بسم الله الرحمن الرحیم
شنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۴، ۰۶:۳۶ ب.ظ |
محمد علی رضائیان جهرمی |
۱ نظر
ببین یه خورده زیادم مغرور شدم بنده و مخصوصا زنانی که اطرافمن و از قبل میشناختن و منم واقعتا نمیدونم کین ولی نظریاتم به زن جیزه و هم مغرور شدم و سینه ستبر کردم! خوب اولا حق بدین که شرایط من و نوشته هام طوری بوده که من نوجوان بودم و گریه میکردم و شهوت میداوندم الان وضع فرق داره اونموقع گریه های من زیاد بود و چندین ساعت پشت سر هم گریه و نوحه اصلا نمیتونستم از نوحه های حاج مخمود دست بکشم وضع روحی بسیار خراب و شیطان زده اصلا دوم همین شیاطین دیگه فاصله گرفتن سوم وضع جامعه عوض شده ببین این به خاطر عوض شدن دولت نیستا چهارم اطافیان من و ارواح مثلا و فرشتگان و بزرگان یه انتظار دیگری دارن از فردی که رقصیده و مینویسه یه انتظار دیگری دارن از یک روانی که نه بلکه دیوانه! الان ممکنه در زمینه هایی راحت تر شده باشم ولی راحتی اینه که سختی رو نشناختم وگرنه آدمی که قوی کار کنه هم خودش کوه باید باشه هم در سختیه حالا ما تا یه سختی ببینیم دادمون تو هوا و یه نیش بهم بزنن اعصابم خورد!! اینم از این پنجما ما از حضرت زینبی س بودن و سیستم زنانه کوچ کرده ایم به سمت اباالفضلی تا اون بالا نخواد و جامعه دست ما هم نیست شما نمیتونی بگی من میخوام با امام حسین ع محشور بشوم مگه کار دست من و توعه!!!!لذا من نوشته هام هم تغییر کرده اونموقع همش درمورد امام حسین و دین بود اغلب وقتی گناه کردم میشد اجتماعی و دوباره امام حسین ع غالبا اینطوری بود وقتی هم بحث میشد میریخت به هم ولی الان روزی های معنوی تغییرش دادن برای من و از این به بعد سرپایینی با دنده ی سنگین مثلا اینم شاعر میگه خلاصه چرا این بحث رو میکنم آقاا ما داشتیم این کلیپارو میدیدم که دیدیم یه زنی رو بستن به تخت و زنجیر وصل بهش و با دستکش چیز جنسی آقا خعلی ناراحت شدم راستش اصلا هم ناراحت شدم هم ترسیدم و اصلا دیدم به زن عوض شد من به شما زنان که میشناسین و شاید منم نشناسمتون دیدی داشتم که مثلا چه بچه ای زنان خوششون میاد ما هم مجرد دیگه بیشتر مثلا اینا تو فکرم بود که خعلی حالا جذابم و هر زنی دوستم داره در قلبش حالا کار نداریم که نظر بد داشته باشم یا نه ولی اینو میگم که آقا در مسائل جنسی سه حالت هست یکی اینه که زن داره لذت میبره خوب ما هم دوست داریم شما پیش شوهرتون از رحمت الهی و دعای ما و بزرگان جفت هم بشینین یه موقعی آزار و اذیت میبینه که بله اینم میگن شیرینه دیگه ربطی به شوهرتون داره نه ما که بخواد جلب توجه کنه و یه موقع هم داره شکنجه میشه وطناب و زنجیر بستن آقا این دیگه الفرار ما دیگه هیچی ببینید وضع زنان اطراف ما اینطوری بوده و حتی ننه ی خودم! طرف رو بسته بود با زنجیر با دستکش و وسسیله شکنجه اش داد وقتی این بره دستشویی جیش کنه داره ارضا میشه دیگه بدبخت نمیتونه سکس کنه دیگه ببنید چه شکنجه ی بدی اینا خعلی بده و غمگین هست ببنید این وضغ جند سال قبل همین بوده همیشه همین بوده ! من اصلا این وضع شکنجه ی زنان رو فراموش کرده بودم دیدگاه و دیدش رو! خوب وقتی شما سکس مقعدی هم بکنی ممکنه هم باشه وضع اصلا؟یه شکنجه ی دیگه هم هست روحی هست یه موقع شما اعصابت خورده یه موقع امتحانت میکنن مثلا حرصت میدن و شوخی میکنن و گیر میدن و میان رو مخت که ایناروبابام باهام کار میکنه از کودکی و منم فورا واکنش بد میدم و اعصاب ندارم ولی قوی شده ام یه خورده ولی باز نه ولی یه موقع دیگه دارن شکنجه ی روحی میشی مثلا ببندنت به تخت و قطره قطره آب بریزه رو سرت این خعلی سخته دیگه مثل درد نیست که فراموش بشه بعد مدتی یا مثلا حالا این شکنجه ی چیزی بود مثلا از دست دادن مادر پدر برادر خواهر دوست نزدیک مخصوصا اگه جوان باشه دیگه خعلی سخته یه نوع شکنجه روحی بده که میگن شکنجه ی روحی سختر از جسمی است بله وقتی شما سر باباتونو ببرند و بزنن بر سر میله و نیزه و برقصن و بخونن و خوشالی کنن این خعلی سخته و سختر از اذیت های دیگره حالا بحث زیاده من خودم فقط برای یه لحظه نظرم به زن عوض شد و دیدم مغرور شدم و گنده و زنان رو پست گرفته ام مثلا با این حال خعلی هم دست خودم نیست وقتی گروه اینطوری باشه و وقتی زنان قدرتشون در کشور زیاد نباشه و نظرا بد به ما هم سرایت میکنه و خودم سنم طوریه که موقع زنم و زن رو یه موجود آرامشی و وسیله ی ارضا میبینم کلا اصلا ولی اینو که دیدم خودمم واقعیتش ترسیدم اصلا و میگم انقدر مغرور نباش تو که انگشتت رو بگیرن جونت در میره انقدر لااقل داد نزن تو خانه!
- ۹۴/۱۰/۱۲