یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

ای که به دور کعبه و منکر حیدری / کعبه ولادتگه اوست دور حیدر مگرد

بایگانی

بسم الله الرحمن الرحیم

جمعه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۷:۰۴ ب.ظ | علی | ۰ نظر

دو سه بار زده تو این چند روزه که روزی چند سال برام میگذره این روزا به مخم زده اونطوری که یادمه درمورد علم ریاضی چیزکی بنویسیم قبلا هم گفتیم که بشینیم تست ریاضی هرچند مسائل دوره ی راهنمایی یعنی ریاضی دوره راهنمایی میشه کلاس چندم؟ هفتم؟! خلاصه حل کنیم علم ریاضی علم کمی نیست علم محاسبه است علم دقته علم هوشه علم در نظر گرفتن اندک چیزها و بزگترین هاست همین که اسلام میخواد که محاسبه کنید ببنید خدا چقدر دقیق آفریده پس علم بیدار کردن ماست علم غفلت زدایی و به هوش آوردنه گرچه بیشتر ذهنی است برای ما ولی موشک که میخوان بفرستن هوا فضا مگه میشه بدون ریاضیات!!! البته من خودم وقتی به جواب میرسیدم دوران مدرسه خعلی خوشال بودم مشکل این بود که تو هوای غفلت و اینا بودیم و میخواستم ازش بگذرم فقط یعنی از زیر کار و درس خوندن رد شم تست کنکورم خدا کمکم بده بدون زحمت چیزی قبول بشم که شدم هم سهمیه هم داشتم مهندسی صنایع آزاد شیراز قبول شدم وقتی که رفتم سر کلاس دیدم گرچه رشته ی پراهمیت و سختی نبود ولی بچه هاش سطح بالاتر بودن و همدیگرو میشناختن منم منزوی مثل همیشه سختم اومد ولش کردم درساش هم فکر میکردم چون دانشگاه آزاده آسونه ولی نبود استادش زن بود و خوبم درس میداد ولی من تن پرور بودم و جواب نمیداد که لااقل از سطح متوسط بچه ها بالانر باشم این شد که یه ترم خوندم ول کردم دانشگاه رو و رفتم دوسال بعدش که خوبتر شدم و تیمارستانم رفته بودم نه که نه ولی رشته ی تجربی هم گیاه پزشکی به مدد همون سهمیه ی جانبازی بابام قبول شدم ولی دانشگاه آزاد اونم نرفتم دیگه بعدش راهم عوض شد رفتیم  بزن و برقص شروع شد!! یه پسر عمه هم دارم میگفت تو عروسی بهم  که دوستام همه شون تو عروسیا میخونن و شدن خواننده ی عروس مثلا ما هم خودمون گرفته بودیم که بله اینکارا چیه بعد چند سال بعد رقاص شدیم یا مثلا وقتی دیدم کلیپ حمید جان لولایی رو که تو عروسی دخترش یا جایی رقصیده بود اقدر ناراحت شدم و نه که بدم بیاد انتظار نداشتم بعد چند سال بعدش خودم رقاص شدم خلاصه ریاضی علم دقته و خغلی خوبه مخصوصا وقتی به جواب میرسیم خدا توسط علم ریاضیات جهان رو حلق نکرده ولی از ما میخواد که دقیق محسابه کنیم هم کارمون رو هم کاراشو!!!بله ما حواسمون نیست تا متر نندازیم یه شیشه ی کوچک رو هم نمیتونیم جاسازی کنیم هردنبیل که نمیشه!!!لذا باید از کودکی ریاضیات رو یاد گرفت من از کودکی دل ندادم و جواب میگرفتم شب امتحان درس بخونم تا اینکه اومدیم دبیرستان و پایه ی راهنماییم ضعیف بود ضربه خوردم خوب خوبه از کودکی بچه ها ریاضی دان باشن و جواب گرفتن در ریاضی مثل علوم دیگر نیست بلکه یک جواب داره عموما و یه منفی و مثبت و یه میمیز اشتباه بشه تا ثریا میکشه پس باید دقت کرد و دقیق بود که اینا همش درس زندگیه و مثل درس تاریخ نیست که هر موقه بشینی پاش میشه استارت زد بلکه نمیشه از زیرش در رفت مخصوصا وقتی که ادغام کنند مسائل مختلفش رو باهم البته هرچه سختر باشه وقتی به جواب رسیدیم شیرینتر میشه چون کار تنبلا نیست بازم شیرینیشو نکشیدم ولی وقتی به جواب صحیح میرسیدم اقدر به خودم مینازیدم که مثلا تو قلمچی این تستو جواب دادم ولی بچه های دیگر نتونستن ولی باز گهی نشدیم بازم مشکل داشتم تو باغ درس و مشق نبودم ولی به جواب رسیدن مخصوصا امتحانم باشه خعلی کلاس و حال داره!!!دیگه الان بچه ها مثل سابق درس خون نیستن قبلانا فردای کنکور تعداد خودکشی آمار نمیداد ولی زیاد بود!!! خلاصه ولی من همیشه دلم صاف بود با ریاضی ولی وقتی مثلا شنیدم هرکس رفته رشته ی ریاضی دیونه شده به خودم حق میدادم!!!ولی شاید آخرین بار که توی ریاضی 20 گرفتما دوم دبستانم باشه همیشه حسرتش موند که موند!!! بعد تا دوران راهنمایی هم بابام میومد که یادم بده درسهارو مخصوصا ریاضی ولی میخواست از همون اول اول همونایی که خودم بلذ بودم یادم بده و منم زیرش در میرفتم حوصله م نمیشد میخواستم فقط نکته ای که تو امتحان میاد رو بفهمم انگار مخ زنی ولی ریاضی مخ زنی نیست باید اصولش رو بلد باشیم!!! نوع تفکرش رو آخه بابام مهندسه!!!درس های دیگرمم همینطور هیچ وقت 20 نمیگرفتم یعنی هر بار سر امتحان بودما برای 20 گرفتن جواب میدادم ولی چیزی در چنپره؟! چیزی بارم نبود بلد نبودم!چون وقتی معملما و دوستام میدیدن منو فکر میکردم تو نگاه اول خرخونم ولی نبودم اصلا منم میخواستم دوستامو از دست ندم و نه که حسادت کنم ولی میخواستم پیش بچه های درس خون باشم لذا اقدر ناراحت بودم که چرا برعکس خواهرم درسم بده ولی نمیدونستم که اگه رقابت باهاشون نداشته باشم بیشتر دوستم  دارن لذا سرکلاس همیشه سوالای عجیب غریب میپرسیدم از معلما که همه فکر میکردن مخم خخخــ!!

  • علی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی