یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

ای که به دور کعبه و منکر حیدری / کعبه ولادتگه اوست دور حیدر مگرد

بایگانی

بسم الله الرحمن الرحیم

يكشنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۴، ۰۴:۰۸ ب.ظ | علی | ۰ نظر

الان داشتم برنامه ی شبکه چهار رو میدیم استاد دینانی و استاد مجری یک حرفایی میزدن دریا دریا، منم باید برای دکترا بگم حالمو تا خوب بشم مسائل متغصفانه زیاد بوود و استاد استاده روحه دیگه و منم اولا گناه کرده ام و فراموش کاریم دوما فشاری که روم ایجاد شده که ترسیدم و به مرگ فکر کردم خوب دیگه چی بود؟ بزاربینم از برنامه نکته هاشو میشه درآورد مقدمتا اینکه مثلا شیطان ها که بهشون بله گفتم و ردشون نکردم و ضعیف بودم و امتحان بود برای مرحله ی بعد بعد دیگه شهوات که ما فکر کردیم باید همش جسممون خوب بشه نه بلکه روح هم تقاضا داره و به گناه افتادیم و چون آدم بارزی هستیم عالم ریخت بهم با گناه ما! خوب من تو خونه راستش نکته ی دوم رو باز کنم که آقا تمرکز و فشار بزرگان بیشتر شد و خوب هم بود برام یعنی استاد میگفتن که اگه یه آدمی رو 100 سال مثلا در خانه نگه دارن خوب این به کجا میرسه؟ مقاوم میشه؟؟ نه بلکه باید روی امثال ما کار و توجه بشه منم که همش تو خونه ام حالا مجاز و تلوزیون و اینترنت یاری میده ولی تلوزیون از بیرون و درون حمله میکنه و ما هم اگر استاد قوی نظارت کنه رویمون نه که شیاطین میبنینم که به فکر شهادت میافتم و ضعف دارم و یه نکته ای بسیار مهم که میخوام صحبت کنم اینه که من جلوی تلوزیون از بس فضا سنگین شد اینو محض تجربه میگم یا مثلا توی اتاقم خوب انتظار داشتن از من بزرگان که یاری بدم و بیام بالا ولی من گناه کردم و الان داغونم و حال معنویم بد و درسته به آرامش نسبی رسیدم ولی کروکورو فراموش کار شدم ولی اون موقع که گناه هم نکرده بودیم آقا فشار به جان رسیده بود دیگه که این خوبه و باید حتما برسه ولی احوالم چه طور بوده این دو سه هفته که باید بگم اولا اینکه تا ما اومدیم رشد کنیم و مورد توجه بزرگان قرار گرفتیم یازن ها توجه کردن و اومدیم بیام بالا و خدایی بشیم بابام زنگ زد تیمارستان که منو ببرن که این خعلی بده و دیگه تو تیمارستانم مشکلی ندارم چون تمرکز نیست و توجه و امتحان بزرگان ولی اسیر شدم وباید قرص بخورم پس امتحان بزرگان رحمته برای تجربه و باید رنج و سختی کشید تا مرد شد نه اسارت نامردی دوما خودم ضعیفم آقا یعنی جلوی تلوزیون همش به خودم و احوال خودم و خودیت و مبتلی به خودم هستم نه به تلوزیون یعنی برنامه ی تلوزیون رو هم میبینم دارم خودمو میبینم این درمورد برنامه هاییه که دوست دارم وگرنه کلا برنامه هارو که این چند روزه میبینم خودمو میگیرم مثل پیام بازرگانی که میگه خودش رو نمیگیره و اینا خوب اولا من فکر کردم جنگه و باید فیلم بازی کرد و همش در خودشناسی نبوداااا بلکه خود بینی بود و این خطرناکه و این عجب هست!!! این ضعف من که در مقابل بزرگان سر خم کردم و الان با فرمایشات استاد تجربه شد و فهمیدم که عظمت بزرگان منو رسوا کرد و شناخته شدم که چقدر ضعیفم و آدم قوی ای نیستم! حالا یه موقعی آدم خودشناسی میکنه بلکه داره فکر میکنه به موضوعی و داخل خودشه حالا خودشناسی بحث جداست که به عقل من نمیرسه دقیقا چیست ولی خودبینی جداست از خودشتاسی خود بینی یعنی خود بزرگ کردن و توجه به خود به صورتیکه مخ شمارو داشتم جلوی تلوزیون میزدم و خودمو گرفته بودم خوب این از عظمت بزرگان هست و ضعف من در مقابل شما ولی من فکر کردم شیاطین دارن حمله میکنن بهم نگو بزرگان داشتن امتحانم میکردن و من نفهمیدم و شکست خورد چون تجربه نداشتم و ذکر خدا هم نگفتم و فیلم بازی کردمو اوضاع هم خراب بود و روی آنتن بودم و دیگه مسخره بازی درآوردم که به گناه کشیده شد و الان آرومم ولی الا بذکر الله تطمئن القلوب باید پتاه به خدا ببریم این اوقات باید قران خواند موقعی که روی آنتنیم و به خدا فکر کرد نه که مثل من بریم شهوت بیافریتیم و دیگه خدایی نباشیم و عالم  رو بهم بریزیم و شکست بخوریم خوب دنیا محل امتحان و زیاد کردن بچه و اینا است طبق قرآن یعنی هی جنگه هی باید شکست خورد و ییروز شد امیدوارم اگه بزرگان باز هم دعام کردن و بهم فکر کردن شاید الان هم هستن و من کر شده ام و کور!!! دفعه ی دیگه سعی میکنم اول قرآن رو بخونم تا خودمو نگیرم و انقدر ادا و اطفار چلوی دوربین تلوزیون و دوربین شما درنیاورم و اذیتام و روان بازیم کمتر بشه.

ولی دو مساله درجوار بزرگان اذیت کننده ست یک شیاطین دارن از تلوزیون ماره میبینن دوم شیاطین دارن از طریق چشم ما نقاط تمرکز رو کنترل و میبینن که ما چی میبینیم و خوب انتظار دارن در جوار بزرگان یعنی سیاست تعیین میشه از طریق رفتار گفتار کردار و بینایی هم کمتر دروق میگه چشم لذا روانی میشیم که زیاد نباید دل داد به برنامه های شیطانی و فیلم خوبه ولی نه هر فیلمی لذا این حالات عصبی موقعیه که تمرکز روی ماست و جمعند و قانون و قضاوت دارن و ما محکومیم لذا باید بفکر خدا بود و پیش خودمون باشیم بیشتر و نمیزارن با خیال راحت تلوزیون ببینیم حالا اگر تلوزیون خودش دوربین داره ممکنه بشه بزرگان رو تحمل کرد ولی کنترل بینایی چشم ما که چشم ما دوربین شده آزار دهنده ست و باید حتما خدایی بود برای دفعش و ذکر گفت گاهی هم ناچاریم یعنی به ننه ی خودمونم نمیشه نگاه کرد گاهی!! من خودم این روزا جلوی تلوزیون اصلا نماز یومیه میخونم و راحترم و قشنگترم میخونم ارادی و غیرارادی!

ببین اینا نکاتیه که شیاطین مسلط میشن و باید تربیت شد و آموزش دید و فراموش نکرد تکنیکارو مثلا یقینا نفر اول کنکور مثل ما تلوزیون نمیبینه و مثلا زل نمیزنه یا فکرش فرق داره و تمرکز حالا من تاحالا مقایسه نکردم ولی این شیاطین همش میخان مخ بزنن و روی مخند و تسلط میخان کنند و مارو اسیر و روانشناسان مقایسه ی منو نفر اول کنکور رو و اشتباه من از استفاده از تلوزیون که حتما روی مخ و نحوه ی درس خواندن و کلا زندگی تاثیر داشته رو میدونن و میتونن کمک کنن البته باید میریتاریستی باشه این روانشناس!من و شما خعلی وقتا اگر رادیو گوش بدیم یا صدای تلوزیون رو گوش بدیم تاثیر پذیری بیشتری داریم حالا ممکنه تاثیر بدی هم باشه نه همش خوب!!!ممکنه آلوده باشه

یه نکته ی مهمی هم استاد فرمودن که ما اسیر تکنولوژی هستیم نه تکنولوژی اسیر ما باشه!!! مثلا اگر برق یه روز تو تهران بره اصلا کلا فلج میشیم وگفتن  خدا نکنه بره!!!

  • علی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی