکشه برای بزرگترا خوب کار کنم و طبق خواسته شون نیست که مارو بلند پایه کردن لذا ماموران عادی دیگه کمتر بام تا میکنن شاید هم ابلاغیه دارن یا همه جا همینطور شده نمیدونم شخصیه بیشتر دقیقا یا اجتماعی؟! و دیگه اصلا مارو بیخطر میدون اصلا شاید و من دیگه جوابگوی دل های ماموران عادی نیستم و البته بازم نمیترسم دیگه و در خطر نیستم برای نوشته هام که حالا بیماری روان هم حتی کمک میکنه ولی من یادمه مثلا قبلا میگفتن از این ساعت تا اون ساعت مجانی هست  اینترنت یعنی همه جمع بودن و صدا به همه میرسید و خبرا میپیچید الان مارو وصل کردن به یه عده ی محدود برای نظارت البته قوی شدیم و بها بهمون دادن ولی دیگه خطری و دیوانه وار دل هارو نمیشه جمع کرد یعنی مشتری نیست که بخوام باهاش درد دل کنم و حرفامم زده اما ولی الکی گنده شدیم و به پایینی ها نمیرسیم و یه عده مسولیت قبول کردن و جونم در خطر نیست دیگه رقابت نیست دیگه حساس نمیشن خبرها نمیپیچه من نمیتونم نهران رو تسخیر کنم چون زور وحرفا ممکنه به اونا نرسه برای مشتری های تهرانی حرفی ندارم و اینجا کنترلمون کرده اند که تند ننویسییم و همه چی آروم قبلا مومن ها جمع بودن زود حساس میشدن و موضع میگرفتن اینم بده ها نمیگم خوبه یعنی کسانی که طرفدارم بودن یا مظلوم بودن یا تقیه میکردن یا هم بلخره دشمن که  ما میخوام پستی بگیریم مثلا و بدبختشون کنیم لذا کوبنده نمینویسم چون مشتری نیست مومن ها جمع نیستن ولی چند سال پیش سیستم مراقبتی و نظارتی و حراست و امنیتی طوری بود که میگفتن آقا صبح ها مجانی اینترنت یه دلیلش این بود که مامورا خسته میشدن و دیگه بهم دل نمیدن لذا!میخوام بگم این وضع بده  و اون وضع هم که جلوگیری شد از تجمع مومنان  و زور داشتند  الان ندارن اونم بد میتونه باشه الان دروغ و دوریی و اینا ممکنه کمتر شده باشه و زندان بردن و کشاندن ها! یه مساله ای هم هست تو دلم برای جنین تو شکمم بده و اون اینه که ما آقا تا وبلاگ بنویسیم شیاطین فتنه میکنن دیگه بیکار که نیستن بعد آمار فلان چیز که ربط داره به نوشته ی ما میره بالا حالا شایدتم ربط به شیطان نداره و فتنه است یا جنگی است خدایی حتی بلخره ما گفتیم همزمان شدن بعضی حادثه ربطی هم بهم داره خوب آقا حساس میشن رو نوشته های ماهمین دکترا که آقا شما مثلا آدم کشتی نمیدونم این و اون و فلان تقصیر تو بوده نمیدونم وقتی مینوشتی آمار سکته بالا رفته تا کلیک کردی که موضوع وبلاگت ثبت بشه همزمان پنجاه نفر در دنیا کشته شدن خوب این حرفارو میزنن همین دکترای میریتاریستی و یا میترسن از ما یا محکوم میشیم حالا برعکسشم هست تا ما یه کم ریسک میکنیم رعایت  میکنیم و ترس میاریم که یه خورده تند و کوبنده و بعضی الفاظ رو نگیم و کوتاه بیایم یا رمزی اصلا صحبت که کردیم مشاهده کردیم همون دکترا میگن آقا این ترسو هست نمیدونم این توانایی اش کمه خلاصه بستگی داره احوالشون چطور باشه یه روز دوست یه روز دشمن یه بارافراط یه بار تفریط وضع خرابه خلاصه! البته این مشکل الانه ما نیست بلکه درد دل یه عمر قبله که حالا فتنه ها کمتر شده و کمتر بهمون گیر میدن ولی اگه بخوایم اوج بگیریم میخوام بگم اینطور نیست که راحت بزارن و بتونیم!