یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

ای که به دور کعبه و منکر حیدری / کعبه ولادتگه اوست دور حیدر مگرد

بایگانی

بسم الله الرحمن الرحیم

يكشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۴، ۰۷:۲۵ ب.ظ | علی | ۰ نظر

امثال ما که تو ناز نعمت بزرگ شدیم مثلا ننه ی من دبیر بوده بابام هم کارمنده بلخره مشکل مالی نداشته ایم به اون صورت مجلل و حد گذرون یعنی هرچی میخواستیم بعدا با صبر رسیدیم به بهترشم رسیدیم هر چیز مالی عقده نداریم امثال ما بچه ها که حتی تجمل گرا هم نیستیم و ممکنه راضی باشیم به رزق و روزی مادی ولی وقتی از سفر برمیگشتم و آهنگه میخوند که (من خودم مثلا فقر رو کشیدم!) شعر شاعین میگفت تازه دوزاریم افتاد! یعنی من خودم توی سفر جهرم پولام تموم میشد بعد چند گزینه داشتم مثلا میخواستم به چند چیز برسم آخه تبلت آخریم پوکید بعد تو فکر تبلت بودم تو فکر حافظه ی اکسترنال بودم که بخرم و خراب شده و اطلاعاتم نابود شده و چندین گزینه داشتم نمیگم فقر خوبه ها خدا برای هیچکس نیاره شرمنده ی زن و بچه هاش باشه ولی معنای فقر رو نچشیده بودم و هی فکر میکردم مثلا از بس در ناز ونعمتما فکر میکردم حالا عالم وفرشته ها و خدا دلشون برام سوخته و حالا نمیدونستم یعنی درک نکرده بودم حالا مادیات به کنار خعلی ها نون شب ندارن فکر میکردم الان درک نشدم و دیگه خعلی ناراحت بودم که پولام داره تموم میشه و الکی خرج کردم و دادم در راه خدا ولی وقتی شاعین گفت من درد فقر رو چشیده ام گفتم وای چقدر من نادونم آخه این همه حدیث درمورد فقر و رسیدگی رو فهمیدم یعنی قبلش فکر میکردم این گداها فقیرند حالا به فقر اصلی که میتونه جهالت باشه کار ندارم منظوم فقر مادی است که مخصوصا زن ودخترها دارن چه بدبختی ای که نمیکشن و جدا از خواست های مادی و اندک پوششی که راضی هستن اصلا ممکنه شام و نهار هم نداشته باشن و غذای خوردن لذا تازه معنای فقر رو فهمیدم کلمه ی فقر زیاد استعمال شده ولی من معناشو نفهمیده بودم و حالا که پولام تموم شده بود فکر میکردم اصلا خدا و اینا دلشون برام سوخته است! تو فکرم نبود که این همه فقیر داریم و رسیدگی نمیکنیم شخصا البته اجتماعا که میرسند به فقرا و گذشته از دکان یه عده رو بسته ان و تضمینی شده شغل ها نه اینکه منتظر روزی الهی کمی سختی ببینند اینکه من در ناز و نعمت بودم و نمیخوام مخ بزنم میگم شاید شما هم همینطور باشید و چقدر سخته از نظر آبرو حتی که زنی دختری نتونه احتیاجات اولیه ش رو بدست بیاره و پناهی نداره و حتی چشمپوشی میکنه این یه عقده ی سنگین میتونه باشه اگر راضی نباشه و فقیر باشه و کنار دوستاش طبقه ی پایینن اینا واقعا برای ما که در ناز نعمت بودیم و بفکرشون نیستیم ظلمی است بزرگ که داریم از بس شکممون پره دیگه فراموش کرده ایم لذا باید از خودمون بدمون بیاد و بهترینشم کمک صندوق خیریه هست که حتی پول هم که می نداختم قبلا بیشتر به فکر گرسنگی اونا نبودم و میگفتم کارم راه بیافته و خدا توجه کنه لذا میخوام بگم اگرچه فقیری نکشیدیم ولی چقدر بده شرمنده ی زن و بچه ها هستن و چقدر بده به فکرشون نباشیم دیگه همین خمس و زکات و تشکیل ربا ندادن هم کفایت میکرد ولی همونم خعلی از ماها حاظر نیستیم ینی طرف حاظره جونش رو بده حتی و کمک یا حقشون حتی بله حقشون رو نده این خعلی ظلم عظیمیه الان ممکنه مراجع ما خعلی ثروتمند باشن مثلا آیت الله جوادی ره ولی دارن با فقر زندگی میکنن و از پول مردم رو که حق خودشون هست رو احتیاط و استفاده نمیبرن و فقیرانه زندگی میکنن که همین هم ظلمه و خودشون حتی حاظر نیستن از این پول ها استفاده و از حد و حق خودشون هم میگذرن ولی همین دیگه من خودم تازه معنای فقر رو اندکی درک کردم اونم نه که بکشم فقر رو من خودم از پول ننه ام 20 هزارتومن روزی بهم میدن و خدارو شکرکه نمیکنم باز ناراحت و شاکی ممکنه باشم ولی تا کجا میخوایم پیش بریم دنیاست دیگه حساب و کتاب نداره خودمون باید حساب و کتاب کنیم و اول هم حساب خودمون رو برسیم!

  • علی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی