یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

ای که به دور کعبه و منکر حیدری / کعبه ولادتگه اوست دور حیدر مگرد

بایگانی

بسم الله الرحمن الرحیم

شنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۴، ۰۳:۲۹ ق.ظ | علی | ۰ نظر

من کیم؟!!!آیا اگر من خدا نیستم پس شیطانم؟!!همین سوال برای دنیا و جواب دادن آخرتم کفایتم که من که بودم ؟کدامشان بودم ؟آیا مستحقم به عذاب و جزا؟ آیا اصلا دیوانه ام و گذرا؟آیا کار خود من بود؟ من زنده بودم یا مرده؟آیا عملا خودمم یا زبانن؟ خوبم یا بد من؟ نه من بنده ی خدا ام و خدا نیستم!!! همانگونه که خدا در قرآن با بندگان خوب و بد سخن گفته همانگونه که مولایم از عجز دعا میخواند که من کوچک و تو ای خدا بزرگی من ذلیلم و تو ای خدا عزیزی!!! گویا خدایم را گم کرده ام!!! خدایا اگر حرف من از تو نیست اگر من خلیفه ی تو نیستم پس تو کجایی؟؟ تو را باز گم کردم و برمیگردم به همان حدیث که خودشناسی خدا شناسی است!! ولی من از خودشناسی در من قضیه گیرم منه ماجرا و اینجاست که عرفا هشدارم دهند که هرکس که من خودش را خوب بداند لیکن بد است!! من که میدانم کردار بد دارم و گناهان فراوان ولی در گفتارم شک دارم که نمی دانم خوبم یا بدو گویا بر کلام و نوشته هایم مسلطندولی نه بر اعمالم و من برای گناهانه اعمالم دلیل می آورم و دوباره خود را خوب می نامم و از اول و عجیب که خدا می گذرد از من ولی اصلا توجه ندارم کهآیا کلامم هم غلط است؟ کسی نیست که راهنمایم باشدو اشکال نوشته ها را صادقانه و بی پرده و غیر لجبازانه بگوید گویا کلام و نوشته هایم همه را از قبل خدا حساب کرده قبل از که خودم حساب کنم تا آبرویم نریزد!!! به نظرم نوشته ها و کلامم صحیح است و مسلطند فرشته ها به اندازه ی عقلم بر روی من چون کلام من مرزها را دریده و روزی خودم تنها نیست چون کلام من جزء اعمالم نیست چیزی بوده که راهنمایی شده ام آن عمل من است که راهنمایی را قبول می کند یا نه و در اعمال میبینم که شکست خورده ایم!! پس خودشناسی من یعنی خداشناسی من این است بدانم منه من از کجا سحن گفت؟؟ آیا می دانم که این حرف ها را کدام یک از ارواخ یا فرشتگان یا شیاطین بر سر زبانم انداخته؟ آیا کنترل دارم و قدر کنترل کننده ی من را می دانم یا مثل دیشب حرف زشت هم میزنم؟؟ !! و کسی توانست من خود را پیدا کند که مثلا خشم خود را کنترل کرد و چشمش باز شد و اینجاست که دکتر میگوید اگر میخواهی منه خود را بیابی و بفهمی چه خوب است از اون قرص های خوشکلم بهت بدهم تا دیگر قدرت و یاری عصبانی شدن هم نداشته باشی!!! وای خدا تو را یافتم مرا نجات ده!!!! نمی خواهم نمی خواهم قرص!!! افسار گفتار من دست کسانی است که افسارشان دست فرشته هاست باشه مسلط بشین با فرشته هاتون عیب نداره اینطوری مام زنده میمونیم!!آهای بزرگان دنیا اگر شما دچار دوگانگی و فتنه شدید مجبورند مرا هم باز به عالم ملکوته آسمان هفتم ببرند تا نجاتتان دهم پس مغرور به خود نشوید که از من قوی ترید ما روزی اباالفضلی بوده ایم مثل اینکه!! چایی بریز واسه آقا اگه میای همه با هم بریم بالا مهمان شیم؟؟! نظرت چیست!!! اذن و بلیط مهمانی هم با من!شما هم مثل من بی وفایید و اگر نوری ببینید یا میخوریدش یا خفه می کنید یا می دزدید یا گناهش میکنید یا مرا داغان!جنبه ی نور کلا تو دنیا نداریم لطفا تا این زنا هستن پیشتون!

  • علی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی