یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

ای که به دور کعبه و منکر حیدری / کعبه ولادتگه اوست دور حیدر مگرد

بایگانی

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۳۶ ب.ظ | علی | ۰ نظر

خوب قبلا درمورد گوش گفتیم که مخصوصا کسانی که به یاد خدان مردم میرن روی ذهنشون مخصوصا جادوگران و شیاطین و ذهنش رو منجرف از یاد خدا می کنند یا با اینکار طرف رو بنده ی خودشون میکنن و با صحبت های بیجا حتی نورش رو میدزدن و آیه میگه ( ویل لکل همزه لمزه) لذا یه روش دادیم که آقا دو تا سیم بزار تو گوش و تو عالم خودت و خدا باش تا با حرفاشون نبرنت و یا روش دادیم طوری غرق بشیم در یاد خدا و ذکر گویی که هیچی جز خدا نشنویم و تمرکز کنیم بر روی ذکر که جز خدا نبینیم که این روش تمرین میخواد و سخته و جهادیه و روایت هم داریم که حرف هرکی رو گوش بدی بنده ش شده ای انگار لذا اینا با زور میان از طریق قلب روی مخ  و قلب ما و تا سکته مون ندن و به اهداف شیطانیشون نرسند هم دست بردار نیستند لذا روش جدید که امتحان کردم روی جادوگری که نزدیک بهم شد همون جادوگره که گفته بودم قبلا این بود که هرچی میگفت رو در دلم تکرار میکردم مثلا با موبایل حرف میزد و من هرچی بر زبانش اومد رو تکرار کردم لذا به جای که دلم رو بسپارم به خدا سپردم به اینا و فرشته ها ممکنه ناراحت بشن و امتحان کردم و فهمیدم که داشت وسوسه ام میکرد ولی با اینکاری کردم فهمیدم که داره روم کار انجام میده مثلا میخواست جلوی حرف بابام وایسم در همین مدت اندکی که با هم بودیم! اثرات دیگری هم داره من قبلا روی احبار شنیدن اینکارو کردم که هرچی گوینده میگفت رو در دلم تکرار کردم و حس میکردم روی اخبار گو اثر داشت و هم خودم احبار رو با دقت بالاتری فهمیدم وگرنه تا نور برای همون کار نباشه و اونقدری که باید بفهمم چیزای دیگری که گوش میدم و میبینم رو نمیفهمم مثلا چشمم دوست نداره که تمام صحفه های نت و عکس هارو ببینه ممکنه از عکس زشت خیره بشم و یه نگاه حلاله و من درحالیکه یک نگاه میکنم خیره بشم البته حرف توبه شو زدیم ولی گفتم که وقتی صفحان نوشته رو میبینم همشو حال نمیکنم اگه کنجکاو نباشم رو همشو ببینم و چشمم به سمتش نمیره انگار باید نور خاصی داشته باشه مثلا تبلیغات رو اصلا چشمم نمیخونه و چیزای اضافی مگر اینکه خودم بخوام یه روش سریع خوانی همینه دیگه که با نور کار میکنه و قبلا هم گفته بودم و امروز و دیروزم سراغ چند تا زن رفتم با اکثر زنا حال نمیکنم و باید خودشون بخان و رو مخ باشن و نورانی و آشنا بهشون فکر کنم و فعلا هنوز صحبت نمیکنم و براشون ذکر میگم ونوازششون میکنم اونام خوششون میاد و دعام میکنن ولی به حمام و گناه و غسل و کفن کار نمیکشه ولی صحبت باهاشون نمیکنم اگه ذکرش هم خواستین که از راه دور برین رو مخ طرف این ذککر لاحول و لا قوه الابالله و با این دکر عرفا میگن همه کار میشه کرد ولی برای دعا کردن طرف صلوات بهترین دعاست مخصوصا در نماز و درنماز نباید روی مخ کسی رفتاو توی سفرم گه بودم در مورد رن استادم بد میخواستم فکر کنم چون رو مخم بود بعد گفتم چه ذکر بگم گفت یا حی یا قیوم خلاصه این زنها شهر همشون زن منن و اگه نوازش ذهنی تجسمی کنم خوششون میاد جداب میشن و اگه پیشرفت کنم میتونم خوش هیکل و آرایششون کنم از راه دور ولی مثل قبل نیست که فرستادنم تیمارستان چون یادمه وبلاگ داشم و مانیتور دوربینش باز و یه مرتبه دیدم کلا روی آنتنم و زدم رفتم خونه ی خالی اونوری و مشکل روی آنتن بودن و تحمل نکردن چشم هارو داشتم تا اینکه فرستادنم تیمارستان و دیگه فهمیدم نمیتونم با حضرت اباالفضل بمونم در کنارش و 24 ساعته بهش فکر کنم و دیگه نیازی هم نیست باید خعلی حساس و مهم باشه که 24 ساعته بحوای پیش حضرت خودتو عرضه کنی و بمونی پیشش که الان از بس وضع  خوبه میرم پیش زنا و دیگه مهم نیستم و حساس و امنیتی نیست خدا رو شکر!!!لذا نکته این بود که اباالفضلی که باشی جهادی هستی و به زن ها فکر نمیکنی و زن ها اگه حتی ببیننت خوش هیکل و زیبا میشن از راه دور چه برسه که تو خودت خواسته ات هم باشه یعنی بدون ذکر منبع رجمت الهی میشی و شیاطین اول میان سراعت که نور بگیرن لذا ما رفتیم روی آنتن و همه حس میکردم دارن نگام میکنن خلاصه منم همش به حضرت اباالفضل معتقد بودم و کسی نداشتم لذا بعدا فهمیدم بهتره فاصله از ایشان داشت چون روانی میشیم چون نمیزارن این شیاطین و میفرستن تیمارستان برای آخرین بار همین طور شد دیگه من دیوانه م کردن و خضر و عیسی از دور راهنمایی و عالم ارواخ رو مخم یعنی هر کاری میتوانستم بکنم لذا خیانت کردم چون در دلم زن بود و دستم رو ماشه لذا اگر نوازش میکنن دیگه گناه نباید کرد وخواست جوان نفسانی است وگرنه هرچی میخواستم بهم داده بودن و مست مست شده بودم الان دیگه میدانم باید از نظر فشار روانی بدتر از اون موقع که تیمارستان فرستادنم باید بشم وگرنه پیشرفتی نداشتم و درجا زده ام لذا مرد باید باشیم ما

  • علی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی