بسم الله الرحمن الرحیم
دوشنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۰۴ ب.ظ |
محمد علی رضائیان جهرمی |
۰ نظر
خوب بلخره رسیدیم جهرم ما و دارم از وای فای دایی ایم بی اجازه چیز میکنم حالا بهش میگم الان توی مغازه است و میخواستم با تبلتم از توی اتوبوس بگم یه چیزایی ولی خط نداد بله ما یه چیزایی رو از دست دادیم که خوب بود و ارزش مثل چادر حالا بازش میکنم قضیه رو جلوتر اومدن روی مخم منم گفتم خلاصه آقا ما ت اتوبوس هم چشم رو هم گذاشتیم و اومدن روی مخمون یه دختری اومد لخت کرده بود و یه بازیگر زن حدود 50 خلاصه منم تو اتوبوس دیگه شما اسمش رو بزار رندی ما فکر سانفرانسیسکویی کردیم و ذکرمون رو گفتیم و اما باید الان چیزایی رو باز کنیم که ما تخت رو تخت خوابیده مرده میدادیم خوب قضیه و قضیه ی کلا ما نمیشه خعلی بازش کرد و باید حتما بچه ها بازش کنن توی گروپ من وبلاگ داشتم و از طرفی از فیلتر رد میشدم و سنم هم نوجوان بود و یا نمیدانستم که از طریق مانیتور از این گنده ها که دوربینش معلوم نیست دارن مارو از شیشه ی مانیتور میبینن یا هم واقعا غرق در جنگ بودم و فعلا برام مهم نبود و یه چیزایی برام ارزش بود لذا راحت گناه میکردم جلوی جاسوسان و زنان و مخصوصا خارجی ها جاسوسی زیاد بود و از طریق تلوزیون ها و مانیتورها بدون اجازه ی پلیس ایران چیز میکردن یعنی جاسوسی و وضع خراب بود همش هک میکردن کامپیوترها رو و جاسوسی و خعلی ویروسی و جنگی بود فضا تا اینکه پلیس الان بین المللی شده و خارج از سیاست با هم دست و ارتباط و رد و بدل دارن یعنی الان پلیس آمریکا شاکی از من بشه برام قرص ریسپریدون مینویسه باید بخورم یا برم تیمارستان! خلاصه یک کار ارزشی که ما میکردیم گروهمون و الان دیگه نمیشه این بود که محبت زنان رو با ذکر و دعا و خواست الهی میگرفتیم یعنی همه زنان روی سرشون سوار بودیم و حسادتشون رو عوض میکردیم البته اون موقع زنان در قسمت جاسوسی قوی بودن و خاله زنک بازی و حسادت هاشون فراوان یعنی یه زن مثلا پلیس میتونست هر غلطی بکنه و زور داشت! لذا من خودم تا حالا ندیدم که فیلمی رو از من جاسوسی کرده باشن و اینا هم رو نمیکنن چون دستشون رو میشه و باید غرامت بدن و شکایت میکنیم ما لذا مثلا خود جن ها اون موقع جلسه داشتن در اتاق من منم لخت میشدم لذا دیونه ام کرده اند و پیش رمال خوب هم که رفتیم گفتن که به خاطر اینه که لخت شده و دعا برام نوشت خلاصه آقا یک کار ارزشی که الان مدفون شد و سرکوب شد که جاسوسان امام زمان میکردن همین تخت روی تخت خوابیده مرده میدادیم بود یعنی من بدبخت رو نورانی میکردن میفرستادن به جنگ زنان که چشم بزنن و چیزخور بشن و منم شدم بتشون و اون موقع هم نورانی و نوجوان و گناهکار خلاصه آقا این کار رو متخصصان و جاسوسان خبره میککردن یعنی شما با ذکر میتونی من رو آرایش کنی از راه دور میتونی زبان من رو ببندی میتونی شیطان من رو دور کنی میتونی منو بکشی میتونی حتی ایمان من رو اگه قوی باشی زیاد کنی همه کار میشه کرد و اونایی که قوی ترند بادعا همه کار میکنن و مسیح و خضر و ولی عصر همینکه بخوان چیزی رو میشه و کار خدایی میکنن و مادر صحنه باشیم مثلا و آدم تکراری ای نباشیم و بشه از ما کار کشید و اقرراد رو مدیریت کرد آخه نگاه کنید مثلا خضر نبی چه کنه بیچاره بره مثلا توی خیابون لاغرکی بشینه سر راه من هی بزنه بر سر خودش و غصه بخوره که چرا من بدم و گناهکار؟ اینکه نمیشه! دیگه مثل قدیم نیست باید گروه های بزرگ جامعه رو اداره کنن دیگه باید منو راهنمایی کنه تا من سیاست دنیا رو بریزم به هم اینطوریه قضیه لذا مثلا آهنگ میسازند اینا فیلم میسازن کارهای بزرگ میکنن و قوی
یه چیز دیگه هم که داشت یادم میرفت بحث موکلین بود که آقا این دفعه که فکر کردم و ذکر گفتم میدیدم موکلین ومامورین امام زمانی دارن به حسابشون میرسن به حساب زنان و محض همین بود که فهمیدم که من پشت کامپیوتر داغونم که گناه میکردم و اتفاقا زیبا میشدم و اینا میدیدن از گناه یا مظلومیت من نبود بلکه عنایت خاص امامون بوده که زن ها محبتشون جلب میشد وگرنه منو میکشتن با این حرفای تندم و جو ضد من بوده همیشه منتهی خدا بزرگه و یاری داد و عزیزم کرد با اینکه پلیس و جاسوسان دیگر با من بد بودن ولی محبت الهی شیاطین رو هم جلب میکنه لذا من دیدم مامورین امام زمانی با ذکر گفتن من به جان این ها افتادن مثلا من که میخواستم دست این زن رو بوس کنم و ذکر میگفتم و تجسم میکردم یه مامور و موکل اینکارو میکرد نه من!!! و من میدیدم که اینکار میکنن ولی این مامورین یا حالا بخاطر اشتباه من اینکارو میکنن یا اگه لطف الهی است که داره شامل زنان میشه ولی اینا در عمل پیش زنشون ممکنه خعلی شنگول باشن ولی پیش زن نامحرم خعلی از نزدیک منظورمه با حیا اند و خعلی شرم دارن و میترسن ولی در خلوت رندند یعنی من دیدم که میگما حس میکنم اینا اصلا از زنان میترسن که از کنار زن نامحرم رد بشن و اصلا نگاه نمیکنن ولی قوی اندا لذا من همیشه با کارام چهره شون رو خراب کردم وگرنه راضی نمیشدن منو بفرستن تیمارستان بلکه خودم افراط کردم و چهره شون رو خراب و اتمام حجت شد بازم رد شدم و الهی خراب کردم دیگه دکتر ها هم که از خداشونه مریض بگیرند اونم مریض خوشکل! یه موکلانی هم بودن چند سال پیش که ذهنا جنسی شده بود از نوشته هام و برداشت منفی و سکسی میکردن آقا یه مرتبه من به مقدسات در ذهن جنسی فکر میکردم همین سنی ها هم شده که به حضرت زهرا (س) توهین میکنند و ایشان رو هرزه مینامند نعوذ بالله لذا فکرم که خراب میشد به خاطر حرفای اینا یه موکل میومد و میخندید و من عصبانی میشدم که چرا این الان اومد در ذهنم و میخنده لذا الان همینو هم دیدم که داره روی زنان کار میکنه همین مامور و موکل البته شیاطین هم تجاوز میکنن به بدکاران ولی نه مومنان لذا اشتباه نباید گرفت و اینا محبت بین زن و مرد ایجاد نمیکنن و اختلاف درست میکنن برعکس!البته شیاطین کارشون اختلاف درست کردنه و حاظر نیستن مومنان رو ببینند و هرجا نوره جمع میشن و خرابش میکنن و ما هم محکوم!
- ۹۴/۰۷/۲۷