بسم الله الرجمن الرحیم
خوب یه موشکلی که اغلب مومنان دارن ترسه حالا نه همش ترس فردی بلکه ترس اجتماعی مثل فتنه یعنی مثلا من اگر دوربین دست بگیرم و خودم همینطوری سخرانی کنم براتون مثل قبلانا خوب نمیکنم میترسم لذا مثلا پلیس ها ریسک نمیکنن تا یه خلافی ببینن فورا ظاهر ماجرا رو برسی میکنن مثلا یه عده ریختن خیابون دارن شعار اینا نه به شعارش کار دارن نه به عوامل دیگه فورا عصبانی میشن و قضاوت و یه مرتبه یه عده که معلوم نیست خلافکارن یا پلیس چاقو میزنه به یکی در این اجتماعات حالا این مسائل کار ندارم یعنی میخوام بگم مومنان به خاظر ترس از آبرو ترس از فتنه ترس از خعلی عوامل که حالا شاید شخصی یعنی فردی نباشه خعلی کارها رو نمیکنن مثلا نمیاد تو آپارات سخنرانی بزاره لذا کارا عقب میمونه و پیشرفت نمیکنیم حالا شاید شما بگی ما بازیگر به دنیا اومدیم و یه عمره تو خونه داره فیلم بازی میکنه یه عمره مثلا خبرنگاری و جاسوسی تو خونشه ولی ما ار کودکی سخنران به دنیا نیومدیم یه عواملی رو باید یاد گرفت در تکنیک سخنرانی مثلا یه خورده هم باید همت داشت ترس رو کنار گذاشت یه خورده ای هم فتنه میکنن لذا ما ساکتیم به جای سخنرانی و فیلم گرفتن فعلا مینویسیم تا فتنه ها خاموش باشه و دیگه حسادت نکنن نمیدونم رقابت بد نیافته چه میدونم حساس نشن به خاطر فیلم گرفتن از خود و صحبت خوب یه خورده ای هم ناتوانم لذا اون انتظار الهی که بزرگان انتظار دارن من مثلا من جلوی دوربین وایسم خریت کنم این انتظار رخ نمیده و منم ترسو هستم خودم و نور و دعای الهی به وجود نمیاد ولی اگر مثلا آموزش ببینم و مشورت کنن بامن و پول بگیرم یعنی دستگاهی مثل بسیج سپاه تلوزیون باشه خوب در اون صورت مطمئن تر و آرامش قلی دارم و ترسم کم هست خوب حالا حدیث می فرماید امام علی (ع) که بزرگترین گناه ترس است! خوب این نکته اش اینه که ترسیدن یا نترسیدن؟؟ یعنی این ترس مثبت بگیریم یا منفی یا بهتر بگم ترس از خدا و نترسیدن از بندگان یعنی نگفته امامون ترسیدن است بلکه گفته ترس است یعنی شما اگر از خدا هم نترسی داری بزرگترین گناه رو مرتکب میشی و اگه از فلان چیز بترسی هم بزرگترین گناه رو مرتکبی بله ترس از خدا خعلی مهمه کسانی که نمیترسن مثل من از خدا حالا ترس میتونه خاشعیت نباشه مثلا من میترسم و تماز میخونم ولی هرکاری هم ازم سر میزنه حالا! خوب هرکس هم بگه نمازت رو نخون حتی اگر فردی که در دید من بزرگ باشه حرفش رو فبول نمیکنم و نماز رو میخوانم! چون میترسم خوب این ترس خعلی مهم نیست باید ترس هایی باشه که خدا از جلوی روت کنار نره باید بنالی باید بترسی واقعا و گناه نکنی باید بترسی واقعا و این ترس یه ترس شخصی هست ولی در ترس اجتماعی گفتم دیگه من خعلی کارها نمیکنم چون پلیس ریسک نمیکنه و چون فتنه میشه چون خانواده ام رو ضد من میکنن چون شرایط اجتماعی قضیه رو که میبینم میگم بله عقل من میگه اشتباه هستت اینکار یه حدیث دیگری هم داشتم نگاه میکردم اینه حدیث که:((اذا هبت امرا فقع فیه، فان شده توقیه اعظم مما تخاف منه.)) که متعصفانه معلومه بد ترجمه شده که میگه اگه میترسی از چیزی خوذت را در آن بیفکن زیرا گاهی ترسیدن از چیزی بزرگتر از ترسیدن از آن است. خوب ببتیذ ر عربی نوشه ((هبت)) و من لغت عربی رو بلد نیستم و تخصص هم نداریم ولی معلومه هبت یعنی از بزرگی چیزی میترسی مثلا خدا بزرگه شما میترسی خوب برو باهاش صحبت کن گریه کن آروم شو مثلا از بزرگی دریا میترسی از هیبت دریا میترسی خوب خودت رو بانداز در دریا نه اینکه حالا از گناه کردن میترسی برو خیانت کن یا گناه کن این به این معنا نیست میگه از بزرگی طرف ترسیدن و بزرگ بودن یه ارزشه مثلا شما میری مسجد یه شخصیت نورانی و بزرگ مثلا یه آخوند میاد کتارت تو صف جماعت شما ممکنه اصلا نمازت رو برای این شخص و به یاد این شخص حالا مثلا حتی بترسی و براش صلوات بفرسی منکه اینطوریم خوب حالا برو باهاش صحبت کن دست بده برو کنارش این باعث میشه دیگه نمازت رو برای خدا بخونی نه به یاد یه نفر دیگه یعنی آقا اگر شما از بترسی دیگه دین نداری و میشی بنده ی ذیگران اگه بترسی دینت عوض میشه البته ما خعلی قبلا گفتیم که نرس مثلا باید در زن ها باشه و متعصفانه پسران مارو مرد نمیدونن و نمیگنن و ترسو به بار میارن اینا رو ما قبلا گفته ایم طبق حدیث که برای زن خعلی مهم و خوبه که بترسه یعنی زنی الگو باید باشه که ترسو باشه اصلا چون اگه بترسه خیانت نمیکند! مثلا
- ۹۴/۰۹/۱۱